لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد
دانشکدۀ هنر و معماری اردکان
موضوع تحقیق:
بقعۀ دانیال نبی شوش
استاد راهنما:
جناب آقای اشعاری
تهیه و تنظیم:
سهیلا کجباف والا
زمستان 86
بقعۀ دانیال نبی شوش
مقدمه
«در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که به سال 372 هـ ق تالیف شده است در بیان شهرهای ناحیت خوزستان از شوش چنین وصف شده است: شوش- شهریست تَوُنگر و جای بازرگانان و بارکده خوزستان است و از وی جامه و عمامه خز خزید و ترنج دست انبوی خیزد و تابوت دانیال نبی (ع) آنجا یافتند.»
«شهر شوش شانزدهمین شهری است که از آن در حدود العالم و اندر ناحیت خوزستان و شهرهای وی سخن رفته است، و پیش از آن، به شماره پانزده اندر همین ناحیت از شهر وندوشاوور سخن رفته است که: شهریست آ؟بادان و با نعمت بسیار و گور یعقوب لیث آنجاست.»
در اطراف شوش شهرهای دیگری بوده که اکنون هیچ اثری از آنها وجود ندارد این شهرها از نظر فاصله نسبت به شوش سنجیده می شده اند که تا صده اول اسلام رونق فراوانی داشته اند. نام تعدادی از این شهرها که در کتب اسلامی آمده به قرار زیر است:
بصنا، شهر کرخه، دورراسبی، کرخ میسن (میشان).»
وصف بنای بقعه دانیال نبی (ع) در شوش
«در زیرزمین بنای بقعه اطاقی با سقف ضربی کوهان شتری ساخته شده و با گچ اندود شده است و مقبره ای در وسط آن قرار دارد. بدنه های قبر با سنگ های زرد قدیمی بدون نوشته و لوح ساخته شده و سطحه ی فوقانی مکعب صندوقچه قبر از موزائیک جدید است که با سیمان کار گذاشته است. زیرزمین محل مقبره به ابعاد طول و عرض 3×7 متر به ارتفاع 80/1 متر است. از طرفین شمال و جنوب زیرزمین به وسیله ی چند پله کان کوتاه که قسمت جنوبی آن قدیمی است دو حفره ی نوگیر به داخل مقبره باز می شود و ممکن است این دو پله کان در طرفین زیرزمین به محل مقبره راه داشته است. چون در متون جغرافیائی مذکور است که محل مقبره در آب رودخانه ی شاوور بوده، یا زیر پل بوده، یا در کنار رود نهاده شده بود.
بنای بارگاه که روی زیرزمین واقع است اطاقی است که ضریح در آن قرار دارد و اکنون سقف آن آینه کاری شده و دارای دو ایوان در اضلاع شمالی و جنوبی است که در واقع نمازخانه ی بقعه است و یک ایوان در ضلع شرقی وجود دارد که ایوان کفش کن است. شکل چهار طاق اطراف بقعه ی ضریح به شکل قدیمی هلالی رومی کوتاه در اطراف ضریح آهنین باقی مانده است. در ایوانها طاقها پیش و پس و به شکل طاق بندی ناحیه ی دزفول و شوشتر ساخته شده اند. در ایوان شرقی پنج طاق که چهار تای آنها با طاق رومی هلالی است به چشم می خورد.
در ورودی به محل اتاق ضریح اکنون رو به شرق است و در ورودی به حیاط نیز رو به مشرق است. ولی به نظر می رسد که در زمانهای پیشین در بنا از جانب جنوب بدرون شبستان که محل مقبره است باز می شده است. در ایوان شرقی یک سنگ با خط نسبتاً قدیمی که روی آن است زیارتنامه ای است که تاریخ 1347 دارد و در ایوان سمت راست بقعه واقع است.
و بر فراز آن یک سنگ قبر زردرنگ نصب شده است که سنگی قدیمی است ولی خوانا نیست و کلمات حسن و حسین و فاطمه و ا... و محمد و علی در یک نیم دایره در وسط آن خوانده می شود.
اطاق بقعه ی محل ضریح 7×متر و گنبد درست در وسط اطاق روی یک کثیرالاضلاع هشت گوش قرار دارد.
در پیشانی گوشواره ی سمت چپ ایوان ورودی و در مدخل کفش کن، از داخل لوحه ئی با خط خوش فارسی نصب است که تاریخ آن 23 شهر شعبان 1342 است.»
گنبد اُرچین
شاید بتوان گنبد را حاصل طاقهای قوس شکل با قاعده مستطیل از مقابر عیلامی در چغازنبیل دانست، (1300- 1100 ق م) که در دوره های بعد این قوسها گسترش یافته و تبدیل به قوسهایی با قاعده دایره ای می شود.
این قوسهای کوچک به شکل عرقچین، همان گنبدهای ابتدایی در معابد و آتشکده هایی مانند آتشکده نیاسر و ... هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
«اعجاز قرآن از نظر علوم روز»
با آنکه مردم عرب در زمان «پیامبر اسلام» صلی الله علیه و اله و سلم حتّی از علوم زمان خودبیبهره بودند و دانشمندان آن زمان نیز در اثر نداشتن وسائل علمی امروز بهخرافات عجیبی مبتلا بودند، مثلاً اعتقاد آنها درباره کره زمین این بود که زمیندر مرکز معیّنی ایستاده و افلاک هفتگانه گرد او میچرخند. و یا زمین غیرکروی است و هیچ گونه حرکت وضعی و انتقالی ندارد، در چنین شرائطی اگر«پیامبر اسلام» صلی الله علیه و اله و سلم میخواست قرآن را از جانب خود تدوین کند طبعاً باید طبقآنچه در میان مردم معمولی یا نهایت دانشمندان آن زمان شایع بوده بنویسد،نه آنکه مطالبی برخلاف دانشمندان آن روز و موافق علم امروز در کلمات وعبارات قرآن بیاورد که دانشمندان امروز انگشت حیرت به دهان بگیرند.
ما در اینجا نمی خواهیم کتابهای «قرآن و اکتشافات جدید» یا «قرآن از نظرعلومروز» و یا «علم روز و قرآن» و یا «قرآن برفراز اعصار» و یا کتاب «عذرتقصیر بهپیشگاهمحمّد صلی الله علیه و اله و سلم و قرآن» و دهها کتاب دیگر از این قبیل رارونویس کنیم، زیرا بهقول معروف در این صورت «مثنوی هفتاد من کاغذشود».
ولی به یاری پروردگار میخواهیم چند نمونه از آنچه در بین مردم آنزمان شایع بوده و قرآن برخلاف آنها و طبق علم روز سخن گفته است، برایاثبات اعجاز قرآن بیان نمائیم.
اوّل:
«مسأله آهن»
در روزگاری که مردم از آهن جز برای شمشیر و چاقو و نهایت چند آلتدیگر استفاده نمیکردند، در زمانی که از نظر مردم آهن بیشتر از مواد دیگرمورد استفاده نبود بلکه طلا و نقره از نظر اقتصادی در آن زمان اهمیّتزیادتری داشت، در عین حال قرآن آنچنان به مسأله آهن و استفاده عجیبی کهاز آن در این زمانها میشود توجّه داشته که یک سوره به نام حدید (آهن) درقرآن دیده میشود و در آیه 24 همین سوره میگوید: «وَ اَنْزَلْنَا الْحَدیِدَ فیِهِ بَأْسٌشَدیِدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ» «و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعیبرای مردمان در آن است نازل نمودیم».
دانشمند معروف آقای «نوفل» در کتاب «القرآن و العلم الحدیث» میگوید:
«تا قرن هیجدهم یعنی دوازده قرن پس از نزولقرآن هنوز کارهای فلزی در نهایت ضعف بود و نه تنهاارزش آن شناخته نشده بود بلکه اساساً مهمّ و قابلتوجّه تلقّی نمیشد تا آنکه ناگهان چشم دنیا به آهندوخته شد و رقابت عجیبی در میان دانشمندان برایاستخراج و استفاده بهتر از آن بوجود آمد تا آنجا که بهاین دو قرن دوران نهضت و پیشرفت و عصر فلز اطلاقشده و دنیا حقّاً منافع آن را آنچنانکه باید دریافته وصدق یکی دیگر از حقایق قرآن، نقاب از صورت بهیکسو زده است. امروز منافع آهن آنچنان برای مردم دنیاروشن شده که احتیاج بهتوضیحندارد».
و قرآن تقریباً در هزار و چهارصد سال قبل برخلاف نظریّه مردم آن روز وموافق علم امروز سخن در اهمیّت «آهن» گفته و از این راه اعجاز خود رااثبات کرده است.
دوّم:
«مسأله حرکت زمین»
در روزگاری که نظریّه «بطلمیوس» به عنوان بهترین فرضیّه در موضوعافلاک شناخته شده بود، در زمانی که جز سکون زمین و حرکت افلاک به دورآن چیز دیگری برای افراد بشر مفهوم نداشت، در عهدی که وسائل علمی بههیچ وجه در اختیار بشر قرار نگرفته بود تا به غیر محسوسات خود بهحقیقت دیگری متوجّه شوند، قرآن با لطافت خاصّی که نه با نظرات مردم آنزمان صریحاً مبارزه کرده باشد که آنها از اسلام دوری کنند و نه حقیقت رابیان نکرده باشد، در چند مورد به حرکت وضعی و انتقالی زمین اشارهفرموده و میگوید:
«اَلَمْ نَجْعَلِ الاَْرْضَ کِفَاتاً اَحْیَائاً وَ اَمْوَاتاً وَ جَعَلْنَا فیِهَا رَوَاسِیَشَامِخَاتٍ وَ اَسْقَیْنَاکُمْ مَاءً فُرَاتاً».
یعنی: آیا ما برای شما زمین را مرورکننده سریع و زنده و مرده قرار ندادهایم؟ بلکه در آن کوههای ثابت وبلندی قرار دادیم و برای شما از آن آبهای پاک و گواراآفریدیم.
در گذشته مفسّرین در تفسیر این آیه شریفه دچار اشکالاتی شده بودند،زیرا کلمه «کفات» در لغت عرب به معنی «موجودی که با سرعتپروازمیکند»، میباشد. و آنها به عناوینی این جمله را تأویل میکردند ولیپس از کشف حرکت انتقالی زمین، معنی آیه شریفه کاملاً واضح شد و نیزمعلوم گردید که چرا پروردگار پس از جمله «کفات» که در آیه شریفه ذکر شده،زنده شدن و مردن زمین که بوسیله جمله «احیاءً و امواتاً» گفته شده که مسلّم باضمیمه آیات دیگر مراد تابستان و زمستان است و بوجود آمدن تابستان وزمستان در اثر حرکت انتقالی زمین است.
و یا در نتیجه حرکت انتقالی زمین و بوجود آمدن فصل زمستان وتابستان جریان آب از اقیانوسها به سطح خشکی و تصفیه آنها بوسیله ابرها وآشامیدن بشر از آب پاک و قابل شرب را نام میبرد.
و یا در سوره نباء آیه 5 میفرماید:
«اَلَمْ نَجْعَلِ الاَْرْضَ مِهَاداً وَ الْجِبَالَ اَوْتَاداً».
آیا ما زمین را برای شما گهواره و کوهها رامیخهائی بر آن قرار ندادیم؟
و در سوره طه آیه 53 میگوید: «اَلَّذِی جَعَلَ لَکُم ُالاَْرْضَ مَهْداً» خدا آن کسی است که زمین را برای شماگاهواره قرار داد.
تردیدی نیست که این دو آیه با تشبیه کاملاً جالبی که اهل دقّت متوجّهآن هستند به حرکت وضعی زمین اشاره کرده است.
و چون در معنی این آیه بین مفسّرین اختلاف شدیدی است، ما دراینجا خلاصه کلام یکی از مراجع بزرگ را در تفسیر این دو آیهنقل میکنیم:
در صفحه 86 تفسیر «البیان» آمده است.
«خواننده محترم! تأمّل کن که چگونه این آیاتبهحرکت زمین نیکو اشاره کرده، چقدر عالی گاهواره رابرای زمین به استعاره گرفته، آنچنانکه گهواره بهمنظوررشد و استراحت طفل حرکت داده میشود،همچنان زمین در اثر حرکت سبب رشد و استراحت بشرو حیوانات میگردد».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
آلن، بیرو، فرهنگ علوم اجتماعى، ترجمه باقر ساروخانى، کیهان، 1370، ص 323.
باقر، ساروخانى، دائرةالمعارف علوم اجتماعى، کیهان، 1370، ص 589.
باقر، ساروخانى، دائرةالمعارف علوم اجتماعى، کیهان، 1370، ص 589.
وزارت فرهنگ و آموزش عالى، مرکز مدارک علمى ایران، مؤسسات پژوهشى کشور (بخش دولتى)، 1376.
وزارت فرهنگ و آموزش عالى، مرکز مدارک علمى ایران، مؤسسات پژوهشى کشور (بخش دولتى)، 1376.
دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، درآمدى بر حقوق اسلامى، سمت، 1368، ص 219.
دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، درآمدى بر حقوق اسلامى، سمت، 1368، ص 219.
على محمد، اقتدارى، سازمان و مدیریت، چ 12، دانشگاه تهران، 1355، ص 73.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پَرخاشگَری، در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد میشود.
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید۱ و لورنز۲ معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا میکند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزشها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونهای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری میکوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود میکند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر میشود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال ۱۳۸۱-ص ۱۹۱).
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری
عدهای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب میشود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمیتواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمیتواند داشته باشد ارائه دادهاند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:
۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد میبینیم آموزشهایی است که والدین این حیوانات به آنها دادهاند. ۲: وجود کرومزوم اضافی را نمیتوان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام میشود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالتهای پرخاشگرانه را به وجود میآورند باشند حال میتوان عدهای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. ۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه میشود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمهای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپختهاست، نمیداندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال ۷۳ ص ۴۲و۴۳). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفتهاست. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانهاست از خود دفاع میکند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.(نوابی نژاد سال ۷۳ ص۴۸)
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه
گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گستردهای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلاً کودکی که از بازی کردن منع میشود در اثر خشم اخم میکند یا پاهای خود را بر زمین میکوبد. چیزی که ثابت شدهاست این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش میدهد پرخاشگری میتواند ناکامیهای فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولاً رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد.(فرقان رئیسی سال ۱۳۷۶ ص ۸۳و ۸۴) جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود(والر دوب-مورد سیرز-۱۹۳۹) این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه میدانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها میتوانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز میتواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمیشود(ریتا ولکسی نلسون، سال ۱۳۶۹ ص ۵۲۲- ۵۲۷)
علل و عوامل پرخاشگری
عوامل خانوادگی پرخاشگری
عوامل خانوادگی به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن میآموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتاند از: ۱) نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری میبیند برانگیخته میشود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت میشود.تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشدهاست خشمگین وپرخاشگر میشود. ۲) وجود الگوهای نامناسب، داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است زیرا انسانها علاقه مند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بیشتر کودکان پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشتهاند یعنی نه تنها کودک آنها از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود. دیکتاتوری خانوادههایی که تابع اصول دیکتاتوری هستند معمولاً رشد فرزندانشان را محدود میکند در این نوع از خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است که غالبا پدر چنین نقشی را دارد اما گاهی اوقات مادر، خواهران و برادران بزرگتر نیز با دیکتاتوری رفتار میکنند در این گونه خانوادهها فرد دیکتاتور تصمیم میگیرد، هدف تعیین میکند، راه نشان میدهد، وظیفه معلوم میکند، برنامه میریزد و همه باید به طور مطلق مطابق میل او رفتار کند و حق اظهارنظر از آن اوست. بچههایی که در محیط دیکتاتوری پرورش پیدا میکنند ظاهراً حالت تسلیم و اطاعت در رفتارشان مشاهده میشود و همین حالت آنهارا به هیجان و اضطراب وا میدارد. این بچهها در مقابل دیگران حالت دشمنی و خصومت به خود میگیرند و به بچههای هم سن و سال خود یا کمتر از خود صدمه میرسانند این افراد از تعصب خاصی نیز برخوردارند و از به سر بردن با دیگران عاجز هستند، در کارهای گروهی نمیتوانند شرکت کنند و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و در امور زندگیشان بی لیاقتی خود را نشان میدهند و اغلب در کارها با شکست روبرو میشوند. ۳) تأثیر رفتار پرخاشگرانه: عدهای از افراد پرخاشگر و زورگویی را تقبیح نمیکنند بلکه آنرا نشانه شهامت و قدرت خود میدانند این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت موجه و حتی لازم میدانند و به آن صحه میگذارند. ۴) تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار میشود. گاه با والدین یا مربیانی روبرو میشویم که به بهانه آموزش دفاع از خود به کودکی میگویند «از کی نخوری» «توسری نخوری» و... که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع شخصی را به پرخاشگری بی مورد تشویق میکنند. ۵) تنبیه والدین و مربیان: والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی میشوند به صورت پرخاشگرانه اورا تنبیه میکنند از تشدید این رفتار در او موثرند درچنین مواقعی تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالاً پرخاشگری کودک میشود، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک میشود.(اکبری-۸۱ ص۱۹۷و۱۹۸)
عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی)
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند میتوانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارتاند از: ۱) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص؛ پژوهشهای به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میال آندورپرو، که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد: الف: زندگی در ارتفاعات خیلی بلند کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص. ب: جویدن برگ کوکا که محتوی کوکائین و نوع مخدر است و سبب میشود مصرف کنندگان آن موقتا احساس آرامش میکنند اما
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آزمایش های ساده علوم
بعضی سنگ ها از بقیه سنگین ترند
مواد مورد نظر :
سنگ های دسته بندی شده از لحاظ اندازه و وزن
ترازوی دو کفه ای
چسب سفید
توجه :
اگر در کلاستان ترازوی دوکفه ای ندارید. با استفاده از چوب رخت آویز و سطل های پلاستیکی می توانید یک ترازوی ساده درست کنید. این ترازو برایا ین فعالیت به اندازه کافی دقیق خواهد بود.
1- سطل ها را با سوراخ کن سوراخ کنید
2- سطل ها را با نخ به رخت آویز وصل کنید
3- نخ ها را روی رخت آویز آنقدر جلو و عقب ببرید تا سطل ها کاملا موازنه سوند.
می دانیم که سنگ ها رنگ های مختلفی دارند. بعضی صاف و بعضی ناصاف هستند. آیا می توانید به موارد اختلاف دیگری فکر کنید؟ امروز می خواهیم ببینیم کدام سنگ ها از بقیه سنگین ترند. چند سنگ را نشان بدهید. بچه ها را تشویق کنید با اولین نگاه و سپس با لمس کردن بگویند کدام سنگ از همه سنگین تر و کدام از همه سبک تر خواهد بود.
ب) آزمایش
1- بچه ها را تشویق کنید در گروه های کوچک کار کنند. آنها احتیاج دارند هر بار دو تا سنگ بردارند و آنها را توی ترازوی دو کفه ای قرار دهند تا ببینند کدام سنگ از همه سنگین تر است. ( بگذارید هر گروه چند نوبت داشته باشد.)
2- بچه ها تصویر را به یک مقوا بچسبانند. سپس آنها یک سنگ سبک و یک سنگ سنگین را روی کفه های ترازو بچسبانند.
پ) نتایج را یکی کنید :
آیا یک سنگ سنگین پیدا کردی؟ آیا همان سنگی بود که شما فکر می کردید از همه سنگین تر است؟ آیا همیشه بزرگ ترین سنگ, سنگین ترین آنها است.
آزمایش های ساده علوم
آهنرباها
آهنرباها بعضی چیزها را جذب می کنند اما نه همه چیز را
آهنربا ها بعضی از فلز ها را جذب می کنند اما نه همه آنها را
بعضی آهنرباها قوی تر از دیگر آهنرباها هستند
آهنربا می تواند فلزات را از پشت سایر اشیاء جذب کند
آب
مایع شکل ظرفی را که در آن ریخته می شود به خود می گیرد
آب به سمت پایین جریان می یابد
جریان آب می تواند کار انجام دهد
ما می توانیم حالت مایع را با گرم کردن یا سرد کردن تغییر دهیم
وقتی آب یخ می بندد جای بیشتری را می گیرد
جامد را می توان به مایع تبدیل کرد ( یخ آب می شود)
تکه های کوچک یخ سریع تر از تکه های بزرگ آب می شوند
در هوا آب وجود دارد
آب بخار می شود
بعضی چیزها در آب شناور می مانند و بعضی در آب فرو می روند
هوا
هوا جا می گیرد
جریان هوا کار انجام می دهد
ماشین های ساده
اشیاء روی سطح هموار آسان تر از سطح ناهموار حرکت می کنند
چرخ کار را آسان می کند
سطح شیبدار کار را آسان می کند
سنگ ها
سنگ ها اندازه های مختلفی دارند
سنگ ها رنگ های مختلفی دارند
بعضی سنگ ها نرم و صاف و بعضی دیگر زبر و سخت هستند
بعضی سنگ ها از بقیه سنگین ترند
آزمایش های ساده علوم
آهنربا ها بعضی چیزها را جذب می کنند اما نه همه چیز را
مواد مورد نیاز :
آهنربا
مداد پاک کن
کلیدهای فلزی
گیره های کاغذی
چند سنجاق سر
پر
میخ
مدادهای شمعی
کش
چوب پنبه
توجه :
اگر دانش آموزان شما خردسال هستند, چیزهاییس را انتخاب کنید که قابل بلعیدن نباشند, یا آزمایش را در گروه های کوچک و تحت نظارت دقیق انجام دهید.
الف ) بحث
همه اشیایی را که در آزمایش استفاده می شود نشان دهید.
آیا فکر می کنید که یک آهنربا این ----- را بر می دارد؟ چرا؟