لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری شهر ایذه
چکیده :
زمینه و هدف: بررسی عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی از جمله تنش (Stress) در اعتیاد به سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور در جوانان که نیروهای سازنده و فعال جامعه محسوب میشوند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل این مطالعه به منظور بررسی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع بررسیهای زمینهیابی است که به شکل مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شد. 356 نفر از جوانان جمعیت شهری ایذه با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هرخوشه 10 خانوار انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی و رویدادهای زندگی جمعآوری و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون Kendlls t/aub مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: 9/5% از جوانان سیگار مصرف میکردند. مردان (9/12%) به طور کاملاً معنیداری بیشتر از زنان (7/1%) سیگار میکشیدند (0=P). بیشترین میزان جوانان سیگاری در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در سنین 20-25 سال بود؛ همچنین برادران و خواهران جوانان سیگاری از جوانان غیرسیگاری به طور معنیداری سیگار بیشتری مصرف میکردند (0=P) (6/28% در برابر 3/3%). هیچگونه اختلاف معنیداری بین فراوانی و میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت. شایعترین رویدادهای استرسزا در جوانان سیگاری مشکلات مالی سنگین، عدم کفایت حقوق و درآمد، مشکلات مالی متوسط و بیکاری موقت و در جوانان غیر سیگاری بروز بیماری خفیف جسمی، دوری از یک فرد مورد علاقه، بستری شدن یکی از اعضای خانواده و شرکت در یک امتحان مهم بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه به نظر میرسد که تنشهای خاصی (مالی و اقتصادی) در نمونه مورد بررسی ممکن است با رفتار سیگار کشیدن در ارتباط باشد که این موضوع را میتوان با توجه به فردی بودن ارزیابی تنش و اهمیت کار، حقوق و درآمد در سنین جوانی تبیین نمود.
کلید واژهها: رویدادهای تنشزا؛ سیگاری؛ جوانان؛ ایذه
افق دانش؛ مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایذه (دوره 10؛ شماره 1؛ سال 1383)
مقدمه
مصرف سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور دارای عوارض زیانبار جسمی و روانی و اقتصادی است. سیگار علت عمده سرطان ریه، افزایش ضربان قلب، فشار خون، زخم معده و روده است و در بسیاری از مشکلات جسمی دیگر از جمله در بیماریهای قلب و عروق، سکته مغزی، اختلالات چشمی و شنوایی، چهارده نوع سرطان مختلف و غیره نقش دارد.
مصرف هر سیگار بیش از 5 دقیقه از عمر انسان را میکاهد و در کشور سالانه 50 هزار نفر بر اثر استعمال این ماده فوت میکنند. از نظر اقتصادی مصرف دخانیات صدمات مالی و جبرانناپذیری به خانواده و اجتماع وارد میسازد.
بر اساس بررسیهای به عمل آمده، یک سوم درآمد خانوار در خانوادههای فقیر صرف مصرف سیگار میشود. در مورد شیوع استعمال سیگار نتایج بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در سال 1371، 6/28% مردان و 6/3% زنان بالای 15 سال کشور سیگاری بودهاند؛ همچنین در بررسی دیگری نتایج نشان داد که 12% جمعیت 15 تا 65 سال کشور سیگار میکشیدند (1).
بر اساس پژوهشهای انجام شده سیگار حاوی چهارهزار ماده شیمیایی است که بسیاری از آنها برای بدن و مغز انسان مضر میباشند. مدارکی دالّ بر این مطلب وجود دارد که نیکوتین مسؤول بسیاری از عوارض روانی و رفتاری مصرف سیگار از جمله تأثیر آن بر روی تنش است (3،2). بنابراین با توجه به وسعت، شدت و پیامدهای منفی این مشکل بویژه در جوانان که نیروهای کارآمد و فعال کشور محسوب میشوند، بررسی این امر به عنوان تهدیدی جدّی در بهداشت آنان، میتواند مفید واقع شود. در صورت وجود ارتباط بین تنش و سیگارکشیدن میتوان با راهکاری مناسب و پیشگیرانه یعنی آموزش بهداشت روانی بویژه در زمینه کنترل و اداره تنش و یادگیری راههای مقابلهای مؤثر با آن مصونیت جوانان را در برابر تنش بالا برد و از وسعت و گستردگی مشکل جلوگیری کرد. ارتباط تنش و سیگار کشیدن در پژوهشهای مختلفی به اثبات رسیده است
(4-12).
برخی از افراد از سیگار به عنوان ابزاری برای تعدیل خلق و احساسات منفی خود همچون خشم، اضطراب و افسردگی و برای مواجهه با تنش استفاده میکنند (4). بسیاری از سیگاریها به هنگام مواجهه با تنش، خشم، اضطراب یا غمگینی سیگار بیشتری دود میکنند (4) و انتظار دارند که مصرف سیگار این هیجانات منفی را کاهش دهد .در این زمینه بسیاری از افراد سیگاری اظهار مینمایند که مصرف سیگار تنش را در آنها کاهش میدهد و نوعی احساس آرامش و تسکین در آنان ایجاد میکند؛ به طوری که بدون مصرف آن دچار تنش و اضطراب میشوند. آنها بر این عقیدهاند که سیگارکشیدن به هنگام ناراحتی، عصبانیت آنان را آرام میکند و فعالیتی لذتبخش محسوب میشود؛ البته نتایج پژوهشها در این رابطه ضمن عدم تأیید چنین موضوعی این احتمال را مطرح میسازند که سیگاریها ممکن است ذاتاً نوروتیک باشند و تنش آنها به نوبه خود به وسیله وابستگی نیکوتین ایجاد شده باشد (13). پژوهشها همچنین بیانگر این مطلب است که با مصرف سیگار نمیتوان تنش و عصبانیت را کاهش داد؛ احتمالاً چنین احساسی در سیگاریها به کاهش تنش و تنش ناشی از وابستگی به نیکوتین مربوط است تا تنش و تنشهای واقعی زندگی. بنابراین میتوان گفت بر خلاف این عقیده که سیگارکشیدن به کنترل خلق کمک میکند، مصرف آن واقعاً تنش، بیقراری و افسردگی را در طول وابستگی بدن به نیکوتین افزایش میدهد. این تغییر خلق در ضمن مصرف سیگار یا دورههایی که نیکوتین به بدن نمیرسد، رخ میدهد و معتادان به سیگار برای داشتن احساس طبیعی به نیکوتین نیاز دارند (14)؛. بنابراین باید به افراد سیگاری آموخت که در مواقع تنش و عصبانیت به اشتباه به سیگار پناه نبرند بلکه برای اجتناب از چنین وضعیتی از راههای مقابلهای مؤثر استفاده کنند.
در مطالعات متعددی رابطه سیگارکشیدن و تنشهای مختلف از جمله سوء استفاده کودکان، تجارب بد دوران کودکی، طلاق والدین، رویدادهای زندگی و تنشهای حاد و مزمن به اثبات رسیده است که تمامی آنها با افزایش خطر سیگارکشیدن همراه بوده است (15)؛ در این زمینه مدارک مشخصی وجود دارد مبنی بر این که افرادی که در معرض تجربه تنشهای مختلفی میباشند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سیگار و نیز تشدید مصرف آن میباشند؛ در ضمن نتایج مطالعات بیانگر این امر است که تنش اغلب مقدم بر مصرف سیگار میباشد نه پیامد سیگار کشیدن (17،16). در در بررسی Loyd و Lucas بر روی دانش آموزان مدارس انگلستان، کمترین میزان تنش در افراد غیرسیگاری، بیشتر از آن در افرادی که گهگاهی سیگار میکشند و بیشترین میزان آن در افرادی بود که مرتب سیگار میکشیدند (11).
اگر سیگارکشیدن منجر به افزایش تنش میشود، ترک آن بایستی تنش را کاهش دهد. این موضوع در پژوهشهای مختلف به اثبات رسیده است (19،18،8)؛ Cary و همکاران در بررسی خود با کاهش معنیداری در تنش افراد نمونه که به طور موفقیتآمیزی سیگار را ترک کرده بودند، مواجه شدند (20).
برخی از محققان نقش متغیرهای جمعیتشناختی را در رفتار سیگارکشیدن مورد بررسی قرار دادهاند؛ Kroutil و همکاران در این زمینه در بررسی خود بر روی کارکنان نطامی دریافتند که مصرف سیگار با تحصیلات پایین، مردان و کسانی که دارای تنش کاری بالایی بودند، بیشتر همراه است (21)؛ در مطالعهای دیگر بر روی دانشجویان دانشگاه، گزارش شد که جنسیت مرد، همنشینی با دوستان، سطح سواد پایین والدین و سیگاری بودن اعضای خانواده با مصرف سیگار در فرد ارتباط دارد (1). Johnson و Gilbert همبستههای فامیلی و روانشناختی سیگارکشیدن را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که برادران و خواهران سیگاری و تجربه احساسات شدید خشم و بیقراری در شروع و ادامه سیگارکشیدن مؤثر است؛ همچنین افراد سیگاری و غیرسیگاری در واکنش هیجانی خود به تنش متفاوت میباشند (22). در یک بررسی بر روی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، میزان شیوع مصرف سیگار در دانشجویان 8/9% (مردان 4/14% و زنان 1/4%) گزارش گردید؛ همچنین میزان مصرف سیگار در دانشجویان گروه سنی 23-26 سال و دانشجویانی که والدین آنها سیگار میکشیدند، بیشتر بود (1).
روش بررسی
در این مطالعه مقطعی و زمینهیابی، تمامی جوانان در منطقه شهری ایذه (جوانان تحت پوشش مراکز بهداشتی، درمانی شهری 1 و 2 با دامنه سنی 20-40 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی اتنخاب شدند؛ در نهایت از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هر خوشه 10 خانوار به تعداد 356 نفر انتخاب شدند؛ در این تحقیق از پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی و نیز پرسشنامه رویدادهای زندگی، بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و همکاران که یکی از معروفترین فهرستهای تنشزای روانی است،استفاده شد. ابتدا تعدادی از کارکنان مراکز بهداشتی، درمانی شهری در مورد پرسشنامهها و نحوه تکمیل آن آموزش دیدند؛ بعد از نمونهگیری و تعیین خوشههای هر خانوار، فهرستی از افراد نمونه با مشخصات دقیق آنها تهیه شد و به آدرس آنها مراجعه گردید؛ پرسشنامه توسط جوان یا جوانان هر خانوار تکمیل شد؛ اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری Kendalls t\aub مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها
در مجموع 9/5% از افراد مورد بررسی سیگاری بودند (جدول 1). این میزان در مردان 9/12% و در زنان 7/1% بود؛ یعنی مردان حدود 8 برابر بیشتر از زنان سیگاری بودند؛ این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (23/0=P). بیشترین میزان سیگاریها در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در دامنه سنی 20-25 سال (5/9%) بود؛ این اختلافها نیز از نظر آماری معنیدار بود (02/0= P، 2=df و 78/7=X2) (جدول 2)؛ همچنین 6/28% از برادران و خواهران جوانانی که سیگار میکشیدند، سیگاری بودند؛ ولی میزان برادران و خواهران سیگاری در جوانان غیر سیگاری 3/3% بود؛ این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (0=P ، 2= df و 27= X2) اما از نظر سایر عوامل جمعیتشناختی از قبیل وضعیت تأهل، تحصیلات و وضعیت مصرف سیگار والدین هیچگونه اختلاف معنیداری بین میزان جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت.
جدول 1- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری در نمونه مورد بررسی
وضعیت مصرف سیگار
در جوانان
فراوانی
درصد
جوانان سیگاری
21
9/5
جوانان غیر سیگاری
302
8/84
نا مشخص
33
3/9
جمع
356
100
جدول 2- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری بر حسب عوامل جمعیت شناختی مختلف
وضعیت سلامت روانی
جوانان
کل
P-value
سیگاری
غیر سیگاری
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
جنس
مرد
18
9/12
12
1/87
139
100
S*
زن
3
7/1
178
3/98
181
100
سن
25-20
2
5/9
110
4/36
112
7/34
S
30-25
10
6/47
77
5/25
87
9/26
30 به بالا
9
4
115
1/38
124
4/38
وضعیت تأهل
مجرد
2
5/9
60
9/19
62
3/19
NS**
متأهل
18
7/85
239
4/79
25
8/79
جدا شده یا مطلقه
1
8/4
2
7/0
3
9/0
وضعیت تحصیلات
بی سواد
1
8/4
3
1
4
2/1
NS
ابتدایی
6
6/28
48
16
54
8/16
راهنمایی
4
19
51
17
55
1/17
دبیرستان
2
5/9
30
10
32
10
دیپلم
3
3/14
101
7/33
104
4/32
فوق دیپلم
3
3/14
28
3/9
31
7/9
لیسانس
2
5/9
38
7/12
40
5/12
بالاتر
0
0
1
3/0
1
3/0
وضعیت مصرف سیگار والدین
والدین سیگاری
4
19
28
5/9
32
9/9
NS
والدین غیر سیگاری
17
81
267
5/90
284
9/87
وضعیت مصرف سیگار برادران و خوهران
برادران و خواهران سیگاری
6
6/28
10
3/3
16
5
برادران و خواهران غیرسیگاری
15
4/71
281
93
296
6/91
*: اختلاف معنیدار است. **: اختلاف معنیدار نمیباشد.
جدول 3 توزیع فراوانی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری را بر حسب تعداد رویدادهای تجربهشده نشان میدهد؛ اغلب جوانان سیگاری (4/71%) و غیرسیگاری (2/76%) تنها با 1 تا 3 رویداد تنشزا در طول یک سال گذشته خود مواجه بودهاند؛ 8/4% از جوانان سیگاری در طول این مدت 3 تا 6 رویداد تنشزا را تجربه کرده بودند؛ این میزان در جوانان غیر سیگاری 2/15% بود.
تجربه 6 تا 9 و 9 تا 12 رویداد تنشزا در جوانان سیگاری (به ترتیب 3/14% و 5/9%) بالاتر از جوانان غیرسیگاری (به ترتیب 3/6% و 3/2%) بود؛ البته این اختلافها از نظر آماری معنیدار نبود (0071/0=P، 3=df، 70= X2).
در جدول 4 میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری با یکدیگر مقایسه شده است؛ میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری (90/2) در مقایسه با جوانان غیرسیگاری (31/2) بیشتر بود اما از نظر آماری اختلاف معنیداری بین دو میانگین وجود نداشت
(059/0=P، 321=df، 096/0=T).
جدول 5 توزیع فراوانی و درصدی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری را نشان میدهد. در جوانان سیگاری به ترتیب مشکل مالی سنگین (6 مورد، 6/28%)، عدم کفایت حقوق و درآمد، مشکلات مالی متوسط و بیکاری موقت (هر کدام 5 مورد، 8/23 %) نسبت به سایر رویدادها بیشتر تجربه شده بود؛ در حالی که در جوانان غیرسیگاری به ترتیب بروز بیماری خفیف جسمی (58 مورد، 2/19%)، دوری از یک فرد مورد علاقه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
موضوع تحقیق: علل اعتیاد جوانان
درجهان کنونی، دنیا با مشکل اعتیاد مواجه است همانطور که جرایم مواد مخدر بین المللی ترین و سازمان یافته ترین جرایم را تشکیل می دهد، اعتیاد هم بزرگترین و بین المللی ترین مسئله ای است که در سطح جهان وجود دارد. متاسفانه امروزه بیشترین قربانیان اعتیاد، طبقه ی جوان جوامع هستند.
در ایران اولین عاملی که در گسترش و رواج مواد مخدر بیشترین سهم را داشته است. پذیرش مواد مخدر به عنوان یک داروی موثر ومسکن دردها از سوی مردم وبه علت عدم آگاهی و بی اطلاعی از اثرات مخرب مواد بوده است.
بررسی اعتیاد در زمان حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از یک طرف جمعیت جامعه ی ایران جوان است و از طرف دیگر جوانان اصلی ترین قربانیان مواد مخدرهستند چرا که جوانان به خاطر خصوصیات جوانی، آسیب پذیری بیشتری دارند چون پویا و جستجو گرند.
در این تحقیق با توضیح پرسشنامه بین افراد که اکثراً آقایان بودند آغاز شد. در این رابطه داده ها جمع آوری شده و مورد ارزیابی قرارگرفتند و نیز تجزیه و تحلیل در این بررسی از محاسبات آماری و نمودارها استفاده شده و از داده های از پیش تعیین شده نیز استفاده کرده، و با استفاده از کتابهایی که در این رابطه با این موضوع بودند توانستم مطالبی فراتر ازپرسشنامه درهمین زمینه همراه با نمودار آماری ارائه دهم.
مقدمه:
بازدخترک سرگشته و حیران به دنبال پناهگاهی میگردد اوکه زندگی را در نگاه های خشک و عبوس پدر دیده او که احساس را هرگز در چهره ی پدر حس نکرده .او که پدرراجزبه حالت مستی وخماری مشاهده نکرده می گریزد تا که دیو سیاه شب او را در این زندان اسیر خود نسازد. کبودی پاهایش جای نوازش های بی رحمانه ی پدر است .
آتش سیگارپدرهم چون جهنمّی است که جان دخترک را می سوزاند .اوکه تولدش رامرگ بزرگ میدانداحساس تاسف میخورد که تن بی روح وقلب سنگ پدر جزامید به این موادخانمانسوزعشقی دیگردرسینه اش ندارد. شایدکه او از یاد برده زندگی چیست ؟
شاید نگاه های معصومانه کودکش همچون شراره های آتش جانش رامیسوزاند .
دیگراعتنایی به آدم های اطراف نمی کند ودرگوشه ای سکنی گزیده. سرمای سرد زمستان ازیک سووجامه ی کهنه دخترک ازسوی دیگردل رئوف آسمان را به درد می آورد .
وآسمان دست نوازش خودرا به سردخترک می کشد و لحافی نرم ولطیف ازجنس بلورهای برف به روی دخترک پهن می کند تا دیگر قصّه پدر جان اونشود.
ای دوست آیامن و تو نوای غمگین او را میفهمیم آن هنگام که ازما کمک می خواهد.
امّاگویی قلب من وتواز پدر او سخت تر است !پس چرانجات بخش شبهای دخترک نیستیم آری ما ناله دخترک را نمی فهمیم .چراکه اعتیاد را بلای خانمان سوز می دانیم .اعتیاد را ریشه فسادو بدبختی می دانیم ،اعتیادرابرای مرد، مرگ و نیستی ناموسش میدانیم. بیا ای عزیزدستان دخترک را در دستانمان گره زنیم تاکه او را از غم وغصّه های پدر رها سازیم بیا ناله دختررابهتربفهمیم وهرگز نگذاریم عشق وهستی برادرانمان،این جوانان مرزوبوم را دردامان اعتیادگرفتار ببینیم.
پس به امید روزی که دیگربه جای زمین های خشخاش وتریاک ،بذر محبت وصمیمیّت بکاریم ودنیا راگلستانی برای ظهور مهدی (عج)موعودکنیم.
تاریخچه :
انسان ها ازسال های نخستین موادمخدررامیشناخته اند واستفاده های مختلفی ازآن داشته اند ومانند امروزمصرف آن ممنوع نبوده ومردم ازآن استفادهای دارویی زیادی می کرده اند وپزشکان نیزآنها را تجویز می کردند این مواد درهمان دوران هم وجود داشته پس اعتیاد به این مواد وافراد معتاد نیز وجود داشته است واین بلای خانمان سوزازسالهای پیش گریبان گیر خا نواده ها بوده است .
اعتیادوجامعه:
اعتیادعبارت است ازمسمومیّت مزمن که برای فردوجامعه مضراست .بنابراین ابتدا باید به علّت وچگونگی گرایش به اعتیاد توجه کردوآن رابه عنوان یک مشکل اجتماعی که از شرایط نامساعد اقتصادی واجتماعی ناشی می شود مورد توجه قراردارد.بسیاری از مسایل ومشکلات مهم اجتماعی درارتباط با اعتیادبه وجودمی آیند که تنها به مواد مخدر و یا اشخاص مصرف کننده مربوط نمی گردد بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است .به هرحال وابستگی واعتیادموضوع پیچیده ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی ،روانشناسی ،علوم پزشکی می آمیزد ونادیده نگاشتن هریک ازعوامل به منزله طفره رفتن ازتوجه لازم به یک مشکل مهم است. مشکل اعتیادبه عنوان یک پدیده مهلک که نتایجش میتواند اثرات بسیار سویی در زمینه های سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی جامعه داشته باشد در هرجامعه ای مطرح است ومعمولا" گروهی که دربرابراین پدیده خطرناک بیش ازسایرگروهها آسیب پذیراست همانا (گروه جوان) یک جامعه میباشندبه طورکلی وقتی صحبت از گروه جوانان می شود مقصود افرادی بین پانزده تا بیست سال است که گروهی وسیعی از جمعیّت جهان یعنی حدود % 5/8 ازجمعیت کشورهای پیشرفته و %9/10 ازجمعیت کشورهای درحال توسعه راتشکیل میدهند .
آنچه مسلم است دلایل اعتیاد بسیار پیچیده است و از فرهنگی به فرهنگ دیگروکشوری به کشور دیگرتفاوت میکند .
آنچه که تقریبا همگانی است در بین جوانان بیشترجامعه هادیده میشود مصرف مواد مخدربه منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است .در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسم های دفاعی موجود درازبین بردن ناراحتی هایشان به دنبال یک راه حل فوری ومعجزه آسا میگردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان هم سن وسالشان مواد مخدر به آنها معرفی میگردد به عقیده ی یکی از متخصصان عادت به مصرف مواد مخدرمانندسایر عادت ها ،عادت نمی شود مگر با انجام وتامین نیازهای فرد البته باید ذکرکردکه فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که دچار اعتیاد میگردد بلکه گروه های دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند .جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش ومقابله بامشکلات زندگی را ندارند وبرخی ازمشکلات عادی برای آنان به صورت شدید وجدّی جلوه وتظاهر میکند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرندبه ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات وبحران هایی میگردند .وظیفه ی بزرگترها ایجاب می کند که به طورمنطقی و صحیح با جوانان ومشکلاتشان روبه روگردند.ولی متاسفانه والدین یامربیان آگاهی و اطلاعات اندکی در مورد تحولات روحی دوران بلوغ جوان دارند.لذا به جای برخورد منطقی ودرست با مشکل جوانان اوراهدف انتقادها وملامت های خودقرارمیدهند.لذا نمی توانند آنچنان که بایدوشایدجوان را در برابرمشکلات زندگی ویاناراحتی هایش که ناشی ازدوران بلوغ واحیاناکمبودمحبت وعدم درک ازطرف بزرگترهاازخانواده واجتماع فراری شده وبه دنبال یک ماده معجزه گر باشندکه ماده مخدر را می یابند زیرا جوان می بیندکه دوستانش نه تنها او را ملامت نمیکنند بلکه وی را بیشترو بهتر نیز درک می کنند لذا هرگونه راه حلی راکه آنان برای رفع مشکل پیشنهادکنند بدون هیچ گونه تامل وتعلقی میپذیرد...........وهمه چیزازهمین جا شروع می شود..........ابتدا سیگار..............سپس سیگار همراه حشیش ...........وبلاخره هروئین .
عوامل مؤثردرایجاداعتیاد :
عوامل خانوادگی :
1- زمینه های خانوادگی :متأسفانه اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوندوپرورش می یابند تکرارمصرف اعضای خانواده برایشان عادی می شود وترس ازتجربه مصرف آن ازآنا ن دور می شود چون بین پدر وفرزندازلحاظ ژنتیک رابطه ی مستقیم وجود ندارد بلکه عمل مصرف پدر برای فرزندان عادی می شود ولی اگر مادری در دوران بارداری معتاد باشد فرزندش معتاد متولد میشودکه قابل درمان است.
2- فقرمادی خانواده :باکمال تأسف دیده شده که بیشترین معتادان هرجامعه را افراد فقیر تشکیل می دهند مثلأ افرادی که در محله های شلوغ وپرجمعیت وشهرهای صنعتی و تجاری زندگی میکنند بیشترین درصد معتادان شهر نیویورک هستند .البته نمی توان گفت بین فقر واعتیاد رابطه مستقیمی وجود دارد چون درجامعه ها خیلی ازافرادهستندکه فقیرند ولی معتاد نیستند .
علت هایی که افراد رابه این راه می کشاند یکی ازمحرومیت های ناشی از فقر است .
عامل دیگر این است که توزیع کنندگان سعی می کنند که عوامل توزیع را ازاین گونه افراد انتخاب کنند چون به علت فقر تخصص وحرفه ای ندارند ودرنتیجه بازارکارشان بی رونق است عوامل تولید سعی می کنند که اوّل آنها رامعتاد کنند وبعد از آنان برای فروش موادمخدر استفاده نمایند چون کاری است بدون زحمت وبادرآمد نسبتأ خوب ودرعین حال به تخصص هم نیازی ندارد چون خوشبختانه بین میزان آگاهی وشناخت یا حدودتحصیلات واعتیاد مردم رابطه معکوس هست هنوزهم درصد افراد معتاد تحصیل کرده ها به قدری پایین است که از لحاظ آماری چشمگیر نیست.
ستیزه والدین:
ضمن ارتباط وتماس بامعتادان جوان ،با عده ای برخوردیم که ازروابط نامطلوب والدینشان با یکدیگر وباآنان این راه راانتخاب کرده بودندچون وقتی محیط خانواده کانون ومحیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان سعی می کندبیشتراوقات خود رادر خارج ازخانواده بگذراند .
واین کار ارتباط اورابادیگران مانند کسانی که شکارچیان ماهری هستند وبه دنبال شکار می گردند زیاد می کند وآنان پس ازشناخت مشکل شخص در جهت انسانی دلسوز ظاهر می کنندواورابه استفاده ازموادمخدر دعوت می کنند وپس ازچندبار مصرف معتادش می کنند .