لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
اینجا می توانست یک توقفگاه کوچک ییلاقی باشد. قطارهایی که در اینجا توقف میکنند از تعداد انگشتان دست هم کمترند اما آنهایی که نمی ایستند ده برابر تعدادشان بیشتر است.
ساختمانی در ییلاق Satolas-TGV
فیلمی از کاترین آوا:
1980 تی جی وی (TGV) قطارهایی پرسرعت فرانسه یک موفقیت است. شرکت خطوط راه آهن فرانسه تصمیم به گسترش خط کنونی پاریس- لیون به والانس گرفت. برای صرفه جویی در وقت، خط جدید از لیون عبور نمیکند بلکه از 20 مایلی آن رد می شود. با این روش قطارها احتیاجی به توقف ندارند و با سرعتی حدود 300 کیلومتر در ساعت به سمت جنوب میآیند هیچ توقفی برنامه ریزی نشده است.
بنابراین ایستگاه (TGV) جدیدی برای اینجا در نظر گفته شد. قبل از اینکه ایستگاه ساخته شود. فقط فرودگاه لیون در satelas واقع بود . از وقتی که قرار شد (TGV) از نزدیکی فرودگاه عبور کند، شورای منطقه تصمیم به ایجاد ارتباطی بین فرودگاه وایستگاه قطار و خطوط عبور و مرور گرفت. ولی مهمتر از همه، انجمن احتیاج به یک سمبل داشت. بنای معمارانه ای که محدوده خود را مشخص کند.
در 1999 مسابقه ای برای طراحی ساختمانی برگذار شد ک سمبلی برای منطقه باشد. به همان شیوه ای که برج ایفل سمبل پاریس است. معمار برنده ، سانیتاگوکالاتراوا، ایستگاه را به عنوان سمبل مورد نیاز طراحی کرد. ایستگاهی خیره کننده که از مایل ها دورتر قابل رؤیت است. ظاهری حیرت برانگیز که همه آنرا شبیه پرنده می دانند.
بنایی که از مجسمه ای است که توسط معمار در 10 سال قبل از آن ساخته شده بود ، الهام گرفته است و این گویای یک چشم بود، نه یک پرنده.
شخصاً ،باید وقتی را برای تحقیق برای کاری که بایستی بطور واقعی و شخصی ارائه کنم بگذارم. درمورد کار من، این تحقیق خود را از طریق مجسمه سازی و نقاشی کردن ، بروز می کند. با استفاده از این واژگان خاصی را برا خودم درست کردم. واژگانی که از تقابل بین جسم سازی و معماری بوجود می آید.
وقتی او مسابقه را برد، کالاتراوا منهدس جوانی در معماری بود. که در فرانسه مشهور نبود . در والنسا به دنیا آمده بود دوره ی معماری را قبل از اینکه به پلی تکنیک زوریخ برود در بارسلونا گذراند. شهری که هم اکنون در آن زندگی می کند.
کالاتراوا مجذوب سازه ی متحرک است. درهای معلق و سقف های بازشو ، ولی بیشتر ازهمه برای پل هایش معروف شده است. تعداد زیادی از آنها را در سراسردنیا ساخته است.
در satolas بار دیگر باید ایستگاهی شکل می گرفت. خط راه آهن، تقاطعی که او طراحی کرد مانند پلی از روی ریل عبور می کند.
درک کردم که ساختمان خیلی مهمی برای منطقه می سازم. ساختمانی با فاصله کم به عنوان دری برای منطقه ساخته می شد. به این نتیجه رسیدم که ابتدا نقطه ای را به عنوان محل قرارگیری ایستگاه مشخص کنم. با وجود هواپیماها، درختان، خط افق و کوهها،در طرف مقابل قطار باید به این سمت بیاید، امید این بود که قطار در حال عبور بوسیله ی المانی، شاخص شود. که بعداً از داخل هواپیما به عنوان ایستگاه satolas قابل تشخیص باشد ، حتی اگر ایستگاه بزرگتر باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
تاریخچه رنسانس
واژه رنسانس یک لغت فرانسوی به معنی تولد دوباره است. دوره رنسانس یا مکتب کلاسیک حدود 1300-520 میلادی"از اواخر سده سیزدهم میلادی" ، قرون وسطی (یا سده های میانه ) پایان می پذیرد و عصر نوزایی آغاز می شود در این عصر اندیشه و هنر جان تازه ای گرفت ، اروپا از رکود قرون وسطی به در آمد . به عبارتی می توان گفت در عصر نوزایی دستاوردهای نمدنباستانی یونان و روم ، مجدداً مطرح و حتی تقلید قرار می گیرد . دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای قرن پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رنسانس (یعنی «نوزایی») مشهور شده است. دانشمندان، شعرا و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل رم و یونان با دیدگانی تازه تر به جهان می نگریستند. نقاشها به مطالعه آناتومی (علم تشریح) پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقعگرایانه ای نقاشی می کردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت.
با وجود اختلافی که در مورد تعیین زمان دقیق آغاز رنسانس وجود دارد، اما در تاریخ هنر بدیهی است که تحولات در عرصه ادبیات و هنر یک تا دو قرن پیش از رنسانس صنعتی و علمی رخ داده و تحولات چشمگیری در این عرصه به وقوع پیوسته است؛ به طوری که رنسانس یا تولد دوباره در هنر پیش از صنعت و فلسفه به وقوع پیوسته است.با وجود اینکه در تاریخ هنر، آغاز رنسانس به اموری همچون سال فتح قسطنطنیه در سال 1453 به وسیله سلطان محمد فاتح و تشکیل حکومت عثمانی به جای دولت بیزانس، یا پایان یافتن بیماری طاعون و اموری از این قبیل نسبت داده شده است؛ اما در نزد مورخان هنر این امر یقینی است که رنسانس هنری از ایتالیا آغاز شده، بدین ترتیب که هنرمندان ایتالیایی بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی حاضر نشده بودند به سبک گوتیک در معماری تن دهند و حتی این مفهوم را به صورت طعن و استهزا برای این سبک به کار میبردند و علیه سبک گوتیک عصیان نموده و به سوی سبک جدید حرکت کردند. البته عدهای از معماران دوره رنسانس مانند برونلسکی (1) که در معماری دوره رنسانس تأثیرگذار بود و به عنوان پدر و بنیانگذار معماری رنسانس تلقی میشد؛ هنوز تحت تأثیر سبک گوتیک بوده و خود را از سیطره این شیوه رها نکرده و سبک او شیوهای ترکیبی و آمیخته از عناصر گوتیک و رنسانس محسوب میگشت؛ اما به هر ترتیب، دوره سبک گوتیک به پایان رسیده بود و در معماری، افرادی همانند برونلسکی و برامانته (2) از جمله مؤثرترین معماران سبک جدید بودند. این گروه از معماران تلاش میکردند تا شیوههای کلاسیک معماری روم و یونان را که در تاریخ هنر از شکوه و عظمت هنری برخوردار بود، با پارهای از خلاقیتها و ابداعات، بار دیگر احیا کنند. به همین دلیل، برامانته میکوشید گنبد بنای ساختمان پانتئون را، که یکی از آثار برجسته معماری کلاسیک قلمداد میشود، بار دیگر بازآفرینی نماید. لازم به ذکر است که از جهت اصطلاحشناسی و ریشهشناسی لغوی، منظور از کلمه رنسانس (3) یا تولد دوباره، در میان موافقان با آن در دوره رنسانس، به معنای بازگشت به سوی سنتهای کلاسیک هنر روم و یونان بود. در واقع، مخالفان سبک گوتیک معتقد بودند که میخواهند بار دیگر به سوی مولفههای هنری روم و یونان بازگردند و آن عناصر را احیا کنند. یکی از نکات مهم در تاریخ هنر این است که همواره در طول تاریخ، تقابلی میان سبک کلاسیک و مدرسی با سبکهای مخالف کلاسیک به چشم میخورد و پیوسته عصیان و مخالفت در برابر سنتهای کلاسیک و تعلیمی وجود داشته است. هر گاه ابداع، خلاقیت، نوآوری و رها شدن از سنتهای تعلیمی و کلاسیک به اوج خود میرسید، دوباره بازگشت به سوی سنتهای کلاسیک تکرار میشد و عدهای از هنرمندان جنبش هنری را به سوی مولفههای تعلیمی و مدرسی معطوف مینمودند. همان طور که هر از گاهی، عصیان در برابر سبک تعلیمی و کلاسیک شکل میگرفت و پارهای از سبکهای هنری در مخالفت با چارچوبهای کلاسیک به وجود میآمد.از این رو، پس از رنسانس که بازگشت به عناصر و ویژگیهای کلاسیک هنر رخ داد، بار دیگر در قرن شانزدهم، سبکهایی همچون منریسم، باروک و روکوکو از اصول کلاسیک عدول کردند و یا دوباره پس از جریانات هنری قرن شانزدهم و هفدهم، بار دیگر عدهای از هنرمندان طبل نوکلاسیک را کوبیدند و رمانتیسم و رئالیسم دگر باره از جنبش نوکلاسیک فراروی نمودند و به سوی در خدمت گرفتن عناصری جدید در هنر گام برداشتند. از دیدگاه هنرمندان رنسانس، هنر روم و یونان رشد یافته و ایدهآل تلقی میگشت و با توجه به سبکهای پیش از رنسانس همچون گوتیک، بازگشت به سوی هنر یونان و روم، در واقع بازگشت به سبک کلاسیک و مدرسهای بود و به منزله نوعی رشدیافتگی و نوزایی تلقی میشد. همان طور که نخستین فیلسوفان عصر رنسانس در قرن شانزدهم، هدف خود را از رنسانس یا تولد دوباره این گونه تفسیر مینمودند که میخواهند به فلسفه یونان و اندیشههای افلاطون و ارسطو بازگردند و تفسیر دوبارهای از آثار آن فیلسوفان ارائه دهند. فیلسوفان عصر رنسانس معتقد بودند که برخلاف عصر نوزایی، در عصر قرون وسطا، نسبت به اندیشههای فیلسوفان یونان بدفهمی و تفسیر نادرست وجود داشت و تلاش مینمودند تا تفسیر و قرائت صحیحی از فلسفه یونان ارائه دهند. در واقع، چه در عرصه هنر و چه در عرصه فلسفه، یونان و روم به منزله آرمان و ایدهآل قلمداد میشد و هنرمندان و فیلسوفان اولیه، هرچند به تدریج به سوی ابداع و خلاقیت پیش رفتند و از سنتهای یونانی و رومی فاصله گرفتند، اما در آغاز جنبش رنسانس، خود را وفادار به سنت کلاسیک یونان و روم نشان میدادند؛ همان طور که در قرن هجدهم نیز وقتی که سبک باروک مطرح شد، هنرمندان نوکلاسیک در مخالفت با سبک باروک، بار دیگر به سوی مولفههای کلاسیک گرایش پیدا نمودند.همانطور که بیان شد، در بسیاری از دورههای تاریخ هنر، هر از گاهی، آن گاه که از اصول کلاسیک و مدرسی عدول میشد، عدهای از هنرمندان در برابر جریانات انحرافی و یا التقاطی برخاسته و سبک کلاسیک را مطرح مینمودند. هنرمندان دوره رنسانس در عرصه نقاشی، مجسمهسازی و معماری، به دو دوره رنسانس آغازین یا اولیه و رنسانس پیشرفته یا مترقی تقسیم میشوند. دوره آغازین رنسانس به ابتدای قرن چهاردهم تا دهه دوم قرن پانزده تعلق دارد (1420 – 1300) و دوره دوم رنسانس متعلق به قرن چهاردهم تا پایان این قرن یعنی در سالهای 1500 – 1420 میباشد.
معماری
معماری آسانترین هنری است که در آن می توان از تجدید حیاط مضمونهای کلاسیک در دوره رنسانس و انطباق آنها با نیازهای عصر پیروی کرد . در عهد رنسانس تئوریهای معماری به طرز بی سابقه ای مورد بحث قرار گرفت . معماری که مبتنی بر قواعد منطقی ، محاسبه و تکنیک است .
شهر در قرون وسطی با دیوارهای دفاعی احاطه می شد و کلیسای جامع در مرکز شهر به طور نمادین قرار داشت . شهر مطلوب دوره رنسانس از تنوع فوق العاده ای برخوردار بود : کلیسا ، خانه های مجلل ، بیمارستانها و مراکز آموزشی در حاشیه خیابانهای عریض و میدانها به ردیف کنار هم قرار می گرفت . البته به جزء در مورد بخش کوچکی از پیاچترا و کریمونا در ایتالیا ، این نوع شهر هرگز وجود خارجی پیدا نکرد . اگر چه شهرهای آرمانی رنسانس هرگز به طور کامل ساخته نشدند اما معماران ، ساختمانهای متعدد طبق ایده آل رنسانس بنا کردند .
معماری از دو اصل اساسی متابعت می کرد :
1- عناصر صوری برگرفته از عهد باستان را بکار می برد و از قواعد پرسپکتیو پیروی می کرد . عناصر صوری که معماران بکار گرفتند مانند : ستونها ، ستونهای تزئینی ، سرستونها ، پیشانیها و طاقها از روی نمونه های عهد باستان و نوشته های ویترو ویوس طراحی می شدند . از این عناصر بهره می گرفتند تا دیوارها و فضا هاتی باز به سهولت در معرض دید قرار بگیرند و نوعی حس پرسپکتیو در داخل ساختمانها به وجود آید . این ساختمانها از حس وحدتی که در ساختارهای کلاسیک وجود داشت بی بهره بودند و در پایان قرن پانزدهم ، برامانته و میکلانژ حس وحدت بیشتری را وارد معماری رنسانس کردند .
2- عناصر کلاسیک بسیار متفارت با معماری گوتیک به نظر می رسید . نویسندگان رنسانس ساختمانهای گوتیک قرون وسطی را غیر طبیعی می دانستند . آنها در این عصر نوعی شیوه ساخت رومی را به کار می گرفتند . دیوارها در قرون وسطی جای خود را به پنجره های بزرگ با شیشه منقوش داده بودند و بار دیگر به سطوح یکپارچه مبدل شدند . با نمایی از مرر رنگی و با شکلی ساده و بی پیرایه . آنها ساختمانهای خود را طبق اصول رانهای نظری بنا کردند . تفاوتهای فراوانی که ساختمانهای رنسانس را از بناهای قرون وسطی متمایز می کرد بیشتر جنبه تزئینی آن بود و به ساختار مربوط نمی شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
هنر و معماری قرن بیستم
مدرنیسم جنبشی بود که حدود سال 1880 آغاز شد و در سال 1980 به پایان رسید. مدرنیسم به صورت رویکرد تؤری در هنر توصیف می شود. «هنر به خاطر هنر» اصطلاحی است که نمونۀ این جنبش بود زیرا به طور اساسی گفته می شود که باید هنر را بیشتر بررسی کرد تا مواردی بیشتری را درباره آن کشف نمود مدرنیسم ها بر روی رنگ ، معنویت جامعیت ، روانشناسی ، مفهوم و نظریه پنهان در هنر که گاهی مهم تر از تصورات موجود می باشد؛ مطالعه کرده اند آثاری از تؤری ها درباره روانشناسی مثل روانشناسی رنگ از فبریون بیرن دریافت وقتی افراد در معرض رنگهای متفاوت قرار گیرند به طور متفاوتی واکنش نشان می دهند به عنوان مثال رنگ قرمز افراد را مشتاق می کند ، رنگ آبی آرامش بخش است و غیره.
اکسپرسیونیسم :
ادوارد مانچ ، The Scream (جیغ) ، 1893 ، نقاشی رنگ و روغن. ماهیت گویا و روش ارتباط.
Fauves : در فرانسه به معنای حیوانات وحشی است و به استفاده از رنگهای درهم و برهم و سطوح مسطح اشاره می کند. همراه اثر سیزان ـ اندری دی رین درباره تیمز هنری ماتیز : از سطوح و رنگ تند استفاده کرده است بیشتر به سطوح علاقمند است.
تابلوی مادام ماتیز (نوار سبز ، 1905 نقاشی رنگ وروغن ، 12× 16 از نوری استفاده کرده است که از منابع متفاوت منعکس می شود ـ از رنگهای مکمل استفاده شده است. ـ تابلوی زن اول ماتیز.
واسیلی کندیسکی : معتقد است که رنگها کیفیت معنوی دارند و به نظر می رسد که این امر به همراه رنگهای ویژه می باشد.
ـ معتقد است که هنر خوب در نتیجة انعکاس ماهیت اخلاقی خوب در هنرمند می باشد. نقاشی شمارة 1914 ، 201 ، نقاشی رنگ وروغن ، 4 × 54
ـ مبتی است بر سمقونی رنگها ـ از خطوط و اشکال انتزاعی استفاده کرده است.
فتوریست : به تأثیرات مثبت صنعتی شدن در دنیای غرب معتقد می باشد. در بیانیة آنها از WWI حمایت می شود که تصور می کنند عامل مهمی است و برای همیشه به جنگ خاتمه می دهند قهوه ای مایل به قرمز در Boccioni ، شکل بی نظیر تداوم در فضا ، مجسمه برنزی ، 1913
کوبیسم : ـ به صورت روشی توسعه یافته است که تمام جوانب یک شیء را در دو بعد نشان می دهد. ـ توسط جرج براکو ارائه شد اما توسط پیکاسو شهرت بیشتری یافت. کوبیسم تحلیلی که با رنگ سرو کار دارد و کوبیسم ترکیبی که از اشیاء گروهی استفاده می کند.
پیکاسو : ـ هنرمند اسپانیایی که با جنبش های مربوط به اکسپرسیونیسم و کوبیست سروکار داشت.
Les Demoisellesd Avignon ، 1907 نقاشی رنگ روغن ، 78 × 8
ـ تأثیر از ماسکهای آفریقایی ـ تأثیر از روسپی در Avignon ، فرانسه که به روش مقدماتی و زننده انجام شده است.
سه موسیقی دان ، 1921 ، نقاشی رنگ روغن ، 73 × 67
ـ شکلهای انتزاعی مسطح ـ تنظیم شده در الگوهای ریتمیک ـ چهار ضلعی های کوچک که به چرخه ها اضافه شده است.
Guernica ، 1937 ، نقاشی رنگ و روغن ، 256 × 116
نقاشی به یاد نخستین بمباران سراسری در منطقه شهری
ـ پیکاسو خاطر نشان می کند که نباید این نقاشی را تا زمانی که قانون دموکرات محفوظ شود به اسپانیا برگرداند.
سبک : این جنبش انتزاعی بر این عقیده استوار است که یک زیبا شناختی جامع تولید شود. اعضای این جنبش دنیا را از طریق استفاده از خطوط عمودی (انسان) و خطوط افقی (افق) به تصویر کشیده است تا یک شبکه به وجود آورد. از نظر آنها شکلی از هنر را به وجود آورنده اند که در سایر سنتهای زیبا شناختی یعنی آفریقا ، آسیا و غیره مبنایی ندارد. اعضای این جنبش شامل پای ات ماندرین و تئووان داس برگ می باشد که هر دو هنرمند هلندی می باشند.
Bauhaus : ـ مدرسه ای در دسو ، آلمان که به منظور ایجاد یک سبک بین المللی تأسیس ـ شده است. مبنای این عقیدة زیبا شناختی با توجه به استفاده از مواد جدید مثل شیشه ، فلز ، بتون و غیره ساخته شده است. اصطلاح «شکل از نقش پیروی می کند» استفاده شده است تا اهمیت استفاده از یک فقره را در طول زیبایی زیبا شناختی توصیف نماید. این استفاده باید مهمترین عنصر باشد پس زیبایی شیء باید پیروی شود.
ـ این مدرسه با معماری ، هنر و تمام جنبه های طراحی سروکار دارد. این ساختمان توسط والتر گروپیس طراحی شده است.
معماری :
مجموعة مشکی (Le Corbusier) : معماری فرانسوی که دستگاه هایی را برای زندگی ساخت که با توجه به نیازهای افراد مورد نظر طراحی شده است.
ـ احساس می کرد که معماری باید به صورت ماهیت مستقل طراحی شود به گونه ای که به هیچ گونه محیط دیگری مربوط نباشد.
Villa savoye ، 30 – 1928 ، فرانسه :
ـ خانة سبک بین المللی که به هیچ محل منفرد دیگر مربوط نمی شود.
ـ به گونه ای ایجاد شده است که به طور انبوه تولید شود.
ـ برای نیازهای کارکنان طراحی شده است.
جنبه های زیبایی شناختی جدیدی را منعکس می کند که باهوس تأسیس کرده بود. یک سبک جامع که به هیچ فرهنگ دیگری مربوط نمی شود و به صورت مربوط می شود. قطعاتی از چنین معماری برای ساخت نسبتاً ارزان هستند و مواد به صورت انبوه تولید می شود. مستطیل توسط هنرمندان دی استجیل به عنوان شکل ایده آل در نظر گرفته می شود.
فرانک لویدرایت :
معتقد بود که معماری باید دارای مکان ویژه باشد.
ـ فکر می کرد که معماری باید پیرامون را منعکس کند.
آبشار ، 1936 ، Bear Run ، پنسیلوانیا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
نام دانشگاه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
استاد راهنما: آقای مهندس تایمازعظیمی
دانشجویان: عاطفه محمدی- مهسا مهرجو
نگرشی بر معماری سنتی ایران
اصول مذکور شامل پنج مورد است:
- مردم واری : یا کاربرد مقیاس انسانی و پرهیز از هر گونه بیهودگی و شکوه بیجا و آذین بی سود .
- خود بسندگی : یا بهره گیری از امکانات و مصالح محلی و آنچه که معماران (بوم آورد) گفته اند و پرهیز از هر گونه وابستگی و نیاز.
- پیمون : یا اندازه ها و معیار هایی که تناسب پیکره و کالبد بنا را از لحاظ درستی ، استواری و زیبایی تضمین می کرده است.
- درون گرائی : این اصل بویژه در منازل مسکونی که همیشه مورد توجه مردم این سرزمین بوده و خوش داشته اند که چهار دیواری اختیاری باشد.
کنج و نیاز: یا پرهیز از کاربرد اندازه های بیش از نیاز که باعث هدر رفتن مصالح و بالا بردن هزینه می شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
ترکیب بندی رنگ در معماری
رنگ یکی از اجزای اصلی در طراحی و ساخت مبلمان داخلی است. امروزه اهمیت صنعت مبلمان بعنوان یکی از مهمترین جلوه های معماری داخلی برای همگان روشن و آشکار است. طبیعی است که نوع طراحی و ساخت مبلمان در جنبه های مختلف زندگی انسان تاثیر عمیقی خواهد گذاشت. از این رو شناخت ابعاد مختلف طراحی مبلمان داخلی از جنبه روانشناسانه تا مسائل فنی و مهندسی کاملا ضروری به نظر می رسد و از میان مباحثی که در این بررسی شناخت آن لازم و اجتناب ناپذیر است. عامل رنگ است. رنگها زندگی را زنده می کنند. جاندارند و قابل لمس اند و به عنوان زبان دیداری احساسات انسان به کار می روند. رنگ و ترکیب های آن واکنش و احساسات مختلفی را در افراد بر می انگیزد. بعضی از رنگها احساس آرامش و برخی دیگر احساس هیجان می افزایند. بعضی حس اعتماد و تفاهم را زنده می کنند و برخی حس وحشت و ناامنی، به عنوان مثال در یک شرکت تجاری، با استفاده از رنگهای پخته و هماهنگ می توان محیط کار را چنان آراست که حسی از اعتماد و احترام را در مشتریان ایجاد کند و یا برعکس. اتاق انتظار یک پزشک را با به کار بردن رنگهای قرمز و نارنجی به محیطی بدل کرد که بجای حس آرامش، حس اضطراب و نگرانی را افزایش دهد. بحث ما در این مقاله راجع به نوع و جنس مواد رنگها و کاربری آنها از لحاظ فیزیکی و شیمیایی نیست. بلکه قصد آن است که در مورد انتخاب صحیح نوع رنگ و ترکیب انواع رنگها با سایه های آن در محیط کار و زندگی صحبت کنیم. هر محصول و یا سازه تولیدی در انتها نیاز به رنگ آمیزی دارد که بسته به نوع مصرف و سلیقه استفاده کننده رنگ آن تعیین می گردد. چرا که نوع رنگ هر محصول خود نمایانگر نوع مصرف و مصرف کننده، مد، سبک خاص تولید، درجه اهمیت آن محصول و غیره می باشد. متاسفانه امروز این مساله مهم در صنعت مبلمان و صنایع چوب با بی توجهی مواجه گردیده است. بنابراین نیاز به شناخت رنگها، با توجه به اینکه همه ما خواسته و ناخواسته تحت تاثیر جاذبه رنگ ها هستیم در زندگی امروز بیش از پیش احساس می گردد. آشنایی با رنگ ها و ترکیب آنها نه فقط یک هنر است، بلکه علمی است جامع و گسترده که از قوانین ویژه ای پیروی می کند. قوانینی مانند: تضاد، هماهنگی، سایه روشن و … هماهنگی رنگ ها مثل هماهنگی نت های موسیقی است. همانگونه که ترکیب صحیحی از نت ها می تواند آهنگی گوش نواز بیافریند، ترکیبی از رنگ های مناسب و هماهنگ نیز می تواند یک اثر نقاشی و یا طرح گرافیکی چشم نواز خلق کند. به همین طریق یک طراح داخلی ساختمان نیز، هماهنگی فضای ساختمان را در هماهنگی رنگها با سایر اجزای ساختمان جستجو می کند. شناخت رفتارها، شخصیت ها و توانایی های رنگ بسیار پیچیده ولی قانونمند است. تنوع رنگها، سر به میلیون ها می زند. اما اگر بتوان این تنوع را دسته بندی و تحلیل کرد آنگاه این مجموعه بی شمار رام تر و قابل دسترس تر می شود. نکته دیگر آن است که تمامی رنگهای موجود در طبیعت در واقع از چند رنگ اصلی به وجود آمده اند که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ترکیب بندی های متفاوتی به صورت تک رنگ منوکروم، دو رنگ ، سه رنگ، و حتی چهار رنگ و … وجود دارد که شناخت کامل از تمامی این عوامل طراح را در پیشرو اهدافش یاری می کند. چرخه رنگ تعداد رنگها قابل شمارش نیست. اما تمامی رنگها از ترکیبی از سه رنگ اصلی آبی، زرد، قرمز و یا از این سه با یکدیگر می آفریند و یا به وسیله دو رنگ سفید و سیاه، روشن تر و تیره تر، یا زنده تر و مرده تر حاصل می شوند.
از ترکیب مستقیم رنگهای اصلی درجه اول رنگهای درجه دوم یعنی نارنجی، سبز و بنفش بوجود می آیند. رنگهای جدید به مثابه تلاش رنگهای اصلی برای نزدیک شدن به یکدیگر از ترکیبهای غیر منظم و نابرابر رنگهای اصلی، رنگهای جدیدی به وجود می آید که رنگهای درجه سوم خوانده می شوند. مجموعه این رنگها، یعنی ۱۲ رنگ حاصله دایره رنگ را تشکیل می دهند که اگر این مجموعه را بشناسید می توانید با آن از سراسر دنیای رنگ بگذرید و حتی زوایای ناشناخته آن را کشف کنید.
با توجه به این که رنگها نقش تعیین کننده ای در انتقال مفاهیم ایفا کنند بنابراین در نمایشگاه ها عناصر رنگی می توانند توجه اشخاص را به خود جلب کنند از این رو در این فضاها به تضاد رنگی شدیدی نیاز است و به همین خاصر در طراحی آن ها باید طیف گسترده ای از رنگها و خلوص آن ها در نظر گرفته شود.
در مجموع استفاده از رنگهای نافذ در نمایشگاه ها بسیار تاثیر گذار بوده و عموما رنگهای قرمز، نارنجی، زرد طبیعتی محرک تر و مهیج تر نسبت به آبی، سبز و بنفش دارند و وقتی که رنگهای قرمز ، زرد و آبی به نسبت های برابر با هم بکار روند قرمز دارای بیشترین نفود و پیش رونده خواهد بود در صورتی که زرد و آبی پس رونده و نفوذ زرد نسبت به آبی بیشتر است.
با استفاده از رنگهای قوی و روشن که با محیط خود دارای تباین است، می توان به خلق کانون های توجه مبادرت ورزید ولی در صورتی که زمینه دارای رنگ های روشن و قوی باشد می توان از نوارهای رنگی یا نورهای فلورسنت یا حتی ایجاد تضاد سیاه و سفید استفاده کرد. این نکته باید همیشه مد نظر قرار گیرد که مهم ترین عامل برای ایجاد کانون توجه تضاد یا تباین رنگ می باشد که به آن کنتراست نیز می گویند.
در فضاهای نمایشگاهی پس از کنتراست دومین عامل ایجاد کانون توجه، نورپردازی مناسب و ایجاد نورهای رنگی و حرکت دادن آن ها می باشد.
با به کارگیری مناسب رنگها، می توان قطعات مجزای یک محصول را به گونه ای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری فرمی واحد را برای محصول القاء کند و یا برعکس قطعات را بیش از آنچه که هست مجزای از یکدیگر نشان دهند که با قوت بخشیدن و یا ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی می توان به این نتایج دست یافت. در نمایشگاهها و فرشگاهها نیز در بعضی موارد هویت سازمانی، نقش اصلی را در انتخاب به کارگیری رنگ ایفا می کند به همین خاصر طراحان و دکورسازان باید با نمادهای رنگی مراکز مختلف آشنائی داشته باشند و برمبنای آن طرح های خود را ارائه و اجرا نمایند. همانطور که می دانیم بعضی از فروشگاههای زنجیره ای پوشاک، مواد غذایی، بهداشتی، صنعتی و … رنگی خاص را برای معرفی و شناساندن محصولات خود انتخاب می کنند بعنوان مثال برای جلب نظر مشتری از رنگ قرمز و زرد خالص در محیط فروشگاه استفاده می شود البته لازم بذکر است که شیوه های اصلی ترکیب بندی رنگ در فضاهای فروشگاهی و نمایشگاهی نیز اعمال شود.
همانطور که در فضاهای نمایشگاهی نور می تواند نقش مهم و اساسی ایفا نماید در فضاهای فروشگاهی نیز نورپردازی مناسب جلوه گر رنگها و نقشهای محصولات و محیط خواهد بود.
رنگها اغلب معانی متفاوتی از فرهنگهای مختلف دارند. با این وجود امروزه دانشمندان عموما موارد ذیل را در مورد رنگها پذیرفته اند. چنانکه این مفاهیم کلیدی مقبولیت عام یافته است. در ادامه به اجمال راجع به برخی رنگهای اصلی و خصوصیات آنها صحبت شده است:
سیاه:
سیاه رنگ اقتدار و توانایی است و در لباس بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد زیرا افراد در لباسهای سیاه لاغرتر به نظر می رسند. این رنگ همچنین فرمانبرداری و تبعیت را می رساند؛ بهمین دلیل کشیش ها لباس مشکی می پوشند تا فرمانبرداری و تسلیم خود را نسبت به خدا نمایش دهند. بعضی متخصصین لباس اعتقاد دارند که زنی که لباس سیاه می پوشد فرمانبرداری از مرد را به نمایش می گذارد. لوازم پیرامون محل کار یا منزل اگر مشکی باشد می تواند بیش از حد اغراق انگیز فرض شده و باعث شود صاحب آن شیطانی یا منزوی به نظر برسد. رنگ سیاه، رنگ زرد، نارنجی، قرمز و قهوه ای روشن را بخوبی نمایش می دهد و برای دکوراسیون مناسب است.
سفید:
رنگ سفید تاکید بر پاکی و صداقت را می رساند چنانکه عروسان بدین منظور لباس سفید می پوشند. این رنگ نور را منعکس می سازد و بعنوان رنگ تابستانی شناخته می شود. سفید در دکوراسیون، لباس و لوازم رایج است زیرا روشنی و شفافیت لازمه طبیعت است و با تمامی رنگهای دیگر همخوانی دارد. البته رنگهای روشن خصوصا سفید، کثیفی و لکه ها را بیشتر