لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سازه های موثر بر بروز رفتارهای فحلی در گاو
مقدمه:
بی حرکت ایستادن و اجازه سواری دادن به گاو نر و یا یک گاو دیگر، اصلی ترین و مطمئن ترین نشانه فحلی، و بهترین شاخص است که نشان می دهد ماده گاو یا تلیسه، در گامه پیش از تخمک ریزی قرار دارد و آماده پذیرش جنسی است.شدت و طول دوره بروز رفتارهای فحلی در خلال چرخه فحلی، بین گاوهای مختلف، بسیار متغییر است.تعداد جفتگیری موفقیت آمیز با گاو نر، می تواند تا 20 بار نیز برسد. "برهم کنش اجتماعی"، سازه های مدیریتی، نوع ساختمانهای نگهداری و امکانات آن ،محیط فیزیکی، تغذیه،سن، وضعیت فیزیولوژیکی ، سازه های ژنتیکی، و بود یا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهای فحلی تاثیر می گذارند. هدف این مقاله،بررسی جنبه های مهمتر این سازه ها ، بررفتارفحلی در گاواست.برهم کنش های اجتماعی
بر هم کنش های اجتماعی، از جمله "چیرگی اجتماعی"(Social dominance)چیره بودن بر دیگر افراد گله بر بروز رفتارهای فحلی، تاثیر می گذارند. در تلیسه هایی که به شکل گروهی نگهداری می شوند، برخی از تلیسه های فحل، سواری می گیرند. گاو های درشت جثه چیره، ممکن است از سواری گرفتن گاوهای زیردست(Subordinate)با جثه کوچک، جلوگیری کنند، هر چند که در برخی پژوهش ها، رابطه ای بین درجه اجتماعی(Social Rank) و بسامد سواری از نظر تعداد سواری داده شده و تعداد سواری گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم کنش های اجتماعی، بر زمان بندی بروز رفتار فحلی در گله و احتمالا بر ساز و کارهای فیزیولوژیک موثر بر فحلی، تاثیر می گذارند. در شرایطی که فحلی در گاوهای گله همزمان شده بود، درجه اجتماعی گاوهای چیره، اثر بسیار شدیدی بر طول دوره فحلی و نیز تعداد گاوهایی داشت که در هر زمان معین، فحل بودند. زمانی که اقدام به همزمان سازی فحلی در گله می شود، ماده گاوها، تمایل به تشکیل گروه هایی دارند که انها را "گروه فعال جنسی"(Sexuall Active Group)می نامند. جابجایی گاو ها در این گروه ها، اغلب بسیار زیاد است و اعضای گروه، پیوسته، تغییر می کنند. عملکرد جنسی گاوهای نری که پیش از جفتگیری با ماده گاو ، سواری گرفتن و یا سواری دادن دیگر گاوها را مشاهده کرده اند، افزایش می یابد. با همزمان کردن فحلی، تعداد گاوهایی که در تشکیل " گروه جنسی فعال " شرکت می کنند، افزایش می یابد. همزمان شدن فحلی ماده گاوها، به طور طبیعی نیز اتفاق می افتد و بین گاوهای جوان تر، شایع تر است. پدیده همزمان شدن فحلی در طبیعت نیز نشان می دهد، گاوهای فحل به گونه ای بر فحلی دیگر گاوهای فحل در گله، اثر می گذارند. متراکم شدن بروز فحلی، بین گاوهای اصطبل های جاور نیز رخ میدهد، به ویژه اگر امکان تماس حسی وجود داشته باشد. در گروه های جنسی فعال، ماده گاوها، گاوهای ماده ویژه ای را به عنوان شریک جنسی،(Sexual partner) بر می گزینند و این تمایل، در گاوهای مسن تر بیشتر دیده می شود. ماده گاوها ، جذابیت جنسی کمتری برای دیگر گاوهای گروه دارند اما بندرت به سوی آنها می روند و یا در زمان فحلی تمایل به سواری گرفتن دارند. برخی گاوها، درست بر عکس این رفتار را نشان می دهند. سازه های مدیریتی
تشخیص فحلی، یکی از مهمترین نگرانی های گاوداریهایی است که علاقه مند به بکارگیری تلقیح مصنوعی هستند. دقت و کارایی مشاهدات مستقیم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندی دوره های مشاهده، بستگی دارد. برای افزایش کارآیی تشخیص فحلی، می توان از روش همزمان سازی فحلی، بهره گرفت. بسامد بروز فحلی و طول دوره فحلی، کاملا متغییر بوده است و از این نظر، بین گاوهایی که فحلی طبیعی داشتند و آنهایی که با پروستاگلاندین همزمان شده بودند، تفاوتی دیده نشده است. در گاوهای کوهان دار در مکزیک، طول میانگین دوره فحلی در حالت طبیعی و در گاوهای همزمان شده با پروستاگلاندین به ترتیب، 3/15 و 3/13 ساعت و در تلیسه ها 7/21 و 8/19 ساعت بود. کارایی تشخیص فحلی در روش PRID و ایمپلاتست پروژسترون تقریبا برابر با 70 درصد ولی برای روش پروستاگلاندین، 44 درصد بود. مطالعه گاوهای اروپایی نشان داده است که تراکم دام درواحد سطح موجب افزایش بسامد و برهم کنش های جنسی بین ماده گاوها می شود. گاوهایی که در اصطبل نگهداری می شوند نسبت به آنهایی که در مراتع هستند، در هر دوره فحلی، سواری بیشتری می دهند. در مرتع ، زمان بیشتری صرف چرا می شود و از این رو، زمان کمتری برای بروز برهمکنش های رفتاری وجود دارد. نوع مواد بستر نیز می تواند بر بسامد رفتاری فحلی اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثیر نامطلوبی بر بروز فحلی دارند. سواری گرفتن گاوهای فحل روی سطوح چوبی بیشتر از سطوحی است که با کاه پوشیده شده اند(به ویژه، برای گاوهای مسن تر) و برای سطوح سیمانی بیشتر از خاکی است.برخی پژوهشگران، نشان داده اند که سطوح بتونی، به میزان زیادی بسامد سواری دادن و طول دوره فحلی را نسبت به سطوح خاکی، کاهش می دهند.زمانی که مشکلات سم در گله شایع تر باشد، تفاوت بین سطوح بتونی و خاکی از نظر بسامد سواری، به مراتب بیشتر است. سروصدای بلند از دیگر سازه هایی است که فعالیت سواری دادن را کاهش می ده، به ویژه اگر صدا نا منظم و غیر عادی باشد. سقف های کوتاه ساختمان، عمق زیاد گل ولای، در انتظار زمان شیردوشی و تغذیه (شرطی است) بودن نیز بسامد سواری دادن را کاهش می دهند.سازه های محیطی
سازه های محیطی، بر فعالیت های جنسی و بازدهی تولید مثل گاو، تاثیر می گذارند. حتی "فاز ماه"(Lunar phase) می تواند بر فعالیت فحلی تاثیر داشته باشد. در اواخر پاییز و اوایل زمستان رفتار فحلی، در مقایسه با تابستان، کمتر، و چرخه های فحلی نا منظم و تعداد روزهای باز در ماه های زمستان بیشتر گزارش شده است. تداوم دمای محیطی بالا، موجب کوتاه شدن دوره فحلی و کاهش شدت فحلی در گاوهای شیری می شود. انتقال گاوهای اروپایی به نواحی نیمه گرمسیری و گرمسیری موجب کوتاه شدن طول دوره فحلی شد که ناشی از تاثیر تغییرات تغذیه ای، آب و هوا، و انگل ها بر تولید مثل است. در حالی که نزادهای کوهان دار، در ماههای گرم سال، رفتارهای فحلی بیشتری را نشان می دهند، در گاوهای اروپایی، هوای سرد(اگر زیاد شدید نباشد) تاثیر مهاری کمتری بر بروز فحلی دارد تا هوای گرم. در ماههای تابستان، طول دوره فحلی ماده گاوهای هولشتن(لا ضریب چاقی لاغری6/2)، در محیط کاملا خنک(16 ساعت) بیشتر از محیط نسبتا خنک(5/11 ساعت) بود. برخی گزارش ها حاکی از این هستند که فحلی، هنگام شفق و در ساعت های روشنایی، اغاز می شوود در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سازه های موثر بر بروز رفتارهای فحلی در گاو
مقدمه:
بی حرکت ایستادن و اجازه سواری دادن به گاو نر و یا یک گاو دیگر، اصلی ترین و مطمئن ترین نشانه فحلی، و بهترین شاخص است که نشان می دهد ماده گاو یا تلیسه، در گامه پیش از تخمک ریزی قرار دارد و آماده پذیرش جنسی است.شدت و طول دوره بروز رفتارهای فحلی در خلال چرخه فحلی، بین گاوهای مختلف، بسیار متغییر است.تعداد جفتگیری موفقیت آمیز با گاو نر، می تواند تا 20 بار نیز برسد. "برهم کنش اجتماعی"، سازه های مدیریتی، نوع ساختمانهای نگهداری و امکانات آن ،محیط فیزیکی، تغذیه،سن، وضعیت فیزیولوژیکی ، سازه های ژنتیکی، و بود یا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهای فحلی تاثیر می گذارند. هدف این مقاله،بررسی جنبه های مهمتر این سازه ها ، بررفتارفحلی در گاواست.برهم کنش های اجتماعی
بر هم کنش های اجتماعی، از جمله "چیرگی اجتماعی"(Social dominance)چیره بودن بر دیگر افراد گله بر بروز رفتارهای فحلی، تاثیر می گذارند. در تلیسه هایی که به شکل گروهی نگهداری می شوند، برخی از تلیسه های فحل، سواری می گیرند. گاو های درشت جثه چیره، ممکن است از سواری گرفتن گاوهای زیردست(Subordinate)با جثه کوچک، جلوگیری کنند، هر چند که در برخی پژوهش ها، رابطه ای بین درجه اجتماعی(Social Rank) و بسامد سواری از نظر تعداد سواری داده شده و تعداد سواری گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم کنش های اجتماعی، بر زمان بندی بروز رفتار فحلی در گله و احتمالا بر ساز و کارهای فیزیولوژیک موثر بر فحلی، تاثیر می گذارند. در شرایطی که فحلی در گاوهای گله همزمان شده بود، درجه اجتماعی گاوهای چیره، اثر بسیار شدیدی بر طول دوره فحلی و نیز تعداد گاوهایی داشت که در هر زمان معین، فحل بودند. زمانی که اقدام به همزمان سازی فحلی در گله می شود، ماده گاوها، تمایل به تشکیل گروه هایی دارند که انها را "گروه فعال جنسی"(Sexuall Active Group)می نامند. جابجایی گاو ها در این گروه ها، اغلب بسیار زیاد است و اعضای گروه، پیوسته، تغییر می کنند. عملکرد جنسی گاوهای نری که پیش از جفتگیری با ماده گاو ، سواری گرفتن و یا سواری دادن دیگر گاوها را مشاهده کرده اند، افزایش می یابد. با همزمان کردن فحلی، تعداد گاوهایی که در تشکیل " گروه جنسی فعال " شرکت می کنند، افزایش می یابد. همزمان شدن فحلی ماده گاوها، به طور طبیعی نیز اتفاق می افتد و بین گاوهای جوان تر، شایع تر است. پدیده همزمان شدن فحلی در طبیعت نیز نشان می دهد، گاوهای فحل به گونه ای بر فحلی دیگر گاوهای فحل در گله، اثر می گذارند. متراکم شدن بروز فحلی، بین گاوهای اصطبل های جاور نیز رخ میدهد، به ویژه اگر امکان تماس حسی وجود داشته باشد. در گروه های جنسی فعال، ماده گاوها، گاوهای ماده ویژه ای را به عنوان شریک جنسی،(Sexual partner) بر می گزینند و این تمایل، در گاوهای مسن تر بیشتر دیده می شود. ماده گاوها ، جذابیت جنسی کمتری برای دیگر گاوهای گروه دارند اما بندرت به سوی آنها می روند و یا در زمان فحلی تمایل به سواری گرفتن دارند. برخی گاوها، درست بر عکس این رفتار را نشان می دهند. سازه های مدیریتی
تشخیص فحلی، یکی از مهمترین نگرانی های گاوداریهایی است که علاقه مند به بکارگیری تلقیح مصنوعی هستند. دقت و کارایی مشاهدات مستقیم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندی دوره های مشاهده، بستگی دارد. برای افزایش کارآیی تشخیص فحلی، می توان از روش همزمان سازی فحلی، بهره گرفت. بسامد بروز فحلی و طول دوره فحلی، کاملا متغییر بوده است و از این نظر، بین گاوهایی که فحلی طبیعی داشتند و آنهایی که با پروستاگلاندین همزمان شده بودند، تفاوتی دیده نشده است. در گاوهای کوهان دار در مکزیک، طول میانگین دوره فحلی در حالت طبیعی و در گاوهای همزمان شده با پروستاگلاندین به ترتیب، 3/15 و 3/13 ساعت و در تلیسه ها 7/21 و 8/19 ساعت بود. کارایی تشخیص فحلی در روش PRID و ایمپلاتست پروژسترون تقریبا برابر با 70 درصد ولی برای روش پروستاگلاندین، 44 درصد بود. مطالعه گاوهای اروپایی نشان داده است که تراکم دام درواحد سطح موجب افزایش بسامد و برهم کنش های جنسی بین ماده گاوها می شود. گاوهایی که در اصطبل نگهداری می شوند نسبت به آنهایی که در مراتع هستند، در هر دوره فحلی، سواری بیشتری می دهند. در مرتع ، زمان بیشتری صرف چرا می شود و از این رو، زمان کمتری برای بروز برهمکنش های رفتاری وجود دارد. نوع مواد بستر نیز می تواند بر بسامد رفتاری فحلی اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثیر نامطلوبی بر بروز فحلی دارند. سواری گرفتن گاوهای فحل روی سطوح چوبی بیشتر از سطوحی است که با کاه پوشیده شده اند(به ویژه، برای گاوهای مسن تر) و برای سطوح سیمانی بیشتر از خاکی است.برخی پژوهشگران، نشان داده اند که سطوح بتونی، به میزان زیادی بسامد سواری دادن و طول دوره فحلی را نسبت به سطوح خاکی، کاهش می دهند.زمانی که مشکلات سم در گله شایع تر باشد، تفاوت بین سطوح بتونی و خاکی از نظر بسامد سواری، به مراتب بیشتر است. سروصدای بلند از دیگر سازه هایی است که فعالیت سواری دادن را کاهش می ده، به ویژه اگر صدا نا منظم و غیر عادی باشد. سقف های کوتاه ساختمان، عمق زیاد گل ولای، در انتظار زمان شیردوشی و تغذیه (شرطی است) بودن نیز بسامد سواری دادن را کاهش می دهند.سازه های محیطی
سازه های محیطی، بر فعالیت های جنسی و بازدهی تولید مثل گاو، تاثیر می گذارند. حتی "فاز ماه"(Lunar phase) می تواند بر فعالیت فحلی تاثیر داشته باشد. در اواخر پاییز و اوایل زمستان رفتار فحلی، در مقایسه با تابستان، کمتر، و چرخه های فحلی نا منظم و تعداد روزهای باز در ماه های زمستان بیشتر گزارش شده است. تداوم دمای محیطی بالا، موجب کوتاه شدن دوره فحلی و کاهش شدت فحلی در گاوهای شیری می شود. انتقال گاوهای اروپایی به نواحی نیمه گرمسیری و گرمسیری موجب کوتاه شدن طول دوره فحلی شد که ناشی از تاثیر تغییرات تغذیه ای، آب و هوا، و انگل ها بر تولید مثل است. در حالی که نزادهای کوهان دار، در ماههای گرم سال، رفتارهای فحلی بیشتری را نشان می دهند، در گاوهای اروپایی، هوای سرد(اگر زیاد شدید نباشد) تاثیر مهاری کمتری بر بروز فحلی دارد تا هوای گرم. در ماههای تابستان، طول دوره فحلی ماده گاوهای هولشتن(لا ضریب چاقی لاغری6/2)، در محیط کاملا خنک(16 ساعت) بیشتر از محیط نسبتا خنک(5/11 ساعت) بود. برخی گزارش ها حاکی از این هستند که فحلی، هنگام شفق و در ساعت های روشنایی، اغاز می شوود در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سازه های اثربخشدر توانافزایی کارکنان
سعید هداوندw saeed hadavand@hotmail.com w شهره صادقیانw S_sadegiyan@yahoo.comw
چکیده
در شرایطی که سازمانها تحت تاثیر رقابتهای اقتصادی هستند، ضرورت توجه به کیفیت کاری و بهرهوری سازمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مدیریت برای اینکه بتواند عملکرد سازمان متبوع خود را بهبود بخشد بایستی با دید کیفی به سازمان بنگرد و تلاش کند تا آنجا که ممکن است با ارائه راهبردهای اجرایی،کیفیت عملکردکاری سازمان خود را در سطح مطلوب حفظ کند. این یعنی اینکه اصولاً هر برنامه مبتنی بر توانمند سازی می تواند به بهرهوری منجر شود و تولید بیشتر، خدمات مناسبتر، جذب مشتریان و نهایتاً در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازارهای داخلی و خارجی را به همراه آورد. این بهبود مستمر نه تنها برای رویارویی با تهدیدات و فرصتها در محیط پیچیده امروزی ضروری است بلکه موکد این مطلب است که سازمان فقط اصل متفاوت بودن کارکنان از همدیگر را نپذیرد بلکه برای تفاوتها سرمایهگذاری کند و آنها را به کارهایی گمارد که متناسب با توانمندیهایشان باشد. با این رویکرد و با توجه به اینکه بهره وری و نوآوری در خلق فرصتهای جدید آنگاه تحقق می یابد که سازمان از منابع انسانی توانمند برخوردار باشد، با تحلیل مدل سازه های اثر بخشی، عوامل اثر گذار در فرایند توانمند سازی کارکنان را بررسی می کنیم و ضمن تحلیل نارساییها و موانع موجود به تشریح راهکارهای عملی مربوط می پردازیم.
مقدمهدر دو دهه اخیر توانا سازی کارکنان به یکی از مهمترین دلمشغولیهای مدیران سازمانها تبدیل شده است. تشدید رقابت در بازارهای جهانی موجب شده است تا ایجاد مزیت نسبی در سازمان در گرو پایداری، دوام و نیز در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازارها باشد که برای این مزیت، سازمان می بایست در قیاس با رقبا ضمن عرضه محصولات و خدمات با شرایط رقابتی بهتر و جلب رضایت مندی مشتریان، استمرار در کیفیت را نیز حفظ کند. بر پایه این فرض اساسی، اعتقاد جدی بر آن است که بقا و توسعه سازمانی زمانی تحقق می یابد که سازمان از نیروهای دانشی، خلاق و با انگیزه که توانایی حل مسئله و خودمدیریتی در کار را داشته باشند برخوردار باشد. به این اعتبار توانمند سازی یعنی ایجاد مجموعه ظرفیتهای لازم در کارکنان برای توانا ساختن ایشان به ایجاد ارزش افزوده و ایفای بهینه مسئولیتی که بر عهده دارند، توام با کارایی و اثر بخشی بیشتر تعریف کرد. به یقین تحقق چنین امری در سایه دانش، تجربه، تفویض اختیار و نهایتاً عنصر کارسازی به نام انگیزه میسر خواهد شد. بدین معنا، توانا سازی فرایندی تعاملی و وابسته خواهدبود که تصمیم سازی وتصمیم گیری،تعیین خط مشی های کاری، ارائه روشهای مناسب در مواقع بحرانی، قدرت ایفای نقشهای جدید و قابلیت ارائه طرحهای ابتکاری تازه را که موجب هماهنگی بین مدیران و کارکنان و نهایتا نواخته شدن ساز خوش آهنگ توسعه سازمان خواهد شد، به ارمغان خواهدآورد.با وجود اهمیت فوق العاده توانمندسازی، متاسفانه در ایران بنابه دلایل متعدد از جمله مبهم بودن اهداف سازمانی، نداشتن تعریف مناسب از روابط کاری و روابط شخصی، نبودن سیستم مناسب ارزیابی عملکرد، عدم تعریف شاخصهای مناسب جهت سنجش بهره وری نیروی انسانی و برخی عوامل موجود در بازار که از غیر رقابتی بودن محیط کسب و کار و ساختار اقتصادی کشور ناشی می شود سبب شده است که ساز و کار مشخصی در جهت کیفی سازی منابع انسانی تعریف نشده و حتی این سازوکار چندان جدی گرفته نشود.مؤلفان این مقاله بر آن هستند تا با رویکردی تحلیلی به مدل سازه های اثر بخشی، ضمن بررسی سه دسته از عناصر اصلی این مدل یعنی متغیرهای علی (عوامل ورودی جریان ساز) متغیرهای واسط (عوامل موثر درون سازمانی ) و متغیرهای بازده (دستاوردها و نتایج) بهعنوان عوامل اثر گذار در فرایند توانمند سازی کارکنان، به تحلیل نارساییهای سازمانی و تشریح راهکارهای موجود بپردازند.
توانمندسازی چیست؟اولین گام در تعریف مفهوم توانمندسازی، پرداختن به حدود و مرزهای آن است. برخی بر این باورند که تواناسازی، دادن قدرت به کارکنان است. برخی دیگر این مفهوم را رد می کنند و معتقدند با توجه به اینکه کارکنان، سرمایهای از دانش و انگیزه هستند، بنابراین بهخودی خود قدرت انجام کار به نحو عالی را دارا هستند و بر این اساس تواناسازی را فراهم کردن زمینه در جهت آزاد کردن این قدرت بالقوه تعریف می کنند. ترلاکسن، توانمندسازی را فرایند تغییر عملکرد کارکنان از وضعیت «آنچه که به آنها گفته شود انجام دهند»، به «آنچه که نیاز است انجام دهند» تعریف می کند. پوسیانت نیز تواناسازی را شامل تقویت مهارت کارکنان و ایجاد اعتماد به نفس در آنها نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثر بخشی فعالیتهای سازمان می داند.بلانچارد، آماده ساختن شرایط، جهت عرضه بهترین منابع فکری در هر زمینه از عملکرد سازمان را به توانمندسازی مربوط می داند. به گمان وی، هدف از توانمندسازی این است که ذیصلاحترین کارکنان بیشترین نفوذ را با مناسبترین شیوهها اعمال کنند.مولفان این مقاله نیز توانمندسازی را در برگیرنده مجموعه تدابیر و روشهایی میدانند که بدان وسیله رفتار کارکنان را دچار تغییر کرده و آنها را قادرسازد تا با توجه به شرایط سازمان، بهترین تصمیمات را اخذ و با ارائه خلاقیت در قالب فعالیتهای تیمی، سازمان را در جهت بهره وری هدایت کنند.تعاریف ارائه شده، ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که اگر مفهوم توانمندسازی بدرستی درک شود، و با ایده بهبود مستمر در عملکرد کلی سازمان مرتبط شود، بیشترین بهره برداری از منابع فکری عرضه شده را ایجاد خواهد کرد. به عبارت دیگر توانمندسازی، یک فرایند موثر و پیشگام است که هم برای سازمان، مزیت راهبردی ایجاد میکند و هم برای کارکنان فرصت مشارکت در کامیابی سازمان میآفریند. این مشارکت نگرشی است جمعی که از یک حس توانمندی نشات می گیرد و اعتلای کیفی سازمان را به ارمغان خواهد آورد.
توانمند سازی و بهره وری هرگاه از کیفیت و بهرهوری سخن به میان می آید، برنامه های توان افزایی در زمره اجزای جدانشدنی و بدون تردید موضوع قرار میگیرند. ارتباط توانمندسازی و بهره وری سازمانی را می توان یک ارتباط دوسویه تلقی کرد. بدین ترتیب که تحلیل مسئولیتها، تعیین وظایف و اختیارات و بهبود سطح دانش تخصصی کارکنان برای انجام مسئولیتهای تعریف شده، نه تنها به ارتقای توان کاری سازمان و نهایتا بهبود بهره وری خواهد انجامید، بلکه کارکنان را از یک مدل ذهنی انعطاف پذیر و پویا که همواره پذیرای ایده ها و راه حلهای جدید خواهندبود برخوردار می کند.ازطرف دیگر برنامه های تواناسازی موجب تغییر در مسئولیت مدیریت و کارکنان نیز می شود. زمانی که توانایی کارکنان بیشتر میشود، سبک مدیریت از نظارت نزدیک به سمت نظارت هدایتی و تفویضی تغییر می یابد. این تغییر سبک، باعث تغییر در مسئولیت پذیری کارکنان نیز می شود، چرا که کارکنان با آزادی عملی که در انجام کارها به دست می آورند، خلاق و خود مدیر نیز می شوند و این همان حلقه گم شده ای است که در ایجاد بهره وری سازمانی می بایست موردتوجه قرار گیرد
مدل سازه های اثر بخشیمدل سازههای اثربخشی بر مبنای سه دسته از متغیرهای علی، واسط و بازده طراحی شده است. همچنین سه عامل سوق دهنده، بازدارنده و انگیزشی، متغیرهای سه گانه فوق را تحت تاثیر قرار می دهند. ذیلاً با ارائه مدل مذکور، متغیرهای فوق مورد بررسی دقیق قرار می گیرد و نقش آنان در چگونگی ایجاد فرایند توان افزایی بررسی می شود.
الف - متغیرهای علیمتغیرهایی هستندکه در فرایند برنامه های توانمندافزایی و نتایج حاصل از آن بهطور مستقیم اثر گذارند. مهمترین متغیرهای علی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
1 – تغییر نگرشنوع نگرش سازمان به بهسازی منابع انسانی می بایست تغییر کند. سازمان باید همواره بهدنبال کشف استعدادها و مهارتهای کارکنان باشد و این اصل که باید به آنان فرصت داد تا تواناییهایشان را بروز دهند تسری یابد. در چنین شرایطی است که می توان انتظار داشت، چالشهایی چون فقدان قدرت را به توانمندی، دستور پذیری را به پا پیش نهادن برای انجام کار، واکنش نشان دادن را به خلاقیت و سازندگی،کمیت را به کمیت و کیفیت و «دیگری مسئول است» به «همه مسئولند» تبدیل شود.
2 – مسئولیت پذیریسازمان نیازمند کارکنانی است که در حل مشکلات فعال باشند و نه تنها در قبال وظایف برعهده، بلکه در برابر بهبود کارکرد کل مجموعه احساس مسئولیت کنند. لازمه این کار آن است که به سازمان دارای افکار مثبت بوده و درقبال ایدههای جدید کارکنان، ضمن انعطافپذیری، آمادگی پذیرش دیدگاههای تازه را نیز داشته باشد. اجرای آموزشهای موثر در زمینه تصمیم گیریهای گروهی، تقویت مهارتهای ارتباطی در قالبهای گروهی، تقویت مهارتهای برنامهریزی و نهایتاً شیوه قدردانی از کوششهای سازمانی می تواند اثرات شگرفی در خلق مسئولیت پذیری فردی و سازمانی درپی داشته باشد.
3 – حرکت از تمرکز به عدم تمرکزبه منظور توان افزایی،سازمان باید به سمت عدم تمرکز حرکت کند. بدینصورت که تعدادی تیم یا گروه ایجاد کند که به یکدیگر متصل شده تا ازطریق ارتباطات و تصمیم گیریهای مستمر گروهی، ضمن انجام مسئولیتها، به توسعه کیفی سازمان نیز کمک کنند. اگرچه مشکلاتی چون احتمال وجود نداشتن امکانات و پتانسیلهای لازم فردی یا سازمانی و یا ناهماهنگی در اجرا میتواند این متغیر را تحت تاثیر قرار دهد، ولی با تمام این اوصاف نمی توان از مزایای عمده آن ازجمله ایجاد انعطاف پذیری بیشتر در اجرای برنامه ها، استفاده بهینه از منابع و کاهش مشکلات اجرایی سازمان به راحتی چشم پوشید.
4 – تامین منابع مالییکی از وجوه مهم برنامه های توان افزایی گستردگی منابع درگیر در آن است. پیاده سازی برنامه های بهبود عملکرد، مستلزم تامین و تخصیص بخشی از منابع مالی، فیزیکی و انسانی سازمان است.
ب - متغیرهای واسطمتغیرهای واسط بهطور عمومی به شرایط کلی سازمان و بهطور خاص به وضع جاری آن اشاره دارد. این متغیرها را میتوان سازنده سازه اصلی برنامه های توانمندسازی محسوب کرد. هنگامیکه شرایط و عوامل تواناسازی را فراهم میکنیم این سوال مطرح میشود که با توجه به شرایط، چگونه این فرایند را اجرایی کنیم؟ و چه راهبردی را بهکار بریم تا این فرایند محقق شود؟ بررسی چهار متغیر که از آن تحت عنوان کلی متغیر واسط یاد می کنیم به این سوالات پاسخ خواهد داد.
1 – سهیم کردن کارکنان در اطلاعات سازمانیتصور عام بر این است که سهیم کردن کارکنان در اطلاعات، باعث اختلال در روند کاری سازمان خواهدشد ولی به نظر مولفان این مقاله، موفقیت سازمان را باید در تلاشهای تیمی و تسهیم کارکنان در اطلاعات سازمانی جستجو کرد نه احتکار آن_ تسهیم اطلاعات برای تواناسازی سازمان نه تنها یک ضرورت است، بلکه موجب ایجاد جو اعتماد، صمیمیت و مسئولیت پذیری کارکنان نیز می شود. این تسهیم اولاً حس تعلق، مشارکت و مالکیت نسبت به سازمان ایجاد می کند و ثانیاً کارکنان را مصمم میسازد تا از اطلاعات کسب شده برای بهبود عملکرد سازمان استفاده کنند. آشنایی با اطلاعاتی راجع به چگونگی انجام کار، سوددهی، ضایعات، بودجه، بازار، بهرهوری و نظایر آن، این امکان را میدهد تا کارکنان وضعیت فعلی سازمان را بهطور روشن درک و برای بهبود عملکرد آن تلاش کنند.
2 - تعیین قلمرو خودگردانیمی توان با تعریف وظایف، خود مختاری کاری ایجاد کرد.این کار باعث میشود انرژی فردی و سازمانی در مجرای مشخصی هدایت شود.تعیین قلمرو کاری شامل مشخص کردن هدفها، نقشها، ارزشها و مقرراتی است که زیربنای اقدامات بهبود عملکرد را تشکیل می دهند و از توان افزایی حمایت میکنند. با ایجاد خودمختاری، کارکنان با آزادی عمل بیشتر در جهت اهداف مشخص، مسئولانه عمل می کنند و خلاقیت بیشتری از خود نشان خواهند داد. البته باید توجه داشت که خودمختاری بدون قیدوشرط و حدود سبب بینظمی در سازمان می شود. آزادی عمل بایستی متناسب با نوع کار و مسئولیتی باشد که به کارکنان واگذار می شود.
-3 شکل دهی تیمهای خودگردان ایجاد تیمهای خودگردان، یکی از کارآمدترین شیوه هایی است که با ترویج فرهنگ مشارکت سازمانی، روحیه کارگروهی را نیز تقویت می کند. این رویکرد ضمن ایجاد محیطی پذیرا برای مشارکت فعال کارکنان درجهت تشخیص و تحلیل مشکلات سازمانی، بستر نقد سالم را نیز برای یافتن هدفهای مشترک فراهم می آورد و کارکنان را قادر می سازد تا در فرایندهای مختلف سازمانی حضور یابند.حذف سلسله مراتب، لازمه اصلی ایجاد تیمهای خودگردان در سازمان است. تنها در این صورت است که کارکنان از مهارتها و دانش تخصصی یکدیگر استفاده بهینه کرده و کار را از آغاز تا اتمام،مدیریت خواهندکرد. ایجاد تیمهای خودگردان، به واسطه اصل هم افزایی، ضمن افزایش ارتباطات سازمانی به کارایی فرایند تصمیمگیری، کاهش هزینه های عملیاتی، رشد کیفیت و درنهایت توانمندی سازمان منجر خواهدشد
4 – مدیریت توانمنددر فرایند توانافزایی، مدیر، نقش حلقه اتصال را دارد. به این معنا، مدیریت به عنوان توانایی ایجاد تعادل مناسب در انجام کارها ازطریق کنترل بر کیفیت عملکرد منابع انسانی و اعطای آزادی عمل به کارکنان به نحویکه با خودمدیریتی، خلاقیت بیشتری از خود نشان دهند تعریف شود. مدیر می بایست صرفاً تسهیل کننده باشد.او باید شرایطی را فراهم آورد که کارکنان اجازه یابند یاد بگیرند،رشد کنند،توسعه یابند، در کار سهیم شوند. البته انجام این مهم منوط به آن است که مدیر درک خود را از قدرت دگرگون سازد. زیرا تا مفهوم قدرت در قاموس فکری وی تغییر بنیادی نیابد، توانا سازی به مفهوم واقعی انجام نخواهد پذیرفت. قدرت در فرهنگ سنتی به معنای وادار کردن دیگری به انجام کار است در صورتیکه در فرایند توانافزایی،آزاد سازی کارکنان برای بروز توانمندیهاست.
ج - متغیرهای بازدهمتغیرهای وابستهای هستندکه آثار و پیامدهای دو متغیر علی و واسط را منعکس میسازند. خلاقیت، آینده نگری، تمرکز بررویکار، انعطافپذیری،بهبود ارتباطات، مسئولیت پذیری، کاهش تشنج و استرس در محیط کار، بهبود ساختار سازمانی، ایجاد جو اعتماد و اطمینان در سازمان، رویکرد به کارهایگروهی،جانشین پروری برای مشاغل و نهایتا افزایش توان مدیریتی و سرپرستی کارکنان را می توان از جمله مهمترین متغیرهای بازده برشمرد.
عوامل سوق دهنده در فرایند تواناسازی، برخی عوامل سازمانی نقش موثری در تغییر و ادامه آن ایفا می کنند. مشتری مداری، میزان کارایی سازمان از حیث دخل و خرج، سریعالعمل و انعطافپذیربودن سازمان و نهایتاً میل به حرکت پیوسته بهسوی بهبود، از جمله مهمترین عوامل سوق دهنده به سمت برنامه های توان افزایی کارکنان است که به بررسی آنها پرداخته خواهد شد.
1 – مشتری مداریامروزه دامنه توقعات مشتریان در مورد کیفیت، قیمت و خدمات بسیار وسیع گردیده و وظیفه ای دشوار را بر سازمان تحمیل کرده است. بهگونه ای که اگر سازمان از عهده برآوردن این توقعات برنیاید، بازار را از دست داده و مشتریان برای دریافت محصول و خدمات به سمت سازمانهای رقیب خواهند رفت. آگاهی از سلیقه متنوع مشتریان و اجابت خواستهای آنان، در اختیار داشتن منابع انسانی توانمند را ایجاب می کند.
2 –کارایی سازمان از حیث دخل و خرجدرعرصه رقابت بیامان سازمانها، سازمانی که نتواند ارزانتر، مرغوبتر وسریعتر از سایر رقبا تولید کند مجبور به وداع با بازار و ورشکستگی خواهد بود. اگر سازمان بخواهد در ارائه تولیدات و عرضه خدمات کارایی داشته باشد و در میادین رقابتی مطرح شود، چه سرمایه و پتانسیلی بالاتر از نیروهای توانمند به بهبود روند حرکتی آن کمک خواهند کرد؟
3 – چابکی و انعطافپذیریتغییرات مکرر فناوری و نیز تغییر ذهنیت مشتریان، نیاز به دگرگونی مستمر در استراتژی و برنامه های سازمانی را بهوجود آورده است. بر این مبنا سازمان باید در گذر از موانع و بهره گیری از فرصتها،چابک بوده و از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد. وجود ساختارهای قابل انعطاف،کارکنان چند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سازه های موثر بر بروز رفتارهای فحلی در گاو
مقدمه:
بی حرکت ایستادن و اجازه سواری دادن به گاو نر و یا یک گاو دیگر، اصلی ترین و مطمئن ترین نشانه فحلی، و بهترین شاخص است که نشان می دهد ماده گاو یا تلیسه، در گامه پیش از تخمک ریزی قرار دارد و آماده پذیرش جنسی است.شدت و طول دوره بروز رفتارهای فحلی در خلال چرخه فحلی، بین گاوهای مختلف، بسیار متغییر است.تعداد جفتگیری موفقیت آمیز با گاو نر، می تواند تا 20 بار نیز برسد. "برهم کنش اجتماعی"، سازه های مدیریتی، نوع ساختمانهای نگهداری و امکانات آن ،محیط فیزیکی، تغذیه،سن، وضعیت فیزیولوژیکی ، سازه های ژنتیکی، و بود یا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهای فحلی تاثیر می گذارند. هدف این مقاله،بررسی جنبه های مهمتر این سازه ها ، بررفتارفحلی در گاواست.برهم کنش های اجتماعی
بر هم کنش های اجتماعی، از جمله "چیرگی اجتماعی"(Social dominance)چیره بودن بر دیگر افراد گله بر بروز رفتارهای فحلی، تاثیر می گذارند. در تلیسه هایی که به شکل گروهی نگهداری می شوند، برخی از تلیسه های فحل، سواری می گیرند. گاو های درشت جثه چیره، ممکن است از سواری گرفتن گاوهای زیردست(Subordinate)با جثه کوچک، جلوگیری کنند، هر چند که در برخی پژوهش ها، رابطه ای بین درجه اجتماعی(Social Rank) و بسامد سواری از نظر تعداد سواری داده شده و تعداد سواری گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم کنش های اجتماعی، بر زمان بندی بروز رفتار فحلی در گله و احتمالا بر ساز و کارهای فیزیولوژیک موثر بر فحلی، تاثیر می گذارند. در شرایطی که فحلی در گاوهای گله همزمان شده بود، درجه اجتماعی گاوهای چیره، اثر بسیار شدیدی بر طول دوره فحلی و نیز تعداد گاوهایی داشت که در هر زمان معین، فحل بودند. زمانی که اقدام به همزمان سازی فحلی در گله می شود، ماده گاوها، تمایل به تشکیل گروه هایی دارند که انها را "گروه فعال جنسی"(Sexuall Active Group)می نامند. جابجایی گاو ها در این گروه ها، اغلب بسیار زیاد است و اعضای گروه، پیوسته، تغییر می کنند. عملکرد جنسی گاوهای نری که پیش از جفتگیری با ماده گاو ، سواری گرفتن و یا سواری دادن دیگر گاوها را مشاهده کرده اند، افزایش می یابد. با همزمان کردن فحلی، تعداد گاوهایی که در تشکیل " گروه جنسی فعال " شرکت می کنند، افزایش می یابد. همزمان شدن فحلی ماده گاوها، به طور طبیعی نیز اتفاق می افتد و بین گاوهای جوان تر، شایع تر است. پدیده همزمان شدن فحلی در طبیعت نیز نشان می دهد، گاوهای فحل به گونه ای بر فحلی دیگر گاوهای فحل در گله، اثر می گذارند. متراکم شدن بروز فحلی، بین گاوهای اصطبل های جاور نیز رخ میدهد، به ویژه اگر امکان تماس حسی وجود داشته باشد. در گروه های جنسی فعال، ماده گاوها، گاوهای ماده ویژه ای را به عنوان شریک جنسی،(Sexual partner) بر می گزینند و این تمایل، در گاوهای مسن تر بیشتر دیده می شود. ماده گاوها ، جذابیت جنسی کمتری برای دیگر گاوهای گروه دارند اما بندرت به سوی آنها می روند و یا در زمان فحلی تمایل به سواری گرفتن دارند. برخی گاوها، درست بر عکس این رفتار را نشان می دهند. سازه های مدیریتی
تشخیص فحلی، یکی از مهمترین نگرانی های گاوداریهایی است که علاقه مند به بکارگیری تلقیح مصنوعی هستند. دقت و کارایی مشاهدات مستقیم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندی دوره های مشاهده، بستگی دارد. برای افزایش کارآیی تشخیص فحلی، می توان از روش همزمان سازی فحلی، بهره گرفت. بسامد بروز فحلی و طول دوره فحلی، کاملا متغییر بوده است و از این نظر، بین گاوهایی که فحلی طبیعی داشتند و آنهایی که با پروستاگلاندین همزمان شده بودند، تفاوتی دیده نشده است. در گاوهای کوهان دار در مکزیک، طول میانگین دوره فحلی در حالت طبیعی و در گاوهای همزمان شده با پروستاگلاندین به ترتیب، 3/15 و 3/13 ساعت و در تلیسه ها 7/21 و 8/19 ساعت بود. کارایی تشخیص فحلی در روش PRID و ایمپلاتست پروژسترون تقریبا برابر با 70 درصد ولی برای روش پروستاگلاندین، 44 درصد بود. مطالعه گاوهای اروپایی نشان داده است که تراکم دام درواحد سطح موجب افزایش بسامد و برهم کنش های جنسی بین ماده گاوها می شود. گاوهایی که در اصطبل نگهداری می شوند نسبت به آنهایی که در مراتع هستند، در هر دوره فحلی، سواری بیشتری می دهند. در مرتع ، زمان بیشتری صرف چرا می شود و از این رو، زمان کمتری برای بروز برهمکنش های رفتاری وجود دارد. نوع مواد بستر نیز می تواند بر بسامد رفتاری فحلی اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثیر نامطلوبی بر بروز فحلی دارند. سواری گرفتن گاوهای فحل روی سطوح چوبی بیشتر از سطوحی است که با کاه پوشیده شده اند(به ویژه، برای گاوهای مسن تر) و برای سطوح سیمانی بیشتر از خاکی است.برخی پژوهشگران، نشان داده اند که سطوح بتونی، به میزان زیادی بسامد سواری دادن و طول دوره فحلی را نسبت به سطوح خاکی، کاهش می دهند.زمانی که مشکلات سم در گله شایع تر باشد، تفاوت بین سطوح بتونی و خاکی از نظر بسامد سواری، به مراتب بیشتر است. سروصدای بلند از دیگر سازه هایی است که فعالیت سواری دادن را کاهش می ده، به ویژه اگر صدا نا منظم و غیر عادی باشد. سقف های کوتاه ساختمان، عمق زیاد گل ولای، در انتظار زمان شیردوشی و تغذیه (شرطی است) بودن نیز بسامد سواری دادن را کاهش می دهند.سازه های محیطی
سازه های محیطی، بر فعالیت های جنسی و بازدهی تولید مثل گاو، تاثیر می گذارند. حتی "فاز ماه"(Lunar phase) می تواند بر فعالیت فحلی تاثیر داشته باشد. در اواخر پاییز و اوایل زمستان رفتار فحلی، در مقایسه با تابستان، کمتر، و چرخه های فحلی نا منظم و تعداد روزهای باز در ماه های زمستان بیشتر گزارش شده است. تداوم دمای محیطی بالا، موجب کوتاه شدن دوره فحلی و کاهش شدت فحلی در گاوهای شیری می شود. انتقال گاوهای اروپایی به نواحی نیمه گرمسیری و گرمسیری موجب کوتاه شدن طول دوره فحلی شد که ناشی از تاثیر تغییرات تغذیه ای، آب و هوا، و انگل ها بر تولید مثل است. در حالی که نزادهای کوهان دار، در ماههای گرم سال، رفتارهای فحلی بیشتری را نشان می دهند، در گاوهای اروپایی، هوای سرد(اگر زیاد شدید نباشد) تاثیر مهاری کمتری بر بروز فحلی دارد تا هوای گرم. در ماههای تابستان، طول دوره فحلی ماده گاوهای هولشتن(لا ضریب چاقی لاغری6/2)، در محیط کاملا خنک(16 ساعت) بیشتر از محیط نسبتا خنک(5/11 ساعت) بود. برخی گزارش ها حاکی از این هستند که فحلی، هنگام شفق و در ساعت های روشنایی، اغاز می شوود در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مشخصاتِ طراحی سازه ای :
6.1 معرفی :
بتن ها با مقاومت – بالا ، دارای برخی مشخصات و خصوصیات مهندسی هستند که با بتن های مقاومت – کم ، تفاوت دارند . تغییرات داخلی ، از بارهای ثابت ، مشخص و کوتاه – مدت و عوامل محیطی ناشی می شوند که شناخته شده هستند . رابطۀ مستقیم این تفاوتهای داخلی تمایز و تفاوت را در خصوصیاتِ مکانیکی مشخص کرده که ، باید توسط مهندسان طراح ، در پیش بینی کردن عملکرد و ایمنی سازه ها ، شناسایی شود . این تمایزها ، بسیار مهم هستند ، جهتِ افزایش مقاومت ها . تست ها و یا آزمونهای بِتُن – مقاومت بالای تقویت شده ، را بطور نمونه نشان داده اند ، که چنین موادی در بسیاری از موارد ، احتمالاً مشخصۀ الاستیکی طولی (خطی) را برای سطوح تنش و دسترسی به ماکزیمم تنش ، تعیین می کند . بنابراین ، منحنی تنش و تغییر طول نسبیِ بتنِ مقاومت – بالا ، در میزان بسیار بالا کاهش می یابد تا در بتن با مقاومت – پایین .
آزمایشات وسیع و جامعی در چندین مرکز پژوهشی ، صورت گرفت برای درک و استنباط عملکرد بتن با مقاومت بالا . در حالیکه ، اطلاعاتِ معتبر ، امروز در بسیاری از جنبه ها ، قابل دسترس هستند ، برخی از توصیه های نهایی و اصلی ، منتظر نتایج و عملکردِ آیندۀ آنان می باشد . در این مقاله ، تاکید بسیاری بر طراحیِ اعضا و سازه ها شده است . توصیه ها و پیشنهادها ، بر اساس و پایۀ بهترین اطلاعاتِ آزمایشی ، عرضه و ارائه شده اند .
6.2. ستونهای بارگیری شده بطور محوری :
در روشهای عملی ، ستونهای کمی بدرستی ، بارگیری محوری می شوند . گشتاورهای خمشی ، بعلت کاربردِ اساسیِ بارگذاری و ارتباط و همکاری با عملِ قاب محکم ، معمولاً بر بارگذاری محوری ، اضافه می شوند . AC1318-83 ، برای طراحی مورد نیاز است و ACI318R-83 ، این را منعکس می کند .هر چند ، اینها برای عملکرد ستونها و حمل کردن بارگذاری محوری ، استفادۀ مفیدی دارند .
6.2.1. توزیع مقاومتِ فولادی و بتن :
ویژگی اصلی و اساسی ، مقاومت نهایی است . شیوه و روش طرح حاضر ، مقاومت صوریِ عضو بارگذاری شده بطور محوری را ، محاسبه می کند ، جهتِ بررسی و ارزیابی کردن میزانِ قانون افزایش مستقیم مقاومت مربوط به بتُتن و فولاد . توجیه این ایده ها و نظرات در تصویر 601 ، مشاهده می شود . منحنی های تنش و تغییر طول نسبی اضافه شده در فشار و تراکم برای ، سه بتن با تقویت کردن فولادی ، دارای 60.0.0 پسا (414MPa) بازده مقاومت ، می باشد . فرضیۀ معمول و متداول ، اینطور می گوید که ، فولاد و تغییر طول نسبی ، در هر مرحله بارگذاری ، یکسان هستند . برای بتن – مقاومت بالا ، زمانیکه بتن به یک محدوده یا دامنة تغییرات غیر خطیِ مهم میرسد ، فولاد هنوز در محدودة الاستیک است ، بنابراین ، شروع به بدست آوردن سهم بزرگترِ بارگذاری می کند . وقتی تغییر طول نسبی در حدود 0.002 است ، شیب منحنی بتن ، نزدیک صفر می باشد که می تواند بعنوان دفرمه شدن (بدشکلی) پلاستیسیه (شکل پذیری) ، همراه با مقدار کم و بدون افزایش تنش ، در نظر گرفته شود .
فولاد به نقطة بازدهی خویش در تغییر طول نسبی مشابه ، در این مورد می رسد . در نتیجه ، بتن در مازیمم تنش خویش می باشد و فولادر ، بنابراین مقاومت ستون به شرح ذیل ، پیش بینی می شود :
در اینجا ، معنی این عبارت بدین صورت است :
مقاومت فشردة سیلندر (استوانه) مربوط به بتن =
بازده مقاومت فولاد =
ناحیة بخشِ بتن =
ناحیة فولاد =
فاکتوریا عامل 0.85 ، برای محاسبه و برای تفاوتهای مشاهده شده در مقاومت بتن و در ستونهای مقایسه شده با بتنِ مخلوط شدة در سیلندرهای (استوانه های) – آزمون – فشاری ، صورت گرفته است . یک تجزیه و تحلیلِ مشابه ، برای ستونهای بتن – مقاومت بالا انجام گرفته ، به استثنای فولاد که بازدهی آن ، قبل از اینکه بتن به مقاومت پیکِ (اوج) خویش برسد ، انجام خواهد گرفت . هر چند ، فولاد به بازدهی خویش در تنش ثابت ادامه خواهد داد ، تا بتن بطور کامل ، عملکرد خویش را انجام دهد . امکان دارد ، پیش بینی مقاومت هنوز بر مبنای معادلة (1-6) باشد . اسناد و مدارک آزمایش نیز ، از استفادة عامل 0.85 حمایت و پشتیبانی می کنند ، برای بتن مقاومت – بالا .
6.2.2. تاثیرات محدودة فولاد :
فولاد جانبی در ستونها ، بطور کامل در فُرم یا شکلِ حلزونهای (مارپیچی های) مداوم و پیوسته قرار دارند که ، این فولاد دارای 2 اثر مفید بر عملکرد ستون ، می باشد : (a) موجب افزایش زیادِ مقاومتِ داخلی هستة بتن (نمونه استوانه ای بتن) در حلزون شده ، با محدود کردن هسته در برابرِ انبساط و یا گسترش جانبی تحت کنترلِ بارگذاری و (b) همینطور ظرفیت تغییر طول نسبی محوریِ بتن را افزایش می دهد و اجازه می دهد که بیشتر نرم و قابل انبساط شود (یعنی یک ستون tougher (محکم شده) .
اساس و پایة طرحِ فولاد حلزونی تحت نظارت نسخه های ( نگارش های ) AC1318 در سال 1977 ، بوده که ، تاثیر تقویت کنندة حلزونی باید حداقل برای مقاومت از بین رفتة ستون ، یکسان باشد ، البتة زمانی که به پوستة خارجی بتن ، مربوط به لاشة سنگ (سنگ هایی که به مصرف پرکردن می رسد ) ، تحت عمل بارگذاری ، نیازی نباشد .
معادلة AC1318 ، برای مینیمم نسبت حجمیِ حلزونی عبارت است از :
در اینجا :
نسبت حجمِ تقویت حلزونی برای حجم هستة بتن = Ps
ناحیه (فضای) قراص (ناخالصی) بخش بتن = Ag