لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
شهر اهواز
اَهواز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر که بخش مرکزی کلانشهر اهواز میباشد، از نظر جغرافیایی در ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی قرار گرفتهاست و در جلگه خوزستان به ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع میباشد.
شهر اهواز با ۲۲۰ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر وسیع ایران پس از تهران میباشد.[۲] جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.[۳]
کارون پرآبترین رود ایران، اهواز را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کردهاست که این امر جلوه زیبایی به این شهر دادهاست. وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران در اهواز، این شهر را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کردهاست و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری را در خود بپذیرد.
شهرهای اطراف اهواز عبارتاند از: شهرهای تاریخی دزفول و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و دشت آزادگان در سمت غرب.
اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که از راههای زمینی و ریلی و هوایی دیگر شهرهای ایران را به بنادر مهمی مانند ماهشهر و آبادان و بندر امام خمینی و خرمشهر به عنوان مرزهای آبی و شلمچه و چزابه بهعنوان مرزهای زمینی با کشور عراق متصل میکند که بر این اساس جادههای منتهی به اهواز همیشه دارای بار سنگین ترافیکی است.
تاریخچه
پیش از اسلام
در زمان ایلامیها در حدود شهر کنونی اهواز شهری به نام تاریانا قرار داشتهاست. عدهای از مورخین متأخر نیز بدون استناد تاریخی عنوان نمودهاند نام اهواز در دوران باستان اوکسین بودهاست، در صورتی که چنین چیزی واقعیت نداشته و نام این شهر در دورهٔ ایلامیان تاریانا (Tareiana) بوده. اوکسین احتمالاً تلفظ یونانی اوز یا هوز است مراد از آن همان خوزستان است. در زمان هخامنشیان هووج یا خوجستان یا همان هوجستان خوانده میشود و داریوش کبیر در کتیبه بیستون خوزستان را به همین نام هووج نام بردهاست. خوز به معنی نیشکر و خوزستان به زبان ایلامی شکرستان است.
در زمان اردوان چهارم از سلسله اشکانی اهواز مدتی پایتخت بودهاست. در جنگ اردشیر بابکان و اردوان پنجم که در رامهرمز صورت گرفت و اردشیر بر اردوان غلبه کرد اهواز صدمات بسیاری دید. اردشیر بابکان مؤسس دودمان ساسانیان در محل قدیمی شهر اهواز دو شهر بنا نهاد که در یکی از آنها بازاریان سکونت داشتند و در دیگری بزرگان و اشراف. نخستین هوجستان واجار (خوزستان بازار) و دومی را هرمزداردشیر نام داشت.
شهر اهواز در آن زمان هرمزشهر (هرمزداردشیر) نام داشت.[۴] (بازماندههای هرمزشهر که در زیر سطح اهواز کنونی قرار دارد به خاطر پروژه مترو با خطر تخریب روبروست.[۵]) البته در روزگار ساسانیان رامشهر نیز نامیده میشدهاست.
در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز یا بند اهواز یا شادروان اهواز که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانالهای آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور میکرد و آن را به دو بخش تقسیم میکرد: بخشی که بین نهر شاهجرد و رود مسرقان (گرگر) بود که اصل شهر اهواز و در واقع هستهٔ اولیه و بافت قدیمی شهر و در حدود کوهپایه واقع شده بود.
حدود محلهٔ کارون کنونی اهواز و منبع آب و بازار و مسجد جامع شهر آنجا بود لذا آن را مدینه یا شهر میگفتند و در قسمت شرق نهر شاهجرد بود و قسمت دیگر به نام الجزیره یا جزیره که بین شاهجرد و کارون اصلی واقع شده بود نامیده میشد و در واقع بخش غربی اهواز قدیم بود (حدود بخش مرکزی و کنونی شهر مثل باغ شیخ و نادری و ۳۰ متری و باغ معین و خیابان۲۴ متری) آثار نهر شاهجرد هم اکنون در محله اهواز قدیم کنونی بین خزعلیه (خرمکوشک) و اهواز وجود دارد.
دوران اسلامی
نام کنونی اهواز، به ظاهر بازمانده از دوران اسلامی است ((جمعِ مکسر ”هوز“) به نام «خوزی» (در منابع یونانی ouxioi و در متون هخامنشی huja = عیلام). در وقایع اسلامی اهواز به دست ابوموسی اشعری والی بصره به فرمان عمر بن الخطاب در سال ۱۷ هجری قمری اشغال شد. در اثر این حمله بخش اشرافینشین شهر که به هرمز اردشیر موسوم بود به کلی ویران شد ولی بخش بازاری آن باقی ماند و این بخش همان اوز یا هوز است که در قرن اول هجری به نام اولیه اهواز یا سوقالاهواز (خوزستان بازار) خوانده میشد.
در زمان آل بویه اهواز به تصرف آنان درآمد و تحت حکومت آل بویه قرار گرفت. در سدهٔ ۴ هجری عضدالدوله دیلمی (فنا خسرو) اقدام به مرمت و آبادانی اهواز کرد و شبکههای آبیاری را مرمت کرد و پل معروف هندوان اهواز را از نو ساخت. اهواز در این دوره به حدی آباد و حاصلخیز شد که مقدسی آن را انبار بصره گفتهاست محلهٔ شرقی اهواز در این دوره بنا و با پلی جزیرهای که در میان کارون به نام دجیل قرار داشت به محله ناصری بعدی وصل شد.
یاقوت حموی و حمزه اصفهانی و مقدسی گویند: «اهواز قدیم به وسیله نهر شاهجرد به دو محلهٔ بزرگ تقسیم شده بود محلهٔ غربی که بین رودخانه و نهر شاهجرد واقع و جزیره خوانده میشد و محلهٔ شرقی که در پای کوه و بازار و مسجد جامع در آن بنا شده بودند و به اصطلاح شهر یا مدینه خوانده میشد. شهر شاهجرد در بالای سد اهواز از کارون جدا و روی به طرف شکارهٔ کنونی میرفت. لفظ اوباره که اکنون محلی است در اهواز در جنوب خیابان ۳۰ متری به معنی آب باره و محل عبور آب است که یادآور همان نهرهای شاهجرد و غیرهاست.»
ابن منشاد مینویسد: «اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآوردههای خوزستان شکر، بافتههای پشمی، جامههای دیبا، پارچههای کنفی و دیگر محصولات را از همهٔ شهرهای ایران به اهواز میآورند و از این شهر و به وسیلهٔ کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل میکنند. بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار میبرند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همهٔ جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عربها این شهر را «سوقالاهواز» نامیدهاند.»
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۴
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنین جنگلها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائیان رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد ولی در دورهٔ پهلوی به نام قدیمی «اهواز» خوانده شد.
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و به ناچار دو بخش بودهاست. در شاخهٔ کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و در شاخهٔ جنوبی از اهواز تا خلیج فارس کشتیرانی میشدهاست. این امر به این دلیل بودهاست که در مسیر کارون در محل کنونی اهواز صخرهای بزرگ قرار داشته که عبور کشتی از آن را ناممکن میکردهاست. همچنین ویرانههای سد اهواز نیز مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر میآمدهاند در محل اهواز بارها را به کشتی دیگری در سمت دیگر صخره منتقل میکردهاند. این کار باعث به وجود آمدن انبارها و کاروانسراهای بسیاری در اهواز شد و یکی از دلایل رونق تجارت در اهواز هم همین امر بودهاست. در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای دنیا است و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند. کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شهر سوخته زابل :
شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی است که در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل-زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند.
شهری که گفته میشود پیشرفتهترین شهر جهان قدیم بوده است و حتا بسیار پیشرفتهتر از شهر کرت که سینوهه در کتاب خود از آن یاد کرده است.به اعتقاد برخی باستانشناسان اگر بخواهیم به معنای کامل و دقیق شهر توجه کنیم،این شهر را باید قدیمیترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند.
پیشینهی کاوشها
کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. این شهر یکی از آثارتاریخی استان سیستان و بلوچستان به شمار میآید.
جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته
بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان میدهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخشهای مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپههای متوالی و چسبیده به هم واقع شدهاند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است.
پژوهشها نشان داده است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده میشود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقهای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته است.
در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شاخههایش به خوبی زمینهای کشاورزی شهر سوخته را سیراب میکرده است.
دریاچه هامون در ۳۲۰۰ قبل از میلاد دریاچهای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخههای قوی از آن منشعب میشده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته است. در بررسیهای منطقهای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانههای گوناگون و آبراههایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب میرساندهاند. در نخستین فصل کاوش در شهر سوخته کوچهها و خانههای منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لولههای سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامهریزی شهری در این شهر است.
منطقه گورستان
از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده است. طی کاوش های بهعمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می کردهاند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده میشود. پارچه ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده میشود:
* به صورت کفن ،که مردهها را در آن میپیچیدهاند؛
* به شکل لباس زیر انداز و رو انداز؛
* کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن میگذاشتند.
اشیاء سفالی اصلیترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، پارچه در قبور دیده میشود.
صنعت و پیشهها در شهر سوخته
شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاریهای فصلهای گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاههای صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده میکردهاند. شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.
باستان شناسان با یافتن مهرهها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور در باره روشهای ساخت ورقهها و مفتولهای طلایی به پژوهش پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحههای طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لولههای استوانهای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقهها به یکدیگر مهرههای سنگ لاجورد را در میان آن قرار میدادند.
در شهرسوخته انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجا است. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاقهای اطراف هامون سبد و حصیر میبافتند و از این نیها برای درست کردن سقف هم استفاده میکردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
ابتدا بحث پرسشی را مطرح میکنیم. این پرسش ممکن است بیفایده و سطحی به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگی دارد. پرسش این است:
تعریف شهر چیست؟
بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون، تعریفهایی متفاوتی از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافیدانان پدیده تمرکز اقوام و تجمع آنان را بیشتر با ملاحظه شرایط محیطی مجاور و مقتضیات زمینی که شهر در آن پا میگیرد، ارزیابی میکنند. آنها این مطالعه را بیشتر به تقسیمبندی زمینهای تحت ساخت و ساز، و زمینهای آزاد اختصاص میدهند و کمتر به جنبههای شهری آن توجه میکنند.
جامعهشناسان به روابط انسانی میان شهروندان توجه نشان میدهند.
حقوقدانان و سیاستمداران مسأله اصلی را ساختارهای اجتماعی و سیاسی و قوانین و مقرراتی ارزیابی میکنند که زندگی جمعی شهروندان را سامان میدهد.
اقتصاددانان برنامهریزی سرمایهگذاری و استفاده بهینه از استعدادهای اقتصادی جامعه را هدف مطالعه خود قرار میدهند.
همان گونه که ملاحظه میشود، همه جا سخن از دیدگاه مختلف و یک سویه است که البته همگی قابل احترامند ولی جامع نیستند. اما، شهرساز (مهندس یا معمار) تعریفی جامع از شهر بیان میکند.
از دید شهرساز، شهر همواره خود را با افرادی که در آن زندگی میکنند، تطبیق میدهد و ساکنان شهر، آن را تغییر میدهند. این انطباق و رابطه متقابل در حال انجام یافتن و شکل گرفتن دائمی است.
از مجموعه علوم یاد شده، شهرسازی یا به تعریف دیگر، علمی که ساماندهی شهر یا ساماندهی تودههای مستقر در قطعهای از زمین را به عهده دارد، (که از آن در زبانهای مختلف Town Planing وStadtebau و غیره تعبیر میشود.) تولید مییابد. به این طریق شهرسازی چهره سهگانه علم، تکنولوژی و هنر را به خود میگیرد:
علم: زیرا مطالعه پدیدههای طبیعی وانسانی برای کشف قوانین مورد نیاز جهت هدایت ما برای تحقق ما را به عهده دارد.
تکنولوژی: از این جهت که پیشرفتهای بدست آمده در علم، کاربردی جهت پاسخگویی به نیازهای بسیار متنوع زندگی داشته باشد.
هنر: بدین سبب که همواره از احساسات بشری استفاده میکند و به زیبایی و هماهنگی و همسازی توجه دارد، و با تلاش برای خلق جذابیتهای محیطی در زندگی روزمره، به آسایش دست مییابد و روح و نشاط را کشف مینماید.
از مباحث بالا بر میآید که شهرساز به تنهایی قادر نخواهد بود همه کارها را انجام دهد ولی میتواند و باید نقش هماهنگ کننده تخصصهای مختلف را به منظور دستیابی به مناسبترین برنامه ریزی و تقسیمبندی ایفا کند. شهرساز باید تواناییهای مختلف را در خود ایجاد نماید. و دارای حس مشاهده قوی باشد. همواره به خاطر داشته باشید که مسئولیتی سنگین بویژه در برابر نسلهای آینده برعهده دارد.
شهرسازی را در یک جمعبندی میتوان به مثابه مقرراتی دانست که به جمعیتها میپردازد و از این طریق به نسبت به ساماندهی منطقی شهرها، سرزمینها، حومه آنها، ابزار تولید و ارتباط جمعی و ... به منظور دستیابی به شرایط بهتر زندگی فردی و اجتماعی اقدام مینماید.
شهرسازی به عنوان یک علم، پیشینه چندانی ندارد ولی به عنوان هنری که تا کنون موفق به ارائه راه حلهایی بسیار مطلوب برای مشکلات شهری شده است بسیار قدیمی است.
در گذشته اعتقاد بر آن بود که هیپوداموس (Hypodamous) اولین کسی بوده است که قسمتهای مختلف شهر را آگاهانه در ارتباط با هم دیده و او را پدر شهرسازی میدانستند ولی اکثریت این باور را مردود دانستهاند و اعتقاد دارند که هنر شهرسازی برای اولین بار در یونان مطرح نشده است. و احتمال میدهند که هیپوداموس شخصی ناشناس در هاراپا بوده است. با توجه به روابط منظمی که بین قسمتهای مختلف شهرهای هاراپا (Harappa) دیده شده است. در این محدوده به دنبال بانیان هنر شهرسازی میگردند البته نظام شبکههای شطرنجی در کاهون (Kahun) در 2670 قبل از میلاد و سپس در تلالعمارانه (Tel-el amarna) و دیگر نقاط مطرح میگردد که با توجه به دارا نبودن معیارهای خاص در شهرسازی آنها را مورد قبول نمیدانند.
معروف است که نخستین پیامبری که به امر شهرسازی توجه خاص داشته حزقیال نبی بوده است که حدود 600 سال قبل از میلاد منطقهبندی را در شهر معمول نمود و دستور داد بیتالمقدس از لحاظ شهرسازی به مناطقی چند تقسیم و در هر منطقه قسمتی از تأسیسات عمومی و خصوص بنا شود و شاید بتوان گفت نخستین بار بود که بشر در شهر خود قسمتی را به تأسیسات مذهبی و قسمت دیگر را به ساختمانهای دولتی و بخشی را به محل سکونت اختصاص داد.
شکل شهر
کار اصلی طراحی شهری تعیین شکل مطلوب برای شهر است. گرچه طراحی شهری به غیر از مقیاس شهر و مناطق شهری در دو مقیاس طراحی پروژه و طراحی شبکه نیز کاربرد دارد لیکن مباحث نظری مربوط به شکل شهر عمدتاً در مقیاس کل شهر مطرح شده است.
مواد خامی که طراح شهر از آنها به منظور شکل دادن به شهر استفاده میکند عبارتند از: فضا به مفهوم فضاهای عمومی شهر نظیر خیابانها، میدانها، پارکها و مکان، مقیاس، شکل و ارتباط بین آنها. واژگان فضا در ادبیات طراحی شهری نسبتاً غنی است. محور دید، حیاط، فضای تنگ، فضای پر پیچ و خم، دالان، مسیر، رؤیه، سقف، فضای باز طبیعی، پارک، کاسه، تاج، دره واز این قبیل نمونهها از این واژگانند.
فعالیتهای مرئی که میتواند در جذابیت و عملکرد بهتر فعالیتها و فضاها مؤثر باشند.
توالی: فضای شهر متشکل از شبکهای از فضا ها است با دیدهای متوالی. یک دید واحد آنقدر اهمیت ندارد تا مجموعهای مرتبط از دیدها بیرون آمدن از یک فضای تنگ و باریک و وارد شدن به یک فضای گشاد تأثیر عمدهای بر تجربهکننده میگذارد. یکی از کارهای اساسی طراحی شهری اینست که فضاهای شهری را به عنوان فضاهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که شخص در آنها به حرکت میپردازد.
ارتباطات: هر فضا معانی خاصی را به استفاده کنندگان آن منتقل میکند. خواه این کار از طریق نمادهای صریح صورت گیرد و یا بر اساس معلومات مشاهدهگر از معانی اشکال و حرکات مشهود. این معانی بصور گوناگون در فضا پخش شدهاند.
سطوح: رویة دیوارها، سقفها و کفها از مشخصات بارز و کاملاًُ مرئی هر فضای شهری است با عملکردها و معانی نمادی گوناگون.
عناصر طبیعی: (نظیر سنگ، خاک، آب) اینها بستر اصلی زیستگاها را تشکیل میدهند و بصور و معانی مختلف میتوانند در شکلدهی شهر نقش داشته باشند.
گیاهان: گیاهان نیز یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده و شکلدهند محیطاند که بیش از هر عامل دیگری از جذابیت برخوردارند.
جزئیات: در یک فضای ساخته شده، بسته به مقیاس، بسیاری از جزئیات ممکن است مد نظر قرار گیرد نظیر:نرده، نیمکت، علائم، تیر، سطل آشغال، شیر آتشنشانی، سیمکشی، چراغ، صندوق پست، پله، جدول، اطاقک تلفن و امثال آن.
طراح شهری با توجه به عملکرد و نقش هر یک به مکانیابی و پیدا کردن شکل مناسب برای آنها میپردازد. این اجزاء معمولاً ابزار کار طراحی شهری در پایینترین مقیاس است.
اهمیت دادن به شکل شهر بخاطر نقشی است که شکل شهر میتواند در تحقیق اهداف یک شهر داشته باشد. ارتباط برخی از اهداف شهر، با شکل شهر از گذشته برای ما روشن است. برای مثال نیاز به امنیت و دفاع از شهر در تعیین مکان اندازه و شکل و جزئیات آن شامل حصار و خندق، فشردگی بافت، وسعت معابر اصلی جهت حرکت ابزار جنگی، قرار گرفتن فعالیتهای خاص در مرکز و از این قبیل اثر تعیینکنندهای داشته است.
بعضی از این روابط آگاهانه صورت میگیرد و برخی نظیر تأثیر عوامل اقلیمی ـ جغرافیایی بطور ضمنی اثر خود را بر شکل شهر میگذارند. لیکن امروز با گسترش و پیچیدگی شهرها طبعاً اهداف به مراتب بیشتری برای شهرها در نظر گرفته میشود و طراحی شهری نیز باید حتیالمقدور زمینه تحقق آن اهداف را فراهم سازد. مسائل زیست محیطی، رفتاری، هویت، تنوع، خوانایی، معنی، ادراک و محدودیت های مختلف فضایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی عواملی هستند که باید در فرایند شکلدهی به محیط مورد توجه قرار گرفته و شکل حاصله متناسب و در رابطه با مسائل و اهداف فوق باشد. کوینلینچ در مورد جامعه غربی هدف نهایی را رفاه انسان قرار داده و اجزاء آن را پنج دسته عامل شامل: الف) سلامتی، برابری، بقا، تداوم و قابلیت انطباق؛ ب) انسجام، معنی، عکسالعمل، ج) توسعه، رشد، انگیزه، انتخاب و آزادی، د) مشارکت، استفاده فعالانه از قدرت، کارآئی، مهارت، کنترل و هـ) راحتی و آسایش دانسته و سپس آنها را در دو دسته عوامل مربوط به رابطه بین انسان و اشیاء و رابطه بین انسان و انسان تقسیم میکند.
فرم شهرها:
همانگونه که قبلاًُ بیان گردید بحث شهر و شهرسازی بحث واقعیتهای طبیعی و اجتماعی و یا بحث تجمع انسانهاست ضمن اینکه شهر زمینی است که انسان بر روی آن رشد و نمو میکند و بر اساس نیازهای خود آن را تغییر میدهد و میسازد.
طراحی شهری و شهرسازی، به منظور ایجاد محیط مناسب جهت زندگی انسان و نظام دادن(واقعی ـ عملکردی) به فضای زیست او، انجام میگیرد. همچنین جهت دستیابی به استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
شهر الکترونیک
این سوال و آمال همه شهروندانی است که با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی و نیاز به امکانات سختافزاری و نرمافزاری در شهرها به آن محتاج میگردند.
شهر الکترونیک چیست و چگونه ایجاد میگردد؟ این سوال و آمال همه شهروندانی است که با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی و نیاز به امکانات سختافزاری و نرمافزاری در شهرها به آن محتاج میگردند.اما به نظر میرسد در پاسخ به این نیاز، متولیان امر و کسانی که مدعی اجرا هستند راه را به اشتباه رفتهاند و از این بابت میلیارد تومان هزینه مادی و معنوی به شهر تحمیل کرده و نتوانستهاند آن را اجرا نمایند. در این یادداشت سعی میشود راهکاری ارائه گردد تا شاید متولیان بتوانند این مهم و این خواسته را اجرا نمایند. با اینکه بودجههای گزافی صرف اجرای پروژههای تعریف شده، میگردد اما هنوز خلاء ارتباط بین مراکز اطلاعاتی و بستر ارتباطی (دغدغه دستاندرکاران) در این حوزه که خواست اصلی شهروندان برای سهولت و افزایش کارآیی، دقت و کسب اطلاعات لازم جهت تصمیمگیری بهتر و دقیقتر است متاسفانه به دست نیامدهاست.شهر الکترونیک یعنی شهری که شهروندان بتوانند به راحتی با مراکز خدماترسان شهری ارتباط برقرار کنند و سرویس بگیرند. مدیریت شهر الکترونیک یعنی اینکه مدیریت بتواند به سهولت از کلیه درخواستها و نیازها و مشکلات شهروندان و شهر مطلع گردد و حتی پا را فراتر گذاشته با جمعآوری نیازهای آتی و درخواستهای آتی و مشکلات آتی که پیش روی شهروندان است با اجرای پروژههای کوتاه مدت و بلند مدت خود را آماده نماید. اولین گام در تحقق شهر الکترونیک یکپارچگی مدیریت جمعآوری تقاضاهای شهروندان است. شاید بتوان درخواستهای امدادی شهروندان از راهنمایی و رانندگی، آتشنشانی، اورژانس بیمارستان و خدمات شهری را از طریق مدیریتی واحد توزیع کرد. در این صورت میتوان انتظار داشت در هنگام بروز حوادث اورژانس و آتشنشانی، راهنمایی و رانندگی، نیروی انتظامی به سرعت در محل حاضر و اقدام به ارائه خدمات نمایند و لازم نباشد ابتدا به ۱۱۰، ۱۱۵ و یا ۱۳۷ و... تماس گرفت، در حالی که ممکن است خدماترسانی هماهنگ این نیروها انجام نشود و این نیروها تنها تاخیرها را به گردن یکدیگر بیاندازند. با اتخاذ این راهکارها میتوانیم موجب افزایش بهرهوری و بکارگیری بهتر از امکانات و نیروها شویم.گام دیگر ایجاد سیستمهای ارتباطی بین دستگاههای ذیربط است که در ارتباط با مردم هستند مثلاً برای صدور مجوز حفاری در شهرداری کافیست دستگاههای درخواست کننده همچون آب و فاضلاب، برق، مخابرات و گاز و ... به نیابت از متقاضی حقیقی و حقوقی وارد سیستم شده و درخواست خود را ثبت کنند و این تقاضاها پس از کنترلهای اولیه در سیستم و اعمال پیش فرضها در محدوده زمان و مکانی (مثلاً عدم صدور مجوز در ایام بازگشایی مدارس و یا عدم صدور مجوز حفاری تا شعاع خاصی اطراف بعضی مراکز خاص و عبور خطوط گاز، برق، آب و فاضلاب و مخابرات و نیاز به بررسی بیشتر) بلافاصله در شهرداری ثبت و اعلام هزینه شده و در صورت پرداخت وجه مجوز آن جهت اجرا اقدام گردد، دیگر نیازی به مراجعه حضوری و یا چند مرحلهای نباشد. انجام این مهم باعث خواهد شد اولاً مراجعات به شهرداری کاهش یافته و ثانیاً ادارات مستقیماً مجوز کسب شده از شهرداری را با لحاظ تمامی جوانب درخواستها دریافت نموده و از عواقب احتمالی کار مطلع بوده و تأثیر آن را در اختلالات احتمالی شهری از جمله ترافیک و مزاحمت برای شهروندان را تا حد امکان کنترل نمایند. تیمهای لکهگیر دارای اطلاعات کامل حفاریها و کنترل پیک تقاضاها بوده و از نیرو و امکانات خود با توجه به این امکانات در آینده بهتر بهره خواهند برد.سومین گام تهیه سیستمهای نظارتی بر سیستمهای فوق و جمعآوری اطلاعات مرکز طرح و توسعه حوزه شهری است تا بتوان با ایجاد هماهنگی و انسجام در طرحها و پروژهها، سریعتر و روانتر خدمترسانی به شهروندان را اجرا نمود و این نکته را در نظر داشت که شهر یک موجود زنده است بنابراین شهر الکترونیک هم نیاز به داشتن اطلاعات به روز و برنامههای تصمیمگیر و تصمیمساز به روز و فراگیر و آیندهنگر دارد تا بتواند پاسخگوی مشکلات امروز شهروندان باشد و شهروندان بتوانند در سایه ثمرات شهر الکترونیک اعتماد بیشتری به مدیران خدمتگذار شهری داشته باشند.
نیاز به ایجاد شهر الکترونیک:
ازدحام و تراکم جمعیت های بزرگ و تفاوت جمعیت شب و روز در شهرهایی مثل تهران، همراه با آلودگی گسترده نور، صدا، هوا و فضا و مسئله ترافیک و زمان، منشاء یافتن چاره ای برای کاهش آلام ناشی از زندگی در اینگونه شهرها شده است. مهمترین مسئله در این شهر ها حرکت جمعیت است. حرکت جمعیت اعم از حرکت با وسیله نقلیه و یا ازدحام جمعیت در مراکز فروش و خدمات اداری و رفاهی شهر، علت اصلی بسیاری از "مسائل شهری" اعم از مسائل انسانی شهری و یا حوادث و سوانح شهری در شهرهای بزرگ می باشد. با ظهور صنعت همزمان ارتباطات، کامپیوتر و بدنبال آن ارتباطات شبکه ای در قالب اینترنت فضای جدیدی برای شهر بوجود آمد که از آن تعبیر به "شهر مجازی" می شود. ظهور شهر مجازی در درجه اول موجب کاهش "حرکت جمعیت" در شهر واقعی و در درجه بعدی "فضاهای همزمان" را بدون فرسایش و اصطکاک با یک هندسه موازی امکان پذیر می سازد. در واقع دو فضائی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی، نوعی "مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری" محسوب می شود که تلاش می کند با عقلانی کردن روند حرکت جمعیت شهر آرامتر، کم هزینه تر و برخوردار از امنیت شهری و امنیت روانی شهروندان را فراهم کند.در شهر مجازی، خدمات اطلاعاتی بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام می شود. مفهوم شهر و دولت مقید به ساعت کار اداری، تبدیل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته می شود و شهروندان در همه ساعات و دقایق روز امکان بهره مندی از خدمات دولتی و شهری را خواهند داشت. در این فضای جدید دیگر مفهوم بازکردن و بستن دروازه شهر و یا تقسیمات شهری بر اساس میدان، خیابان و کوچه و یا اساسا معماری مبتنی بر مکان محوری به پایان می رسد، بلکه معماری فضای مجازی مبتنی بر تغییر تکنولوژیکی زمان و مکان است و ساخت های قابل دسترسی همزمان برای همگان است.
بحث ایجاد شهر الکترونیکی در ایران (تهران)
برخی کارشناسان شهر مجازی را این چنین تعریف کرده اند : شهری که تمام ظرفیت های آن امکان تبدیل به فرآ یند اطلاعاتی را دارا باشد وبتواند به فضای مجازی منتقل کند .
خط مشی های شهر مجازی به موضوع ترددهای بین شهری به این صورت نگاه می کند که آیا امکان انتقال به فضای مجازی را دارد و آیا این فرایند ها با کلیک موس امکان پذیر است؟
امروزه شاهدیم که دردنیای توسعه یافته ، شهر های بزرگ به سمت الکترونیکی شدن پیش رفتند ونمونه مشخص از این شهرهای بزرگ، شهر سئول پایتخت کره جنوبی و شهر تورنتو،در کانادا وهنگ کنگ به عنوان یک شهر کاملا الکترونیکی مطرح است. هر روز به ترافیک شهر تهران افزوده می شود و آلودگی هوا نیز افزایش می یاد و هیچ راه دیگری به جز توسعه شهر الکترونیکی امکان حل مشکل تهران را در این خصوص ندارد. اگر در این رابطه دولت و سایر دستگاه های اجرایی همکاری کنند می توان امید داشت که با اجرایی شدن طرح الکترونیکی تهران بسیاری از مشکلات کاهش یابد، چون تجربه شهر الکترونیکی در دنیا فراوان است و می توان با مطالعات آنها شهر الکترونیکی تهران را با دیدگاهی نو مطالعه و برنامه ریزی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
شهر اهواز
اَهواز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر که بخش مرکزی کلانشهر اهواز میباشد، از نظر جغرافیایی در ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی قرار گرفتهاست و در جلگه خوزستان به ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع میباشد.
شهر اهواز با ۲۲۰ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر وسیع ایران پس از تهران میباشد.[۲] جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.[۳]
کارون پرآبترین رود ایران، اهواز را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کردهاست که این امر جلوه زیبایی به این شهر دادهاست. وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران در اهواز، این شهر را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کردهاست و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری را در خود بپذیرد.
شهرهای اطراف اهواز عبارتاند از: شهرهای تاریخی دزفول و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و دشت آزادگان در سمت غرب.
اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که از راههای زمینی و ریلی و هوایی دیگر شهرهای ایران را به بنادر مهمی مانند ماهشهر و آبادان و بندر امام خمینی و خرمشهر به عنوان مرزهای آبی و شلمچه و چزابه بهعنوان مرزهای زمینی با کشور عراق متصل میکند که بر این اساس جادههای منتهی به اهواز همیشه دارای بار سنگین ترافیکی است.
تاریخچه
پیش از اسلام
در زمان ایلامیها در حدود شهر کنونی اهواز شهری به نام تاریانا قرار داشتهاست. عدهای از مورخین متأخر نیز بدون استناد تاریخی عنوان نمودهاند نام اهواز در دوران باستان اوکسین بودهاست، در صورتی که چنین چیزی واقعیت نداشته و نام این شهر در دورهٔ ایلامیان تاریانا (Tareiana) بوده. اوکسین احتمالاً تلفظ یونانی اوز یا هوز است مراد از آن همان خوزستان است. در زمان هخامنشیان هووج یا خوجستان یا همان هوجستان خوانده میشود و داریوش کبیر در کتیبه بیستون خوزستان را به همین نام هووج نام بردهاست. خوز به معنی نیشکر و خوزستان به زبان ایلامی شکرستان است.
در زمان اردوان چهارم از سلسله اشکانی اهواز مدتی پایتخت بودهاست. در جنگ اردشیر بابکان و اردوان پنجم که در رامهرمز صورت گرفت و اردشیر بر اردوان غلبه کرد اهواز صدمات بسیاری دید. اردشیر بابکان مؤسس دودمان ساسانیان در محل قدیمی شهر اهواز دو شهر بنا نهاد که در یکی از آنها بازاریان سکونت داشتند و در دیگری بزرگان و اشراف. نخستین هوجستان واجار (خوزستان بازار) و دومی را هرمزداردشیر نام داشت.
شهر اهواز در آن زمان هرمزشهر (هرمزداردشیر) نام داشت.[۴] (بازماندههای هرمزشهر که در زیر سطح اهواز کنونی قرار دارد به خاطر پروژه مترو با خطر تخریب روبروست.[۵]) البته در روزگار ساسانیان رامشهر نیز نامیده میشدهاست.
در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز یا بند اهواز یا شادروان اهواز که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانالهای آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور میکرد و آن را به دو بخش تقسیم میکرد: بخشی که بین نهر شاهجرد و رود مسرقان (گرگر) بود که اصل شهر اهواز و در واقع هستهٔ اولیه و بافت قدیمی شهر و در حدود کوهپایه واقع شده بود.
حدود محلهٔ کارون کنونی اهواز و منبع آب و بازار و مسجد جامع شهر آنجا بود لذا آن را مدینه یا شهر میگفتند و در قسمت شرق نهر شاهجرد بود و قسمت دیگر به نام الجزیره یا جزیره که بین شاهجرد و کارون اصلی واقع شده بود نامیده میشد و در واقع بخش غربی اهواز قدیم بود (حدود بخش مرکزی و کنونی شهر مثل باغ شیخ و نادری و ۳۰ متری و باغ معین و خیابان۲۴ متری) آثار نهر شاهجرد هم اکنون در محله اهواز قدیم کنونی بین خزعلیه (خرمکوشک) و اهواز وجود دارد.
دوران اسلامی
نام کنونی اهواز، به ظاهر بازمانده از دوران اسلامی است ((جمعِ مکسر ”هوز“) به نام «خوزی» (در منابع یونانی ouxioi و در متون هخامنشی huja = عیلام). در وقایع اسلامی اهواز به دست ابوموسی اشعری والی بصره به فرمان عمر بن الخطاب در سال ۱۷ هجری قمری اشغال شد. در اثر این حمله بخش اشرافینشین شهر که به هرمز اردشیر موسوم بود به کلی ویران شد ولی بخش بازاری آن باقی ماند و این بخش همان اوز یا هوز است که در قرن اول هجری به نام اولیه اهواز یا سوقالاهواز (خوزستان بازار) خوانده میشد.
در زمان آل بویه اهواز به تصرف آنان درآمد و تحت حکومت آل بویه قرار گرفت. در سدهٔ ۴ هجری عضدالدوله دیلمی (فنا خسرو) اقدام به مرمت و آبادانی اهواز کرد و شبکههای آبیاری را مرمت کرد و پل معروف هندوان اهواز را از نو ساخت. اهواز در این دوره به حدی آباد و حاصلخیز شد که مقدسی آن را انبار بصره گفتهاست محلهٔ شرقی اهواز در این دوره بنا و با پلی جزیرهای که در میان کارون به نام دجیل قرار داشت به محله ناصری بعدی وصل شد.
یاقوت حموی و حمزه اصفهانی و مقدسی گویند: «اهواز قدیم به وسیله نهر شاهجرد به دو محلهٔ بزرگ تقسیم شده بود محلهٔ غربی که بین رودخانه و نهر شاهجرد واقع و جزیره خوانده میشد و محلهٔ شرقی که در پای کوه و بازار و مسجد جامع در آن بنا شده بودند و به اصطلاح شهر یا مدینه خوانده میشد. شهر شاهجرد در بالای سد اهواز از کارون جدا و روی به طرف شکارهٔ کنونی میرفت. لفظ اوباره که اکنون محلی است در اهواز در جنوب خیابان ۳۰ متری به معنی آب باره و محل عبور آب است که یادآور همان نهرهای شاهجرد و غیرهاست.»
ابن منشاد مینویسد: «اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآوردههای خوزستان شکر، بافتههای پشمی، جامههای دیبا، پارچههای کنفی و دیگر محصولات را از همهٔ شهرهای ایران به اهواز میآورند و از این شهر و به وسیلهٔ کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل میکنند. بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار میبرند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همهٔ جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عربها این شهر را «سوقالاهواز» نامیدهاند.»
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۴
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنین جنگلها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائیان رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد ولی در دورهٔ پهلوی به نام قدیمی «اهواز» خوانده شد.
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و به ناچار دو بخش بودهاست. در شاخهٔ کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و در شاخهٔ جنوبی از اهواز تا خلیج فارس کشتیرانی میشدهاست. این امر به این دلیل بودهاست که در مسیر کارون در محل کنونی اهواز صخرهای بزرگ قرار داشته که عبور کشتی از آن را ناممکن میکردهاست. همچنین ویرانههای سد اهواز نیز مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر میآمدهاند در محل اهواز بارها را به کشتی دیگری در سمت دیگر صخره منتقل میکردهاند. این کار باعث به وجود آمدن انبارها و کاروانسراهای بسیاری در اهواز شد و یکی از دلایل رونق تجارت در اهواز هم همین امر بودهاست. در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای دنیا است و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند. کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.