لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا
اگر بخواهیم به انگیزة قیام مقدس و خونین حضرتابیعبدالله الحسین(ع) پیببریم باید تاریخ را ورق بزنیم و حداقل به حدود 35 سال قبل از عاشورای سال 61 هجری برگردیم و ببینیم چه عواملی موحب شد که پس از چندین سال این نهضت مقدس صوت بگیرد و فرزند فاطمه(س) با علم به اینکه کشته خواهد شد و اهل بیت پاکش به اسارت خواهند رفت به این انقلاب بزرگ دست بزند.
زمان عثمان و حیف و میل بیتالمال
گرچه قبل از روی کار امدن عثمانبن عفان( در زمان شیخین مخصوصاً عمربنخطاب) بسیاری از بدعتها و تبعیضات نژادی در اسلام و جامعه آن روز آشکار شد ولی در زمان عثمان تبعیضات ستمها و غارتهای فراوان صورت گرفت که ما به عنوان نمونه به چند فقره از حاتم بخشیهای عثمان از جیب ملت مسلمان به بستگان به آشنایانش بسنده میکنیم:
عبدالرحمنبن عوفزهری خانة وسیعی داشت و دارای 100 اسب و 1000 شتر و 1000 گو.سفند بود و پس از وفاتش یک هشتم مالش 84000 دینار بود.1
سعیدبنمسیب گوید:« وقتی زیدبن ثابت از دنیا رفت آنقدر طلا و نقره بجا گذاشته بود که آنرا با تبر شکستند البته این بجز اموال و املاک دیگر که قیمت آن 100000 دینار بود.
» یعلیبنامیه« وقتی از دنیا رفت 500000 دینار نقدبه بجا گذاشت، مبالغی هم از مردم بستانکار بود و اموال و ترکة دیگر او 300000 دینار قیمت داشت.
* مردان خدا در زمان عثمان
در عصر عثمان علاوه بر تاراج بیتالمال و تقسین اموال عمومی میان بستگان و آشنایان خلیفه، افراد فاسد و مطرود اجتماع در زمان پیغمبر (ص) توسط عثمان به کارها گمارده میشدند و کسانی که رضای خلیفه را بر همه چیز ترجیح میدادند دارای ارزش و موفقیت خاص میشدند ولی بر عکس مردان خدا و انسانهای والایی که در گفتار و کردار تنها رضای خداوند را در نظر میگرفتند و جز سخن حق چیزی بر زنان نمیراندند مورد آزار و شکنجه یا تبعید عثمان قرار میگرفتند.
صحابة بزرگوار مانند» عمار یاسر « » عبدالله بن مسعود« به دست عثمان کتک میخوردند و مورد اهانت و آزار قرارمیگرفتند. شخصیت ارزشمند و انقلابی و صحابی با فضیلت رسول خدا(ص) اباذرغفاری به دستور عثمان به ( شام) تبعید میگردد و در آنجا هم از اعتراض به قانون شکنیها و خلافهای معاویه دست برنداشت، به دستور عثمان به مدینه باز گردانده میشود و از مدینه به ریگستان سوزان و بیآب و گیاه به نا( ربذه) تبعید میشود و در آنجا در اثر تشنگی و گرسنگی جان میدهد.
* بیعت با علی(ع)
بعد را قتل عثمان مردم اطراف امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) این مجسمه تقوا و عدالت جمع میشوند و با اصرار زیاد با حضرتش بیعت نمودند. امیرالمومنین (ع) در مورد بیعت مردم باخود در قسمتی از خطبة( شقشقیه) چنین میگوید:« آگاه باشید سوگند به خدایی که دانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
- علل و عوامل موثر بر اعتیاد
مقدمه
اعتیاد یک بیماری زیست شناختی ، روانشناختی و اجتماعی است . عوامل متععدی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل موثر بر فرد ، محیط فرد و عوامل اجتماعی ، عوامل در هم بافته ای هستند که بر یکدیگر تأثیر میگذارند . درک کلیه علل و عوامل زمینه ای موجب میشود تا روند پیشگیری ، شناسایی ، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرح ریزی شود.
بنابراین ، آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده بروز اعتیاد و نیز عوامل محافظت کننده در مقابل آن از دوجهت ضرورت دارد :
شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامهای پیشگیرانه لازم برای آنان ؛
انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی ، حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان.
عوامل مخاطره آمیز
عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی ، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است .
عوامل مخاطره آمیز فردی
دوره نوجوانی
استعداد ارثی
صفات شخصیتی :
صفات ضد اجتماعی
پرخاشگری
اعتماد به نفس پایین
افسردگی اساسی
فوبی
نگرش مثبت به موا
موقعیت های مخاطره آمیز :
ترک تحصیل
بی سرپرستی
تأثیر مثبت مواد بر فرد
دوره نوجوانی :
مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره ، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج خود میرسد و نوجوانان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال میبرد وسعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل ، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک ، تنوع و هیجان ، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید.
ژنتیک : شوامد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد . تأثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتا از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک مواد در بدن میباشد که تعیین کننده تأثیرماده برفرد است . برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.
صفات شخصیتی :
عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان ،برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و بطور کلی فردی را تصویر میکنند که با ارزشها با ساختارهای اجتماعی مانند خانواده ، مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق ، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه ، خشم و اظطراب برنمی آید. این صفات عبارتند از : عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج ف مقاومت در مقابل منابع قدرت ، نیاز شدید به استقلال ، صفات ضد اجتماعی ، پرخاشگری شدید ، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود ، اعتماد به نفس پایین ، فقدان مهارت مقاومت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران ، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی . از آنجا که اولین مصرف مواد ، معمولا از محیطهای اجتماعی شروع میشود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد ، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.
اختلال های روانی :
در حدود 70% موارد ، همراه بااعتیاد اختلال های دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد . شایع ترین تشخیص ها عبارتند از : افسردگی اساسی ، احتلال شخصیت ضد اجتماعی ، فوبی ، دیس تایمی ، اختلال وسواسی – جبری ، اختلال پانیک ، مانیا، اسکیزوفرنی.
نگرش مثبت به مواد :
افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرش های مثبت معمولا عبارتند از : کسب بزرگی و تشخص ، رفع دردهای جسمی و خستگی ، کسب آرامش روانی ، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.
موقعیت های مخاطره آمیز فردی :
بعضی از نوجوان و جوانان در موقعیت ها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار میدهد. مهمترین این موقعیت ها عبارتند از:
در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی ،ترک تحصیل ، بی سرپرستی یا بی خانمانی ، فرار از خانه ، معلولیت جسمی ،ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن . حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنش های حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده میکند.
تأثیر مواد بر فرد : این متغیر وقتی وارد عمل میشود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد . چگونگی تأثیر یک ماده بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است . تأثیرمواد بر فرد مصرف کننده ، به میزان قابل توجهی ، به مشخصات او بستگی دارد.این مشخصات عبارتند از : شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد ، تجربیات قبلی تاأثیر مواد و مواد دیگری که همزمان مصرف شده اند. مواد مختلف نیز تأیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند ، مثلا : هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هوشیاری و آرامش ایجاد میکند.
عوامل مخاطره آمیز فردی و محیطی :
عوامل مربوط به خانواده:
غفلت از فرزندان
وجودالگوی نامناسب درخانواده
خانواده آشفته
عوامل مربوط به دوستان:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
عقب ماندگی ذهنی و علل پیدایش آن
الف) اختلالات مربوط به کروموزومهای جنسی
عقبماندگیهای این گروه اکثراً سطحی یا مرزی و حتی عادی ضعیف هستند. اختلالات در کروموزومهای جنسی همیشه همراه با عقب ماندگی ذهنی نیست و ممکن است افراد مبتلا حتی بهرةهوشی کاملاً طبیعی یا بالاتر نیز داشته باشند از این گروه جهت آشنایی تنها به دو مورد پرداخته میشود.
سندرم کلاین فلتر: سندرم مخصوصی است که فقط در مردها دیده میشود و در 25% موارد ممکن است با عقب ماندگی ذهنی نسبتاً شدید همراه باشد. علت این عارضه داشتن یک کروموزوم جنسی X زیادتر از معمول (یعنی 47=XXY) که در مرد علائمی نظیر زن دیده میشود. این بیماران بلند قد - باریک - پشت خمیده و دارای بیضهها و آلت تناسلی کوچک و بچگانه حتی در زمان بلوغ میباشد. این افراد دارای پستانهای نسبتاً بزرگ و از نظر جنسی عقیم هستند. موهای صورت آنها رشدی ندارد. صدا مردانه نیست و در 40% موارد میکروسفالی (کوچک بودن جمجمة سر از حد معمول) دارند. تمایلات جنسی یا وجود ندارد یا خیلی کم است. این بیماری خیلی نادر است و 1% عقب ماندهها را تشکیل میدهد. این بیماران در موقع تولد وزنشان کمتر از معمول است. سن متوسط مادران این بیماران اکثراً بین 28 تا 39 ساله گزارش شده است. وضع قرار گرفتن کروموزومها (کاریوتایپ) در والدین طبیعی است و عقب ماندگی معمولاً از همان ماههای اولیه زندگی به چشم میخورد. آزمایش کروماتین نشان داده است که این افراد باید زن میشدند. چون بطور ژنتیک کروماتین تست مثبت دارند. بین 700 تا 750 زایمان پسر زنده یک نفر ممکن است کاریو تایپ XXY داشته باشد. ولی به نظر میرسد بیماری از این هم نادرتر ست، این افراد چون نارسایی قوای ذهنیشان شدید نیست قادر به همکاری و سازش در محیط آرام و ساکت هستند. ولی اغلب به علت اشکال در روابط اجتماعی و جنسی مخصوصاً در دورة نوجوانی ممکن است دچار ناراحتی شدید روانی، اختلالات شخصیت، عقدة حقارت، بزهکاری و اعتیاد بشوند. حالتهای نادر XXXY و XXXXY هم دیده شده که در اینصورت علائم شدید - درجه عقب ماندگی عمیقتر و حتی اعضای تناسلی دو جنس زن و مرد در یک فرد دیده می شود. این افراد همان خواجهها هستند.
سندرم ترنر: این بیماری در زنها دیده میشود و بیمار فقط یک کروموزوم X به جای XX داشته و کاریوتا او 45=X0 است. عامل اصلی این بیماری هنوز به درستی معلوم نیست، این بیماران دارای گردنی کوتاه و پرگوشت قدی کوتاه و کوچکتر از سن طبیعی و مبتلا به اختلالات و ناهنجاریهای انگشتان، انحراف ساعد و اختلالات شنوایی، بیماریهای قلبی مادرزادی و کلیوی هستند. رشد تخمدانها ناقص و خصایص ثانوی جنسی و عادات ماهیانه بروز نمیکند. این بیماران عقیم هستند و تنها عده کمی از لحاظ هوشی عقب ماندگی نسبتاً شدید دارند، ولی بیشتر عقب ماندگی سطحی است. می گویند از هر 250 تا 300 زایمان یک مورد سندرم ترنر دیده میشود. این افراد ظاهراً زن هستند ولی کروماتین تست منفی دارند. یعنی از نظر کروماتین تست مانند مردان هستند. از نظر روانی افراد ترسو، نگران، خستگی پذیر و غیر فعالند.
ب) اختلالات کروموزومهای معمول
در این دسته بیماریها نسبتاً زیادی شناخته شده است که فقط به شرح سندرم داون (منگولیسم) و سندرم صدای گریه گربه می پردازیم.
سندرم داون یا منگولیسم: این اختلال اولین بار در سال 1866 توسط پزشک انگلیسی به نام داون شرح داده شد. علت بیماری اختلال و نقص کروموزومی است که این بیماران یک کروموزوم اضافه دارند. یعنی بجای 2 عدداز کروموزوم شماره یک 3 عدد از آن کروموزوم را دارند و معمولاً این وضعیت در دو صورت رخ میدهد. در 95% موارد علت وجود کروموزوم اضافی عدم انفصال طبیعی کروموزومهای مادر است. این اختلالات به علت ازدیاد سن مادر و اختلال عمل تخمدانهای مادر مسن میباشد. هر چه مادر مسنتر باشد، این نقص کروموزومی بیشتر دیده میشود. بطوری که خطر زاییدن یک کودک منگول در زنان 20 ساله 1 به 2000 در زنان 30 ساله 1 به 1000 در حدود 40 سالگی 1 به 100 و در 45 سالگی 1 به 40 است.
در نوع دیگر به جای اینکه کروموزمها بطور مساوی تقسیم شوند. بطور غیر مساوی تقسیم میشوند بعضی دارای 45 کروموزوم و برخی 47 کروموزوم میشوند و سلولهای جدید کنار هم قرار میگیرند و شکل موزائیسم را به وجود میآورند. که در آن عدهای از سلولهای بدن بیمار دارای سه کروموزوم 21 و عدهای کاملاً طبیعی یعنی دارای 2 کروموزوم 21 هستند. نشانههای فیزیکی و شدت عقب ماندگی در این نوع کمتر از انواع دیگر است. در این نوع سن مادر دخالتی ندارد و علت بیماری را غیر طبیعی بودن کروموزومهای نامبرده میدانند و به حالتی که بوجود میآید جا به جا شدگی قطعات کروموزومی میگویند.
بطور کلی 1 به 600 تا 700 زایمانها را در اجتماع، کودکان منگول تشکیل میدهند که به آنها عقب ماندگان ذهنی تیپ مغولی نیز می گویند. زیرا شباهت زیادی از نظر سر و صورت به مغولها، چینیها و ژاپنیها دارند. این کودکان اغلب قبل از موعد بدنیا میآیند، وزنشان کمتر از طبیعی است، رشد قد در تمام سنین عقب ماندگی دارد و کمتر اتفاق می افتد که طول قد آنها در مردها از 155 و در زنان از 145 سانتی متر تجاوز کند. از نظر شکل و قیافه این افراد به یکدیگر خیلی شباهت دارند و تشخیص این افراد بسیار آسان است. برای این افراد حدود صد صفت مشخص شده است، که عمومیترین آنها چنین است. قامت کوتاه، سر صاف و پهن مخصوصاً در قسمت پشت که اندازه و شکل دو طرف سر ممکن است متوازن نباشد. سینه معمولاً پهن، شکم برآمده و بزرگ، دستها و انگشتان کوتاه و چاق و بند انگشتان تقریباً گرد است. کف دستها گوشتالود و در نصف مبتلایان فقط یک خط افقی مستقیم و عمیق دیده میشود. خطوط دست همیشه مشخص نیست و گاهی چنان درهم و برهم است که مانند کاغذ مچاله شده می ماند که آن را باز کرده اند. لبها گرد، گوشتی و مرطوب سقف دهان بلند، دهان معمولاً باز و آب دهان از آن جاری است. دندانهای شیری نا منظم و ناپایدار و دندانهای دائمی بدشکل نا منظم و دارای ناهنجاریهای مختلفی است. بینی پهن و گرد، گردن کوتاه و چاق، چشمها بادامی شکل، پوست خشک و زبر است. این کودکان افرادی آرام، با محبت و مهربان هستند. اکثراً با نشاط به نظر میرسند به موسیقی علاقه زیادی نشان میدهند. قدرت همکاری دارند و غیظ و خشم در آنها نادر است. کودک منگول در خانوادههای فقیر و ثروتمند به طور یکسان دیده میشود، از نظر درجة هوشی بسیار متفاوتند و در میزان یادگیری،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مقدمه:
تحقیق حاضر سعی دارد که در 2 بعد جداگانه برخی از علل مهاجرت نیروی کار در ایران را مورد بررسی قرار دهد. اگر بخواهیم عوامل اصلی مهاجرت را بطور کلی مورد تقسیمبندی قرار دهیم میتوانیم دو دسته از عوامل را مؤثر بدانیم. گروه اول را عوامل فشار(Push Factors) مینامند که شامل غیراقتصادی شدن فعالیتهای کشاورزی، توزیع ناعادلانه زمین، رشد جمعیت و ثابت ماندن بازده تولید در بخش کشاورزی است.
گروه دوم به عوامل کششی یا جذب(Pull Factors) موسومند که شامل دوگانگی منطقهای و نخصیص بیشتر منابع در بخشهای شهری(خدمات و صنعت) و بهتر بودن سطح زندگی در مناطق شهری است. به منظور تجزیه وتحلیل تأثیر این 2 دسته از عوامل از شاخصهای درآمدهای انتظاری در شهر از مدل هریس- تودارو استفاده میشود.
در بحثهای تئوریک و نظری به این نتیجه میرسیم که نمیتوان دیوار بلندی بین عوامل کشش و جذب ترسیم کرد. چون نوعی ارتباط متقابل بین این 2 دسته از عوامل وجود دارد. به عقیدة آنها آنچه که واقعاَ مهاجرت نیروی کار را تسریع میکند همان دوگانگی منطقهای است. این 2 معتقدند که مهاجرت در هر منطقهای امری طبیعی است چون نوعی توالی در رشد بخشها وجود دارد و خودبهخود و به مرور زمان با جایگزین شدن عوامل تولیدی بجای یکدیگر سهم نیروی کار در بخش کشاورزی در اشتغال کل کاهش مییابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش مییابد.
اما آنچه که کشورهای در حال توسعه را از کشورهای پیشرفته متمایز میسازد ناهمگونی در مهاجرت نیروی کار است. بطوری که در این کشورها محدود بودن امکانات تولید از یک طرف و محدود بودن ارتباطهای بخش کشاورزی با سایر بخشهای اقتصاد از طرف دیگر موجب میشود تا این کشورها تلاش بیشتری در جهت گسترش بخش صنعت شهری از خود نشان بدهند.
این 2 گروه از عوامل اقتصادی همراه با عوامل غیراقتصادی مانند روابط و شیوه تولید، سازمان اجتماعی تولید و غیره موجب میشوند تا از اهمیت بخش کشاورزی در جریان توسعه کاسته شود و نقش پیشتاز به بخشهای شهری واگذار شود به ویژه آنکه بخش عمدهای از تولیدات در بخش کشاورزی را کالاهای مصرفی تشکیل میدهند که هر چند دارای ارتباطهای پسین گستردهای هستند لیکن ارتباطهای پیشین آنها بسیار محدود و مشخص است.
در این حالت بخش پیشتاز اقتصاد بخش صنعت خواهد بود تا از یک طرف به عنوان ستون اصلی و رشد عمل کند و از طرف دیگر از طریق تولید محصولات صنعتی مورد استفاده در بخش کشاورزی مانند تراکتور- پمپ آب- کمباین- کود- سم و غیره بخش کشاورزی را به جلو بکشد.
بدین ترتیب بخش کشاورزی در مراحل اولیه توسعه اقتصادی قربانی جریان توسعه است و برای بهبود باید انتظاری طولانی بکشد که این خود یکی از دلایل اصلی مهاجرت نیروی کار از روستاها به مناطق و مراکز شهری میباشد.
در تحقیق حاضر ابتدا بطور مجزا دوگانگی منطقهای به عنوان عامل جذب و فشار مورد بررسی قرار گرفته است که مشخص شود تا چه حد تفاوت در نرخهای رشد منطقهای و نابرابری در رابطة مبادلة بین محصولات کشاورزی و صنعتی بر مهاجرت تأثیر داشته است و در نهایت در قسمت سوم نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه خواهد شد.
البته لازم به تذکر است که برخلاف گذشته که مهاجرت نیروی کار روستایی به دلیل تامین نیروی انسانی مراکز شهری از نظر اقتصاددانان مطلوب تلقی میشد ولی امروزه مهاجرت به عنوان عامل عمدهای که پدیدة عمومی و فراگیر نیروی کار مازاد شهری را دامن میزند و مشکلات جدی بیکاری شهری را وخیمتر میکند مورد توجه قرار میگیرد. این مشکلات بواسطة عدم توازن ساختاری و اقتصادی بین مناطق شهری و روستایی بوجود آمده است.
فصل اول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان
چکیده :
میزان ناسازگاری در میان دانشآموزان مدارس شهرتهران 3ˆ8 درصد است و ناسازگاری در میان پسران بیشتر از دختران بودهاست . 2 - بین مرتبه ولادت و ناسازگاری رابطه معتبری وجود ندارد. 3 - بین ناسازگاری و نقایص و معلولیتهای جسمانی رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 4 - بین سن والدین و ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود ندارد. 5 - بین سطح تحصیلات والدین و میزان ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد. 6 - بین وضع اشتغال والدین و ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری وجود ندارد. 7 - رابطه معنیداری از لحاظ آماری بین حجم خانواده و میزان ناسازگاری کودکان وجود دارد. 8 - بین خویشاوندی والدین و میزان ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 9 - بین رابطه والدین با یکدیگر و تاثیر آن در تفاوت گروههای دانشآموزان به لحاظ میزان ناسازگاری رابطه بسیار معتبر آماری وجود دارد. 10 - بین دو متغیر تنبیه بدنی شدن در منزل و میزان ناسازگاری دانشآموز رابطه بسیار معتبری به لحاظ آماری وجود دارد. 11 - در خصوص فوت والدین و تاثیر آن بر ناسازگاری رابطه معنیداری وجود ندارد. 12 -بررسی رابطه بین طلاق والدین و میزان ناسازگاری کودکان از نظر آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 13 - بررسی پرونده تحصیلی دانشآموزان نشان میدهد که بین سابقه مردودی و میزان ناسازگاری به لحاظ آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 14 - نتایج آزمون هوش ریون نشان میدهد که تفاوت میانگین نمرات خام دو گروه آزمایشی و کنترل در سطح 99 درصد > P به لحاظ آماری معتبر است . 15 - اختلالات رفتاری دانشآموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهرتهران بیشتر از نوع سازگاریهای اجتماعی بوده و به صورت رفتارهای ضداجتماعی بروز میکنند.
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
«نه هر کس که به لغزش گرفتار آید، شایسته سرزنش باشد» «از سخنان مولای متقیان علی (ع)»
گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف
برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد. این نیازها عبارتند از:
1. نیازهای جسمانی: دانش آموز باید از نظر جسمانی تأمین باشد تا برای یادگیری آمادگی لازم را به دست آورد. در محیطهای آموزشی پر سر و صدا یا در محیط هایی که نور به اندازه کافی به دانش آموزان نمی رسد و یا آنها به دلایلی گرسنه و تشنه هستند، نمی توان انتظار داشت که یادگیری خوب صورت گیرد و اغلب این دانش آموزان به بد رفتاری می پردازند.
2. هویت: دانش آموزان چه در خانه و چه در آموزشگاه باید احساس شخصیت و ارزش کند و هر گاه این نیاز تأمین نشود و دانش آموز احساس بی ارزشی نماید، به طریقی با جلب توجه دیگران سعی در کسب شخصیت برای خود می نماید که بعضاً با ناراحتی و بدرفتاری بروز می نماید. قبول دانش آموز با تمام نقاط ضعف و خصوصیاتی که دارد در ارضای این نیاز مؤثر است.
3. امنیت: دانش آموز چه در منزل و چه در آموزشگاه باید احساس امنیت کند. چنانچه دانش آموز محیط را تهدید آمیز و ناامن بداند، دچار ناراحتی شده وبرای دیگران نیز ایجاد ناراحتی می کند
4. استقلال: دانش آموز ضمن وابستگی محدود به والدین و مربیان، باید احساس استقلال نیز بنماید. در بعضی موارد اتخاذ تصمیم را باید به خود او واگذار کرد. نظریات نباید تحمیل شود، بدین وسیله و با محول ساختن کارهایی در حد توان دانش آموز به وی، نیاز استقلال دانش آموزان تأمین شده و ایجاد ناراحتی نخواهد کرد.
5. تعلق و وابستگی: دانش آموز وابسته به خانواده، آموزشگاه و اجتماع است و باید احساس تعلق نموده و بداند که تنها نیست . چنانچه دانش آموز احساس تعلق نکند دچارناراحتی شده و بنای ناسازگاری را می گذارد.
6. محبت: دانش آموز باید از دیگران محبت ببیند و به دیگران نیز محبت بنماید، چنانچه دانش آموز از محبت لازم محروم بماند دچار ناراحتی شده و ایجاد ناراحتی خواهد کرد.
7. تجارب متنوع: هر فردی نیاز به تنوع و تازگی دارد و دانش آموز نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه دانش آموز را در چهار چوب برنامه های آموزشگاه اسیر کنیم خسته شده و ناسازگاری می کند. بنابراین فعالیت های فوق برنامه، ورزشهای گوناگون، بازدیدها و ... موجب تنوع در برنامه شده و به ارضای این نیاز کمک می کند.
8. موفقیت: موفقیت در زندگی منجر به اعتماد به نفس می گردد. در مواردی که برنامه آموزشگاه بیشتر جنبه تنبیهی دارد و یا خارج از توانایی دانش آموز است، به دست آوردن موفقیت دشوار و منجربه شکست شده و در نتیجه شکستهای مداوم به شخصیت دانش آموز لطمه وارد می آورد و او با شروع ناسازگاری ناراحتی خود را بروز می دهد.
9. آزادی: آزادی یکی از نیازهای اصلی انسان است و دانش آموزان نیز باید آزادی داشته باشند و هیچ گاه احساس نکنند که امور به انها تحمیل می شود. البته آزادی محدود و در سطحی که به آزادی دیگران و برنامه های آموزشگاه لطمه نزند.