لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تعریف طبیعت:
چیزی که انسان در پدید آوردن آن دخالت نداشته باشد را طبیعت گویند. طبیعت محصول دیالکتیک ذهنی انسان و جهان ابژهها است. انسان، پیش از زندگی در شهرها، در طبیعت میزیستهاست.
تغییر و دگرگونی از ویژگیهای طبیعت است.
گرایش به طبیعت در فلسفه
گرایش بشر به تغییر و دگرگونی در طبیعت باعث ایجاد دیدگاهی در فلسفه به نام طبیعت گرایی شد. از فیلسوفانی که دیدگاه خود را بر اساس تغییر پذیری طبیعت قرار دادهاند میتوان از دنیس دیدرو و مارکی دوساد نام برد.
کلمات کلیدی : حرکت، حرکت ذاتی، حرکت طبیعی، طبیعت، حرکت قسری
رابطه حرکت و طبیعت
در بحث رابطه بین حرکت و طبیعت ابن سینا به کلی ترین بحث درباره تغییر و تحول پرداخته است. همه اشیاء این عالم یا باید به وسیله یک نیروی خارجی به حرکت درآید (حرکت در نظر ابن سینا مانند ارسطو فقط انتقال از یک مکان به مکان دیگر نیست چنانکه امروزه نزد عامه معروف است بلکه در چهار مقوله کم و کیف و وضع و این انجام می پذیرد. «طبیعیات شفا ص 31») مانند گرم شدن آب، و یا به وسیله نیروئی که در درون آنها نهاده شده است مانند تحول یک هسته به گیاه یا یک نطفه به حیوان. نیروهائی را که باعث حرکت اشیا می شود می توان به نحو زیر تقسیم بندی کرد:
1) حرکت بسیط:
الف – بدون اراده (مانند سقوط یک سنگ)
ب – با اراده (مانند حرکت شمس)
2) حرکت مرکب
ج – بدون اراده (مانند حرکت نباتات)
د – با اراده (مانند حرکت حیوانات)
در این تقسیم بندی ابن سینا نیروی «الف» را طبیعت و «ب» را نفس فلکی و «ج» را نفس نباتی و «د» را نفس حیوانی نامیده است (فن سماع طبیعی، ص 40-39). بنابراین طبق این نظر طبیعت مانند نفوس مختلف یکی از قوائی است که باعث حرکت در این عالم می شود. وانگهی وظیفه آن نه فقط تحریک است بلکه تدبیر و تنظیم نیز هست به این نحو که طبیعت نه تنها علت تغییرات و حرکات کیفی و کمی هر شیء است بلکه همچنین نیروئی است که شیء را در سکون و ثبات حفظ می کند و باعث می شود که آنچه که هست باشد و بماند.
آگاهی شیخ از معانی مختلف طبیعت
شیخ الرئیس از معانی مختلفی که کلمه طبیعت در مکتبهای گوناگون فلسفی بدست آورده بود آگاه بود چنانکه می نویسد:
«اما لفظ طبیعت به معنی بسیار استعمال می شود و آنچه بیشتر قابل ذکر است سه معنی است یکی طبیعت به معنائی که ذکر کردیم (یعنی صورت بسائط) دوم طبیعت به معنی آنچه جوهر هر چیز از آن ساخته می شود و دیگر اینکه ذات هر چیز را طبیعت می گوید.» (فن سماع طبیعی ص 48)
طبیعت کلی؛ اصل حافظ جهان
سپس شیخ قدم از مفهوم ارسطوئی طبیعت فراتر نهاده و طبیعت را همچنین به معنی اصل حافظ نظام جهان بکار برده است:
«طبیعت به وجه جزئی و به وجه کلی هر دو گفته می شود. آنکه به وجه جزئی است طبیعت مخصوص به هر فرد است و آنکه به وجه کلی است گاهی به حسب نوع است و گاهی بطور مطلق... لیکن اگر طبیعت کلی واحدی از این جنس باشد به این وجه نیست که طبیعت باشد بلکه امری است معقول در نزد عقول مجرد که تدبیر کل از آن فایض می شود و اگر طبیعت کلی واحدی قائل باشیم همانا طبیعت نخستین جرم از اجرام آسمانی است که نظام به توسط او محفوظ است.» (فن سماع طبیعی ص 52-51)
با در نظر گرفتن این معانی گوناگون شناخت «طبیعت» هدف و غایت فلسفه طبیعی بوعلی است و باید تحقیق درباره زمان و مکان و صورت و ماده که شرایط اولیه و اساس هستی در عالم جسمانی است با توجه به آن مورد بررسی قرار گیرد. درک مفهوم حرکت با نظر به اینکه در فلسفه قدیم مسأله حرکت و تغییر و تبدیل با توسل به اصول لایتغیر مورد بررسی قرار گرفته است و تحولات و تغیرات این جهان در پرتو عالم ثابت عقلانی مشاهده شده و اصول علوم طبیعی در حکمت مابعدالطبیعة تبیین و توجیه گردیده است.
حرکت طبیعی یکی از اقسام حرکت ذاتی است. حرکت ذاتی حرکتی است که عارض بر ذات جسم میشود و بر سه قسم است؛ حرکت قسری، ارادی و طبیعی.[1] حرکت طبیعی مقابل حرکت قسری و ارادی است که مبدأ آن میل طبیعی است؛ مثل حرکت آتش به سمت بالا.[2]این حرکت، حرکتی است که نه مانند حرکت قسری، معلول انگیزه خارجی است و نه مانند حرکت ارادی، با شعور و اراده انجام شده است. ابن سینا در کتاب "نجات" مینویسد: حرکت طبیعی حرکتی است که از حالت ملایم به حالت ناملایم میرسد.[3]
در مورد اینکه چه چیزی موجب حرکت سنگ به طرف پایین میشود، دو نظریه وجود دارد. قدما معتقد بودهاند طبیعت جسم ثبات دارد، اما این ثباتش از همه جهات نیست. یعنی به این علت که اگر طبیعت یک حالت ثباتی از همه جهت داشته باشد، دیگر نمیتوانست علت و منشأ حرکات عرضی در اجسام بشود. پس برای توجیه اینکه با وجود ثبات طبیعت، چطور طبیعت میتواند علت امر متحرکی باشد، گفتهاند آنگاه که طبیعت منشأ حرکات عرضی میشود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
برهم کنش ذرات رنگی
اکتشافی که جایزه نوبل فیزیک امسال رااز آن خود کرد اهمیتی اساسی در فهم ما از چگونگی کارکرد یکی از نیروهای بنیادین طبیعت داشته است. نیروییکه کوچک ترین ذرات ماده یعنی کوارک ها رابه یکدیگر می چسباند. دیوید گراس دیوید پولیتزرو فرانک ویلچک توانستند با کارهای تئوریک خود مدل استاندارد ذرات بنیادی را کامل کنند. مدلی که کوجکترین ذرات طبیعت و بر همکنش بین آنها را توضیح می دهد.
نیروی بر همکنش قوی
نیروی بر همکنش قوی که اغلب به آن بر همکنش رنگی نیز می گویند یکی از چهار نیروی بنیادین طبیعت است. این نیرو بین کوارک ها که ذرات بنیادی سازنده پروتون ها نوترون ها و نوکلئون ها هستند عمل میکند. دیوید پولیتزرو فرانک ویلچک خاصیتی از نیروی بر همکنش قوی را کشف کردند که به کمک آن می توان توضیح داد به چه علت رفتارکوارک ها تنها درانرژی های بسیارزیاد مانند رفتارذرات آزاد است. (درحالی که بقیه ذرات بنیادی در انرژی های معمول نیز چنین رفتاری را از خود بروز می دهند. به عبارت دیگر کوارک ها در انرژی های پایین همیشه در دل ذرات که از دو یا سه کوارک ساخته شده اند محبوس هستند. آنها در انرژی های پایین همیشه به صورت ترکیب شده با کوارک های دیگر دیده میشوند.
این تئوری از بسیاری جهات توسط آزمایش های مختلفی به خصوص در سال های اخیر در آزمایشگاه سرن بررسی شده است. این کشفیات توانسته اند پایه ای برای تئوری بر همکنش رنگها (کرومودینامیک کوانتومی) پی ریزی نمایند.
مدل استاندارد و چهار نیروی بنیادی طبیعت
اولین نیرویی که انسانها با آن آشنا شدند نیروی گرانش است. این نیرو باعث افتادن اجسام بر روی زمین و همچنین گردش سیارات به دور خورشید و حرکت ستاره ها در کهکشان است. به نظر می رسد که نیروی گرانش نیروی بسیار قوی است به عنوان مثال ارسال یک موشک به خارج از جو زمین احتیاج به صرف انرژی و سوخت بسیاری دارد. با این حال در جهان ریز میکرو سکوپیک در مقایسه با نیروی بین ذراتی از قبیل الکترون و پروتون نیروی گرانش نیروی بسیار ضعیفی است سه نیروی دیگر طبیعت که اثر آنها اغلب در حوزه جهان های ریز میکروسکوپیک دیده می شود عبارتند از نیروهای بر همکنش.
الکترو مغناطیسی بر همکنش ضعیف وبر همکنش قوی. چگونگی عملکرد این سه نیرو توسط نظریه مدل استاندارد توضیح داده می شود. این نظریه، نظریه ای بسیار قوی است برای اینکه میتواند نظریه نسبیت خاص انیشتن و مکانیک کوانتومی را یکجا دربر بگیرد.(البته به خاطر مسائل و مشکلات تکنیکی هنوز نمتوان آن را نظریه ای کامل و سازگار دانست).
مدل استاندارد می تواند توضیحی برای کوارک ها، لپتون ها و ذراتی که نیروها را حمل می کنند ارائه کند. کوارک ها به عنوان نمونه سازنده ذراتی مانند پروتونها ، نوترونها هستند.
الکترون ها که سازنده پوشش بیرونی اتم ها هستند در دسته لپتون ها قرار دارند. تا جایی که می دانیم الکترون ها خود از ساختارهای ریزتری تشکیل نشده اند.
بر همکنش الکترو مغناطیسی سازنده نور و چسبندگی مواد
بر همکنش الکترو مغناطیسی می تواند توصیفی مشترک برای بسیاری از پدیده ها که جهان ما را در بر گرفته اند ارائه دهد. به عنوان نمونه اصطکاک، مغناطیس و علت ا ینکه چرا جسمی بر روی میز از درون میز عبور نمی کند، به کمک این نیرو قابل توضیح هستند. نیروی الکترو مغناطیسی که در اتم هیدروژن، الکترون و پروتون را به هم پیوند می دهد به اندازه غیر غابل تصور 1041 بار از نیروی گرانشی بین آنها قوی تر است. اندازه این دو نیرو متناسب با مربع فاصله کاهش می یابد با این حال نیروهای بلند برد محسوب می شوند.
هر دوی این نیروها یعنی الکترو مغناطیس و گرانش توسط ذرات حامل که به ترتیب فوتون(ذرات نور) و گراویتون هستند حمل می شوند. بر خلاف فوتون ذره گراویتون هنوز به صورت آزمایشگاهی کشف نشده است. دلیل بلند برد بودن این دو نیرو را می توان به کمک این واقعیت که ذرات حامل این نیروها بدون جرم هستند توضیح داد. فیزیکدانان توانسته اند به کمک تئوری الکترودینامیک کوانتومی توصیف مناسبی برای بر همکنش الکترو مغناطیسی ارائه نمایند. این تئوری یکی از موفقیت آمیزترین تئوری های فیزیکی است که با دقت یک در ده میلیون با نتایج آزمایشگاهی توافق دارد. توموناگا، جولیان شوینگر و ریچارد فاینمن جایز فیزیک در سال 1965 رابرای این نظریه از آن خود کردند. یکی از دلایل موفقیت این نظریه وجود یک ثابت کوچک به اسم ثابت کوپلاژ 137/1 در معادلات است. وجود این ثابت کوچکتر از یک این امکان را فراهم می سازد که برای محاسبه اثر نیروی الکترو مغناطیس از بسط سریها در معادلات استفاده شود. این روش ریاضی که به آن روش حل اختلالی می گویند توسط فاینمن بسط و گسترش یافت. یکی از خواص مهم نظریه الکترو دینامیک کوانتومی این است که ثابت کوپلاژ در انرژی های مختلف مقادیر مختلفی دارد. این مقدار با افزایش انرژی افزایش می یابد. به عنوان نمونه در شتاب دهنده سرن مقدار آن به جای 137/1 ،128/1 در انرژی حدود 100 بیلیون الکترون ولت اندازه گیری شده است. اگر نمودار اندازه ثابت کوپلاژ نسبت به انرژی رسم شود، آن گاه این منحنی دارای یک شیب آرام به سمت بالا خواهد بود که فیزیکدانان اصطلاحا" می گویند شیب منحنی یا تابع بتا مثبت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
آنانکه طبیعت روحشان از سنخ
طبیعت هستی است
پیام های انسانی را می فهمند و رنگها را می شناسند
ابعاد را تشخیص می دهند و به حضور سبز حاضرند
تقدیم به پدر و مادر مهربانم که وجودشان
مالامال از عشق و بودنشان برایم پشتوانه
محکمی بوده است
به آنان که با صبر و فداکاری گوهر عمر خویش داده توشه سفر
پایان ناپذیر علم و دانش نمودند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
علوم طبیعت
از نظر انواع موجودات زنده مورد مطالعه ، دانش بوم شناسی به بوم شناسی گیاهی ، جانوری و انسانی تقسیم میشود. موضوع بوم شناسی گیاهی بررسی روابط بین گیاهان مختلف با خود و با محیط پیرامون آنهاست.
مقدمه
هر موجود زندهای برای برخی از فرآوردهها و فرایندهای زیستی اساسی بطور انکارناپذیری به محیط زیست خود و بویژه به موجودات زنده دیگر وابسته است. لازمه بقا ، همبستگی گروهی است و بررسی چگونگی این همبستگیها مورد توجه دانش اکولوژی است. دانش اکولوژی مجموعه شناختهایی است که انسان درباره اثرات محیط بر روی موجودات زنده ، اثرات موجود زنده بر روی محیط و ارتباطات متقابل بین موجودات زنده دارد.وقتی موجود زندهای از لحاظ بوم شناسی مورد مطالعه قرار میگیرد، هدف این است که معلوم شود، چرا موجود مورد نظر در محیطهای خاص و تحت شرایط معینی زندگی میکند؟ شرایط محیطی چه اثراتی بر موجود زنده دارند؟ و موجود زنده به نوبه خود چه تحولاتی در محیط پدید میآورد؟ طبیعی است که خود انسان به عنوان یک موجود زنده ، متاثر از عوامل محیط و موثر بر روی عوامل طبیعت در چارچوپ مطالعات اکولوژی از توجه و اهمیت ویژهای برخوردار است.
تعریف جامعه گیاهی
کوچکترین واحد اجتماعات گیاهی را جامعه گیاهی مینامند. یک جامعه گیاهی مانند سایر جامعهها از افراد متعددی تشکیل یافته است که در بعضی صفات با یکدیگر شباهت دارند و همین اشتراک منافع و وجود صفات مشترک سبب شده است که در شرایط واحد برویند و به طریق همزیستی معنوی با یکدیگر زندگانی کنند. بنابراین دو اجتماع گیاهی که از لحاظ سیمای ظاهری و ترکیب و صفات بوم شناختی (فراوانی ، بارز بودن یا غلبه ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و ...) با یکدیگر مشابه باشند، جامعه گیاهی واحدی را تشکیل میدهند.
تعریف جامعه شناسی گیاهی
دانشی که اجتماعات گیاهی را مورد بررسی قرار میدهد و درباره صفات مختلف آنها ، تغییرات حاصل از نفوذ شرایط محیط در اجتماعات مذکور و همچنین تکامل این اجتماعات بحث و گفتگو میکند، جامعه شناسی گیاهی نامیده میشود. دانش جامعه شناسی اعم از اینکه جامعه مورد نظر انسانی یا جانوری یا گیاهی باشد، هیچ گاه با یک فرد از آن اجتماع سروکار ندارد، بلکه با گروه و توده افراد در ارتباط است.
صفات بوم شناسی
صفات بوم شناسی عبارتند از: فراوانی ، بارز بودن ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و غیره.صفات مختلف بوم شناختی ، جامعههای گیاهی را از یکدیگر مشخص میکند و سبب تمایز آنها از یکدیگر میشود. مثلا فراوانی ، تعداد افراد یک گیاه در واحد سطح است و غلبه معرف پوشش و سطحی است که گیاه اشغال کرده است. بنابراین فراوانی و غلبه یک گونه گیاهی ، در جامعههای مختلف متفاوت است و یک گیاه ممکن است فراوان باشد، ولی پوشش زیاد نداشته باشد. بالعکس گیاه دیگر هر چند به فراوانی نوع اول نباشد، ولی ممکن است پوشش زیادی داشته باشد و از لحاظ غلبه بر او پیشی بگیرد.بطور کلی در یک جامعه گیاهی یک یا دو گیاه غالب وجود دارد. گیاهان غالب ممکن است یک ساله ، چند ساله ، درختچه و یا درخت باشند که به نسبت بیشتری از محیط خود بهرهمند میشوند. نامی که به یک جامعه گیاهی داده میشود، از گیاهان غالب آن جامعه گرفته شده است. مانند جامعه راشستان و بیدستان.وابستگی گیاهان به جامعههای مختلف یکسان نیست. مثلا بعضی از گیاهان در جامعههای مختلف دیده میشوند و گیاه هر منطقهای محسوب میگردند. در حالی که بعضی دیگر در جامعههای محدودتری ظاهر میشوند، لذا نمیتوانند خود را با محیطهای مختلف و عوامل گوناگون سازش دهند و ناچار در همه جوامع دیده نمیشوند. بعضی دیگر فقط به جامعه خاصی بستگی دارند و در شرایط محدودی که در آن جامعه برایشان فراهم است، ظاهر میگردند. در چنین حالتی این گیاهان معرف آن جامعه محسوب میشوند.
عوامل پراکنش گیاهان
شرایط مختلف محیط در همه نقاط سطح زمین به یک میزان فراهم نیست و از این رو در نقاط مختلف ، گیاهان متفاوتی دیده میشوند. بطور کلی عوامل اکولوژی عبارتند از : عوامل آب و هوایی یا اقلیمی ، عوامل خاکی ، عوامل زیستی. این است که ترکیب و سیمای رستنیهای مختلف در هر گوشه جهان مشخص است و با نقاط دیگر تفاوت فاحش دارد. به عنوان مثال اختلاف تابش نور خورشید در عرضهای جغرافیایی مختلف در ترکیب و سیمای مدارات مختلف تغییراتی ایجاد میکند. بطوری که سیمای جنگلهای استوایی کاملا با سیمای جنگلهای معتدل فرق میکند.با این حال اگر شرایط محیط در دو نقطه مساوی و یکنواخت باشد، نیز ممکن است در ترکیب رستنیهای آن دو نقطه اختلاف شدید مشهود گردد، زیرا موانع طبیعی بسیاری میتوانند از پراکنش گیاهان در نقاط مناسب جلوگیری کنند. عوامل طبیعی مانند اقیانوسها ، کوهها و بیابانها مانع کلی پراکندگی گیاهان در دو محیط مشابهاند و اگر این سدهای طبیعی ، قارهها و خشکیها را از یکدیگر جدا نمیساخت، شاید پراکنش بسیاری از گیاهان مختلف جهان سریعتر صورت میگرفت. عوامل آب و هوایی
گیاهان تحت تاثیر آب و هوا قرار گرفته و شکل زیستی خاصی مییابند، یعنی شکل و سیمای ظاهری آنها تا حدی تابع آب و هوای محیطشان میشود و در این صورت میتوانند کم و بیش از تقسیمات کلی آب و هوایی موثر واقع شوند. بدیهی است درختان و جنگلها همواره بر اثر تعریق ، مقدار متنابهی بخار آب دفع میکنند و بر مقدار بخار آب جو به میزان قابل ملاحظهای میافزایند. در این صورت مناطق جنگلی همواره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
علوم طبیعت > زیست شناسی > بوم شناسی > اکولوژی گیاهی
(cached)
از نظر انواع موجودات زنده مورد مطالعه ، دانش بوم شناسی به بوم شناسی گیاهی ، جانوری و انسانی تقسیم میشود. موضوع بوم شناسی گیاهی بررسی روابط بین گیاهان مختلف با خود و با محیط پیرامون آنهاست.
مقدمه
هر موجود زندهای برای برخی از فرآوردهها و فرایندهای زیستی اساسی بطور انکارناپذیری به محیط زیست خود و بویژه به موجودات زنده دیگر وابسته است. لازمه بقا ، همبستگی گروهی است و بررسی چگونگی این همبستگیها مورد توجه دانش اکولوژی است. دانش اکولوژی مجموعه شناختهایی است که انسان درباره اثرات محیط بر روی موجودات زنده ، اثرات موجود زنده بر روی محیط و ارتباطات متقابل بین موجودات زنده دارد.
وقتی موجود زندهای از لحاظ بوم شناسی مورد مطالعه قرار میگیرد، هدف این است که معلوم شود، چرا موجود مورد نظر در محیطهای خاص و تحت شرایط معینی زندگی میکند؟ شرایط محیطی چه اثراتی بر موجود زنده دارند؟ و موجود زنده به نوبه خود چه تحولاتی در محیط پدید میآورد؟ طبیعی است که خود انسان به عنوان یک موجود زنده ، متاثر از عوامل محیط و موثر بر روی عوامل طبیعت در چارچوپ مطالعات اکولوژی از توجه و اهمیت ویژهای برخوردار است.
تعریف جامعه گیاهی
کوچکترین واحد اجتماعات گیاهی را جامعه گیاهی مینامند. یک جامعه گیاهی مانند سایر جامعهها از افراد متعددی تشکیل یافته است که در بعضی صفات با یکدیگر شباهت دارند و همین اشتراک منافع و وجود صفات مشترک سبب شده است که در شرایط واحد برویند و به طریق همزیستی معنوی با یکدیگر زندگانی کنند. بنابراین دو اجتماع گیاهی که از لحاظ سیمای ظاهری و ترکیب و صفات بوم شناختی (فراوانی ، بارز بودن یا غلبه ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و ...) با یکدیگر مشابه باشند، جامعه گیاهی واحدی را تشکیل میدهند.
تعریف جامعه شناسی گیاهی
دانشی که اجتماعات گیاهی را مورد بررسی قرار میدهد و درباره صفات مختلف آنها ، تغییرات حاصل از نفوذ شرایط محیط در اجتماعات مذکور و همچنین تکامل این اجتماعات بحث و گفتگو میکند، جامعه شناسی گیاهی نامیده میشود. دانش جامعه شناسی اعم از اینکه جامعه مورد نظر انسانی یا جانوری یا گیاهی باشد، هیچ گاه با یک فرد از آن اجتماع سروکار ندارد، بلکه با گروه و توده افراد در ارتباط است.
صفات بوم شناسی
صفات بوم شناسی عبارتند از: فراوانی ، بارز بودن ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و غیره.صفات مختلف بوم شناختی ، جامعههای گیاهی را از یکدیگر مشخص میکند و سبب تمایز آنها از یکدیگر میشود. مثلا فراوانی ، تعداد افراد یک گیاه در واحد سطح است و غلبه معرف پوشش و سطحی است که گیاه اشغال کرده است. بنابراین فراوانی و غلبه یک گونه گیاهی ، در جامعههای مختلف متفاوت است و یک گیاه ممکن است فراوان باشد، ولی پوشش زیاد نداشته باشد. بالعکس گیاه دیگر هر چند به فراوانی نوع اول نباشد، ولی ممکن است پوشش زیادی داشته باشد و از لحاظ غلبه بر او پیشی بگیرد.بطور کلی در یک جامعه گیاهی یک یا دو گیاه غالب وجود دارد. گیاهان غالب ممکن است یک ساله ، چند ساله ، درختچه و یا درخت باشند که به نسبت بیشتری از محیط خود بهرهمند میشوند. نامی که به یک جامعه گیاهی داده میشود، از گیاهان غالب آن جامعه گرفته شده است. مانند جامعه راشستان و بیدستان.وابستگی گیاهان به جامعههای مختلف یکسان نیست. مثلا بعضی از گیاهان در جامعههای مختلف دیده میشوند و گیاه هر منطقهای محسوب میگردند. در حالی که بعضی دیگر در جامعههای محدودتری ظاهر میشوند، لذا نمیتوانند خود را با محیطهای مختلف و عوامل گوناگون سازش دهند و ناچار در همه جوامع دیده نمیشوند. بعضی دیگر فقط به جامعه خاصی بستگی دارند و در شرایط محدودی که در آن جامعه برایشان فراهم است، ظاهر میگردند. در چنین حالتی این گیاهان معرف آن جامعه محسوب میشوند.
عوامل پراکنش گیاهان
شرایط مختلف محیط در همه نقاط سطح زمین به یک میزان فراهم نیست و از این رو در نقاط مختلف ، گیاهان متفاوتی دیده میشوند. بطور کلی عوامل اکولوژی عبارتند از : عوامل آب و هوایی یا اقلیمی ، عوامل خاکی ، عوامل زیستی. این است که ترکیب و سیمای رستنیهای مختلف در هر گوشه جهان مشخص است و با نقاط دیگر تفاوت فاحش دارد. به عنوان مثال اختلاف تابش نور خورشید در عرضهای جغرافیایی مختلف در ترکیب و سیمای مدارات مختلف تغییراتی ایجاد میکند. بطوری که سیمای جنگلهای استوایی کاملا با سیمای جنگلهای معتدل فرق میکند.با این حال اگر شرایط محیط در دو نقطه مساوی و یکنواخت باشد، نیز ممکن است در ترکیب رستنیهای آن دو نقطه اختلاف شدید مشهود گردد، زیرا موانع طبیعی بسیاری میتوانند از پراکنش گیاهان در نقاط مناسب جلوگیری کنند. عوامل طبیعی مانند اقیانوسها ، کوهها و بیابانها مانع کلی پراکندگی گیاهان در دو محیط مشابهاند و اگر این سدهای طبیعی ، قارهها و خشکیها را از یکدیگر جدا نمیساخت، شاید پراکنش بسیاری از گیاهان مختلف جهان سریعتر صورت میگرفت.
عوامل آب و هوایی
گیاهان تحت تاثیر آب و هوا قرار گرفته و شکل زیستی خاصی مییابند، یعنی شکل و سیمای ظاهری آنها تا حدی تابع آب و هوای محیطشان میشود و در این صورت میتوانند کم و بیش از تقسیمات کلی آب و هوایی موثر واقع شوند. بدیهی است درختان و جنگلها همواره بر اثر تعریق ، مقدار متنابهی بخار آب دفع میکنند و بر مقدار بخار آب جو به میزان قابل ملاحظهای میافزایند. در این صورت مناطق جنگلی همواره در اثر باران مشروب میشوند و دارای آب و هوای مرطوباند. هر قدر تعداد درخت در محیطی کمتر باشد و به جای آن بوتههای گیاه و چمنزار سطح خاک را بپوشاند، به همان نسبت از بارندگی محیط و رطوبت زمین کاسته میشود.دما و بارندگی از عوامل اقلیمی مهمی هستند که ظهور گونههای مختلف گیاهی و رویش آنها را تعیین میکنند. دما بر فعالیتهای تعرق ، تنفس ، رویش ، رشد و تولید مثل تاثیر میگذارد. بارندگی سالیانه عامل اصلی در تعیین انتشار گیاهان است. بطور کلی جنگلها ، نواحی پرباران را اشغال میکنند. صحراها در نواحی کم باران دیده میشوند و علفزارها در نواحی دارای بارندگی متوسط وجود دارند. نور سومین عامل اقلیمی مهمی است که در رشد گیاه ، گل دادن و فتوسنتز آن تاثیر بسزایی دارد. بسیاری از گونهها نیازهای نوری نسبتا معینی دارند. برخی از آنها مانند رستنیهای کف جنگل ، برای رشد به نور کم و بعضی دیگر مانند درختان به نور زیاد دارند.
عوامل خاکی
عواملی که در پراکنش ، رشد و بقای گیاه تاثیر میگذارند، عبارتند از: دمای خاک ، مقدار آب ، اکسیژن ، مواد آلی ، مواد کانی و درجه اسیدی خاک. دمای خاک در رشد گیاه بویژه از لحاظ تاثیر در جذب آب و مواد کانی ، عامل موثری به شمار میآید. در دماهای پایین ، دراز شدن ریشه متوقف گشته، سبب کندی نفوذ آن به طبقات واجد آب و مواد کانی میشود، لذا میزان جذب آب و مواد کانی کاهش مییابد. باکتریها نیز در خاک سرد غیر فعالاند. بنابراین مواد کانی به اندازه کافی در دسترس ریشه قرار نمیگیرد. در این صورت کشتکاران ناگزیرند از کودهای نیتروژندار استفاده کنند. دمای پایین خاک و هوا ، همراه با بادهای شدید ، سبب کوتاه ماندن گیاهان نواحی کوهستانی میشوند.
عوامل زیستی
گیاهان در طبیعت همراه با سایر موجودات زنده ، اعم از جانور و گیاه ، زندگی میکنند و از این رو هر یک از آنها کم و بیش در زندگی موجودات دیگر تاثیر دارد. بطور کلی طبیعت میدان تنازع بقاست و ضعیف همواره مغلوب