انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درمورد؛ گیاهان آپارتمانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 60

 

به نام خداوند جان و خرد

و

دوستداران گل و زیبایی

مقدمه

در میان کرات منظومه شمسی کره ای وجود دارد که قدرت خداوند در قالب حیات آشکار نموده است یک کره ای خاکی بستر حیات را برای فراهم آورد و گیاهان سبز را برای ادامة زندگی در قلب خود رویانید . به انسان به عنوان موجودی متفکر منادی بخشیدین پس از آغاز حیات از زمین شکل گرفت انسان های غارنشین بفکر ساختن خانه افتادند. آنان بار دیگر نیاز به سوی زمین دراز کردند و زمین نیز، به محبت آنها پاسخ داد و این چنین تمدن از دل زمین آغاز شد.

دیوارهای بلند و قطور «منع» و «مانع» شهرهای قدیم که کوچکتر از روستاهای امروز بودند فروریخت و درهای بزرگ و کوچک که باز شد و باز ماند و از اندیشه پدرانمان گذشت که:

به دنیایی بی در و دیوار و خانه های یکی شده و آدمهای بیگانه با مرز و در و دیوار می توان رسید.

اندیشه بی راهی نداشتند. پرچین های ساده و کوتاه و سبز و پرگل و گیاه و میوه، با مهربانی هرچه بیشتر و درست تر بگویم با شرمی لطیف و انسانی میان املاکشان خط انداخته بود تا اختلافی هرچند کوچک هم پیش نیاید.

سال و سالیانی گذشت، اما آن دیوار بزرگ گرد شهر را که تکه تکه کرده بودند تا مرزها از میان برود، به میان شهر کشیدند و بندریج پرچین های پرگل و گیاه به دیوار، و باغهای پر درخت به خانه های چند طبقه بدل شد.

هنوز مادربزرگها و پدربزرگها داشتند از درختهای سیب و انار و گردو و گلدانهای شمعدانی کنار حوض های بزرگ می گفتند که نه از درخت نشانی ماند و نه از حوضها و شمعدانی ها.

با پیشرفت علوم پزشکی و آموزش بهداشت و نطفه کشتن بسیاری از بیمتاریها و به واپس راندن مرگ و افزودن بر فرصت های زندگی و رشد جمعیت نیازهای جدیدی پدید آمد و زمینها از گل و گیاه خالی شد.

و همه ماتم گرفتیم که پس از این باید در دنیایی سنگی و سیمانی و بیگانه با گل و گیاه زندگی کنیم.

اگر ماشین ها به جنگلها هجوم برده و طبیعت را با جاده و آسمان خراشهایش ویران کرده است و استخراج نفت و ساختن پالایشگاهها و ایجاد کارخانه ها بسیار و بارها کردن مقدار فراوانی سرب و سم و دودهای خفه کننده در فضای شهرها باید راهی برای آشتی کردن با طبیعت – طبیعتی که انسان بخش بزرگی از آنست و هرچه کرده به امید آسان کردن زندگی بوده نه ویران کردنش – یافت. ناچار است که از طبیعت استفاده کند اما تا نهایت ویرانیش نرود، چون دیگر چیزی برای سودآوری و سودبخشی نمی ماند.

این است که مهندسین طبیعت به یاری زمین آمدند و به جای گردو و بن های چنان عظیم که فرو افتاده است و آسمان خراش های عظیم تری که به آسمان سرکشیده، گل و گیاه را و فضای سبز را جانشین بخشهای ویران شده جنگلها و باغها کردند و به یاری آنان گلستانهای تکه تکه شده جمع آؤری شد و هر تکه در گلدان و گلدانهایی جای گرفت و به آپارتمانها برده شد تا چون همیشه گل و گیاه و انسان به هم برسند و در برابر سنگ و سیمان و آهن تنها نمانند و این نیاز انسان شهرنشین برای بازگرداندن طبیعت سبز به محیط زندگی است، آن طبیعت سبزی که بر اثر گسترش سطوح شخت و خشک شهرها و بزرگراهها و نفوذ تمدن در مناظر آن از میان رفته است.فارسی اصیل: ندارد

فارسی رایج: آرالیا

نام انگلیسی: False castor oil plant

گیاهی مقاوم به تغییرات درجه حرارت، متعلق به خانواده «آرالیاسه» برگها شبیه پاپیتال و پنجه ای با هفت بریدگی عمیق، همیشه سبز، با رنگ سبز روشن و براق، سریع الرشد و ارزان و نگهداری آن ساده است، در بعضی کتب، آن را به نام «فاتسیاژایونیکا» می شناسند، برگها نسبت به ماده براق کنندة شیمیای خساس هستند، در اواسط تابستان گلهای سفید به صورت خوشه ظاهر می گردند، احتیاج به نور بیشتری دارد.

نیازها

نور: اگرچه مکانهای پرنور را ترجیح می دهد ولی در نیم سایه و نیم آفتاب قابل نگهداری است.

دما: قابلیت تحمل زیادی دارد و در درجه حرارت صفر تا 21 درجه سانتیگراد به رشد خود ادامه می دهد.

آبیاری: خاک را در تابستان همیشه مرطوب نگهدارید در تابستان هفته ای 2 بار و در زمستان هفته ای یکبار به آبیاری احتیاج دارد.

رطوبت: در تابستان هر روز و در زمستان دوبار در هفته احتیاج به غبارپاشی دارد، گیاه شدیداً رطوبت دوست است.

تغذیه: با کودهای مایع یا جامد محلول در آب مخصوص گیاهان زینتی هر 14 روز یکبار گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

خاک مناسب: خاک لیمونی بهترین خاک است.

تعویض گلدان: هر سال با شروع فصل رشد گلدان را فقط با یک اندازه بزرگتر تعویض نمایید، گیاه دوست دارد ریشه هایش نزدیک بهم باشد از گلدان خیلی بزرگ استفاده نکنید. چنانچه شاخه ها دراز و منحرف و فاصله برگها زیاد



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ گیاهان آپارتمانی


نیایش در رجب، ماه بزرگ خداوند 25ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

«نیایش در رجب، ماه بزرگ خداوند» جعفر مهربانی

خدایا چه بسیار زمانی که یاد تو از ذهن های ما رفت و در حال غفلت و پریشانی معصیت تو را انجام دادیم. خدایا هر زمان که پرده های شهوت و عضب مرا فرا گرفتند و به سوی نفس امّاره شتافتم پرده ای از شرم دیدگانم را فراگرفت تا جایی که جرئت بازگشت به سویت را نداشتم و از خجالت صدا در گلویم گرفته شد.

معبودا؛ راه زندگی راهی طولانی و پرفراز و نشیب است. می دانم هنوز راه زیادی را طی نکرده ام ولی در همین راه که طی کرده ام کوله بارم سنگین از گناه است.

پروردگارا؛ دستانم را برای توبه به سوی تو دراز می کنم، پس ای مهربانترین مهربانان، دریچه لطف و کرمت را نبند و دستانم را خالی برنگردان.

لطیفا؛ انوار طلایی ات را بر قلبم بباران و آن را همچون آینه صاف و بی ریا گردان.

و هم اکنون ماه رجب است؛ ماهی که خود به پیامبرت فرمودی ماه رجب را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار داده ام، هرکس به آن چنگ زند به وصال من رسد.

آری این کلمات افقهای نورانی امید را در دل من گنهکار تابنده کرد آنجا که فرمودی:

ماه رجب، ماه مَن- بنده، بندة من- و رحمت، رحمت من است؛ هرکه در این ماه مرا بخواند، اجابتش می کنم و هرکه حاجت آورد عطایش کنم.

و مَن همان بنده ضعیف – ذلیل – حاجتمند و کوچک درگاه تو هستم خدایا رحمت خود را بر من بباران زیرا در کلام دیگری پیامبرت فرمود:

رجب ماه بارش رحمت الهی است؛ خداوند در این ماه رحمت خود را بر بندگانش فرو می ریزد.

پروردگارا در این ماه عظیم بر این بنده ضعیف توفیق دعا و عبادت و از همه مهم تر توفیق روزه داری عنایت کن. چرا که رسول رحمت و پیامبر رأفت همو که در 27 همین ماه آغاز رسالت را برای هدایت گمراهانی همچون من آغاز کرد فرمود:

در بهشت قصری است که جز روزه داران ماه رجب وارد آن نمی شوند.

و حجت هفتم حضرت موسی بن جعفر که در فضیلت روزه این ماه فرمود:

هر که یک روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم یکساله راه، از او دور شود و هر که سه روز از آن را روزه بدارد بهشت او را واجب گردد.

پروردگارا بر من رحمت آور و توفیق استغفار که دری از درهای توبه است را بر من ع7نایت کن آری رجب ماه استغفار شعبان ماه پذیرش توبه و رمضان ماهی است که میهمان الهی با روحی پاک بر سر سفره پروردگار عالم وارد می شود، معبودا توفیق عمل بر این سلوک عرفانی در این سه ماه را بر من عنایت کن.

و حجّت ششم حضرت امام جعفر صادق از قول رسول اکرم فرمود:

ماه رجب ماه استغفار امّت من است؛ پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و رجب ماه بزرگی است که خداوند پاداش نیکی ها را در آن دوچندان و گناهان را پاک می کند.

و کلام آخر این مقال میهمان پیر جماران- امام امت، خمینی بت شکن:

ای دوست هرآنچه هست نور رخ تواست فریادرس دل نظر فرّخ تو است

طی شد شب هجر و مطلع الفجر شد یارا دل مرده تشنه پاسخ تو است

******************

آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست قلبی که به عشقت نطپد جُز گِل نیست

آن کس که ندارد به سر کوی تو راه از زندگی بی ثمرش حاصل نیست

*************************************

در محضر مرحوم شیخ رجبعلی خیاط «نکوگویان»

برگرفته از کتاب کیمیای محبّت «مقداد شمس»

مرحوم شیخ رجبعلی نکوگویان معروف به خیاط در سال 1262 هجری شمسی در تهران دیده به جهان گشود ایشان برای اداره زندگی خود شغل خیاطی را انتخاب کرد وی با توجه به اهل بیت و با پا گذاشتن روی نفس اَمّاره به مقامات بالای معنوی رسید مرحوم شیخ در دیدار با آیت ا... العظمی میلانی مهمترین سکّوی پرش خود به مقامات عالیه را چنین تشریح می کند: «در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت؛ با خود گفتم: رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یکبار تو خدا را امتحان کن از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.



خرید و دانلود  نیایش در رجب، ماه بزرگ خداوند 25ص


معارف خداوند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مراقبه:

ما در دنیای جاذبه و هم آلود اسارت زندگی می کنیم

تیغ خواسته های غیر انسانی غرور جهل نفرت اضطراب ترس و حرس و طمع روح ما را مجروح کرده است.

روح ما زخمی جراحت های بسیار است این زخم ها باید التیام یابند سکوت می تواند این زخم ها را التیام بخشد.

مراقبه چیست؟

واژه مراقبه مدی تیشن از ریشه لاتین وبه معنای التیام است .

ما در دنیای جاذبه های و هم آلود اسارت زندگی می کنیم تیغ خواسته های غیر انسانی غرور جهل و نفرت اضطراب ترس و حرص و طمع روح ما را مجروح کرده است روح ما زخمی جراحت های بسیار استاین زخم ها باید التیام یابند سکوت می تواند این زخم ها را التیام بخشد توماس مرتن Thomas Merton در کتاب آبهای سکوت نوشته است اگر می خواهیم بهبود یابیم تطهیر شویم و برای انجام وظایفمان نیرو بگیریم باید هر روز در آبهای سکوت فرو رویم

برای انجام مراقبه لازم است به قول دادای محبوب هر چه عمیق تر در خود فرو رویم هیچ شخص دیگری نمی تواند این کار را برای ما اناجم دهد ما باید خودمان مراقبه کنیم تا به آرامش درون برسیم باید هیاهوی ذهن نا آراممان را خاموش کنیم و غرور و تعصب و خودخواهی و آشفتگی های ذهنی را از خود دور کنیم ما نیازز داریم پرده ها را یکی بعد از دیگری برداریم تا به اعماق درون برسیم و آن پرتو پاک و سپید درونی را حس کنیم

مراقبه مانند همه تجارب معنوی دیگر از بیرون نصیب ما نمی شود در مرتحل اوللیه رشد معنوی عوامل بیرونی می توانند زندگی درونی مارا تحت تاثیر قرار دهند هر آنچه احساس می کنیم می اندیشیم می خوانیم می شنویم یا می گوییم در ساعاتی که در سکوت فرو می رویم در ذهن ما منعکس می شوند برای همین است که باید مراقب محیط درونی زندگیمان باشیم باید مراقب همه افکار احساسات آرزوها و خواسته ها کلام و اعمالمان باشیم

مراقبه گشودن دریچه ذهن و نگریستن به درون است روی برگرداندن از همه موضوعات بیرونی و پرداختن به درون و جستن آن یگانه واقعیت مراقبه زیارتی درونی است که در آن لایه های آنچه غیر غیر واقعی است یکی بعد از دیگری برداغشته می شود زائر باید با روش نه این نه آن پیش رود این خدا نیست آن خدا نیست من فقط او را می خواهم

زائر هر چه بیشتر در سکوت وارد شود بیشتر حقیقت را می شناسد او در سکوت در می یابد که مخلوقی محدود به زمان و مکان نیست بلکه فرزند ابدیت است و ابدیت هم اکنون و هم اینجا حضور دارد او موجودی منزوی نیست بلکه موجی از دریای بیکران است او با سراسر حیات و خلقت یکی استذ در همه هست و همه در هستند

در سفر به سوی ابدیت بهتتر است که از لطف و راهنمایی عابدان خدا برخوردار بود کسی که در خدا زندگی می کند وزنده است چنین فردی را گورو Guru یا استاد معنوی می نامیم او به اشراق رسیده است و بهتر از تعاایم هزاران کتاب است اگر بخواهیم راز زندگی را بدانیم – که این راز همانا خداست – بهتر است به جستجوی کسی باشیم که پاک و مقدس و رهاست با لطف اوست که پیمودن راه آسان می شود راهی که او پانیشادها آن را باریک تر از لبه تیغ نامیده است

به منظور رشد معنوی باید از دنیای جنجال ها و هیجان ها کناره گرفت هر روز باید مدتی حد اقل یک ساعت را به سکوت گذراند در آغاز سکوت کردن به مدت یک ساعت دشوار است بنابراین بهتر است که با پانزده دقیقه سکوت آغاز کرد و بعد این مدت را افزایش داد .

اما چگونه باید سکوت کنیم در صورت امکان گوشه ای را در طبیعت انتخاب کنید که دور از صدای مردم و اتومبیل ها باشد اما وقتی که چنین جایی را پیدا کردیم ممکن است که هیاهوی جدیدی را بشنویم ؛ زیرا که صدا دو نوع است : صداهای بیرونی و صداهای درونی ، درو شدن و کناره گرفتن از صداهای بیرونی آسان است ، اما خاموش کردن صداهای درونی بسیار دشومار است. این صداهای درونی از هیاهوی افکار و خواسته های مختلف و گاهی مغایر تشکیل شده است .

گفته اند که روزی واعظی به گورو نانک گفت :« تو که از یگانگی هندوها ، مسلمانان ، مسیحی ها و زرتشتی ها سخن می گویی و معتقدی که همه بندگان خدا برابرند و برای خدا ع زیزند با من بیا و به شیوه من عبادت کن .»

گورو نانک پذیرفت و همراه او به عبادتگاهش رفت . واعظ شیوه عبادتش را به او آموخت و بعد شروع به عبادت کرد اما در میان عبادت متوجه شد که گورو نانک ایستاده است و عبادت نمی کند. پس به او گفت : « چرا مثل درخت بی حرکت ایستاده ای و مثل من عبادت نمی کنی ؟» گورو نانک جواب داد « برادرم ! اگر تو فقط عبادت می کردی من هم با تو عبادت می کردم ، اما درحالی که لب های تو کلام مقدس را تکرار میکند ، ذهنت سرگردان است و به مادیانت فکر می کند که قرار است کره ای بزاید. تو می خواهی بدانی پوست آن چه رنگ است . دلت می خواهد که رنگش سفید باشد. »

بله و این حکایت بسیاری از ماست . ما سکوت می کنیم ؛ لب هایمان دعا می کنند ، اما ذهنمان به موضوعات مختلف می پردازد و پرسه می زند هنگام سکوت موضوعات و افکاری که طی ساعات معمول روز به آنها توجه می کنیم ، پیدا می وشند و مانند دسته ای پشه آرامش ما را برهم می زنند. هر چه بیشتر بکوشیم که آنها را کنار بزنیم ، بیشتر مقاومت می کنند.

اما چه باید کرد ؟ هیچ . فقط خاموش باشیم . تماشاچی ساکتی باشیم که صحنه های مختلف ذهن را تماشا می کند. درست مثل آنکه در سالن تئاتر نشسته



خرید و دانلود  معارف خداوند


تحقیق درباره؛ ازدواج حضرت علی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات می کرد. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی، و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.

فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیغمبر اکرم و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و کمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می برد. و به عالیترین کمالات انسانی آراسته بود. شخصیت و عظمت پیامبر اکرم روز به روز در انظار مردم بالا می رفت و قدرت و شوکت او زیادتر می شد به همین علت دختر عزیزش زهرا (علیها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قریش و رجال با شخصیت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاری می کردند اما پیامبر با خواستگاران طوری رفتار می کرد که می پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته اند. رسول خدا فاطمه را برای علی (علیه السلام) نگاه داشته بود و مایل بود از جانب او پیشنهاد شود. پیامبر از جانب خدا مأمور بود که نور را با نور به ازدواج در آورد.

پیشنهاد به علی (ع):

اصحاب رسول خدا احساس کرده بودند که پیغمبر اکرم تمایل دارد فاطمه (علیها السلام) را با علی پیوند ازدواج دهد، ولی از جانب علی پیشنهادی نمی شد. یک روز عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ و گروهی دیگر که پیامبر تقاضای ازدواج آنها را رد کرده بود در مسجد گرد آمده بودند و از هر دری سخن می گفتند. در این بین سخن از فاطمه به میان آمد. ابوبکر گفت: مدتی است که اعیان و اشراف عرب فاطمه علیهاالسلام را خواستگاری می نمایند اما پیغمبر اکرم پیشنهاد احدی را نپذیرفته و در جوابشان می فرماید: تعیین همسر فاطمه با خداست.برای همه روشن بود که خدا وپیغمبر، فاطمه را برای علی علیه السلام نگاه داشته اند. سپس به «عمر» و «سعد بن معاذ» گفت: حاضرید به اتفاق هم نزد علی برویم و جریان را برایش تشریح کنیم و اگر به ازدواج مایل بود همراهیش کنیم؟! آنها از این پیشنهاد استقبال و او را در این کار تشویق کردند. سلمان فارسی می گوید: عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ بدین قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.

علی (ع) فرمود: از کجا می آیید و به چه منظور اینجا آمده اید؟

ابوبکر گفت: یا علی تو در تمام کمالات بر سایرین برتری داری، و از موقعیت خود و علاقه ایکه رسول خدا به تو دارد کاملاً آگاهی. اشراف و بزرگان قریش برای خواستگاری فاطمه علیها السلام آمده اند ولی پیغمبر صلی الله علیه و آله دست رد به سینه همه زده و تعیین همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان می کنم خدا و رسول، فاطمه را برای تو گذاشته اند. و شخص دیگری قابلیت این افتخار را ندارد.

افکار خفته بیدار می شود:

اوضاع بحرانی اسلام و گرفتاری ها و فقر اقتصادی مسلمین، چنان علی (ع) را مشغول ساخته بود که به خواسته های درونی خویش و ازدواج و تشکیل خانواده هیچگونه توجه نداشت.

علی (ع) اندکی پیرامون پیشنهاد آنها تأمل و اطراف و جوانب قضیه را به خوبی بررسی نمود: تهیدستی خود و مشاهده گرفتاریهای عمومی از یک طرف و فرا رسیدن زمان ازدواج وی از طرف دیگر(1). او بخوبی می دانست که اگر همسری چون فاطمه را از دست بدهد دیگر این فرصت قابل جبران نیست.

علی (ع) به خواستگاری می رود:

این پیشنهاد علی را تحت تأثیر قرار داد بطوریکه دست از کار کشید و به منزل بازگشت. خود را شستشو داد، عبای تمیزی بر تن کرد و به خدمت رسول اکرم شتافت. درب خانه را به صدا درآورد. پیغمبر به «ام سلمه» فرمود: در را باز کن. کوبنده در شخصی است که خدا و رسول او را دوست دارند او هم خدا و رسول را دوست دارد.

عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم فدایت، کیست که ندیده درباره اش چنین داوری می کنی؟

فرمود: ای ام سلمه! مردی دلاور و شجاع است او برادر و پسرعمویم و محبوب ترین مردم نزد من است.

ام سلمه از جای جست و در سرای را باز کرد. علی (ع) داخل منزل شد، سلام داد و در حضور پیغمبر نشست. از خجالت سرش را به زیر انداخت، و نتوانست تقاضای خویش را عرضه بدارد. مدتی هر دو خاموش بودند. بالاخره پیغمبر (ص) سکوت را شکست و فرمود: یا علی گویا برای حاجتی نزد من آمده ای که از اظهار آن خجالت می کشی؟ بدون پروا حاجت خود را بخواه و اطمینان داشته باش که تمام خواسته هایت قبول می شود.

عرض کرد: یا رسول الله پدر و مادرم فدای تو باد، من در خانه شما بزرگ شدم و از الطاف شما برخوردار گشتم. بهتر از پدر و مادر، در تربیت و تأدیب من کوشش نمودی و به برکت وجود شما هدایت شدم. یا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنیا و آخرت من شما هستی. اکنون موقع آن شده که برای خود همسری انتخاب کنم و تشکیل خانواده دهم، تا با وی مأنوس گردم و از ناراحتیهای خویش بکاهم. اگر صلاح بدانی و دختر خود فاطمه علیها السلام را به عقد من در آوری سعادت بزرگی نصیب من شده است.

رسول خدا که در انتظار چنین پیشنهادی بود صورتش از سرور و شادمانی بر افروخته شد، فرمود: صبر کن تا از فاطمه اجازه بگیرم.

پیغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علی بن ابی طالب (ع) را به خوبی می شناسی برای خواستگاری آمده است. آیا اجازه می دهی ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سکوت کرد و چیزی نگفت. پیغمبر چون آثار خشنودى را در چهره او دید گفت: الله اکبر و سکوت او را علامت رضایت دانست (2).

توافق:

رسول اکرم (ص) پس ازکسب اجازه به نزد علی آمد و با لبی خندان گفت: یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟ پاسخ داد: یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملاً اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر.

فرمود: تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشیر نمی توانی در راه خدا جهاد کنی، شمشیر از لوازم و احتیاجات ضروری تو است. شتر نیز از ضروریات زندگی تو محسوب می شود، باید به وسیله آن آبکشی کنی و امور اقتصادی خود و خانواده ات را تأمین کنی و برای اهل و عیالت کسب روزی نمایی و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنی، تنها چیزی که می توانی از آن صرف نظر کنی همان زره است. منهم به تو سخت نمی گیرم و به همان زره اکتفا می نمایم. یا علی آیا اکنون بشارتی به تو بدهم و رازی را برایت آشکار بسازم؟!

عرض کرد: آری یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت، شما همیشه نیک خوی و خوش زبان بوده اید.

فرمود: پیش از آنکه به نزد من بیایی جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خدا ترا از بین مخلوقاتش برگزیده و به رسالت انتخاب کرد. علی (ع) را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد. باید دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوری. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاک و نجیب و طیب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد نمود یا علی هنوز جبرئیل بالا نرفته بود که تو درب منزل را زدی (3).

خطبه عقد:

پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: یا علی تو زودتر به مسجد برو و من نیز از عقب تو می آیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.

علی (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، آنها از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون پیامبر در راه است تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانی را انجام دهد.

پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن. هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. سپس نشست و به علی (ع) فرمود: برخیز و خطبه عقد را بخوان.

علی علیه السلام برخاست و فرمود: خدا را بر نعمت هایش سپاس می گویم و شهادت می دهم که بغیر از او خدایی نیست. شهادتی که مورد پسند و رضایت او واقع شود. درود بر محمد صلی الله علیه وآله، درودی که مقام و درجه اش را بالا برد. ای مردم! خدا ازدواج را برای ما پسندیده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر کرده و بدان امر نموده است. ای مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.

مسلمانان به پیغمبر (ص) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را با علی کابین بسته ای؟

رسول خدا پاسخ داد: آری. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستی و محبت افکند.

مذاکره عروسی:

علی علیه السلام می فرماید: حدود یک ماه طول کشید و من خجالت می کشیدم با پیغمبر درباره فاطمه صحبت کنم، ولی گاهی که خلوت می شد می فرمود: یا علی چه همسر نیکو و زیبائی نصیبت شد؟ بهترین زنان عالم را تزویج تو کردم.

روزی برادرم عقیل پیش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسیارمسرور هستم. چرا از رسول خدا (ص) خواهش نمی کنی که فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسیله عروسی شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خیلی میل دارم عروسی کنم اما از رسول خدا خجالت می کشم. عقیل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اکنون با من بیا تا خدمت پیغمبر (ص) برویم.

علی با برادرش عقیل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بین راه به «ام ایمن» برخورد کرده جریان را برایش گفتند. ام ایمن گفت: اجازه بدهید من با رسول خدا در این باره مذاکره کنم.

ام سلمه و سایر زنان از قضیه خبردار شدند و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله مشرف گشتند. عرض کردند: یا رسول الله! پدر و مادرمان به فدایت، برای موضوعی خدمت شما رسیده ایم که اگر خدیجه زنده بود چشمش بدان روشن می شد. وقتی پیغمبر (ص) نام خدیجه را شنید اشکش جاری شد و فرمود: خدیجه؟! کجا مانند خدیجه پیدا می شود؟ هنگامی که مردم مرا تکذیب



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ ازدواج حضرت علی


تفسیر سوره اخلاص 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

موضوع تحقیق: تفسیر سورة اخلاص

دبیر مربوطه : سر کار خانم دادرسی

گرد آورنده: عارفه نجفی

کلاس دوم راهنمایی ب

مدرسة راهنمایی فرزانگان

سال تحصیلی 87-86

محتوای سورة اخلاص:

این سوره چنان که از نا مش پیدا است (سورةاخلاص و سورة توحید) از توحید پروردگار و یگانگی او سخن می گوید و در چهار آیة کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده که نیاز به اضافه ندارد.

در شان نزول این سوره از امام صادق (ع) چنین نقل شده:( یهود از رسول الله (ص) تقاضا کردند خداوند را برای آنها توصیف کند پیغمبر (ص) سه روز سکوت کرد و پاسخی نگفت تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد ).

در بعضی از روایات آمده : این سؤال کننده (عبدالله بن صوریا) یکی ازسران معروف یهود بود و در بعضی روایات دیگری آمده :( عبدالله بن سلام) چنین سؤالی را در مکه کرد سپس ایمان آورد و ایمان خود را همچنان مکتوم می داشت.

در روایات دیگری آمده است : مشرکان مکه چنین سؤالی را کرده اند. در بعضی از روایات آمده است : سؤال کنندگان گروهی از مسیحیان (نجران) بوده اند. در میان این روایات تضادی وجود ندارد.زیرا ممکن است این سؤال از ناحیه ی همه ی آنها مطرح شده باشد و این خود دلیلی است بر عظمت فوق العادة این سوره که پاسخگوی سؤالات افراد و اقوام مختلف است.

فضیلت تلاوت این سوره :

در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است که حاکی از عظمت فوق العادة آن می باشد ازجمله : در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم که فرمود : ایعجز احدکم ان یقرا ثلث القران فی لیله؟:(آیاکسی از شما عاجز است ازاین که یک سوم قرآن را در یک شب بخواند)؟!

یکی از حاضران عرض کرد :ای رسول خدا ! چه کسی توانایی بر این کار را دارد؟!

پیغمبر فرمود : اقروا قل هو الله احد : (سورةقل هو الله احد را بخوانید)

در حدیث دیگری از امام صادق (ع) می خوانیم : (هنگامی که رسول خدا (ص) بر اجازة (سعد بن معاذ) نماز گزارد فرمود :هفتاد هزار ملک که در میان آنها (جبرئیل) نیز بود بر اجازه ی او نماز گزاردند! من از (جبرئیل) پرسیدم : او به خاطر کدام عمل مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت : به خاطر تلاوت (قل هو الله احد) در حال نشستن و ایستادن و سوار شدن و پیاده شدن و رفت و آمد).

ودر حدیث دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم : کسی که یک روزو شب بر اوبگذرد و نماز های پنج گانه رابخواند و در آن (قل هو الله احد)

را نخواند به او گفته میشود : یا عبد الله! لست من المصلین!:(ای بنده ی خدا تو از نماز گزاران نیستی)!

در حدیثی دیگر از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که فرموده : ( کسی

کهایمان به خدا و روز قیامت دارد خواندن سورة (قل هو الله احد ) رابعد از هرنماز ترک نکند. چرا که هر کس آن را بخواند خداوند خیر دنیا و آخرت را برای اوجمع می کند و خودش و پدر و مادرش و فرزندانش را می آمرزد.)

از روایت دیگری استفاده می شود :( خواندن این سوره به هنگام ورود به خانه روزی را فراوان می کند و فقر را دور می سازد.)

روایات در فضیلت این سوره بیش از آن است که در این مختصر بگنجد و آنچه نقل کردیم تنها قسمتی از آن است .در این که : چگونه سوره ی (قل هو الله احد) معادل یک سوم قرآن است؟ بعضی گفته اند : به خاطر این که قرآن مشتمل بر (احکام) و (عقائد) و (تاریخ) است و این سوره بخش (عقائد)را به طور فشرده بیان

می کند.

بعضی دیگر گفته اند : قران سه بخش است : ( مبدا) و (معاد) و (آنچه در میان این دو ) قرار دارد و این سوره بخش اول را شرح

می دهد. این سخن قابل قبول است که تقریبا یک سوم قرآن پیرامون توحید بحث می کند و عصارةآن در سورة (توحید) آمده است.

این سخن را با حدیث دیگری درباره ی عظمت این سوره پایان

می دهیم :((از امام علی بن حسین (ع ) درباره ی سوره ی توحید سؤال کردند فرمودند : ان الله عز‍وجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالی قل هو الله احد و الایات من سوره الحدید الی قوله: ( ؤهو علیم بذات الصدور) فمن رام ورا ذلک فقد هلک:(خداوند متعال می دانست : در آخر الزمان اقوامی می آیند

که در مسائل تعمق و دقت می کنند لذا سوره ی (قل هو الله احد ) و آیات آغاز سوره ی (حدید) تا (علیم بذات الصدور) را (پیرامون مباحث توحید و خداشناسی ) نازل فرمود هر کس بیش از آن را طلب کند هلاک می شود.))

تفسیر سوره :



خرید و دانلود  تفسیر سوره اخلاص 20 ص