لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نقش تکنولوژی اطلاعات در توسعه منابع انسانیدکتر ایرج سلطانی
مقدمه در دنیای فعلی، تکنولوژی اطلاعات، خمیرمایه توسعه انسانی در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه منابع انسانی و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و انسانها تعیین می کند. در توسعه منابع انسانی، همواره بایستی ظرفیتهای جدید انسانی را شناخت، تا توسعه قابلیتها و کیفیتهای انسانی بهصورت یک فرآیند دائمی انجام شود. تحقق این امر در گرو بهرهگیری از تکنولوژی اطلاعات است، چون در فرآیند تکنولوژی اطلاعات دائماً اطلاعات تولید، پردازش، توزیع و مدیریت میشود، بنابراین، تکنولوژی اطلاعات زمانی حلال مشکلات خواهد بود که در خدمت توسعه و پرورش انسانها قرار گرفته و قابلیتهای انسانی باهم تلفیق و به توسعه و بهرهوری منجر گردد. براین اساس و باتوجه به نقش و تاثیر تکنولوژی اطلاعات در توسعه منابع انسانی در این مقاله سعی بر آن است مفهوم تکنولوژی اطلاعات، مفهوم توسعه منابع انسانی تبیین و به نقش تکنولوژی اطلاعات در ابعاد مختلف توسعه منابع انسانی پرداخته شود. مفهوم تکنولوژی اطلاعاتتکنولوژی اطلاعات قبل از اینکه یک سیستم سختافزاری و مجموعهای از الگوها باشد یک نظام فکری و فرهنگی است و میتوان آن را فرهنگ تولید اطلاعات نامید.بدون ایجاد فرهنگ تولید اطلاعات، نظام IT نمی تواند دوام داشته باشد. بنابراین، آنچه در IT مهم است تفکر اطلاعات گرا است. تکنولوژی اطلاعات از اتصال و ترکیب مجموعهای از فکرهای مفید تولید شده شکل میگیرد و کامپیوتر و سوپرکامپیوترها و سیم و کابل و ابزارهایی از این قبیل نیست. در تکنولوژی اطلاعات، فکر انسانهای خردمند است که تولید اطلاعات میکند.تکنولوژی اطلاعات (IT) یعنی روشهای تولید و جمعآوری اطلاعات و استفاده از آن در جامعه و سازمان تکنولوژی اطلاعات با کوچککردن، ارزان کردن و کاربری ساده برنامههای کامپیوتری باعث شده دسترسی به اطلاعات از هرجا و توسط هر شخص به راحتی صورت گیرد(1). پایگاههای اطلاعاتی برگرفته از مفهوم تکنولوژی اطلاعات فرآیندهای پیچیده درون سازمانی را تسهیل کرده و بااتصال سازمانها به همدیگر، شبکههای سازمانی را بنا نهاده است و دیدگاههای میان مدت مدیران به دیدگاههای بلندمدت بدل شده است. بهطور کلی در مفهوم تکنولوژی اطلاعات مولفههای زیر وجود دارد:فرهنگ تولید اطلاعات؛ اطلاعات گرایی؛ جمعآوری اطلاعات؛ خلاصه سازی اطلاعات؛ تحلیلگری؛ حساسیت اطلاعاتی؛ پردازشگری؛ تفکر شبکهای؛ بهینهسازی؛ یکپارچهسازی؛ پژوهشنگری؛ روشسازی؛ ذخیرهسازی؛ انتقال اطلاعات. مفهوم توسعه منابع انسانیدر مفهوم جدید توسعه منابع انسانی، انسانهای سازمانی بایستی به کیفیتهایی مجهز شوند که هیچگونه مشکلی با سازمان نداشته باشند و با دلسوزی و تعهد و بینشی علمی، تمام توانمندیها، انرژی،تخصص و فکر خود را در راستای تحقق ماموریتهای سازمانی قرار دهند و دائماً برای سازمان ارزشهای فکری و کیفی جدیدی تولید کنند. بهطور کلی توسعه منابع انسانی دارای مولفههای زیر است:1 - ایجاد آگاهی علمی و ارتقای دانش کارکنان؛ 2 - تولید رفتارهای علمی و متعادل در کارکنان؛ 3 - ایجاد ارزش افزوده بهعنوان کیفیت در کارکنان؛ 4 - ارتقای قابلیتهای کارکنان؛ 5 - توسعه مهارتهای انجام کار؛ 6 - بهروزکردن اطلاعات کارکنان؛ 7- توانایی حل مسائل به شکل علمی؛ 8 - درست انجام دادن کار؛ 9 - تصمیمگیری عقلایی؛ 10 - رشد شخصیت هماهنگ در کارکنان؛ 11 - توانایی ترکیب اطلاعات وساختن مجموعههای جدید.نقش تکنولوژی اطلاعات در توسعه منابع انسانی محور توسعه منابع انسانی وجود اطلاعات کاربردی و جدید است که اطلاعات در یک فرآیند منطقی بهنام تکنولوژی اطلاعات میتواند به ایجاد و توسعه توانمندیهای جدید در منابع انسانی کمک کند.بهطور کلی تکنولوژی اطلاعات در ابعاد زیر به توسعه منابع انسانی منجر میشود:1 - توسعه حرفهای: یکی از نشانههای عملیاتی انسان توسعه یافته که به اشتغال کمک می کند و یا فرآیند اشتغال را تسهیل می سازد، داشتن مهارتهایی است که زمینههای رشد و توسعه داشته باشد. زمانی که ظرفیتهای مهارتی آماده توسعه باشد ولی محتوای متناسب با آن فراهم نشود، مهارتها بعد از مدتی کهنه شده و نیاز سازمان و فرد را برآورده نمیکند. در این زمان اطلاعات ظرفیتهای خالی و کهنه شده را جانی دوباره میبخشد و به توسعه مهارتی کارکنان کمک میرساند و این به خاطر این است که اطلاعات جدید توقعات جدیدی را در افراد سازمان ایجاد و بعد از مدتی اطلاعات تبدیل به روش کار و مهارت میگردد و جبهههای جدید مهارتی و کاری ایجاد می شود. بهطور کلی تکنولوژی اطلاعات، در ابعاد زیر به توسعه مهارتی کارکنان کمک می کند و اشتغال و بهرهوری تسهیل می یابد.الف - مهارتهای کهنه را بازسازی می کند؛ب - ظرفیتهای خالی قبلی را تکمیل می سازد؛ج - مهارتهای جدید به وجود می آورد؛د - بین مهارت کارکنان پیوند ایجاد می کند؛هه - مهارتآموزی فرآیندی میشود.ارزش مهارتها با رشد تکنولوژی افزایش یافته است و تکنولوژی اطلاعات پیشرفته بهدنبال خود مهارت پیشرفته ایجاد میکند. تکنولوژی اطلاعات دامنه مهارتی انسان را توسعه می دهد(2). تکنولوژی اطلاعات زمینههایی نظیر مهارت برقراری ارتباط کلامی، مهارت ارتباط کتبی، مهارت ارتباط نمایشی، مهارت قانعسازی و مهارت استفاده از اطلاعات را در کارکنان ایجاد و تقویت می کند.2 - نهادینهشدن تغییر و نوآوری: یکی از نشانههای توسعهیافتگی انسانی این است که دائماً افکار جدید را تولید و بهکار گیرد بهتعبیری خلاق و نوآور باشد. زمینه و محور خلاقیت وجود اطلاعات کافی است تا بتوان اطلاعات را با همدیگر ترکیب و مجموعههای جدیدی را ساخت که دارای ویژگی و کاربردهای جدیدی هستند. نهادینهشدن تغییر و نوآوری بستگی به برخورد انسان با اطلاعات تولیدی دارد. در یک فرآیند تعاملی، تکنولوژی اطلاعات و انسان برروی همدیگر اثر گذاشته و اگر خوب عمل شود تغییر و نوآوری نهادینه میگردد. در شکل شماره (1) تاثیرگذاری تکنولوژی اطلاعات بر نهادینهشدن تغییر و نوآوری نشان داده شده است.همانطوری که در شکل شماره (1) نشان داده شده است زمانی که نفوذ تکنولوژی اطلاعات و میزان پذیرش از سوی انسانها کم باشد در این وضعیت تغییری ایجاد نخواهد شد و همه تلاش و انرژی صرف حفظ وضع موجود می شود. زمانی که نفوذ تکنولوژی اطلاعات زیاد ولی افراد زمینه پذیرش نداشته باشند، اطلاعات بدون مشتری می ماند و نتیجهای عاید نمی گردد و زمانی که نفوذ اطلاعات کم ولی پذیرش آن زیاد باشد در فضای تشنگی اطلاعات خلاقیت حاصل میشود و شکل مطلوب این است که نفوذ تکنولوژی زیاد و میزان پذیرش هم زیاد باشدکه حاصل آن تلفیق خلاقیت و تغییر است.تقویت مهارت ادراکیاز جمله نشانه های انسان توسعه یافته، داشتن مهارت ادراکی است؛ مهارت ادراکی توانایی درک این نکته است که کارکردهای گوناگون سازمان با یکدیگر وابسته است و تغییر در هریک از بخشها الزاماً بخشهای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد. مهارت ادراکی چیزی نیست که بتوان با یک دوره آموزش نظری آن را ایجاد کرد بلکه فکر کارکنان باید تغییر کند و در واقع اندیشه ادراکی تبدیل به کنش ادراکی شود(3). زیربنای مهارت ادراکی تفکر سیستمی است و از طریق تکنولوژی اطلاعات می توان مهارت ادراکی را ایجاد و پرورش داد و این بهخاطر این است که تکنولوژی اطلاعات یک سیستم است که در عمل مهارت ادراکی و سیستمی فکرکردن و عمل کردن را به افراد یاد می دهد. در شکل شماره (2) سیستم تکنولوژی اطلاعات نشان داده شده است.همانطور که در شکل شماره 2 نشان داده شده است سیستم تکنولوژی اطلاعات در عمل موجب می شود که انسانها شروع، فرآیند و عملکرد سیستم اطلاعاتی را در یک مجموعه قرار داده و درک کنند و به مهارت و توانمندی ادراکی مجهز شوند که این مهارت موجب میگردد شروع فرآیند و نتیجه کارها را به هم پیوند دهند. به طور کلی تکنولوژی اطلاعات در ابعاد زیر به تقویت مهارت ادراکی کمک میکند:- قدرت شناخت فرد به لحاظ آگاهی از عناصر سیستم اطلاعاتی تقویت میگردد؛- قدرت درک روابط بین اطلاعات و مولفهها تقویت می شود؛- تصویر کلی و جمعبندی کلی از اطلاعات بهدست میآید؛- به لحاظ درک روابط منطقی بین دادهها، فرد به تفکر منطقی مجهز میشود؛ - قدرت پیشبینی بالا می رود.تقویت مهارت تصمیم گیریتصمیمگیری فرآیندی است که در آن نقش اصلی را اطلاعات بازی می کند، یعنی اول بایستی اطلاعات موردنیاز تصمیمگیری فراهم شود تا بتوان اطلاعات را ترکیب و تصمیمگیری کرد. تکنولوژی اطلاعات موجب می شود که افراد سازمان از بین اطلاعات تولیدشده اطلاعات مربوط به تصمیم مورد نیاز را انتخاب و پردازش و مورد استفاده قرار دهند. در فرآیند تصمیمگیری، کارکنان نحوه استفاده از اطلاعات را یاد می گیرند. عادت کردهایم با هر اطلاعاتی که به دستمان می رسد، تصمیمگیری کنیم که این کار حرفهای نیست. تکیه به عقاید افراد ناوارد و غیرمتخصص نه تنها دردی را دوا نمیکنـــــد بلکه آدمی را به ورطه گمراهی می کشاند. همین مشورت و کسب اطلاعات از افراد غیرمتخصص سبب میگردد که انسان در تصمیمگیری به خطا رود(4). از شاخصهای انسان توسعه یافته این است که در تصمیــــــم گیری فرآیند کسب اطلاعات از منابع غیرموثق و در دسترس را جایگزین کسب اطلاعات از منابع موثق کند که این امر نیازمند وجود ساختار اطلاعاتی است. یعنی زمانی که تکنولوژی اطلاعاتی وجود داشته و قابل دسترس باشد(5).افراد براساس اطلاعات دقیق تصمیمگیری کرده و درواقع سیستمهای اطلاعات مدیریت مانند سیستمهای پشتیبان مدیریت و سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری میتوانند اطلاعات بههنگام، مناسب و سریعی را در اختیار قرار دهند تا با حداقل اشتباه تصمیمگیری کرد. براین اساس، افراد از مهارت تصمیمگیری علمی بهرهمند می شوند و از این بابت به مهارت تصمیمگیری در عمل منجر مـی گردد. بهطور کلی IT در ابعاد زیر به تقویت مهارت تصمیمگیری کمک می کند:- مسئلهیابی و فرصتیابی که سنگ بنای تصمیمگیری استراتژیک است، سریعتر و دقیقتر انجام میشود؛- برنامهریزی جامع بهتر تدوین میگردد؛- کیفیت تصمیمات افزایش مییابد؛- زمان تصمیمگیری به حداقل میرسد؛- خطای انسانی در شبکه پردازش اطلاعات سازمانی کاهش مییابد؛- گرایش به سمت فرضهای تصمیمگیری عقلایی بهوجود میآید(6). - از طریق بازخوردهای سریع مهارت تصمیمگیری اصلاح می شود.b>بهوجود آمدن روحیه پژوهشی در کارکنانیکی از کیفیتهایی که بیانگر انسان پرورش یافته است، این است که آنان روحیه پژوهشگری داشته باشند. بهوجود آوردن چنین کیفیتی را با کلاس و آموزش رسمی نمیتوان ایجاد کرد(7). ولی از طریق پیادهسازی ساختار تکنولوژی اطلاعات کارکنان بهراحتی به آن مجهز میشوند. اطلاعات خمیرمایه و اساس تحقیقات است و زمانی که تکنولوژی اطلاعات بهراحتی اطلاعات را در اختیار کارکنان قرار دهد و یا تکنولوژی اطلاعات افراد را احاطه کرده باشد، کارکنان به شکل ساختاری و خودجوش به تحقیق روی آورده و روحیه پژوهشگری تقویت می شود. بهطور کلی تکنولوژی اطلاعات در ابعاد زیر به تقویت روحیه پژوهشی کمک میکند:- توانمندی بهکارگیری اطلاعات در افراد تقویت می شود؛- توانایی انتخاب اطلاعات بالا می رود؛- قدرت شناخت افراد افزایش می یابد؛- افراد نسبت به اطلاعات حساس می گردند؛- پژوهش گروهی شکل میگیرد.در شکل شماره 3 نحوه تعامل تکنولوژی اطلاعات و انگیزه بهکارگیری آن در تقویت روحیه پژوهشی نشان داده شده است.همان طوری که در شکل 3 نشان داده شده است، زمانی که تکنولوژی اطلاعات ضعیف و انگیزه بهکارگیری آن نیز کم باشد، روحیه تکرار مطالب قبلی حاکم و در حالتی که تکنولوژی اطلاعات قوی و در دسترس و انگیزه بهکارگیری کم باشد، روحیه پژوهش به لحاظ هجوم اطلاعاتی شکل میگیرد و زمانی که انگیزه بهکارگیری اطلاعات زیاد ولی تکنولوژی اطلاعات ضعیف باشد، روحیه پژوهش عقیم میماند. در حالت مطلوب تکنولوژی اطلاعات قوی و انگیزه زیاد روحیه پژوهشی را در کارکنان کاربردی میکند.شکل گیری تفکر استانداردگرایکی از شاخصهای انسان توسعهیافته مجهزشدن به تفکر استانداردگرا ست که این امر در گرو وجود تکنولوژی اطلاعات است. استاندارد فکر و عمل کردن موجب می گردد که نیروی انسانی، توانمندیهای خود را بهتر و بیشتر در راستای هدفهای سازمان قرار دهد و از انحراف اقدامات جلوگیری کند. استاندارد عمل کردن تعیین مشخصات کالاها و خدمات مورد نیاز یا تعیین درجه ویژگیهای کیفی کالا و خدمات و حد مرغوبیت قابل پذیرش و مطلوبیت مورد نظر برای آن از نظر اندازه، شکل، رنگ، خواص فیزیکی و شیمیایی بهمنظور بهبود کیفیت و حصول اطمینان از مصرف یک فرآورده می باشد(8) که زیربنای آن وجود تکنولوژی اطلاعات پویایی است که بهصورت دائم اطلاعات موردنیاز را برای استاندارد عمل کردن ارائه و از طریق بازخورد اطلاعاتی سطح استانداردگرایی ارتقا مییابد. بهطور کلی تکنولوژی اطلاعات در ابعاد زیر به تقویت تفکر استانداردگرایی و توسعه منابع انسانی کمک میکند.- چهارچوبهای کلی استاندارد را مشخص میسازد؛- معیارها و شاخصهای موردنیاز را در دسترس قرار میدهد؛- میزان انحراف از استاندارد را تعیین میکند؛- با نظارت اطلاعاتی به عملیات فرد جهت میدهد؛- به تقویت مستندسازی که نوعی استانداردسازی است، میپردازد؛- انسجام فکری ایجاد میکند؛- از دخالت ذهنیت در کار جلوگیری بهعمل میآورد.تقویت خودنظارتیخودنظارتی یکی از ابعاد توسعه منابع انسانی است و هرفردی که بدان مجهز شود، دائماً به بالندگی و کاملساختن خود فکر میکند. خودنظارتی، نوعی رهبری بر خود است که از آن طریق میتوان بر مجموعه دانش و اطلاعات و استعدادها مدیریت کرد. خودنظارتی زمانی کاربردی می شود که فرد به اطلاعات مناسب و مفیدی دسترسی داشته باشد، در این حالت می تواند وضعیت خود را با اطلاعات تولیدشده، مقایسه و خود را بهروز نگه دارد. باضعیف بودن تکنولوژی اطلاعات بازخورد اطلاعاتی و حرفهای لازم به افراد داده نمی شود و در این حالت افراد منتظر نظارت و هدایت مدیران هستند و این امر مطلوبی در نظارت نیست. زیرا معمولاً مدیران سازمان هیچ موقع خود مستقیماً نیاز به داشتن اطلاعات و تخصص در مورد جزئیات تکنولوژی اطلاعات ندارند و همواره برای آنها اطلاعات کلی کافی است(9). در این حالت است که نقش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
برنامه ریزی توسعه فردیمحمد صادق حسن زادهhasanzadeh@imi.irعباس شهرانیabbasshahrani@yahoo.com
چکیده
برنامه توسعه فردی یک برنامه زمانبندی شده مکتوب برای برآورده شدن نیازهای حرفه ای افراد در جهت رشد و توسعه آنهاست. در این برنامه سعی می گردد تا کارکنان با توجه به توانائیها و قابلیتهای خود، در راستای اهداف سازمان و شغل خویش توسعه یابند و بین نیازهای توسعه فردی و وظایف شغلی خویش ارتباطی پویا برقرار کنند. برنامه ریزی توسعه فردی به عنوان یک «ابزار کاربردی» باعث رشد و ارتقای دانش و مهارت کارکنان ازطریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران می شود که مهمترین ویژگی آن تعامل دو سویه کارکنان و سرپرستان (مدیران) است. در این مقاله مفاهیم مربوط به برنامه توسعه فردی (ضرورت، تعریف، اهداف و مزایا)اشاره می شود و در ادامه فرایند 6 مرحله ای از برنامه توسعه فردی (شناسایی اولویتهای عملکرد، تعیین ارزیابی نیازهای مهارتی و اهداف توسعه ای، شناسایی گزینه های توسعه و انتخاب فعالیتها، در میان گذاشتن اهداف توسعه با سرپرستان و بحث با آنها پیرامون اهداف توسعه ، اجرا ونظارت بر پیشرفت فرایند)، به تفصیل تشریح می گردد.
مقدمهانسان، محور بهره وری است، وکلیه سازمانها با هرنوع ماموریتی که دارند باید بیشترین سرمایه، وقت وبرنامه رابه پرورش انسانها از ابعاد مختلف اختصاص دهند. به گونه ای که انسان سازمانی، در ابعاد مختلف آمادگی ایجاد پرورش و کاربردی کردن بهروری فردی گروهی و سازمانی را دارا باشد. توسعه منابع انسانی در سازمانها به نوعی تعهد و انتظار متقابل و وظیفه دو سویه بین فرد و سازمان مبدل شده است. در چهارچوب این تعهد و انتظار متقابل، کارکنان باید ضمن نشان دادن التزام عملی به انجام وظایفی در راستای اهداف سازمانی، و همچنین رفتار در چهارچوب نظامنامه آن، حقوق متقابلی را نیز برای خود تعریف کنند. از اهم این حقوق می توان به بهره مندی از فرصت توسعة مستمر دانش و مهارت کاری و تکامل جنبه های مختلف شخصیتی کارکنان اشاره کرد. از سوی دیگر سازمان نیز در چهارچوب انتظارات به حق خود از کارکنان می خواهد که با نهایت تلاش و تعهد در راستای تحقق اهداف سازمان گام بردارند(ابیلی، 1382).امروز اغلب سازمانها و افراد موجود در آن با عـــدم اطمینان و تغییرات محیطی مواجه می شوند. بعضی عوامل تأثیر گذار بر سازمانها شامل تقاضا برای کیفیت بیشتر، رشد جهانی شدن اقتصاد و رقابت و افزایش سطوح فناوری است. در چنین وضعیتی سازمانها باید یاد بگیرند که چگونه انرژی های خلاق افراد را آزاد سازند و همچنین آنها باید یاد بگیرند که چگونه به افراد مختلف سازمان احترام بگذارند، تا آنها قادر باشند که عملکرد موفقی در سازمان داشته باشند و بتوانند با همدیگر در راستای اهداف مشترک کار کنند و بتوانند بر مشکلات سازمانی فائق آیند . (Nixon,1994) تفکر سنتی مدیریت در عبارت «من مدیر هستم و این افراد برای من کار می کنند» خلاصه می شد. در این نوع تفکر، جهت دهی و کنترل با اقتدار کامل از طرف سازمان اعمال می شد. در این شیوه اعضای تیم از جهت دهی تعیین شده از طرف مدیران پیروی می کردند و از آزادی عمل کمتری برخوردار بودند و از آنهاخواسته نمی شد که برای گستردگی کارهای روزانه خود فکر کنند. مدیران برای اعضای تیم برنامه ریزی می کردند و تیم ها وابسته به مدیران بودند. در مقابل این تفکر پارادایم دیگری مطرح شد. این تفکر می تواند در عبارت (من مدیر هستم و برای این افراد کاری می کنم) خلاصه شود. زیر بنای این نوع تفکر این است که تیم و اعضای آن از شایستگی لازم برای سازماندهی کار خود برخوردار هستند. حرکت از پارادایم وابستگی به سوی پارادیم توانمند سازی کار ساده ای نیست و آن مستلزم تغییر در طرز تفکر ادراکات و مهارتی مدیران دارد(Wilson, 1996).«برنامه ریزی توسعة فردی» ابزاری است که ازطریق آن کارکنان مجهز به مهارتهای چند بعدی درزمینه شغلی، تخصصی، فکری، تحصیلی وخانوادگی مجهز می گردند که باعث تحقق هدف توسعة منابع انسانی می شود.
تعریف برنامه ریزی توسعه فردی«برنامه ریزی توسعه فردی» سند توافق شده ای بین کارکنان و مدیران سازمان است، که در آن اهداف و برنامه ریزیهای سالانه با محوریت توسعه فردی کارکنان مشخص شده است. در برنامه ریزی توسعه فردی همکاری مؤثری بین کارکنان و مدیران صورت می پذیرد تا در آن «نیازهای آموزشی و رشد کارکنان» به منظور ارتقا شایستگی های و مهارتهای فردی مشخص گردد ( 2002 (Auckland University of Technology,. در این برنامه سعی می گردد تا کـــارکنان با توجه به توانائی ها و قابلیت های خود؛ در راستای اهداف سازمان و شغل خویش توسعه یابند و بین نیازهای توسعه فردی و وظایف شغلی خویش ارتباطی پویا برقرار کنند.یک برنامه توسعه فردی یک برنامه زمان بندی شده مکتوب برای رسیدن به اهداف توسعه ای همسو با برنامه استراتژیک و عملی سازمان می باشد(U.S. Department of Energy, 1999).
اهداف برنامه ریزی توسعه فردیازجمله مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه فردی کارکنان می توان به موارد زیر را برشمرد:-1شناسایی نیازهای توسعه کارکنان به وسیله مقایسه مهارتها و توانمندیهای کارکنان با نیازهای شغلی؛-2شناسایی فرصتهای مسیر شغلی و انتخاب بهترین گزینه آن برای هر فرد؛-3اجرای یک نظام توسعه فردی و تخصصی برای هر یک از کارکنان.مزایای برنامه ریزی توسعه فردی برنامه ریزی توسعه فردی به عنوان یک «ابزار کاربردی» باعث رشد و ارتقای دانش و مهارت کارکنان ازطریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران می گردد که مهمترین ویژگی آن تعامل دو سویه کارکنان و سرپرستان (مدیران) است. برنامه ریزی توسعه فردی ابزاری است که طی آن سرپرستان با کارکنان برای توافق بر اهداف و نیازهای توسعه ای با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و با علایق کارکنان آشنا می شوند.برنامه ریزی توسعه فردی قسمتی از چرخه برنامه ریزی کل سازمان است. همان طور که می
دانیم برنامه استراتژیک سازمان بر اهداف بلند مدت تمر کز دارد و برنامه عملی در راستای برنامه استراتژیک سازمان تضمین دهنده محقق شدن اهداف استراتژیک است. مدیران و سرپرستان مسولیت اجرای برنامه های عملی را بر عهده دارند. بنابراین، کارها باید با اولویتهای مشخص شده از سوی سرپرستان برای انجام برنامه عملی، همسو باشدو سرپرستان باید مطمئن باشند که کارکنان از دانش، مهارت و توانایی لازم برای دستیابی به اهداف تعیین شده برخوردارهستند. در این راستا طراحی و اجرای یک برنامه توسعه فردی و ارزیابی مهارتهای کارکنان نقش مهمی در انجام برنامه های عملی سازمان و در نهایت تحقق اهداف استراتژیک سازمان دارد.
نقش شناخت کارکنان از خود در فرایند برنامه ریزی توسعه فردی: خود ارزیابی در فرایند برنامه ریزی توسعه فردی، نقش مهمی دارد.اهداف توسعه ای برگرفته از نیازهای سازمانی و مهارتی کارکنان، به کمــک شناخت کارکنان از خود به دست می آید(US Department of Energy nd).در فرایند شناخت از خود، هریک از کارکنان با شناسایی نقاط قوت و ضعف خود، سعی می کنند که درک بهتری از خود به دست آورند و موارد غیر مرتبط را شناسایی می کنند(U.S Department of commerce nd).در فرایند شناخت از خود هریک از کارکنان با پرسشهای " من کجاهستم؟، کجا می خواهم باشم؟ و چگونه می خواهم به مکان مورد نظر خود برسم؟" می توانند نقاط قوت خود را ارزیابی ونقاط قابل بهبود خود را شناسایی کنند.من کجاهستم؟: ارزشهای من چیست؟، چگونه من از کار خود راضی می شوم، چونه کارم نیازهایم را برآورده می سازد، در صورت تمایل به ایجاد تغییر، چگونه می توانم آن را ایجاد کنم، من دوست دارم چه شخصیتی داشته باشم.کجا می خواهم باشم؟:آیا من می خواهم به یک سازمان جدید منتقل شوم، آیا می خواهم کارم را غنی کنم، آیا می خواهم مهارتهای خود را توسعه دهم؟.چگونه می خواهم به مقصد مورد نظر خود برسم؟: چه دانش و مهارتی را من دارا هستم، نقاط قوتم در انجام کارهای جاری و آینده ام چیست، موانع احتمالی عدم تحقق اهدافم چیست، من چگــونه می توانم بر موانع غلبه کنم؟(U.S Department of Defense nd).
فرایند برنامه ریزی توسعه فردیبرنامه ریزی توسعه فردی از یک تعامل دو جانبه بین کارکنان و سرپرستان شکل می گیرد.هر یک از کارکنان برای توسعه فردی خود مسئول هستند و بعد از طراحی آن درباره محتوای آن با سرپرست خود توافق می کنند.در منابع مختلف مراحلی برای برنامه ریزی توسعه فردی در نظر گرفته شده است.ولی فرایند استانداردی برای آن وجود ندارد.یکی از جامع ترین مراحل ارایه شده مراحل ششگانه برنامه ریزی توسعه فردی از نظر وزارت انرژی ایالات متحده است که عبارتند از:گام اول: شناسایی اولویتهای عملکرد؛گام دوم:تعیین ارزیابی نیازهای مهارتی و اهداف توسعه ای؛گام سوم: شناسایی گزینه های توسعه و انتخاب فعالیتها؛گام چهارم: در میان گذاشتن اهداف توسعه با سرپرستان و بحث با آنها پیرامون اهداف توسعه؛گام پنجم: اجرا؛گام ششم: نظارت بر پیشرفت فرایند (شکل 1).
مرحله اول: شناسایی اولویتهای عملکرد: اولویتهای عملکرد ، وظایف و برنامه هایی هستند که باید برای رسیدن به برنامه های عملی تکمیل گردند.اولویتهای عملکرد عوامل موفقیت را تعیین می کنند و معیاری برای سهم هریک از کارکنان در اهداف سازمان هستند. اولویتهای عملکرد اهداف شغلی و فعالیتهای مورد انتظار از کارکنان هستند و باید نشات گرفته از برنامه های استراتژیک سازمان ، برنامه های عملی و نیازهای عملیاتی روزانه باشند.برای اطمینان از واقعی بودن اولویتهای عملکرد، سرپرستان و کارکنان باید سه اولویت عملکرد مورد انتظار برای 12 ماه آینده را شناسایی کنند.نمونه هایی از اولویتهای عملکرد کارکنان به شرح زیر است:اجرای کنترل های ایمنی رایانه؛فراهم کردن ایمنی و آموزش سلامتی؛فراهم کردن اطلاعات و آموزش برای کاربران کارتهای اعتباری؛اجرای فعالیتهای کارمند یابی برای بخشهای مختلف؛تنظیم برنامه های مدیر کل برای یک منشی.مرحله دوم: ارزیابی نیازهای مهارتی و تعیین اهداف توسعه ای: از زمانی که اولویتهای عملکرد تعیین می شوند، ارزیابی نیازهای مهارتی آغاز می شود. ارزیابی نیازهای مهارتی، فرایند شناسایی آن دسته از شایستگیهای کارکنان است، که باید به منظور دستیابی به اولویتهای عملکرد دارا باشند.این شایستگیها شامل دانش، مهارت و توانایی است.در این مرحله، شغل، استانداردهای انجام شغل، شرح شغلی و ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار می گیرد.منظور از دانش، اشراف کامل بر یک موضوع است.منظور از مهارت شایستگیهای فیزیکی برای انجام کار است و منظور از توانایی ، پتانسیل های استفاده از دانش و مهارت در مواقع لزوم است. اهداف توسعه ای فعالیتها و بیاناتی هستند که شایستگیهای مورد توجه در برنامه ریزی توسعه فردی را طرح ریزی می کند.(U.S Department of Energy,1999).یک هدف توسعه، بیانی از یک پیامد مطلوب یا انجام و اجرای آن است که مشخص ، قابل مشاهده و واقعی است. بر اساس اطلاعاتی که کارکنان از شناخت از خود و مرحله اول جمع آوری کرده اند، اهداف توسعه ای خود را طی یک سال آینده مشخص می کنند.در آماده کردن اهداف توسعه ای باید توجه شود که اهداف، قابل دسترسی باشد. اهداف توسعه ای با طرح پرسشهای سوالات زیر مشخص می شود:آنچه که من می خواهم انجام دهم و شایستگیهایی که می خواهم در طول سه سال آینده به دست آورم، چیست؟چه عاملی ممکن است مانع از انجام به موقع کارهایم شود؟چگونه می توانم بر این موانع غلبه کنم؟مثال زیر نمونه ای از تعیین اهداف توسعه بر مبنای اولویتهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
توسعه ورزش زنان
نوع صفحه : شرح وظایف مرکز توسعه ورزش بانوان
· تبیین وتدوین برنامه های کلان توسعه ورزش بانوان.
· تبیین چگونگی حضور زنان درعرصه های ورزش پرورشی ، همگانی، قهرمانی وحرفه ای.
· برنامه ریزی در زمینه چگونگی اعمال نظارت و جنبه های حمایتی و پشتیبانی درعرصه های ورزش پرورشی ، همگانی ، قهرمانی وحرفه ای باتوجه به اولویتها.
· برنامه ریزی درجهت حسن اجرای وظایف نظارتی وحمایتی در اولویت بندی فعالیتهای ورزشی بخش زنان کشور.
· برنامه ریزی ونظارت بر چگونگی حفظ ، ارتقاء وحضورفعال زنان درعرصه های بین المللی ورزش.
· تدوین برنامه به منظور فراهم نمودن زمینه های لازم جهت تحقق حقوق مدنی دربخش ورزش زنان
· تدوین برنامه های نظارتی وحمایتی برای حفظ وارتفاء جایگاه ورزشی زنان.
· تدوین آئین نامه های اجرایی ودستورالعمل های مورد نیاز جهت اعمال نظارت و حمایت برتوسعه ورزش زنان دردستگاههای دولتی وغیردولتی ودرابعاد داخلی وبرون مرزی.
· کمک به بهینه سازی سیستمهای جمع آوری اطلاعات موردنیاز ورزش زنان.
· نظارت برعملکرد وهدایت واحدهای استانی سازمان درانجام فعالیتها وتوسعه ورزش بانوان درسطح استان.
· برنامه ریزی به منظوربهره برداری بهینه زنان از تاسیسات ، امکانات وتجهیزات ورزشی کشور.
· تدوین برنامه درخصوص چگونگی ونحوه جذب تسهیلات ، بودجه ودیگر منابع مالی برای رشد وتوسعه ورزش زنان ونظارت برحسن اجرای برنامه ها.
· فراهم نمودن زمینه های لازم به منظورجلب مشارکت حامیان مالی ، خیرین و سرمایه گذاران داخلی وخارجی درایجاد تاسیسات وامکانات ورزشی دربخش زنان.
· نظارت برنحوه تخصیص اعتبارات درمؤلفه های چهارگانه ورزش درعرصه ورزش بانوان
· هماهنگی ، نظارت وحمایت از حوزه ورزش بانوان درفدراسیونهای ورزشی.
· برنامه ریزی درجهت برگزاری مسابقات سراسری ورزش زنان به مناسبتهای مختلف
· فراهم نمودن زمینه های لازم جهت حمایت از رشد وتوسعه ورزش روستاها وعشایرباتأکید برحفظ وفرا ملی کردن ورزشهای بومی و محلی.
· برنامه ریزی وایجاد ارتباط وتعامل لازم درجهت استفاده از تجربیات ، دستاوردها ، ظرفیتهای جهانی وبومی کردن آنها به منظورارتقاء ظرفیتهای داخلی ورزش زنان.
· تدوین نیازهای آموزشی وهماهنگی بامراکز آموزشی به منظور توسعه منابع انسانی مورد نیاز ورزش زنان باتوجه به سیاستهای کلان سازمان.
· تدوین برنامه به منظور نحوه اجرا، نظارت وپشتیبانی در به انجام رساندن اولویتهای پژوهشی.
· همکاری با مراکز تحقیقاتی وحمایت از محققین داخلی و خارجی که درحوزه ورزش زنان فعالیت می نمایند.
· حمایت از مراکز فرهنگی ورزشی با توجه به مقتضیات ونیازهای ورزش زنان.
· تدوین برنامه های فرهنگی – تبلیغی به منظور رشد وتوسعه ورزش زنان.
· تدوین برنامه به منظور حمایت و تقویت فعالیتهای فرهنگی وهنری در بخش ورزش زنان از جمله تجهیز کتابخانه ها، موزه ها، مراکز، پایگاههای ورزشی وغیره.
مدیرکل دفتر توسعه ورزش بانوان: تا ۵۰درصد از اعتبار فدراسیونها به توسعه ورزش بانوان اختصاص یافت
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی ۱۳/۰۸/۸۷
ورزش. بانوان . قهرمانی
مدیر کل دفتر توسعه ورزش بانوان سازمان تربیت بدنی و عضو هیات اجرایی کمیته ملی المپیک اعلام کرد: ۳۰تا ۵۰درصد کل اعتبارات هر فدراسیون به توسعه ورزش بانوان اختصاص یافته است.
به گزارش خبرنگار ایرنا از سازمان تربیت بدنی، رباب شهریان افزود: این سرمایهگذاری در کنار برنامه ریزی مناسب آینده درخشانی را برای ورزش بانوان ایران در کسب سهمیههای بیشتر در بازیهای آسیایی گوانگ جو و المپیک لندن به دنبال خواهد داشت.
وی از حضور بانوان ورزشکار کشورمان در ۶رشته بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی خبر داد و یادآور شد: بانوان ورزشکار ما در این مسابقات در رشته های کاراته،تکواندو، شمشیربازی، تیراندازی، شطرنج و دوومیدانی حضور خواهند داشت.
وی گفت: به گونهای برنامه ریزی خواهیم کرد که در همه این شش رشته حضور موفقیت آمیز همراه با درخشش داشته باشیم.
شهریان بر حضور ۱۵۰ورزشکار زن در بازیهای آسیایی گوانگ جو گفت: بی تردید بانوان کشورمان توانایی بالایی در عرصههای مختلف به ویژه در ورزش دارند برهمین اساس اگر در این بخش با سرمایهگذاری و برنامه ریزی لازم پیش برویم دستیابی به این هدف امکان پذیر است.
وی گفت: به دنبال آن هستیم که این حضور کمی با کسب مدالهای ارزشمند و رنگارنگ همراه باشد تا شاهد تاثیر ورزش بانوان در ارتقای جایگاه کاروان ورزش ایران در جدول توزیع مدالها باشیم.
عضو هیات اجرایی کمیته ملی المپیک با بیان اینکه بانوان هم اکنون در ۴۴ رشته ورزشی فعال هستند، گفت: در این میان بانوان ما در ۳۷رشته در عرصه های مختلف بینالمللی حضور دارند.
وی با تشریح سیاست سازمان تربیت بدنی در حوزه بانوان گفت: در نظر داریم حضور مان همراه با درخشش و افتخار آفرینی در رویدادهای مهمی نظیر بازی های آسیایی باشد و بر این اساس رشتههای ورزشی که شانس مدال آوری بیشتری دارند اولویت بندی شده اند.
شهریان تصریح کرد: برای آن دسته از رشتههایی که شانس کسب مدال ندارند نیز باید برنامه ریزی کرد تا این رشتهها خود را به رقیبان مطرح آسیایی برسانند.
وی افزود : برای رسیدن به اهداف مدنظر در ورزش بانوان سعی خواهد کرد که در کمیته ملی المپیک با تقویت بحث نظارتی و کنترل فعالیتهای ورزش بانوان روز به روز ورزش قهرمانی در این بخش رشد و ارتقا یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن روابط و افزایش امکانات و ابزار، بحث از فرهنگ بیشتر و ابعاد متعددی به خود می گیرد. اگر تا دو قرن قبل جنبه های خاصی از زندگی اجتماعی و نقش محدودی برای فرهنگ وجود داشت، به تدریج نفوذ و قدرت فرهنگ و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه بشری بسیار بیشتر است.
تحولات یک فرد در صحنه های منطقه ای و بین المللی که چهره سیاسی، فرهنگی جهان را تغییر داده این تصور را بر خلاف القائات ، تبلیغات و ادعاهای جریانهای خاصی که محور مسائل و مشکلات و تصادفات در آینده اقتصادی و تکنولوژیکی خواهد بود، شکل می دهد که قدرتهای مادی و صنعتی جهان تمامی امکانات خود را در جهت سلطة فرهنگی خود و نابودی فرهنگهای دیگر قرار می دهند.
نظامهای سلطه و سازمانهای بین الملی تحت کنترل آنان تا کنون نخواسته اند رابطه ای منطقی بین فرهنگ ، استقلال و توسعه برقرار نمایند. زیرا که با ادامة سلطه و حاکمیت آنان و غارت و چپاول کشورهای دیگر منافات و مغایرت دارد. داشتن فرهنگ استقلال و توسعه واقعی و همه جانبه، مانع حضور و دخالت بیگانه خواهد بود.
حال سوال اساسی اینست که چگونه جامعه ای می تواند به این مهم دست یابد؟
و پاسخ اینست که:
جامعه ای که به تعلیم و تربیت خویش بها می دهد و بناهای فرهنگی و اموزشی، به ویژه مدارس آن در شهرها و روستاها، با عنایت به اصول مهندسی آموزشی از بهترین و پر جلوه ترین بناهی موجود باشد و معلمان آن از اقتدار زیادی برخوردار و موفق ترین، پر نشاط ترین و محبوب ترین الگوهای اجتماعی باشند از بیش ترین پیشرفت فرهنگی ، اجتماعی برخوردار بوده ، کم ترین آفت ها و آسیب پذیری های فردی اجتماعی را خواهند داشت و همچنین جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.
هدف از توسعه فرهنگی
وقتی غربیها از توسعه فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از آن را یک قدم به جلو در بهره برداری از امکانت فرهنگی جامعه ذکر می نمایند و اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می شود و به طبقه ویژه و مرفّه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد چنانچه اگر بحث از توسعه سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عموم ر رقم زدن سرنوشت سیاسی خویش است.
اما در اسلام مفهومی بسیار عمیق تر، ظریف تر و گسترده تر دارد. در اسلام مسئله تعالی معنوی انسانها و جامعه ، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و تقوی ، بهره برداری عمومی از تقوی و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و نظم و انضباط و قانون ، رشد بینش و بصیرت دینی و اهی ، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی افراد جامعه و بیداری وسیع و همه جانبه ملت از اهداف توسعة فرهنگی است.
بدیهی است اهدافی به این وسعت وعمق هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی انسان عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زندانی نمی نماید و این بدان معنا نیست که با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها، از حیات مادی و دنیوی آنها غفلت شود و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فرا خواند بلکه تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها، و زندگی آخرت و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تبعی ای است از زندگی معقول و برتر و حسنه انسانها در این جهان (الدنیا مزرعه الاخره) که همه ما از خداوند می خواهیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی ااخره حسنه- و اُنَّ الْمُتَّقینَ ذَهَبُواْ بِعاجِلِ الْدُنْیا وآجِلِ الاخِرَهِ.
اصول و مبانی توسعه فرهنگی
اصول و مبانی رشد و توسعه فرهنگی، و بررسی زوایا و ابعاد هر یک از جهات یاد شده خود می تواند موضوع مباحث ظریف ، آموزنده و قابل توجهی قرار گیرد که در این مختصر امکان پرداختن به آنها و تجزیه و تحلیل همه جانبه آنها میسر نیست. منتهی به طور فهرست وار به چند مسئله اشاره می نمائیم و تفصیل آن را به عهده اندیشمندان و فرصتهای دیگر واگذار می کنیم.
الف) رسیدن به بیداری، آگاهی و رشد، افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و بصیرت فردفرد جامعه نسبت به کلیه زمینه های عالم وجود و درک عمیق و روشن از جهان آفرینش و آفریدگار جهان و اهداف خلقت.
به بیان امام صادق (ع) «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ کُلُّهُ فی اَرْبَعٍ اَوَّلُها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثّانی اَنْ تعْرِفَ رَبَّکَ و الثّانی اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ و الثّالِثُ اَنْ تَعْرِفَ ما اَرادَ مِنْکَ وَالرّابِعُ اَنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ
یا به بیان حضرت سیدالشهداء (ع) اَلْمَعْروُفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَهِ یا به سخن امیر المومنین (ع) اِذا اَرْذَلَ عَبْداً حَطَرَ عَلَیْه الْعِلْمَ یا به سخن امام باقر (ع): اَلْکَمالُ کُلُّ الثَّقَقّْهُ فی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلَی التّابِئِهِ وَ تَقْدیرُ الْعیشَهِ
ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خدا خواهی و خداگرایی).
آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد
شخص انسان دارد شخصیت انسان ندارد.
ج) ایجاد انگیزه های الهی و معنوی.
د) تقویت پایه ها و بنیادهای اخلاقی و ارزشهای روحی.
ه) هدفداری و هدفگرایی و آخرت خواهی در کارها.
و) اتکال به نیروی لایزال الهی.
ز) شکر گزاری در برابر نعمتها و صرف نعمتها در جهت الهی و در راه تحصیل رضوان ا...
ح) جلوگیری از تضییع عمر و جوانی و استعدادهای خداوندی و ممانعت از تخریب و هدر رفتن سرمایه ها.
ط) استفاده از روشهای مطلوب و تشویق و توبیخ در جهت حداکثر بهره برداری بهینه از نعمتها و الطاف الهی.
ی) آینده نگری.
ک) احیای شخصیت حقیقی انسانها.
ل) ارائه الگوها و اسوه ها والای مکتبی و انسانی در راه هدایت انسانها.
در این رابطه یکی از شاخص ترین الگوها و محورها، ولایت فقیه و نقش و تأثیر سازنده آن در جامعه است. ولایت فقیه محور اصلی در تمرکز نیروها، هدایت و بسیج استعدادها، انسجام و وحدت کلمه در جامعه می باشد. بیداری ملت، رشد و تقویت بنیادهای انقلابی و اسلامی جامعه، احیای شخصیت دینی مردم، احیای تفکر و اندیشه اسلامی ناب محمدی (ص)، رشد و شکوفائی استعدادها، مقابله
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 84 صفحه
قسمتی از متن .doc :
برنامه توسعه سازمان ملل متحد UNDP
شرکتها ، بنگاههای اقتصادی ، بازرگانان و
آرمانهای توسعه هزاره
چارچوبی برای عمل
نویسندگان جین نلسون و دیو پریسکات
دفتر سازمان ملل متحد
تهران - ایران
کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد:
در عصر وابستگی به یکدیگر انسان ها ، حقوق شهروندی جهانی ، بر اساس اعتماد و مسئولیت مشترک ، پشتیبان سرنوشت ساز پیشرفت است ، اما در دوران محرومیت بیش از یک میلیارد انسان از حداقل نیازهای در خور شان و منزلت او ، شرکتها ، بنگاه های اقتصادی ، بازرگانان دیگر نمی توانند بی تفاوت باقی بمانند یا همچون سدی در برابر این خیل عظیم انسانی قراگیرند ، بلکه بر عکس آن ها باید در صدد همکاری با دولت ها و سایر نقش آفرینان در جامعه برآیند و با بسیج علم ، فن آوری و دانش جهانی به مقابله با بحران های به هم تنیده گرسنگی ، بیماری ، تخریب محیط زیست و تضادی که باعث عقب نگهداشته شدن کشورهای جهان سوم می شود ، برخیزند.
چارچوبی برای عمل
خلاصه دستورالعمل ها و سفارش های حاضر در این نوشتار ارائه کننده چارچوبی برای عمل است ، بدین معنا که نشان می دهد چگونه اتحاد شرکتها و بنگاههای اقتصادی ، در پیوند با دستگاهها و نظام سازمان ملل متحد، دولتها و سازمانهای جامعه مدنی ، می تواند در دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره که آرمان آن دگردیسی جهانی شدن به نیروی مثبتتری برای توده بیشتری از مردم دنیا می با شد، همکاری نمایند .
تمامی شرکتها و انجمنهای تجاری ، از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط تا شرکتهای بزرگ یک یا چند ملیتی ، از اطاقهای بازرگانی تا سازمانهای تجاری بین المللی ، می توانند در این زمینه ایفای نقش نمایند . تاثیر و مشارکت این سازمانها ممکن است متفاوت باشد اما چارچوبی برای عمل همه آنان و نیز دربرگیرنده افراد علاقمند در جوامع توسعه یافته به همکاری با بخش خصوصی است . آرمان این نوشتار ارائه رئوس کلی و اساسی این امر مهم با توسل به مثال های روشنگر به جای صرفا تحلیل های مفصل می باشد که امید است خواننده را در ایجاد فکر و اندیشه یاری دهد.
این گزارش همچنین به سه پرسش کلیدی پاسخ می دهد :
1- آرمانهای توسعه هزاره چه هستند ؟
2- چرا این آرمانها برای شرکتها مهم می باشند ؟
3- شرکتها چگونه می توانند در دستیابی به این آرمانها مشارکت نمایند؟