لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
مقدمه :
صائب از بسیار شعرترین شاعران زبان فارسی است. بیشترین شعرهای صائب در قالب غزل است و جلوه و جلای شعرش هم در غزل تظاهر کرده است.
از اواخر قرن دهم همگام با دگرگونی های سیاسی و اجتماعی و تمرکز قدرت سیاسی در شعر نیز دگرگونی هایی پیدا شد که در شعر کلیم کاشانی و صائب به اوج خود رسید. چنانکه مجموع ویژگی های این دگرگونی طرزی خاص و تازه به شمار می رفت و بعدها «سبک هندی» نام گرفت در حالی که آفرینندگان این شیوه جدید همگی از ایران برخاسته و در این سرزمن پرورش یافته بودند و نیز از شعر شاعران ایرانی اثر پذیرفته بودند. از این رو شیوه آنان نه شیوه ای بود غیر ایرانی و نه از خارج گرفته شده، اما از آنجا که برخی از شاعران به هند سفر کرده و روزگاری در آن سرزمین گذرانده بودند و نیز از آنجا که این شیوه جدید در هند مورد تقلید شاعران فارسی زبان ایرانی و هندی قرار گرفته بود این نام بر آن نهاده شد. در چند کلمه ویژگی های سبک هندی را می توان چنین به قلم آورد:
آوردن معانی بسیار در لفظی اندک یعنی ایجاز، باریک اندیشی، مضمون یابی، خیال پردازی، تصویر آفرینی و سادگی لفظ. صائب این شیوه را به کمال رسانید افزون بر آنکه: تصویرهای بدیع آفرید و مضمون های بکر پیدا کرد، تمثیل یا معادله سازی و حسن تعلیل را به راهی تازه انداخت و شعر را با اخلاق و عرفان و زندگی پیوندی نو داد.
از نمونه هایی چون «می توان دل را به آهی کرد از غم ها سبک / یک فلاخن می کند آواره چندین سنگ را» به خوبی پیداست که شاعر میان دو امر معادله ای برقرار می کند یک طرف معادله امری است از مشهودات یا مسموعات شاعر، این امر بصورت تمثیل یا تمثیل گونه بیان شده حاوی پیام و فکر شاعر نیست اما در تایید پیام شاعر اثری وافر دارد. طرف دیگر معادله که حاوی پیام یا فکر شاعر است موضوعی است اخلاقی یا اجتماعی یا احیاناً فلسفی. دو مصراع بیت همچون دو کفه ترازوست که در کفه ای شاعر تمثیل را می نهد و در کفه ای دیگر پیام را. دو نکته مشهور درباره صائب یکی اشتهار او به شاعر تک بیتها و دیگر فراوانی تمثیل در شعر او ، با قالبهای نحوی او بی ارتباط نیست چه هم استقلال معنایی بیت و هم تمثیل تا حدودی قالبهای نحوی خاصی را طلب می کنند. اما این که بسیاری از پژوهندگان شعر صائب، بزرگ ترین و بارزترین ویژگی شعر وی را تمثیل دانسته اند. شاعر از آنجا ناشی شده باشد که تبلور و زیبایی شعر صائب در تمثیل خود را بیشتر و بهتر نمایان کرده است. درباره ی تمثیل های او باید گفت که شاعر اغلب میان دو امر تقابل یا معادله ای برقرار می کند. این تقابل بعضاً بی ارتباط نحوی میان دو مصراع است و گاه ارتباط نحوی میان آن دو هست.
در این تحقیق سعی شده است با استفاده از کتاب «گزیده اشعار صائب» به انتخاب و شرح «جعفر شعار- زین العابدین موتمن» تمثیل هایی انتخاب و توضیح داده شود.
امید آنکه این مختصر مورد قبول استاد گرامی واقع گردد.
عجب که یک دل خوش در جهان شود پیدا
زشـوره زار کـجا گلـستان شـود پیـدا ؟
*در این دنیا عجیب است که یک دل خوش پیا بشود همانطور که امکان ندارد در شوره زاری گلستان پیدا شود.
کجی و راستی خلق را محک، سفر است
کـه حـال تیـر، جـدا از کمـان شـود پیدا
*میزان توان و خوبی و بدی افراد را می توان در سفر فهمید همانطور که وقتی تیر از کمان جدا بشود مشخص می شود که در چه اوضاعی قرار می گیرد.
زفیض خاکساری، دانه نخل پایداری شد
تو گر از پا در آیی شهسواری می شود پیدا
*تو اگر خاکسار شوی و خویشتن خویش را رها کنی نیرو گیری همانطور که هسته خرما بر اثر خاکساری تبدیل به نخل پایداری می شود.
می کند هر کس که بر عمر سبکرو اعتماد
مـی گـذارد بـر سر ریـگ روان بـنیـاد را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
میرزا محمد علی، متخلص به صائب، از معروفترین شاعران عهد صفویه است. تاریخ تولدش معلوم نیست، و محل تولد او را بعضی در تبریز و بسیاری در اصفهان دانستهاند؛ اما خاندان او مسلماً تبریزی بودهاند. پدرش از بازرگانان اصفهان بود و خود یا پدرش به دستور شاه عباس اول صفوی با جمعی از تجار و مردم ثروتمند و متشخص از تبریز کوچ کرد و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شد. عموی صائب، شمس الدین تبریزی شیرین قلم، مشهور به شمس ثانی، از استادان خط بود. صائب در سال 1034 هـ . ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه بود. شاه جهان، صائب را مورد عنایت قرار داد و به او لقب مستعدخان داد (برخی بر این باورند که این لقب را درویشی به او داده است). در سال 1039 هـ.ق که صائب و ظفرخان در رکاب شاه جهان در برهانپور بودند، خبر رسید که پدر صائب از ایران به اکبرآباد هندوستان آمده است و میخواهد او را با خود به ایران ببرد. صائب از ظفرخان و پدر او، خواجه ابوالحسن تربتی اجازه بازگشت خواست، اما حصول این رخصت تا دو سال طول کشید. در سال 1042 هـ.ق، که حکومت کشمیر به ظفرخان (به نیابت از پدرش) واگذار شد، صائب نیز به آن جا رفت، و از آن جا هم به اتفاق پدر عازم ایران شد. پس از بازگشت به ایران، در اصفهان اقامت گزید و فقط گاهی به شهرهایی از قبیل قزوین، اردبیل، تبریز و یزد سفر کرد. صائب در ایران شهرت فراوان یافت و شاه عباس دوم صفوی او را به لقب ملک الشعرایی مفتخر ساخت. وفات صائب در اصفهان اتفاق افتاد. سن او به هنگام وفات از 65 تا 71 گفتهاند. آرامگاه او در اصفهان و در محلی است که در زمان حیاتش معروف به تکیه میرزا صائب بود. تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار و سیصد هزار بیت و بالاتر نیز گفتهاند. دیوان او مکرر در ایران و هندوستان چاپ شده است. صائب خط را خوش مینوشت و به ترکی نیز شعر میسرود. پس از قرن پنجم هجری، زبان شعر فارسی به همت شاعران عارفی نظیر، سنایی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ در سبکی ویژه که بعدها سبک عراقی نامیدندش، استحاله شد. پیش از ظهور این بزرگان، شعر فارسی مبتنی بر دریافتهای حسی و بدوی از هستی بود. حماسه و قصیده غالبترین انواع ادبی و در مرحلهای پس از این دو، غزل عرصه بیان احساسات و عواطف شاعران موسوم به سبک خراسانی محسوب میشد. سبک خراسانی بر عناصری چون فخامت زبان و تصاویر شفاف و محسوس همراه با حس عاطفی غلیظ بنیاد گرفته بود. جهان بینی اکثر شاعران این دوره (به استثنای یکی دو تن) بیش از آن که افلاکی و حقیقی باشد، مجازی و دنیوی بود. شعر فارسی با گذر از سبک خراسانی و حضور و ظهور خلاق شاعرانی عارف در آن، زیبایی سرشار و متعالی و ظریفی عظیم و غنی و وجوهی چندگانه پیدا کرد و اندیشه عرفانی غالبترین صبغه درونی آن شد. هر کدام از بزرگان این سبک همچون قلههای تسخیر ناپذیری شدند که با گذشت سالیان دراز، هنوز سایه سنگینشان بر شعر و ادب فارسی گسترده است. در این سبک، برخلاف جهان حسی و ملموس سبک خراسانی، شعر پای در وادی مفاهیم انتزاعی گذاشت. به گونهای که شاعران بزرگ، متفکران بزرگی نیز بودند. در همین دوران بود که غزل فارسی با دستکار بزرگانی چون خافظ و سعدی به اوج حقیقی خویش نزدیک شد. پس از قرن هشتم هجری اغلب شاعران، جز حفظ سنت و حرکت در حد و حدود و حاشیه آثار گذشتگان گامی فراپیش ننهادند. از قرن نهم به بعد، گروهی از شاعران ـ در جستجوی راهی تازه ـ کوشیدند تا شعر خود را از تقلید و تکرار رهایی بخشند. کوششهای این گروه در بیان صمیمانه و صادقانه حس و حال درونی و زبانی سهل و ساده و دور از تکلف و مناظره عاشق و معشوق خلاصه شد. از شاعران این گروه که در تذکرهها با عنوان شاعران «وقوعی» و یا مکتب وقوع نام برده میشوند، کسانی همچون بابافغانی، وحشی بافقی، اهلی و هلالی از بقیه معروفند. آثار شاعران مکتب وقوع اگر چه در کنار آثار دیگر سبکها اهمیتی درخور پیدا نکرد، اما همچون پل ارتباطی بین سبک عراقی و سبک هندی زمینهای برای پیدایش «طرز نو» بود. مرور این دو بیت از وقوعی تبریزی (از شاعران سبک وقوع) خالی از فایده نیست: زینسان که عشق در دلم امروز خانه ساخت