لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بررسی رابطه ی فقر و خشونت
فهرست مطالب
بیان مسأله .......................................................................................................................
مسأله
فرضیه
هدفهای تحقیق
ضرورت تحقیق
تعیین و طبقه بندی متغیرها
فصل دوم
نظریه ها
پژوهش های داخلی
پژوهش های خارجی
فصل سوم
نوع پژوهش
روش نمونه برداری
ابزار پژوهش
تجزیه و تحلیل اطلاعات
منابع
***************
خشونت یکی از عواطف مهم انفعالی است که کار با اهمیتی برای انسان انجام می دهد، یعنی به او در حفظ و نگهداری خویش کمک می کند. قرآن کریم متذکر می شود «با کفاری که در برابر گسترش اسلام ایستادگی می کنند با خشونت و شدت رفتار شود» (نجاتی، عثمان، 1969) از سوی دیگر قرآن کریم ما را به کنترل خشونت سفارش می کند. زیرا هنگام خشم فکر انسان از کار باز می ماند و قدرت صدور احکام و دستورهای صحیح را از دست می دهد.
بیان مسأله:
پدیده ی خشونت یکی از مسائل مهم جوامع انسانی است که جلوه های آشکار آن را می توانیم همه روزه در خیابان ها، پارک ها، و محیط های شغلی، تحصیلی و خانوادگی ببینیم. در واقع گستره ی خشونت آن قدر زیاد است که موجب شده محققین انواع خشونت را هم از حیث قلمروهای عینی بروز آن و هم از حیث تجلیات متنوع آن از هم متمایز کنند.
در واقع آمارهای ارائه شده از سوی مراجع رسمی نشان دهنده ی حضور جدی پدیده ی خشونت در ایران حداقل در اشکالی چون قتل، خودکشی، فرار از خانه و نزاع است. یک نگاه گذرا به مقایسه ی آماری خشونت در اشکال قتل و خودکشی نشان می دهد که در سال 2000 میانگین قتل در جهان 8/8 (درصد هزار نفر) بوده و در ایران 64/3 بوده است. همچنین میانگین خودکشی در این سال در جهان 5/14 درصد و در ایران 63/6 گزارش شده است.
(Whqlibdoc.whoint/hq/2002/924154)
اگرچه این مقایسه نشان می دهد که فاصله ی میزان خشونت در اشکال فوق در ایران تا میانگین جهانی قابل ملاحظه است معهذا این ارقام هشدار دهنده است.
گذشته از این سایر اشکال خشونت، هم چون خشونت های خانوادگی، کودک آزاری، خشونت در محیط های کار و تحصیل و جرایم مالی نیز در جامعه ی ما به چشم می خورد. امّا آمار و اطلاعات معتبری در این زمینه وجود ندارد این در حالی است که بسیاری از مصادیق خشونت به مراجع رسمی گزارش نمی شوند. (سومزی، 1375)
سازمان بهداشت جهانی خشونت را چنین تعریف می کند: استفاده ی عمدی از نیروی فیزیکی تهدیدآمیز یا واقعی، بر علیه کسی یا علیه یک گروه یا اجتماع که دارای احتمال وقوع جراحت، مرگ، آسیب روان شناختی، عدم توسعه یا محرومیت باشد. (بوکهارت 2002)
این تعریف از یک سو دربرگیرنده ی همه ی انواع خشونت است و از سوی دیگر «کاربرد نیروی فیزیکی» را جزء ذاتی خشونت محسوب می کند.
در تعریف دیگری که دیکشنری سایت www.word refrence.com ارائه داده است خشونت عبارت است از یک عمل پرخاشگرانه علیه شخص یا چیزی که در برابر او مقاومت می کند.
همین منبع خشونت را در سه مقوله قرار می دهد:
الف) عمل: در سطح عملی در برگیرنده ی پرخاشگری، اعمال خصمانه، کاربرد زور، داد و بیداد و آشوب کردن، خشونت عمومی، دیوانگی جاده ای، خشونت خانگی.
ب) کیفیت: درنده خویی و ستمگری، تندخویی، غضبناکی، روحیه ی انتقام جویی.
ج) حالت: حالت سرکشی منجر به صدمه یا جراحت و ویرانی یا تخریب، حالت اختلال و بی نظمی، حالت گردنکشی و اغتشاش گری، حالت تغییر فاحش خشم و دیوانگی.
انواع خشونت:
خشونت از حیث گستره ی شمول، مقاصد عاملین خشونت و نیز ماهیت کارکردی آن به دسته های مختلفی طبقه بندی شده است:
الف) خشونت معطوف به خود: مرتکب و قربانی یک نفر هستند و این نوع خشونت در دو شکل خودآزاری و خودکشی وجود دارد.
ب) خشونت بین شخصی: این نوع خشونت میان افراد در یک رابطه ی رودررو رخ می دهد. خشونت خانوادگی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
خشونت
همانطورکه گفته شد خشونت یک رفتار اجتماعی است که موجب برخوردهای نسبتا ً شدید و آسیب رسیدن به مردم می شود، براین اساس بروز خشونت درافراد دارای عواملی است که عبارتند از: 1.عوامل بیولیژیکی 2.عوامل اجتماعی 3.عوامل محیطی
-عوامل بیولوژیکی:
افراد خشمگین یا عصبانی از نظر بیولوژیکی دارای نقصی مانند نامتعادل بودن هورمونها،حساسیت،بدکاری مغزآمادگی برای خشمگین شدن هستند.
تحقیقات نشان داده که خشم با ترشح درهورمون فوق کلیوی یعنی آدرنالینی و نوآدرنالینی که انتقال دهنده عصبی نیزهستند ارتباط دارد.
همچنین حساسیت به غذاهای مخصوص می تواند سبب شود که بعضی افراد خشمگین شوند اما چنین حساسیت هایی فقط درافراد کمی خشم را آشکار
می کند.
ساختارهای مغز در ظهور خشونت، طغیان، حمله، رفتارهای تخریبی و رفتارهای دفاعی دخالت دارند.
آسیب های مغزی، تومور یا بد کاری مغز ممکن است بعضی اوقات موجب آشکار شدن خشم شوند. به عنوان مثال:((علت اعمال خشونت آمیز چارلز ویتمن که در تکزاس به تیراندازی وحشیانه می پرداخت وجود یک تومور در ناحیه گیجگاهی او بوده است.))1
عامل دیگری که با پرخاشگری و خشونت ارتباط دارد پایین بودن سطح گلوکز خون است.
1. ذبیح ا... فرجی، انگیزش، هیجان و واکنش های روانتنی، (تهران:نشر میترا، 1375)، ص.59.
-عوامل اجتماعی:
شرایط اجتماعی می تواند حالت مزمنی از ناکامی را درفرد بوجود آورد مثلا ً اگر در یک مصاحبه شغلی مردود شود عصبانی و دراثراین عصبانیت دچار خشونت شود.یا وقتی که فرد خشونت گر نتواند به خواسته ها و امیال خود دست یابد و جامعه هم نتواند نیازها، تواناییها، شرایط مناسب رشد و ترقی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او را فراهم کند در نتیجه فرد برای دستیابی به خواسته هایش دست به خشونت زده زیرا خشونت را یکی از
راه های مؤثر برای رسیدن به اهداف شخصی و کنترل دیگران می داند.
-عوامل محیطی:
عواملی از قبیل: تأثیر آلودگی هوا، اثرات سرو صدا و تراکم جمعیت نیز
می توانند در ایجاد خشونت نقش بسزایی داشته باشند.
بر طبق گزارشات قرار گرفتن در معرض بوهای مضر مثل بوهایی که از کارخانه های سازنده ی مواد شیمیایی یا مراکز صنعتی و دود منواکسیدکربن ماشینها باعث تحریک پذیری افراد شده در نتیجه منجر به خشونت می گردد.
همچنین تراکم بیش از حد جمعیت، زندگی در شهرهای بزرگ ،آپارتمان نشینی، نبود امکانات مناسب تفریحی و فرهنگی و سروصداهای بلند و
گوش خراش می توانند خشم و عصبانیت و آزردگی را در افراد بالا برده و باعث بوجود آمدن رفتارهای ناهنجار در جامعه شود.
.یادگیری خشونت
نظریه پردازان یادگیری براین عقیده اند، که گرایش به خشونت درکودکان مادرزادی نیست بلکه کودکان خشونت وآزارواذیت را از طریق تقلید الگوها برای رسیدن به اهداف شخصی می آموزند.
-یادگیری خشونت ازطریق والدین ودیگران:
والدین و اشخاص دیگری که الگوی رفتاری کودک هستند نقش مهمی در این زمینه دارند. کودکان ناسازگار در زندگی روزمره خانوادگی خود
می بینند که والدینشان از طریق خشونت به خواسته های خویش می رسند لذا ازآنها تقلید کرده و به سرعت می آموزند که خشونت روشی کارآمد برای
دستیابی به خواسته ها و اهدافشان است.یا والدین معمولا ً به کودکانشان گوشزد می کنند که خواهر یا برادر کوچک تر خود را کتک نزنند ولی خودشان این عمل را انجام داده و با این کار به کودکان یاد می دهند که از اعمال خشونت برای رسیدن به اهداف خویش استفاده کنند.در نتیجه وقتی کودک این اعمال را از والدین خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
مقدمه:
یکی از انواع خشونت ها در جامعه انسانی خشونت در عرصه خانواده است.
در خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، همخونی یا پذیرش
(به عنوان فرزند) با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند (ساروخانی – باقر مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده ص 136-135)
«خشونت خانوادگی مبحث جدیدی است که جامعه شناسان و سایر محققان علوم اجتماعی به آن پرداخته اند تا سی سال پیش خشونت در خانواده امری استثنایی تلقی میشد اما بررسی هایی که در سه دهه اخیر انجام شد به این نتیجه ختم شد که خشونت رواج چندانی در میان خانواده ها دارد.نتایج این تحقیقات مشخص کرد که خشونت در خانواده هم در طبقات پایین ، متوسط ، بالا وهم در میان افراد با سواد و کم سواد هم در میان خانواده های دچار بحران و خانواده هایی که به ظاهر شرایط مطلوبی دارند دیده میشود»
(خشونت خانوادگی-بازتاب ساختار جامعه – دکتر شهلا اعزازی – فرهنگ واندیشه – مجله زنان ش 50)
یکی از جامع ترین تعاریف در مورد خشونت خانوادگی را سوزان شکتروگنلی ارائه داده اند.
خشونت خانوادگی عبارت است از رفتارهای تهاجمی و سرکوبگرانه از جمله حملات فیزیکی ، جنسی ، روانی ونیز اعمال فشار اقتصادی توسط افراد بالغ وجوان نسبت به شخصی که بات او ارتباط نزدیک وتنگاتنگی دارد (فنی ، زهره ، علل خشونت نسبت به زنان ص 31-30)
در جامعه آنچه در بحث خشونت بیشتر مد نظر قرار میگیرد خشونت تهاجمی است .در حالی که خشونت های جنسی وروانی و به مراتب آزار دهنده و شیوع آن بیشتر است به دلیل اینکه بخش عمده ای از خشونت های جنسی به دلیل قالب بودن این مسائل مکتوم می ماند.
خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که مرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می دهد و صرفاً جنبه فیزیکی (بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی ، تحقیر ، منزوی کردن مرد ، داد و فریاد)، جنسی (آزار ومزاحمت جنسی وتجاوز) و اقتصادی (شکستن وسائل خانواده و ...) هم به خود بگیرد» (مهرداد داریوش پور – چرا مردان به اعمال خشونت علیه زنان ترغیب میشوند مجله زنان – شماره 50).اما خانم دکتر اعزازی از نوع دیگری خشونت به نام خشونت اجتماعی نام می برد که عبارتست از هرگونه ایجاد محدودیت در برقراری روابط اجتماعی ، افراد دیگر.
اشکال ارتکاب به جرم خشونت های خانگی که تبدیل به معضلی فراگیر گشته با توجه به نوع جوامع و ساختار فرهنگی و اجتماعی آنها متفاوت است و تغییر وتحولات اجتماعی می تواند بستری برای خشونت های خانگی بشاد در نتایج آمارگیری از کشورهای مختلف نشان می دهد که بیش از یک سوم زنان درون خانواده خودشان ا زنظر جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.این در حالی است که گزارش خشونت خانگی معمولاً به دلایل فرهنگی و اجتماعی ناقض است. غلامحسین فرمانبر روان شناس خانواده روح فرهنگ مرد سالاری ومحدود کردن بانوان ، عدم آشنایی زنان نسبت به حقوق خود و سوء ظن های بی مورد برخی مردان به زنان خود را از جمله عوامل خشونت خانگی در ایران می داند: «با توجه به اینکه پژوهش وتحقیقات جامعی در کشور صورت نگرفته آمارهای حاکی از افزایش این معضل در سطح کشور است. بررسیهای مرکز پژوهشهای پزشکی قانونی نشان می دهد در سالهای 78 تا 81 از مجموع دومیلیون و سیصد وپنجاه و سه هزار مراجعه به پزشکی قانونی در که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند ، بیش از نیم میلیون نفر از آنان قربانی خشونت بوده اند. این معضل به حدی گسترش یافته که جوامع بین المللی را به صحنه کشاند. به طوری که نماینده صندوق کودکان سازمان ملل در ایران بر اساس برآوردهای جهانی اظهار داشته که میزان مرگ و معلولیت حاصل از خشونت ها علیه زنان ، با مرگ و ناتوانی ازز سرطان برابر با بود واز عوارض ناشی از سوانح و رانندگی نیز بیشتر است.» (رفع خشونت علیه زنان از حرف تا عمل شبکه خبری 2/9/1382)
قربانیان جدی خشونت علیه زنان را می توان بالاخص در برخی مناطق از جمله خوزستان وکردستان مشاهده کرد. معاون سازمان بهزیستی در گفتگویی اعلام کرده است که « با مراجعه و تماس زنان آسیب دیده کردستان پایه واسطه تحقیق ، مشخص شده است که توهین ، تحقیر زندانی شدن ومحرومیت از برقراری ارتباط با خانواده ، اهانت ، ضرب و شتم ، کبودی ، شکستگی ، وجراحت های شدید، محرومیت های اجتماعی ، عدم رفع نیازهای مادی و عاطفی ، معنوی و نیز ازدواج مجدد شوهر از دیگر خشونت هایی است که زنان استان کردستان با آن مواجه هستند همچنین خودسوزی از نوع خودکشی های شایع میان زنان آسیب پذیر استان های نظیر گلستان ، ایلام ، کردستان است ،(لیلی صدر بر اسا س گزارش خبرنگاری دانشجویان ایران خشونت علیه زنان google)
می توان آزار واذیت های زنان در خیابانهای تهران ، اتوبوس ها ، و مکانهای عمومی ، جوکهای جنسی که زنان را هدف تحقیر قرار می دهند همه را مصداق هایی از عجین بودن فرهنگ ها با زن ستیزی دانست.حتی اخیراً نوع خاصی از موارد اعمال خشونت علیه زنان با ظهور جهان مجازی وتاثیر آن بر بازیگران این جهان که کمتر از تاثیر ان در جهان واقعی نیست انجام گیرد. شکل مدرن زن آزاری را در وبلاگها و وب سایت های اینترنتی میتوان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
خشونت
همانطورکه گفته شد خشونت یک رفتار اجتماعی است که موجب برخوردهای نسبتا ً شدید و آسیب رسیدن به مردم می شود، براین اساس بروز خشونت درافراد دارای عواملی است که عبارتند از: 1.عوامل بیولیژیکی 2.عوامل اجتماعی 3.عوامل محیطی
-عوامل بیولوژیکی:
افراد خشمگین یا عصبانی از نظر بیولوژیکی دارای نقصی مانند نامتعادل بودن هورمونها،حساسیت،بدکاری مغزآمادگی برای خشمگین شدن هستند.
تحقیقات نشان داده که خشم با ترشح درهورمون فوق کلیوی یعنی آدرنالینی و نوآدرنالینی که انتقال دهنده عصبی نیزهستند ارتباط دارد.
همچنین حساسیت به غذاهای مخصوص می تواند سبب شود که بعضی افراد خشمگین شوند اما چنین حساسیت هایی فقط درافراد کمی خشم را آشکار
می کند.
ساختارهای مغز در ظهور خشونت، طغیان، حمله، رفتارهای تخریبی و رفتارهای دفاعی دخالت دارند.
آسیب های مغزی، تومور یا بد کاری مغز ممکن است بعضی اوقات موجب آشکار شدن خشم شوند. به عنوان مثال:((علت اعمال خشونت آمیز چارلز ویتمن که در تکزاس به تیراندازی وحشیانه می پرداخت وجود یک تومور در ناحیه گیجگاهی او بوده است.))1
عامل دیگری که با پرخاشگری و خشونت ارتباط دارد پایین بودن سطح گلوکز خون است.
1. ذبیح ا... فرجی، انگیزش، هیجان و واکنش های روانتنی، (تهران:نشر میترا، 1375)، ص.59.
-عوامل اجتماعی:
شرایط اجتماعی می تواند حالت مزمنی از ناکامی را درفرد بوجود آورد مثلا ً اگر در یک مصاحبه شغلی مردود شود عصبانی و دراثراین عصبانیت دچار خشونت شود.یا وقتی که فرد خشونت گر نتواند به خواسته ها و امیال خود دست یابد و جامعه هم نتواند نیازها، تواناییها، شرایط مناسب رشد و ترقی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او را فراهم کند در نتیجه فرد برای دستیابی به خواسته هایش دست به خشونت زده زیرا خشونت را یکی از
راه های مؤثر برای رسیدن به اهداف شخصی و کنترل دیگران می داند.
-عوامل محیطی:
عواملی از قبیل: تأثیر آلودگی هوا، اثرات سرو صدا و تراکم جمعیت نیز
می توانند در ایجاد خشونت نقش بسزایی داشته باشند.
بر طبق گزارشات قرار گرفتن در معرض بوهای مضر مثل بوهایی که از کارخانه های سازنده ی مواد شیمیایی یا مراکز صنعتی و دود منواکسیدکربن ماشینها باعث تحریک پذیری افراد شده در نتیجه منجر به خشونت می گردد.
همچنین تراکم بیش از حد جمعیت، زندگی در شهرهای بزرگ ،آپارتمان نشینی، نبود امکانات مناسب تفریحی و فرهنگی و سروصداهای بلند و
گوش خراش می توانند خشم و عصبانیت و آزردگی را در افراد بالا برده و باعث بوجود آمدن رفتارهای ناهنجار در جامعه شود.
.یادگیری خشونت
نظریه پردازان یادگیری براین عقیده اند، که گرایش به خشونت درکودکان مادرزادی نیست بلکه کودکان خشونت وآزارواذیت را از طریق تقلید الگوها برای رسیدن به اهداف شخصی می آموزند.
-یادگیری خشونت ازطریق والدین ودیگران:
والدین و اشخاص دیگری که الگوی رفتاری کودک هستند نقش مهمی در این زمینه دارند. کودکان ناسازگار در زندگی روزمره خانوادگی خود
می بینند که والدینشان از طریق خشونت به خواسته های خویش می رسند لذا ازآنها تقلید کرده و به سرعت می آموزند که خشونت روشی کارآمد برای
دستیابی به خواسته ها و اهدافشان است.یا والدین معمولا ً به کودکانشان گوشزد می کنند که خواهر یا برادر کوچک تر خود را کتک نزنند ولی خودشان این عمل را انجام داده و با این کار به کودکان یاد می دهند که از اعمال خشونت برای رسیدن به اهداف خویش استفاده کنند.در نتیجه وقتی کودک این اعمال را از والدین خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
مقدمه:
یکی از انواع خشونت ها در جامعه انسانی خشونت در عرصه خانواده است.
در خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، همخونی یا پذیرش
(به عنوان فرزند) با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند (ساروخانی – باقر مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده ص 136-135)
«خشونت خانوادگی مبحث جدیدی است که جامعه شناسان و سایر محققان علوم اجتماعی به آن پرداخته اند تا سی سال پیش خشونت در خانواده امری استثنایی تلقی میشد اما بررسی هایی که در سه دهه اخیر انجام شد به این نتیجه ختم شد که خشونت رواج چندانی در میان خانواده ها دارد.نتایج این تحقیقات مشخص کرد که خشونت در خانواده هم در طبقات پایین ، متوسط ، بالا وهم در میان افراد با سواد و کم سواد هم در میان خانواده های دچار بحران و خانواده هایی که به ظاهر شرایط مطلوبی دارند دیده میشود»
(خشونت خانوادگی-بازتاب ساختار جامعه – دکتر شهلا اعزازی – فرهنگ واندیشه – مجله زنان ش 50)
یکی از جامع ترین تعاریف در مورد خشونت خانوادگی را سوزان شکتروگنلی ارائه داده اند.
خشونت خانوادگی عبارت است از رفتارهای تهاجمی و سرکوبگرانه از جمله حملات فیزیکی ، جنسی ، روانی ونیز اعمال فشار اقتصادی توسط افراد بالغ وجوان نسبت به شخصی که بات او ارتباط نزدیک وتنگاتنگی دارد (فنی ، زهره ، علل خشونت نسبت به زنان ص 31-30)
در جامعه آنچه در بحث خشونت بیشتر مد نظر قرار میگیرد خشونت تهاجمی است .در حالی که خشونت های جنسی وروانی و به مراتب آزار دهنده و شیوع آن بیشتر است به دلیل اینکه بخش عمده ای از خشونت های جنسی به دلیل قالب بودن این مسائل مکتوم می ماند.
خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که مرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می دهد و صرفاً جنبه فیزیکی (بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی ، تحقیر ، منزوی کردن مرد ، داد و فریاد)، جنسی (آزار ومزاحمت جنسی وتجاوز) و اقتصادی (شکستن وسائل خانواده و ...) هم به خود بگیرد» (مهرداد داریوش پور – چرا مردان به اعمال خشونت علیه زنان ترغیب میشوند مجله زنان – شماره 50).اما خانم دکتر اعزازی از نوع دیگری خشونت به نام خشونت اجتماعی نام می برد که عبارتست از هرگونه ایجاد محدودیت در برقراری روابط اجتماعی ، افراد دیگر.
اشکال ارتکاب به جرم خشونت های خانگی که تبدیل به معضلی فراگیر گشته با توجه به نوع جوامع و ساختار فرهنگی و اجتماعی آنها متفاوت است و تغییر وتحولات اجتماعی می تواند بستری برای خشونت های خانگی بشاد در نتایج آمارگیری از کشورهای مختلف نشان می دهد که بیش از یک سوم زنان درون خانواده خودشان ا زنظر جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.این در حالی است که گزارش خشونت خانگی معمولاً به دلایل فرهنگی و اجتماعی ناقض است. غلامحسین فرمانبر روان شناس خانواده روح فرهنگ مرد سالاری ومحدود کردن بانوان ، عدم آشنایی زنان نسبت به حقوق خود و سوء ظن های بی مورد برخی مردان به زنان خود را از جمله عوامل خشونت خانگی در ایران می داند: «با توجه به اینکه پژوهش وتحقیقات جامعی در کشور صورت نگرفته آمارهای حاکی از افزایش این معضل در سطح کشور است. بررسیهای مرکز پژوهشهای پزشکی قانونی نشان می دهد در سالهای 78 تا 81 از مجموع دومیلیون و سیصد وپنجاه و سه هزار مراجعه به پزشکی قانونی در که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند ، بیش از نیم میلیون نفر از آنان قربانی خشونت بوده اند. این معضل به حدی گسترش یافته که جوامع بین المللی را به صحنه کشاند. به طوری که نماینده صندوق کودکان سازمان ملل در ایران بر اساس برآوردهای جهانی اظهار داشته که میزان مرگ و معلولیت حاصل از خشونت ها علیه زنان ، با مرگ و ناتوانی ازز سرطان برابر با بود واز عوارض ناشی از سوانح و رانندگی نیز بیشتر است.» (رفع خشونت علیه زنان از حرف تا عمل شبکه خبری 2/9/1382)
قربانیان جدی خشونت علیه زنان را می توان بالاخص در برخی مناطق از جمله خوزستان وکردستان مشاهده کرد. معاون سازمان بهزیستی در گفتگویی اعلام کرده است که « با مراجعه و تماس زنان آسیب دیده کردستان پایه واسطه تحقیق ، مشخص شده است که توهین ، تحقیر زندانی شدن ومحرومیت از برقراری ارتباط با خانواده ، اهانت ، ضرب و شتم ، کبودی ، شکستگی ، وجراحت های شدید، محرومیت های اجتماعی ، عدم رفع نیازهای مادی و عاطفی ، معنوی و نیز ازدواج مجدد شوهر از دیگر خشونت هایی است که زنان استان کردستان با آن مواجه هستند همچنین خودسوزی از نوع خودکشی های شایع میان زنان آسیب پذیر استان های نظیر گلستان ، ایلام ، کردستان است ،(لیلی صدر بر اسا س گزارش خبرنگاری دانشجویان ایران خشونت علیه زنان google)
می توان آزار واذیت های زنان در خیابانهای تهران ، اتوبوس ها ، و مکانهای عمومی ، جوکهای جنسی که زنان را هدف تحقیر قرار می دهند همه را مصداق هایی از عجین بودن فرهنگ ها با زن ستیزی دانست.حتی اخیراً نوع خاصی از موارد اعمال خشونت علیه زنان با ظهور جهان مجازی وتاثیر آن بر بازیگران این جهان که کمتر از تاثیر ان در جهان واقعی نیست انجام گیرد. شکل مدرن زن آزاری را در وبلاگها و وب سایت های اینترنتی میتوان