لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
عمر زمین
دید کلی
از روزی که انسان برای نخستین بار شروع به نوشتن افکار خود کرد، پیوسته نگران موقعیت خود در عالم لایتناهی بوده است. لیکن تا سال 1788 و نوشتههای «جیمز هاتن» ، مفهوم زمان تقریبا نامحدود ، تنها برای انسان دارای معنا بود و زمین صرفا در یک چارچوب موقتی مورد نظر قرار میگرفت. در اندیشه انسان قرون وسطی ، زمین از نظام بستهای تشکیل میشد که از آغاز آن چندان وقتی نمیگذشت و عاقبت آن هم چندان دور نبود.
تاریخچه تخمین عمر زمین
از آنجایی که زمان غیر قابل لمس است، تصور ابعاد زمان نیاز به بصیرت ذهنی داشت که طبیعت گرایان قرن هفدهم قادر به پذیرش آن نبودند، بنابراین نگرش قرون وسطایی کوتاه بودن زمان دنیوی همچنان باقی ماند. محققین مسیحی آن زمان بطور کلی میپنداشتند که سن زمین در حدود 6000 سال است، رقمی که بر اساس قبول نوشتههای باستانی عبرانی قرار است.
سیر تحولی و رشد
تخمین عمر زمین از مدتهای بسیار طولانی فکر دانشمندان را به خود مشغول کرده بود. دانشمندان مختلف سعی داشتند با روشهای مختلفی سن کره زمین را تخمین بزنند که از آن جمله میتوان تخمین عمر زمین را بر اساس شوری آب اقیانوسها و محاسبه میزان رسوبگذاری ذکر کرد. در سال 1897 ، فیزیکدان معروف «لرد کلوین» (Lord Kelvin) قدمت و عمر زمین را به این صورت تعریف نمود که زمین در ابتدا به حالت مذاب بوده و بعد سرد شده است. وی همچنین اظهار نظریههایی را بر اساس فرضیههایی در مورد منشأ و مبدا حرارت خورشید به عمل آورد و ادعا کرد زمین سنی در حدود 20 الی 40 میلیون سال دارد.در اوایل قرن بیستم ، «رادرفورد» (Ruther Ford) و «هولمز» (Holmes) در انگلیس و «بولتوود» (Boltwood) در آمریکا دریافتند که تجزیه عناصر ناپایدار جهت تولید ایزوتوپهای رادیوژنیک میتوانند برای تعیین سن کانیها و سنگهای پوسته کره زمین مورد استفاده قرار گیرند. ولی روشها و تکنیکهای تحلیلی در آن زمان آنقدر دقیق نبود که بتواند مقدار ایزوتوپهای رادیوژنیک موجود در سنگها را تعیین نماید. در نتیجه منحصرا بعد از سال 1950 که اسپکترومتر (Spectrometer) اختراع گردید، تعیین سن سنگها به طریق ایزوتوپی معمول گردید از این مقاله سعی میشود تا روشهایی را که از ابتدا برای برآورد عمر زمین مورد استفاده قرار گرفته، مورد بحث قرار دهیم و در نهایت به روشی که امروزه استفاده میشود و دقیقتر است، اشاره کنیم.
تخمین عمر زمین بر اساس شوری آب اقیانوسها
در سال 1715 «ادموند هالی» (Edmond Halley) ، منجم انگلیسی ، این مطلب را پیش کشید که سن زمین را میتوان از روی مقدار شوری آب اقیانوسها محاسبه کرد. عملا نقشه این بود که مقدار شوری آب دریاها را با دقت تمام محاسبه و سپس عمل را ده سال بعد تکرار کنند، با محاسبه مقدار ازدیاد شوری آب در هر ده سال میتوان زمان لازم برای تحصیل شوری آب فعلی را از آبهای شیرین اولیه بدست آورد. اگر هم چنین آزمایشی انجام شده باشد، هیچ ازدیادی در شوری آب اقیانوسها دیده نشد.در اواخر قرن نوزدهم بعضی محققان با تجدید نظر در روش فوق و با تجزیه شیمیایی آب رودخانهها ، مقدار سدیم اضافه شده به دریاها در هر سال توسط رودخانههای دنیا را محاسبه کردند. با دانستن حجم تقریبی آب اقیانوسهای امروزی و فرض اینکه آب اقیانوسهای اولیه شیرین بوده است و میزان ازدیاد سدیم توسط رودخانههای امروزی میانگینی برای تمام زمان زمین شناسی است، آنها زمان لازم برای تحصیل غلظت سدیم و شوری امروزی را محاسبه کردند. سرانجام نتیجهگیری کردند که از روز اولی که آب برای نخستین بار بر روی سطح زمین متراکم شد، 90 میلیون سال میگذرد. امروزه ما میدانیم که تخمین هالی از سن اقیانوسهای زمین به مراتب کمتر سن واقعی آنهاست. دلیل عمده آن هم این است که او تعویض سدیمی را که میان آب دریا و سنگهای پوسته کره زمینی صورت میگیرد، بسیار ناچیز میپنداشت.
تخمین عمر زمین بر اساس میزان رسوبگذاری
هر که سنگهای رسوبی را مطالعه کرده باشد، میداند که طبقهای ضخیم از ماسه سنگ میتواند در عرض یک روز تهنشین شود یا لایه نازک گل رسی که روی آن قرار میگیرد، ممکن است برای تهنشین شدن به 100 سال زمان نیاز داشته باشد و سطح طبقه بندی میان آنها ممکن است نماینده مدت زمانی بیش از مجموع آنها باشد. برای ضخامت معینی از طبقات رسوبی میانگینی برای میزان رسوبگذاری وجود دارد. اگر تغییرات مهمی در شرایط محیط رسوبی رخ ندهد و فرسایش نیز در امر رسوبگذاری وقفه ایجاد نکند، ضخامت طبقات کم و بیش متناسب با زمان سپری شده خواهد بود.زمین شناسان اواخر قرن نوزدهم تصور میکردند که میتوانند در صورت تخمین میزان تهنشست در محیطهای رسوبی امروزی ، زمان مشخص شده توسط واحدهای سنگهای قدیمی مشابه را نیز معین کنند. آنها همچنین تصور میکردند که در صورت تعیین ضخامت کل طبقات رسوب کرده در گذشته ، خواهند توانست کل زمان زمین شناسی طی شده را تخمین بزنند.
تخمین عمر زمین بر اساس سرد شدن کره زمین
در بسیاری مناطق درجه حرارت معادن عمیق ازدیاد محسوس و یکنواختی را بر حسب ازدیاد عمق نشان میدهد. این افزایش حرارت نشان میدهد که دما از درون گرم زمین به طرف قسمت سرد خارجی آن جریان دارد و از پوسته زمین متصاعد میشود. این اتلاف گرما قابل اندازه گیری است و منطق « کلوین » (Kelvin) استدلال میکرد که اگر زمین با از دست دادن حرارت ، تدریجا در حال خنک شدن است، پس در زمان گذشته میبایست گرمتر بوده باشد. کلوین این پدیده را به صورت اتلاف حرارت از یک حالت مذاب اولیه در نظر گرفته بود و با مطالعه میزان جریان حرارت امروزی نشان داد که از نظر زمان زمین شناسی ، مسلما مدت زیادی از زمانی که زمین در حالت مذاب بوده، نگذشته است.این زمان ظاهری تبلور پوسته جامد زمین ، حداکثر قدرت ممکن را برای حیات ، آنگونه که ما میشناسیم، مشخص کرد. عدم دسترسی به جزئیات مربوط به نقطه ذوب سنگها و هدایت گرما تحت شرایط حرارت و فشار زیاد ، مانع ارزیابی دقیق زمان تبلور میشد، لکن مدت تعیین شده بسیار کم بود. بر این اساس زمانی که کلوین بدست آورده بود، 100 میلیون سال بود.
مواد رادیواکتیو
بعضی از مواد معدنی دارای خاصیت رادیواکتیو هستند، بدین معنی که از خود سه نوع اشعه خارج میسازند. اشعه خارج شده یا دارای بار الکتریکی مثبت است، که در این صورت به نام پرتو آلفا خوانده میشود و یا دارای بار اکتریکی منفی است که اشعه بتا خوانده میشود. نوع سوم اشعه که نزدیک به اشعه ایکس است، از نظر الکتریکی خنثی است و به نام اشعه گاما خوانده میشود. در اثر صدور این ذرات ، به مرور جسم به مواد دیگر تبدیل میشود.مدت زمانی را که جهت نصف شدن اتمهای اولیه لازم است، به نام زمان نیم عمر میخوانند. زمان نیم عمر اجسام مختلف ، متفاوت است و از چند ثانیه تا چند میلیارد سال تغییر میکند. سنگهای تشکیل دهنده زمین معمولا حاوی یک یا چند ماده رادیواکتیو نظیر اورانیوم ، رادیوم ، توریوم و پتاسیم و... هستند. با در دست داشتن سرعت تجزیه و اندازه گیری مقدار اولیه و ماده تبدیل شده موجود در نمونه ، میتوان زمانی را که از تجزیه نمونه میگذرد، بدست آورد و بر اساس همین روش است که سن زمین تعیین شده است.
تخمین سن زمین بر اساس سنگهای آسمانی
قسمت اعظم و در ضمن قدیمیترین بخش تاریخ زمین شناسی را بخش پرکامبرین تشکیل میدهد که معمولا از نظر سنگ شناسی مشخص است و میتوان سنگهای متعلق به آن را را تشخیص داد. آزمایشات مختلف بر روی سنگهای این بخش ، اعداد متفاوتی را بدست داده که کمترین آنها 600 میلیون سال و بیشترین آنها 3.5 میلیارد سال است. اگر تصور کنیم که پرکامبرین از 3.5 میلیارد سال پیش شروع شده ، زمان تشکیل زمین مسلما از این عدد بیشتر است و بنابراین برای تعیین سن زمین از عوامل دیگر نیز بایستی کمک گرفت.یکی از این عوامل ، سنگهای آسمانی است. از آنجا که مطابق تمام نظریات موجود ، تشکیل زمین و سایر سیارات منظومه شمسی همزمان بوده است، با تعیین سن این سنگها میتوان سن واقعی زمین را بدست آورد. حداکثر سنی که تا به حال برای سنگهای آسمانی بدست آمده 4،6 میلیارد سال بوده است. یکی دیگر از عواملی که به تعیین سن زمین کمک میکند، نمونههایی است که از ماه گرفته شده و بر اساس تجزیه نمونههای مذبور عددی نظیر عدد فوق برای آنها حاصل شده است. بدین ترتیب میتوان عدد 4،6 میلیارد سال را برای سن زمین در نظر گرفت.
نابودی زمین
مقدمه
عواملی وجود دارند که ممکن است در آینده باعث نابودی و یا تغییر در شرایط اقلیمی و از بین رفتن حیات در کره زمین شوند. بعضی از این عوامل که زائیده دست بشر است تا گذشتههای خیلی نزدیک اهمیت چندانی نداشت ولی امروزه نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد ، مثلا قطعه درختان جنگلی و افزایش دیاکسید کربن اتمسفر و سوراخ شدن لایه ازن. عوامل دیگری نیز وجود دارند که آدمی نمیتواند آنها را کنترل کند و این عوامل طبیعی ممکن است که در آینده باعث نابودی کره زمین شوند. در این مقاله سعی میشود تا حدودی به شرح این عوامل بپردازد.شکار بی رویه حیوانات ممکن است که باعث نابودی آنها شود مثلا شکار ماموتها توسط انسان با از بین رفتن نسل این حیوان شده است و امروزه فقط اجساد باقیمانده این جانور عظیم الجثه را در میان یخهای سیبری میتوان پیدا کرد. از میان دیگر قربانیها به پرنده قطبی اوک (Auk) باید اشاره کرد که طی 150 سال اخیر شکار گردیده و کلا نابود شده است و روند شکار پارهای جانوران دیگر نیز بسیار خطرناک و هشدار دهنده است. قطعه درختان جنگلی ، پاکسازی بیشه را رها و گسترش کشتزارها و توسعه روز افزون شهرها را نیز باید از جمله عوامل دانش و گریزاندن جانوران از دادگاه خویش به شمار آورد.
آلودگی محیط زیست
مساله آلودگی محیط نیز بسیار جدی و سه طور فزآیندهای خطرناک و هشدار دهنده است. مقدار دیاکسید کربن موجود در جو زمین هماهنگ با پیشرفت صنایع به شدت رو به فزونی است و ارائه آن زیانهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. بیشتر افزایش دیاکسید کربن در جو ناهید موجب گردیده تا دمای سطحی سیاره مزبور به حدود 540 درجه سانتی گراد بالا رود و ان را به جهنمی سوزان مبدل سازد. پارههای فعالیتهای صنعتی نوین موجب میگردد که میزان دیاکسید کربن کره مسکونی ما نیز فزونی یابد و دگرگونی خطرناکی را در اقلیم زمین باعث گردد. کشور آمریکا بزرگترین کشور آلوده کننده زمین میباشد که به تنهایی در حدود 40 در صد از دیاکسید کربنی که وارد جو زمین میشود را تولید میکند.
جنگ اتمی
تهدید کنندهترین خطرات ، احتمال وقوع جنگ جهانی و کاربرد سلاحهای اتمی است. تاثیر جنگ افزارهای اتمی و عدم کنترل صحیح مواد رادیواکتیو نه تنها به نابودی انسان و دیگر موجودات کنونی زمین میانجامد بلکه امکان تجدید حیات از سیاره خاکی را نیز برای همیشه از بین خواهد برد.
تاثیر خورشید
به جز موارد قبلی که زائیده دست انسان است، رویدادهای دیگری نیز وجود دارد که از توان کنترل آدمی به دور است. حیات زمین کاملا به خورشید وابسته است و هر گونه تغییری درباره آن ولو خیلی ناچیز هم که باشد به ضایعات مرگباری مبدل میگردد و اثرات ، مطلوبی به جای میگذارد. آب و هوای زمین طی عصر یخبندان کوچک یعنی حدود قرن هفدهم میلادی بطور کاملا محسوس سردتر از امروزه بوده است. بین سالهای 1850 تا 1940 دوره نسبتا گرمی جایگزین آن گردید، اما این که دوره سرد احتمالا یخبندان بعدی کی آغاز خواهد شد، معلوم نیست و هیچگونه شواهدی دال بر این که شرایط معتدل کنونی تا چه زمان به درازا خواهد کشید در دست نداریم.گذشتهها نشان داده که دورههای میان دو یخبندان گاه به بیش از ده هزار سال به درازا کشیده است ولی در هر صورت مسلم این است که دوره یخبندان دیگری در پیش خواهیم داشت. بدون تردید انسان با اتکا به نیروی تفکر و اندیشه که از ویژگیهای او به شمار میآید از این مهلکه جان سالم به در خواهد برد، ولی در عین حال باید گفت که این مبارزه به قیمت کاهش جمعیت جهان تمام خواهد شد.
برخورد سنگهای آسمانی
خطر ناشی از برخورد سنگهای آسمانی با زمین را نیز نباید از قطر دور داشت گرچه تصادف سنگهای آسمانی به نابودی زمین نخواهد انجامید ، اما دگرگونیهایی را در شرایط اقلیمی زمین موجب خواهد شد، سرنوشت دایناسورها میتواند گواهی بر این ادعا باشد. گفته میشود که دایناسورها در اثر برخورد سنگ آسمانی بسیار عظیمی منقرض شدهاند. سنگهای آسمانی که به زمین برخورد میکنند در بدو پیدایش زمین بسیار زیاد بوده است و رفته رفته از تعداد آنها و نیز اندازه آنها کاسته شده است. همچنین این سنگها وقتی به جو زمین برخورد میکنند در اثر اصطکاک سوخته میشوند و اندازه آنها بسیار کوچک میشود و حتی ممکن است به صورت گرد و غبار در آیند و به زمین نرسند.
واژگونی قطبهای مغناطیسی زمین
واژگونی قطبهای مغناطیسی زمین نیز ضایعه ساز خطرناکی به شمار میآید. این دگرگونی در زمانی آغاز خواهد شد که اثرات فعلی میدان مغناطیسی زمین متوقف شود در خاصیت مگنتوسفر (Magnetosphere) که نقش سیر محافظ زمین را به عهده دارد زایل شود و راه را بر روی پرتوهای کیهانی بگشاید و صحنه حیات بخش زمین را میدان تاخت و تاز اشعه مرگبار کیهانی قرار دهد. دانشمندان اثبات کردهاند که هسته داخلی زمین که جامد است در حال بزرگ شدن است یعنی به اندازه آن افزوده میشود و از اندازه هسته خارجی مایع کاسته میشود. در اثر بزرگ شدن هسته جامد زمانی میرسد که دیگر هسته مایعی وجود نخواهد داشت و در این هنگام مغناطیس زمین بکلی از بین خواهد رفت. زیرا همانگونه که میدانیم هسته خارجی و داخلی به عنوان یک دینام عمل میکنند و باعث ایجاد میدان مغناطیسی زمین میشوند.
وقتی که خورشید بمیرد ...
در قانون طبیعت عمر ابدی مفهومی ندارد و طبیعتا برای خورشید هم استثنا قائل نخواهد شد. هیدروژن کره گرم و حیاتبخش خورشید نیز سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و دگرگونیهایی در ساختار آن پدید خواهد آمد. توده مرکزی آن جمع و گداخته میگردد و تودههای سطحی باد کرده و متورم و سرد میشود و خورشید ما را به ستاره سرخ عظیمی مبدل میسازد.این فعل انفعالات بازده حرارتی خورشید را برای مدتی لااقل صد بار بیشتر از بازده حرارتی امروزی بالا خواهد برد و حتی اگر کره زمین جان سالم به در برد، خصیصه حیاتی آن برای ابد از میان خواهد رفت. طی این تحولات اقیانوسها به جوش آمده و آب آنها تبخیر خواهد شد. جو آن که نسبت به وضع فعلی به شدت دگرگون گردیده است پراکنده میگردد و دنیای پرتلاش و امیدوار کننده انسان را به دیار خاموشان مبدل میسازد.
پایان عمر زمین چه زمانی است؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آیش بندی و تناوب زمین
کاشت مکرر یک محصول در یک قطعه زمین و کاشت مداوم زمین باعث تراکم عوامل نامساعد شده و ادامه زراعت را در آن زمین غیر ممکن می سازد. اگر یک کشاورز، تنها یک محصول در مزرعه خود بکارد یا در یک قطعه زمین همیشه فقط یک نوع محصول تولید کند، نه تنها از کار و سرمایه خود حداکثر بازده را نخواهد داشت بلکه با مسائلی از قبیل نقصان تدریجی محصول، توسعه بیماریها و آفات، گسترس علفهای هرزو نقصان باروری خاک، نوسانات قیمت محصول در بازار و عوامل نامساعد محیطی روبرو خواهد گردید که در مدت کوتاهی مجموعه این عوامل موجب ورشکستگی او خواهد شد و برای دوری از این مشکلات بایستی تولید دو یا چند محصول را مورد توجه قرار داده و برای زراعت خود برنامه مدون داشته باشد.
تعاریف
آیش بندی Fallowing : عبارت است از تقسیم زمین به قطعات حتی الامکان مساوی برای کشت محصولات مورد نظر.
آیشFallow : عبارت است از ناکاشت گذاشتن زمین برای یک یا چند سال به خاطر کمبود امکانات یا آب ویا برای تقویت زمین.
تناوبRotation :عبارت است از تسلسل کاشت گیاهان مختلف در یک قطعه زمین بر طبق نظم و ترتیب معین طی سالهای مختلف که به آن گراش زراعی نیز می گویند.
دوره تناوب Rotation Period : عبارت است از زمان بین دو عبور یک کشت در هر قطعه از زمین که به آن طول یک تناوب نیز گفته می شود.یعنی تعداد کل سالهایی که در طول آن محصولات معین زمانی را اشغال می کنند و میتوان مجددا“ آن را شروع نمود.
آیش بندیFallowing
پس از مطالعه دقیق عوامل طبیعی و عوامل اقتصادی و مطالعه گیاهان مختلفی که کشت آنها در مزرعه مورد نظر امکان پذیر است، بالاخره گیاهانی را که باید کشت شوند انتخاب و سطح کشت هر یک از آنها را معلوم می نمایند، سپس قطعات مختلف مزرعه را بسته به نوع گیاهانی که عملیات کشاورزی مشابه دارند و موقع کشت آنها یک فصل است قسمت بندی می کنند و در هر قسمت زراعت های مشابه را می کارند، این عمل را آیش بندی (Fallowing) گویند.مثلا“ قسمتی از اراضی را برای کشت غلات پاییزه از قبیل گندم و جو که عملیات زراعی و فصل کشت مشابه دارند و قسمت دیگر را برای کشت گیاهان صیفی از قبیل چغندر قند و پنبه که فصل کشت آنها در بهاره و عملیات کشت و تهیه زمین آنها نیز مشابه است، اختصاص می دهند و ممکن است قسمتی از زمین را هم بدون کاشت بگذارند و چیزی در آن نکارند و این تقسیم اراضی را به شتوی کاری، صیفی کاری و نکاشت گذاردن را آیش بندی سه قسمتی می نامند.
حال اگر علاوه بر این سه قسمت،قسمتی نیزیونجه یا شبدرکاری نمایند، آیش بندی چهار قسمتی خواهد بود. بنابراین آیش بندی عبارت است از قسمت بندی اراضی به قطعاتی که از لحاظ عملیات کشاورزی و فصل کشت گیاهانی که در آن می کارند مشابه باشند.
آیش Fallow
زمینی را آیش می گویند که برای یک یا چند فصل زراعی کشت نگردد.آیش یکی از روشهای متداول در تمام مناطق نیمه خشک جهان است و در ایران نیز به مقدار وسیعی معمول می باشد.در مناطقی که رابطه نزولات آسمانی و تبخیر و تعرق طوری است که باران کافی برای تولید همه ساله محصول وجود ندارد، آیش ضروری است. با اینکه آیش گذاردن زمین باعث افزایش هزینه واحد زراعی می گردد ولی در بیشتر موارد این افزایش هزینه با اضافه عملکرد جبران میگردد.
اهداف آیش
بهبود حاصل خیزی خاک.
ذخیره رطوبت در خاک.
کنترل علفهای هرز.
کنترل فرسایش خاک.
کنترل آفات و بیماریها.
به دست آوردن فرصت لازم برای تهیه زمین. (منبع 4 )
هدف از آیش تابستانه
سیستمی از مدیریت رطوبت که به طور گسترده ای در مناطق نیمه خشک دنیا استفاده میشود شامل آیش تابستانه است. آیش تابستانه باعث می شود تولید محصولات زراعی به مناطق خشک دنیا هم توسعه یابد. هدف از آن ذخیره رطوبت خاک به منظور جبران بارندگی سالانه است که به زحمت برای کاشت سودمند محصولات بر اساس سالانه کافی است.
عملیات سنتی آیش تابستانه شامل آیش زمین بدون کشت برای تمام فصل رویشی است ولی چنانچه نیاز باشد خاک کولتیواتور زده میشود یا با علف کش برای ممانعت از رشد علفهای هرز و تعرق آنها سمپاشی می شوند. بدین ترتیب مدت زمانی که ذخایر آب و خاک برای محصول بعدی مجدداً جبران می شود، افزایش می یابد.
کارائی حفاظت آب در آیش تابستانه
آیش تابستانه را نمی توان به عنوان یک روش کارآمد برای حفاظت آب در نظر گرفت زیرا حدود 50% بارندگی تابستانه بر روی خاک بدون پوشش از طریق تبخیر و حدود 30 تا 35% از طریق نفوذ عمقی به پایینتر از منطقه ریشه دهی گیاه زراعی تلف می شود و فقط 15 تا 25% در بخش دو متری خاک برای استفاده بوسیله گیاه زراعی بعدی باقی می ماند.
درصد واقعی بارندگی ذخیره شده به تیپ خاک، مقدار بارندگی و سرعت تبخیر بستگی دارد، به طوری که دنی (1982) اظهار داشته کارایی آن از 3 تا 24% فرق دارد.آیش تابستانه به طور وسیعی در تولید ارقام زمستانه و بهاره استفاده می شود. در جنوب دشتهای وسیع ایالات متحده گندم زمستانه به صورت متناوب با آیش تابستانه زمانی عملی است که کل بارندگی سالانه کمتر از 55 تا 60 سانتی متر باشد. در مرکز دشتهای وسیع گندم بهاره در تناوب جایگزین گندم زمستانه می شود، زیرا مرگ تابستانه گیاهان زراعی مشکل آفرین است و آیش تابستانه در بارندگی سالانه 45 تا 50 سانتی متر به کار می رود و در شمال دشتهای وسیع در 35 تا 40 سانتی متر، باران سالانه از آیش استفاده می شود. (منبع 5 )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
آزمایش زمین :
گاهی پس از پی کنی به طبقه ای از زمین محکم و سفت می رسند و پی سازی را شروع می کنند ولی پس از چندی ساختمان ترک بر می دارد . علت آن این است که زمین سفتی که به آن رسیده اند از طبقهُ نازکی بوده است و متوجه آن نشده اند ولی برای اطمینان در جاهای مختلف زمین می زنند تا از طبقات مختلف زمین آگاهی پیدا کنند و بعد شفته ریزی را شروع می کنند این عمل را در ساختمان گمانه زنی (سنداژ) می گویند . شکل ظاهری زمین نمی تواند بیان کننده مواد متشکله خاک در اعماق آن باشد. مهندس طراح قبل از هر چیز می باید زمین محل ساختمان را مورد آزمایش قرار دهد و از اجزا آن در لایه های مختلف مطلع گردد. تجزیه دانه بندی خاک از نظر اندازه و درشتی و تعیین نسبت وزنی آن ها با یک دگیر را تجزیه و تحلیل دانه بندی خاک گویند . ظروف نگهداری نمونه خاک دارای ابعاد 30x20x20 سانتی متر می باشد حفاری زمین باید تا رسیدن به خاک خوب ادامه یابد .بهترین روش نمونه برداری، برداشت نمونه از ابتدا تا انتهای چاه می باشد.زمین های لغزشی دارای قشر رسی در زیر خاک رویی می باشندکه پس از مرطوب شدن آن قشر رویی به حرکت در می آید.شناسایی زمین زیر ساختمان برای پی بردن به وجود حفره ها ، مسیر قنات ها ، چاه ها و مانند این ها ضروری است.استحکام خاک، به ویژه خاک هایی که مقدار بیشتری خاک رس دارند، بر اساس میزان آب تغییر کرده و کم می شود،و هم چنین با افزایش میزان آب، افزایش حجمی نیز در خاک رس رخ می دهد و خاک متورم می شود.این ازدیاد حجم می تواند حتا یک ساختمان را از روی زمین بلند کند به ویژه در مناطق خشک این اتفاق بیشتر رخ می دهد.
امتحان مقاومت زمین:
یک صفحه بتنی 20*20*20 یا 20*50*50 از بتن آرمه گرفته و روی آن به وسیلهُ گذاشتن تیرآهنها فشار وارد می آورند . وزن آهنها مشخص و سطح صفحه بتن هم مشخص است فقط یک خط کش به
صفحه بتنی وصل می کنند و به وسیله میلیمترهای روی آن میزان فرورفتگی زمین را از سطح آزاد مشخص و اندازه گیری می کنند ولی اگر بخواهند ساختمانهای بسیار بزرگ بسازند باید زمین را بهتر آزمایش کنند
نحوه پیاده کردن نقشه
منظور از پیاده کردن یک نقشه یعنی انتقال نقشه یک ساختمان از روی یک کاغذ بر روی زمین با ابعاد اصلی به طوریکه محل دقیق پی ها و ستونها و دیوارها و زیرزمین ها و و عرض پی ها روی زمین به خوبی مشخص باشد . همزمان با تعیین بر و کف باید قسمتهای مختلف نقشه ساختمان مخصوصا نقشه پی کنی کاملا مورد مطالعه قرار گیرد به گونه ای که در هیچ قسمت نقطه ابهامی باقی نماند . سپس اقدام به پیاده کردن نقشه میشود . باید سعی شود حتما موقع پیاده کردن نقشه از نقشه پی کنی استفاده شود . برای پیاده کردن نقشه های ساختمانهای مهم از دوربین های نقشه برداری استفاده می شود ولی برای پیاده کردن نقشه ساختمانهای معمولی و کوچک از متر و ریسمان کار استفاده می گردد . برای انجام این کار ابتدا باید محل کلی ساختمان را روی زمین مشخص نمود و بعد با کشیدن ریسمان کار در یکی از امتداد های تعیین شده و ریختن گچ یکی از خطوط اصلی ساختمان را تعیین مینماییم و سپس خط دیگر ساختمان را که معمولا عمود بر خط اول می باشد رسم می نماییم .پس از رسم خطوط فوق سایر خطوط را به صورت موازی با این دو خط رسم مینماییم . ممکن است برای عمود کردن خطوط از گونیای بنایی استفاده کرد . در این صورت دقت کار کمتر می باشد . در موقع پیاده کردن نقشه برای جلوگیری از جمع شدن خطاها بهتر است اندازه ها را همیشه از یک نقطه اصلی که آن را مبدا می خوانیم حساب نموده و روی زمین منتقل کنیم .بعد از اتمام کار پیاده کردن نقشه و قبل از اقدام به گود برداری یا پی کنی باید حتما مجددا اندازه های نقشه پیاده شده را کنترل نماییم تا بتوانیم تا آنجایی که امکان دارد از وقوع اشتباهات مجدد جلوگیری کنیم . برای اینکه مطمئن شویم زوایای به دست آمده اطاقها قائمه می باشد باید دو قطر هر اطاق را اندازه بگیریم . چنانچه مساوی بودند آن اطاق گونیا میباشد . به این کار اصطلاحا چپ و راست میگویند . البته چنانچه در این مرحله اطاقها در حدود 3 الی 4 سانتیمتر نا گونیا باشد اشکال ندارد . زیرا با توجه به اینکه پی ها همیشه قدری پهن تر از دیوارهای روی آن میباشند لذا در موقع چیدن دیوار میتوان نا گونیا ها را بر طرف نمود . بطور کلی همواره باید این نکته را در نظر داشت که پیاده کردن نقشه یکی از حساس ترین و مهم ترین قسمت اجرای یک طرح بوده و کوچکترین اشتباه در آن موجب خسارتهای فراوان میشود .
نحوه عملیات گود برداری
بعد از پیاده کردن نقشه و کنترل آن در صورت لزوم اقدام به گود برداری مینمایند . گود برداری برای آن قسمت از ساختمان انجام میشود که در طبقات پایین تر از کف طبیعی زمین ساخته می شوند همانند موتور خانه ها , انبارها , پارکینگ ها و ... .در موقع گود برداری چنانچه محل گود برداری بزرگ نباشد از وسایل معمولی مانند بیل و کلنگ و چرخ دستی استفاده میشود . برای این کار تا عمق معینی که پرتاب خاک با بیل به بیرون امکان پذیر است ( معمولا تا عمق 2 متری ) عمل گود برداری را انجام میدهند و برای ادامه کار پله ای ایجاد نموده و سپس خاک حاصله را از عمق پایین تر از پله را روی پله ایجاد شده ریخته و سپس از روی پله دوباره به خارج منتقل میکنند .برای گود برداری های بزرگتر استفاده از بیل و کلنگ مقرون به صرفه نبوده و بهتر است از وسایل مکانیکی نظیر لودر استفاده شود . در اینگونه موارد برای خارج کردن خاک از محل گود برداری و حمل آن به خارج از کارگاه از سطح شیبدار استفاده می کنند . به این صورت که در ضمن گود برداری سطح شیب داری در کنار گود برای عبور کامیون و غیره ایجاد می شود که بعد از اتمام کار این قسمت توسط کارگر برداشته میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زمین و نگاه تکنولوژیک
نویسنده: احمد رهدار
بحران محیط زیست که حاصل تسلط و تصرف علم و تکنولوژی غربی بر سرزمین و زندگی انسانهاست، از نگران کنندهترین محصولات توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی است. نویسنده معتقد است مشکلات و بحرانهایی که در طبیعت امروزی بوجود آمده است، معلول بهم خوردن همان رابطه انسان با خدا باشد، او همچنین در ادامه به عوارض و پیامدهای این بحرانها اشاره نموده است.
برخی غرب و الگوی توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی را فقط از جنبه آموزههای اخلاقی به نقد میکشند که البته نقدی بسزا و در خور است؛ زیرا مفاسد اخلاقی، امروزه بیش از هر زمان دیگر، غرب پیشرفته در زمینه مسائل اقتصادی را به سمت نابودی مطلق میبرد. اما آیا غرب و الگوی توسعه غربی فقط از این یک رهگذر با کاستی روبروست؟!
بحران محیط زیست که حاصل تسلط و تصرف علم و تکنولوژی غربی بر سرزمین و زندگی انسانهاست، از نگران کنندهترین محصولات توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی است.
در این مقاله به نظریاتی پرداخته شده است که میتوان درسهایی از آن برای خروج از این وضعیت آموخت.
غم نامه طبیعت؛
«امروز روز گرم، دم کرده و تیره است. البته با روزهای دیگر فرق چندانی ندارد. یک بار مادرم به من گفت آسمان آبی است، اما آدم فقط باید به چشمهای خودش اطمینان کند. من که همیشه آسمان را زرد یا سیاه دیدهام! من اصلا همین رنگها را دوست دارم. این دو رنگ بیش از سایر رنگها مناسب آسمان است. موزهها مملو از پرندههای خشک شده است. مردم میگویند روزی روزگاری این پرندهها پرواز میکردهاند اما من که باورم نمیشود، به نظرم آنها مفلوکتر از آنند که بتوانند در هوا پرواز کنند. شاید خیلی آهسته پر و بالی میزدهاند اینها که هواپیما نیستند. راستی خاصیت این موجودات چیست؟ هواپیما هدف معینی را بر میآورد، اما چه کسی به این موجودات احتیاج دارد؟ مادر بزرگم عاشق پرندهها بود، به من میگفت تو نمیدانی چه چهچهای میزدند! او گلها را هم دوست داشت، اما من از بوی بنزینخوشم می آید ،بوی خوش و تر و تازه بنزین. از اینها گذشته، بنزین فایده دارد حرکت زندگی با بنزین است». آنچه گذشت، انشایی بود که یک دختر مدرسهای از اهالی «ساوت همتون» انگلیس. انشاء وی اگر چه با زبانی ساده و کودکانه نوشته شده است، اما به نظر میآید به راحتی میتواند همه آنچه را که «بحرانهای زیست محیطی مدرینته» مینامیم، به تصویر کشد.
به راستی انسان قرن بیست و یکم، انسان حیرتزدهای است. و او طبیعت را - که خانه و ماوای اوست - در آستانه تحولات و تغییرات شگرف و عجیبی میبیند. پیش گوییهایی مراکز تحقیقاتی در مورد آینده مجهول و تاریک بشر مدرن زده امروز، بر این حیرانی میافزاید. نه میتواند نسبت به آینده خود و نسلهای پس از خود بیتفاوت باشد و نه میتواند که به وعدههای کهنه صاحبان صنعت مدرن اعتماد کند. این حیرانی فزاینده و بیدرمان، آرامش بشر مدرن زده امروز را از بین بین برده است. او دنیای خود را با اضطرابی بیسابقه میگذارند. او خود و از مخلوقات مصنوعیاش، سخت آزرده و ناراحت است. و متاسفانه با علم به اینکه آنچه رخ میدهد به ضرر اوست، ناچار است اعتراف کند که ما دیگر قادر نیستیم رویدادها را تحت کنترل درآوریم. این انسان، محیط زیست خود را به کلی از بین برده است و میداند که اهمیت محیط زیست به خاطر اهمیت انسان است، زیرا بقای انسان به وسیلهای بقای سایر گونههایی که محیط زیست دامن رشد آنها است، میباشد. انسان قرن بیست و یکم، گاه با خود میاندیشد که برای فراگیر به آسمانها و یا قعر دریاها فرار کند. اما لحظهای نگذشته که درمییابد، فضولات دنیای صنعتی آنجا را نیز غیر قابل اسکان کرده است. و بدتر اینکه ظاهرا این تنها کره زمین است که پیوند بین اجزای حیاتی و غیر حیاتی آن ممکن است. بیچاره! وقتی درمییابد که تمام راهها به رویش بسته شده است، با خشمی که سراسر وجودش را گرفته است، فریاد میزند، نفرین میکند و ... دیوانه میشود و بانگ برمیآورد که این تکنولوژی معاصر، با مکانیسم طبیعت ناسازگار است، چرا به خاطر حیات همه گونههای حیاتی روی زمین از آن دست نمیکشد؟ اما ظاهرا هیچ کاری نمیتوان کرد. زیرا برای بشریتی که به خاطر جریان تجدد و مدرن شدن، تمام توجه خود را به بیرون و خارج از وجود خویش معطوف داشته، چندان آسان نیست که ببیند خرابکاریای که بر روی طبیعت و محیط زیست انجام داده در واقع نوعی برون هشتگی بینوایی حالت درونی نفس انسانهایی است که اعمال خود آنها موجب چنین بحران زیست محیطی شده است. او، علت را در همه چیز بجز خودش میجوید! به همین علت، از همه چیز فرار میکند؛ حتی از طبیعت. در روزگار گذشته، انسان باید از چنگ طبیعت نجات داده میشد. امروزه این طبیعت است که در هر دو زمان جنگ و صلح باید از دست انسان نجات داده شود. در حقیقت، این طبیعت است که امروز از دست بشر مدرن زده فرار میکند.
انسان جدید هبوط کرده است و در این هبوط جدید، به قیمت کشف و به دست آوردن سرزمین خیالی جدیدی پر از غنایم آشکار، بهشت را از دست داده است. بشر برای کشف این زمین مملو از واقعیات که میتواند آنها را بنابر میل خویش مشاهده و دستکاری کند، بهشت جهانی نمادین و راز آلود و پر از معنا را از دست داده است. اما در این نقش جدید به مثابه «خدای روی زمین» که بشر دیگر جلوهای از نمونه اعلای آسمانی خویش نیست، انسان اگر نتواند چشم اندازی از آن بهشت گمشده را از نو کسب کند، در خطر شوم نابود شدن توسط همین زمینی که ظاهرا بر آن سلطه و حاکمیت کامل دارد میباشد.
وعدهها؛
وقتی عدهای اندک همه منابع زمین را در راستای منافع خود مورد تاراج قرار دهند، با زمینی روبرو خواهیم شد که دیگر نمیتواند اکثریت را از خود راضی کند. اما اگر اکثریت نباشد، اقلیت بر چه کسانی حکومت کنند؟ اینجاست که باید با هر ترفندی که شده مردم را امیدوار نگه داشت؛ با رفاه کاذب، با وعدههای کاذب، و با امید کاذب. برخی از وعدههایی که چپاولگران طبیعت برای اسکات بشر بغض زده قرن بیستم به بعد دادهاند، چنین است:
1- به برکت تکنولوژی برتر آینده، شادمانیهای عصر طلایی افسانهای بازخواهند گشت؛
به رغم شکست تکنولوژی جدید، برخی از وعدهها هنوز هم متکی به تکنولوژی برتر آینده هستند. صاحبان این دیدگاهها تلاش میکنند تا معضلات تکنولوژی را به تکنولوژی بر طرف کنند. اینها معتقدند تکنولوژی تصفیه مواد سمی به درجهای از پیشرفت رسیده که میتواند گازهای غیر قابل رؤیت در هوا و آبهای مصرف شده صنایع را از هوای شفاف قله کوهستانها و از آب و رودخانه و دریاچه شفافتر و زلالتر کند. م. بر تلو(1) - شیمی دان فرانسوی - یک قرن پیش، چنین پیشبینی کرد: در سال 2000 نه چوپانی خواهد بود و نه کشاورزی، بلکه شیمیدانان به جای آنها غذا تولید میکنند. پس از اینکه انرژی ارزانی فراهم بیاید غذاهای ترکیبی مثلا فراهم شده از کربن، از هیدروژن (استخراج شده از آب)، از ازت و اکسیژن (استخراج شده از هوا) در دسترس همگان خواهد بود. آنگاه که زمین برای کشت محصولات کشاورزی استفاده نشود، یک بار دیگر پوشیده از گیاهان، گل و جنگلها خواهد شد و همچون باغ پهناوری خواهد بود که با آبهای زیرزمینی آبیاری میشود. مردم در نعمت و فراوانی خواهند زیست و شادمانیهای عصرهای طلایی افسانهای را بار دیگر تجربه خواهند کرد.
اما حقیقت این است که بشر قرن مدرن، سال 2000 را در حالی سپری کرد که از جنگلهای انبوه کره زمین هیچ اثری نبود و آنچه هم باقی مانده بود، یا در حال سوختن بود و یا در حال قطع شدن! بشر قرن بیستم و یکم نه تنها «شادمانی ها عصرهای طلایی افسانهای» را تجربه نکرده، بلکه تحقق نیافتن وعدههای پیشین، کولهبار غمش را سنگینتر کرد و او را به آینده راه، مشکوکتر.
2- طبیعت خود پالا خواهد شد؛
عدهای دیگر، نه به تکنولوژی، که به خود طبیعت امیدوارند. آنان معتقدند که پس ماندههای صنعتی آن طور که شایع است وحشتآور نیست؛ زیرا طبیعت زنده به ابزارهای تدافعی مجهز است. برای نمونه از قدرت خود پالایی (2) طبیعت نام میبرند. مواد آلی موجود در رودخانه ناشی از گیاهانی است که در اطراف رودخانه میرویند. مازادها و فاضلابهای محلی که به رودخانه میریزد خوراک مناسبی برای تغذیه انواع باکتریهاست. از اکسایش مواد آلی، نمک بیزیان و محلول در آب به جای میماند. باکتریها خود خوراک نمرویان میشوند و ماهیها از نمرویان تغذیه میکنند و انسان ماهیها را صید میکند. آب رودخانهها سرشار از نمکهای معدنی است. گیاهان تک یاخته آبی بزرگترین مصرفکنندگان نمکهای محلول در آبها هستند.
صاحبان این دیدگاه نیز از این نکته غفلت کردهاند که طبیعت محدود است و حدود و ثغور آن را نمیشود به طور نامحدود به عقب راند. انسان نمیتواند به سادگی و به طور بیوقفه به فتح و سلطه خویش برطبیعت ادامه دهد، بیآنکه متوقع باشد که طبیعت نیز برای برقراری مجدد تعادل و توازنی که توسط بشر به هم زده شده، عکسالعمل نشان دهد. اشکال کار؛ حکمای الهی، کمال انسان را در تنظیم صحیح چهار رابطه ذیل بیان کردهاند: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با انسان و رابطه انسان با طبیعت. آنان معتقدند که به هر میزان که این روابط چهارگانه تنظیم شود، انسان به کمال خود بیشتر نزدیک میشود. آنها همچنین معتقدند که در میان این روابط چهارگانه آنچه مهمتر از بقیه میباشد، همان رابطه نخست، یعنی رابطه انسان با خداست که اگر تنظیم شود، تا حد زیادی روابط سه گانه دیگر نیز تنظیم خواهد شد و اگر بهم بخورد، تا حد زیادی روابط سه گانه را بهم خواهد زد. به نظر میرسد مشکلات و بحرانهایی که در طبیعت امروزی به وجود آمده است، معلول بهم خوردن همان رابطه انسان با خدا باشد. این علت مهم، از زوایایی مختلف توسط برخی از مدافعان محیط زیست به همراه برخی عوارض و پیامدهای آن مطرح شده است. که ذیلا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) تغییر نسبت انسان در نظام هستی؛
به خاطر کلیت و محوریت انسان حقیقی، وی تقریبا دارای نقش الهی نگهبانی بر جهان طبیعت است. هنگامی که این نقش مورد فراموشی و یا سوء استفاده قرار گیرد که طبیعت بالمال به وی نشان دهد که در واقع چه کسی فاتح و چه کسی مغلوب است. در هنگام طغیان علیه معنویت الهی، انسان حتی وقتی به سوی طبیعت رو میکند، محدودیتهای خویش را با خود حمل مینماید. این محدودیتهای خویش را به خود حمل مینماید. این محدودیتها پیام معنوی طبیعت را برای وی پوشیده میدارند و در نتیجه انسان هیچ سودی از آن به دست نمیآورد. درست با استفاده از همین طریقه است که شهروند شهرنشین شده و مدرن امروزی در جستجو طبیعت بکر، همان اجزا و عناصری را با خود همراه میبرد که موجب تخریب طبیعت میشود. یکی از دلایل اینکه چرا انسان متجددی که به پیشرفت و تکامل اعتقاد دارد در مواجه خویش با طبیعت دچار بحرانی جدی شده است،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اولین بار که برگها بیرون آمدند، زمین کشت باید با انواع مواد مغذی عنی شود، که این عمل از طریق کود شیمیایی EC 2.0 صورت می گیرد و به تدریج غلظت و تراکم آن تا 3 bs/m هم افزایش می یابد. زمین کشت در این مرحله نباید زیاد آبیاری شود زیرا که زیادی آب در ناحیه ریشه دما و املاح مغذذی را کاهش می دهد که این 2 عامل خود نیز باعث کاهش رشد ریشه می شود. بیش از حد خنک نگه داشتن زمین هم نیز منجر به کاهش رشد خواهد شد و رشد برگ ها را کاهش می دهد و افزایش میزان EC می شود که یکی پس از دیگری باعث از بین رفتن بقاء نهال و جوانه ها شود.
بعد از نشاء زدن
میزان دسترسی به آب
سیستم آبیاری گلخانه ای باید قادر باشد حداقل در روز 2m /1h را فراهم آورد. یک محصول گوجه فرنگی 2 تا 3 I از اب را در هر گیاه در هر روز بکار می برد. و این در حالی است که سطح نور در بالاترین حد خودش است. (OMAFRA 2003 ) تصویر 2-6 یک راه کاربرد آب را برای گیاهان گلخانه ای نشان می دهد که در اُنتاریو و کانادا به کار گرفته شده و در حدود 2m/I 1000 برای فراوری محصول در طول 1 سال به کار برده شده است . گیاه اکثر آب را در تراوش (90٪) به کار می برد و تنها 10٪ آن را برای رشد به کار می برد. اگر چه این نمایانگر حجم زیادی از آب است ، بازده استفاده آب در گلخانه ها بیشتر از زمین کشت محصول است. برای تولید 1 کیلوگرم گوجه فرنگی تازه 60 I از آب آبیاری در زمین های اسرائیل 40I در خانه های پلاستیکی غیر گرمایشی اسپانیا، 30I در خانه های شیشه ای غیر حرارتی در اسرائیل ، 22I در خانه های شیشه ای ، با دمای کنترل شده در هلند و تنها 15I از آن وقتی آب زهکشی در آن خانه های شیشه ای دوباره استفاده شود نیاز است.
تصویر 2-6 جدول نحوة کاربرد آب برای گیاهان (OMAFRA 2003 )
آبیاری براساس اشعة خورشیدی
میازن تراوش به اشعه بستگی دارد کابود فشار بخار (VPD) و دیگر شرایط در گلخانه مثل جریان هوا و موقعیت گرمایشی ساقه توصیر 3-6 رابطة نزدیک بین تراوش در محصول گوجه فرنگی در هلند و الگوهای تابشی فصلی را در یک روز را نشان می دهد ، که تغییر در تراوش به صورت تنگاتنگ منجر به تغییرات اشعة خارجی می شود ( تصویر 4-6)
وقتی تابش بالاتر است، دمای برگ ها افزایش می یابد که یکی پس از دیگری VPD و تراوش را افزایش می دهد. (تصویر 5-6) . به خاطر این رابطة نزدیک در بین اشعة خورشیدی وارد شده و آب تلف شده طی تراوش ، آبیاری مکانیزه در گلخانه های تجاری معمولاً بر مبنای میزان اشعة خورشیدی است. اگر چه فاکتورهایی مثل دمای هوا ، میزان رشد محصول، جمعیت گیاهان و رشد آنها نیز ممکن است در نظر گرفته شود. در سیستم پشم کوهی ، ml 100 از آب طی هر دورة چرخه فراهم می شودة اما مقدار فراهم شده طوری تنظیم شده باشد که مطابق میزان نور دریافتی در یک ساعت خاص از روز باشد. آبیاری صبحگاهی اغلب بعد از 200 – 650 j شروع می شود. که روی هم انباشته شده باشند. مطابق یک حساب سرانگشتی از میزان آبیاری 3 بار با سطوح مختلف تابشی در روز است . به عنوان مثال، برای 1000j 3000 ml/m2 باید فراهم شود. در تابش های بالاتر (J2000 > ) هر چه نسبت تابش بیشتر باشد میزان آبیاری هم بیشتر است.
تصویر 3-6 تراوش یک نوع محصول گوجه فرنگی به صورت گلخانه ای در طول یکسال در هلند و اهمیت اشعة خورشیدی و گرمایشی در تراوش را نشان می دهد.