لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بسم الله الرحمن الرحیم
خیاط زاده ماهانی، اکرم،"بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی(نظام پیشنهادها) در میزان اثر بخشی بیمارستان آیت الله کاشانی کرمان درنیمه اول سال 1381"، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، دانشکده مدیریت دانشگاه علوم پزشکی ایران، دی ماه 1381
چکیده پژوهش:
امروزه پاسخ گویی به نیاز های کارکنان به عنوان مشتریان داخلی و بیماران به عنوان مشتریان خارجی بیمارستان از مهمترین چالش های بخش بهداشت و درمان محسوب می شود. به منظور مواجهه با چالشهای یاد شده و ارتقاء بهره وری و اثر بخشی بیمارستان به عنوان مهمترین موسسه ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی انجام مطالعاتی در زمینه به کارگیری فنون جدید مدیریتی بیش از پیش احساس می گردد.
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی( نظام پیشنهادها)در میزان اثر بخشی بیمارستان آیت ا... کاشانی کرمان در نیمه نخست یال 1381 می باشد. در جهت نیل به این هدف، دو هدف ویژه تعیین شد که طی پژوهش حاضر تحقق یافتند. در همین راستا دو سوال پژوهشی مطرح و به آنها پاسخ داده شد. نوع پژوهش توصیفی- موردی، مداخله ای، نمایشی و کاربردی است. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان رسمی، قرار دادی و شرکتی بیمارستان آیت ا... کاشانی که 539 نفر می باشند تشکیل داده اند. برای جمع آوری پیشنهاد ها از فرم ارائه پیشنهاد استفاده شد. پیشنهاد های جمع آوری شده سپس در کمیته نظام پیشنهادها (کمیته اجرایی) مطرح و مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند و در صورت تصویب اعضای کمیته اجرایی، پذیرفته شده و جهت اجرابه واحد های مربوطه ارسال گشته اند. ضمنا" به پیشنهاد های برگزیده بر اساس ا¨متیاری که کسب کرده اند و طبق فرم طبقه بندی پاداش ها، پاداش های نقدی و غیر نقدی تعلق گرفته است.
از بین کلیه کارکنان بیمارستان 99نفر(69/16%) در این طرح شرکت نموده اند که 77% آنان زن بوده اند. به طوریکه نسبت مشارکت زنان به مردان در این طرح 5/3 بوده است. طی این پژوهش 201 پیشنهاد دریافت شد هر کارمند بیمارستان 34/0 پیشنهاد و هر پیشمهاد دهنده نیز به طور متوسط 03/2 پیشنهاد ارائه نموده است و بیشترین تعداد پیشنهاد ارائه شده توسط یک نفر 29 پیشنهاد بوده است.
همچنین به منظور ارزیابی میزان رضایتمندی کارکنان و بیماران در شروع و پایان مطالعه به ترتیب از پرسشنامه استاندارد رضایت از کار و پرسشنامه استاندارد میزان رضایت بیماران از نحوه اراوه خدمات بیمارستانی استفاده شد.
نتایج پژوهش عبارتند از:
¨ میانگین رضایتمندی کارکنان از نمره 41/2(از 4 نمره) در شروع مطالعه به نمره 68/3 در پایان مطالعه بهبود یافت. به عبارت دیگر میزان رضایتمندی کارکنان 32% در پایان مطالعه افزایش یافت.
¨ میزان رضایتمندی بیماران از نحوه ارائه خدمات بیمارستانی از درجه خوب در شروع مطالعه به درجه بسیار خوب و مطلوب در پایان مطالعه بهبود یافت. به بیبان دیگر میانگین نمره رضایتمندی بیماران از نمره 09/4( از 5 نمره) در شروع مطالعه به نمره 66/4 در پایان مطالعه ترقی یافت.
به طور کلی بر اساس یافته های پژوهش حاضر میتوان نتیجه گیری کرد به کارگیری مدیریت مشارکتی( نظام پیشنهاد ها) میتواند موجب بهبود اثر بخشی بیمارستان ها شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بیمارستان
مکان پرستاری و درمان بیماران. این کلمه فارسی است و مرکب از واژه «بیمار» و پسوند مکان «ستان» دگرگون شده آن، «مارستان» ، بیشتر به معنای تیمارستان است که در اندلس « مالاستان/ ماراستان» ، در مصر «مُرُستان»، و در مغربی «مُرْسْتان/ مِسْتران» نامیده شده است. مریضخانه و مدرسه طب جندیشاپور بیمارستان نام داشته است (ادامه مقاله ، بخش ایران) و این قدمت رواج واژه بیمارستان را نشان میدهد. از وقفنامه بیمارستانی که تمغاج بغرا، نخستین پادشاه مسلمان قراخانی ، در 458 در سمرقند بنا نهاد چنین برمیآید که به جای «بیمارستان» در آن روزگار «دارالمرضی» ، و در عهد سلجوقیان «دارالعافیه» و « دارالشفاء» به کار میرفته است. عثمانیان علاوه بر دارالشفاء ، کلمات «دارالصحه» ، «شفاخانه» ، « بیمارخانه» و « تیمارخانه» را به کار میبردند، و از قرن چهاردهم/ بیستم، پس از تأسیس مراکز بهداشتی نوین به شیوه اروپایی، عنوان «خسته خانه» را به کار بردهاند. در جهان عرب، امروزه واژه مستشفی برای بیمارستان رواج دارد.
سدههای نخستین اسلامی
در سیره ابن هشام ( ج3، ص239) چگونگی به وجود آمدن نخستین مرکز درمانی، برای درمان مجروحان غزوه خندق، شرح داده شده است؛ بدین ترتیب که بانویی به نام رُفیده انصاری در مسجد پیامبر خیمهای برای مداوای مجروحان برپا کرده بود و به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سعد بن معاذ را در آن بستری کردند. مقریزی (ج2، ص 405)، احداث نخستین بیمارستان جهان اسلام را از اقدامات ولید بن عبدالملک اموی در سال 88 میداند و میگوید که وی طبیبانی با مستمری برای آنجا تعیین کرده بود و برای جدا نگه داشتن جذامیان دستور داده بود که از رفت و آمد آنان در میان مردم جلوگیری شود. ابن دقماق (قسم 1، ص99) نیز مینویسد که در عهد امویان ، خانه ابوزبید در محله شوق القنادیل در فسطاط مصر تبدیل به بیمارستان شده بود.
نخستین دوره درخشان بیمارستانهای بعد از اسلام
با روزگار خلفای عباسی مصادف بود. به سبب بیماری منصور، در 148 جورجیس بن جبرائیل بن بختیشوع [ رئیس بیمارستان جُندیشاپور بختیشوع*] از جندیشاپور به بغداد فراخوانده شد. از آن پس پزشکان برخاسته از این بیمارستان، در پیشرفت طب اسلامی و توسعه بیمارستانها سهم عمدهای داشتند ( ادامه مقاله، بخش ایران). هارون الرشید (حک: 170 – 194) از جبرائیل بن بختیشوع بن جورجیس خواست که در کنار کَرْخ بیمارستانی مشابه جندیشاپور احداث کند سپس ابویوحنّا ماسویه را از جندیشاپور آورد و بر رأس آن گماشت که پس از او نیز فرزندش، یوحنا بن ماسویه، به این سمت رسید (ابن ابی اصیبعه، ص 242 – 243 ، 246 و بعد). برمکایان نیز در بغداد بیمارستانی به نام خود تأسیس کردند و ریاست آن را به طبیبی هندی به نام ابندهن، دادند و از او خواستند که اثار طبی سانسکریت را به عربی برگرداند (ابن ندیم ص305).
بیمارستان هارونالرشید، گرچه معلوم نیست تا چه زمانی دایر بوده، مسلماً برای تأسیس بیمارستانهای دیگر سرمشق به شمار میرفته است.
در 247 فتح بن خاقان، وزیر ترک تبار خلیفه متوکل، در معافر فسطاط (مقریزی، ج2، ص406) و در 302 علی بن عیسی بن جراح (ابن جراح) در حربیه بغداد، بیمارستانهایی تأسیس کردند. از آن پس، در بغداد و نواحی دیگر، بیمارستانها نو بنیاد رو به فزونی نهاد چنانکه قرن چهارم دوره رونق طب اسلامی و بیمارستانداری شمرده میشود. در این دوره علی بن عیسی علاوه بر بیمارستانهای بغداد اداره بیمارستانهای مکه و مدینه را نیز به پزشک مشهور ابوعثمان سعید بن یعقوب دمشقی سپرد. (ابن ابی اصیبعه ، ص316) . پیش از آن نیز در عهد خلافت معتضد (279 – 290) امیرالامرای او، بدر المعتضدی*، در کرانه شرقی بغداد بیمارستانی بنا نهاده بود (همان، ص 301) بیمارستان سیده، که به نام مادر مجدالدوله آل بویه در بغداد تأسیس شده بود، در اول محرم 306 به دست طبیب مشهور سنان بن ثابت افتتاح شد. هزینه ماهانه این بیمارستان بالغ بر ششصد دینار بود (قفطی، ص195؛ ابن ابی اصیبعه، ص302) . در 306 خلیفه مقتدر بالله، به توصیه سنان بن ثابت، در محله بابالشام بغداد« بیمارستان المقتدری» را تأسیس کرد و ماهانه دویست دینار به آن اختصاص داد (قفطی، ص 194 – 195؛ ابن ابی اصیبعه، همانجا). ابن فرات ، از وزیران مقتدر بالله، در ناحیه درب المفضل در شرق بغداد بیمارستانی ساخت که خاقانی، جانشین او، در 313 سنان بن ثابت طبیب را بر رأس آن گماشت ( ابن ابی اصیبعه ، ص304 – 305) ابوالحسین بَجْکَم* نیز در 330 بر کناره غربی دجله ، بر فراز تپه کوچکی که قصر هارون الرشید در آنجا بود ، به توصیه سنان بن ثابت طبیب، بیمارستانی به نام خویش بنیاد نهاد (قفطی، ص 193؛ ابن ابی اصیبعه، ص304) .
در همین زمان در واسطه، رَقّه ، مَیّافارقین، حرّان ، انطاکیه، نصبین، و ایران( ادامه مقاله، بخش ایران) انواع بیمارستانها وجود داشت (تزری اوغلو، 1968، ص 42 – 52؛ احمد عیسی، ص 198، 201 – 202، 204، 266 – 269 ). در این دوره به پیشنهاد سنان بن ثابت و دستور علی بن عیسی، هر روز طبیبانی به زندانها سر میزدند و بیماران را معاینه ، و برای آنان انواع داروها را تجویز میکردند (ابن ابی اصیبعه، ص 301). همچنین، به دستور او ، به روستاهای جنوب عراق همراه پزشکان، بیمارستان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
معماری بیمارستان
در حالی که بیمارستانها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی میشدند امروزه میتوان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرحهای سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر میشود و علاقه به اتاقهای یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهایخصوصی) بیشتر شده استقسمت بندی و تعین محدودهیک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم میشود. قسمتهای اقامتی و احتمالا بخشهای آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارندانواع بیمارستانهابیمارستانها را میشود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50تخت)، کوچک (تا150 تخت)استاندارد(تا600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را میتوان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.بیمارستانهای دانشگاهیبیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را میتوان برابر با دانشکدههای پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گستردهای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش میبرند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب میکند اتاقها به صورت ویژهای طراحی شوند.مفهوم طرح ریزیموقعیت: محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گردوغبار، دود، بو وحشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوندجهت:بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری میبرند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم میکنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب استیک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی میشوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجرهها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کنداشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:محل درمان بیماران سر پایی دارای اهمیت ویژهای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر میشوند. بنابراین به اتاقهای انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز استراهروها:راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا میکنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها میتوانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجرههای نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود. در را شوددرها:در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکنندهها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دو روکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارددرهای معمولی m 20/2 -10/2دروازههای عبور وسایل نقلیه m 50/2ورودی انتقالات m 80/2- 70/2حداقل ارتفاع در جادههای ورودی m 50/3پله ها:به خاطر دلایل سلامتی، پلهها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پلههای پیچ دار (حلزونی) نمیتوانند در مقررات مربوط به پلهها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پلهها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راه پله باید به طرف خروجی باز شوند. میتوان پلههایی با ارتفاع 170 میلی متر داشت و حداقل عمق پاگذار ان 280 میلی متر باشد , بهتر است نسبت ارتفاع به عمق پاگذار 150 تا 300 میلی متر باشد.آسانسور ها:آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفهها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا میکنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانهای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام میگیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازهای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشدابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بیمارستان های اعصاب و روان
1- بخش های بستری: بیماران باردار و پس از زایمان، نوزادان، بخش مراقبت های ویژه نوزادان(N-ICU)، داخلی(روماتولوژی)، توانبخشی، اعصاب و روان بزرگسالان و فوق تخصصی اعصاب و روان کودکان.
2-درمانگاهها: مراقبت های قبل از زایمان، روماتولوژی، توانبخشی، درمانگاه روزانه اعصاب و روان (Daily Hospital)، درمانگاه اطفال.
3-خدمات درمانی: اتفاقات زنان و زایمان، اتاق عمل، اتاق درد، رادیو لوژی، آزمایشگاه، داروخانه، فیزیو تراپی، مامو گرافی، سو نو گرافی عمومی وزنان، واحدE.R.C.P(اندوسکوپی و عکسبرداری مجاری صفراوی و پانکراس و در آوردن سنگهای مجاری صفراوی و گذاشتن استنت). انجام آزمایش B HCG(تست سریع حاملگی از طریق خون)، تست بررسی همو گلوبین جنینی در خون مادران RHمنفی(KHB-Test)، انجام آزمایشات سیتو لوژی و پاتولوژی، آزمایش GBS(تست تشخیص میکروب در واژن) در خانم های باردار، آزمایشات خاص رو ماتولوژی از قبیل ANA، DNA ds و...، تست NST(نوار قلب جنین)،OCT(تست قلب جنین) و ECG(نوار قلب)، انجام EMG(تست نوار عصب)،ECT (انجام شوک عصبی با بیهوشی جهت درمان بیماران اعصاب و روان)، تست ABG(آزمایش گازهای خون)،
براساس تحقیقات انجام شده منشاء ۷۵درصد بیماریهای اعصاب و روان ، مشکلات اجتماعی است.
که ۲۵درصد دیگر ناشی از مسایل و مشکلات خانوادگی است.
بیماریهای اعصاب و روان در بین زنان شایع تر است و نسبت بروز این بیماری در بین زنان حدود ۱۲تا ۲۵درصد و مردان شش تا ۱۰درصد است.
تئاتردرمانی
تئاتردرمانی به شکل عملی و نظام یافته، از اواسط دههی بیست و اوایل دههی سی در جهان، مورد بهرهبرداری واقع شد. به خصوص درنیمهی دوم قرن بیستم در غرب، رشد فراوانی پیدا کرد. ژاکوب لویی مورسنو، روانپزشک آمریکایی، نقش مهمی در انسجام اصول تئاتردرمانی داشت و به خصوص کتابی که در سال 1947 با عنوان «تئاتر خودجوش یا « ارتجالی»نوشت، اساس و شیوهی تئاتردرمانی را تعریف و تبیین میکرد.
مورنو، بنیانگذار تئاتردرمانی عملی، تئاتر درمانی و روان تماشا را شرح زیباییشناسانهی آزادی تعریف میکند. شیوهای که انسان میتواند به گونهای آزاد و بدون ترس از خطا، خویشتن و توانایی هایش را تجربه کند. تئاتر درمانی و روان تماشا، کارکردهای متفاوت تئاتر در زمینهی شفابخشی روحی فرد و یا پرورش خلاقیتهای وی میباشد. دراماتراپی یا تئاتردرمانی، بهرهگیری از جنبههای دراماتیک و زیبایی شناختی هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت فرد است. این عمل میتواند با بازی نقش صورت بگیرد، در عین حال روانتماشا یا سایکودراما، استفاده از امکانات مشترک علم روانشناسی و هنر تئاتر، جهت حذف رفتار نادرست و یا اصلاح آن است، که اصولاً بر مبنای بداهه پردازی و عمل پیش می رود. بنابراین، روانتماشا یا سایکودراما، با آمیزهای از هنر تئاتر و روان شناسی در مطب پزشک، جهت شناخت و اصلاح رفتار فرد مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع روانتماشا، مقولهای هنری نبوده و تنها فنونی در آن موجود است که روان درمانگر به یاری آنها، فرد را از مرحلهی تخیلات، وارد مرحلهی عمل و رفتار میکند و با استفاده از بازیهای خاص نمایشی، او را در مواجههی مستقیم با مشکلش قرار میدهد تا در همان مطب پزشک، به یاری « منهای یاور » یا “Auxiliary egos” در عمل شیوه ای برای حل مشکلش پیدا کند. در واقع سایکودراما، بر اساس خاصیت شفابخشی حاصل از ادغام بازی و عمل بداهه میباشد.
لیکن در دراماتراپی عملاً بداهه سازی وجود ندارد و آن موقعیت که بیمار در آن قرار گرفته، گوشهای از زندگی و شخصیت واقعی وی میباشد که گوشههایی از زندگی ناپیدای شخص را آشکار میکند و مراحل مختلف رشد شخصیت را از طریق بازیهای دراماتیک امکانپذیر میسازد و در واقع دراماتراپی حالتی است که آن روی سکّهی زندگی فرد را نشان میدهد. گریز از بیرون به درون شخص وکنکاش در احساسات روحی وی از قبیل ترسها، هیجانات و آنچه که شخص در حالت عادی قادر به بروز آن نیست. لذا اصولاً نمایشنامهها نمیتوانند در قالب کار سایکودرام قرار گیرند. زیرا چنان که ذکر شد، سایکودراما بر اساس بداهه و تخیل پیش میرود اما در تئاتر درمانی یا دراماتراپی، کاربردهایی را از لحاظ شخصیت پردازی و یا روان شناسی شخصیت دارا هستند.
نکتهی دیگر آن است که تئاتردرمانی با آن تئاتر که بر روی سن اجرا میشود (تئاتر هنری) تمایزاتی را داراست:
تئاتردرمانی، با جنبههای کاربردی هنر تئاتر درگیر بوده و بیشتر ساختار درمانی آن را مد نظر دارد. ساختار درمانی که دراماتراپ از آنها درجهت رشد خلّاقیت و پیدایش الگوهای رفتاری مناسب بیمار بهره میجوید . تئاتر درمانی و نمایش روانی عمدتاً در حیطهی اختلالات عاطفی و بیماران نوراتیک کاربرد دارد، و بیماران سایکوتیک « روان پریش»که از هذیان و توهم رنج میبرند، معمولاً به شیوههای سایکودرام پاسخ نمیدهند. از سوی دیگر، سایکودرام برای عقب ماندگان ذهنی و افرادی که بهرهی هوشی کمتری دارند نیز وجود دارد. اما اصولاً این نوع روشها برای بیمارانی با هوش متوسط به بالا، بهتر جواب میدهد و از آن جا که سایکودراما و دراماتراپی فراهم نمودن شرایطی دلخواه و امن برای زندگی است، بیمار با بالا بردن ضریب اطمینان خویش و تقویت قدرت بداهه و خلّاقیت به بروز احساسات فروخفتهی خود میپردازد فلذا از این دو روش درمانی نه تنها برای درمان بیماران روانی و یا کسانی که دارای اختلالات رفتاری هستند استفاده میگردد که قابلیتهای زیادی را در حیطهی آموزشی، تبلیغاتی و جامعه پذیری و نفوذ اجتماعی داشته و در سراسر جهان از آن در برخورد با بزهکاران، معتادان و … و آموزش و تربیت آنها به کار میرود، زیرا چنان که ذکر شد، از آنجا که شخص موقعیتی را در پیش روی خود می بیند که قادر است تمایلات درونی خویش را به نحو فعال و بدون واهمه بروز دهد، به تدریج موانع حسی و سرکوب های عاطفی وی کنار رفته و بیمار میتواند گام مؤثّری راجهت شناخت خود و مشکلاتش بردارد و این گونه بود که ابتدا در بیمارستانها تحت نظر رواندرمانگر، بیماران فعالیتهای خاصّی را انجام میدادند که به تدریج این اعمال شکل نمایشی به خود گرفتند.
لیکن در زمان کنونی، جایگاه ویژهای در مطبهای روانشناسان برای تئاتردرمانی یا روانتماشا وجود ندارد اما سرچشمهها و ریشههایی از آن در داستان عطّار در کتب الهی نامه و مصیبت نامهی وی موجود است که با اجبار شخصیتها با عمل و بیان خویشتن، اصول اوّلیّهی تئاتر را اجرا میکند. در قصههای مثنوی معنوی، هزارویکشب، مخزنالاسرار نظامی و پنجگنج نیز ما با تکنیکهایی مبتنی بر شفابخشی نمایشی، به وفور مواجه میشویم. در غرب نیز نمایشنامههای زیادی به گونهای ناخودآگاه در این زمینهها نوشته شده اند که میتوان از آثار تنسی ویلیامز، ادوارد آلبی، آرنولد وسکر و ... و همچنین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بیمارستان
مکان پرستاری و درمان بیماران. این کلمه فارسی است و مرکب از واژه «بیمار» و پسوند مکان «ستان» دگرگون شده آن، «مارستان» ، بیشتر به معنای تیمارستان است که در اندلس « مالاستان/ ماراستان» ، در مصر «مُرُستان»، و در مغربی «مُرْسْتان/ مِسْتران» نامیده شده است. مریضخانه و مدرسه طب جندیشاپور بیمارستان نام داشته است (ادامه مقاله ، بخش ایران) و این قدمت رواج واژه بیمارستان را نشان میدهد. از وقفنامه بیمارستانی که تمغاج بغرا، نخستین پادشاه مسلمان قراخانی ، در 458 در سمرقند بنا نهاد چنین برمیآید که به جای «بیمارستان» در آن روزگار «دارالمرضی» ، و در عهد سلجوقیان «دارالعافیه» و « دارالشفاء» به کار میرفته است. عثمانیان علاوه بر دارالشفاء ، کلمات «دارالصحه» ، «شفاخانه» ، « بیمارخانه» و « تیمارخانه» را به کار میبردند، و از قرن چهاردهم/ بیستم، پس از تأسیس مراکز بهداشتی نوین به شیوه اروپایی، عنوان «خسته خانه» را به کار بردهاند. در جهان عرب، امروزه واژه مستشفی برای بیمارستان رواج دارد.
سدههای نخستین اسلامی
در سیره ابن هشام ( ج3، ص239) چگونگی به وجود آمدن نخستین مرکز درمانی، برای درمان مجروحان غزوه خندق، شرح داده شده است؛ بدین ترتیب که بانویی به نام رُفیده انصاری در مسجد پیامبر خیمهای برای مداوای مجروحان برپا کرده بود و به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سعد بن معاذ را در آن بستری کردند. مقریزی (ج2، ص 405)، احداث نخستین بیمارستان جهان اسلام را از اقدامات ولید بن عبدالملک اموی در سال 88 میداند و میگوید که وی طبیبانی با مستمری برای آنجا تعیین کرده بود و برای جدا نگه داشتن جذامیان دستور داده بود که از رفت و آمد آنان در میان مردم جلوگیری شود. ابن دقماق (قسم 1، ص99) نیز مینویسد که در عهد امویان ، خانه ابوزبید در محله شوق القنادیل در فسطاط مصر تبدیل به بیمارستان شده بود.
نخستین دوره درخشان بیمارستانهای بعد از اسلام
با روزگار خلفای عباسی مصادف بود. به سبب بیماری منصور، در 148 جورجیس بن جبرائیل بن بختیشوع [ رئیس بیمارستان جُندیشاپور بختیشوع*] از جندیشاپور به بغداد فراخوانده شد. از آن پس پزشکان برخاسته از این بیمارستان، در پیشرفت طب اسلامی و توسعه بیمارستانها سهم عمدهای داشتند ( ادامه مقاله، بخش ایران). هارون الرشید (حک: 170 – 194) از جبرائیل بن بختیشوع بن جورجیس خواست که در کنار کَرْخ بیمارستانی مشابه جندیشاپور احداث کند سپس ابویوحنّا ماسویه را از جندیشاپور آورد و بر رأس آن گماشت که پس از او نیز فرزندش، یوحنا بن ماسویه، به این سمت رسید (ابن ابی اصیبعه، ص 242 – 243 ، 246 و بعد). برمکایان نیز در بغداد بیمارستانی به نام خود تأسیس کردند و ریاست آن را به طبیبی هندی به نام ابندهن، دادند و از او خواستند که اثار طبی سانسکریت را به عربی برگرداند (ابن ندیم ص305).
بیمارستان هارونالرشید، گرچه معلوم نیست تا چه زمانی دایر بوده، مسلماً برای تأسیس بیمارستانهای دیگر سرمشق به شمار میرفته است.
در 247 فتح بن خاقان، وزیر ترک تبار خلیفه متوکل، در معافر فسطاط (مقریزی، ج2، ص406) و در 302 علی بن عیسی بن جراح (ابن جراح) در حربیه بغداد، بیمارستانهایی تأسیس کردند. از آن پس، در بغداد و نواحی دیگر، بیمارستانها نو بنیاد رو به فزونی نهاد چنانکه قرن چهارم دوره رونق طب اسلامی و بیمارستانداری شمرده میشود. در این دوره علی بن عیسی علاوه بر بیمارستانهای بغداد اداره بیمارستانهای مکه و مدینه را نیز به پزشک مشهور ابوعثمان سعید بن یعقوب دمشقی سپرد. (ابن ابی اصیبعه ، ص316) . پیش از آن نیز در عهد خلافت معتضد (279 – 290) امیرالامرای او، بدر المعتضدی*، در کرانه شرقی بغداد بیمارستانی بنا نهاده بود (همان، ص 301) بیمارستان سیده، که به نام مادر مجدالدوله آل بویه در بغداد تأسیس شده بود، در اول محرم 306 به دست طبیب مشهور سنان بن ثابت افتتاح شد. هزینه ماهانه این بیمارستان بالغ بر ششصد دینار بود (قفطی، ص195؛ ابن ابی اصیبعه، ص302) . در 306 خلیفه مقتدر بالله، به توصیه سنان بن ثابت، در محله بابالشام بغداد« بیمارستان المقتدری» را تأسیس کرد و ماهانه دویست دینار به آن اختصاص داد (قفطی، ص 194 – 195؛ ابن ابی اصیبعه، همانجا). ابن فرات ، از وزیران مقتدر بالله، در ناحیه درب المفضل در شرق بغداد بیمارستانی ساخت که خاقانی، جانشین او، در 313 سنان بن ثابت طبیب را بر رأس آن گماشت ( ابن ابی اصیبعه ، ص304 – 305) ابوالحسین بَجْکَم* نیز در 330 بر کناره غربی دجله ، بر فراز تپه کوچکی که قصر هارون الرشید در آنجا بود ، به توصیه سنان بن ثابت طبیب، بیمارستانی به نام خویش بنیاد نهاد (قفطی، ص 193؛ ابن ابی اصیبعه، ص304) .
در همین زمان در واسطه، رَقّه ، مَیّافارقین، حرّان ، انطاکیه، نصبین، و ایران( ادامه مقاله، بخش ایران) انواع بیمارستانها وجود داشت (تزری اوغلو، 1968، ص 42 – 52؛ احمد عیسی، ص 198، 201 – 202، 204، 266 – 269 ). در این دوره به پیشنهاد سنان بن ثابت و دستور علی بن عیسی، هر روز طبیبانی به زندانها سر میزدند و بیماران را معاینه ، و برای آنان انواع داروها را تجویز میکردند (ابن ابی اصیبعه، ص 301). همچنین، به دستور او ، به روستاهای جنوب عراق همراه پزشکان، بیمارستان