لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده حقوق و علوم سیاسی و زبانهای خارجه
طرح پژوهش
طالبان و امنیت جمهوری اسلامی ایران
( 2001-1996 )
درس : روش تحقیق در علوم سیاسی(الف)
استاد : آقای دکتر گازرانی
تنظیم : شعیب محمدی
دانشجوی دوره کارشناسی علوم سیاسی
دیماه : 86
انتخاب موضوع پژوهش
بعد از سقوط آخرین دولت کمونیستی در اواخر آوریل 1992 م ، و انتقال قدرت به مهاجرین(کسانی که در دهه های قبل یا خود یا پدرانشان به پاکستان عظیمت کرده بودند و حالا با برنامه ریزی منسجم برگشته بودند تا قدرت را در دست بگیرند این گروه طالبان نام داشتند) زیاده خواهی های بعضی احزاب جهادی ، دور شدن از اسلام و اصل مقدس جهاد ، نوگرائی و نژادپرستی افراطی ، عدم بلوغ سیاسی بسیاری از سران جهادی ، عدم برنامه ریزی و تربیت کادر متعهد و کاردان و ضعف شدید فرهنگی ، به خصوص در میان انقلابیون ، مضاعف بر نقشه های استعمار خارجی ، کشور افغانستان را وارد یکی از پیچیده ترین بحران های کنونی جهان نمود ، بحرانی که علیرغم ، تباهی ملت مظلوم افغانستان ، هویت اسلامی ، انقلابی نهضت مردم افغانستان و نیز امنیت منطقه ای کشورهای همسایه را با تهدید رو به رو ساخت. با ظهور جنبش طالبان در تابستان 1994 م ، بحران افغانستان وارد دور جدیدی شد. در زمان کوتاهی طالبان بر پایتخت کشور و اکثر استان های جنوبی و غربی سیطره یافت.
طالبان بزودی مناطقی در جنوب افغانستان را که زیر تسلط دولت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی بود اشغال نمودند. آنها یک ماه و دور روز پس از اعلام موجودیت ، ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کردند. طالبان به پیشروی های خود ادامه دادند و تعدادی از ولایات را بدون جنگ یکی پس از دیگری اشغال می نمودند که به ترتیب دیگر ولایات وردک ، لوگر ، خوست ، هرات ، جلال آباد و کابل را با اندک درگیری هایی تا تاریخ 26 سپتامبر 1996 به تصرف خود در آوردند. آنها به محض ورود به کابل ، پایتخت افغانستان ، دکتر محمد نجیب الله احمدزی ، رئیس جمهور سابق افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازه هایشان را چهار راه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند. طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام نمودند.
در نهایت طالبان در عرض کمتر از پنج سال نود درصد خاک افغانستان را بدست آورد.
به هر حال آنها بر افغانستان سلطه یافته بودند و از اواخر 1996 م توانسته بودند بر اریکه ی قدرت تکیه زنند اما سال 2001 م آخرین سال حکومت آنها بود و پس از پنج سال سلطه بر افغانستان سلطه خود را از دست دادند.
ماجرا بدین شکل بود : با وقوع حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان بهانه حمله به افغانستان در اختیار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده به تاریخ 7 اکتبر 2001 به افغانستان حمله نمود طالبان با همکاری اعضای جبهه ی مخالف طالبان (مجاهدین سابق) شکست خوردند و حامد کرزای رئیس جمهور دولت موقت افغانستان گردید. طالبان پس از مدت کوتاهی مجدداً اعلان موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند. طالبان در ظهور مجدد خویش بیشتر در مناطق جنوبی افغانستان ، با نیروهای بین المللی و افغان درگیر شدند. مناطق جنوبی افغانستان هم اینک صحنه نبردهای خونین میان شبه نظامیان و نیروهای ناتو و افغان است.
نکته ای که نظر مرا در پاراگراف قبلی جلب کرده بود واژه ی پیدایش مجدد طالبان بود. چند صباحی بود که طالبان را به عنوان یک گروه نیمه منحل یاد می کردند اما با تحرکات جدید این گروه در افغانستان و مباحثی مربوط به مبارزه با تروریسم که پس از واقعه ی 11 سپتامبر بوقوع پیوست توجه مرا جلب کرد تا این که طالبان را که به عنوان یک گروه محرک تهدید کننده و همچنین به عنوان نماد بنیادگرایی در منطقه مطرح شدند و تهدیدی برای امنیت ایران تلقی می شدند را بررسی و کند و کاو کنم خود به خود به بحث امنیت ملی ایران کشاند. زیرا بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) بارها نکته ای را در محافل متذکر می شدند به این منوال که امکان ندارد در یک مکتب و در یک آئین دو فکر متضاد و رو درو وجود داشته باشد ، و باید این واقعیت روشن شود که کدام یک حقیقت را می گویند. منظور ایشان اسلام ناب محمدی از جانب انقلاب اسلامی و اسلام سنتی از سوی طالبان بود.
به هر تقدیر بنده وارد مبحثی شده ام و داده هایی که برای پژوهش به آن نیاز دارم آن قدرها زیاد و قابل ملاحظه نیستند و کتب چاپ شده فقط درباره طالبان و امنیت ملی ایران کم به نظر می رسد. بنابراین من با توجه به همین کتب محدود و کتاب های دیگر که در محدوده افغانستان ، طالبان ، همسایگان و ایران نوشته شده و مقالات و روزنامه ها و سایت ها باید داده ها و اطلاعات را جمع آوری و جفت و جور کرده و با بررسی کند و کاو در آنها بتوانم مطلبی را در حد توانم ارائه کنم. با این اوصاف ذکر شده و کمی مقدمه چینی نقش طالبان را بر امنیت ملی ایران بررسی کنم.
طرح مسئله ی پژوهش
جمهوری اسلامی ایران پس از روی کارآمدن مجاهدین در افغانستان همسو با بسیاری از سازمان های بین المللی جهانی و در راستای سیاست خارجی خود برای کمک به برادران مسلمان همسایه از هرگونه مساعدت دریغ نورزید و در زمان جهاد علیه شوروی نیز پذیرای بخش عمده ای از افغان های آواره بود. ایران از نظر سیاسی ضمن احترام به استقلال داخلی افغانستان- که خود از مدت ها پیش در زمان مبارزه در کنار گروههای مجاهدین برای دست یابی به آن تلاش می کرد- خواستار یک دولت فراگیر بود و این امر را از طریق تعالیم اسلامی ممکن می دانست. اما شکل گیری طالبان ، یک باره همه چیز را دگرگون کرد و کشمکش های داخلی افغانستان برای کسب قدرت را تبدیل به یک بحران عمومی در سطح منطقه ای از آسیای میانه تا هند کرد. و همچنین فضای نظامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
چکیده : تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به تعریف آن و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است. با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است. مقدمه: «امنیت» به معنای اولیه آن یعنی صیانت نفس یکی از مسائلی است که «دولت» به خاطر آن به وجود آمده است. به این معنا که ضرورت اساسی ایجاد و تأسیس دولت، استقرار و حفظ امنیت در اجتماع بوده است. البته بحث امنیت در هر زمانی، معنای خاص داشته است؛ گاه تنها معنای «حفظ جان و صیانت نفس» (در اندیشه ای هابز) داشته و زمانی دیگر، «حفظ اموال و دارایی» (در اندیشه ای لاک) به معنای آن اضافه شده است. (لئو اشتراوس، 1373، ص62) امروزه معنای امنیت علاوه بر مسائل جانی و مالی به حوزه های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تأمین اشتغال و رفاه و حتی بهره گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است. البته میزان و محدوده این موضوعات و حوزه ها متناسب با بینش و اندیشه نظام های سیاسی و نوع آنها می باشد؛ دینی یا سکولار و لائیک بودن، لیبرالیستی یا مارکسیستی بودن، توتالیتر و انحصارگرا یا دموکرات بودن، به جامعه مدنی و حوزه خصوصی افراد اهمیت دادن و عواملی دیگر بر مؤلفه ها چارچوب امنیت تأثیر می گذارد. از آنجا که دولت در جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ، 57 «اسلامی» شد در این زمینه اندیشه های سیاسی اسلام خصوصاً تشیع و بحث انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، تأثیر زیادی بر چگونگی تدوین و محتوای قانون اساسی و نوع نظام سیاسی آن گذاشته است. با توجه به این موضوع سؤال اصلی در نوشتار این است «جایگاه امنیت جامعه در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟از آنجا که بحث تأمین امنیت جامعه وظیفه دولت است لازم می آید تا به دولت از منظر اندیشهای نیز نگریسته شود که این موضوع در ابتدا و به اختصار آورده شده است. فرضیه اصلی نوشتار هم این است: «با توجه به اندیشه سیاسی تشیع و لزوم هدایت و زمینه سازی برای به سعادت رسیدن مردم، شاهد ظهور و رشد رویکردی هستیم که بر اساس آن دولت به عنوان متولی وظایف بالا، رشد نموده و توسعه می یابد. این ایده در مقابل رویکرد تحلیلی قرار دارد که با توجه به اینکه بحث امنیت در حوزه های حقوقی (جانی و مالی) در گذشته مطرح بوده اما سرایت و گسترانیدن آن در قالب امنیت اجتماعی به حوزه های قضایی (پایمال نشدن حقوق افراد در دادگاههای نظام سیاسی)، سیاسی (بحث مشارکت سیاسی در قالب احزاب، مطبوعات، گروهها و سندیکاهها و آزادیها)، اداری (برخورد مناسب اداره جات با مراجعین)، اقتصادی (تأمین شغل، مسکن، رفاه، جلوگیری از تورم زیاد، رفع فقر)، فرهنگی (ازدواج، هنر و برآوردن استعدادها) در دوران جدید اتفاق افتاده است؛ قائل به تعریف این مفهوم در حیطه حوزه غیر دولتی می باشد. مطابق این رویکرد طرح مسایلی چون اهمیت این مسایل ریشه در افزایش فردیت افراد و حقوق آنها ـ با توجه به مسائلی چون موضوعیت یافتن تک تک افراد، آزادی، رفاه، فعلیت یافتن استعدادها و... ـ موید این مدعاست. در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی پرداخته شده، بعد چارچوب نظری تحقیق و در مرحله بعد موضوع امنیت اجتماعی آمده است. سپس محورها و زمینه های امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و در نهایت نتیجه گیری مولف آمده است. نکته آخر آنکه این نوشتار «تبیینی» است؛ یعنی صرفاً به تبیین جایگاه امنیت جامعه و دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخته شده است. الف. مفهوم شناسی امنیت «امنیت» از جمله مفاهیم پچیدهای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست. «امنیت» پیش از آنکه مقوله ای قابل تعریف باشد پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگی بدون دغدغه امنیت لازم وجود دارد [یا نه] (کاظمی، 1352، ص117). در تعریف «لغوی» امنیت عبارت از «محافظت در مقابل خطر، احساس ایمنی و رهایی از تردید است.» (بوزان، 1378، ص52) در «فرهنگ لغات» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بدون بیم و هراس بودن آمده است؛ به عنوان مثال در فرهنگ «معین» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی تعریف شده است. (فرهنگ معین، 1363، ص352)، در فرهنگ عمید ایمنی، آرامش و آسودگی (فرهنگ عمید، 1379، ص233) و در فرهنگ «المنجد» اطمینان و آرامش خاطر (فرهنگ المنجد، 1973، ص18) معنا شده است. در مجموع می توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی ها، و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد؛ تعریف نمود. (Wyne Jones, 1999: 102-4)
امنیت اجتماعی درون «مقوله» امنیت بحثی قابل طرح است که به بعد داخلی امنیت برمی گردد. یعنی مسائلی که در حوزه های متفاوت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و قضایی، افراد جامعه با آن مواجهه هستند. آنها در چارچوب بحث «امنیت اجتماعی» قابل بررسی هستند. گاه ممکن است جایگاه امنیت فردی در مقابل امنیت جامعه مورد سؤال قرار گیرد. «امنیت فردی»، آرامش و آسایشی است که فرد بدون در نظر گرفتن امکانات جامعه و دولت برای خود فراهم می کند. اما «امنیت اجتماعی» عبارت است از «آرامش و آسودگی خاطری که جامعه و نظام سیاسی برای اعضاء خود ایجاد می کند. (سروستانی، بی تا، ص116) به طور کلی «امنیت اجتماعی» به قلمروهایی از حفظ حریم فرد مربوط می شود که به نحوی در ارتباط با دیگر افراد جامعه هستند و به نظام سیاسی و دولت مربوط می شود. این قلمروها می توانند زبان، نژاد، قومیت، اعتبار، نقش اجتماعی، کار، درآمد، رفاه، مشارکت سیاسی، آزادی، اعتقاد و ... باشند. دولت دولت اجتماعی، انسانی است که در محدوده یک سرزمین مشخص، مدعی انحصار خشونت فیزیکی مشروع به عنوان حق مختص به خود است. (وبر، 1368، 106) به عبارتی دولت عالی ترین مظهر بهره گیرنده از قدرت و حاکمیت است، که در همه جوامع وجود دارد. منظور از دولت در این نوشتار صرفاً قوه مجریه نیست بلکه نهادهای دیگر حکومت، هیأت وزارء، سه قوه و کل نظام سیاسی و حکومت را هم در برمی گیرد. (پهلوان، 1379، ص 277).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امنیت پایگاه داده( سرور)
مدیریت پایگاه داده ها در SQL Server - امنیت اطلاعات و عملیات :
اشاره :
مقوله امنیت همواره یکی از مهمترین شاخههای مهندسی نرمافزار و به تبع آن، یکی از حساسترین وظایف مدیران سیستم بهخصوص مدیران شبکه و یا مدیران بانکهای اطلاعاتی است. با تنظیم سطوح دسترسی برای کاربران شبکه یا بانکهای اطلاعاتی شبکه، امنیت اطلاعات یا به عبارتی عدم دسترسی افراد فاقد صلاحیت به اطلاعات، تضمین میگردد. هر سیستمعامل، پلتفرم یا بانک اطلاعاتی، شیوههایی خاصی را برای برقراری قواعد امنیتی به کاربران معرفی مینماید. در SQL Server هم روشهای خاصی برای این مقوله وجود دارد که در اینجا به آنها میپردازیم
امنیت در ورود به سیستم:
زمانی که یک بانک اطلاعاتی جدید را در SQL Server تعریف میکنید، با کلیک سمت راست بر روی نام موتور پایگاه دادهای یک سرور درEnterprise Manager و انتخاب قسمت Properties، در زبانه security، موتور بانک اطلاعاتی امکان انتخاب دو روش مختلف در معرفی و یا شناسایی کاربران مجاز برای ورود به سیستم یا همان عمل احراز هویت (Authentication) را در دسترس قرار میدهد. البته بعد از ساخت یک بانک اطلاعاتی، با کلیک سمت راست بر روی نام آن بانک و انتخاب گزینه Properties و سپس security هم میتوان روش مورد استفاده را تغییر داد. (شکل 1) یکی از این دو روش که برمبنای ارتباط موتور این پایگاه داده با اکتیودایرکتوری ویندوز 2000 سرور بنا شده است و Windows only نام دارد، باعث میشود تا کاربران از قبل تعریف شده در دامنه (Domain) یک شبکه مبتنی بر ویندوز 2000 سرور، به رسمیت شناخته شوند. در این صورت نیازی به معرفی کاربر جدید و یا انتخاب دو نام کاربری برای یک نفر وجود ندارد و کاربر مذکور میتواند از همان نام کاربری و رمز عبوری که برای ورود به دامنه شبکه ویندوزی خود استفاده میکند، برای اتصال به بانک اطلاعاتی هم استفاده کند. در روش دوم، ارایه مجوز دسترسی به کاربران با سیستمی خارج از محدوده دامنهویندوزی صورت میگیرد. بدینصورت مدیر سیستم مجبور است برای کلیه کاربرانی که قصد اتصال به بانک را دارند، نام کاربری و رمزعبور جدیدی را تعریف کند.
(شکل 1)
تعریف کاربران:
در صورتی که شیوه دوم تعریف کاربران را انتخاب کرده باشید، باید ابتدا لیستی از کاربران را به همراه رمزعبور مربوطهشان در قسمتی از صفحه Enterprise Manager که با عنوان Security مشخص شده، معرفی کنید. این کار با کلیک سمت راست بر روی گزینه Login در قسمت مذکور و سپس new login انجام میگیرد. انتخاب یک نام کاربری به همراه ورود رمزعبور تنها کاری است که باید در این جا انجام گیرد تا یک کاربر بهطور عمومی در لیست کاربران یک موتور پایگاده داده قرار گیرد. از این به بعد، وظیفه مدیر سیستم تعیین دسترسی کاربران تعریف شده در قسمت security، به بانکهای مختلف تعریف شده در پایگاه است. اینکار نیز از دو طریق قابل انجام است. در روش اول، دسترسی به هر بانک اطلاعاتی از طریق همان قسمت security صورت میگیرد. کافی است بر روی هر کاربری که در این قسمت تعریف کردهاید، کلیک سمت راست کرده و ابتدا گزینه خصوصیات و سپس زبانه DataBase Access را انتخاب کنید. پس از آن لیستی از کلیه بانکهای اطلاعاتی موجود در پایگاه به شما نمایش داده میشود که باید بانک موردنظر را انتخاب کرده و در ستون Permit کلیک موردنظر را انجام دهید. پس از این کار میتوانید یک نام نمایشی را برای نام کاربری مربوطه در ستون user تایپ کنید. در اینجا به عنوان مثال امکان دسترسی کاربر mda را به بانک Northwind فراهم نموده و نام نمایشی <مهیار داعیالحق> برای آن انتخاب شده است (شکل 2). همانطور که مشاهده میکنید این کاربر بهطور خودکار در گروه کاربری عمومی(public) بانک مذکور قرار داده میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
دور نمایی از امنیت شهری
چکیده :
شهرها که در صد بالایی از جمعیت جهان را دارا می باشند، اولین هدف تروریسم هستند و بخاطر وابستگی سیستم شان آسیب پذیر می باشند. در این مقاله تهدیدات و اهداف شهرها مورد تجدید نظر قرار می گیرد که بیشتر آنها مبنی بر حمایت از شهر است از حوادث 11 سپتامبر 2001 چیزهای زیادی آموخته شده است که بصورت طرح هستند و پیشنهاداتی همه مطرح شده که هم تکنیکی و هم جامعه شناسی که باید مورد توجه قرار گیرد .
1-مقدمه :
بیش از 40% از جمعیت جهان ( در آمریکا بیش از 80% جمعیت ) در شهرها زندگی می کنند ( که تعدادی هم رو به رشد هستند ) فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، فعالیت دولت؛ و همینطور زیر ساختهای وسیعی در شهرها تمرکز یافته اند.
با فعالیت های طبیعی که شهرها میزبان آن هستند ( بر اساس ساختار و یادمان های آن ) شهر سمبل قدرت است که به غرور یک ملت تجسم عینی می بخشد با این حال، شهرها، خصوصاً شهرهای بزرگ، بخاطر سیستم وابسته شان آسیب پذیر می باشند، و آسیب پذیری یک سیستم تاثیرعمده ای روی سیستم دیگر دارد، بهمین دلیل شهرها هدف ابتدای حملات تروریستی هستند. مثلاً بمبی که در سال 1993 در نیویورک در مرکز تجارت جهانی منفجر شد 8 سال بعد با ویران سازی مرکز، حمله به واشینگتن در پنتاگون، و در حملات دیگر به تلاویو؛ دهلی نو دنبال شد. اغلب حملات تا این درجه با تکنولوژی کمی انجام می شود. با این حال انواع دیگر حملات وجود دارد که تاثیر زیادی دارد مانند استفاده از Sarin در توکیو، سیاه زخم در آمریکا، همینطور حادثه 11 سپتامبر آمریکا (هواپیماهایی که با استطاعت پایین دزدیده شده بودند) شهرها همینطور مکان خشونت و آشوب های اجتماعی هستند تا جایی که خیابانها محل نزاع می باشد و جنگ های داخلی خود در حد جنگهای خارجی می باشند.
لیست کاملی از آنچه که در فاصله سالهای 1989 تا 1999 اتفاق افتاده در جدول 1 آمده است.
جدول 1-
شهرها نه تنها اهداف حملات می باشند، دارای پتانسیلی می باشند که تروریستها برای انجام حملاتشان به آن نیاز دارند. آنها دارای آزمایشگاهها و ذخایر زیست شناسی و شیمی هستند همچنین دارای منابع هسته ای در بیمارستانها، آزمایشگاهها و صنایع رآکتورهای هسته ای هستند. آنها دارای ذخایر سوخت، خطوط لوله گاز، ذخایر گاز طبیعی مایع، ذخایر برقی، آزمایشگاههای کامپیوتری در دانشگاهها برای دسترسی تروریستها به ابر کامپیوترها، وسایل حمل و نقل که در حملات تروریستی استفاده می شود. (کامیونها- تانکها- بلدوزرها- وسایل نقلیه زرهی و ماشینها )
شهرها همچنین دارای پتانسیل فراهم کردن منابع انسانی برای تروریسم هستند. کتابخانه ها، دانشگاهها و مؤسسات دیگر، اماکن اطلاعاتی که برای انجام اعمال تروریستی نیاز می شود. شهرهای می توانند منابع پولی عظیمی باشند مثلاً تأمین وجه از بانکها و تجارت، که از عمده ترین نمونه ها می باشد.
تهدیدهایی که شهرها را مورد هدف قرار می دهند مشخص هستند : حملات شیمیایی- بیولوژیکی پرتو شناسی و حملات هسته ای، حملات کامپیوتری بوسیله ابر کامپیوترها، حملات روانشناسی (روانی)- در شهرها، چنین این تهدیدات به دنبال چنین اهدافی هستند. محیط، سیستم برخورد پیچیده میان مردم، ساختمانها، زیرساختها(تجهیزات، جاده ها، راه آهن ها، فرودگاهها) بیمارستانها، مدارس، کلیساها، مراکز تجاری، دولت، ارتش است با زمینه های کار، تجارت، زندگی خانوادگی، فرصت ها، فعالیتهای بازار که همگی زندگی شهری را تعریف می کنند. از اهدافی که با سرعت در حال رشد است ( Telecom Hoteb) نامیده می شود که جاهای خاصی هستند که ارتباطات (مثلاً تلفنی و ....) در آن قویتر از سایر مکانهاست. جدول 2 لیست اخیر تعدادی از این محلها را در شهرهایی از آمریکا نشان می دهد. ( محل جدول 2 )
هر تهدید به شهر می تواند با هدف قرار دادن یکی یا تعدادی از این سیستمهای برخورد یا فعالیتها را باشد. بنابراین، انفجارها می توانند مردم یا ساختارهای اساسی شهر را مورد هدف قرار دهند.ضربات Electromagnetic زیر ساختهایی نظیر فرودگاهها و تجهیزات آن را مورد هدف قرار می دهند، که در عمل روی عملکرد بیمارستانها، مدارس و دیگر مؤسسات تأثیر می گذارد. تهدیدهای روانی مردم و سازمانهایی را هدف قرار می دهند که بر روش زندگی ساکنین شهر تأثیر می گذارد. در حمایت شهرها در مقابل تهدیدهای تروریستی، ما غالباً بیشتر روی حمایت فیزیکی از مردم و ساختارها و سازمانها متمرکز می شویم تا روی تأثیرات قوی تهدیدهای روانی.
عموماً، حملات و تهدیدات به اهدافشان تا حدودی و با کیفیت های متفاوت می توانند برسند. عملیات تدافعی( Counter Mesure ) یا همان اقدامات ضد عملیات دشمن می توانند مستقیماً تهدیدات را در مبدأو خاستگاهشان نشان دهند و یا کیفیت حمله، یا قوت و یا جهندگی هدف را مشخص کنند. عملیات تدافعی که بطور مستقیم تهدیدها را در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دور نمایی از امنیت شهری
چکیده :
شهرها که در صد بالایی از جمعیت جهان را دارا می باشند، اولین هدف تروریسم هستند و بخاطر وابستگی سیستم شان آسیب پذیر می باشند. در این مقاله تهدیدات و اهداف شهرها مورد تجدید نظر قرار می گیرد که بیشتر آنها مبنی بر حمایت از شهر است از حوادث 11 سپتامبر 2001 چیزهای زیادی آموخته شده است که بصورت طرح هستند و پیشنهاداتی همه مطرح شده که هم تکنیکی و هم جامعه شناسی که باید مورد توجه قرار گیرد .
1-مقدمه :
بیش از 40% از جمعیت جهان ( در آمریکا بیش از 80% جمعیت ) در شهرها زندگی می کنند ( که تعدادی هم رو به رشد هستند ) فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، فعالیت دولت؛ و همینطور زیر ساختهای وسیعی در شهرها تمرکز یافته اند.
با فعالیت های طبیعی که شهرها میزبان آن هستند ( بر اساس ساختار و یادمان های آن ) شهر سمبل قدرت است که به غرور یک ملت تجسم عینی می بخشد با این حال، شهرها، خصوصاً شهرهای بزرگ، بخاطر سیستم وابسته شان آسیب پذیر می باشند، و آسیب پذیری یک سیستم تاثیرعمده ای روی سیستم دیگر دارد، بهمین دلیل شهرها هدف ابتدای حملات تروریستی هستند. مثلاً بمبی که در سال 1993 در نیویورک در مرکز تجارت جهانی منفجر شد 8 سال بعد با ویران سازی مرکز، حمله به واشینگتن در پنتاگون، و در حملات دیگر به تلاویو؛ دهلی نو دنبال شد. اغلب حملات تا این درجه با تکنولوژی کمی انجام می شود. با این حال انواع دیگر حملات وجود دارد که تاثیر زیادی دارد مانند استفاده از Sarin در توکیو، سیاه زخم در آمریکا، همینطور حادثه 11 سپتامبر آمریکا (هواپیماهایی که با استطاعت پایین دزدیده شده بودند) شهرها همینطور مکان خشونت و آشوب های اجتماعی هستند تا جایی که خیابانها محل نزاع می باشد و جنگ های داخلی خود در حد جنگهای خارجی می باشند.
لیست کاملی از آنچه که در فاصله سالهای 1989 تا 1999 اتفاق افتاده در جدول 1 آمده است.
جدول 1-
شهرها نه تنها اهداف حملات می باشند، دارای پتانسیلی می باشند که تروریستها برای انجام حملاتشان به آن نیاز دارند. آنها دارای آزمایشگاهها و ذخایر زیست شناسی و شیمی هستند همچنین دارای منابع هسته ای در بیمارستانها، آزمایشگاهها و صنایع رآکتورهای هسته ای هستند. آنها دارای ذخایر سوخت، خطوط لوله گاز، ذخایر گاز طبیعی مایع، ذخایر برقی، آزمایشگاههای کامپیوتری در دانشگاهها برای دسترسی تروریستها به ابر کامپیوترها، وسایل حمل و نقل که در حملات تروریستی استفاده می شود. (کامیونها- تانکها- بلدوزرها- وسایل نقلیه زرهی و ماشینها )
شهرها همچنین دارای پتانسیل فراهم کردن منابع انسانی برای تروریسم هستند. کتابخانه ها، دانشگاهها و مؤسسات دیگر، اماکن اطلاعاتی که برای انجام اعمال تروریستی نیاز می شود. شهرهای می توانند منابع پولی عظیمی باشند مثلاً تأمین وجه از بانکها و تجارت، که از عمده ترین نمونه ها می باشد.
تهدیدهایی که شهرها را مورد هدف قرار می دهند مشخص هستند : حملات شیمیایی- بیولوژیکی پرتو شناسی و حملات هسته ای، حملات کامپیوتری بوسیله ابر کامپیوترها، حملات روانشناسی (روانی)- در شهرها، چنین این تهدیدات به دنبال چنین اهدافی هستند. محیط، سیستم برخورد پیچیده میان مردم، ساختمانها، زیرساختها(تجهیزات، جاده ها، راه آهن ها، فرودگاهها) بیمارستانها، مدارس، کلیساها، مراکز تجاری، دولت، ارتش است با زمینه های کار، تجارت، زندگی خانوادگی، فرصت ها، فعالیتهای بازار که همگی زندگی شهری را تعریف می کنند. از اهدافی که با سرعت در حال رشد است ( Telecom Hoteb) نامیده می شود که جاهای خاصی هستند که ارتباطات (مثلاً تلفنی و ....) در آن قویتر از سایر مکانهاست. جدول 2 لیست اخیر تعدادی از این محلها را در شهرهایی از آمریکا نشان می دهد. ( محل جدول 2 )
هر تهدید به شهر می تواند با هدف قرار دادن یکی یا تعدادی از این سیستمهای برخورد یا فعالیتها را باشد. بنابراین، انفجارها می توانند مردم یا ساختارهای اساسی شهر را مورد هدف قرار دهند.ضربات Electromagnetic زیر ساختهایی نظیر فرودگاهها و تجهیزات آن را مورد هدف قرار می دهند، که در عمل روی عملکرد بیمارستانها، مدارس و دیگر مؤسسات تأثیر می گذارد. تهدیدهای روانی مردم و سازمانهایی را هدف قرار می دهند که بر روش زندگی ساکنین شهر تأثیر می گذارد. در حمایت شهرها در مقابل تهدیدهای تروریستی، ما غالباً بیشتر روی حمایت فیزیکی از مردم و ساختارها و سازمانها متمرکز می شویم تا روی تأثیرات قوی تهدیدهای روانی.
عموماً، حملات و تهدیدات به اهدافشان تا حدودی و با کیفیت های متفاوت می توانند برسند. عملیات تدافعی( Counter Mesure ) یا همان اقدامات ضد عملیات دشمن می توانند مستقیماً تهدیدات را در مبدأو خاستگاهشان نشان دهند و یا کیفیت حمله، یا قوت و یا جهندگی هدف را مشخص کنند. عملیات تدافعی که بطور مستقیم تهدیدها را در