لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اصلاح نژاد دام
اصلاح دام علمی است که در جهت بالا بردن ظرفیت ژنتیکی دامها کار می کند و کیفیت تولید دامها را با نیاز جامعه در زمان حال و آینده تطبیق می دهد.
علم اصلاح نژاد دام بدون فراهم آوردن زمینهء کافی از نظر بهداشت ، تغذیه و مدیریت عملاٌ بدون استفاده است.
ظرفیت تولید دام از دو چیز تشکیل شده است 1- وجود ژن لازم برای تولید در دام 2- محیط مناسب
در اصلاح دام ما سعی در تهیه ترکیبی از ژنها داریم که میزان تولید را بالا ببرد در این رابطه احتیاج به غذای خوب برای دام داریم .لذا در درجه اول برای اصلاح دام باید محیط فراهم شود ودر این محیط مناسب کار روی ژن برای تولید بیشتر انجام می گیرد.
برای بالا بردن ظرفیت تولید در اصلاح دام باید با موارد زیر اشنا شویم.
1- ژنتیک : در این رابطه ترکیبی از ژنهای بدن دام را بدانیم . ژنهای نامطلوب را حذف و ژنهای مطلوب را در دام بالا ببریم .
2- آمار : که حتی از علم ژنتیک هم مهمتر است . بررسی ما بر روی چندین جفت ژن است و روی تک تک افراد نمی باشد که با قوانین آماری سروکار داریم بنابراین دانستن علم آمار ضروری می باشد.
3- فیزیولوژی : ( فیزیولوژی تولید و مثل )
با کم کردن فاصله زایش ، بالا بردن درصد زایش و کم شدن تعداد مرگ و میر میتوانیم دام بیشتری داشته باشیم . برای این کار باید علم فیزیولوژی را بدانیم . ما فاصله زایش را بخاطر کم شدن فاصله ژنها در رابطه با انتقال کم می کنیم که با کم شدن این فاصله زودتر به نسل بعد می رسیم در نتیجه نتاج بهتر در زمان کوتاهتری بدست می آید.
در اصلاح دام ابتدا افرادی انتخاب می شوند که یک مقداری از بقیه بهترند لذا در وهله اول کار اصلاح روی فرد است. پس هرچه مواد اولیه ( افراد ) بیشتر باشد می توانیم فرد بهتری را انتخاب کنیم . ماده اولیه ما دام درتعداد زیاد است. ( تعتداد فرزندان بیشتر ، کار اصلاح دام بهتر )در اصلاح نژاد دام، هدف بالا بردن تولید یک گله مطرح است نه یک راس گاو، هدف نهایی اصلاح کل گله است .
در کار اصلاح دام با صفات کمی سر و کار داریم از اختصاصات آنها این استکه چندین ژن آن را کنترل میکند .مثلاٌ یک جفت ژن ، صفت شیرواری را کنترل نمی کند .
در اصلاح دام تاثیر متقابل ژنها بر روی هم در حالت عدم غلبه و ماوراء غلبه اهمیت ویژه ای دارد.
حالات غلبه : 1- کامل 2- نا کامل 3 – عدم غلبه 4 – غلبهء ماورائی
aa × AA
|
Aa
|
aa 2Aa AA
ارزش فنوتیپی Aa با AA برابر است زیرا از نظر ظاهری Aa همان شکل AA را نشان می دهد.یعنی یک ژن A به اندازه دو ژن A برای ما اهمیت دارند وهمان کار را انجام میدهند.
** در غلبه کامل AA همان Aa است و این دو یک جور بروز می کنند بنابراین در اصلاح نژاد دام ، خالص کردن معنی چندانی ندارد. در دورگ گیریها استفاده میشود.
** در غلبه ناکامل فرد ناخالص Aa از لحاظ فنوتیپی بالاتر از میانگین دو فرد خالص قرار می گیرد ولی به فرد خالص غلبه نمی رسد.
** در حالت عدم غلبه ، ژنی بر دیگری غلبه نکرده و هر ژن کار خودش را انجام میدهد. در این حالت فرد ناخالص در وسط ( میانگین ) دو فرد خالص قرار می گیرد ( AB در گروه خونی انسان )
** در غلبه ماورائی فنوتیپی بالاتر از فرد خالص از خود نشان می دهد. در اصلاح نژاد دام در دورگ گیریها از این خاصیت استفاده میشود. اینها هتروزیس بوجود می آورند.
* ما در اصلاح دام بیشتر با صفات کمی سروکار داریم که ارزش اقتصادی دارند. صفات کمی صفاتی هستند که افراد دارنده آن را نمی توان به گروه های مجزا تقسیم کرد بلکه میتوان صفت را در افراد اندازه گیری کرد بنابراین در این نوع صفات با انواع سروکار نداریم بلکه با کمیت ها سروکار داریم. به صفات کمی صفات پلی ژن گویند چون چندین ژن آنها را کنترل می کند.
* هر صفتی بوسیله چندین جفت ژن کنترل میشود پس هر ژن اثر عمیقی نمی تواند داشته باشد هر ژن یک مقداری اثر می گذارد.
* محیط بر روی بروز صفت کاملاٌ مؤثر است و می تواند به اندازهء یک یا چند تا از این ژنها به صفت بیفزاید و یا بکاهد
*** از نظر اصلاح نژاد دام دانستن اینکه یک صفت را چندین ژن کنترل می کند مهم نیست و تاثیری در وضع اصلاح ندارد زیرا محیط میتواند تغییر بوجود آورد. در اصلاح نژاد دام مهم این است که یک صفت چه اندازه به ارث میرسد.
قانون هاردی و انبرگ : در یک جمیعت با جفت گیری تصادفی ودر غیاب عوامل تغییر دهنده فراوانی ژنها ( انتخاب ، مهاجرت ، جهش ، شانس ) فروانی ژنها در این جمیعت همیشه ثابت است.
بر اثر عواملی ممکن است ژنها در والدین بهم بخورد ولی فراوانی ژنوتیپها به هم نمی خورد.
در اصلاح نژاد هدف تغییر فراوانی ژنهاست باید قانون هاردی وانبرگ را بهم بزنیم . فراوانی ژنها را از نسلی به نسل بعد بهم بزنیم و با جفت گیری غیر تصادفی ، انتخاب ویا متاسیون و شانس، فراوانی ژنها را بهم می زنیم .
کار اصلاح دام شامل: { 1- انتخاب 2- مهاجرت3- متاسیون 4- شانس 5- جفت گیری غیرتصادفی }
ایرشایر: ایرشایر آخرین نژاد اصلاح شده است. آب وهوا در منطقه ایر در زمان زیادی از سال سرد و نمناک است. گاوهای ایرشایر در طی روند اصلاح نژاد خود به دلیل عدم حاصلخیزی زمینهای منطقه ، مقدار نسبتا اندکی علوفه در دسترس داشته اند این وضعیت بقای حیوانات قوی بنیه و دارای قدرت چرای خوب را به وجود آورده است . گاوهای ایرشایر بزرگتراز گاوهای گرنزی و جرسی است و رنگ آنها از قرمز تا قهواه ای مایل به قرمز و سفید متغیر دارند . گوساله های این نژاد به دلیل وزن و تولید نسبتا پایین برای تولید گوشت گوساله ارزش متوسطی دارند. گاوهای حذفی و گاوهای مازاد نیز برای تولید گوشت دارای ارزش متوسطی می باشند. زیرا خیلی سریع چاق می شوند و دارای چربی سفید هستند. چربی شیر این نژاد 4 درصد و مواد جامد بدون چربی شیر آنها کمتر از گرنزی و جرسی است. شکل پستان این نژاد در مقایسه با اغلب نژادهای دیگر بهترین می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اصلاح نژاد دام علم و هنر تثبت ژنهای موثر در تولید اقتصادی دام میباشد. اصلاح نژاد با انتخاب دامها و طیور برتر از لحاظ فنوتیپ و با کمک روشهای آمیزشی مناسب، دام و طیور برتر راایجاد میکند. اصلاح نژاد یک علم کاربردی بوده و در بخشهای تخصصی با کاربرد دانش ژنتیک، دانش آمار و رایانه افق جدیدی پیدا کرده است.
چکیده:
مدلهای استفاده شده در ژنتیک کمی عمدتا اثر تجمعی ژنهایی را که عهده دار ایجاد تنوع در صفات می باشند مورد توجه قرار می دهند و فرض اصلی در این مبحث، تفکیک همزمان بسیاری از ژنهای کوچک اثر می باشد. این موضوع مورد تردید است که همه ژنهای مؤثر بر صفات کمی اثرات جزئی داشته باشند و ممکن است برخی از این ژنها سهم عمده ای در تنوع صفات به خود اختصاص داده باشند. متخصصین ژنتیک مولکولی قادر به تعیین ژنوتیپ آنها با استفاده از تکنیک های مولکولی بوده و قادرند بطور مستقیم نشان دهند که چگونه تنوع فنوتیپی از تنوع ژنتیکی موجود در ژنوم موجود ناشی می شود امروزه تکنیک های مولکولی و ژنتیک کمی بصورت مکمل یکدیگر استفاده می گردند. دو دیدگاه عمده برای تعیین ژنوتیپ در ژنتیک وجود دارد که عبارتند از: 1- استفاده از نشانگرهای غیر مستقیم، که در این روش تعیین ژنوتیپ با استفاده از نشانگرهایی که بر روی قطعه کروموزومی خاصی است صورت میگیرد. 2- دیدگاه ژنهای کاندیدا است که در این روش با توجه به اطلاعات موجود، خود ژن کنترل کننده صفت که پروتئین خاصی را کد می کند مورد بررسی قرار می گیرد که در واقع این ژنها به عنوان مارکرهای مستقیم صفات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی بکار گرفته می شوند. این مقاله سعی دارد در یک نگرش اجمالی برخی از ژنهای کاندیدا برای کنترل صفات مهم اقتصادی یا ژنهای مرتبط با بروز ناهنجاری های ژنتیکی را معرفی کند.
1- ژن کاپا کازئین (K-Casein Gene):
ژنهای بخش کازئین شیر به چهار گروه عمده K-Casein (با وزن مولکولی 19800 دالتون و 169 اسید آمینه)، Beta-Casein (با وزن مولکولی 24000 دالتون و 209 اسید آمینه)، as1-Casein (با وزن مولکولی 23000 دالتون و 199 اسید آمینه) و as2-Casein (با وزن مولکولی 25000 دالتون و 207 اسید آمینه) تقسیم می شوند که در گاو، بر روی کروموزوم شمار 6 و در گوسفند و بز بر روی کروموزوم شماره 4 قرار گرفته اند. کاپا کازئین یکی از مهمترین پروتئینهای شیر است و توسط ژنی با پنج اگزون و چهار اینترون کنترل می گردد. مقدار پنیر تولیدی و همچنین مانده گاری شیر در خارج از یخچال بطور مستقیم به خصوصیات کاپا کازئین شیر بستگی دارد. الل B ژن کاپاکازئین که حاصل بروز جهش نقطه ای (T/C) در موقعیت اگزون 4 می باشد موجب بالا رفتن راندمان تولید شیر به پنیر می شود در کاتالوگهای اسپرم ژنوتیپهای BB یا AB بیانگر ژنوتیپ های مطلوب برای تولید شیر مورد استفاده در کارخانجات پنیرسازی می باشد. که موجب کاهش زمان انعقاد شیر و بالارفتن ثبات و استحکام دلمه شدن آن می شود.
2- ژن بتالاکتوگلوبولین (Beta-lactoglobulin):
بتالاکتوگلوبولین پروتئین اصلی بخش آب پنیر شیر نشخوارکنندگان است که دارای وزن مولکولی 18200 دالتون است که در گاو و بز بر روی کروموزوم شماره 11 و در گوسفند بر روی کروموزوم شماره 3 تعیین نقشه شده است. ژن بتالاکتوگلوبولین در گوسفند دارای 9737 جفت باز است و شامل 7 اگزون و 6 اینترون می باشد که اگزون 7 این ژن کاملا غیر فعال است و 6 اگزون اولیه مسئول تولید پروتئین بتالاکتوگلوبولین می باشند. ارتباط چندشکلی های موجود در این ژن با صفات تولیدی به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن آلفا لاکتالبومین یکی دیگر از ژنهای بخش آب پنیر است که در گاو در کروموزوم 5 و در گوسفند در کروموزوم 3 شناسائی شده است و دارای 1400 دالتون وزن مولکولی است.
3- ژن فسفوانول کربوکسی کیناز (PEPCK):
این ژن آنزیمی را تولید می کند که این آنزیم، آنزیم کلیدی مسیر گلوکونئوژنز می باشد یعنی مسیری که از طریق آن از سوبستراهای متنوع غیر کربوهیدراته، گلوکز خالص بدست می آید. این آنزیم با سوبسترا قرار دادن فسفوانول و دکربوکسیلاسیون آن باعث تشکیل اگزالواستات پیروات می شود. بطور کلی دو نوع آنزیم فسفوانول کربوکسی کیناز وجود دارد که به دو دسته میتوکندریایی (PEPCK-M) و سیتوزولی (PEPCK-C) تقسیم می شود ژن کد کننده این آنزیم بعنوان یک ژن کاندیدا برای شناسائی تنوع اللی و ارتباط آن با صفات اقتصادی مرتبط با پرورش طیور شناخته شده است و عمدتا ناحیه پروموتور این ژن جهت تعیین ژنوتیپ بکار می رود. از طرفی ژن PEPCK-M ممکن است ژن پروموتور برای حساسیت یا مقاومت به بیماری مارک (Marek disease) باشد.
4- مجموعه ژنی کالپاین، کالپاستاتین (Calpain/Calpastatin):
تا کنون سه آنزیم از خانواده کالپاینها شناسائی شده که عبارتند از W-Calpain، M-Calpain و Calpastatin. که این آنزیمها نقش مهمی در رشد ماهیچه های اسکلتی و میزان تردی گوشت بعد از ذبح دارند که کالپاستاتین آنزیمی با عملکرد متفاوت در این سیستم می باشد. اکنون بخوبی روشن شده که تجزیه پروتئینهای میوفیبریل ماهیچه که توسط آنزیمهای کالپاین صورت می گیرد عمده ترین عامل تردی گوشت در هنگام جمود نعشی می باشد علاوه بر این به نظر میرسد که کالپاستاتین یک ممانعت کننده ویژه آندوژنوسی وابسته به کلسیم می باشد که از عمل آنزیمهای کالپاین جلوگیری میکند و از این طریق میزان تردی گوشت بعد از کشتار را عهده دار می باشد.
5- مجموعه ژنی هورمون رشد، گیرنده هورمون رشد (GH/GHR):
ژن هورمون رشد دارای 5 اگزون و 4 اینترون می باشد که کد کننده پروتئینی با 191-190 اسید آمینه می باشد که از غده هیپوفیز قدامی ترشح می شود این هورمون نقش کلیدی در فرایندهای متابولیکی مانند رشد، تولید مثل، پیری، پاسخهای ایمنی، بلوغ، اشتها، چربی لاشه و اسپرماتوژنز دارد بررسی جهشهای موجود در نواحی مختلف این ژن همواره مورد توجه بسیاری از متخصصان اصلاح نژاد می باشد. ارتباط چندشکلیهای این ژن با خصوصیات تولید شیر بطور وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن گیرنده هورمون رشد دارای 10 اگزون و 9 اینترون می باشد که دایمر شدن آن با هورمون رشد، برای انتقال پیام هورمون رشد به داخل سلول لازم می باشد. ارتباط ژن گیرنده هورمون رشد با فنوتیپ کوتولگی و همچنین با خصوصیات تولید شیر و وزن از شیرگیری و وزن کشتار در سطح وسیعی بررسی شده است.
6- ژن لپتین (Leptin gene):
لپتین از واژه Leptus به معنی لاغری گرفته شده است این هورمون در نتیجه جهش ایجاد شده در سطح ژن مسئول چاقی تولید میشود منبع اصلی ترشح لپتین سلولهای آدیپوسیت بافتهای چربی بخصوص آدیپوز سفید می باشد. اعتقاد بر این است که این هورمون عمده ترین کنترل کننده اشتها، متابولیسم انرژی، بلوغ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اصلاح نژاد دام
اصلاح دام علمی است که در جهت بالا بردن ظرفیت ژنتیکی دامها کار می کند و کیفیت تولید دامها را با نیاز جامعه در زمان حال و آینده تطبیق می دهد.
علم اصلاح نژاد دام بدون فراهم آوردن زمینهء کافی از نظر بهداشت ، تغذیه و مدیریت عملاٌ بدون استفاده است.
ظرفیت تولید دام از دو چیز تشکیل شده است 1- وجود ژن لازم برای تولید در دام 2- محیط مناسب
در اصلاح دام ما سعی در تهیه ترکیبی از ژنها داریم که میزان تولید را بالا ببرد در این رابطه احتیاج به غذای خوب برای دام داریم .لذا در درجه اول برای اصلاح دام باید محیط فراهم شود ودر این محیط مناسب کار روی ژن برای تولید بیشتر انجام می گیرد.
برای بالا بردن ظرفیت تولید در اصلاح دام باید با موارد زیر اشنا شویم.
1- ژنتیک : در این رابطه ترکیبی از ژنهای بدن دام را بدانیم . ژنهای نامطلوب را حذف و ژنهای مطلوب را در دام بالا ببریم .
2- آمار : که حتی از علم ژنتیک هم مهمتر است . بررسی ما بر روی چندین جفت ژن است و روی تک تک افراد نمی باشد که با قوانین آماری سروکار داریم بنابراین دانستن علم آمار ضروری می باشد.
3- فیزیولوژی : ( فیزیولوژی تولید و مثل )
با کم کردن فاصله زایش ، بالا بردن درصد زایش و کم شدن تعداد مرگ و میر میتوانیم دام بیشتری داشته باشیم . برای این کار باید علم فیزیولوژی را بدانیم . ما فاصله زایش را بخاطر کم شدن فاصله ژنها در رابطه با انتقال کم می کنیم که با کم شدن این فاصله زودتر به نسل بعد می رسیم در نتیجه نتاج بهتر در زمان کوتاهتری بدست می آید.
در اصلاح دام ابتدا افرادی انتخاب می شوند که یک مقداری از بقیه بهترند لذا در وهله اول کار اصلاح روی فرد است. پس هرچه مواد اولیه ( افراد ) بیشتر باشد می توانیم فرد بهتری را انتخاب کنیم . ماده اولیه ما دام درتعداد زیاد است. ( تعتداد فرزندان بیشتر ، کار اصلاح دام بهتر )در اصلاح نژاد دام، هدف بالا بردن تولید یک گله مطرح است نه یک راس گاو، هدف نهایی اصلاح کل گله است .
در کار اصلاح دام با صفات کمی سر و کار داریم از اختصاصات آنها این استکه چندین ژن آن را کنترل میکند .مثلاٌ یک جفت ژن ، صفت شیرواری را کنترل نمی کند .
در اصلاح دام تاثیر متقابل ژنها بر روی هم در حالت عدم غلبه و ماوراء غلبه اهمیت ویژه ای دارد.
حالات غلبه : 1- کامل 2- نا کامل 3 – عدم غلبه 4 – غلبهء ماورائی
aa × AA
|
Aa
|
aa 2Aa AA
ارزش فنوتیپی Aa با AA برابر است زیرا از نظر ظاهری Aa همان شکل AA را نشان می دهد.یعنی یک ژن A به اندازه دو ژن A برای ما اهمیت دارند وهمان کار را انجام میدهند.
** در غلبه کامل AA همان Aa است و این دو یک جور بروز می کنند بنابراین در اصلاح نژاد دام ، خالص کردن معنی چندانی ندارد. در دورگ گیریها استفاده میشود.
** در غلبه ناکامل فرد ناخالص Aa از لحاظ فنوتیپی بالاتر از میانگین دو فرد خالص قرار می گیرد ولی به فرد خالص غلبه نمی رسد.
** در حالت عدم غلبه ، ژنی بر دیگری غلبه نکرده و هر ژن کار خودش را انجام میدهد. در این حالت فرد ناخالص در وسط ( میانگین ) دو فرد خالص قرار می گیرد ( AB در گروه خونی انسان )
** در غلبه ماورائی فنوتیپی بالاتر از فرد خالص از خود نشان می دهد. در اصلاح نژاد دام در دورگ گیریها از این خاصیت استفاده میشود. اینها هتروزیس بوجود می آورند.
* ما در اصلاح دام بیشتر با صفات کمی سروکار داریم که ارزش اقتصادی دارند. صفات کمی صفاتی هستند که افراد دارنده آن را نمی توان به گروه های مجزا تقسیم کرد بلکه میتوان صفت را در افراد اندازه گیری کرد بنابراین در این نوع صفات با انواع سروکار نداریم بلکه با کمیت ها سروکار داریم. به صفات کمی صفات پلی ژن گویند چون چندین ژن آنها را کنترل می کند.
* هر صفتی بوسیله چندین جفت ژن کنترل میشود پس هر ژن اثر عمیقی نمی تواند داشته باشد هر ژن یک مقداری اثر می گذارد.
* محیط بر روی بروز صفت کاملاٌ مؤثر است و می تواند به اندازهء یک یا چند تا از این ژنها به صفت بیفزاید و یا بکاهد
*** از نظر اصلاح نژاد دام دانستن اینکه یک صفت را چندین ژن کنترل می کند مهم نیست و تاثیری در وضع اصلاح ندارد زیرا محیط میتواند تغییر بوجود آورد. در اصلاح نژاد دام مهم این است که یک صفت چه اندازه به ارث میرسد.
قانون هاردی و انبرگ : در یک جمیعت با جفت گیری تصادفی ودر غیاب عوامل تغییر دهنده فراوانی ژنها ( انتخاب ، مهاجرت ، جهش ، شانس ) فروانی ژنها در این جمیعت همیشه ثابت است.
بر اثر عواملی ممکن است ژنها در والدین بهم بخورد ولی فراوانی ژنوتیپها به هم نمی خورد.
در اصلاح نژاد هدف تغییر فراوانی ژنهاست باید قانون هاردی وانبرگ را بهم بزنیم . فراوانی ژنها را از نسلی به نسل بعد بهم بزنیم و با جفت گیری غیر تصادفی ، انتخاب ویا متاسیون و شانس، فراوانی ژنها را بهم می زنیم .
کار اصلاح دام شامل: { 1- انتخاب 2- مهاجرت3- متاسیون 4- شانس 5- جفت گیری غیرتصادفی }
ایرشایر: ایرشایر آخرین نژاد اصلاح شده است. آب وهوا در منطقه ایر در زمان زیادی از سال سرد و نمناک است. گاوهای ایرشایر در طی روند اصلاح نژاد خود به دلیل عدم حاصلخیزی زمینهای منطقه ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
کاربرد دیدگاه انتخاب براساس نشانگرها در برنامه های اصلاح نژاد
By سحر میرشاهی | On December 9, 2006 | In علوم کشاورزی | Rated
مهندس آرش جوانمردمتخصصان اصلاح نژاد بیشتر روی تنوع صفات کمی میاندیشند و سعی مینمایند با توسط روشهای آماری از همهِ اطلاعات در برنامههای انتخاب استفاده نمایند. این روشها از سال1950 باپایهگذاری متدهای بیومتری پیچیدهتر همراه شد .ژنتیک کمی تنها اثر تجمعی ژنهایی را که باعث ایجاد تفاوت بین افراد میشوند مورد توجه قرار میدهد و فرض اصلی آن تفکیک همزمان بسیاری از ژنهای کوچک اثر میباشد.
این موضوعمورد تردید است که همه ژنهای موِثر بر صفات کمی، کوچک اثر باشند و ممکن است بعضی ژنهاسهم عمدهای در تنوع ژنتیکی داشته باشند. برای توضیح بیشتر تفاوت عملکرد ژنها بایدخصوصیات ژنها به تنهائی نیز بررسی شود . روشهای آماری مناسب جهت شناسائی حیواناتدارای ارزش اصلاحی مطلوب توسعه یافته است که اساس آن حذف هر چه بیشتر عوامل محیطی واستفاده از اطلاعات حاصل از عملکرد خود حیوان و خویشاوندان آن جهت انتخاب و تخمین آثارافزایشی همه جایگاههای موِثر بر صفت است. انتخاب براساس فنوتیپ به دلیل آثاری که عواملمحیطی روی صفت اندازهگیری شده دارند و نیز توارث صفات چند ژنی، اثر متقابل بین ژنها دریک لوکوس (غلبه) و بین لوکوسهای مختلف (اپیستازی) با کاهش سودمندی روبروست . درحال حاضر کاربرد تکنیک آماری همچون BLUP (7)، امکان جدا کردن آثار محیطی از ژنتیکی رافراهم و در برنامههای اصلاحی بسیار سودمند واقع شدهاند. ولی این روشها ژنوتیپ یک فردراناشناخته باقی میگذارند و به صورت یک جعبهِ سیاه به آن مینگرند و مضراتیهمچون کاهش واریانس ژنتیکی، تثبیت اللهای کشنده و همخونی را ممکن است بدنبال داشتهباشد. چرا که در روشهای ژنتیک کمی اطلاعات ژنوتیپی افراد بطور دقیق قابل ارزیابینمیباشد بلکه برآوردی از آن از طریق فنوتیپ و خویشاوندان امکانپذیر است.شناخت ملکولی ژنهائی که بزرگ اثر هستند ممکن است دیدگاه جدیدی برای بهبود ژنتیکی فراهم کند . علم ژنتیک ملکولی در اصلاح نژاد میکوشد با پردهبرداری از سیما و ساختار ژنها،نقش دقیق آنها را در تولید حیوان شناسائی و چگونگی تغییراتشان را در سطح مولکولی بررسی نماید.شناسائی طبیعت کنترل صفات، نه تنها دستاوردهای علمی عمدهای را به همراه داشته بلکه برنامههای اصلاحی را به یک بازده مناسب هدایت خواهد نمود که این دیدگاه به عنوان انتخاب بهکمک نشانگر(8) مشهور است. ژنتیک ملکولی و بیوشیمی شکاف و نقایص ژنتیک کمی راپر کرده و درک ما را از علل تغییرات کمی در سطح ژن بالا برده است.در برنامههای اصلاح نژاد، مارکر یا نشانگر مولکولی عبارتست از تفاوت در توالی نوکلئوتیدهایDNA که این تفاوت دارای توارث مندلی است این قطعه ویژه متعلق به ژن یا ژنهائیاست که بطور معنیداری در تنوع بین حیوانات سهیم هستند و در نتیجه ممکن است بین قطعهویژهای که نتاج از والدین دریافت مینمایند و عملکرد نتاج یک ارتباط مشاهده شود در نتیجهمیتوان نتاج را براساس قطعه کروموزومی که از والدین دریافت کردهاند انتخاب کرد ..بنابراین خود نشانگر معمولا روی عملکرد حیوان بیتاءثیر است ولی با یک ژن تاءثیرگذارروی عملکرد حیوان یا توالی مجاور متصل بهQTL آن را ارزشمند میکند. ما با استفاده از نشانگرژنتیکی مستقیماإ روی تنوع ژنتیکی نگرش داشته و با شناسائی تنوع در سطحDNA قادر خواهیم بودتفاوت صحیح ژنتیکی دو فرد را بررسی کنیم.روش مناسب ترکیب اطلاعات حاصل از نشانگرهای ژنتیکی با روشهای آماری میباشد باعث افزایش دقت و کاهش فاصلهِ نسل و نهایتاإ افزایش پاسخ به انتخاب میگردد مزیت انتخاب به کمک نشانگر در یک صفت نسبت به روشهای انتخاب براساس فنوتیپ بستگی به وراثتپذیری صفت دارد. انتخاب براساس نشانگر در موارد زیر مفید است:- وراثت پذیری صفت کم باشد - صفت محدود به جنس - صفت در ابتدای زندگی باشد - اطلاعات از والدین جمعیت حاضر وجود نداشته باشد.- صفات لاشه یا صفاتی که اندازهگیری آن مشکل و پرهزینه است عیب انتخاب براساس نشانگر فقط در احتمال نوترکیبی است که سودمندی آن را کاهش میدهد. از سه راه کلی اطلاعات مستقیم بدست آمده از سطح ژنها در برنامههای اصلاحی موِثراست: - نشانگرها میتوانند فاصله نسلی را کاهش دهند و اجازه دهند که انتخاب در مراحل زودتری اززندگی صورت گیرد - دقت انتخاب را با فراهم کردن اطلاعات بیشتر برای تخمین افزایش می دهد.- نشانگر شدت انتخاب را افزایش داده و اجازه انتخاب کاندیدهای اصلی را از میان تعداد زیادیکاندیدا برای انتخاب فراهم میکند.Denise 1998در یک گزارش از مرور منابع،QTL هائی که در جمعیتهای گاو مشخص شده بودند را بررسی نمودند. در گاوهای گوشتیQTL هائی برای وزن تولد، رشدشاخ، رشد قبل ازشیرگیری و چربی پیدا شده که اینQTL ها با مارکرهای ژنتیکی همبستگی نشان دادهاند.همچنین در گاو برای تشخیص هیپرتروفی ماهیچه و بیماری پومپ(11) از نشانگرهای ژنتیکیمستقیم آن استفاده میشود. علاوه بر این در گاوهای شیر ده مارکرهای پیوستهای برای شیر وترکیبات آن، تولید پنیر و بیماریBLAD گزارش شده است.در خوکQTL هائی برای باروری، رشد از تولد تا30 کیلوگرمی، چربی پشتی و شکمی گزارش شده است.کاربرد نشانگرهای ژنتیکی در آزمون نتاجدر آزمون نتاج نرهای جوانی که از نرها و مادههای با ارزش اصلاحی بالا حاصل شدهاست براساس عملکرد50-100عدد از دخترانشان آزمون میگردند. در آزمون نتاج زمان طولانی صرفمیشود بطوری که 5-6 سال برای تایید(proof) کاندیدا صرف شود. تخمین ارزش اصلاحی نرها ازروی رکورد دختران به هزینهای بالغ بر 45000 دلار به ازای هر نر نیاز دارد و تنها 10% از نرهایآزمون شده در یک برنامهِ اصلاحی انتخاب میشوند.اگر چه این روش به طور موِثر شایستگی ژنتیکی گله را بهبود میبخشد ولی روشهائی که در آن ارزش اصلاحی یک حیوان سریعتر تشخیص داده شود ضروری به نظر میرسد .امروزهQTL به عنوان اطلاعاتی که میتوان برای انتخاب افراد براساس ژنوتیپ استفاده کردبرای سرعت بخشیدن به برآورد ارزش اصلاحی، مطرح گردیده است.تاءثیر انتخاب روی ژنهای بزرگ اثرVAN Arendonk و(1995)Bovenguisگزارش کردند با توجه به اینکه انتخاب براساس نشانگر باعث افزایش فراوانی ژنهای بزرگ اثر میشود، فقط در پنج نسل این سودمندی ادامه خواهدداشت و در زمان طولانی، فراوانی اللهای مطلوبQTL تثبیت میشود. لذا در دراز مدت بهتر استکه از اطلاعاتQTL کمتر استفاده شود .برآورد ارزش اصلاحی حیوانات با استفاده از روشهای موِثری چونBLUP که مبنای رکوردهای فنوتیپی افراد میباشد باعث افزایش همخونی و همچنین کاهش اندازهِ موِثر جمعیتمیشود.درBLUP ما با تغییر فراوانی ژنهای کوچک اثر، تنوع ژنتیکی را کاهش نخواهیم داد ولی انتخاب براساس نشانگر که هدف آن افزایش ژنهای بزرگ اثرQTLاست، اعمال شود این استراتژیفقط برای انتخاب کوتاه مدت (حداکثر 5 سال) مفید خواهد بود بهرحال در هر دو روش انتخابBLUP و انتخاب براساس نشانگر آللهای مثبت،QTL جمعیت تثبیت میشود و حداکثر پاسخ ممکن برایQTL بدست میآید با این تفاوت که روشهایمتداول آماری، تفاوت انتخاب کمتری را برای تثبیت ژنهای بزرگ اثر اختصاص میدهند و در نتیجهدر انتخاب دراز مدت روش مبتنی برBLUP نسبت بهMAS مفیدتر خواهد بود .منبع: آرش جوانمرد. بررسی چند شکلی ناحیه پروموتور ژن گیرنده هورمون رشد در گاوهای سیستانی. پایان نامه کارشناسی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دانشگاه تهران
http://www.parsbiology.com/discuss/article.aspx?AID=70&TID=4
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
پیشرفتی که در اصلاح محصولات پنبه ایجاد شده است بامقایسه محصولات نا مقطع و واریته های منسوخ شده با واریته هایی با اصالتی جدید تر سنجیده شده است. در یک امتحان و ازمایش محصول پنبه سه واریته که در تولیدات اقتصادی بودند 112 کیلو گرم در هر هکتار بیشتر از محصول متوسط 13 واریته این بود که پیشتر بعنوان یک محصول اقتصادی کشت می شد و اکنون منسوخ شده اند.
زودرسی
زود رسی در پنبه مزایای زیادی دارد . این مسئله پنبه را قادر می سازد تا در هنگام وجود رطوبت مناسبی و فصل مرطوب رشد کند و قبل از صدمه دیدن توسط آب و هوای نا مساعد چیده شود. زودرسی به تناسب گروههای دیگر در یک الگوی درونی مضاعف کمک می کند . خسارتی که توسط آفات بعدی و آسیب حشرات ایجاد می شود می تواند بوسیله واریته های زودرس کاهش یابد. وارینه های زودرس و سریع میوه در پنبه به منظور جلوگیری از بروز شپشک غوزه تخمدان مدتهای طولانی در آمریکا مورد تحقیق قرار گرفته است. و همچنین از خسارات زیادی که بوسیله کرم صورتی تخمدان بوجود می آید اغلب توسط زودرس پنبه جلوگیری می شود. زودرس و بلوغ یکسان برداشت مکانیکی را تسهیل می کند. وقتی از برداشت کننده مکانیکی استفاده می شود شایسته است در برداشت اول مقدار مشخصی از درصد بلندی در بوته ها مد نظر باشد. اگر پنبه توسط یک دستگاه مکانیکی جمع آوری شود ، همه پنبه ها قبل از برداشت باید بالغ باشند. زودرسی در مناطق مرطوب و آبیاری شده مناسب هست زیرا گیاهان زود رس به بلوغ زودتر می رسند و در استفاده از آبیاری مرقوم به صرفه تر از انواع دیگر هستند.
تسریع در بلوغ یک ویژگی نیست که به سادگی سنجیده می شود. تا گیاه هنگامیکه گل دهد وغوزه ایجاد کند در یک دوره زمانه طولانی زودرس تحت عوامل زیر است:
(a به چه زودی کتان شروع به گل دادن کند.
b) به چه سرعتی گل های جدید رشد کند.
c) مدت زمان مورد نیاز برای بلوغ تخمدان چقدر است.
طول این دوره ها در انواع مختلف بسته به شرایط محیطی که پنبه در آن رشد می کند متغیر است . در یک بررسی روی روشهای سنجش زودرس ها در پنبه این مسئله نتیجه گیری شد که وزن دانه پنبه در اولین یا دومین برداشت بعنوان وزن نهایی دانه پنبه تعیین می شود سنجش تحقیقی خوبی از زودرس هست. یک نقش ریختی که بحثی مربوط به بلوغ زودرس است ، تعداد گره های نمو یافته قبل از اینکه اولین انشعاب میوه دهنده رشد کند می باشد.
وظایف و اعمالی که معمولا به زودرس واریته های پنبه مربوط می شود اندازه کوچک گیاه است، اندازه تخمدان و دانه ها و تخمدان ها است که باعث می شود که نزدیک به زمین قرار گیرد. صفت بعدی که برای کشاورز نامناسب است برای جمع آوری محصول ناجور باشد . تحمل سرمای گیاهان دانه دار بلوغ زودرس در آب و هوای ملایم را بالا می برد. همانطور که این آب و هوا اجازه می دهد که دانه پنبه سریعتر به گیاه کامل تبدیل شود. که این در آب و هوای استوایی مفید نیست.
عادت کردن به برداشت ماشینی
اندازه غوزه و دهانه نمایش کیفیت برداشت هستند. لازم است که غوزه به اندازه کافی از لحاظ عرض باز بشود تا به پنبه برای کرکی شدن و چیده شدن توسط دوک در مجموعه هایی به منظور جمع آوری ماشین با یک دوک برداشت کننده اجازه بدهد اما این مسئله هم لازم است که واریته هایی با مقاومت لازم در برابر طوفان را داشنه باشیم تا باعث شوند فیبر ها در جداره سوراخ فرو بروند. و توسط باد و باران قبل از برداشت جدا شوند.
در تگزاس بهبود کیفیت واریته ها با غوزه های بسته ۱۵-۳ درصد از دست رفتگی قبل از برداشت را کاهش می دهد. که گیاه باز نشده با غوزه یکی که در امتداد ساقه اصلی قرار دارند و بالاتر از زمین کاشته شده اند. بهترین موفقیت برای برداشت کننده دوکی شکل می باشد یک دوره سریع و کوتاه میوه دهی اجازه بلوغ بیشتر غوزه را در یک فضای کوتاه زمانی می دهد. یک تمایل ذاتی به ریزش برگ ها بر روی بستر کشت وجود دارد . غوزه ها برای سهولت بیشتر در ریزش برگ که از مواد شیمیایی استفاده می شود این امر میزان برگ ها وزباله هایی که از دانه پنبه گرفته می شود را کاهش می دهد نمو واریته ها با براکته های کوچک یا برگ ریز و با برگ های صاف بدون کرک در روی سطح دیگر نتیجه می دهد که در تولید پاک کننده های پنبه زیرا میزان کمتر برگ و زایدات براکته ها با قیمانده از کتان وجود دارد.
در دشت های تگزاس غربی و اوکلاهاما، کتان معمولا به روش دو نیم کردن یا جدا کردن غوزه های پیوسته از گیاه کارپل های خشک و دانه های کتان تومط جدا کننده های مکانیکی جدا می شوند صفات واریاته های مناسب برای جدا کردن مکانیکی ، گیاهان کوتاه با انشعابات میوه دهنده کوتاه غوزه هایی که بصورت تنها ظاهر شده اند و در فاصله بالایی از سطح زمین قرار دارند. زود میوه دهی و بلوغ و دانه های کتانی که محکم در درون غوزه در هنگام بلوغ قرار دارند.
بعضی واریته ها در جاهایی که فیبرها را از غوزه ها جدا کنند بعلت چسبیدن به جداره سوراخدار بسیار مشکل است که مواردی به آن عایق طوفان اشاره شده است. استفاده آنها برای موفقیت جدا کننده های نوع برداشت لازم است.