لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
افسردگی
مقدمه
افسردگی اختلالی است که بر تفکر، خلق، احساسات، رفتار و سلامت جسمی شما تأثیر می گذارد.
پیش از این عقیده بر این بود که « تمام آن در سر شماست » و اگر واقعاً تلاش کنید می توانید خود را از آن رها کنید. امروزه پزشکان می دانند که افسردگی نوعی ضعف نیست و شما به تنهایی نمی توانید آن را درمان کنید. افسردگی یک اختلال پزشکی با زمینه شیمیایی یا زیست شناسی است .گاهی اوقات یک زندگی پر استرس محرکی برای افسردگی می شود. در سایر موارد به نظر می رسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و بطور خود بخودی روی می دهد.
افسردگی، بدون توجه به علت آن چیزی بیش از یک حالت محزون و یا یک خمودگی درآماتیک است .
افسردگی می تواند تنها یک بار در زندگی فرد اتفاق بیفتد . به هر حال اغلب به صورت حملات تکراری در طول زندگی با دوره های بدون افسردگی در بین آنها اتفاق می افتد یا می تواند وضعیتی مزمن باشد که نیازمند یک درمان پیوسته در طی زندگی باشد.این اختلال بیش از 18 میلیون آمریکایی را در تمام سنین و نژادها مبتلا کرده است.
داروهایی که در دسترس هستند، حتی در مورد افسردگی های بسیار شدید ایمن و مؤثر هستند. با درمان مناسب، بسیاری از افرادی که افسردگی شدید دارند، در عرض چند هفته بهبودی می یابند و می توانند به فعالیتهای طبیعی روزانه خود باز گردند .
علایم و نشانه ها
دو نشانه شاخص افسردگی که نشانه های کلیدی برای تشخیص محسوب می شوند در زیر آورده شده اند .
- از دست دادن علاقه به امور روزمره طبیعی
شما علاقه و خوشحالی خود را در فعالیتهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید از دست می دهید. این مورد « بی لذتی » نامیده می شود .
- خلق افسرده
شما احساس غم یا ناامیدی، بی فریادرسی می کنید و امکان دارد نوبت های گریه داشته باشید از دید پزشکان یا سایر مراقبین بهداشتی که افسردگی را تشخیص می دهند، علاوه بر موارد فوق بیشتر علائم و نشانه هایی که در زیر آورده شده اند نیز می تواند در بیشتر روزها و یا تقریباً هر روز، به مدت حداقل دو هفته در فرد وجود داشته باشند .
- اختلالات خواب
خواب زیاد یا مشکلات حین خواب می تواند علامتی باشد مبنی بر اینکه شما افسرده هستید. بیدار شدن در نیمه شب یا صبح زود و ناتوانی در به خواب رفتن دوباره معمول هستند .
- اختلال در فکر کردن یا متمرکز شدن
ممکن است برای تمرکز کردن یا تصمیم گرفتن دچار زحمت شوید و مشکلاتی با حافظه خود داشته باشید .
- کاهش وزن یا وزن گیری قابل توجه
کاهش یا افزایش وزن و وزنگیری یا کاهش وزن بدون توجیه می تواند نشاندهنده افسردگی باشد .
- پرخاشگری یا کاهش حرکات بدن
ممکن است بی قرار، پرخاشگر، تحریک پذیر و زود رنج به نظر برسید. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که کارهایتان را با سرعت آهسته انجام می دهید و به سوالات به آهستگی و با صدای یکنواخت پاسخ می دهید .
- خستگی
ممکن است احساس کسالت و فقدان انرژی را تقریباً هر روز داشته باشید . ممکن است صبح هنگام به اندازه زمانی که در شب قبل به رختخواب می رفتید احساس خستگی کنید .
- اعتماد به نفس پایین
ممکن است احساس بی ارزشی کنید و احساس گناه شدید داشته باشید .
- کاهش علاقه به فعالیت جنسی
اگر پیش از ظهور افسردگی از نظر جنسی فعال باشید، ممکن است کاهش قابل توجهی در سطح علاقه خود به داشتن ارتباط جنسی احساس کنید .
- افکار مرگ
ممکن است دیدگاه منفی نسبت به خود، موقعیت خود و آینده خود داشته باشید . ممکن است افکار مرگ، مردن و خودکشی داشته باشید .
افسردگی می تواند شکایات جسمی گسترده ای را نیز مانند خارش عمومی، تاری دید، افزایش تعریق، دهان خشک، مشکلات گوارشی ( سوء هاضمه، یبوست و اسهال ) سردرد و کمر درد ایجاد نماید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
افسردگی و نوجوانی
مقدمه :
ورود به نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی در گیر می کند. نوجوانان معمولا دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوره کودکی کمتر با آن مواجه می شوند،ماهیت این مشکلات با مسائل دوران بزرگسالی متفاوت است. نوجوان در نقش خویش کاملا سازگاری نیافته و در نتیجه غالبا سر درگم ، نامطمئن و مضطرب است .و در طی این دوره آشفته،تغییرات بدنی در نوجوان همراه با تغییر در تصویر ذهنی است. در سنین نوجوانی اعتماد بنفس درنوجوانان به دلیل تغییرات جسمی تحت تاثیر قرارمی گیرد که ممکن است به افزایش علائم روانی و افسردگی در فرد منجر شود.این مطالعه با هدف بررسی ارتباط رضایت از تصویر ذهنی و افسردگی انجام شده است .
روش ها:پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی با طرح تک گروهی و یک مرحله ای است .تعداد کل نمونه ها 400نفر از نوجوانان دانش آموز دختر و پسر کلاس های دوم و سوم بود که در سال تحصیلی 82-81 دردبیرستان های دولتی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودندکه با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه ها با نرم افزار spss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است .
نتایج: نتایج پژوهش طبق آزمون همبستگی پیرسون با 667/0 - = r و 001/0 < p نشان دهنده ارتباط معنی داری بین رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در دانش آموزان بود .همچنین یافته ها نشان داد که میانگین رضایت از تصویر ذهنی از بدن در دختران کمتر از پسران و میزان افسردگی دختران بیش از پسران بود
بحث:اگر چه عدم رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در نوجوانان دختر بیش از نوجوانان پسر بود ولی در هر دو جنس رضایت از تصویر ذهنی از بدن با افسردگی ارتباط داشت . لذا می توان ادعا کرد که نوجوانان پسر هم مانندنوجوانان دختر در معرض خطر هستند که توجه بیشتری را در هر دو قشر نوجوان می طلبد.
نوجوانان وابسته به اینترنت ، افسرده هستند
پژوهشگران کرهای میگویند، هر چه وابستگی و میزان زمان کارکردن نوجوانان با اینترنت بیشتر باشد ، افسردگی در آنها با علائم بیشتری نمود مییابد.
پژوهشگران کرهای در مطالعه ای که برای دریافت میزان وابستگی نوجوانان به اینترنت بر روی ۴۲۵دانش آموز مقطع متوسطه این کشور انجام دادند، متوجه شدند افراد بیشتر وابسته به اینترنت ، از افسردگی رنج میبرند.
در این مطالعه بر روی شرکتکنندگان، آزمونهایی برای سنجش میزان اعتیاد به اینترنت انجام شد. در این آزمونها سوالاتی مانند میزان احساس شیفتگی و نیاز به اینترنت، تلاشهای ناموفق آنها برای قطع استفاده از اینترنت و فرار از مشکلات روزانه با اینترنت پرسیده شد.
این مطالعه نشان داد ۱۱درصد از نوجوانان به اینترنت وابستگی شدید دارند.
در مرحله دوم این مطالعه آزمونهایی برای سنجش میزان افسردگی در این نوجوانان انجام شد. افسردگی در نوجوانانی که به اینترنت وابستگی شدید داشتند مشهود بود.
پژوهشگران این مطالعه میگویند، نوجوانان معتاد به اینترنت صرف نظر از جنسیت، سن، و مقطع تحصیلی، بدون هیچ منظور و هدفی خاص تنها برای یافتن چیزهای جدید و مهیج در این شبکه پرسه میزنند.
این مطالعه میافزاید اینکه افسردگی ناشی از اعتیاد به اینترنت است یا اعتیاد به اینترنت ناشی از افسردگی است مشخص نیست. تنها مشخص شده است که افسردگی، نوجوانان را به سمت کارکردن بیشتر به اینترنت میکشاند.
دستگاههای MP3 پلیر خطر عارضه کری را در نوجوانان تشدید میکند
تحقیقات موسسه تحقیقاتی انگلیسی DEAFANESS RESEARCHنشان میدهد ، نوجوانانی که از طریق دستگاههای MP3پلیر به موسیقی گوش میدهند در معرض خطر کر شدن قرار دارند.
در زمانهای گذشته کری در بین افراد بین ۶۰تا ۷۰سال بیشتر متداول بود اما امروزه برای نسل جدید از سن ۴۰سالگی عارضه کری آغاز میشود.
تحقیقات این موسسه انگلیسی نشان میدهد که گوش کردن به موسیقی از طریق هدفون و با صدای بلند صدمات جبران ناپذیری را به شنوایی افراد به خصوص نوجوانان وارد میکند.
گوش کردن به موسیقی با فرمت MP3و با صدای بلند با بلند شدن یک جت از باند برابری میکند.
تحقیقات نشان میدهد که گوش کردن به موسیقی با صدای بلند سبب مرگ سلولهای گوش میشود.
سلولهای گوش وظیفه فیلتر کردن صداهایی را که میشنویم دارند و این سلولها به طور طبیعی با بالا رفتن سن ضعیف میشوند.
محققان اعلام کردند که اگر نوجوانان و جوانان تنها به مدت ۶۰دقیقه در طول روز با ولوم ۶۰درصدی دستگاه MP3پلیر به موسیقی گوش دهند به شنوایی آنان آسیبی نخواهد رسید.
اما اگر جوانان این موضوع را به فراموشی بسپارند و دچار احساسات شوند و موسیقی را با صدای بلند از طریق هدفون گوش دهند دچار عارضه کری زودرس می شوند.
افسردگى چیست ؟
افسردگى یکى از رایجترین بیماریهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان میگردد.
در هر لحظه از زمان حداقل ١٥ تا ٢٠ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانههاى افسردگى شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگى قرار میگیرند.
در زبان روزمره براى توصیف افسردگى از احساسات غمگینى، ناکامى، ناامیدى و شاید هم رخوت و بیحالى استفاده میشود. معمولاً مردم تصور میکنند که افراد افسرده تنپرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعى میکنند آنها را با عباراتى همچون «سعى کن خودت را جمعوجور کنی» نصیحت نمایند.
در طول زندگى همه ما دورههاى کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالى و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه میکنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم.
احساس افسردگى معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ یا داغدیدگی» شناخته میشوند. یعنى در موقعیتهایى که انتظار میرود شادیبخش باشد به احساس اندوه ختم میشود مثلاً در هواى بارانى، پس از تولد فرزند، پس از نقلمکان به یک منزل جدید، منازعه اى که در مصاحبت با دوست و یا همسر بهوجود میآید. اما این احساس اندوه بهسرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف میگردد.
همچنین پس از از دست دادن یکى از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزى را تجربه میکنند که سوگ نامیده میشود.
ویژگیها و نشانههاى سوگ با افسردگى مشابه میباشد. این دو پدیده کاملاً طبیعى بوده و حتى فقدان آنها در هر فردى ممکن است در درازمدت براى فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طى فرآیند مربوطه فرد به زندگى عادى خود بر میگردد. ولى در عدهاى از ما این احساس داشتن غم براى زمان بیشترى ادامه پیدا کرده و احتیاج به مراقبتهاى ویژه بهداشتى ضرورت مییابد.
افسردگى کلینیکى در صورت ادامه داشتن میتواند منجر به بروز فعالیتهاى خطرناک اجتماعى مثل دست زدن به خودکشى و یا نظایر آن شود و این در واقع اقدامات فورى پزشکى و بهداشتى را طلب میکند.
اختلالات مربوط به افسردگى میلیونها نفر را در سال مبتلا میکند. این عده هزینه بسیار سنگینى را بر خود، خانواده، جامعه و سیستم بهداشتى کشورشان تحمیل میکنند.
شواهد بهدست آمده از علم عصبشناسى و ژنتیک و تحقیقات کلینیکى نشان میدهد که افسردگى در واقع یک اختلال در مغز میباشد. تکنیکهاى تصویربردارى مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگى مدارهاى عصبى که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعى خارج شده و ارتباطات صحیحى بین این مناطق وجود ندارد. از همین شواهد بدست آمده در بهدست آوردن داروهاى مناسب استفاده شایانى میشود.
علائم و نشانه هاى افسردگى
دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد میباشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانههاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب بهصورت کمخوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى میباشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر میکنند بهطوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر میکنند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگى خود خاتمه میدهند.
اگر یک بیمار ۵ مورد از علائم بالا را بهمدت ۲ هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا میباشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان بهشمار میرود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود میباشد.
افسردگى در گروههاى مختلف
افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان از اهمیت ویژهاى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى میتواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعالیتهاى فکرى هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
میزان افسردگى دانشجویان میتواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
افسردگی
افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص میشود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز میدهد.افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند. برای بیماری افسردگی هیچ علت قطعی و روشنی نمیتوان متصور بود، در برخی موارد یک زندگی پر استرس میتواند محرکی برای افسردگی شود و در برخی موارد علت کاملاً به شخصیت فرد مربوط است. در کل به نظر میرسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و به طور خود به خودی روی میدهد
علائم
از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت بردن، احساس ناامیدی؛ بیحالی و خستگی، بیخوابی، اندیشیدن به مرگ یا خودکشی، بی قراری، اقدام به خودکشی، زودرنجی، احساس گناه و بیارزشی، خواب زیاد یا ناراحت، فــقدان علاقه یا لذت بردن از سرگرمیها و فعالیتهایی که سابقاً (برای فرد) لذت بخش بودهاند، شامل روابط جنسی، بی انگیزگی، زود خسته شدن، اشکال (در) تمرکز کردن، دیوانگی / شیدایی، شادی غیرطبیعی یا بیش از حد، اندیشههای بزرگ غیر طبیعی، احساس گناه شدید به خاطر وقایع بیاهمیت یا خیالی، سردردها، اختلالات گوارشی، و درد مزمن، پر گویی، یبوست، زودرنجی غیرعادی، افزایشِ میل به روابط جنسی، مشکل یکباره به گریه افتادن بدون توضیح مشخص، مشکل در تصمیمگیری؛ مشکل در تمرکز، رفتار اجتماعی نامناسب، خوشحالی ناگهانی پس از احساس نومیدی طولانی مدت، گوشهگیری از خانواده و دوستان، عدم توجه به ظاهر خود. (۱).
علل و دلایل
استرس: وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب با شغل میتواند محرک افسردگی باشد. عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز میتوانند نقش داشته باشند. شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها میتواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمالگرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهند. ارث: محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کردهاند، آنان به دنبال ژنهایی میگردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمیشوند.(۲)اعتیاد: الکل، نیکوتین و سوء استفاده از مواد، کارشناسان تصور میکردند افراد افسرده الکل، نیکوتین و داروهای تغییر دهنده خلق را به عنوان راهی برای کاهش افسردگی استفاده میکنند. اما در واقع استفاده از این مواد میتواند با افسردگی و اختلال اضطرابی مرتبط باشد. داروها : استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده میشوند، قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری میتوانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرف قرصهای ضد بارداری تاثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد[نیازمند منبع].
بیماریها : ابتلا به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان یا آلزایمر باعث میشود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان میدهد[نیازمند منبع]. افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشتهاند اتفاق میافتد. افسردگی درمان نشده میتواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلا به کم کاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم میتواند باعث بروز افسردگی شود.(۳)
شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با دیگران میتواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم (شغل، خانه، سرمایه)، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید، انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحلهای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (۴)
درمان
یک رژیم غذایی طبیعی و متعادل، خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی (کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که میتوانید به همان اندازه که میتوانید، ورزش معتدل (مـلایـــم)، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در یک (مراسم) مذهبی، اجتماعـی، یـا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کمچرب، مثبت اندیشی، تماشای فیلمهای خندهدار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیتهایی که میتواند احساس بهتری برای شما بهوجود بیاورد. (۵).
افسردگی در ایران و جهان
شواهد زیادی وجود دارد که افسردگی در جوامع مدرن، بالاخص در میان جوانان رو به رشد است.در نظام های ایدئولوژیک ، ایدئولوژی خودش را در تمام عرصه های اجتماعی و شخصی عرضه می کند و همواره برای مسائل موجود پاسخ هایی آماده دارد.نظام ایدئولوژیک ، از طریق گزینش ها و فیلتر های مختلف افرادی را برمی گزیند که ایدئولوژی را اجرایی نمایند.در این گونه حاکمیت ها فرد همواره با نباید ها ،نکن ها و محدودیت های بسیاری،که نه برآیند عمومی بلکه خواست طبقه حاکم (که تولید کننده ایدئولوژی هستند) است ،رو به رو می باشد.تعیین الگوهای حکومتی و مذهبی برای حریم فردی یا اجتماعی افراد، از مهمترین دلایلی هستند که فرد خود را زیر فشار روانی حس میکند. تبلیغ هنجارهای رفتاری و زیستی خاص از سوی مسئولان اداره کشور،شهروندان را از همان کودکی وادار می نماید تا تنها چند کنش را برگزیند. اجبارهای اجتماعی و اقتصادی برای قرار دادن افراد در چارچوبی ایدئولوژیک و از پیش تعیینشده یکی از مهمترین دلایل بههم خوردن تعادل روحی فرد است.آن هنگام که فرد به دلیل محدودیت های ایجاد شده خود را قادر به ارضای نیازهای انسانی و طبیعی خود نمی بیند ، امیالش سرکوب و دچار سرخوردگی می شود که این خود مهمترین عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
در زندگی هر فردی فراز و نشیبهایی وجود دارد. این فراز ونشیبها تا وقتی که
بیش ازاندازه نباشند موجب می شوند زندگی ما جالب وچالش انگیز شود. امازمانی
که به طوراستثتایی احساس افسردگی و غمگینی می کنید یا زمانی که برای یگ
دو ره طولانی بی حوصله و گرفته هستید ، لازم است وضعیت را ارزیابی کنید و به دنبال پاسخهای مقایسه ای باشید.
علایم افسردگی
انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) اظهار می دارد که ممکن است افراد دچارافسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه کنند. $ تغییر اشتها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند و یا پر اشتها میشوند
$ بی خوابی یا خواب بیش از معمول و کاهش انرژی
$احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد وکاهش توانایی تفکر یا تمرکز
$افکار تکراری در باره مرگ ، افکار خود کشی
عوامل زیر بنایی افسردگی
تعدادی از پژوهشگران وجوه مشترک افرادی را که به احتمال زیاد افسرده
می شوند شناسایی کرده اند.و معتقدند افرادی که از افسردگی رنج می برند
سبک های زیر به صورت عادت در می آیند .آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ
سلامتی خودشان از این سبک ها دست بردارند .
وابستگی غیرواقع بینانه به دیگران: افراد افسرده عزت نفس خود را به تایید دیگران می دانند.
برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی: افراد مستعد افسردگی بیشتر
درونگرا و منزوی هستند. آ نها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده
استنفاده نمی کنند.
یک تمرکزبر خود افسرده ساز:افراد افسرده ساز ذهن خود را با مسایل
منفی مشغول می کنند وهرگز راهبردهای مقابله ای خود را تحقق نمی بخشند.
آسیب پذیری کمال گرایانه: افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند وچون
کامل نیستندخودشان را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.
-کنترل بیرونی: افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از
کنترل آنهاست.
تغبییر دادن موقعیت
مهمترین اصل در مورد تغییر دادن یک موقعیت ناخوشایند واقع بینی است .شما
باید این حقیقت را بپذیرید که بسیاری از رویدادهای زندگی که منجر به احساس
افسردگی شما می شوند خارج از کنترل شما هستند. بنابر این سا زگارانه نیست که
خودتان را با این گونه افکار غیر واقع بینانه ناراحت کنید.
((چرا باید این اتفاق می افتاد.))
((کاش طور دیگری عمل می کردم.))
((این منصفانه نیست.))
((کاش شانس دیگری داشتم.))
افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند ، زیرا بسیاری از موقعیت ها را
ناخوشایند در نظر می گیرند.(رودولت وذون، 1989) . وقتی رویداد ناخوشایندی
درزندگی خارج ا زکنترلتان است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید وانرژیتان
را متمرکز بر ارزیابیها و پاسخهای مقابله ای خود کنید. خود خوری کردن در باره
رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد . رینولد نایبر در ((نیایش
آرامش )) خود این اولین مهارت مقابله ای را این طور جمع بندی می کند
((خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزها یی را که نمی توانیم تغییر دهیم با آرامش بپذیریم.شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند تغییرشان بدهیم،وخرد عطا کن تابین این دو تمایز قایل شویم)).
مهارت مقابله ای1-پذیرفتن موقعیتهای ناخوشایند زمانی که خارج ازکنترل
شماست.ازجمله رویدادهای زندگی که گاهی می توانید برروی آنها تاثیربگذارید،
رویدادهایی هستند که به روابط بین فردی مربوط می شوند. اگر به دلیل آنکه کسی
با شما درست برخورد نکرده ،یا نیازهای شما را برآورده نکرده ، احساس ناراحتی
می کنید، می توانید از طریق مذاکره و گفتگو ، یا از طریق استفاده از مهارتهای
اجتماعی موقعیت را تغییر دهید. زمانی که افراد دیگر نیازهای ما را بر آورده
نمی کنند ،واکنش طبیعی ما نسبت به این برخورد گوشه گیر شدن ،عصبانی شدن وآویزان شدن لب ولوچه است. مفهوم پاسخ دهنده بودن یعنی اینکه وقتی شما چیزی
را از دیگران می خواهید غالبا باید اول خودتان آن را به دیگران بدهید.
وقتی تقاضایی دارید به جای انجام کارهایی که حاکی از جلب توجه دیگران از
طریق ایجاد احساس گناه در آنهاست ، بهتر است مستقیما وبا جرات تمام تقاضای خود رامطرح کنید. واقعیت این است که در خواست چیزی و سپس محروم شدن
از آن ناخوشایند نیست . با این حال صریح و رورا ست باشید حد اقل دیگران از
موضع شما مطلع می شوند. حتی اگر آنها چیزی را از شما دریغ کنند باز هم
می توانید از طریق ارزیابی های انطباقی و استفاده ازمهارتهای مقابله ای زندگی
خودتان را کنترل کنید.اگر شما می خواهید با شما خوب رفتار کنند شما هم باید با دیگران خوب رفتار کنید.
یک مهارت ارزشمند گوش دادن به خود واقعی خویش است . یاد بگیرید ارزیابیهای
اولیه غلطی را که موجب ناراحتی شمامی شوند زیر سؤال ببریدو اصلاحشان کنید.
کنترل بایدها ونبایدها
وقتی امیال و خواسته های افراد به صورت خواسته های مشخص با باید و حتما در می آید دچار افسردگی می شوند. افراد افسرده به جای این که بگویند
((متاسفم که شکست خوردم )) می گویند(( من نمی توانم شکست را تحمل کنم)).
افراد افسرده به جای این که بگویند (( چند نقطه ضعف دارم)). می گویند ((من شخص بی ارزشی هستم )).
ا فراد افسرده به جای بگویند ((در آینده هم تجارب مثبت وهم منفی خواهم داشت))
می گویند ((مطمئنم که آینده ام وحشتناک است)).
اتخاذ یک دیدگاه انعطاف پذیر نسبت به آینده
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالا بیشتر ازافراد غیرافسرده آینده شان را منفی می بینند واحتمال دستیابی به تجارب خوشایندراکمتر
می دهند .(آندرسون ،1990،پیزنسکی ،هولت و گرینبرک ،1987). به همین دلیل افرادافسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیتهای با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیتهای نا خوشایند موجود می کنند . افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار ، کلی و درونی تلقی می کنند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
در زندگی هر فردی فراز و نشیبهایی وجود دارد. این فراز ونشیبها تا وقتی که
بیش ازاندازه نباشند موجب می شوند زندگی ما جالب وچالش انگیز شود. امازمانی
که به طوراستثتایی احساس افسردگی و غمگینی می کنید یا زمانی که برای یگ
دو ره طولانی بی حوصله و گرفته هستید ، لازم است وضعیت را ارزیابی کنید و به دنبال پاسخهای مقایسه ای باشید.
علایم افسردگی
انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) اظهار می دارد که ممکن است افراد دچارافسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه کنند. $ تغییر اشتها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند و یا پر اشتها میشوند
$ بی خوابی یا خواب بیش از معمول و کاهش انرژی
$احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد وکاهش توانایی تفکر یا تمرکز
$افکار تکراری در باره مرگ ، افکار خود کشی
عوامل زیر بنایی افسردگی
تعدادی از پژوهشگران وجوه مشترک افرادی را که به احتمال زیاد افسرده
می شوند شناسایی کرده اند.و معتقدند افرادی که از افسردگی رنج می برند
سبک های زیر به صورت عادت در می آیند .آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ
سلامتی خودشان از این سبک ها دست بردارند .
وابستگی غیرواقع بینانه به دیگران: افراد افسرده عزت نفس خود را به تایید دیگران می دانند.
برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی: افراد مستعد افسردگی بیشتر
درونگرا و منزوی هستند. آ نها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده
استنفاده نمی کنند.
یک تمرکزبر خود افسرده ساز:افراد افسرده ساز ذهن خود را با مسایل
منفی مشغول می کنند وهرگز راهبردهای مقابله ای خود را تحقق نمی بخشند.
آسیب پذیری کمال گرایانه: افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند وچون
کامل نیستندخودشان را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.
-کنترل بیرونی: افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از
کنترل آنهاست.
تغبییر دادن موقعیت
مهمترین اصل در مورد تغییر دادن یک موقعیت ناخوشایند واقع بینی است .شما
باید این حقیقت را بپذیرید که بسیاری از رویدادهای زندگی که منجر به احساس
افسردگی شما می شوند خارج از کنترل شما هستند. بنابر این سا زگارانه نیست که
خودتان را با این گونه افکار غیر واقع بینانه ناراحت کنید.
((چرا باید این اتفاق می افتاد.))
((کاش طور دیگری عمل می کردم.))
((این منصفانه نیست.))
((کاش شانس دیگری داشتم.))
افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند ، زیرا بسیاری از موقعیت ها را
ناخوشایند در نظر می گیرند.(رودولت وذون، 1989) . وقتی رویداد ناخوشایندی
درزندگی خارج ا زکنترلتان است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید وانرژیتان
را متمرکز بر ارزیابیها و پاسخهای مقابله ای خود کنید. خود خوری کردن در باره
رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد . رینولد نایبر در ((نیایش
آرامش )) خود این اولین مهارت مقابله ای را این طور جمع بندی می کند
((خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزها یی را که نمی توانیم تغییر دهیم با آرامش بپذیریم.شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند تغییرشان بدهیم،وخرد عطا کن تابین این دو تمایز قایل شویم)).
مهارت مقابله ای1-پذیرفتن موقعیتهای ناخوشایند زمانی که خارج ازکنترل
شماست.ازجمله رویدادهای زندگی که گاهی می توانید برروی آنها تاثیربگذارید،
رویدادهایی هستند که به روابط بین فردی مربوط می شوند. اگر به دلیل آنکه کسی
با شما درست برخورد نکرده ،یا نیازهای شما را برآورده نکرده ، احساس ناراحتی
می کنید، می توانید از طریق مذاکره و گفتگو ، یا از طریق استفاده از مهارتهای
اجتماعی موقعیت را تغییر دهید. زمانی که افراد دیگر نیازهای ما را بر آورده
نمی کنند ،واکنش طبیعی ما نسبت به این برخورد گوشه گیر شدن ،عصبانی شدن وآویزان شدن لب ولوچه است. مفهوم پاسخ دهنده بودن یعنی اینکه وقتی شما چیزی
را از دیگران می خواهید غالبا باید اول خودتان آن را به دیگران بدهید.
وقتی تقاضایی دارید به جای انجام کارهایی که حاکی از جلب توجه دیگران از
طریق ایجاد احساس گناه در آنهاست ، بهتر است مستقیما وبا جرات تمام تقاضای خود رامطرح کنید. واقعیت این است که در خواست چیزی و سپس محروم شدن
از آن ناخوشایند نیست . با این حال صریح و رورا ست باشید حد اقل دیگران از
موضع شما مطلع می شوند. حتی اگر آنها چیزی را از شما دریغ کنند باز هم
می توانید از طریق ارزیابی های انطباقی و استفاده ازمهارتهای مقابله ای زندگی
خودتان را کنترل کنید.اگر شما می خواهید با شما خوب رفتار کنند شما هم باید با دیگران خوب رفتار کنید.
یک مهارت ارزشمند گوش دادن به خود واقعی خویش است . یاد بگیرید ارزیابیهای
اولیه غلطی را که موجب ناراحتی شمامی شوند زیر سؤال ببریدو اصلاحشان کنید.
کنترل بایدها ونبایدها
وقتی امیال و خواسته های افراد به صورت خواسته های مشخص با باید و حتما در می آید دچار افسردگی می شوند. افراد افسرده به جای این که بگویند
((متاسفم که شکست خوردم )) می گویند(( من نمی توانم شکست را تحمل کنم)).
افراد افسرده به جای این که بگویند (( چند نقطه ضعف دارم)). می گویند ((من شخص بی ارزشی هستم )).
ا فراد افسرده به جای بگویند ((در آینده هم تجارب مثبت وهم منفی خواهم داشت))
می گویند ((مطمئنم که آینده ام وحشتناک است)).
اتخاذ یک دیدگاه انعطاف پذیر نسبت به آینده
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالا بیشتر ازافراد غیرافسرده آینده شان را منفی می بینند واحتمال دستیابی به تجارب خوشایندراکمتر
می دهند .(آندرسون ،1990،پیزنسکی ،هولت و گرینبرک ،1987). به همین دلیل افرادافسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیتهای با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیتهای نا خوشایند موجود می کنند . افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار ، کلی و درونی تلقی می کنند .