لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سال نوآوری و شکوفایی نوید بخش فردایی بهتر
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی در آغاز سال 1387 و نامگذاری سال نوآوری و شکوفایی در آستانه ورود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به دهه چهارم را می توان از جهات مختلف مورد توجه و بررسی قرار داد که به برخی از آن جهات اشاره می شود.
1- نامگذاری سال 1387 به سال نوآروی و شکوفایی را می توان در راستای چشم انداز بیست ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و به منظور دستیابی به اهداف چشم انداز بیست ساله و دستیابی به افق های تعیین شده در این سند ارزیابی کرد. برای رسیدن به این هدف مهم باید همه مسئولان تلاشی مضاعف و جدی تر داشته باشند و از تمام ظرفیتها چه در عرصه داخلی و یا بین المللی برای دستیابی به پیشرفت های بزرگ استفاده کنند.
2- همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید فرمودند: نوآوری و شکوفایی یک ضرورت و نیاز اساسی کشور است. دستیابی به دو شاخصه مهم پیشرفت و عدالت اجتماعی که پیش نیاز ورود به دهه چهارم جمهوری اسلامی ایران می باشد تنها از طریق نوآوری و شکوفایی و انجام کارهای خارق العاده و بزرگ در کشور عملی خواهد شد و در این مسیر همه اعم از مسئولان، نمایندگان محترم مجلس و آحاد مردم باید کمک نمایند که زمینه های تحقق ایندو شاخص ملی را فراهم نمایند.
3- نوآوری و شکوفایی دو واژه کلیدی، اساسی و فوق العاده مهم در تحول و پیشرفت ملت ها و کشورها می باشند. شکل گیری فرهنگ و تمدن ملی در هر سرزمینی مرهون نوآوری و شکوفایی در زمینه های مختلف علمی ،آموزشی، فرهنگی و خدمات اجتماعی است. وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم و برگ برگ تاریخ را ورق می زنیم فرهنگ و تمدن ایران را مملو از آثار علمی،پژوهشی،ادبی و معماری مشاهده می کنیم که هر یک میراث جاودانه و ماندگاری است و بزرگان زیادی در این عرصه تلاش کرده و آثار گرانبها و فاخری از خود به جای گذاشته اند که امروز افتخار ما ایرانیان در عرصه بین المللی است.
4- پیشرفت وشکوفایی محصول نوآوری، خلاقیت و ابتکار اندیشمندان در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و مهندسی و... است ولیکن باید توجه داشت نوآوری در جامعه به الزاماتی نیازمند است که به برخی از آنها اشاره می گردد.
- فضای عمومی کشور باید به سمت نوآوری و خلاقیت حرکت کند به گونه ای که از انجام کارهای تقلیدی (مونتاژ)، استفاده از الگوها و مدل های(در مدیریت اقتصادی) تکراری و شکست خورده بپرهیزد و پیروی از مدل ها و الگوهای غیر مفید سایر کشورها مذموم تلقی گردد.
- در نوآوری، خلاقیت و شکوفایی صرفاً نباید به حوزه علمی فنی و مهندسی اکتفا کرد بلکه لازم است به حوزه علوم انسانی- اجتماعی توجه ویژه ای معطوف گردد. زیرا بخش عمده ای از تغییر در ساختار فرهنگی و اجتماعی مرهون نوآوری و شکوفایی در حوزه علوم انسانی و انجام تحقیقات بنیادین و کاربردی در این حوزه است که متأسفانه در چند سال گذشته مغفول مانده است.
- ایجاد بستر لازم و مؤثر جهت ظهور و بروز نوآوری و خلاقیت های علمی و فنی ، خصوصاً در مراکز علمی ، آموزشی کشور اعم از مراکز آموزشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری.
- توجه ویژه دولت محترم و خدمتگزار و سایر مسئولین به نوآوری و اختصاص بودجه مناسب جهت انجام تحقیقات بنیادین و کاربردی، تجهیز و توسعه مراکز آزمایشگاهی، حمایت از نخبگان و آثار علمی آنان، پشتیبانی در ایجاد آسایش و رفاه اجتماعی مناسب برای نخبگان، نوآوری مخترعین و مبتکرین و...
- ایجاد معاونت توسعه و نوآوری در تمامی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی حتّی در وزارت آموزش و پرورش، ساماندهی پروژه های تحقیقاتی، جلوگیری از تحقیقات تکراری و موازی و...
5- مهمترین مجموعه تأثیر گذار در ایجاد فضای نوآوری، خلاقیت، تخصیص منابع، بسیج امکانات و ایجاد هماهنگی و تعامل میان بخش های مختلف حوزه مدیریت خصوصاً مدیران ارشد و بلندپایه است.
نقش مدیران و میزان تأثیر گذاری آنان در فراهم سازی چنین بسترهایی بسیار مهم و کلیدی است و انتظار می رود در سال نوآوری و شکوفایی، دولت محترم تدابیر لازم را برای حمایت و پشتیبانی از نوآوران، خالقان آثار بدیع و نو و متفکران و شایستگان حوزه علم و اندیشه به عمل آورد.
سال نوآوری و شکوفایی در امتداد سال اتحاد ملی و سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
سحر بیان مقام معظّم رهبری مدظله العالی و تسلّط ایشان به انواع فنّ بیان و تبحّرشان در استفاده از کلمات و خلق و ایجاد و ابداع واژگان و اصطلاحات نو و جدید به گونهای است که هر کس میتواند به قدر توان خویش از آن حظّ و بهره برد، یک اقتصاددان از فرمایشات معظّمله به همان اندازه بهره میگیرد که یک سیاستمدار از سخنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش و پرورش خلاقیت
در چند دهه اخیر پژوهش هاى بسیارى در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهش هاى انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم مى توان آموزش و هم پرورش داد.3
تورنس مى نویسد: طى پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکر خلاق، شواهدى دیده ام که نشان مى دهد خلاقیت را مى توان آموزش داد. فلدهوسن و همکارانش مى گویند: پاسخ به این سؤال که «آیا مى توان خلاقیت را آموزش داد؟» مثبت است. آنان روش هاى جالبى براى آموزش خلاقیت ارائه مى دهند.4
تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها داراى قوّه خلاقیت هستند؛برخى در یک زمینه داراى خلاقیت بیش تر و برخى در زمینه اى دیگر. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.
کارل راجرز در این زمینه مى نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمى توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمى تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما مى تواند شرایط مناسبى براى رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه اى مساعد براى رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسى این است که مى توان با فراهم کردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»[5
روشن است که هر کسى ممکن است در زمینه اى خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسى در هر زمینه نمى توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینه ها را شناسایى کرده و زمینه رشد آن ها را فراهم نمود.
ویژگى هاى افراد خلاق
روان شناسان ویژگى هاى افراد خلاق را مورد بررسى و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایى که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک (1979) صورت گرفته، صفت هاى ذیل به عنوان ویژگى هاى افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است:
ـ داراى گنجایش ذهنى و فکرى زیادى هستند (تیزهوش تر از دیگراننند)؛
ـ علاقه آن ها به مسائل علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است؛
ـ درباره مسائل انتزاعى، در مقایسه با مسائل عینى و ملموس، بهتر و عمیق تر مى اندیشند؛ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولى اصرارى به تحمیل عقاید خود ندارند؛
ـ انعطاف پذیرند و بیانشان داراى طنز است؛
ـ علاقه به سؤال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند؛
ـ محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند؛
ـ علاقه هاى متنوع و فراوانى دارند و داراى فرایندهاى غیرمتعارف فکرى هستند؛
ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآورى بیش ترى برخوردارند؛
ـ داراى زندگى تخیلى بوده و درگیرى بیش ترى با رؤیاهاى خیالى دارند؛
ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگى دیگران پیروى کنند؛
ـ اعتماد به نفس خوبى دارند و در مقابل ناکامى ها کم تر دلسرد و مأیوس مى شوند؛
ـ از معیارها، رسوم و ارزش هاى اجتماعى، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروى کرده و بیش تر متکى به قضاوت شخصى خود هستند؛
ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند؛
ـ به مسائل فلسفى همچون مذهب، ارزش ها، معنى زندگى و این قبیل امور توجه مى کنند؛
ـ بر غرایز خود تسلط بیش ترى داشته، شخصیت رشد یافته ترى دارند و کم تر داراى اختلال روحى و روانى مى شوند؛
ـ داراى حافظه اى قوى بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. توانایى انجام کارهاى پیچیده را نیز دارند.6
معلم و شیوه هاى پرورش تفکر اخلاق
تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروى از تمایلات و عادات، سبب رکود فکرى و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است. امروزه جامعه نیازمند افرادى است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار مى دهند و مشکلات را به گونه ابتکارى از سر راه خود برمى دارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:
1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بکر و نو تشویق نماید؛ایده هایى که کموبیش براى خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده هاى بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست که به جاى ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابى کرده و هر نظرى که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلى از فصل هاى سال را توصیف کنند به طور کلى، نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى کند.7
2. مطالب درسى را به صورت مسأله و معما براى شاگردان طرح کند؛مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذکر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده هاى خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روى تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده هاى خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسى نموده و مورد آزمایش قرار دهند.
شیوه هاى گوناگون تدریس
معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه هاى مختلفى را به کار برد؛از جمله، روش حل مسأله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه هاى گروهى و جمعى متناسب با موضوع و موقعیت درسى.
فعال شدن شاگردان در کلاس
کلاس هاى درس را مى توان به جاى «معلم محورى» به صورت «فراگیر محورى» اداره کرد؛در کلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیکته نمى کند، بلکه شیوه هاى مختلف یادگیرى را پیش پاى آنان قرار مى دهد تا با استفاده از نیروى خلاقیت و ابتکار خود مسیر و روش یادگیرى را جستوجو نمایند. به جاى این که معلم براى دانش آموزان اطلاعات فراهم کند، بایستى آنان را در موقعیتى قرار دهد تا خود به جستوجوى اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یارى دهنده و هدایتگر را ایفا مى کند.
استفاده از روش بارش مغزى (brain Storming) (اسبورن 1975)
در روش بارش مغزى، پس از این که مسأله اى در کلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان مى خواهد تا هر تعداد راه حل را که مى توانند براى مسأله بنویسند. معلم پیش از ارائه همه راه حل ها به وسیله دانش آموزان، نباید هیچ گونه اظهارنظرى در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعى آزاد است که در روان کاوى مورد استفاده قرار مى گیرد.8
ایجاد زمینه تفکر
معلم باید زمینه اى فراهم کند که همه دانش آموزان تفکر نمایند و بدون نگرانى تفکرات خویش را اظهار نمایند. هرچند شاگردان در فرایند تفکر ممکن است اشتباه کنند، اما مهم، تفکر و پرورش فکر است. در این گونه کلاس ها پاسخ صحیح و غلط شاگرد براى معلم ارزش یکسان خواهد داشت؛زیرا به هر حال دانش آموز به تفکر واداشته شده است. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازده داده شود تا اشتباهاتى را مرتکب شوند؛زیرا ممکن است اشتباهات به بینش هاى مثمرثمرى منتهى شوند.
معلم باید شرایط آموزشى را به گونه اى ترتیب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلاف نظر آنان با معلم مشکلاتى براى آنان نخواهند داشت. به هیچ وجه نباید اندیشه هاى شاگردان را طرد نمود؛چون در این صورت آنان به تفکر نخواهند پرداخت.9
ارتباط با اذهان خلّاق
گرچه معلم تا حدّ زیادى مى تواند ذهن دانش آموز را تحریک کند، اما این امر کافى نیست. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریک انرژى خلّاق در دیگران است. شاعران، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن مى گویند. آتش خلاق آنان مى تواند شعله آفرینش گرى دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در