لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سیر تحولات تاریخی و فرهنگی در ایران :
ایران از نظر فرهنگ و تعلیم یکی ازکهن ترین و قدیمی ترین تمدن های جامعه بشری است. سرزمینهای هند، یونان و ایران، قرنها قبل از میلاد مسیح، جزء جوامع متمدن آن دوران به حساب می آمده اند (غلامی 802،109)
سال پانصد و پنجاه قبل از میلاد هخامنشیان در ایران بقدرت می رسند. (عسکریان 65، 126) نظام آموزش و پرورش در دوره هخامنشی به سه قسم بود: اول سازمان آموزش خانواده که افراد را بر اساس زرتشت آموزش می داد. دوم محافل پیشوایان مذهبی نوع سوم: آموزشگاههای درباری بودند که ویژه شاهزادگان و فرزندان اشراف و خاصان بوده اند.
در سال های 250 تا 350 قبل از میلاد مسیح اسکندر مقدونی و حکومت سلوکی ها بر ایران حکومت راندند و زمینه ای برای درهم آمیزی و اختلاط فرهنگ یونانی و فرهنگ ایرانی در جامعه فراهم می گردد. (گلابی ، 80 ، 110)
اشکانیان نسبت ه هخامنشیان، اقوام عقب مانده تری بودند. از ویژگی های عهد پارت، رشد و تکامل روابط اجتماعی و فرهنگ و تمدن ایران بویژه خط می باشد.
(گلابی ، 80 ، 110)
در دوره ساسانیان که پایه های نظام فئود الیته در ایران تحکیم می گردد در اثر ارتباطات اتصادی ایران با سایر کشورها، علوم و فنون گسترش می یابند و سازمانهای آموزشی متعددی پیا می شوند در قرن سوم میلادی دانشگاه بزرگ «گندی شاپور» آن مرکز آموزش علوم و ادبیات بود تاسیس می گردد. (گلابی ، 80 ، 110)
پس از ظهور اسلام، کشور ایران از دو قرن در دست مسلمانان عرب قرار می گیرد. با استیلای مسلمانان بر ایران و ترویج و نفوذ فرهنگ و معارف اسلامی در ساختار اجتماعی و فرهنگ جامعه ایران، سیر طبیعی فرهنگ و عارف اسلامی در ساختار اجتماعی و فرهنگ جامعه ایران، سیر طبیعی فرهنگ و تمدن باستانی ایران منقطع می شود، از این دوران به بعد شیوه تعلیم و تربیت، سیر علوم و معارف، شکل و مضمون سازمانهای آموزش و پرورش ایران شدیداً تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار می گیرد.
(گلابی ، 80 ، 110)
در سراسر ایران دوره، جنبشهای اجتماعی و فکری متعددی بر علیه بیگانگان در ایران تشکیل و تحقق می پذیرد.
در زمان طاهریان نخستین تلاش در ایران برای پایه گذاری تعلیمات عمومی شکل گرفت. در زمان صفاریان نیز ادبیات ایران جان تازه ای گرفت. (گلابی ، 80 ، 110)
ادبیات و فرهنگ ملی ایران در قرون 9 تا 13 میلادی، که در عین حال از فرهنگ اسلامی نیز سهم قابل توجهی در خود متبلور داشت در والاترین مقام در شرق و حتی در جهان قرار گرفته بود.
صعود جامعه ایران به اوج قله فرهنگ و تمدن جهان، دیری نپائید و تمام دستاوردهای مادی و معنوی ایرانیان در زیر سیطره توحش ایلخانان مغول در قرون 13 و 14 میلادی نابود شد. (گلابی ، 80 ، 112)
در زمان صفویان شرایط لازم برای رشد فرهنگ و علوم فراهم شد و نظام تعلیم و تربیت در زمان صفویه رونق می گیرد و هدف خود را به فقه و اصول معطوف می نماید. پس از سقوط صفویان، در دوران افشاریان و زندیه، جامعه ایران دچار یک سلسله درگیری های قوی شد که ثبات کل جامعه را از بین برد پس از دوران زندیه حکومت قاجار در اواخر قرن 18 به روی کارآمد که دوران آنها (قرن 19) یکی از پدیدهای قابل اهمیت در ایران، تحکیم و گسترش نفوذ کشورهای خارجی در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بود. (گلابی ، 80 ، 113)
در قرن 19 یکی از نتایج حاصله از روابط ایران و غرب، برقراری روابط فرهنگی است. میرزا صالح شیرازی یکی از دانشجویان بود که برای فراگیری علوم به انگلستان اعزام شد و پس از بازگشت از لندن، اولین چاپخانه و اولین روزنامه بنام «کاغذ اخار» را در ایران دائر می نماید و بدین ترتیب در ترویج علم و فرهنگ نبویه خود خدمت می کند.
(گلابی ، 80 ، 115)
حدود سال 1275 هجری، چهل و دو تن برای فراگیری علوم به فرانسه فرستاده شدند. از جریان گسیل دانشجو به اروپا، دو گروه فارغ التحصیل به کشور بر می گردند عده ای نظیر میرزا صالح شیرازی با اهداف مردمی و میهن پرستانه بازگشته و منشاء اثرات نسبتاً مفید به فرهنگ و علم کشور شدند. گروهی نیز بعنوان عاملین و مجریان سیاست های استعماری در کشور به خدمت خارجیان در آمدند. (گلابی ، 80 ، 115)
مدرسه دارالفنون در سال 1268 هجری توسط امیر کبیر یکی از دولتمردان با اراده افتتاح گردید. تاسیس دارالفنون، اولین اقدامی است که دولت خود را از نظر تامین منابع مالی و مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و گسترش تعلیم و تربیت در کشور مستقیماً درگیر می نماید. (گلابی ، 80 ، 115)
مجموعه اقدامات اسلامی در جامعه ایران که به گسترش علوم جدید و فرهنگ و ادب اروپایی در کشور موثر افتادند. (گلابی ، 80 ، 116)
انقلاب مشروطیت در آغاز قرن بیستم در نظام آموزش و پرورش ابران اثرات و نقش قاطع و تعیین کننده ای ایفا کرد. (گلابی ، 80 ، 116)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
قلعه آوارسین
قلعه آوارسین منسوب به دوره ساسانی تا قرن سوم هجری قمری است که در 5/22 کیلومتری سمت جنوب خداآفرین و 11 کیلومتری جاده ی اهر – کلیبر واقع شده است . حمداله مستوفی بنای قلعه آوارسین را به " بکر بن عبداله " از اصحاب حضرت رسول (ص) نسبت می دهد که به امر عمر خلیفه ی دوم در سال 22 هجری به آذربایجان لشگر کشید.
آثار به دست آمده نشان می دهد که این قلعه در دوره اشکانی یا اوایل دوره ساسانی ساخته شده و در دوره اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
این قلعه دارای 5 برج مدور برای نگهبانی است و بلندترین برج آن به ارتفاع بیش از 800 متر از ته دره ، در جبهه غربی هنوز پابرجاست . این قلعه احتمالاَ از استحکامات دفاعی بابک خرمدین در منطقه قره داغ آذربایجان بود .
قلعه انداب جدید
قلعه انداب جدید در دو کیلومتری جنوب روستای قلعه باشی واقع است. لازم به یادآوری است که روستای قلعه باشی،خود در داخل یک قلعه ی قدیمی بنا شده است و از دیوارهای باقی مانده مشخص است که خود این روستا در زمان های گذشته قلعه بود . اسم این روستا خود مؤید این امر است.
قلعه بابک
قلعه جاویدان ، قلعه جمهور یا دژبد معروف به قلعه ی بابک در 3 کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع شده است و 2300 تا 2600 متر از سطح دریا ارتفاع دارد . این قلعه بر فراز کوهستانی به نام جمهور واقع شده و دره هایی به عمق 400 تا 600 متر از هر سو آن را در برگرفته است . برای رسیدن به این قلعه تنها از یک سو و فقط یک راه مال رو وجود دارد.
در کاوش های باستان شناسی آثار بسیاری از این قلعه به دست آمده است . از آن جمله می توان از سفالینه های منقوش و لعاب دار مربوط به قرن سوم و سکه های مربوطه به دوره اتابکان آذربایجان و هزار اسپیان ( قرون 6 و 7 هجری ) و تنورهای متعدد پخت نان یاد کرد .
قلعه پشتو
قلعه تاریخی پشتو بر روی یکی از کوه های بلند به نام " هشته سر " ( هشت سر ) در 12 کیلومتری بخش هوراند و 50 کیلومتری شمال شرقی اهر واقع است .
این قلعه تنها یک راه باریک برای ورود دارد و در سه سمت دیگر آن پرتگاه های مخوفی دیده می شود که قلعه را نفوذ ناپذیر ساخته است . قلعه پشتو بسیار قدیمی است و قدمت آن به دوره های اشکانی و ساسانی می رسد. این قلعه یکی از دژهای مورد استفاده بابک خرمدین بود.
قلعه جوشین
این قلعه در 26 کیلومتری غرب ورزقان و 6 کیلومتری روستان جوشین واقع شده و راه دسترسی آن بسیار سخت و کوهستانی است . سفال هایی که در محوطه این قلعه پیدا شده ، آثاری از ادوار قبل از اسلام و دوران اسلامی تا قرن ششم هجری قمری را شامل می گردد .
قلعه سن سارود
این قلعه در 26 کیلومتری شمال مرند در روستای هرزند و بر روی تپه ای سنگی و مرتفع قرار دارد . در بخش شرقی قلعه،تخته سنگ های بزرگی وجود دارد که آثار باقی مانده،از جمله قسمت هایی از حصارهای دفاعی قلعه و برج های نیم استوانه ی پیش آمده ی آن و بقایای بنای قلعه ، قرون هفتم و هشتم را نشان می دهد. در جنوب قلعه نیز گورستانی از ادوار اسلامی وجود دارد.
قلعه ضحاک ( آژدهاک ) عجب شیر
قلعه ضحاک یا داش قلعه در 28 کیلومتری عجب شیر در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در 95 کیلومتری جنوب تبریز واقع است. آثار برجای مانده از برج های نیم استوانه ای به نام دروازه ی قلعه و پوشش دیوارها که از سنگ های مکعب مستطیی است ، قدمت آن را تا دوره ساسانی می رساند ولی سفال های به دست آمده از این قلعه مربوط به سده های ششم و هفتم هجری است.
قلعه ضحاک ( آژدهاک ) هشترود
این قلعه به فاصله 28 کیلومتری جنوب شهرستان هشترود بر بالای تونل راه آهن تهران – تبریز در وسط دو رودخانه " قرانقو " و " شورچای " واقع شده است.
با توجه به سفال های سطحی و آثار معماری به جای مانده، قدمت این قلعه را می توان به هزاره دوم پیش از میلاد نسبت داد . این قلعه تا دوره تیموریان مورد استفاده بود .
قلعه ضحاک همان قلعه اژدهاک دوره ماد است و آثار دیوارهای اورارتویی در نقاط مختلف قلعه به چشم می خورد . ابعاد این قلعه به وسعت 11 در دو کیلومتر، آنرادر شمار یکی از بزرگ ترین قلعه های تاریخی ایران قرار داده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 254
ارزشهای بافتهای تاریخی
مقدمه:
لزوم احیای ارزشهای بافتهای تاریخی از دیرباز مورد توجه بوده و کشورهای پیشرفته جهان با اجرای برنامه ها و دستورالعملهای خاص، به رونق بافتها و نواحی باارزش قدیمی خود همت گماشته و هویت فرهنگی گذشته خود را دوباره زنده کردهاند.
امر احیا و حفاظت از بافتهای باارزش تاریخی از اجزای پیکره فرهنگی جامعه به شمار می آید و تحقق آن به فعالیتهای فرهنگی مداوم نیاز دارد، زیرا میراث تاریخی تبلور فرهنگ گذشته و صیانت آینده هر جامعه است. در این نوشتار سعی شده تا با تأکید بر بهسازی و مناسبسازی محیطهای شهری طی برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت به نقش سازندة سازمانهای ذیربط اشاره شود، تا با روشن شدن مسئولیتهای مرتبط و همکاریهای مستمر آنها کار احیای ارزش های تاریخی (که در این گفتار بیشتر تأکید بر احیا و مرمت بافتها و بناهای باارزش است)، در چارچوب ضوابط و دیوان سالاری متداول و دست و پاگیر دستخوش مشکل و معضل نشود.
بدون شک، نقش و مشارکت مردم در امر بازسازی و احیای ارزشها اهمیت خاصی داشته و بدون مشارکت مردم امر بازسازی موفق نخواهد بود و سرمایهگذاریهای کلانی را طلب میکند. چنانچه در امر بازسازی خود مردم شریک و همراه باشند. اجرای برنامهها سریعتر به نتیجه میرسد، تجربه جهانی نشان میدهد که هرچه مردم به ارزش این اثار آگاه باشند در اجرای برنامه ها سریعتر به نتیجه می رسد جهت احیا و نگهداری آن بیشتر میکوشند. در واقع، هسته تاریخی شهرها و بافتهای با ارزش علاوه بر محتویا فرهنگی و معنوی خود به منزله سرمایههای عظیم اقتصادی شمرده میشوند و در این سرمایه مردم شریک و سهیم اند و مشارکت آنها میتواند امر بازسازی را به نتایج چشمگیری هدایت کند.
احیا و هویت بخشیدن به آثار باارزش باعث رونق و پویایی گذشته خواهد شد. لازم است دولت به سرمایه گذاریهای لازم همراه با مشارکت مردم همت گمارده تا ارزشهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی دوباره در هسته تاریخی شهرها زنده و فعال شوند. باید گفت که در روند تنوعبخشی و تجدید سازمان در این مکانها باید چنان عمل شود که هویت و اصالت آنها از دست نرود. در این مقاله، سعی شده رابطه فرهنگ، میراث تاریخی و احیای ارزشهای گذشته و تجدید حیات و امر بهسازی مناسبسازی محیط و ارزشهای اقتصادی مورد بحث قرار گیرد.
واژههای کلیدی:
صیانت فرهنگ معماری، محیط مصنوع، ضرایب مستور، توسعه درون شهری، هویتبخشی، سیاستهای فراگیر.
پیشینه حفاظت آثار تاریخی و میراث فرهنگی به بیش از پانصد سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد داریوش شاه در کتیبه ای از آیندگان میخواهد که آنچه را او برجای نهاده است تخریب نکنند. کتیبههایی نیز به عنوان نمونه های دیگر در ستونهای کاخ آپادانا در تخت جمشید، برای اطلاع آیندگان از احوال، حفظ آثار و شرایط فرهنگی و آداب و رسوم و زندگی مردم آن زمان در اعماق دو متری زمین یافت شده است.
در دوران گذشته، اعتقاد و باورهای مردم، نگهداری و حفظ بناها و آثار باارزش را تضمین می کرده است. روشهای گوناگونی در زمینه نگهداری آثار تجربه شده است، یکی از این روشها، فرهنگ وقف است که روش های آن در وقف نامه ها آمده است. نخستین تکلیفی که برای متولی در این وقفنامهها منعکس شده، همانا حفاظت، نگهداری و مرمت مورد بحث است.
رابطه فرهنگ و میراث تاریخی
میراث تاریخی، در واقع صورت ظاهری کالبدی فرهنگ است، فرهنگ رکن و اساس هر جامعه پیشرفته را تشکیل می دهد چنان چه فرهنگ در جامعه گسترش یافت، میراث آن نیز حفظ خواهد شد. در صورتی که جامعه ای به اصل پیشرفت فرهنگ آن توجه نداشته باشد، آحاد آن جامعه نمیتوانند ارزشهای خود را باور کنند و نگهداری و مرمت و ارزش های بافتها و آثار خود را جدی نمیگیرند و اعتقادی هم به آن نخواهند داشت. توجه کشورهای پیشرفته به حفاظت از اثار خود، نشانه رشد فرهنگی و ارج نهادن به میراث کهن و نهایتاً احیا و مرمت آثار باارزش است. در این رهگذر، ارزش های پر دامنه نهفته در بطن میراث فرهنگی کشف میشود و آگاهی و رهیافتهای ارزشهای علمی و فرهنگی به شناخت این ارزشهای نهفته و پایدار در میراث تاریخ منجر خواهد شد.
به این ترتیب، بهرهوری فرهنگی کارآمد از فضاهای احیا شده، با توجه به مراتب اجتماعی شهروندان می توانند محیط ها و فضاهای شهری را زنده و پویا کند و جان و روح دوباره در کالبد آنها بدمد. برگشت علاقه و دلبستگی شهروندان به فرهنگ و فضاهای باارزش شهری سبب میشود که هویت مکانی و اجتماعی دوباره زنده شود. در این صورت است که با رشد فرهنگ و اعتقاد و باورهای مردم، آمادگی برای احیا و مرمت شتاب میگیرد و نوآوری از دل جامعه جوانه خواهد زد. لاجرم، احیا و مرمت توسعه درون شهری در بافتهای باارزش، به جلب سرمایه و ایجاد تحرک