انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد آثار باستانی اصفهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اصفهان

اصفهان (پارسی میانه: سپاهان؛ فارسی دری: اصفهان) [۲]شهری باستانی در مرکز ایران می‌باشد که به فاصله ۴۲۰ کیلومتری جنوب تهران، پایتخت ایران، قرار دارد. شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است، و در فرهنگ ایرانی به «نصف جهان» مشهور شده‌است. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران می‌باشد. [۲] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشته‌است.[۱]‎ این شهر از دیر باز از مهمترین مراکز شهر نشینی در فلات ایران بوده‌است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها بعنوان میراث تاریخی در UNESCO به ثبت رسیده‌است.

اصفهان در منطقه‌ای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانه‌ی زاینده رود قرار گرفته‌، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران است. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظم است

پیرامون واژه

نوشتار اصلی: پیشینهٔ نام اصفهان

شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده‌است.[۳]

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند:

کرمان، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.[۴]

این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند:

گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا

تاریخ

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام نقطه ثقل امپراتوری‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی امپراتوری‌ها و بخصوص بین النهرین بود، این شهر در کانون توجه این سلسله‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهر‌های مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.[۵]هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بوده‌است را حفظ کرده‌است. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیویی ها[۶] بوده‌است و از آن تحت عنوان گابای یا تابای [۷] نام برده شده‌است.[۵] در قرون اولیه اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام می‌برند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جِی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جَی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۵] بعد از اسلام این شهر رو به پیشرفت نهاد. در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر می‌گردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را به این شهر منتقل نمود

سوغات شهر

معروفترین سوغات اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته می‌شود. در گز از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمی‌شود

معماری و آثار تاریخی اصفهان

اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقش‌جهان، مِنارْ جُنبان، هتل عباسی، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالی‌قاپو، کاخ هشت‌بهشت و مدرسه چهارباغ از بارزترین آنها هستند.[۸][۹][۴][۱۰]

پل‌های تاریخی : پل جویی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردیخان و پل خواجو[۱۱]

بازارهای تاریخی : بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان یا بازار صفویه یا بازار سلطانی، بازار شاهی یا بازارچه بلند بازار دردشت، بازار بیدآباد، بازار و ریسمان، بازار غاز، بازارهای معروفی اطراف میدان نقش‌جهان: بازار مسگرها، بازار ترکش‌دوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لواف‌ها و بازار آهنگرها[۱۲]

مساجد تاریخی: مسجد علی، مسجد امام، مسجد حکیم، مسجد حاج‌ محمدجعفر آباده‌ای، مسجد علیقلی‌آقا، مسجد قطبیه، مسجد ایلچی، مسجد آقا نور، مسجد رکن الملک، مسجد سید، مسجد رحیم خان، مسجد صفا، مسجد ذوالفقار، مسجد خان، مسجد شیخ لطف الله، مسجد مصری، مسجد جمعه، مسجد لنبان و مسجد مقصودبیک[۱۳][۱۴][۱۵]

 

 

مسجد امام-نقش جهان

از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکده‌ای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نمانده‌است که از میان آن سه تنها بنای برپا و برجا همین پل شهرستان است.

بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دوره‌های تاریخی پس از اسلام بجا مانده‌است اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژه‌ای دارد، که هر کدام دارای ویژگی‌ها و سبک معماری یگانه خود است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد آثار باستانی اصفهان


مقاله درمورد ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی

·        شاهسوار

شاهسوار یا شهسوار ، جایگاهی باستانی در 7 کیلومتری جنوب خاوری ایذه و نزدیکی مانداب " بوندان " است . نگارکندی کوچک از دوره ایلام کهن بر پیشانی کوه و امامزاده ای با ریشه های معماری ایلخانی و گورستانی گسترده با شیرهای سنگی از دوره صفوی تا قاجار از جمله یادمان های شاهسوار است که با دو شماره در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده اند .

·        خونگ اژدر (هونگ نوروزی)

این تنگه در 8 کیلومتری شمال ایذه به فاصله مانداب میانگران دارای نگارکندی کوچک از دوره ی " ایلام کهن " است که بر پیشانی سنگی تک افتاده رو به آبادی خنگ اژدر خود نمایی می کند.

·        کول فرح

جایگاه باستانی " کول فرح " در گویش بختیاری " تنگه ای گشاده " بر سر راه اصفهان – خوزستان در 7 کیلومتری جنوب خاوری دشت ایذه قرار گرفته است . این تنگه با وجود 6 مجموعه از نگارکند های دوره ی "ایلام نو "، یکی ازجایگاه های باستانی ارزنده ایذه به شمار می آید .

افزون بر اهمیت تاریخی ، انزوا ، سکوت آرام بخش تنگه و چشم انداز سرسبزبرابر تنگه ، آن را از جاذبه ی طبیعی و زیستی ارزشمندی نیز برخوردار کرده است .

نگارکند های کول فرح :

نگارکند شماره ( 1 ) ، در بستری چهار گوش دارای 26 سطر نوی کند به خط میخی ایلامی است . این نگارکند که ازمهمترین نگارکند های ایلامی است ، نمایانگر برگزاری مراسمی آئینی است .

نگارکند های شماره ( 2 و 3 ) ، بر سنگی های تک افتاده آفریده شده اند . نگارکند شماره دو ، نمایشگر برگزاری مراسمی آئینی و نگارکند سوم پر کارترین نگارکند ایلامی و قربانی کردن حیوانات است،در این نگارکند صف های انسانی و حیوانات پیشکشی است.

نگارکند شماره ( 4 )،نمایشگرپیشکش بران " دریک مراسم بار عام است .

نگار کند شماره ( 5 ) ، بسیاری را رو به تنگه نیایش قربانی کردن حیوانات را به نمایش می گذارد.

نگارکند شماره ( 6 ) ، بر سنگی تک افتاده در مسافتی اندک از دهانه تنگه نمایانگر مراسمی آئینی است .

·        اشکفت سلمان

اشکفت سلمان در 3 کیلو متری جنوب شهر ایذه ، تنگه ای است گشاده در دل کوه " الهک " و دیرینگی آن با توجه به 4 نگارکند صخره ای نوشته دار در درون و بیرون اشکفت به دوره ی " ایلام نو "، هنگامه ی فرمانروایی " هنی " ، شاهک آیاپیر ( نام ایذه در دوره ایلام نو ) باز می گردد.

اشکفت سلمان این جایگاه باستانی اکنون گردشگاه ی مردمی است و کاوش های باستان شناسی بهار سال 1380 به سر پرستی مهرکیان نیز به جاذبه های گردشگری آن افزوده است .

·        خونگ اژدر ( 2 )

بر پشت تخته سنگی که نگارکند ایلامی خونگ اژدر ( 1 ) را نمایش می دهد آیین تنفیذ قدرت شاهک الیمائی را ازسوی مهرداد اشکانی نشان می دهد .

·        خونگ کمال وند و یارعلی وند

نگار کند خونگ کمال وند نوشته ای بخط آرامی از دوره الیمایی بدان هویت می بخشد ، شمالی ترین نگارکند صخره ای ایذه از دوره الیمائی بوده و خونگ یارعلی وند که در حدود 3 کیلومتری شمال باختری خونگ اژدر قرار دارد ، نشانگر دو پیکره الیمائی است .

·        کاوشگاه تاق تویله

" تاق تویله " نام تپه ای باستانی در نزدیکی روستای نورآباد ایذه است که در دو فصل کاوش به سرپرستی مهرکیان ، بنایی سنگ و گچی از دوره ی " اتابکان لر بزرگ " ( همزمان با دوره ایلخانی _ تیموری )از دل آن سربرآورد،با کاوش و باز سازی آن از فضای معماری آن به عنوان نمایشگاه، موزه و... ایذه می توان استفاده کرد .

·        کوشک نورآباد

از بنا های دوره ی قاجار است که یادگاری از خان های بختیاری است به شیوه " دهدشتی " در روستای نورآباد بنا شده است .

·        شمی

شمی در 30 کیلومتری شمال باختری ایذه یکی از جایگاه های باستانی پر آوازه ی ایران است. در بازمانده های سکویی سنگی در شمی چندین تندیس از دوره الیمایی بدست آمده است. بزرگترین پیکره ی مفرغین آدمی که تا کنون در ایران باستان بدست آمده است تندیس بزرگ زاده ی ستبر سینه ای شمی است که هم اکنون آذین بخش تالار دوره تاریخی موزه ملی ایران است.

·        شی وند

شی وند از آبادی های " دنباله رود " در شمال " کوه منگشت " است. بر بلندای آبشاری که پس از سیراب کردن باغ های میوه به کارون می ریزد و در میانه درختان خود رو، نگارکندی از دوره الیمایی بر تخته سنگی تک افتاده خود نمایی می کند که پیکره ای لمیده بر یک ارابه با دو ورزو (گاو کوهان دار) و کاهنی که ماده ای خوشبو را بر بخوردانی سه پایه می ریزد و چند نفردیگر در مراسمی آئینی نمایش می دهد ، مهرکیان در سال 1365 کشف کرده است.

آثار دشت سوسن

از آثار ارزشمند این دشت پر بار ، بازمانده های معماری باستانی در " گی لان " ، " مال ویران " بازمانده های پایه های چند پل همچون " پاپیلا " و نگار کند های الیمایی " شی من " و " فالح " که جعفر مهر کیان کشف کرده است و در تاریخ 15/5/1382 به شماره 15637 به ثبت رسیده است، از دیگر یادمان های آن دشت است.

آثار بی شمار دیگری در ایذه شایسته ثبت در فهرست آثارملی هستند. شهر ایذه با دو بال میراث طبیعی و باستانی در آسمان گردشگری و با ویژگی ثبت در فهرست میراث جهانی در پرواز است.



خرید و دانلود مقاله درمورد ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی


تحقیق ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود تحقیق ادبیات مصر


دانلود تحقیق ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود دانلود تحقیق ادبیات مصر


دانلود تحقیق: ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود دانلود تحقیق: ادبیات مصر