لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بعثت و اهداف آن
«بعثت» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است. و سزاوار منت گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده ، عمیق و از زوایی مختلف قابل بررسی است. در این نوشتار به مباحثی از جمله آغاز بعثت، نخستین آیات نازل شده، منت گذاری خدا برای بعثت و فلسفه و اهداف بعثت می پردازیم.
آغاز بعثت
سرآغاز تاریخ اسلام از روزی شروع مىشود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله در خلوت محبوب، در دل غاری که در دامن کوهی در شمال مکه بود، صدایی شنید:
«یا محمد اقرا» ; ی محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: ی محمد!
«اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بستهی خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد. (1)
جبرئیل به حضرت محمد (ص) فرمود:
«ارسلنی الله الیک لیتخذک رسولا» (2)
خداوند مرا به سوی تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.
حضرت محمد (ص) هرساله مدتی به کوه «حرا» (3) مىرفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر مىپرداخت تا این که روزی فرشتهی به او گفت: ی محمد! بخوان! محمد (ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وی قرائت کرد و پیامبر (ص) نیز آنها را خواند. (4)
آغاز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله چه زمانی است؟ دیدگاه معروف و مورد اتفاق شیعه امامیه، 27 رجب است. اما در میان دانشمندان اهلسنت، در زمان دقیق آن اختلاف زیادی است. برخی از اهل سنت مبعث را در رمضان و برخی دیگر در ربیع الاول دانستهاند. در مورد روز مبعث نظرهی متفاوتی ارائه شده است:
الف) 17 رمضان: طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن سعد در طبقات الکبری (5) به این قول اشاره نمودهاند.
ب) 18 رمضان: ابن اثیر در الکامل فی التاریخ (6) این دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زید جرمی - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبری (7) نیز بدان اشاره نموده است.
ج) 19 رمضان: ابن اثیر به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (8)
د) 20 رمضان: یعقوبی در تاریخ خود روایت کرده است که ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر (ص) مبعوث شد. (9)
نخستین آیات
هماهنگی آغاز بعثت با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث به بررسی و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر (ص) بپردازند. دیدگاههایی در این باره وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1- پنج آیه نخست سوره علق.
2- سوره فاتحة الکتاب. (10)
3- سوره مدثر. (11)
دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث می باشد. از میان مورخان; مسعودی (12) ، ابنهشام (13) ، ابناثیر (14) ، طبری (15) ، و یعقوبی در کتابهی خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهلسنت; صاحبان تفاسیر: طبری (که حدود یازده روایت در این باره ذکر مىکند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوی) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.
از میان کتابهی علوم قرآنی مىتوان به «الاتقان (16) » ، «التمهید فىعلوم القرآن (197) » ، «البرهان (18) » ، و... اشاره نمود.
براساس روایات رسیده از امامان معصوم علیهم السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مىدانند. امام صادق علیه السلام مىفرماید: «اول ما نزل علی رسول الله صلی الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» (19) ; نخستین آیاتی که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود.
امام هادی علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلی الله علیه و آله گفت:
«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربک الذی خلق.» (20)
طبری (21) از علمی اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطی (22) 15 روایت نقل مىکند، مبنی براین که در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.
طرفداران دیدگاه دوم اندک است. صریحترین کسی که در این زمینه سخن گفته، «زمخشرى» در تفسیر «کشاف» (23) است.
دیدگاه سوم روایتی است که از جابر (24) نقل شده است. اگرچه هرکدام از این دو دیدگاه ممکن است طرفداران اندکی نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان ، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و نیز روایات فراوانی که به برخی از آنها اشاره شد و نیز ادعی اجماع امت مسلمان را به سادگی نمىتوان رها کرد و از کنار آن گذشت.
بعثت و منت
در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونی قرار داده شده است که همگی طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال بری هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددی به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروی خود را صرف ارضی نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروی داده شده، بر خواهشهی نفسانی غلبه کند و کششهی درونی را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند; یکی در درون انسان که عقل است و دیگری پیامبران الهی که این راهنما از طریق وحی بری انسان فرستاده مىشود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داری خطا و نقصان است. برترین هادی، آن است که داری مقام عصمت و مرتبط با وحی باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت بزرگ ترین نعمت خداوند بربشراست و جا دارد که خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویی را به رخ آنان بکشد، چنان که مىفرماید:
«لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (آل عمران/ 164)
خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید)، هنگامی که درمیان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را برآنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.
خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبراسلام صلی الله علیه و آله برمؤمنان منت مىنهد و این نعمت بزرگ و معنوی را به رخ آنان مىکشد.
ممکن است کسی تصور کند که منت گذاری، کار صحیحی نیست، چرا خداوند در این جا منت مىگذارد؟ مگر بعثت چه ویژگی هایی دارد و هدف از آن چیست؟
واژه منت از «من» به معنی چیزی است که با آن وزن مىکنند (سنگ کیلو) . و نیز به معنی نعمت سنگین و باعظمت نیز به کار مىرود. بنابراین هر نعمت سنگین و گرانبهایی را منت گویند. کاربرد این واژه دو گونه است: قولی و فعلی (25) .
اگر کسی عملا نعمت بزرگی به دیگری بدهد، این همان منت عملی است که بیشتر در مسائل تربیتی و هدایتی و معنوی کاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. که برخی گفتهاند: این منت مختص به خدی متعال است. اگر کسی کار کوچک خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگری بکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کاری است بسیار زشت، که این از منتهی بشری است. در نتیجه، منتگذاری بربخشیدن نعمتهی بزرگ که از جمله آنها نعمت رسالت است، منتی زیباست و «من الله» یعنی انعم الله، خداوند نعمت بزرگی بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جی دیگر خداوند به خاطر هدایت کردن انسانها به ایمان، بر آنها منت مىگذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان».(حجرات/17 )
اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارتهی زیادی متحمل شدهاند، نباید فراموش کنند که خداوند بزرگ ترین نعمت را در اختیار آنها گذاشته و پیامبری مبعوث کرد تا انسانها را تربیت کند و از گمراهىها باز دارد. بنابراین هر اندازه بری حفظ این نعمت بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایی پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26)
فلسفه و اهداف بعثت
پس از قرنها تحقیق و بررسی درباره مسائل دینی، هنوز پرده از اسرار بسیاری از آنها برداشته نشده است، که از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است،اگرچه از ظواهر آیات قرآن مىتوان استفاده کرد که بعثت پیامبران الهی، به ویژه پیامبراسلام صلی الله علیه و آله داری اهدافی مىباشد که بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث که خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهمترین آنها اشاره شده است:
«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة»
1- تلاوت آیات الهی
«یتلوا» از واژه «تلاوت» به معنی پىدرپی آوردن، پیروی کردن و خواندن با نظم است، (27) که شامل پیروی کردن در حکم وخواندن منظم آیات الهی همراه باتدبر نیز مىشود، گویا تلاوت کننده از آیات پیروی کرده یا حروف و کلمات را در پی یکدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افکار مردم با این آیات، آنها را آماده تربیت مىنماید، که مقدمه تعلیم و تربیت است.
2- تربیت
یکی از مهمترین برنامههی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تربیت انسانهاست. تربیت به معنی فراهم کردن زمینهها و عوامل بری به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهی انسان در جهت مطلوب است. او باید زمینهها را بری انسانها آماده کند تا از نظر عملی بهترین رابطه را با خدی خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعی (حکومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگی) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
بعثت و اهداف آن
«بعثت» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است. و سزاوار منت گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده ، عمیق و از زوایی مختلف قابل بررسی است. در این نوشتار به مباحثی از جمله آغاز بعثت، نخستین آیات نازل شده، منت گذاری خدا برای بعثت و فلسفه و اهداف بعثت می پردازیم.
آغاز بعثت
سرآغاز تاریخ اسلام از روزی شروع مىشود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله در خلوت محبوب، در دل غاری که در دامن کوهی در شمال مکه بود، صدایی شنید:
«یا محمد اقرا» ; ی محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: ی محمد!
«اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بستهی خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد. (1)
جبرئیل به حضرت محمد (ص) فرمود:
«ارسلنی الله الیک لیتخذک رسولا» (2)
خداوند مرا به سوی تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.
حضرت محمد (ص) هرساله مدتی به کوه «حرا» (3) مىرفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر مىپرداخت تا این که روزی فرشتهی به او گفت: ی محمد! بخوان! محمد (ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وی قرائت کرد و پیامبر (ص) نیز آنها را خواند. (4)
آغاز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله چه زمانی است؟ دیدگاه معروف و مورد اتفاق شیعه امامیه، 27 رجب است. اما در میان دانشمندان اهلسنت، در زمان دقیق آن اختلاف زیادی است. برخی از اهل سنت مبعث را در رمضان و برخی دیگر در ربیع الاول دانستهاند. در مورد روز مبعث نظرهی متفاوتی ارائه شده است:
الف) 17 رمضان: طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن سعد در طبقات الکبری (5) به این قول اشاره نمودهاند.
ب) 18 رمضان: ابن اثیر در الکامل فی التاریخ (6) این دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زید جرمی - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبری (7) نیز بدان اشاره نموده است.
ج) 19 رمضان: ابن اثیر به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (8)
د) 20 رمضان: یعقوبی در تاریخ خود روایت کرده است که ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر (ص) مبعوث شد. (9)
نخستین آیات
هماهنگی آغاز بعثت با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث به بررسی و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر (ص) بپردازند. دیدگاههایی در این باره وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1- پنج آیه نخست سوره علق.
2- سوره فاتحة الکتاب. (10)
3- سوره مدثر. (11)
دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث می باشد. از میان مورخان; مسعودی (12) ، ابنهشام (13) ، ابناثیر (14) ، طبری (15) ، و یعقوبی در کتابهی خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهلسنت; صاحبان تفاسیر: طبری (که حدود یازده روایت در این باره ذکر مىکند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوی) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.
از میان کتابهی علوم قرآنی مىتوان به «الاتقان (16) » ، «التمهید فىعلوم القرآن (197) » ، «البرهان (18) » ، و... اشاره نمود.
براساس روایات رسیده از امامان معصوم علیهم السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مىدانند. امام صادق علیه السلام مىفرماید: «اول ما نزل علی رسول الله صلی الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» (19) ; نخستین آیاتی که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود.
امام هادی علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلی الله علیه و آله گفت:
«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربک الذی خلق.» (20)
طبری (21) از علمی اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطی (22) 15 روایت نقل مىکند، مبنی براین که در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.
طرفداران دیدگاه دوم اندک است. صریحترین کسی که در این زمینه سخن گفته، «زمخشرى» در تفسیر «کشاف» (23) است.
دیدگاه سوم روایتی است که از جابر (24) نقل شده است. اگرچه هرکدام از این دو دیدگاه ممکن است طرفداران اندکی نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان ، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و نیز روایات فراوانی که به برخی از آنها اشاره شد و نیز ادعی اجماع امت مسلمان را به سادگی نمىتوان رها کرد و از کنار آن گذشت.
بعثت و منت
در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونی قرار داده شده است که همگی طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال بری هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددی به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروی خود را صرف ارضی نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروی داده شده، بر خواهشهی نفسانی غلبه کند و کششهی درونی را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند; یکی در درون انسان که عقل است و دیگری پیامبران الهی که این راهنما از طریق وحی بری انسان فرستاده مىشود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داری خطا و نقصان است. برترین هادی، آن است که داری مقام عصمت و مرتبط با وحی باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت بزرگ ترین نعمت خداوند بربشراست و جا دارد که خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویی را به رخ آنان بکشد، چنان که مىفرماید:
«لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (آل عمران/ 164)
خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید)، هنگامی که درمیان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را برآنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.
خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبراسلام صلی الله علیه و آله برمؤمنان منت مىنهد و این نعمت بزرگ و معنوی را به رخ آنان مىکشد.
ممکن است کسی تصور کند که منت گذاری، کار صحیحی نیست، چرا خداوند در این جا منت مىگذارد؟ مگر بعثت چه ویژگی هایی دارد و هدف از آن چیست؟
واژه منت از «من» به معنی چیزی است که با آن وزن مىکنند (سنگ کیلو) . و نیز به معنی نعمت سنگین و باعظمت نیز به کار مىرود. بنابراین هر نعمت سنگین و گرانبهایی را منت گویند. کاربرد این واژه دو گونه است: قولی و فعلی (25) .
اگر کسی عملا نعمت بزرگی به دیگری بدهد، این همان منت عملی است که بیشتر در مسائل تربیتی و هدایتی و معنوی کاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. که برخی گفتهاند: این منت مختص به خدی متعال است. اگر کسی کار کوچک خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگری بکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کاری است بسیار زشت، که این از منتهی بشری است. در نتیجه، منتگذاری بربخشیدن نعمتهی بزرگ که از جمله آنها نعمت رسالت است، منتی زیباست و «من الله» یعنی انعم الله، خداوند نعمت بزرگی بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جی دیگر خداوند به خاطر هدایت کردن انسانها به ایمان، بر آنها منت مىگذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان».(حجرات/17 )
اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارتهی زیادی متحمل شدهاند، نباید فراموش کنند که خداوند بزرگ ترین نعمت را در اختیار آنها گذاشته و پیامبری مبعوث کرد تا انسانها را تربیت کند و از گمراهىها باز دارد. بنابراین هر اندازه بری حفظ این نعمت بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایی پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26)
فلسفه و اهداف بعثت
پس از قرنها تحقیق و بررسی درباره مسائل دینی، هنوز پرده از اسرار بسیاری از آنها برداشته نشده است، که از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است،اگرچه از ظواهر آیات قرآن مىتوان استفاده کرد که بعثت پیامبران الهی، به ویژه پیامبراسلام صلی الله علیه و آله داری اهدافی مىباشد که بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث که خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهمترین آنها اشاره شده است:
«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة»
1- تلاوت آیات الهی
«یتلوا» از واژه «تلاوت» به معنی پىدرپی آوردن، پیروی کردن و خواندن با نظم است، (27) که شامل پیروی کردن در حکم وخواندن منظم آیات الهی همراه باتدبر نیز مىشود، گویا تلاوت کننده از آیات پیروی کرده یا حروف و کلمات را در پی یکدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افکار مردم با این آیات، آنها را آماده تربیت مىنماید، که مقدمه تعلیم و تربیت است.
2- تربیت
یکی از مهمترین برنامههی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تربیت انسانهاست. تربیت به معنی فراهم کردن زمینهها و عوامل بری به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهی انسان در جهت مطلوب است. او باید زمینهها را بری انسانها آماده کند تا از نظر عملی بهترین رابطه را با خدی خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعی (حکومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگی) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تاریخ بعثت
درباره تاریخ بعثت رسول خدا(ص)در روایات و احادیثشیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماهمبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانستهاند. (1) و البته در پارهاى از روایات شیعه نیز بعثت رسول خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)کهمتن آن اینگونه است که:
وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام مىپرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:
لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه القرآن...
تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله علیه و آله»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداىتعالى قرآن را در آن نازل فرمود...و همان ماهى است کهمحمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که باید حمل بر برخىمعانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیهمورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه اتفاقالامامیة».
و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ،اگر چه در شب و روز آناختلاف دارند،و در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماهربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز مانند شیعهبیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانستهاند. (4) و بدین ترتیباقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد اتفاقعلماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 رجب،روایاتى استکه از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارشحضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایتشده،و نیز روایتى کهدر امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل شده است (8) و از آنجا که«اهل البیت ادرى بما فى البیت»گفتار اینبزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.
و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ بعثتدانستهاند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکردهاند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن بوده،و نزول قرآن نیزطبق آیه کریمه:شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن... (9) در ماهمبارک رمضان انجام شده،و با این دو مقدمه نتیجهگیرى کردهو گفتهاند: بعثت رسولخدا در ماه رمضان بوده است،در صورتیکههر دو مقدمه و نتیجهگیرى مورد خدشه است زیرا:
اولا-این گونه آیات که با لفظ«انزال»آمده بگفته اهلتفسیر و لغت مربوط به نزول دفعى قرآن کریم است-چنانچه مقتضاى لغوى آن نیز همین است-نه نزول تدریجى آن،و دراینکه نزول دفعى آن به چه صورتى بوده و معناى آن چیست.
اقوال بسیارى وجود دارد که نقل و تحقیق در اینباره از بحثتاریخى ما خارج است.و قول مشهور آن است که ربطى بهمسئله بعثت رسولخدا(ص)که بگفته خود آنها بیشتر از چند آیهمعدود بر پیغمبر اکرم نازل نشد ندارد،و مربوط استبه نزولدفعى قرآن بر بیت المعمور و یا آسمان دنیا-چنانچه سیوطى ودیگران در ضمن چند حدیث در کتاب در المنثور و اتقان از ابنعباس نقل کردهاند-و عبارت یکى از آن روایات که سیوطىآنرا در در المنثور در ذیل همین آیه از ابن عباس روایت کردهاینگونه است که گفته است:
«شهر رمضان و اللیلة المبارکة و لیلة القدر فان لیلة القدر هىاللیلة المبارکة و هى فى رمضان،نزل القرآن جملة واحدة منالذکر الى البیت المعمور،و هو موقع النجوم فى السماء الدنیا،حیث وقع القرآن،ثم نزل على محمد (ص)بعد ذلکفى الامر و النهى و فى الحروب رسلا رسلا» (10) .
یعنى ماه رمضان و شب مبارک و شب قدر که شب قدرهمان شب مبارک است که در ماه رمضان است و قرآن در آنشب یکجا از مقام ذکر به بیت المعمور یعنى محل وقوعستارگان در آسمان دنیا نازل شد و سپس تدریجا پس از آندر مورد امر و نهى و جنگها بر محمد(ص)فرود آمد.
و به این مضمون حدود ده روایت از او نقل شده است.
و متن روایت دیگرى که از طریق ضحاک از ابن عباسروایت کرده چنین است:
نزل القرآن جملة واحده من عند الله من اللوح المحفوظ الىالسفرة الکرام الکاتبین فى السماء الدنیا فنجمه السفرة علىجبرئیل عشرین لیلة،و نجمه جبرئیل على النبى عشرینسنة» (11) .
یعنى قرآن یکجا از نزد خداى تعالى از لوح محفوظ بهسفیران(فرشتگان)گرامى و نویسندگان آن در آسمان دنیانازل گردید و آن سفیران در بیستشب تدریجا آنرا برجبرئیل نازل کردند،و جبرئیل نیز در بیستسال آنرا بررسول خدا نازل کرد.
این درباره اصل نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و شب قدر.
و ثانیا-در مورد قسمت دوم استدلال ایشان که نزول قرآن راتوام با بعثت رسولخدا(ص)دانستهاند.آن نیز مخالف با گفتار خودشان بوده و مخدوش است،زیرا عموم مورخین و محدثین اهلسنت معتقدند که نبوت و بعثت رسولخدا در آغاز بصورت رؤیا ودر عالم خواب بوده و پس از گذشت مدتها که برخى آنرا ششماه و برخى سه سال و برخى کمتر و بیشتر دانستهاند در عالمبیدارى به آنحضرت وحى شد و جبرئیل بر آن بزرگوار نازل گردیدو قرآن را آورد.
و این جزء نخستین حدیثهاى صحیح بخارى است که ازعایشه نقل کرده که گوید:
اول ما بدىء به رسول الله(ص)من الوحى الرؤیا الصادقهفى النوم و کان لا یرى رویا الا جاءت مثل فلق الصبح،ثمحبب الیه الخلاء فکان یخلو بغار حراء فیتحنث فیه اللیالىذوات العدد قبل ان ینزع الى اهله و یتزود لذلک،ثم یرجعالى خدیجه فیتزود لمثلها،حتى جائه الحق و هو فى غارحراء،فجاءه الملک فقال:اقرا...
و البته ما در آینده روى این حدیث و ترجمه آن مشروحا بحثخواهیم کرد،و این مطلب را تذکر خواهیم داد که در این حدیثجاى این سئوال هست که آیا عایشه این حدیث را از چه کسىنقل کرده و آیا گوینده حدیث رسولخدا(ص)بوده یا دیگرى،زیرا خود عایشه که در هنگام نبوت رسولخدا(ص)هنوز بدنیانیامده بود و قاعدتا این روایت را از دیگرى نقل کرده است،ولى در اینجا از او نام نبرده...!
مگر اینکه بگویند:این اجتهاد و نظریه خود ایشان بوده کهدر اینباره اظهار کردهاند که در اینصورت این روایتخود عایشهاست و نظریه او است که در اینباره اظهار داشته و از باب حجیتروایتخارج شده و مانند نظرات دیگر میشود که لابد براىامثال بخارى که کتاب خود را با امثال آن افتتاح و آغاز کردهحجیت داشته...و بهر صورت پاسخ این سئوال را باید آنهابدهند!
ولى این مطلب بخوبى از این حدیث معلوم میشود که میاننزول وحى بر رسول خدا و نزول قرآن فاصله زیادى وجود داشته وتوام با یکدیگر نبوده و در نهایه ابن اثیر در ماده«جزء»در ذیلحدیث«الرؤیا الصالحة جزء من سبعین جزء من النبوة» (12) آمده است که گوید:
«و کان فى اول الامر یرى الوحى فى المنام و دام کذلک نصفسنة،ثم راى الملک فى الیقظة». (13)
و نظیر این گفتار را سیوطى در کتاب اتقان ذکر کرده (14) .
و بلکه برخى از ایشان فاصله میان بعثت رسولخدا(ص)ونزول قرآن را چنانچه گفتیم سه سال دانسته و به این مطلبتصریح کردهاند،که یکى از آنها روایت زیر است که ابن کثیرآنرا صحیح و معتبر دانسته و آن روایت امام احمد بن حنبل استکه بسند خود از شعبى روایت کرده که گوید:
«ان رسول الله(ص)نزلت علیه النبوة و هو ابن اربعین سنة،فقرن بنبوته اسرافیل ثلاث سنین،فکان یعلمه الکلمة و الشىءو لم ینزل القرآن،فلما مضت ثلاث سنین قرن بنبوته جبرئیل،فنزل القرآن على لسانه عشرین سنة،عشرا بمکة و عشرابالمدینة،فمات و هو ابن ثلاث و ستین سنة» (15) .
و نظیر همین گفتار از دیگران نیز نقل شده (16) .
و البته ما اکنون در مقام بحث کیفیت نزول قرآن کریم ونزول دفعى و تدریجى و تاریخ نزول و بحثهاى دیگرى که مربوطبه نزول قرآن است نیستیم،و اساسا آن بحثها از بحث تاریخى ماخارج است،و مرحوم علامه طباطبائى و دیگران در اینبارهتحقیق و قلمفرسائى کردهاند که میتوانید به کتاب المیزان وکتابهاى دیگر مراجعه نمائید (17) و تنها در صدد پاسخگوئى به این استدلال بودیم که بعثت رسولخدا(ص)مقارن با نزول قرآن نبودهو از این راه نمیتوان تاریخ بعثت رسولخدا(ص)را بدست آورد.
اصل یکم: بعث گاهی به زنده نمودن مرده یا بیدار کردن خفته است؛ مانند (والموتی یبعثهم الله...) - (و هو الذی یتوفاکم باللیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه) و زمانی به فرستادن کسی است که به عنوان خلیفه پروردگار، مرده ها و خوابیده ها را زنده یا بیدار نماید. مأموریت اساسی پیامبران (علیهم السلام) به ویژه پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) احیای گروهی و ایقاظ گروه دیگر است. حیات جامعه بشری به علم صائب و بیداری آن به عمل صالح است و آن حضرت (صلی الله علیه و آله وسلم) با تعلیم کتاب و حکمت از یک سو و تزکیه نفوس از سوی دیگر، امت را حی بن یقظان خواهد کرد؛ مگر فرسوده های جاهلیت که مقهور، (ولکن کره الله انبعاثهم) بوده و از صحنه بشری بیرون رفته باشند.اصل دوم: دو عنصر محوری انسان یکی اندیشه ناب و دیگری انگیزه سره است. این دو عامل حیاتی دراثر تیرگی جهل علمی و تاریکی جهالت عملی، توان تشخیص جاه از چاه و سراب از آب را از دست می دهند. آنچه در جاهلیت کهن یامدرن مطرح است همین است که رهایی را آزادی و بردگی هوا را استقلال می دانند و نسبت به حرم امن نبوی که درصدد تزریق اندیشه سره و انگیزه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بعثت رسول خدا(ص) :
چهل سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود که به طور آشکار فرشته وحى به آن
حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گردید.
کیفیت نزول وحى :
پیش از این گفتیم رسول خدا(ص)هر چه به چهل سالگى نزدیک مىشد به تنهایى و
خلوت با خود بیشتر علاقهمند مىگردید و بدین منظور سالى چند بار به غار
«حرا»مىرفت و در آن مکان خلوت به عبادت مشغول مىشد و روزها را روزه
مىگرفت و به اعتکاف مىگذرانید و بدین ترتیب صفاى روحى بیشترى پیدا کرده و
آمادگى زیادترى براى فرا گرفتن وحى الهى ومبارزه با شرک و بت پرستى و اعمال
زشت دیگر مردم آن زمان پیدا مىکرد.و بر طبق نقل علماى شیعه و روایات
صحیح،بیست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود ورسول خدا(ص)در غار«حرا»به
عبادت مشغول بود،در آن روز که به گفته جمعى روز دوشنبهبود حضرت خوابیده بود
و اتفاقا على(ع)و جعفر برادرش نیز براى دیدن محمد(ص)و یا بهمنظور شرکت در
اعتکاف آن حضرت به غار آمده بودند و دو طرف آن حضرت خوابیده بودند.
رسول خدا(ص)دو فرشته را در خواب دید که وارد غار شدند و یکى در بالاى سر آن
حضرت نشست و دیگرى پایین پاى اوـآنکه بالاى سرش نشست نامش جبرئیلو آن که
پایین پاى آنحضرت نشست نامش میکاییل بودـمیکائیل رو به جبرئیل کرده گفت:
به سوى کدام یک از اینها فرستاده شدهایم؟
جبرئیلـ به سوى آنکه در وسط خوابیده!
در این وقت رسول خدا(ص)وحشت زده از خواب پرید و چنانکه در خواب دیده بود در
بیدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود.
پیش از این محمد(ص)بارها فرشتگان را در خواب دیده بود و در بیدارى نیز صداى
آنها رامىشنید که با او سخن مىگفتند و بلکه همان طور که قبل از این اشاره کردیم از
دوران کودکى خداى تعالى فرشتگانى براى حفاظت و تربیت او در خلوت و جلوت
مأمور کرده بود که با او بودند.
ولى این نخستین بار بود که آشکارا فرشته الهى را پیش روى خود مىدید.
گفتهاند:در این وقت جبرئیل ورقهاى از دیبا به دست او داد و گفت:«اقرء»یعنى بخوان.
فرمود:چه بخوانم!من که نمىتوانم بخوانم!
براى بار دوم و سوم همین سخنان تکرار شد و براى بار چهارم جبرئیل گفت:
«اقرء باسم ربک الذى خلق،خلق الإنسان من علق،اقرء و ربک الأکرم،الذى علم بالقلم،علم الإنسان ما لم یعلم» .
[بخوان به نام پروردگارت که(جهان را)آفرید،(خدایى که)انسان را از خون بسته
آفرید،بخوان و خداى تو مهتر است،خدایى که(نوشتن را به وسیله)قلم بیاموخت.]
جبرئیل خواست از جا برخیزد و برود،محمد(ص)جامهاش را گرفت و فرمود:
نامت چیست؟گفت:جبرئیل.
جبرئیل رفت و رسول خدا(ص)از جا برخاست و این آیاتى را که شنیده بود تکرار
کرد،دید دردلش نقش بسته و دیگر از هیجانى که به وى دست داده بود نتوانست در
غار بماند از آنجا بیرون آمد و به سوى مکه به راه افتاد،افکار عجیبى او را گرفته و
منظره دیدار فرشته او رابه هیجان و وجد آورده بود.در روایات آمده که به هر سنگو
درختى که عبور مىکرد،با زبان فصیح به او سلام کرده و تهنیت مىگفتند و در تواریخ
است که رسول خدا(ص)فرمود:همین که به وسط کوه رسیدم آوازى از بالاى سر
شنیدم که مىگفت:اى محمد تو پیغمبر خدایى و من جبرئیلم،چون سرم را بلند کردم
جبرئیل را در صورت مردى دیدم که هر دو پاى خود را جفتکرده و در طرف افق
ایستاده و به من مىگوید:اى محمد تو رسول خدایى و من جبرئیلم،در
این وقت ایستادم و بى آنکه قدمى بردارم بدو نظر مىکردم و به هر سوى آسمان که
مىنگریستم او را به همان قیافه و شکل مىدیدم!
مدتى در این حال بودم تا آنکه جبرئیل از نظرم پنهان شد،و در این مدت خدیجه از
دورى من نگران شده بود و کسى را به دنبالم فرستاده بود،و چون مرا دیدار نکرده
بودند به خانه خدیجه بازگشتند.
بازگشت رسول خدا(ص)به خانه و سخنان خدیجه
پیغمبر بزرگوار الهى به خانه بازگشت و به خاطر آنچه دیده و شنیده بود دگرگونى
زیادى درحال آن حضرت پدیدار گشته بود.خدیجه که چشمش به رسول خدا(ص)افتاد
بى تابانه پیش آمد و گفت:اى محمد کجا بودى؟که من کسانى را به دنبال تو فرستادم
ولى دیدارت نکردند؟
پیغمبر خدا آنچه را دیده و شنیده بود به خدیجه گفت و خدیجه با شنیدن سخنان همسر
بزرگوار چهرهاش شکفته گردید و گویا سالها بود در انتظار و آرزوى شنیدن این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بسم الله الرحمن الرحیم
« نام و نام خانوادگی : محمود قدوسی »
« درس : وصایای امام »
« ساعت: 14:15 الی 15:45 »
« کلاس : 306 »
« ولادت »
« نوجوانی»
« جوانی»
« بعثت »
« رحلت»
مقدمه :
لحظه لحظه تاریخ گواه میدهد ، که دوران زندگی محمد رسول الله (ص) از آغاز کودکی تا روزی که به پیامبری و رسالت مبعوث شد و تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفت ، پر از حوادث شگفت انگیز بوده است.
این وقایع حاکی از عظمت او در عالم هستی بود .
1 . آیا اعراب قبل از اسلام تمدن داشتند ؟
بله زیرا وجود ساختمانهای بزرگ و بلند اعراب در نقاط مختلف عربستان و داشتن روابط تجاری با اقوام بزرگ دنیا از یک سو و از سوی دیگر وجود ادبیات عرب و داشتن یک زبان کامل ، گواه بر ریشه دار بودن تمدن انان است .
2 . اوضاع مذهبی عربستان پیش از اسلام چگونه بود ؟
وقتی که حضرت ابراهیم پرچم یکتا پرستی را در حجازبرافراشت ، گروهی به او پیوستند اما عده ای در ان زمان مذهبهای مختلفی داشنتد اعم از بت پرستی ، خورشید پرستی ، ستاره و ماه پرستی و ...
نکته مهم و قابل توجه این است که بت پرستی در ان زمان به دست عمروبن قصی ترویج پیدا کرد .
3 . طرز فکر اعراب درباره انسان پس از مرگ چه بود ؟
روان را پس از مرگ به صورت پرنده ای که از کالبد بیرون می اید و پیوسته در کنار جسد بیروح انسان شیون می کند تشبیه می کردند.
اگر انسانی بر اثر مرگ غیر طبیعی میمرد :« آن پرنده صدا می زند که با ریختن خون قاتل ، سیرابم کنید و تا انتقام از قاتل گرفته نشود ، خاموش نمیشوم»
4 . موقعیت اجتماعی زن در زمان پیش از اسلام چگونه بود ؟
زن درآن زمان مانند کالا ، خرید و فروش می شد و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی محروم بود . خان اعراب زن را در گروه حیوانات قرار داده و به همین دلیل او از ارث محروم بود . مادران نیز در حکم ظرفی برای جای نطفه به حساب می آمدند .
5 . هدفهای مقدس پیامبر اسلام را نام ببرید ؟
بر اساس آیه قران « یپامبر اسلام(ص) تکالیف شاق ، وغل و زنجیر هایی را که بر آنهاست ، برمی دارد»
منظور این آیه همان اوهام و خرافاتی است که فکر و عقل آنان را از رشد باز داشته بود که پیامبرطبق آیه قصد از بین بردنشان را داشت .
6 . حقوق حیوانی که به صاحب خود سواری می دهد از نظر پیامبر(ص) چیست ؟
1- در هر منزلی فرود اید ، آن را علوفه دهد 2- اگر از ابی می گذرد ، آن را بر حیوان عرضه بدارد 3- بر صورت او تازیانه نزند 4- موقع سخن گفتن طولانی بر پشت آن قرار نگیرد 5- بار زیادتر از توانائی بر آن حمل نکند 6- حیوان را به پیمودن راهی که از توانائی آن بیرون است ، واندارد
7 .الف- پادشاه ایران در زمان ظهور اسلام چه کسی بود ؟ ب- مبداء تاریخ اسلام چه زمانی بود ؟
پادشاه ایران در زمان طلوع اسلام خسروپرویز بود – هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه را مبداء تاریخ مسلمانان نامیدند
8 . پیامبر اسلام(ص) دوران شیر خوارگی خود را چگونه گذراند ؟
پیامبر(ص) فقط سه روز از شیر مادرش نوشید و بعد از آن دو نفر افتخار دایه گی او را از خداوند منان کسب کردند ، 1- ثویبه 2- حلیمه .
ثوبیه تنها چهار ماه به او شیر داد . دوران شیرخواری پیامبر(ص) مصادف بود با قحطی سالی که همه دایگان حاضر به پذیرفتن او نشدند . حلیمه نیز ابتدا نشد اما به علت ضعف بدنی مجبور به شیر دادن به او شد
9. چرا عبدالمطلب ، سرپرستی پیامبر(ص) را بر عهده ابوطالب نهاد ؟
1- ابوطالب با پدر پیامبر(ص) از یک مادر بودند . 2- ابوطالب شخصیتی معروف به سخاوت و نیکو کاری بود
10. دلایل ازدواج خدیجه با پیامبر(ص) چه بود ؟
1- علاقه به معنویات پیامبر اسلام(ص) 2- خبر داشتن ازنشانه های پیامبر اخرالزمان 3- عموی او همیشه به او می گفت روزی تو با مردی صاحب نام ازدواج میکنی 4- خوابی دید و تعبیر خواب این بود که او با مردی ازدواج میکند که شهرت جهانی او عالم گیر خواهد بود
11. پیامبر(ص) چند فرزند داسته است ؟ نام ببرید.
دو پسربه نام عبدالله و قاسم و چهر دختر به نام رقیه و زینب و ام کلثوم و فاطمه
12. در چه روزی به پیامبر(ص) نخستین وحی نازل شد ؟
تقریبا در بیست و هفتم ماه رجب پیامبر(ص) به رسالت مبعوث گردید .
بعضی دانشمندان بر این باورند که او در ماه مبارک رمضان به رسالت رسید
13. السابقون به چه کسانی گفته می شد ؟
پیشرفت اسلام و نفوذ آن در جهان ، تدریجی بوده است . قران نیز به کسانی که در پذیرفتن ونشر آن پیش گام بودند ، لقب السابقون داده است .
خدیجه نخستین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد . حضرت علی(ع) نیز از نخستین مردانی است که به او ایمان آورد