لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 110
فهرست مطالب
سر آغاز...
انسان 7
طبیعت 18
معماری 25
انسان و طبیعت 58
انسان و معماری 65
معماری و طبیعت 83
منابع 111
انسان ـ طبیعت ـ معماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
معماری USB
یک سیستم ، که براساس USB کار می کند ، از قسمتهای زیر تشکیل شده است .
یک کامپیوتر ، که به عنوان میزبان عمل می کند (USB Host) .
دستگاه جانبی ،که به وسیله پورت USB کنترل می شود (USB Devices)
اتصال دهنده های USB (USB Interconnect)
اتصال های USB
در مورد USB Host و USB Devices در بخشهای بعدی به تفصیل صحبت خواهد شد . در این قسمت به USB Interconnect پرداخته می شود . این قسمت برای ارتباط بین میزبان (کامپیوتر) و دستگاه جانبی بکار می رود و اتصال دهنده های آن شامل بخشهای زیر می شوند :
توپولوژی انتقال داده (BUS Topology) : نوع مدل اتصال بین کامپیوتر و دستگاه را نشان می دهد .
لایه داخلی ارتباطی (Inner-Iayer Relationship) : ارتباطهای داخلی را مشخص می کند و وظیفه USB است که هر لایه را درون سیستم کنترل کند.
نوع جریانهای اطلاعاتی (Data Flow Models) : روش انتقال اطلاعات را از کامپیوتر به دستگاههای USB مشخص می کند .
زمان بندی USB (USB Schedule) : از این زمان بندی موقعی استفاده می شود که اتصالات مشترکی وجود داشته باشند . در این هنگام زمان بندی مشخص می کند ، که چه قطعه ای در چه زمانی از اتصالات مشترک استفاده کند تا حذف (Eliminate) و یا بر هم نهی داده ها (Collision) پیش نیاید.
میزبان USB و دستگاه جانبی تمام تنظیمهای فوق را با تمام جزئیات باید انجام دهند.
توپولوژی انتقال داده ها
بخش فیزیکی اتصالات و بستن آنها به صورت ستاره ای (Star Topology) انجام می شود . در ستاره وقتی که یک سیم به دو سیم تبدیل می شود ، در حقیقت یک گره تشکیل داده اند . در اینجا گره ها قطعه ای قرار می گیرد ، که هاب (Hub) نام دارد . با اتصال این ستاره ها به یکدیگر ، یک هرم تشکیل می شود ، که به آن هرم USB می گویند . این هرم مجموعه ای از اتصالات است، که ردیف (Tier) نامیده می شوند و اتصال بین یک هاب و هاب دیگر و یا یک دستگاه جانبی را برقرار می کنند شکل 1-1 هرم تشکیل شده از اتصالات ستاره ای را نشان می دهد .
این هرم از مجموعه ای از مثلث ها تشکیل شده است ، که در رأس همه آنها یک هاب قرار دارد .
شکل 1-1
1-1 هرم USB
هابی که در رأس مثلث اصلی قرار دارد ، هاب ریشه (RootHub) است . هاب ریشه درون کامپیوتر و یا هر میزبان USB دیگری می تواند قرار گیرد . حداکثر تعداد ردیفی که در این توپولوژی می تواند وجود داشته باشد ، هفت عدد است ( با در نظر گرفتن هاب ریشه ) . محدودیت دیگری که در انتقال داده ها وجود دارد ، تعداد هابها است . حداکثر تعداد هابی که بین یک دستگاه USB و هاب ریشه می تواند قرار گیرد ، پنج عدد است . بعضی از دستگاههای USB ، خود دارای دو ردیف هستند ، که به آنها دستگاههای مرکب (Compound Device) گفته می شود و در صورتی که از این دستگاههای در ردیف هفتم استفاده شود ، قطعاً فعال نخواهند شد .
میزبان USB
در هر سیستمی که براساس USB کار می کند ، فقط یک میزبان باید وجود داشته باشد ، در بعضی کتابها این قسمت را با نام کنترلر میزبان (Host Controller) معرفی کرده اند . یک میزبان USB از دو قسمت نرم افزار و سخت افزار تشکیل شده و مسئول بخش های زیر است :
شناسایی اضافه و یا حذف شدن یک دستگاه USB .
مدیریت کنترل بین میزبان و دستگاه USB .
مدیریت جریان اطلاعات ، بین میزبان و دستگاه USB .
جمع آوری آمار وضعیت و فعالیتهای تمام دستگاههای موجود در هرم USB .
آماده سازی جریان مورد نیاز برای دستگاه USB .
نرم افزار میزبان ، فعل و انفعالات بین دستگاه و میزبان را مدیریت می کند . این فعل و انفعالات شامل بخشهای زیر می باشند .
سرشماری دستگاه تنظیم آن
ارسال داده ها در فواصل زمانی معین (Isochronous) .
ارسال اطلاعات در زمانهای مختلف (Asynchronous) .
مدیریت منبع تغذیه .
مدیریت اطلاعات دستگاه USB و پورت آن .
دستگاههای USB
یک دستگاه USB باید توانایی های زیر را برای ایجاد ارتباط یا USB داشته باشد .
توانایی دریافت اطلاعات براساس استانداردهای USB .
توانایی آماده سازی و ارسال اطلاعات براساس استاندارهای USB مانند پیکربندی داده ها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
تابش آفتاب:
« آفتاب » پرتویی الکترومغناطیسی است که از خورشید ساطع می شود. طیف نور خورشید، به طور گسترده به سه قسمت فرابنقش، قابل رویت و فروقرمز تقسیم می شود.
دمای هوا:
مقدار انرژی خورشیدی تابیده شده به هر نقطه از سطح زمین در طول سال، به شدت و دوام تابش آفتاب در آن منطقه بستگی دارد و میزان گرما و سرمای سطح زمین، عامل اصلی تعیین کننده ی درجه حرارت هوای بالای آن است.
سطح دریاها بسیار کندتر از سطخ زمین در اثر تابش آفتاب گرم می شود و به همین دلیل اختلاف زیادی بین درجه حرارت سطح خشکی و سطح دریا وجود دارد.
رطوبت هوا:
منظور از رطوبت هوا، مقدار آبی است که به صورت بخار در هوا وجود دارد. بخار آب از طریق تبخیر آب سطح اقیانوس ها و دریاها، همچنین سطوح مرطوبی چون گیاهان وارد هوا می شود. این بخار به وسیله ی جریان هوا و باد به بقیه ی قسمت های سطح زمین منتقل می شود.حداقل میزان رطوبت هوا در نواحی خط استوا است که با حرکت به طرف قطبین کاهش می یابد. مقدار رطوبت موجود در هوا را به روش های مختلفی چون رطوبت مطلق، رطوبت مخصوص فشار بخار و رطوبت نسبی می توان اندازه گیری و بیان کرد.
رطوبت مطلق:
رطوبت مطلق عبارت است از وزن بخار آب موجود در هر متر مکعب از هوا و واحد آن گرم در متر مکعب است.
فشار بخار:
فشار بخار عبارت است از فشاری که در اثر بخار آب در هوا به وجود می آید و بر حسب میلی متر جیوه ا ندازه گیری می شود.
رطوبت نسبی:
رطوبت نسبی عبارت است از نسبت وزن بخار آب موجود در حجم مشخصی از هوا در یک درجه حرارت به حداکثر مقدار بخار آبی که آن حجم از هوا در همان درجه حرارت می تواند در خود نگه دارد.
سیستم های باد:
به طور کلی، در هر نیم کره ی زمین سه سیستم کلی باد وجود دارد: بادهای تجا ری، بادهای غربی و قطبی، و بادهای موسمی، علاوه بر این سه سیستم، بادهای دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها بادهای محلی است که در مناطق کوهستانی و دره ها جریان دارد؛ همچنین نسیم شب و روز که در سواحل دریا می ورزد.
بادهای تجاری:
مرکز این بادها در مناطق نیمه استوایی دو نیم کره ای است که دارای هوای پر فشار هستند این دو مرکز در منطقه ی استوا به هم نزدیک شده، در آنجا کمربند کم فشار را تشکیل می دهند. بر روی اقیانوس ها، جهت حرکت این دو جریان هوا در نیم کره ی شمالی به سمت جنوب غربی و در نیم کره ی جنوبی به سمت شمال غربی است. جهت حرکت این دو باد معمولاً ثابت است و دما و رطوبت آنها به مناطقی که از روی آن عبور می کنند بستگی دارد.
رطوبت و دمای هر دو جریان، بر روی اقیانوس ها یکسان است و در نتیجه در اثر برخورد با یکدیگر، تغییر زیادی به وجود نمی آورند. سرعت این بادها بین 15 تا 35 کیلومتر در ساعت است که گاهی به 45 کیلومتر در ساعت نیز می رسد. ولی در منطقه ی اقیانوس هند و منطقه ی جنوب غربی اقیانوس آرام، جهت این بادها در اثر برخورد با بادهای موسمی در تابستان در هر نیم کره تغییر می کند.
بادهای قطبی:
این بادها در اثر پراکنده شدن توده های هوا سرد از مناطق پر فشار قطبی و اقیانوس منجمد شمالی به وجود می آیند. جهت اصلی این بادها در نیم کره ی شمالی، به سمت جنوب غربی و در نیم کره ی جنوبی به سمت شمال غربی است.
بادهای موسمی:
اختلاف میانگین درجه حرارت سالانه ی هوا سطح زمین و دریا باعث ایجاد بادهای زمستانی بر روی خشکی و بادهای تابستانی بر روی دریا می شود که به «بادهای موسمی» معروف اند.
بارندگی:
در مبحث رطوبت هوا به این نکته اشاره شد که هر چه هوا گرم تر باشد، مقدار رطوبت بیشتری را می تواند در خود نگه دارد. بنابراین اگر مقدار مشخصی از هوا با درصد مشخصی از رطوبت به تدریج سرد شود، رطوبت نسبی آن افزایش می یابد و در درجه حرارتی که به آن «نقطه شبنم» می گویند. رطوبت نسبی هوا به 100 درصد می رسد. اگر این هوا باز هم سردتر شود و دمای آن به پایین نقطه ی شبنم برسد. نمی تواند تمام رطوبت موجود در خود را نگه دارد. از این رو، مقدار بخار آب اضافی به صورت قطرات آب بر روی سطوحی که دمای آنها از نقطه ی شبنم کمتر است می شود.
منطقه ی آسایش:
مطالب فوق نشان می دهد که احساس انسان نسبت به محیط اطرافش را نمی توان تنها از طریق بررسی یک از عنماصر اقلیمی مانند درجه حرارت، رطوبت نسبی یا جریان هوا بیان کرد؛ زیرا ترکیب این عناصر بر انسان تاثیر می گذارد و با آسایش فیزیکی او ارتباط دارد. برای مثال، اگر سرعت هوا را ثابت فرض کنیم و تابش آفتاب را نادیده بگیریم (یعنی به فرض آنکه افراد در سایه و در فضای داخلی قرار داشته باشند، بیشتر افراد در دمای 21 الی 26 درجه ی سانتی گراد و رطوببت نسبی 30 تا 60 درصد از نظر فیزیکی راحت هستند. حال اگر شرایط هوای داخل این اتاق را تغییر دهیم، یعنی رطوبت آن افزایش و دمای آن کاهش یابد، این افراد به تدریج احساس ناراحتی می کنند.
بنابراین، نسبت درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا در ایجاد احساس آسایش انسان تاثیر دارد. البته واکنش بدن در برابر شرایط اقلیمی پدیده ای تجربی است و در فرهنگ ها و مناطق جغرافیایی مختلف، متفاوت است. به طور مثال، در آلمان دمای 5/69 درجه ی فارنهایت (8/20 درجه ی سانتیگراد) و رطوبت نسبی 50 درصد مطلوب است. در حالی که بریتانیا، دمای 58 اتا 70 درجه ی فارنهایت (4/14 – 1/21 درجه سانتی گراد) و در آمریکا، دمای 69 تا 80 درجه ی فارنهایت (8/20- 7/26 درجه ی سانتی گراد) ترجیح داده می شود. همین طور که در مناطق استوایی دمای 74 تا 85 درجه ی فارنهایت (3/23- 4/29 درجه سانتی گراد) و ر طوبت نسبی 30 تا 70 درصد مطلوب است.
این ارقام، تعیین کننده ی شرایط هوایی است که انسان در آن شرایط از نظر فیزیکی راحت است. این منطقه، مشخص کننده ی وضعیت هایی است که فرد در آن احساس آسایش می کند. البته به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
آفتاب اشعهای الکترومغناطیسی است که از خورشید ساطع میشود. این اشعه دارای طول موجهای مختلفی بین 28/0 تا 3 میکرون میباشد. طیف نور خورشید بطور وسیعی به سه قسمت ماوراءبنفش، قابل رویت و مادون قرمز تقسیم شده است. طول موج قسمت ماوراء بنفش 28/0 تا 4/0 میکرون، قسمت قابل رویت 4/0 تا 7/0 میکرون و طول موج اشعه مادون قرمز بلندتر از 76/0 میکرون میباشد.
وقتی اشعه خورشید وارد آتمسفر میشود از شدت آن کاسته شده و طیفهای آن به نسبت طول موجی که دارند در آتمسفر جذب، منعکس یا پراکنده میگردند. بیشتر اشعه ماوراءبنفش و تمام اشعههائی که دارای طول موجی کمتر از 28/0 میکرون هستند بوسیله اوزون و قسمت قابل ملاحظهای از اشعه مادون قرمز بوسیله بخار آب و اکسید کربن جذب میگردند.
ذرات موجود در هوا باعث انعکاس نور خورشید میشوند، ولی چون این انعکاس تغییری در نور نمیدهد نور خورشید همچنان سفید به زمین میرسد. وقتی آفتاب به مولکولها و ذراتی که اندازه آنها مساوی یا کوچکتر از طول موج اشعه هستند میتابد، منعکس شده و به اطراف پراکنده میشود. این اشعه پراکنده شده باعث بوجود آمدن روشنائی در نقاطی که تابش مستقیم آفتاب وجود ندارد، میگردد.
وقتی ذرات و ملکولهای موجود در هوا اشعههای با طول موج کوتاهتر را که مربوط به نور آبی و بنفش هستند به اطراف پراکنده نمایند آسمان آبی بنظر میرسد. ااما وقتی در آتمسفر ذرات بزرگتری از گرد و غبار وجود داشته باشد، بیشتر اشعههائی با طول موج بلندتر که مربوط به نورهای زرد و قرمز هستند در هوا پراکنده شده و در نتیجه آسمان رنگ سفیدتری بخود میگیرد.
مقدار انرژی خورشیدی که در طول سال به هر نقطه از سطح زمین میرسد به شدت و دوام تابش آفتاب در آن نقطه بستگی دارد و میزان گرما و سرمای سطح زمین عامل اصلی تعیینکننده درجه حرارت هوای بالای آنست.
هوا عبور دهنده کلیه طیفهای نور خورشید بوده و در اثر دریافت اشعه خورشید دمای آن بطور مستقیم افزوده نمیگردد. اما لایههای هوا بوسیله تماس با سطح زمین که در اثر دریافت اشعه خورشید گرم شدهاند گرم میشوند، و سپس لایههای گرم شده هوا، گرمای خود را بوسیله جابجائی به لایههای دیگر منتقل مینمایند. جریان هوا و باد نیز باعث تماس بیشتر تودههای عظیم هوا با سطح زمین شده و بدین طریق باعث گرمی هوا میشوند. در شب و زمستان که سطح زمین سردتر از هوای بالای آنست عکس این عمل صورت میگیرد و هوا در اثر تماس با سطح زمین گرمای خود را از دست داده و سرد میشود. بنابراین میزان تغییرات روزانه و سالانه درجه حرارت هوا به تغییرات درجه و حرارت سطح مورد تماس آن بستگی دارد.
ارتفاع از سطح دریا نیز تعیینکننده درجه حرارت هوا میباشد و در یک عرض جغرافیائی مشخص مناطقی که در ارتفاع بیشتری قرار دارند سردتر از مناطق پائینتر هستند.
1- رطوبت مطلق (Absolote Humidity)
رطوبت مطلق بیانکننده وزن بخار آب موجود در هر متر مکعب از هوا بوده و واحد آن گرم در مترمکعب است.
2- رطوبت مخصوص (Specific Humidity)
رطوبت مخصوص عبارتست از وزن بخار آب موجود در هر کیلوگرم از هوا و بشکل گرم در کیلوگرم نشان داده میشود.
3- فشار بخار (Vapour Pressure)
فشار بخار عبارتست از فشاری که در اثر بخار آب در هوا بوجود میآید و برحسب میلیمتر جیوه اندازهگیری میشود.
4- رطوبت نسبی (Relative Humidity)
رطوبت نسبی عبارتست از نسبت وزن بخار آب موجود در یک حجم مشخص از هوا در یک درجه حرارت به حداکثر مقدار بخار آبی که آن حجم از هوا در همان درجه حرارت میتواند در خود نگه دارد.
بر روی هر نیمکره زمین کمربندها و نقاط مختلفی با فشارهای جوی متفاوت (کم و زیاد) هستند که بعضی از آنها در تمام طول سال و بعضی دیگر فقط در مدتی از سال وجود دارند. در مناطق نیمه استوائی هر نیمکره یعنی بین عرضهای جغرافیائی 20 تا یک کمربند با فشار زیاد وجود دارد.
بطور کلی در هر نیمکره زمین سه سیستم کلی باد وجود دارد: بادهای تجارتی، بادهای غربی و قطبی، و بادهای موسمی. علاوه بر این سه سیستم بادهای دیگری از قبیل بادهای محلی که در مناطق کوهستانی و درهها جریان دارند و نسیم شب و روز که در سواحل دریا میوزد نیز وجود دارند.
بادهای تجارتی
مرکزیت این بادها در مناطق نیمه استوائی دو نیمکره که دارای فشار هوای زیاد هستند میباشد. این دو مرکز در منطقه استوا بهم نزدیک شده و در آنجا کمربند فشار کم را تشکیل میدهند در روی اقیانوسها جهت حرکت این دو جریان هوا در نیمکره شمالی بطرف جنوب غربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است. جهت حرکت این دو باد معمولاً ثابت بوده و دما و رطوبت آنها بستگی به مناطقی که از روی آن عبور میکنند دارد.
بادهای غربی
مرکز این بادها نیز در مناطق نیمه استوائی است اما حرکت آنها در جهت مناطق فشار کم اقیانوس منجمد شمالی میباشد. در طول منطقه قطبی این بادها و بادهای قطبی بهم نزدیک شده و بدلیل اختلاف زیادی که در درجه حرارت این دو توده هوا وجود دارد جبهههای جلوئی این دو سیستم همیشه طوفانی است.
بادهای قطبی
این بادها در اثر پراکنده شدن تودههای هوای سرد از مناطق فشار زیاد قطبی و اقیانوس منجمد شمالی بوجود میآیند. جهت اصلی این بادها در نیکره شمالی بطرف جنوبغربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است.
بادهای موسمی
اختلاف میانگین درجه حرارت سالانه هوای روی سطح زمین و دریا باعث بوجود آمدن بادهای زمستانی در روی خشکی و بادهای تابستانی در روی دریا میشود که بنام بادهای موسمی معروفاند.
نسیمهای دریا و خشکی
در مناطق ساحلی در روز هوای روی خشکی گرمتر از هوای روی دریا میشود. این اختلاف دما باعث میگردد که هوای روی خشکی که گرمتر است بالا رفته و هوای روی دریا بطرف خشکی آمده و جای آن را بگیرد. این عمل باعث بوجود آمدن نسیم در سواحل میشود.
جریان هوا در شب که هوای روی دریا گرمتر از هوای روی خشکی است بطور عکس انجام گرفته و هوا از روی خشکی بطرف دریا جریان پیدا میکند.
بادهای محلی
در مناطق کوهستانی اختلاف درجه حرارت باعث بوجود آمدن بادهای محلی میشود. در روز هوائی که در مجاورت سطح کوهها قرار دارد گرمتر از هوائی که در جو آزاد است شده و به طرف بالا حرکت مینماید. در شب عکس این عمل اتفاق میافتد.
بدین ترتیب در مناطق کوهستانی بزرگ و درهها بادهای شدیدی بوجود میآیند. جهت این بادها در روز از پائین به بالا و در شب از بالا به پائین است.
هرچه هوا گرمتر باشد مقدار رطوبتی که میتواند در خود نگاه دارد بیشتر میشود. بنابراین اگر مقدار مشخصی از هوا با درصد مشخصی از رطوبتنسبی بمرور سرد شود رطوبت نسبی آن افزایش یافته و در یک درجه حرارت که به آن نقطه شبنم میگویند رطوبت نسبی هوا به 100% میرسد. اگر این هوا باز هم سردتر شده و دمای آن به پائین نقطه شبنم برسد دیگر قادر به نگهداری تمام رطوبت موجود در خود نبوده و مقدار بخار آب اضافی بشکل قطرات آب بر روی سطوحی که دمای آنها از نقطه شبنم کمتر است تشکیل میگردد. در زمستانها در صورتیکه بدلیل سردی هوای خارج، دمای سطح داخلی شیشه پنجره اطاقها پائینتر از نقطه شبنم هوای داخل باشد، تشکیل قطرات آب بر روی سطوح پنجرهها قابل مشاهده است.
این پدیده دلیل عمده بوجود آمدن بارندگی است.
در حالت طبیعی دمای درونی بدن 37 و دمای پوست 32 درجه سانتیگراد است. چنانچه بدن در محیطی که گرمتر از پوست است قرار گیرد شروع به جذب گرما مینماید و بعکس اگر در محیطی سردتر از پوست بدن واقع شود گرمای خود را به تدریج از دست خواهد داد.
رطوبت نسبی به تنهائی مشخصکننده وضعیت هوا از نظر ظرفیت تبخیر نبوده و همواره باید درجه حرارت هوا را در رابطه با آن مورد توجه قرار داد.
در دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد میزان رطوبت هوا تقریباً تأثیری بر انسان نداشته و رطوبت نسبی بین 30 تا 85 درصد عملاً غیرقابل احساس است. در چنین وضعیت گرمائی تنها وقتی هوا تقریباً اشباع شده است رطوبت زیاد و تر بودن آن احساس میشود. در دمای بیش از 25 درجه سانتیگراد تأثیر رطوبت هوا بر انسان بمرور قابل توجه میشود، بخصوص تأثیر آن بر رطوبت و دمای پوست و در درجه حرارتهای بالاتر بر میزان عرق و تبخیر آن.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
اصول معماری ایرانی
هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونههای این هنر نمایان شده است. این اصول چنین هستند:
مردمواری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خوبسندگی و درونگرایی.
مردمواری: مردمواری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمانسازی است.
پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده در ساختمانسازی نکنند و از اسراف پرهیز میکردند.
نیارش: واژه نیازش در معماری گذشته ایران بسیار بکار میرفته است. نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمانیه (مصالح)شناسی گفته میشده است.
خودبسندگی: معماران ایرانی تلاش میکردند ساختمانیه مورد نیاز خود را از نزدیکترین مکانها بدست آورند و چنان ساختمان میکردند که نیازمند به ساختمانیه جاهای دیگر نباشد و خودبسنده باشند.
درونگرایی: اصولاً در ساماندهی اندامها گوناگون ساختمان به ویژه خانههای سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران، ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است.
معماری پیش از پارسی
تا پیش از کوچ آریاییان به ایران، تیرهها و ملتهایی نه چندان شناخته شده در ایران زندگی میکردند که معماری پیشرفتهای داشتند.
تپه زاغه: یکی از مراکز اولیه استقرار کشاورزی در ایران است. این مکان در دشت قزوین قرار دارد و آثار مهمی از اواخر هزاره هشتم تا اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد در آن بدست آمده است.
شیوه معماری پارسی
شیوه پارسی، نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله اسکندر به ایرنان، یعنی از سده ششم پیش از میلاد تا سده چهان را دربر میگیرد.
یکی از ویژگیهای ایرانیان کهن و هنرمندان آنها، باور به تقلید درست بوده که آن را بهتر از نوآوری میدانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریاییها چون مردمی کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم زیسته بودند، خوبی آشتی جو و سازگار داشتند. به گمان فراوان آریاییها هنگام کوچ و گذر از کنار درچه ارومیه، در برخورد با معماران ارارتویی، از آن الگو گرفته و آن را برساو کردهاند (برساو کردن برابر الگو گرفتن از نگارههای طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریختهای ناب هندسی است). مردم ایران از هزاران سال پیش، از چنین شیوه معماری پیروی میکردهاند، چنانکه مردم ابیانه و افوشته (در نطنز) هم که نامی از ارارتو نشنیدهاند چنین کردهاند.
نمونههای این الگوبرداری هم در معماری و هم نیارش شیوه پارسی یافت میشود که دو نمونه از آنها «تالار ستوندار» و «کلاوه»ها بوده است.
نیایشگاه ارارتویان دارای تالاری با آسمانه تخت چوبی بود و چون دهانه آن بزرگ بود، ستونهایی چوبی در میان تالار هم زده میشد. همین روش را آریاییها در شوش پی گرفتند. البته آنها ستونها را از سنگ و دیوارهای گرداگرد تالار را از خشت میساختند که ستبرای (قطر) برخی دیوارها تا پنج گز میرسید. با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش میکردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند. بدین گونه از معماری ارارتویی الگوبرداری میشد، در حالی که ساختمایهای که سازگار با آب و هوای سرد قفقاز بود، در شوش دگرگون شده بود.
ساخت تالار ستوندار با پوشش دو پوسته تیر پوش، پس از اسلام نیز دنبال شد. نمونههایی از آن در مسجد جامع ابیانه، مسجد گزاوشت و مسجد میدان در بناب یافت میشود.
کلاوههای ارارتویی به گونهای دیگر در معماری پارسی ساخته شد. نمونه این الگوبرداری، ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم است که ساختمانی چهار گوشه سنگی که درگاه آن بلندتر از کف زمین است.
نیارش
در معماری پارسی، آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمان بوده است. از چوب به سادگی میشد برای پوشش دهانههایی از 5/2 تا 5/3 گز بهرهگیری کرد، ولی در معماری تخت جمشید، دهانه میان دو ستون را تا حدود 6 گز (40/6 متر) رساندهاند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود. چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمیشد. از این رو آنها چوبهای درخت کنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رساندهاند و آنرا بکار بردهاند. نیز پارسیان اتاقهایی میساختند که دو ستون در میان آنها بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف میبستند و روی ستونها میگذاشتند. بدین گونه به توانایی باربری تیر میافزودند. در تخت جمشید، تالار هدیش خشیارشا را با بیست ستون ساختهاند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز میباشد.
در معماری پارسی نوآوریهای شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده میشد. برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچهها در دو دهانه کنار هم، سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند، راستای چیدن آنها را تغییر میدادند. بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیر باربر پیدا میکرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود.
بنیاد شیوه معماری پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده و برگرفته شده است، اما پدیده تازهای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی میدهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون در کار ساختمانسازی است. روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملتهای گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته، این کار را میبایست انجام دهد. داریوش اول، یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبهای بازمانده در شوش این نکته را چنین میآورد:
این کاخ را من در شوش ساختهام، آرایههای آن از راههای دور آورده شد. زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید. هنگامی کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل ارش و در جاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید، پیریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد. آجرها به دست بابلیها قالبگیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آنها را به بابل آوردند و از بابل، یونانیها و کاریه (کرخه) آنها را به شوش آوردند. چوبهای ]در و پنجره[ از قندهار یا کرمان آورده شدهاند. زر از سارد و باکتریا (بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد. سنگ نفیس لاجورد و عقیق از سغدیان وارد و اینجا ساخته شد. نقره و چوب آبنوس از مصر وارد شد. زینت دیوارها از یونان، عاج از حبشه و آراکونیا وارد و اینجا ساخته شد. ستونهای سنگی از دهکدهای بنام آبی رادو در ایلام وارد و اینجا ساخته شدند. سنگ تراشان، یونانیها و ساردیها بودند. زرگرهایی که طلاها را ساختهاند مادیها و مصریها بودند. مردانی که آجرها را ساختند بابلیها بودند و آنهایی که دیوارها را آراستند مادیها و مصریان بودند.