لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسمه تعالی
آموزش سریع مایکروسافت ورد ( Microsoft Word)
فهرست مطالب دوره آموزش Microsoft Word
بخش اول:
مقدمه
نحوه انگشت گذاری و تایپ فارسی
محیط کار واژه پرداز مایکروسافت ورد Microsoft Word
تغییر جهت متون وتغییر زبان
بخش دوم:
انتخاب قلم Font
تغییر اندازه قلم
تراز بندی
پارگراف و تنظیمات پاراگراف
شماره گذاری و گلوله گذاری
ترسیم جدول
بخش سوم:
نوار ابزار استاندارد ( Standard Toolsbar )
نوار ابزار فرمتینگ ( Formatting Toolsbar )
بخش چهارم
درج تصویرهای گرافیکی، ترسیم شکلها و ایجاد جلوه های متنی،ابزار (Drawing )
مقدمه آموزش دوره Microsoft Word
دوره آموزشی Microsoft Word متداولترین برنامه واژه پرداز موجود به شمار می آید . هدف اصلی برنامه ایجاد محیطی مناسب برای تایپ دو زبانه ، قالب بندی متنها ، ترسیم جداول - کار با تصویرهای گرافیکی - طراحی صفحات وب و امکانات دیگر برای کارهای هنری می باشد. برای مطالعه این دوره آموزشی نیاز است کاربران محترم آشنایی مقدماتی با محیط Windows را داشته باشند . واژه پرداز Microsoft Wordرا می توان از منوی Start زیر منوی Programs و انتخاب گزینه Microsoft Word اجرا کرد. البته در نسخه 2003 ، بعد از زیر منوی Programs باید از زیر منوی Microsoft Office گزینه Microsoft Office word 2003 را انتخاب کرد.
اصول تایپ فارسی و انگشت گذاری درست
در تایپ باید انگشتان هر دو دست کار کنند و از تایپ با یک دست و یک انگشت خوداری نمایید.
در روی صفحه کلید در قسمت کلید های تایپی ( حروف ) در ردیف دوم پایین دو کلید J و F برجستگی کوچکی وجود دارد که نشان دهنده مکان انگشت های اشاره هر دو دست را مشخص می کند . پس ابتدا انگشت اشاره دست راست را روی حرف j و انگشت میانی را روی کلید K و انگشت انگشتری را روی کلید L و انگشت نگین را روی کلید ; قرار داده. انگشت اشاره دست چپ روی کلیدF و انگشت میانی روی کلید D و انگشت انگشتری روی کلید S و انگشت نگین دست چپ روی کلید A قرار می گیرد. انگشتان هر دو دست روی کلید ها و به صورت خمیده باید قرار گیرد و در زمان تایپ فقط انگشت مورد نظر را باید فشرد تا کلید فشرده شود. توجه کنید انگشتان دیگر را نباید از صفحه کلید بلند کنید و برای فشردن کلیدهای دیگر باید انگشتان دست را به سمت بالا باز یا به سمت پایین جمع کنید . از بلند کردن، پایین یا بالا بردن با دست دیگر خوداری کنید .
به تصویر زیر توجه کنید:
نکته : ( کلید های Alt , Shift , Ctrl )را در دو سمت صفحه کلید وجود دارد .برای زدن کلیدهای Alt ،Shift با Ctrl باید با دست مخالف استفاده شود. مثال برای تایپ حرف آ باید کلید Shift را با دست چپ پایین نگاه داشت و با انگشت اشاره دست راست کلید ا (H)را بفشارید.
نکته : کلید Alt , Shift با Ctrl را گرفته و با دست دیگر کلید مورد نظر را می فشاریم . از انگشتان شصت برای زدن کلید فاصله استفاده می شود.
محیط کار واژه پرداز مایکروسافت ورد( Microsoft Word )
واژه پرداز ورد بخشها و قسمتهای زیادی دارد که بعضی از آنها مانند یکدیگر و بعضی متفاوت با دیگر بخشها هستند و به همین خاطر محیط کار این برنامه نیاز به تشریح و توضیح دارد .
در تصویر زیر قسمت های اصلی و مهم محیط این برنامه با کادر های رنگی مشخص شده و نام آن قسمت ها از رنگ خودشان در پایین صفحه توضیح داده شده است، به آن توجه کنید
از آنجا که پنجره برنامه Word دارای بخشهای زیرمی باشد.
1) Title bar ( نوار عنوان برنامه ) که با نوار قرمز مشخص شده است.
2 ) Menu bar ( نوار فهرست و ابزار مورد نیاز برنامه ) که با نوار زرد مشخص شده است.
3 ) Standard Toolsbar ( نوار ابزار کار و مورد استفاده جهت راحتی انجام کار ) که با نوار بنفش مشخص شده است.
4 ) Formatting Toolsbar ( نوار ویرایشی برنامه ) که با نوار سبز مشخص شده است.
5 ) Main Window ( صفحه نمایش اطلاعات ، انجام عملیات و محتویات برنامه، با نوار صورتی مشخص شده است.
6 ) Status bar ( نوار وضعیت یا حالات ) که با نوار آبی پر رنگ مشخص شده است.
7 ) Scroll bar یا نوار گردش ( بالا و پایین نمودن محتویات پنجره )که با نوار آبی کم رنگ مشخص شده است.
1. نوار منو: در نوار منو نام تمام منو های ورد نمایش داده شده است که هر کدام با توجه به نوع دستورات و فرامینی که در آنها قرار گرفته است نام گذاری شده است ، برای مثال منو فایل File به این خاطر این نام را گرفته است که بیشتر یا تمام کارهای مربوط به فایل مانند : ذخیره کردن فایل، بارگذاری فایل، ساختن فایل جدید، چاپ فایل و... دراین منو قرار دارد . پس به نام منو ها توجه کنید زیراحتما با گزینه های موجود در آن مرتبط است.
2 . نوار ابزار استاندارد Standard Toolsbar: این نوار ابزار یکی از چندین نوار ابزار Word می باشد که به علت مهم بودن کلید های موجود در آن همیشه به طور پیش فرض در Word به نمایش در می آید که البته کاربر می تواند آنرا پنهان کند به همین علت نام این نوار را استاندارد نام گذاری کرده اند. بیشتر امور مربوط به فایل را می توان از طریق این نوار ابزار انجام داد . نکته : در کلیه نوارهای ابزار کلید ها قابل کاهش و افزایش می باشد.
3 . نوار ابزار قالب بندی Formating ToolsBar: در این نوار تعدادی از کلید های مهم مربوط به قالب بندی (تغییر قلم، تغییر جهت متن، تغییر رنگ، تغییر اندازه قلم و... ) وجود دارد .
4 . خط کش افقی و عمودی: این خط کش ها که در بالا و سمت چپ محیط کار دیده می شوند برای تنظیم حاشیه های چپ، راست، بالا و پایین و فضای کاری و... استفاده می شوند .
5 . محیط کار :محیط Word در اینجا به شکل یک برگ کاغذ که لبه های آن دیده می شود نمایش داده شده است. در محل تایپ، جهت ترسیم اشکال ودرج تصاویر و ساخت جداول و نمودارمی باشد وکاربر کار خود را دراین بخش انجام می دهد و در Title bar، برنامه Word،
دکمه Close یا بستن پنجره: جهت بستن یک پنجره باز سه راه امکان پذیر می باشد:1- ازدکمه Close در منویTitle bar استفاده نمود، 2- کلید ترکیبی Alt + F4 استفاده نمود،3 - از منوی File زیر منوی Exit می توان استفاده نمود.
دکمه Maximize یا حداکثر سازی:برای اینکه بتوان پنجره را به حداکثر اندازه خود رساند می توان از این دکمه استفاده نمود.
دکمه Restore : پس از اینکه پنجره به حداکثر اندازه خود رسید برای تبدیل به اندازه قبلی خود از این دکمه می توان استفاده نمود.
دکمه Minimize یا حداقل سازی:با کلیک کردن بر روی این دکمه می توان یک پنجره حداکثر شده را به حداقل رساند و بعد از این کار پنجره بر روی Task bar قرار می گیرد و با دوباره کلیک کردن بر روی آن می توان آن را باز نمود.
نکته: همان طور که در بالا نشان داده شد در پایین صفحه Word نواری به نام Status bar یا نوار وضعیت که بیانگر:
1-شماره صفحه ای که در آن قرار دارید (1 Page ).
2- قسمت یا بخشی که در آن قرار دارید( 1 Sec ).
3- دو عدد به صورت اعشاری ( 2/10 ) که نشان می دهد شما اکنون در کدام صفحه( 2 ) و جمعا سندتان چند صفحه( 10 ) می باشد.
4- علامت ( At 3.1 cm ) ( Ln.1 ) ( Col 1 ) به ترتیب از سمت چپ نشان می دهد اشاره گر شما اکنون در چه فاصله ای، در کدام خط و یا ستون قرار دارد.
تغییر جهت متون Text Direction و زبان صفحه کلید Keyboard Language
برای تایپ فارسی باید ابتدا زبان Windows را به زبان فارسی تغییر داد و همچنین مانند نوشتار فارسی باید ساختار واژه پرداز ورد را راست به چپ Right to Left کرد همچنین در تایپ متون لاتین نیز باید زبان صفحه کلید را به انگلیسی و جهت متون را از چپ به راست Left to Right تغییر داد .
نکته 1: در یک سند Word شما می توانید هر دو حالت نوشتاری لاتین و فارسی را داشته باشید اما در یک سطر یا پاراگراف فقط یکی از دو حالت راست به چپ و یا چپ به راست را می توان استفاده کرد .
نکته 2: در صورتی که با ساختار چپ به راست شروع به تایپ فارسی کنید با مشکلاتی مانند حرکت معکوس کلید های مکان نمای راست و چپ و پرش کلمات لاتین در ابتدا یا انتهای متون فارسی مواجه خواهید شد.
برای تغییر زبان ویندوز به روش های زیر می توان عمل کرد :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیل گیتس [رئیس شرکت مایکروسافت]
پدیده گیتسبیل گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازهای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمیانگیزاند.گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری میباشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفتزده شدهاند و این شگفتزدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستورانها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسهانگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برقآسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. میتوان آنها را آدمهای غیرحرفهای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را میدانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فنآوری جدید را به گونهای درک میکنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمیکنیم خیلی خیلی زیرکاند و این زیرکی همه ما را ناراحت میکند.وقتی که نوبت به آینده میرسد آنها آن را به دست میآورند ولی ما به دست نمیآوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبهگراست نشانهای از رهبران آتی میباشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا میتوان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخیها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر میرسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند میباشد. (با این همه سروصدا که درباره سوءاستفاده ادعایی از قدرت انحصار شده فراموش کردن آنچه در گذشته در دهه 1970 بر سر شرکت آیبیام آمد و هدف تحقیقات ضد تراست بود، آسان میباشد). با همه این احوال، حافظه ضعیف میشود. امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدستر تلقی میکنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک میکنیم ترس بیشتری داریم.شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکدههای بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بیاعتنایی میکنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق میکرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح میدهند.پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم میسازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ میکند احتمالا نفوذی است که او بر زندگیهای ما دارد. در حالی که قدرت غولهای پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرمافزاری مایکروسافت چنگهای خود را در هر حوزهای از زندگی ما گسترانده است.سلطانهای رسانهای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت میکنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامهها و تلویزیونهایمان ظاهر میشود کنترل میکنند. ولی نفوذ افرادی که نرمافزار را مینویسند غیرقابل پیشبینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونهای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ میکند. از اینکه ما از تسلط بازار نرمافزاریاش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. اینکه از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفتآور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا میکنند؟ولی در شرایط هوچیگری و ضدهوچیگری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمنتردرباره مردی وجود دارد که میتوانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کنارهگیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح میدهد که بیشتر روزها 16 ساعت در روز کار کند.داستانها در مورد گیتس ریاضیدان نابغه و برنامهنویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بیرحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون میرود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال میتوان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا میماند یک تصویر به مراتب پیچیدهتر است.این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسهانگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد میکند الگوی جدید است الگویی که ویژگیها و مهارتهایی را که خیلی مناسب برای چالشهای قرن بیست و یکم است گردهم میآورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرمافزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت میکند)اکنون با نگاهی به گذشته پی میبریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد.بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آیندهنگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر میباشد.همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی میپنداریم چند دهه قبل جزء داستانهای علمی تخیلی بود. در دهه 1960 هنگامی که آیندهگراها در آمریکا سعی کردند که روند شکلگیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیشبینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتابهای علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.اینکه بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانهها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کردهاند.گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامههای کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین میدانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را میخورد و پیشبینی میکرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقالههایی که در آن زمان نوشت خبر از آن میداد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که میخواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.در اوایل دهه 1980، گیتس طراح اصلی حرکت مایکروسافت از تولیدکننده زبانهای برنامهنویسی به یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیل گیتس [رئیس شرکت مایکروسافت]
پدیده گیتسبیل گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازهای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمیانگیزاند.گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری میباشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفتزده شدهاند و این شگفتزدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستورانها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسهانگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برقآسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. میتوان آنها را آدمهای غیرحرفهای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را میدانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فنآوری جدید را به گونهای درک میکنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمیکنیم خیلی خیلی زیرکاند و این زیرکی همه ما را ناراحت میکند.وقتی که نوبت به آینده میرسد آنها آن را به دست میآورند ولی ما به دست نمیآوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبهگراست نشانهای از رهبران آتی میباشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا میتوان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخیها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر میرسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند میباشد. (با این همه سروصدا که درباره سوءاستفاده ادعایی از قدرت انحصار شده فراموش کردن آنچه در گذشته در دهه 1970 بر سر شرکت آیبیام آمد و هدف تحقیقات ضد تراست بود، آسان میباشد). با همه این احوال، حافظه ضعیف میشود. امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدستر تلقی میکنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک میکنیم ترس بیشتری داریم.شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکدههای بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بیاعتنایی میکنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق میکرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح میدهند.پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم میسازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ میکند احتمالا نفوذی است که او بر زندگیهای ما دارد. در حالی که قدرت غولهای پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرمافزاری مایکروسافت چنگهای خود را در هر حوزهای از زندگی ما گسترانده است.سلطانهای رسانهای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت میکنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامهها و تلویزیونهایمان ظاهر میشود کنترل میکنند. ولی نفوذ افرادی که نرمافزار را مینویسند غیرقابل پیشبینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونهای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ میکند. از اینکه ما از تسلط بازار نرمافزاریاش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. اینکه از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفتآور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا میکنند؟ولی در شرایط هوچیگری و ضدهوچیگری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمنتردرباره مردی وجود دارد که میتوانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کنارهگیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح میدهد که بیشتر روزها 16 ساعت در روز کار کند.داستانها در مورد گیتس ریاضیدان نابغه و برنامهنویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بیرحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون میرود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال میتوان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا میماند یک تصویر به مراتب پیچیدهتر است.این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسهانگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد میکند الگوی جدید است الگویی که ویژگیها و مهارتهایی را که خیلی مناسب برای چالشهای قرن بیست و یکم است گردهم میآورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرمافزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت میکند)اکنون با نگاهی به گذشته پی میبریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد.بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آیندهنگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر میباشد.همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی میپنداریم چند دهه قبل جزء داستانهای علمی تخیلی بود. در دهه 1960 هنگامی که آیندهگراها در آمریکا سعی کردند که روند شکلگیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیشبینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتابهای علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.اینکه بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانهها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کردهاند.گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامههای کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین میدانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را میخورد و پیشبینی میکرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقالههایی که در آن زمان نوشت خبر از آن میداد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که میخواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.در اوایل دهه 1980، گیتس طراح اصلی حرکت مایکروسافت از تولیدکننده زبانهای برنامهنویسی به یک