لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
نگاهی تاریخی به ملی شدن صنعت نفت
در آغاز سده بیستم، «آنتوان کتابچی»، بانی و دلال قراردادی شد که پیامدهای آن، هم در عرصه بین الملل و هم در امور داخلی ایران، تغییرات شگرف و بنیادینی به وجود آورد
در آغاز سده بیستم، «آنتوان کتابچی»، بانی و دلال قراردادی شد که پیامدهای آن، هم در عرصه بین الملل و هم در امور داخلی ایران، تغییرات شگرف و بنیادینی به وجود آورد. وی که بوی نفت به مشامش خورده بود، در این باره با یک سرمایه دار خطر پذیر انگلیسی به نام «ویلیام ناکس دارسی» مذاکره کرد. دارسی از سرمایه داران بنامی بود که در تجهیز عوامل تولید و کسب سود، کارنامه درخشانی داشت. کتابچی با استناد به مطالعات یک زمین شناس فرانسوی، وجود منابع سرشار نفت در ایران را به دارسی وعده داد. به این ترتیب، نمایندهٔ دارسی راهی ایران شد تا برای دستیابی به این منابع سرشار، امتیاز نامه ای دریافت کند. در سال ۱۲۸۰ دارسی با پرداخت رشوه هایی که کتابچی دلال آن بود و با توشیح ملوکانه مظفرالدین شاه، حق انحصاری اکتشاف، استخراج و بهره برداری، حمل و نقل، فروش نفت و فرآورده های نفتی و تمام عملیات مربوط به منابع نفت ایران را به مدت ۶۰ سال، به دست آورد. مخالف خوانی روس ها نیز مانع از عقد چنین قراردادی میان دارسی و مظفرالدین شاه نشد. آنها تنها توانستند پنج ایالت شمالی را از محدوده امتیاز خارج کنند. در قبال آن، ایران ۲۰ هزار لیره به صورت نقد و۲۰ هزار لیره به صورت سهام دریافت کرد. طبق قرارداد باید ۱۶ درصد از منافع خالص سالانه تمام شرکت هاییکه به موجب این امتیاز تشکیل می شدند، به ایران تعلق می گرفت.
دارسی برای تأمین هزینه های عملیات اکتشافی، از نیروی دریایی انگلستان استمداد طلبید و سرانجام با همکاری و سرمایه شرکت « نفت برمه»، در حالی که بودجه و صبر و شکیبایی آنها به سر آمده بود، به منابع سرشار نفت دست یافت. در پنجم خرداد ۱۲۸۷ فوران نفت از چاهی در مسجد سلیمان اسباب دگرگونی اوضاع ایران و خاورمیانه را فراهم آورد. جالب این که نزدیک به پنجاه سال پیش از آن در شرایطی مشابه، اولین چاه نفت در آمریکا فوران کرده بود. یک سال پیش از کشف نفت، نهضت مشروطه به سرانجام رسیده و با تشکیل مجلس شورای ملی، اوضاع حکومت و روند تصمیم گیری، شکل دیگری یافته بود. این تحولات، زمینه ساز تغییراتی بودکه در سال ۱۳۲۹ به ملی شدن صنعت نفت انجامید.
خبر کشف نفت در ایران به سرعت در سراسر جهان پیچید. دوسال بعد، شرکت نفت انگلیس و ایران، با سرمایه یک میلیون پوند، برای بهره برداری از منابع نفت درایران تأسیس شد و دیگر محدودیت منابع مالی، مانعی برای تولید و اکتشاف در ایران به شمار نمی رفت. صف های طولانی و چندپشته جلوی بانک هایی که سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را به فروش می رساندند، رونق بازار نفت را نوید می داد.
باتشکیل شرکت جدید، نقش دارسی در حد یکی از مدیران و سهام داران شرکت تنزل یافت. این شرکت به سرعت رشد کرد. طولی نکشید که اولین پالایشگاه خاورمیانه در آبادان احداث شد و در تاریخ یکم دی ۱۲۹۱ اولین محموله نفتی از آبادان راهی بازار جهانی شد. نیروی دریایی انگلستان که از دیرباز، با نیروی دریایی آلمان رقابتی آشکار و نهان داشت، برنامه بلند پروازانهٔ تغییر سوخت کشتی ها از زغال سنگ به نفت را در سر می پروراند. به یکباره احساس نیاز به دستیابی به منابع نفت چنان قوت گرفت که درسال ۱۲۹۲، چرچیل در پارلمان حضور یافت و با نطقی، به تعبیر نشریه « تایمز لندن» عالمانه، در باب منافع ملی نفتی انگلستان هشدار داد: «اگر نتوانیم به نفت دسترسی یابیم، نخواهیم توانست غله، پنبه و هزار ویک کالای ضروری دیگر را به دست آوریم». این گونه تفکرات روز به روز قوت گرفت. چرچیل در جایگاه رئیس ستاد نیروی دریایی، دراختیار داشتن سهم عمده ای از «شرکت نفت انگلیس و ایران » و قرارداد بلند مدت خرید نفت با این شرکت را برای حفظ توان و آمادگی رزمی نیروی دریایی، ضرورتی گریز ناپذیر تلقی می کرد و سرانجام، چندماه پیش از آغاز جنگ جهانی اول، موفق شد با پرداخت ۲ میلیون لیره،۵۰ درصد از سهام این شرکت را به خود اختصاص دهد. به این ترتیب، نفت به مؤلفه ای مؤثر در مسائل امنیتی و سیاسی تبدیل شد. در این ایام « شرکت نفت انگلیس و ایران» به سبب ناتوانی در امر بازاریابی و فروش نفت، در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته بود. از قرار معلوم، شرکت شل به این شرکت، چشم طمع دوخته بود تا از این وضعیت استفاده و آن را تصاحب کند. اما اقدامات چرچیل سبب شد نه تنها این شرکت مضمحل نشود، بلکه با تقویت آن، بازار مطمئنی برای تأمین نفت مورد نیاز خود به دست آورد. ضمن این که دو نماینده از سوی دولت انگلیس، با حق وتو، در هیئت مدیره این شرکت حضور یافتند تا از نزدیک مراقب منافع نیروی دریایی باشند.
درجریان جنگ اول، این شرکت توانست بدون وقفه جدی به تولید خود ادامه دهد؛ به گونه ای که تولید آن، از روزانه ۱۶۰۰ بشکه در سال ۱۹۱۲ به ۱۸۰۰۰ بشکه در سال ۱۹۱۸ افزایش یافت و تا اواخر سال ۱۹۱۶ یک پنجم از نیاز نیروی دریایی انگلیس را تأمین کرد. به این ترتیب، شرکتی که در پانزده سال نخست تأسیس خود همواره با خطر ورشکستگی دست و پنجه نرم می کرد، با شراکت نیروی دریایی انگلستان، رونق گرفت و سود سرشاری به دست آورد. نمی روید تا امتیاز را لغو کنید. هنوز تشریفات خرید ۵۱ درصد از سهم شرکت سهامی نفت انگلیس و ایران به پایان نرسیده بود که جنگ جهانی اول آغاز شد. نیروی دریایی انگلیس، بخش عمده ای از نفت مورد نیاز خود را از این شرکت و با قیمتی پایین تر از قیمت نفت در بازار جهان، خریداری می کرد. همین موضوع یکی از زمینه های اختلاف میان دولت ایران و شرکت بود.
در آغاز قرن چهاردهم شمسی، تحولات بی شماری در ایران روی داده بود. با کودتای رضاخان، سلسله قاجار منقرض شد و در سال ۱۳۰۴ رضاخان تاج شاهی به سر نهاد. در این ایام، اهمیت اقتصادی و سیاسی نفت برای مردم و زمامداران آشکار شده بود و نشانه هایی از بهبود اوضاع اقتصادی در بخش های مختلف به چشم می خورد که متأثر از تزریق درآمدهای نفتی بود. میزان تولید نفت همواره سیر صعودی داشت، اما درآمدهای نفتی پرنوسان بود. برای نمونه، درآمد نفتی در سال ۱۳۰۶ نزدیک به ۴/۱ میلیون لیره بود، اما در سال بعد به ۵/۰ میلیون لیره کاهش یافت. این مسئله خشم رضا شاه را برانگیخته بود ومردم نیز بر این باور بودند که توطئه ای از سوی دولت انگلیس در کار است.کسی باور نمی کرد که این نوسان ها ممکن است ناشی از تغییر ناگهانی قیمت نفت و فرآورده های نفتی باشد. به موجب امتیاز نامه دارسی، شرکت می بایست ۱۶ درصد از منافع خالص خود و تمامی شرکت های تابعه را به دولت ایران پرداخت کند. اما از قرار معلوم، شرکت به بهانه های مختلف و با حساب سازی های غیر قابل بررسی، از پرداخت بخشی ازآن طفره می رفت. در سال ۱۳۱۰ به یکباره درآمد ایران به کمتر از یک چهارم سال قبل کاهش یافت. رضاخان که خلق و خوی منحصر به فردش زبانزد عام و خاص بود، تاب نیاورد و به کابینه دستور داد، برای رفع سوء تفاهم ها، با شرکت وارد مذاکره شود.
تیمورتاش، وزیر مقتدر دربار، این وظیفه را به دوش گرفت. رضاخان که مذاکرات طولانی را برنمی تابید، یک روز به هیئت دولت آمد و پرونده را داخل بخاری انداخت و با خشم و غضب فریاد زد: « نمی روید تا امتیاز را لغو کنید» به این ترتیب، در آذر ۱۳۱۱ امتیاز دارسی طبق دستور به طور یک جانبه لغو شد. حسن تقی زاده در نامه ای به «جاکس»، مدیر شرکت، الغای امتیاز دارسی را به طور رسمی اعلام کرد. اما رضاخان خیلی زود فهمید (به او فهمانده شد؟) که به شیوه های رضاخانی، نمی توان هر مشکلی را حل کرد.
در مذاکرات، چند مسئله به بحث گذاشته شده بود. یکی این که تخفیف های شرکت به نیروی دریایی انگلیس درعمل سهم ایران را از منافع شرکت میکاست؛ دیگر این که شرکت حاضر نبود مطابق قرارداد سهمی از منافع شرکت های تابعه به ایران پرداخت کند. همچنین دولت، خواهان تضمین حداقل درآمد مشخص سالانه، کاهش حوزه شمول امتیاز، رفع حق انحصاری حمل و نقل و تأمین مصرف داخلی ایران به قیمت مناسب بود که در هیچ یک از این موارد، توافقی حاصل نمی شد. شرکت طی ۱۹ سال اول (منتهی به سال ۱۳۱۰)، بر روی هم، ۳/۵۶ میلیون تن نفت از ایران برداشت و صادر کرد. از ۵/۴۹ میلیون لیره سود خالص در این دوره، نزدیک به ۱۰ میلیون لیره نصیب ایران شده بود. شرکت نفت انگلیس و ایران از تمام امکانات خود برای حل سریع این مسئله به نفع خود بهره برد. از جمله این که دولت بریتانیا بی درنگ شکواییه ای علیه ایران به دبیر کل « جامعهٔ ملل» تسلیم کرد و خواستار رسیدگی فوری به آن شد. نیازی به این کار نبود، چون دولت ایران فوری به مذاکره تن درداد. بررسی این شکایت تا تعیین نتیجه مذاکرات به تعویق افتاد. مذاکرات از فروردین ۱۳۱۲ آغاز شد و در کمتر از یک ماه به عقد «قرارداد ۱۳۱۲» (۱۹۳۳) منجر و پس از تصویب مجلس به اجرا گذارده شد. به موجب این قرارداد، حوزه شمول امتیاز به ۱۰۰ هزار مایل مربع(یک چهارم امتیاز دارسی) کاهش یافت، حق انحصاری احداث و نگهداری خطوط لوله منتفی شد، بکارگیری نیروی کار ایرانی در اولویت قرار گرفت و مبلغی برای آموزش دانشجویان ایرانی در رشته صنعت نفت اختصاص یافت. اما درعوض، زمان اعتبار قرارداد از تاریخ امضا به مدت ۶۰ سال تعیین شد، پایه پرداخت سهم ایران از ۱۶ درصد سود خالص سالانه به ۴ شیلینگ برای هر بشکه تغییر کرد. در واقع میزان ثابت و مطمئن و تأثیر ناپذیری از نوسان های بازار برای ایران در نظرگرفته شد. اما این تغییر به هیچ روی به معنای افزایش سهم ایران نبود. این قرارداد با امتیاز دارسی تفاوت ماهوی نداشت و عوارضی در پی داشت که بیشترتحولات دههٔ بعد، ناشی از آن بود. هرچند که امضای این قرارداد، درآن هنگام، موفقیتی بزرگ جلوه داده شد. حسن تقی زاده، وزیر مالیه وقت، با امضای این قرارداد باری بر دوش خود گذاشت که ۱۴ سال بعد، هنگامی که تلاش کرد آن را بر زمین نهد، اوضاع کشور به کلی متحول شده بود. درد دل و اعتراف او در مجلس، مشروعیت این قرارداد را به کلی مخدوش کرد. این بار مردی کارآزموده در مقابل شرکت نفت انگلیس قد برافراشت که به خوبی می دانست چگونه می توان با قدرت مردم و برای استیفای حقوق مردم، مبارزه کرد و پیروز شد.
منبع http://www.aftab.ir/articles
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
ناگفتههای نهضت ملی شدن صنعت نفت
گفت و گو با حجت الاسلام روح الله حسینیان
در آستانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت هستیم، معروف است که شما در مورد عوامل ملی شدن صنعت نفت سخن دیگری غیر از آنچه معروف است دارید؟بله، من معتقدم آنچه در ملی شدن صنعت نفت شهرت پیدا کرده، و تاریخ نویسان ملی گرا آن را شهرت دارند یا با اسناد و مدارک هم خوانی ندارد به همین جهت معتقدم باید پرونده نهضت ملی شدن صنعت نفت بار دیگر بازخوانی شود.تحقیقات من نشان میدهد طرح اندیشهی ملی شدن صنعت نفت و سپس تبدیل آن به یک خواست عمومی و سپس بسیج تودههای مردم توسط نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی انجام گرفته است. آیا اعتقاد شما این است که مصدق و جبههی ملی در ملی شدن صنعت نفت نقشی نداشتهاند ؟در واقع ملی شدن صنعت یک فرایندی بود که از بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین آغاز شد. میتوانیم عوامل مهم ملی شدن صنعت نفت را در نقش طیفی از نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی و طیف آرمانگرا را به رهبری فداییان اسلام از یک طرف نقش نمایندگان مجلس و نقش نیروهای ملی گرا تبیین کنیم که هر کدام از اینها در زمان خاصی نقشی را ایفا کردند که هیچ کدام تأثیری مانند نقش نیروهای مذهبی در حوزهی زمانی گسترده نداشتهاند.
قدری واضحتر نقش این سه عامل را بیان کنید؟اجازه دهید ابتدا به نقش نمایندگان در مجلس شورای ملی بپردازم در این زمان نمایندگان از چند طیف تشکیل میشدند. نیروهای چپ گرا و طرفدار سیاست شوروی و به اصطلاح روس فیلها و طیف دیگر از راست گرایان طرفدار انگلیس یا انگلوفیلها این دو طیف در مجلس چهاردهم و پانزدهم فعال بودند. البته در مجلس پانزدهم یک اقلیت قدرت مند در اطراف سید حسین مکی تجمع کردند که نقش مهمی را در حوزهی نفت ایفا کردند. عمدهی فعالیت چپ گرایان و راست گرایان محدود کردن منافع قدرتهای شوروی و انگلیس بود. به این معنا که راست گرایان سعی میکردند منافع شوروی را محدود یا مورد ضربه قرار دهند و چپ گرایان منافع انگلیس را مورد هدف قرار میدادند به همین جهت چند طرح در مجلس به تصویب رسید که حائز اهمیت است اولین طرح توسط مصدق تهیه شد. یعنی درست در زمانی که کافتارادزه معاون کمیساریای ملی امور خارجه برای مذاکره یک قرار داد نفتی دارد ایران شده بود، مصدق با یک طرح دولت از هر گونه مذاکره قانونی در مورد نفت منع کرد. این طرح در یازدهم آذر 1323 به تصویب مجلس رسید. طرفداران شوروی که در مجلس از تصویب این طرح یکه خورده بودند درست در فردای آن روز طرح لغو قرارداد 1312 نفتی با انگلیس را به مجلس پیشنهاد کردند. ولی مصدق با آن مخالفت کرد و اعلام نمود قرارداد چون طرفینی است نمیشود یک طرفه آن را لغو کرد.چپ گرایان که از طرح این ماده واحد شکست خوردند در انتظار فرصت بودند تا مجددا مسئلهی مقاوله نامهی نفتی شوروی و احمد قوام در مجلس مطرح شد. این بار چپ گرایان توانستند از فضای موجود استفاده و در طرح رد مقاوله نامه بندی را اضافه کنند که ضربتی همانند به منافع انگلیس بود. در بند (ه) این طرح دولت موظف شد تا برای احقاق حق ایران از شرکت نفت جنوب اقداماتی را به عمل آورد. بند(ه) سرانجام منجر به قرارداد الحاقی گس – گلشائیان شد. این قرارداد در پایان دورهی مجلس 15 در مجلس مطرح شد، اما اقلیت مجلس پانزدهم با نطقهای طولانی مانع از تصویب آن شدند. بعد از لایحه گس گلشائیان تمام هم و غم انگلیس، دربار و راست گرایان بر این شد که این قرارداد را به تصویب برسانند و به همین جهت مثلث قدرت دولت قدرتمند رزمآرا را سر کار آوردند تا این لایحه را تصویب کند و رزمآرا با تمام قدرت این مأموریت خود را آغاز کرد. د رمجموع نقش نمایندگان مجلس به ممنوعیت امتیاز نفت به شوروی و اصلاح قرارداد نفتی ایران انگلیس در ضمن لایحهی گس – گلشائیان شد. باید اذعان کرد بحثها ی نفتی در مجلس در مردم و جامعه اثر بسیار مثبت داشت. از اینجا به بعد نقش نیروهای مذهبی جدیتر و مؤثر میشود و آیتالله کاشانی و روحانیون طیف وابسته به وی در بسیاری از جمعیتها، سخنرانیها، خطبهها اعیاد قربان و فطر شعار «نفت ایران برای ایرانی» را مطرح کرده بودند و آیتالله کاشانی به خاطر اطلاعیهای که در همین زمینه صادر کرد به بهانهی ترور شاه به لبنان تبعید شد. آیتالله در لبنان با ارسال نامههای سرگشاده بر شعار «نفت ایران برای ایرانی» پای میفشرد. وی در بازگشت پیروزمندانهی خود در اولین سخنرانی، سخن از ملی کردن صنعت نفت به بیان آورد و در اولین بیانیه رسمی که توسط مصدق در مجلس قرائت گردید روی ملی شدن صنعت نفت اصرار کرد و قرارداد الحاقی گس گلشائیان را مردود شمرد. مهمترین واقعهای که در این مقطع اتفاق افتاد انتخابات دورهی شانزدهم مجلس بود که دربار به رهبری هژیر با دخالت در آن مانع شمارش آراء اعضای جبهه ملی میشد.در اینجا بود که نیروهای آرمانگرای اسلامی وارد کارزار شدند و با دو عملیات سرنوشت ساز دو مانع عمده را بر طرف و موجب به قدرت رسیدن نیروهای جبهه ملی گردیدند.فداییان اسلام با ترور هژیر رژیم را وادار به عقب نشینی کردند و رژیم مجبور شد نتیجهی انتخابات را مخدوش و باطل اعلام کند و با تجدید انتخابات اعضای جبهه ملی به مجلس راه یافتند.دومین نقش مهم را باز فداییان اسلام ایفا کردند. بعد از اینکه نیروهای مذهبی تودهها و بسیج کرده بودند به اعتقاد اعضای جبهه ملی و سایر مبارزین این رزمآرا تنها مانع ملی شدن صنعت نفت بود و فداییان اسلام قدرت مندترین مانع را از سر راه برداشتند و درست یک هفته بعد مجلس مجبور شد رأی به ملی شدن صنعت نفت صادر نماید.
آیت الله کاشانی به دلیل مقبولیتی که بین عالمان بزرگ بلاد داشت،توانست مراجع محلی را به صحنه بکشاند و آنان با حمایت از آیت الله و صدور بیانیه امواج مردمی ایجاد کردند. آیت الله خوانساری یکی از مراجع بزرگ آیت سید محمد روحانی و آیت الله شاهردی از قم، آیت الله بهاءالدین محلاتی از شیراز، آیت الله چهار سوقی از اصفهان، آیت الله حاج شیخ باقر رسولی از رشت، آیت الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی از مشهد همچنین روحانیون مانند حاج سید حسین خادمی اصفهانی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، حاج سید مصطفی سیدالعراقین، حاج شیخ مهدی نجفی و فقیه سبزواری با صدور بیانیهها،فتاوا و سخنرانیها توانستند نیروهای مذهبی را بسیج کنند و هر روز تظاهراتی در شهرهای بزرگ ایران برای ملی شدن صنعت نفت بر پا کنند. جالب اینجاست که ترجح بند همه ی فتواها و بیانیهها حمایت از رهبری آیت الله کاشانی بود. آیت الله خوانساری در بیابان فتوائیه خود افزودند: «با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
نوجوانی تغییرات جسمانی ، رشد عقلی ، و اجتماعی شدن
دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم ، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی قلمداد شده است. 300 سال پیش از تولد مسیح ، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان « پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند .
در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی درباره نوجوانی، این دوران را با قدری احساسات توصیف کرد. و آن را دوران « طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی ، عقلی و عاطفی می دانست. درست در زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمانی را می گذراند ، اجتماع از او می خواهد که مستقل باشد، روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. نوجوانان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشند تا هویتی برای خود کسب کنند – پاسخی شخصی برای این سوال قدیمی بیابند که « من کیستم ؟»
آغاز بلوغ
واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می شود ، یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود. واضحتر بگوییم ، بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود، مانند بزرگ شدن تدریجی تخمدنها در زن و بیضه ها در مرد. ولی از آنجا که این تغییرات غالبا غیر قابل دیدن است، شروع نوجوانی غالبا با رشد موهای زهاری، بزرگ شدن پستانها در دخترها و بزرگ شدن آلت و بیضه ها در مردها مشخص می شود. بلوغ جنسی غالبا با « رشد سریع » قد و وزن همراه است. که معمولا چهار سال ادامه دارد.
در تحقیقات اولیه تصور بر این بود که زنان صرفا هورمونهای جنسی زنانه و مردان فقط هورمونهای جنسی مردانه ایجاد می کنند، ولی در واقع در این میان تداخلی وجود دارد وهورمونهای هر دو جنس در مرد و زن هر دو موجود است. تفاوتهای هورمونی بین دو جنس بر مبنای وجود این یا آن هورمون نیست ، بلکه از نسبت موجود میان هورمونهای زنانه و مردانه در بدن ناشی می شود. هر قدر که بلوغ نزدیکتر می شود ، نسبت سطح استروژن به تستوسترون در دخترها زیاد و در پسرها کم می شود.
جهش نموی نوجوانی جهش نموی به میزان ازدیاد سریع قد و وزن که با بلوغ جنسی توام است اطلاق می شود. این افزایش از لحاظ شدت، مدت و سن شروع از کودکی به کودک دیگر فرق می کند. در هر دو جنس جهش نموی نوجوانان حدود چهار سال و نیم به طول می انجامد ( قاوست ، 1977، مارشال ، 1978 ). اوج رشد در پسر به طور متوسط در سن 13 سالگی است، اوج رشد دختران دو سال جلوتر و در سن 11 سالگی است. در پسر و دختر ، تغییر در قد و وزن با تغییر در تناسب بدن همراه است. ابتدا سر، پنجه های دست و پا و به اندازه بزرگسالان می رسد. دست و پا سریعتر از تنه رشد می کند. و تنه بعد از همه اینها کامل می شود.
تفاوتهای جنسیتی در شکل بدن نیز در دوران اولیه نوجوانی بیشتر می شود. هرچند که حتی در دوران کودکی کفل دخترها پهن تر از کفل پسر هاست با شروع دوران بلوغ این تفاوت بیشتر می شود. بر عکس ، استخوان پسرها کلفت تر و بزرگتر می شود، بافت عضلانیشان بیشتر و شانه ها هم پهن تر می شود. تا حدودی به همین دلیل پسرها قوی تر از دخترها می شوند و این قوی بودن را بعدها هم حفظ می کنند ( به خصوص در قسمت بالایی بدن ). از علتهای دیگر قویتر بودن مردها با در نظر گرفتن جثه اشان این است که قلب و ریه آنان بزرگتر از قلب و ریه زنان است ، در مقایسه با زنان دارای فشار خون سیستولی بالاتری هستند.
رشد جنسی
بلوغ در پسرها و دخترها
هر چند که احتمالا نوجوانان از لحاظ گذراندن توالی مراحلی که منجر به بلوغ جسمانی و جنسی می شود با هم تفاوت دارند و این تفاوتها کاملابه هنجار هم هست، معمولا پسران به ترتیب زیر این مراحل را می گذرانند:
بیضه ها و کیسه های بیضه ای بزرگتر می شود.
موهای زهاری ظاهر می شود.
جهش نموی نوجوانان شروع می شود، آلت جنسی بزرگ می شود.
همچنان که سیب آدم بزرگ می شود صدا هم بم تر می شود.
زیر بغل و پشت لبها موهایی ظاهر می شود.
تولید اسپرم زیاد می شود و احتلام ( خارج شدن منی به هنگام خواب ) واقع می شود.
جهش نموی به نقطه اوج می رسد، موهای زهاری مجعد می شود.
غده پروستات بزرگ می شود.
تولید اسپرم به اندازه ای می رسد که قابلیت بارور کردن پیدا می کند، آهنگ رشد کند می شود.
قدرت جسمانی به اوج می رسد.
هر چند که دخترها هم مانند پسرها از لحاظ بلوغ جسمانی و جنسی با هم تفاوتهایی دارند، ولی معمولا این مراحل را به ترتیب زیر می گذرانند.
جهش نموی آغاز می شود.
موهای صاف و کم رنگ زهاری ظاهر می شود.
پستانهای شروع به رشد می کند و کفل هم گرد می شود و این همراه است با شروع رشد موهای صاف در زیر بغل .
رحم و واژن ونیز فرج و کلیتوریس بزرگ می شوند.
موهای زهاری به سرعت رشد می کند و کمی مجعد می شود.
رشد پستانها بیشتر می شود ، رنگ نوک پستانها تغییر می کند.
جهش نموی به اوج میرسد و بعد کاهش می یابد
قاعدگی آغاز می شود.
رشد موی زهاری کامل می شود و به دنبال آن رشد پستانها و رشد موهای زیر بغل کامل می شود.
دوره « نازایی نوجوانی » پایان می گیرد و دخترها می توانند حامله شوند ( یک یا چند سال بعد از قاعدگی )
جنبه های روان شناختی بلوغ
بسیاری از بزرگسالان همه خاطرات تنش زای مربوط به تغییرات جسمانی نوجوانی را فراموش می کنند، حتی دانشجویان دانشکده خاطرات دوران پیش از بلوغ خود را بهتر از دوران بلوغ به یاد می آورند ( کانجر ، پیتر سون ، 1984). در نتیجه ، بزرگسالان احتمالا درست نمی دانند که نوجوانان تا چه اندازه از کل فرآیند رشد باخبر است زیرا با بسیاری از تغییرات درونی دوران بلوغ دست به گریبانند. رشد ناگهانی نوجوان که شباهتی به رشد تدریجی و منظم کودکان خردسال ندارد گاهی باعث می شود نوجوانان با خودشان غریبه شوند. برای اینکه نوجوان بتواند با موفقیت این تغییرات بسیار زیاد را یکپارچه کند و آن را به صورت احساس هویت شخصی ثابتی درآورد و احساس اعتماد به نفس کند زمان لازم است.
قاعدگی برای یک دختر نوجوان معنایی بیش از صرفا یک سازگاری فیزیولوژیکی دارد. قاعدگی نماد بلوغ جنسی است، نماد موقعیت آینده یک دختر به عنوان زن است (گریف و آلمن ، 1982، رابل و بروکس- گان ، 1982). از آنجا که واکنش یک دختر به قاعدگی ممکن است به امور گسترده ای تعمیم پیدا کند ، این مساله که تجارب اولیه اش تا جای ممکن مطلوب باشد اهمیتی حیاتی دارد. نوجوانی اینطور اظهار می کرد که ، « به نظر می رسد که همه دوستانم قاعدگیشان شروع شده بود، احساس کردم که از بقیه عقب افتاده ام به همین دلیل به عنوان یک نشانه نگریستم. پیش خودم فکر می کردم اگر قاعدگیم شروع شود زن خواهم شد.» متاسفانه بسیاری از دختران به این رشد بهنجار و غیر قابل اجتناب نگرشی منفی دارند. در بسیاری از مطالعات ( بروکس- گان و رابل ، 1982 ، گریف و اولمن ، 1982 ) معلوم شده که بسیاری از نوجوانان امریکایی به قاعدگی با دیدی منفی می نگرند و یا نسبت به آن بی تفاوتند . اغلب می گویند قاعدگی « چیزی است که یک زن باید با آن بسازد» . مثبترین جنبه آن از نظر آنان این است که نشانه بلوغ است، جنبه منفی آن این است که « دردسر » است و باید برای آن آمادگی داشت
چرا غالب دختران نوجوان نسبت به شروع قاعدگی نگرشی منفی دارند؟ یکی از دلایل رایج آن عقاید منفی دیگران در این مورد است. ناراحتیهای جسمانی ، مانند سردرد، پشت درد، دردهای معده ای و گرفتگی عضلات باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
جهانی شدن اقتصاد
پشگفتار
آنچه اکنون پیش روی دارید گزیده ای از مطالبی است که پس از مطالعه و تحقیق در مورد موضوع جهانی شدن اقتصاد بدست آوردیم.
جهانی شدن یکی از جنجال برانگیزترین مباحث در حوزه جهانی می باشد به شکل بسیار گسترده ای مطرح شده است و بر بسیاری از جنبه های زندگی مردم و حکومت های ملی تاثیر گذاشته بطوریکه کشورها خواه ناخواه بسوی جهانی شدن می روند.
البته این پدیده بیشتر در صحنه اقتصاد رخ داده و به تدریج بعد اقتصادی و محصولات آن ابعاد دیگر جامعه یعنی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی – آموزشی- مذهبی و ... را تحت تاثیر خود قرار میدهد. جهانی شدن اقتصاد که موضوع اصلی سمینار من می باشد در سه بخش جهانی، خاورمیانه و کشورهای حوزۀ خلیج فارس و ایران تهیه شده است.
در این تحقیق سعی شد تا چشم اندازی کلی از پدیده جهانی شدن اقتصاد را ارائه دهیم.امید است مورد پسند استاد گرامی واقع شود
بخش اول : جهانی شدن اقتصاد و تحولات آن
مقدمه :
در دورانی که در اثر شایعات مربوط به جنگ جهانی سوم ارزها به نوسان درآمده و لشکریان طوفان در بساری سرزمینها خود را آماده حمله ساخته اند، ما با وحشت به عناوین روزنامه ها خیره می شویم.
ارزش طلا، این حرارت سنج ترس، رکود می شکند. بانکها به لرزه درآمده اند. تورم از کنترل خارج شده و دولتهای جهان به فلج عمومی و کند ذهنی مبتلا شده اند.
گروه کر بزرگ کاساندرا در مقابله با تمامی اینها گوشها را با نوای شوم سرنوشت پر می کند و انسان کوچه و خیابان زمزمه می کند که دنیا «دیوانه» شده است و در همان حال کارشناسان و صاحب نظران به همه روندهایی که به فاجعه می انجامد اشاره می کنند.
یکی از این روندها، جهانی شدن است که ابعاد بسیار گسترده ای در حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و خصوصاً تجاری اقتصادی یافته است.
تعریف : جهانی شدن یا Globalization یا به شکل صحیحتر universalism یعنی گسترش روابط اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان در دوران کنونی، بدین شکل که جنبه های متعددی از زندگی مردم از سازمانها و شبکه های اجتماعی تاثیر می پذیرد که هزاران مایل دورتر از جوامعی که در آن زندگی می کنند قرار دارند»
جهانی شدن اقتصاد کشورها در واقع از نیمه اول قرن 20 ، آغاز شد و بعد از بحران 1929 و جنگ جهانی دوم، نهضت چند جانبه گرایی و تاسیس سازمان ملل و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، ابعاد تازه ای به آن دادند.
بسیاری از صاحب نظران اظهار کرده اند آنچه امروز رخ می دهد ناتقال به جامعه ای جدید است که دیگر اساساً مبتنی بر وضعیت گرایی نیست.
آنها ادعا می کنند که ما وارد مرحله ای از توسعه می شویم که به کلی فراتر از دوران صنعتی است0 چنانچه آلوین تافلر استدلال کرده است که:"آنچه هم اکنون رخ می دهد، به احتمال قوی، بزرگتر، عمیق تر و هممتر از انقلاب صنعتی است... احظه حاضر چندی کمتر از دومین فصل بزرگ جدا کننده در تاریخ بشر نیست"
یا مارکس می گوید: "سرمیاه داری امروزی به تولید و مصرف خصلت جهانی داده است... و صنعت را از قید ملیت آن رها ساخته است. تمام صنایع ملی قدیمی نابود شده است یا روز به روز بیشتر نابود می شوند. آنها جای خود را به صنایع جدید می دهند که معمول شد نشان بصورت مسئله مرگ و زندگی برای همه ملل متمدن در می آید،به ضایعی که دیگر نه فقط از مواد خام بومی بلکه از مواد خام استفاده می کنند که از دور افتاده ترین مناطق آورده می شود، صنایعی که محصولاتش نه فقط در داخل ، بلکه در هر گوشه جهان مصرف می شود."
«یکی از جنبه های اصلی جهانی شدن ، نظام جهانی است که از دوره گسترش غرب از قرن 17 به بعد بوجود آمده است و گد چه امروزه به سرعت گسترش می یابد اما به هیچ وجه پدیدة کاملاً جدیدی نیست و از زمانی در حدود دو یا سه قرن پیش آغاز گردیده است.»
تاریخچه جهانی شدن:
مفهوم جهانی شدن دارای تاریخچه مشخصی در ادبیات سیاسی و بین المللی است.
الف)برخی بر این اعتقادند که جهانی شدن حدود 400 سال قدمت دارد و با مدرنیسم، جهانی شدن هم شکل گرفته است.
ب) برخی دیگر از نویسندگان بر آنند که «جهانی شدن» یکی از شاخه های مدرنیسم است و در عین حال یک جریان جدید هم می باشد و ریشه ای تاریخی ندارد.
مدرنیسم جریانی بود که در عغرب آغاز شد و دیدیم که چگونه جهان را در نوردید و «جهانی» شد. علی رغم آنکه در ابتدا توسط سنت گراها مخالفت های زیادی در مقابل مدرنیسم صورت گرفت ولی در نهایت مدرنیسم پیروز شد.
برای مدرنیسم خصوصیات زیادی نقل می کنند که یکی غیر قابل بازگشت بودن آن است. یعنی مدرنیسم مانند یک انقلاب همه چیز را زیر و رو می کند و از آنجا که universal است پس همه جهان را در هم می نوردد. به اعتقاد این گروه مدرنیسم جریانی بود که نمی شود جلوی آن را با وجود آنکه دیدگاههای مخالف زیادی در مقابل آن وجود داشت سد کرد.
به عقیده گروه اول، پدیده جهانی شدن که ما امروز شاهد آن هستیم مرحله ای از جریانی است که از قدیم شروع شده اما اکنون شکی جدید به خود گرفته است و علت این شکل گیری نوین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
نوجوانی تغییرات جسمانی ، رشد عقلی ، و اجتماعی شدن
دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم ، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی قلمداد شده است. 300 سال پیش از تولد مسیح ، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان « پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند .
در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی درباره نوجوانی، این دوران را با قدری احساسات توصیف کرد. و آن را دوران « طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی ، عقلی و عاطفی می دانست. درست در زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمانی را می گذراند ، اجتماع از او می خواهد که مستقل باشد، روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. نوجوانان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشند تا هویتی برای خود کسب کنند – پاسخی شخصی برای این سوال قدیمی بیابند که « من کیستم ؟»
آغاز بلوغ
واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می شود ، یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود. واضحتر بگوییم ، بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود، مانند بزرگ شدن تدریجی تخمدنها در زن و بیضه ها در مرد. ولی از آنجا که این تغییرات غالبا غیر قابل دیدن است، شروع نوجوانی غالبا با رشد موهای زهاری، بزرگ شدن پستانها در دخترها و بزرگ شدن آلت و بیضه ها در مردها مشخص می شود. بلوغ جنسی غالبا با « رشد سریع » قد و وزن همراه است. که معمولا چهار سال ادامه دارد.
در تحقیقات اولیه تصور بر این بود که زنان صرفا هورمونهای جنسی زنانه و مردان فقط هورمونهای جنسی مردانه ایجاد می کنند، ولی در واقع در این میان تداخلی وجود دارد وهورمونهای هر دو جنس در مرد و زن هر دو موجود است. تفاوتهای هورمونی بین دو جنس بر مبنای وجود این یا آن هورمون نیست ، بلکه از نسبت موجود میان هورمونهای زنانه و مردانه در بدن ناشی می شود. هر قدر که بلوغ نزدیکتر می شود ، نسبت سطح استروژن به تستوسترون در دخترها زیاد و در پسرها کم می شود.
جهش نموی نوجوانی جهش نموی به میزان ازدیاد سریع قد و وزن که با بلوغ جنسی توام است اطلاق می شود. این افزایش از لحاظ شدت، مدت و سن شروع از کودکی به کودک دیگر فرق می کند. در هر دو جنس جهش نموی نوجوانان حدود چهار سال و نیم به طول می انجامد ( قاوست ، 1977، مارشال ، 1978 ). اوج رشد در پسر به طور متوسط در سن 13 سالگی است، اوج رشد دختران دو سال جلوتر و در سن 11 سالگی است. در پسر و دختر ، تغییر در قد و وزن با تغییر در تناسب بدن همراه است. ابتدا سر، پنجه های دست و پا و به اندازه بزرگسالان می رسد. دست و پا سریعتر از تنه رشد می کند. و تنه بعد از همه اینها کامل می شود.
تفاوتهای جنسیتی در شکل بدن نیز در دوران اولیه نوجوانی بیشتر می شود. هرچند که حتی در دوران کودکی کفل دخترها پهن تر از کفل پسر هاست با شروع دوران بلوغ این تفاوت بیشتر می شود. بر عکس ، استخوان پسرها کلفت تر و بزرگتر می شود، بافت عضلانیشان بیشتر و شانه ها هم پهن تر می شود. تا حدودی به همین دلیل پسرها قوی تر از دخترها می شوند و این قوی بودن را بعدها هم حفظ می کنند ( به خصوص در قسمت بالایی بدن ). از علتهای دیگر قویتر بودن مردها با در نظر گرفتن جثه اشان این است که قلب و ریه آنان بزرگتر از قلب و ریه زنان است ، در مقایسه با زنان دارای فشار خون سیستولی بالاتری هستند.
رشد جنسی
بلوغ در پسرها و دخترها
هر چند که احتمالا نوجوانان از لحاظ گذراندن توالی مراحلی که منجر به بلوغ جسمانی و جنسی می شود با هم تفاوت دارند و این تفاوتها کاملابه هنجار هم هست، معمولا پسران به ترتیب زیر این مراحل را می گذرانند:
بیضه ها و کیسه های بیضه ای بزرگتر می شود.
موهای زهاری ظاهر می شود.
جهش نموی نوجوانان شروع می شود، آلت جنسی بزرگ می شود.
همچنان که سیب آدم بزرگ می شود صدا هم بم تر می شود.
زیر بغل و پشت لبها موهایی ظاهر می شود.
تولید اسپرم زیاد می شود و احتلام ( خارج شدن منی به هنگام خواب ) واقع می شود.
جهش نموی به نقطه اوج می رسد، موهای زهاری مجعد می شود.
غده پروستات بزرگ می شود.
تولید اسپرم به اندازه ای می رسد که قابلیت بارور کردن پیدا می کند، آهنگ رشد کند می شود.
قدرت جسمانی به اوج می رسد.
هر چند که دخترها هم مانند پسرها از لحاظ بلوغ جسمانی و جنسی با هم تفاوتهایی دارند، ولی معمولا این مراحل را به ترتیب زیر می گذرانند.
جهش نموی آغاز می شود.
موهای صاف و کم رنگ زهاری ظاهر می شود.
پستانهای شروع به رشد می کند و کفل هم گرد می شود و این همراه است با شروع رشد موهای صاف در زیر بغل .
رحم و واژن ونیز فرج و کلیتوریس بزرگ می شوند.
موهای زهاری به سرعت رشد می کند و کمی مجعد می شود.
رشد پستانها بیشتر می شود ، رنگ نوک پستانها تغییر می کند.
جهش نموی به اوج میرسد و بعد کاهش می یابد
قاعدگی آغاز می شود.
رشد موی زهاری کامل می شود و به دنبال آن رشد پستانها و رشد موهای زیر بغل کامل می شود.
دوره « نازایی نوجوانی » پایان می گیرد و دخترها می توانند حامله شوند ( یک یا چند سال بعد از قاعدگی )
جنبه های روان شناختی بلوغ
بسیاری از بزرگسالان همه خاطرات تنش زای مربوط به تغییرات جسمانی نوجوانی را فراموش می کنند، حتی دانشجویان دانشکده خاطرات دوران پیش از بلوغ خود را بهتر از دوران بلوغ به یاد می آورند ( کانجر ، پیتر سون ، 1984). در نتیجه ، بزرگسالان احتمالا درست نمی دانند که نوجوانان تا چه اندازه از کل فرآیند رشد باخبر است زیرا با بسیاری از تغییرات درونی دوران بلوغ دست به گریبانند. رشد ناگهانی نوجوان که شباهتی به رشد تدریجی و منظم کودکان خردسال ندارد گاهی باعث می شود نوجوانان با خودشان غریبه شوند. برای اینکه نوجوان بتواند با موفقیت این تغییرات بسیار زیاد را یکپارچه کند و آن را به صورت احساس هویت شخصی ثابتی درآورد و احساس اعتماد به نفس کند زمان لازم است.
قاعدگی برای یک دختر نوجوان معنایی بیش از صرفا یک سازگاری فیزیولوژیکی دارد. قاعدگی نماد بلوغ جنسی است، نماد موقعیت آینده یک دختر به عنوان زن است (گریف و آلمن ، 1982، رابل و بروکس- گان ، 1982). از آنجا که واکنش یک دختر به قاعدگی ممکن است به امور گسترده ای تعمیم پیدا کند ، این مساله که تجارب اولیه اش تا جای ممکن مطلوب باشد اهمیتی حیاتی دارد. نوجوانی اینطور اظهار می کرد که ، « به نظر می رسد که همه دوستانم قاعدگیشان شروع شده بود، احساس کردم که از بقیه عقب افتاده ام به همین دلیل به عنوان یک نشانه نگریستم. پیش خودم فکر می کردم اگر قاعدگیم شروع شود زن خواهم شد.» متاسفانه بسیاری از دختران به این رشد بهنجار و غیر قابل اجتناب نگرشی منفی دارند. در بسیاری از مطالعات ( بروکس- گان و رابل ، 1982 ، گریف و اولمن ، 1982 ) معلوم شده که بسیاری از نوجوانان امریکایی به قاعدگی با دیدی منفی می نگرند و یا نسبت به آن بی تفاوتند . اغلب می گویند قاعدگی « چیزی است که یک زن باید با آن بسازد» . مثبترین جنبه آن از نظر آنان این است که نشانه بلوغ است، جنبه منفی آن این است که « دردسر » است و باید برای آن آمادگی داشت
چرا غالب دختران نوجوان نسبت به شروع قاعدگی نگرشی منفی دارند؟ یکی از دلایل رایج آن عقاید منفی دیگران در این مورد است. ناراحتیهای جسمانی ، مانند سردرد، پشت درد، دردهای معده ای و گرفتگی عضلات باشد.