لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سپر محافظ
جد اطراف زمین را می توانیم به محافظی تشبیه کنیم ؛ که دارای گازهای خاصی است و دمای زمین را در حد مناسبی نگه می دارد . بدون این گازهای گلخانه ای سیاره ی ما آنقدر سرد خواهد شد که هیچ موجود نخواهد توانست بر روی آن زندگی کند . بخشی از گرمایی که خورشید به زمین می رسد زمانی که مجدداٌ منعکس شده و به جو باز
می گردد توسط این گازها محبوس می شود در گلخانه ها نیز به همین شیوه دمای مناسب برای گیاهان تامین می شود .
طیف الکترو مغناطیس
تابش های گوناگون وجود دارند ما تابش خورشید را می بینیم اشعه گاما و اشعه ایکس و در پزشکی به کار می بریم . از اشعه ی فرابنفش برای برنزه کردن پوست و از اشعه ی مادیون قرمز در دستگاههای کنترل از راه دور و از مایکروویوها در موج و در آشپزی و نیز از تابش های امواج رادیویی در ارسال برنامه های رادیو استفاده می کنیم
تشعشعات خورشیدی
انرژی تابشی خورشید ؛ برای رسیدن به زمین مسیر بسیار طولانی را طی می کند . مقدار زیادی از این انرژی در بین راه تلف می شود و در راه رسیدن به ما مقداری از این انرژی توسط جو جذب شده و مقداری از آن منعکس می شود . از فاصله ی نزدیک تر به زمین ابر ها مقداری از این انرژی را جذب کرده و همینطور منعکس می کنند . آنچه که باقی می ماند به زمین می رسد و باز مقداری از آن جذب و یا منعکس می شود . در نتیجه فقط مقدار کمی از انرژی خورشیدی به ما می رسد .
دانشمندان در صد پیدا کردن راههایی هستند که از انرژی خورشیدی برای تولید الکتریسیته گرم کردن یا خنک کردن ساختمان ها و یا حتی به حرکت در آوردن اتومبیلهایی استفاده می کنند . پیش بینی می شود انرژی خورشیدی منبع اصلی انرژی آینده باشد .
دانشمندان از پیدایش حفره در لایه ی ازون صحبت به میان می آورند . بررسی وضعیت لایه ی ازون به دلیل تاثیرات مستقیم آب و هوا در آن کار دشواری است .
ازون چگونه از بین می رود ؟
یکی از دلایل به وجود آمدن حفره در ازون وجود نوعی ماده شیمیایی مصنوعی در جو به نام کلر و فولوئورو کربن می باشد . نور خورشید با عث شکسته شدن مولکول های این ماده می شود و در نتیجه اتم های کلر آزاد می شود . تک تک اتم های کلر به مولکول های ازون حمله می کنند. یک اتم کلر می تواند 100 هزار مولکول ازون را از بین ببرد.
ازون چگونه تشکیل می شود؟
ازون از ذرات ریزی به نام اتم تشکیل شده است.
گروهی از اتم ها مولکول ها را تشکیل می دهند یک مولکول اکسیژن از دو اتم اکسیژن تشکیل شده است. اشعه ی فرابنفش در استر اتوسفر باعث شکسته شدن مولکول اکسیژن به دو اتم اکسیژن می شود. هریک از این اتم ها به اتم سوم اکسیژن ملحق می شوند و تشکیل ازون را می دهند. مولکول های ازون پایدار نیستند و معمولاً می شکنند. اتم های تکی تبدیل به یک زوج اتم شده و تشکیل مولکول های جدید اکسیژن جدید را می دهند یا به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فیزیک
فیزیک از واژه یونانی physikos به معنی « طبیعی» و physis به معنی « طبیعت» گرفته شده است. پس فیزیک علم طبیعت است، به عبارتی در عرصه علم پدیدههای طبیعی را بررسی میکند.علم فیزیک
علم فیزیک رفتار و اثر متقابل ماده و نیرو را مطالعه میکند. مفاهیم بنیادی پدیدههای طبیعی تحت عنوان قوانین فیزیک مطرح میشوند. این قوانین به توسط علوم ریاضی فرمول بندی میشوند، بطوری که قوانین فیزیک و روابط ریاضی باهم در توافق بوده و مکمل هم هستند و دوتایی قادرند کلیه پدیدههای فیزیکی را توصیف نمایند.
تاریخچه علم فیزیک
از روزگاران باستان مردم سعی میکردند رفتار ماده را بفهمند. و بدانند که: چرا مواد مختلف خواص متفاوت دارند؟ ، چرا برخی مواد سنگینترند؟ و ... همچنین جهان ، تشکیل زمین و رفتار اجرام آسمانی مانند ماه و خورشید برای همه معما بود.
قبل از ارسطو تحقیقاتی که مربوط به فیزیک میشد ، بیشتر در زمینه نجوم صورت میگرفت. علت آن در این بود که لااقل بعضی از مسائل نجوم معین و محدود بود و به آسانی امکان داشت که آنها را از مسائل فیزیک جدا کنند. در برابر سؤالاتی که پیش میآمد گاه خرافاتی درست میکردند، گاه تئوریهایی پیشنهاد میشد که بیشتر آنها نادرست بود.
این تئوریها اغلب برگرفته از عبارتهای فلسفی بودند و هرگز بوسیله تجربه و آزمایش تحقیق نمیشدند و بعضی مواقع نیز جوابهایی داده میشد که لااقل بصورت اجمالی و با تقریب کافی به نظر میرسید.
جهان به دو قسمت تقسیم میشد: جهان تحت فلک قمر و مابقی جهان. مسائل فیزیکی اغلب مربوط به جهان زیر ماه بود و مسائل نجومی مربوط به ماه و آن طرف ماه نیز «فیزیک ارسطو» یا بطور صحیحتر «فیزیک مشائی» بود که در چند کتاب مانند «فیزیک» ، « آسمان» ، « آثار جوی» ، « مکانیک» ، « کون و فساد» و حتی«مابعدالطبیعه» دیده میشد.
تا اینکه در قرن 17 ، گالیله برای اولین بار به منظور قانونی کردن تئوریهای فیزیک ، از آزمایش استفاده کرد. او تئوریها را فرمولبندی کرد و چندین نتیجه از دینامیک و اینرسی را با موفقیت آزمایش کرد. پس از گالیله ، اسحاق نیوتن ، قوانین معروف خود (قوانین حرکت نیوتن) را ارائه کرد که به خوبی با تجربه سازگار بودند.
بدین ترتیب فیزیک جایگاه علمی و عملی خود را یافت و روز به روز پیشرفت کرد، مباحث آن گستردهتر شد، تا آنجا که قوانین آن از ریزترین ابعاد اتمی تا وسیعترین ابعاد نجومی را شامل میشود. اکنون فیزیک مانند زنجیری محکم با بقیه علوم مرتبط است و هنوز هم به سرعت در حال گسترش و پیشرفت میباشد.
نقش فیزیک در زندگی
هر فرد بزرگ یا کوچک ، درس خوانده یا بیسواد ، شاغل یا بیکار خواه ناخواه با فیزیک زندگی میکند. عمل دیدن و شنیدن ، عکس العمل در برابر اتفاقات ، حفظ تعادل در راه رفتن و ... نمونههایی از امور عادی ولی در عین حال وابسته به فیزیک میباشند.
پدیدههای جالب طبیعی نظیر رنگین کمان ، سراب ، رعد و برق ، گرفتگی ماه و خورشید و ... همه با فیزیک توجیه میشوند.
برنامههای رادیو ، تلویزیون ، ماهواره ، اینترنت ، تلفن و ... با کمک فیزیک مخابره میشوند.
با این نمونههای ساده میتوان تصور کرد که اگر فیزیک نبود و اگر روزی قوانین فیزیک بر جهان حاکم نباشند، زندگی و ارتباطات مردم شدیدا دچار مشکل میشود.
فیزیک و سایر علوم
فیزیک، دینامیک و ساختار درونی اتمها را توصیف میکند و از آنجا که همه مواد شامل اتم هستند، پس هر علمی که در ارتباط با ماده باشد، با فیزیک نیز مرتبط خواهد بود. علومی نظیر: شیمی ، زیست شناسی ، زمین شناسی ، پزشکی ، دندانپزشکی ، داروسازی ، دامپزشکی ، فیزیولوژی ، رادیولوژی ، مهندسی مکانیک ، برق ، الکترونیک ، مهندسی معدن ، معماری ، کشاورزی و ... .
فیزیک در صنعت ، معدن ، دریانوردی ، هوانوردی و ... نیز کاربرد فراوان دارد. اینکه ابزار کار هر شغلی و هر علمی مبتنی براستفاده ازقوانین و مواد فیزیکی است، نقش اساسی فیزیک در سایر علوم و رشتهها را نمایان میکند. علاوه برآن استفاده روز افزون از اشعه لیزر در جراحیها و |دندانپزشکی ، رادیوگرافی با اشعه ایکس در رادیولوژی ، جوشکاری صنعتی و ... نمونههایی از کاربردهای بیشمار فیزیک در علوم دیگر میباشند.
فیزیک و آینده
با این روند رو به رشدی که علم فیزیک در کنار سایر علوم دارد، میتوان امیدوار بود که در آینده به چراها و چگونگیهای عالم طبیعت پاسخ داده شود و این دنیای فیزیک سکوی پرتاب به عالم متا فیزیک باشد.در آینده شاید فیزیک بتواند:
رسیدن به سرعت نور و فراتر از آن را مقدور سازد.
مثالهای عجیب نسبیت را عملی کند.
معمای مثلث برمودا را حل کند.
واقعیت یوفوها(بشقاب پرندهها) را مشخص کند.
به راز وجود یا عدم وجود هوش فرازمینی واقف شود.
و ... .
تاریخ علم فیزیک
سرچشمه اصلی علم فیزیک
رسیدن به منبع و سرچشمه اصلی علم فیزیک به اندازه رسیدن به سرچشمه بسیاری از رودهای بزرگ دشوار است. همانگونه که یک رود بزرگ از چندین چشمه کوچک حاصل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فیزیک 2 تاریخچه علم فیزیک
نقش فیزیک درزندگی 4
فیزیک وسایر علوم 5
سرعت 8
کار 10
رابطه کار 11
محاسبه یکای کار 12
اهمیت کار 13
تعادل جسم صلب 14
شرایط تعادل جسم صلب 14
چگونگی اعمال شرط تعادل درمورد اجسام صلب 16
مکانیک تحلیلی 19
نیروی قیدی 20
تعادل پایدار، تعادل ناپدار ، تعادل بی تفاوت 22
گشتاور نیرو 23
خصوصیات گشتاور نیرو 24
قانون گشتاور 26
تعادل 26
جفت نیرو 27
فیزیک
فیزیک از واژه یونانی physikos به معنی « طبیعی» و physis به معنی « طبیعت گرفته شده است. پس فیزیک علم طبیعت است، به عبارتی در عرصه علم پدیدههای طبیعی را بررسی میکند
علم فیزیک
علم فیزیک رفتار و اثر متقابل ماده و نیرو را مطالعه میکند. مفاهیم بنیادی پدیدههای طبیعی تحت عنوان قوانین فیزیک مطرح میشوند. این قوانین به توسط علوم ریاضی فرمول بندی میشوند، بطوری که قوانین فیزیک و روابط ریاضی باهم در توافق بوده و مکمل هم هستند و دوتایی قادرند کلیه پدیدههای فیزیکی را توصیف نمایند.
تاریخچه علم فیزیک
از روزگاران باستان مردم سعی میکردند رفتار ماده را بفهمند. و بدانند که: چرا مواد مختلف خواص متفاوت دارند؟ ، چرا برخی مواد سنگینترند؟ و ... همچنین جهان ، تشکیل زمین و رفتار اجرام آسمانی مانند ماه و خورشید برای همه معما بود.
قبل از ارسطو تحقیقاتی که مربوط به فیزیک میشد ، بیشتر در زمینه نجوم صورت میگرفت. علت آن در این بود که لااقل بعضی از مسائل نجوم معین و محدود بود و به آسانی امکان داشت که آنها را از مسائل فیزیک جدا کنند. در برابر سؤالاتی که پیش میآمد گاه خرافاتی درست میکردند، گاه تئوریهایی پیشنهاد میشد که بیشتر آنها نادرست بود.
این تئوریها اغلب برگرفته از عبارتهای فلسفی بودند و هرگز بوسیله تجربه و آزمایش تحقیق نمیشدند و بعضی مواقع نیز جوابهایی داده میشد که لااقل بصورت اجمالی و با تقریب کافی به نظر میرسید.
جهان به دو قسمت تقسیم میشد: جهان تحت فلک قمر و مابقی جهان. مسائل فیزیکی اغلب مربوط به جهان زیر ماه بود و مسائل نجومی مربوط به ماه و آن طرف ماه نیز «فیزیک ارسطو» یا بطور صحیحتر «فیزیک مشائی» بود که در چند کتاب مانند «فیزیک» ، « آسمان» ، « آثار جوی» ، « مکانیک» ، « کون و فساد» و حتی«مابعدالطبیعه» دیده میشد.
تا اینکه در قرن 17 ، گالیله برای اولین بار به منظور قانونی کردن تئوریهای فیزیک ، از آزمایش استفاده کرد. او تئوریها را فرمولبندی کرد و چندین نتیجه از دینامیک و اینرسی را با موفقیت آزمایش کرد. پس از گالیله ، اسحاق نیوتن ، قوانین معروف خود (قوانین حرکت نیوتن) را ارائه کرد که به خوبی با تجربه سازگار بودند.
بدین ترتیب فیزیک جایگاه علمی و عملی خود را یافت و روز به روز پیشرفت کرد، مباحث آن گستردهتر شد، تا آنجا که قوانین آن از ریزترین ابعاد اتمی تا وسیعترین ابعاد نجومی را شامل میشود. اکنون فیزیک مانند زنجیری محکم با بقیه علوم مرتبط است و هنوز هم به سرعت در حال گسترش و پیشرفت میباشد.
نقش فیزیک در زندگی
هر فرد بزرگ یا کوچک ، درس خوانده یا بیسواد ، شاغل یا بیکار خواه ناخواه با فیزیک زندگی میکند. عمل دیدن و شنیدن ، عکس العمل در برابر اتفاقات ، حفظ تعادل در راه رفتن و ... نمونههایی از امور عادی ولی در عین حال وابسته به فیزیک میباشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه فیزیک
ما قبل تاریخ: همانطور که پیشینیان از روی تجربه و آزمایش بهخواص باطنی تعدادی از اجسام پی برده و از ترکیب مواد به وسایل مختلف (تشویه، نکلیس، تقطیر و ...) مواد شیمیایی به دست آورده و برای علمای شیمی جدید مایه ای درست کرده اند، همینطور هم تحقیق در خواص فیزیکی اجسام از مسایل تازه نیست و از قدیم الایام انسان در صدد کشف آنها بوده و فیزیک جدید در حقیقت مولود توجهات و تحقیقات پیشینیان می باشد. مثلاً تالس که از قدیمی ترین حکمای سبعه است و در شش قرن قبل از میلاد می زیسته ثابت کرد که از مالش کهربا خاصیتی در آن ظاهر می شود که اجسام سبک را جذب می کند. همچنین فیثاغورث ریاضیدان و حکیم معروف یونانی به همراه شاگردانش به پاره ای مسائل و قضایای صوت پی برده بودند. ارسطو نیز در چهار قرن قبل از میلاد تئوری های دقیقی در باب کائنات الجو (قوس و قزح، هاله های قمری و شمسی، شفق شمالی و شبنم) استخراج کرده است. ارشمیدس در سه قرن قبل از میلاد آتی از قبیل جرثقیل، منجنیق، میزان الغلظه و پیچ ارشمیدس را اختراع نمود. قانونی را که ارشمیدس موفق به کشف آن گردید از این قرار است: بر کلیه اجسام مرتمسه در سیال (مایعات و گازها) فشاری از زیر به رو وارد می آید که مقدار آن مساوی است با وزن سیال تغییر مکان یافته. بطلمیوس نیز منجم و ریاضیدان یونانی قرن دوم میلادی تحقیقات عمیقی راجع به نور کرده است. پس از بطلمیوس تحقیقات فیزیکی تا قرن سیزدهم متوقف شد و فقط عده ای از قبیل جابر و محمد بن موسی در این رشته زحماتی کشیدند و اطلاعات قابل توجهی کسب کردند. قرون وسطی: در این قرن دو اختراع مهم به عمل آمد. یکی آئینه های صیقلی و دیگری عینک. در قرن چهاردهم استفاده از قطب نما تعمیم یافت. قرن پانزدهم تقریباً چیز مهمی راجع به فیزیک ندارد. ولی در قرن شانزدهم مباحث ثقل و نورو مغناطیس کمال یافته اند. جانسون میکروسکوپ را اختراع کرد (1590) و روبرت نورمن میل مغناطیسی را تعیین نمود و بالاخره ژیلبرت اولین تجارب علمی الکتریکی و مغناطیسی را در کتاب معروفش (magnefe) منتشر ساخت فیزیک جدید: پایه فیزیک جدید در قرن هفدهم توسط گالیله گذارده شد. ترازوی آب میزان الحراره و دوربین نجومی از اختراعات و کشفیات او می باشد. رصدهای دقیق گالیله او را به سلسله هیئت کوپرنیک هدایت نمود و برعکس نظریه قدما که زمین را مرکز عالم می دانستند ثابت کرد که مرکز عالم شمسی خورشید است نه زمین. اگرچه اول مخترع میزان الحراره گالیله می باشد ولی نقطه ذوب یخ را برای صفر میزان الحراره (دماسنج) هوک قرار داد و ثبوت غلیان آن را هالی تعیین کرد. دکارت قوانین انکسار و تئوری قوس قزح را بنا نهاد. توریچلی نیز میزان الهوا (دماسنج) را ساخت. نیوتن منجم، ریاضیدان و فیزیکدان انگلیسی جاذبه عمومی عالم را کشف کرد. بویل ماشین تخلیه هوا را که قاضی عدلیه شهر ماگدبورگ اختراع کرده بود تکمیل نمود. اگرچه قرن هجدهم برای فیزیک به درخشندگی قرن هفدهم نمی باشد ولی آن را قرن بی ثمری هم نمی توان نامید. در اینقرن دوفه جذب و دفع های الکتریکی را تحت تحقیق درآورد و الکتریسیته این است که دو الکتریسیته هم جنس یکدیگر را دفع و دو الکتریسیته مخالف همدیگر را جذب می نمایند. خلاصه کارهای دوفه به تجسسات بی فایده علما خاتمه داد و از آن به بعد الکتریسیته وارد تاریخ تازه ای شد. سال 1800 تجربه گالوانی، ولتا را به اختراع پیل یعنی اساس الکتریسیته جاری هدایت کرد. در این قرن خیالی هواپیمایی که از آرزوهای دیرینه بشر بود در ذهن اروپائیان قوت گرفت از جمله دو برادر میشل منگفلیه و اتین منگفلیه رئیس کارخانه کاغذ سازی آننه که در پنجم ژوئن سال 1783 بالنی درست کرده و به هوا فرستادند بسیاری از دانشمندان برای کشفیات علمی با بالن های مدور به ارتفاعات بالا رفته اند از جمله گی لوساک فیزیکدان و شیمیدان معروف فرانسوی که تا حدود 7000 متری رفت و ملاحظه نمود که در این ارتفاع هوا به قدری خشک می باشد که پوست بدن جمع می شود و کاغذ و مقوا مثل اینکه در مجاورت آتش شدیدی باشند پیچیده و لوله می شوند در قرن نوزدهم دامنه فیزیک بسط شایانی پیدا کرد و مخصوصاً استفاده از آلات فیزیکی در صنایع و کارخانجات روز به روز رو به افزایش نهاد. در سال 1801 کارلیسل و نیکلسون آب را تجزیه کردند. در سال 1807 دیوی به وسیله تجزیه الکتریکی املاح قلیایی سدیم و پتاسیم را به دست آورد. پلانته آ کومولاتر را ساخت. ارستد دانشمند دانمارکی ثابت کرد که جریان الکتریسیته عقربه مغناطیسی را که همیشه به جهت ثابتی متوجه است منحرف می سازد (1819). باید دانست که مبحث مغناطیس الکتریکی نتیجه اکتشافات دو دانشمند برجسته یعنی ارستد و آمپر می باشد. فارادی نیز الکتریسیته را بنا نهاد. آراگو قانون آمپر را تکمیل کرده و گائوس از بزرگترین منجمین و ریاضیدانان آلمانی اختراع تلگراف را تکمیل کرد . بعدها طبیعی دان آمریکایی بنام مرس الفبایی برای تلگراف درست کرده و دستگاه آن را ساخت. بالاخره پس از آنکه دامنه الکتریسیته وسعت یافت، واسطه انتقال اخبار جریات الکتریسیته شد
سرچشمه اصلی علم فیزیک :
رسیدن به منبع و سرچشمه اصلی علم فیزیک به اندازه رسیدن به سرچشمه بسیاری از رودهای بزرگ دشوار است. همانگونه که یک رود بزرگ از چندین چشمه کوچک حاصل میگردد، چشمههایی که رود عظیم علم فیزیک را بوجود آوردهاند، در سراسر زمین پراکنده بودند که انسان اولیه ، یعنی انسان متفکر بر آن سکونت داشته است. اما به نظر میرسد که بیشتر این مردم در دامنه جنوبی شبه جزیره بالکان (یونان باستان) بودهاند. جالب توجه است که ملل قدیمی دیگر مانند بابلیان و مصریان که در توسعه ریاضیات و نجوم سهیم بودهاند، در پیشرفت فیزیک هیچ سهمی نداشتهاند . چون خدایان بابلیان و مصریان دور از مردم و در میان ستارگان میزیستند، حال آنکه خدایان یونانیان در ارتفاعی تنها در حدود 3000 متر بر قله کوه اولمپ زندگی میکردند. و اصطلاح مانیتیسم (مغناطیس) از نام چوپانی به نام (σηυγαm) سرچشمه میگیرد. تشخیص تقدم یا تأخر زمانی این کشفیات افسانهای دشوار است نقش دانشمندان در پیدایش فیزیک :کشف فیثاغورث کاملاً مستند است. وی با اطمینان از اینکه اعداد بر جهان حکومت میکنند، به تحقیق درمورد رابطه میان طول تارها در آلات موسیقی پرداخت که ترکیبات هماهنگی از اصوات تولید میکنند. این کشفیات او شاید نخستین بیان ریاضی یک قانون فیزیکی باشد و بتواند نخستین گام در پیدایش فیزیک نظری باشد.
یکی دیگر از افرادی که در پیدایش فیزیک سهم داشته است، ارسطو میباشد. هر چند ارسطو در تمام مباحث کارهای بزرگی انجام داده است که اندیشه انسانی را مدت 2000 سال پس از مرگ خود تحت تأثیر قرار داده ، اما مهمترین سهم او در فیزیک نام گذاری این علم میباشد که از کلمهای یونانی به نام طبیعت اقتباس شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
آزمایش1 :
18/7/86 ساعت: 15:30-14
نام گروه آزمایش: گروه 1؛ مهدی سلیمانی، محمد زراعتکار، نادر جمشیدی، ولی ا... باغچقی.
موضوع آزمایش: آشنایی با کولیس و ریزسنج.
وسایل و مواد آزمایش: کولیس، ریزسنج، قطعه ای برای اندازه گیری.
تئوری آزمایش:
شرح ساختمان کولیس: کولیس از دو قسمت ثابت و متحرک تشکیل شده است که قسمت ثابت آن یک خط کش مدرج منتهی به فک ثابت است و قسمت متحرک شامل کشویی است که خک متحرک و همچنین و ورنیه روی آن قرار دارد. برای کم کردن لقی و همچنین محکم کردن خک متحرک در محل دلخواه از ضامنی که روی کشو نصب شده است استفاده می گردد. در بعضی از کولیس ها جهت ثابت کردن خک متحرک از یک پیچ محکم کننده استفاده می کنند. در پاره ای از کولیس به قسمت متحرک، زبانه ای جهت اندازه گیری عمق، متصل شده است.
ورینه: تقسیمات روی کشوی کولیس را ورینه می گویند.
به وسیله ورینه امکان خواندن کسری از تقسیمات اصلی خط کش امکان پذیر می گردد بدیهی است که دقت وسایل اندازه گیری مجهز به ورینه رابطه مستقیم با نحوه تقسیم بندی ورینه آنها دارد.
بعنوان مثال ورینه میلی متر در این نوع ورینه ها فاصله 9 میلی متر از تقسیمات اصلی خط کش را به 10 قسمت مساوی تقسیم نموده اند. در نتیجه فاصله هر یک از تقسیمات ورینه به اندازه 9/0 میلیمتر خواهد بود و اختلاف هر یک از تقسیمات خط کش با تقسیمات ورینه که همان دقت کولیس است به اندازه 1/0 میلی متر می باشد.
در کولیس های جدید با دقت 1/0 میلی متر، برای کاهش خطای دید بجای 9 میلی متر، 19 میلی متر را روی ورینه به 10 قسمت مساوی تقسیم کرده اند. در نتیجه فاصله هر یک از تقسیمات ورینه به اندازه 9/1 میلی متر بوده و اختلاف 2 میلی متر از تقسیمات اصلی خط کش با هر یک از تقسیمات ورینه میلی متر خواهد بود.
ریزسنج: وسیله ای است جهت اندازه گیری ضخامت های نسبتا کم مثل ضخامت یک ورق. این وسیله از دقت زیادی نسبت به کولیس برخوردار است و از دو قسمت مدرج تشکیل شده است که یکی استوانه مدرج (کلاهک) و به 50 قسمت مساوی تقسیم شده است و روی بدنه (محور) اصلی که جغجقه بر روی آن سوار است و به صورت دوار می چرخد.
داده ها و اطلاعات آزمایش
اینآزمایش در دو مرحله اندازه گیری صورت گرفت که در جدول زیر ثبت گردیدهاست.
وسیله ای مورد اندازه گیری
کولیس 1/0
ریزسنج01/0
نفر اول
نفر دوم
نفر اول
نفر دوم
میخ سوزنی
-
-
97/5 mm
97/5 mm
ورق کاغذ
-
-
08/0 mm
08/0 mm
تلق
-
-
14/0 mm
14/0 mm
قطر میله مسی
9/5 mm
9/5 mm
97/5 mm
97/5 mm
قطر میله فولادی
8/5 mm
8/5 mm
82/5 mm
82/5 mm
قطر میله باریک گیره
8/3 mm
7/3 mm
88/3 mm
88/3 mm
قطر خارجی لوله آزمایش
16 mm
16 mm
08/16 mm
08/16 mm
قطر داخلی لوله آزمایش
8/13 mm
8/13 mm
-
-
قطر داخلی پیچ گیره
6/10 mm
6/10 mm
-
-
عمق گیره
6/16 mm
6/16 mm
-
-
شرح آزمایش:
برای اندازه گیری با کولیس ابتدا دهانه ی آن را بیش از اندازه لازم باز کرده و سپس خک ثابت را به یک ضلع قطعه مورد نظر تکیه می دهیم. حال خک متحرک را به آرامی به ضلع دیگر قطعه کار نزدیک می کنیم و اندازه آن را می خوانیم.
برای اندازه گیری با ریز سنج نیز به همین ترتیب عمل کرده، با این تفاوت که در ریزسنج برای حرکت دادن خک متحرک جغجقه را می چرخانیم.
برای خواندن اعداد اندازه به این ترتیب عمل می شود که اگر صفر ورینه در مقابل یکی از تقسیمات اصلی خط کش قرار گیرد، اندازه خوانده شده از خط کش اصلی، که در مقابل صفر یا جغجقه قرار دارد عددی صحیح بوده ونیاز به خواندن ورینه وجود ندارد و چنانچه صفر در مابین اعداد اصلی قرار گرفت، بایستی برای تعیین اندازه صحیح عدد اصلی خوانده و سپس خطی از تقسیمات ورینه و یا جغجقه را که در امتداد خطوط اصلی قرار دارد را مشخص کرده و در دقت وسیله اندازه گیری ضرب می کنیم و با عدد خوانده شده قبلی جمع می کنیم. بدین ترتیب اندازه صحیح بدست می آید.
نکته: در اندازه گیری با کولیس باید از قسمت نوک خک های کولیس که تراش مشخص شده است اندازه گرفت تا با خطا مواجه نشویم.
نتیجه آزمایش:
وسیله هایی مانند کولیس و ریزسنج از دقت خوبی برخوردارند، از کولیس می توان برای اندازه گیری قطعات تا حدود cm 20 استفاده کرد و ریزسنج برای ورقه های نازک بیشتر کاربرد دارد. از ریزسنج می توان در کارهای ظریف استفاده کرد و از کولیس برای قطعات مدلسازی و ریخته گری ماشین آلات و .... استفاده می شود. کولیس وسیله اندازه گیری تقریبا کامل است که از آن برای اندازه گیری عمق، طول و قطر داخلی اجسام استفاده می شود و دامنه کاربرد آن نسبت به ریزسنج بیشتر است.