لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مفاهیم ویژوال بیسیک
ویژوال بیسیک به شما این امکان رو می ده که یک برنامه تحت ویندوز رو، تنها با کشیدن و انداختن چند کنترل بر روی فرمی که از پیش برای شما آماده شده، و تنها با نوشتن چند قطعه کد کوچک برای کارهایی که از ویژوال بیسیک می خواهید انجام بده، بسازید. خوب، از این بهتر دیگه چی می خواید؟ حالا شاید این سوال برای شما پیش بیاد که کنترل اصلاً چیه؟ ببینید، به هر شیئی که شما می تونید روی فرم قرار بدید و از اون برای پیشبرد کارهاتون استفاده کنید، کنترل میگن(البته در سطح خیلی پایین شرح دادم، امیدوارم که خوب منظورم رو فهمیده باشید). مثلاً می تونید برای ویژوال بیسیک معین کنید که وقتی که مثلاً روی یک دکمه فرمان (Comman Button) کلیک میشه، چه کاری رو انجام بده. به زبان ساده تر، به اشیائی که شما اغلب تو محیط ویندوز می بینید، مثل دکمه ها، منو ها، جعبه متن ها(تکست باکس ها) و ... کنترل می گن. کنترل ها، در ویژوال بیسیک، دو گونه هستند، 1- کنترل هایی که در زمان اجرا قابل روئیت هستن (Visual Controls)، و کنترل هایی که روی فرم قرار داده می شن ولی قابل دیدار نیستن و فقط تاثیر اون ها بر برنامه دیده میشه (Non-Visual Controls).
به این نوع برنامه نویسی، رویداد گرا (Event-Driven) میگن. چرا که هر برنامه ویژوال بیسیک از تعداد زیادی از خط کدهایی تشکیل شده که به برنامه میگن که وقتی فلان اتفاق افتاد، زبان برنامه نویسی در مقابل اون چه واکنشی انجام بده. البته وقتی که برنامه در حال نوشتنه، برنامه نویس نمی دونه که کی ممکنه مثلاً یه کاربر یه دکمه رو فشار بده، چون این رو دیگه خود ویژوال بیسیک معلوم می کنه و مثل برنامه نویسی سنتی، برنامه نویس مجبور نیست تمام عملیات برنامه رو، مثل مثال بالا، کنترل کنه. این شیوه برنامه نویسی رو که برنامه از بالا خونده می شه و دستور ها تک به تک اجرا می شن (مثل زبان سی)، و برنامه از بالا به سمت پایین در حال حرکته، برنامه نویسی بالا به پایین میگن که البته این نوع برنامه نویسی با عرضه زبان هایی چون ویژوال بیسیک، منسوخ شده. زیاد درگیر این مسئله نشین. برگردیم به بحث اصلی: من در بخش های دیگه قصد دارم که این شیوه برنامه نویسی یعنی رویدادگرا رو با ارائه چندین مثال در طول تدریس شرح بدم. خوب، درس اول رو از اساس برنامه نویسی، و با تشریح مفهیم اولیه برنامه نویسی، و به یاری خدا، شروع می کنیم:
مقدمه:
چرا ویژوال بیسیک؟ شاید این اولین سوالی باشد که برای هرکسی بوجود می آید چرا با وجود زبان های برنامه نویسی مثل ویژوال C ++ ، دلفی، .... درمحیط Windows ما باید به سراغ ویژوال بیسیک برویم. بهتر که برای جواب دادن به این سوال ، ابتداً یک سری از مطالب را برای یکدبگر روشن کنیم،
بخاطر برداشتی از زبان Basic داریم که در محیط DOS بیشتربه بچه های مدرسه آموزش داده می شد و زبانی ، کاملا آموزشی کاملا ابتدایی بود برداشتی غیرمنصفانه نسبت به ویژوال بیسیک داریم (خود من هم ابتدای کارهمین دیدگاه را نسبت به این زبان برنامه نویسی داشتم) اما این زبان با وجود به یدک کشیدن نام Basic ولی زبانی متفاوت با بیسیک که شما احتمالاً با آن آشنایی دارید می باشد. اما در زبان ویژوال بیسیک بجز یک سری ازدستورهای قدیمی Basic بقیه دستورها جدید هستند. واین زبان با توانایی بکارگیری تمامی ابزارهای موجود در کتابخانه Windows و تمامی برنامه های دیگر میتواند درعین سادگی که نسبت به زبانهایی مثل Visual C++) VC) دارد. همان کارها را انجام دهد(خالی از لطف نیست که ذکر کنیم که می توان انواع برنامه های کاربردی (Utility) ، بازی ها حتی به شکل سه بعدی و برنامه های سندی (Application) و یا برنامه های قابل اجرا در شبکه ها و اینترنت را تولید نمود.). البته باید این نکته را هم ذکر کرد که زبان VC برای حرفه ای ها و با توجه به سرعتی که دارد برای کارهای پیچیده ریاضی به کار می رود. ولی خوب در عوض زبان VB (معمولا کاربران کامپیوتر با Script های آن که یکی از رقبای Java Script می باشد و یا دوستداران اینترنت علاوه بر ScriptباActiveX ها که برای اولین بار توسط VB عرضه شد را می شناسند) هر دو مقوله قدرت و سرعت را با هم دارا می باشد.
VB یکی دیگر از تفاوتهایی که با جد خودBasic داشته است سیستم اجرای برنامه های ابجاد شده با این زبان می باشد که جد آن با Interpreter (مفسر) کار می کرد یعنی برنامه را خط به خط اجرا می کرد ولی ویژوال بیسیک مجهز به هر دو سیستم می باشد یعنی هم مفسر دارد هم کامپایلرکه باز هم این یکی از تفاوتهای عمده آن نسبت Basicمی باشد.
حال نوبت به پاسخ گویی به این سوال می رسد که چرا Visual به ما قبل Basic افزوده شده است؟خوب من سعی می کنم که به این سوال پاسخ بدم ولی اگر کار یاد گیری VB را دنبال کنید و قبلا در محیط DOS برنامه نوشته باشید خودتان دلیل افزوده شدن این کلمه به ما قبل Basic آگاه می شوید. ولی اگر Visual را در فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی نگاه کنید به معنای بصری میباشد یعنی چیزی که با چشم سر وکار دارد خوب این دقیقا همان چیزی است که ما از زمان متولد شدن ویندوز از ان استفاده می کنیم رابطه های گرافیکی (GUI ها ) خوب ، پس به زبانها یی که برنامه ها یی بدین گونه تهیه می کنند باید بصری گفته شود چون دیگر از آن محیط خشک و بی روح DOS دیگر خبری نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
چکیده:
این مقاله با مروری کوتاه بر دو مفهوم تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری و ارتباط آن با طراحی کالبدی در معرفی این آیتم های شاخص به معماران ، طراحان شهری و معماران منظر دارد. مقاله مذبور همچنین توجه خود را به معرفی مفاهیمی نظیر توازن که توازن را می توان ترکیبی از تقارن و تعادل دانست( که دارای خصوصیاتی از هر دو می باشد) معطوف ساخته است. در این مقاله ، اهمیت شناخت این مفاهیم برای مقاصد طراحی ( به ویژه معماری و طراحی شهری ) به دلیل ایجاد یک چاچوب کلی برای تحلیل رابطه بین فرم ها و بناها ارائه شده است و همچنین برای درک بهتر ویژگی هایی از این دو مفهوم از تصاویر متنوعی استفاده شده است.
در انتها این نوشته از نمونه موردی: نمای اصلی خانه بروجردی ها واقع در کاشان بهره گرفته شده است.
مقدمه
معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت اصول طراحی در معماری و شهرسازی دارند. زیرا این اصول با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. به این ترتیب یکی ازمفاهیم و اصول بنیادی معماری بلاخص در ایران تقارن و تعادل بشمار می رود.
تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است.
چنانچه انرژی بصری همه عناصر به گونه ای سامان داده شوند که که هیچ بخشی انرژی بصری دیگر بخشها را از بین نبرد و باعث اغتشاش بصری نشود ترکیبی موزون و متعادل بوجود میاید.
تقارن
تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر در موقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند، مساله تقارن معمولا در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود.(1) "
چهار تاقی بنایی است دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان ازبنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد.
بنای هشت بهشت اصفهان
همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است. (2)"
تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری ( معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
برای نمونه می توان به مثالی که در کتاب « ارزشهای پایدار در معماری » آمده است اشاره کرد ؛ در این مثال ایوان در سه موقعیت مختلف در بنا قرار گرفته که در حالت الف بخاطر تقارن موجود در طرح ، ایوان بدون توجیهی قابل قبول است ولی برای حالات ب و ج نیاز به ارائه دلیل و توجیه برای ترکیب بندی جدید ایوان باعث ایجاد معماری چند بنیانی می شود که این ترکیب بندی جدید با گذشت زمان و تاثیرات اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و به ایجاد ترکیبات تازه ای در معماری منجر می شود.
استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجد ها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید « جفت» باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکز مجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد « پا جفت » باشد، یعنی متنوع باشند و نیازمندی های روزانه را برآورده سازند. حتی در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبد خانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است. (3)
چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند: 1- تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2- تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکسل شده که حول دو یا چند محور متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند. (4)
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
"… [ اصطلاح « تقارن » ] تعادل خاصی که ناشی از طرز قرار گیری عناصر « منعکس شده » از یک سو ، و محور از سوی دیگر است - مثل آیینه – تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.
… تقارن چیزی است عیان و واضح . کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی – که خود بر « انکار ناشدنی » بودنش تصریح می کند – مورد استفاده قرار می دادند. (5)
فون مایس در کتاب خود به نام نگاهی به مبانی معماری ، تقارن را به دو بخش تقسیم می کند: "… استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبانی نظری با ماهیتی متفاوت است :
تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : … در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتا برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالا نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است.
تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، طاق ها ، گنبد ها ، دهانه های ساده و... ایجاد می شود. ... این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتی در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است، نه خود تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکم پیامد منطقی آن را دارد. (6)
فون مایس در ادامه به جنبه دیگری از تقارن اشاره می کند " ... یک جنبه ثانویه و کمی هم پیچیده تر در تقارن وجود دارد که می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هنگامی که شکلی متقارن برای دوم – بدون سلسله مراتب – تکرار می گردد، آنگاه ما با سه محور متعارض یا رقیب یرو کار پیدا می کنیم و دیگر قادر نیستیم که انگاره یا تصویر متقارن را جدا کنیم . (7)
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 54
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه
چکیده
این مقاله به تشریح مفاهیم و اصول پژوهش در عملیات میپردازد. تعاریف مختلفی از پژوهش در عملیات مطرح میشود و موضوع از جنبه علم بودن، هدف، ابزار، فنون، روش علمی، فعالیتها و سایر ویژگیها مورد بررسی قرار میگیرد. سپس پیدایش، تحول و توسعه پژوهش در عملیات در سه دوره زمانی قبل از جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی دوم، و پس از جنگ جهانی دوم شرح داده میشود. در پایان به حوزههای مرتبط با پژوهش در عملیات اشاره میشود.
کلیدواژه : تعریف؛ تاریخچه؛ ابزار؛ فنون؛ پژوهش در عملیات؛ تحقیق در عملیات؛ پژوهش عملیاتی؛ مفاهیم؛ اصول
1- مقدمه
با وجود منابع علمی بیشمار در زمینه پژوهش در عملیات درصد ناچیزی از آنان به مفاهیم، اصول و روش پژوهش این حوزه پرداختهاند. برخی از دلایل این نارسایی را باید در میان دلایل توسعه نیافتن روش پژوهش در علوم پایه و فنی و مهندسی جست. در این حال و از اوایل دهه 70 به این طرف، هدف دورههای آموزشی پژوهش در عملیات که در قالب رشتههای فنی و مهندسی مانند مهندسی صنایع، رشتههای ریاضی کاربردی و بعضی از گرایشهای مدیریت تدوین شدند، خواسته یا ناخواسته تربیت متخصصینی بودهاست که به توسعه روشها و مفاهیم ریاضی این حوزه بپردازند. این شرایط باعث مهجور ماندن جنبه کاربردی پژوهش در عملیات (که به خاطر آن توسعه یافته بود) شده است. در ایران نیز که تقریباً هر رشته و حوزه علمی همین شرایط را داراست، وضعیت اشاره شده برای پژوهش در عملیات را بیش از سایر جاها تشدید نموده است. علاوه بر این و با وجود کلاسهای متعدد پژوهش در عملیات در دانشگاههای ایران، دانشجویان کمتر با مفاهیم و مبانی آن آشنا شده و بدون هیچ هدفگذاری و برنامهریزی برای تدوین دورههای آموزشی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، درگیر مباحث ریاضی پژوهش در عملیات میگردند در حالی که هیچ دید مناسبی از وجوه مختلف پژوهش در عملیات ندارند.
پژوهش در عملیات همانند فیل مولوی شده است که هرکس از آن درک و تصوری دارد که همه پژوهش در عملیات نیست. این موضوع از دو جهت قابل بررسی است. یکی آنکه شکلگیری هر نظام یا حوزه علمی از ابتدا به صورت کامل و مدون انجام نمیشود و در طول زمان به موازات پژوهشها، توسعه یافته و شکل میگیرد. این روند در هر حوزه علمی امری طبیعی است. اما این روند به هر حال به جایی میرسد که تصویر روشن و مشترکی در پیش روی پژوهشگران آن حوزه باز مینماید و به نظر میرسد پژوهش در عملیات این روند را طی نموده است. جهت دیگر این است که عدم آشنایی کامل با مبانی، مفاهیم و اصول پژوهش در عملیات و نگاه تک بعدی باعث درک و تصور متفاوت شده است. بعضی پژوهش در عملیات را روشهای بهینهسازی میدانند و برخی دیگر روشهای آن را به عنوان علم و فن آمار میشناسند. در این مقاله سعی میگردد که تا حد امکان ابهامهای فوق برطرف شود و تصویر روشنی از پژوهش در عملیات ارائه شود.
2-کدام عبارت؟
همانطور که در عنوان مقاله دیده میشود عبارت پژوهش در عملیات به جای عبارت همارز آن یعنی تحقیق عملیات (اصغرپور 1372)، تحقیق در عملیات (آریانژاد 1371) و پژوهش عملیاتی (مهرگان 1378) بکار رفته است. وجود چند عبارت به ظاهر متفاوت ممکن است باعث پدید آمدن ابهاماتی برای خواننده گردد. آیا هر یک از این عبارات به حوزهای خاص اشاره میکنند؟ آیا هر یک از این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تندآموز مفاهیم شبکههای کامپیوتری
چکیده
فصل اول
شبکه کامپیوتری چیست ؟
مدل های شبکه
اجزا ءشبکه
انواع شبکه از لحاظ جغرافیایی
ریخت شناسی شبکه
پروتکل های شبکه
مدل Open System Interconnection OSI
ابزارهای اتصال دهنده
فصل دوم
مفاهیم مربوط به ارسال سیگنال و پهنای باند
کابل شبکه
کارت شبکه
عملکردهای اساسی کارت شبکه
نصب کارت شبکه
تنظیمات مربوط به ویندوز برای ایجاد شبکه
شبکه های بی سیم
مفاهیم و تعاریف
پارامترهای مؤثر در انتخاب و پیادهسازی یک سیستم WLAN
جمعبندی
فهرست منابع فصل اول و دوم
چکیده
استفاده از شبکه های کامپیوتری در چندین سال اخیر رشد فراوانی کرده وسازمانها وموسسات اقدام به برپایی شبکه نموده اند . هر شبکه کامپیوتری باید با توجه به شرایط وسیاست های هر سازمان ، طراحی وپیاده سازی گردد. در واقع شبکه های کامپیوتری زیر ساخت های لازم را برای به اشتراک گذاشتن منابع در سازمان فراهم می آورند؛در صورتیکه این زیر ساختها به درستی طراحی نشوند، در زمان استفاده از شبکه مشکلات متفاوتی پیش آمده و باید هزینه های زیادی به منظور نگهداری شبکه وتطبیق آن با خواسته های مورد نظر صرف شود.
در زمان طراحی یک شبکه سوالات متعددی مطرح می شود:
-برای طراحی یک شبکه باید از کجا شروع کرد؟
-چه پارامترهایی را باید در نظر گرفت ؟
-هدف از برپاسازی شبکه چیست ؟
- انتظار کاربران از شبکه چیست ؟
- آیا شبکه موجود ارتقاء می باید ویا یک شبکه از ابتدا طراحی می شود؟
-چه سرویس ها و خدماتی برروی شبکه ارائه خواهد شد؟
بطور کلی قبل از طراحی فیزیکی یک شبکه کامپیوتری ، ابتدا باید خواسته ها شناسایی وتحلیل شوند، مثلا در یک کتابخانه چرا قصد ایجاد یک شبکه را داریم واین شبکه باید چه سرویس ها وخدماتی را ارائه نماید؛ برای تامین سرویس ها وخدمات مورد نظر اکثریت کاربران ، چه اقداماتی باید انجام داد ؛ مسائلی چون پروتکل مورد نظر برای استفاده از شبکه ، سرعت شبکه واز همه مهمتر مسائل امنیتی شبکه ، هریک از اینها باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. سعی شده است پس از ارائه تعاریف اولیه ، مطالبی پیرامون کاربردهای عملی آن نیز ارائه شود تا در تصمیم گیری بهتر یاری کند.
این مطلب در اصل بعنوان یک پروژه کارشناسی ارشد در زمینه آسان سازی مفهومهای شبکه برای دانشجویان در دانشگاه تهران در سال 1382 اجرا شد.
فصل اول
شبکه کامپیوتری چیست ؟
اساسا یک شبکه کامپیوتری شامل دو یا بیش از دو کامپیوتر وابزارهای جانبی مثل چاپگرها، اسکنرها ومانند اینها هستند که بطور مستقیم بمنظور استفاده مشترک از سخت افزار ونرم افزار، منابع اطلاعاتی ابزارهای متصل ایجاده شده است توجه داشته باشید که به تمامی تجهیزات سخت افزاری ونرم افزاری موجود در شبکه منبع1(Source) گویند.
در این تشریک مساعی با توجه به نوع پیکربندی کامپیوتر ، هر کامپیوتر کاربر می تواند در آن واحد منابع خود را اعم از ابزارها وداده ها با کامپیوترهای دیگر همزمان بهره ببرد.
" دلایل استفاده از شبکه را می توان موارد ذیل عنوان کرد2" :
1 - استفاده مشترک از منابع :
استفاده مشترک از یک منبع اطلاعاتی یا امکانات جانبی رایانه ، بدون توجه به محل جغرافیایی هریک از منابع را استفاده از منابع مشترک گویند.
2 - کاهش هزینه :
متمرکز نمودن منابع واستفاده مشترک از آنها وپرهیز از پخش آنها در واحدهای مختلف واستفاده اختصاصی هر کاربر در یک سازمان کاهش هزینه را در پی خواهد داشت .
3 - قابلیت اطمینان :
این ویژگی در شبکه ها بوجود سرویس دهنده های پشتیبان در شبکه اشاره می کند ، یعنی به این معنا که می توان از منابع گوناگون اطلاعاتی وسیستم ها در شبکه نسخه های دوم وپشتیبان تهیه کرد ودر صورت عدم دسترسی به یک از منابع اطلاعاتی در شبکه " بعلت از کارافتادن سیستم " از نسخه های پشتیبان استفاده کرد. پشتیبان از سرویس دهنده ها در شبکه کارآیی،، فعالیت وآمادگی دایمی سیستم را افزایش می دهد.
4 - کاهش زمان :
یکی دیگر از اهداف ایجاد شبکه های رایانه ای ، ایجاد ارتباط قوی بین کاربران از راه دور است ؛ یعنی بدون محدودیت جغرافیایی تبادل اطلاعات وجود داشته باشد. به این ترتیب زمان تبادل اطلاعات و استفاده از منابع خود بخود کاهش می یابد.
5 - قابلیت توسعه :
یک شبکه محلی می تواند بدون تغییر در ساختار سیستم توسعه یابد وتبدیل به یک شبکه بزرگتر شود. در اینجا هزینه توسعه سیستم هزینه امکانات وتجهیزات مورد نیاز برای گسترش شبکه مد نظر است.
6 - ارتباطات:
کاربران می توانند از طریق نوآوریهای موجود مانند پست الکترونیکی ویا دیگر سیستم های اطلاع رسانی پیغام هایشان را مبادله کنند ؛ حتی امکان انتقال فایل نیز وجود دارد".
در طراحی شبکه مواردی که قبل از راه اندازی شبکه باید مد نظر قرار دهید شامل موارد ذیل هستند:
1 - اندازه سازمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مفاهیم ویژوال بیسیک
ویژوال بیسیک به شما این امکان رو می ده که یک برنامه تحت ویندوز رو، تنها با کشیدن و انداختن چند کنترل بر روی فرمی که از پیش برای شما آماده شده، و تنها با نوشتن چند قطعه کد کوچک برای کارهایی که از ویژوال بیسیک می خواهید انجام بده، بسازید. خوب، از این بهتر دیگه چی می خواید؟ حالا شاید این سوال برای شما پیش بیاد که کنترل اصلاً چیه؟ ببینید، به هر شیئی که شما می تونید روی فرم قرار بدید و از اون برای پیشبرد کارهاتون استفاده کنید، کنترل میگن(البته در سطح خیلی پایین شرح دادم، امیدوارم که خوب منظورم رو فهمیده باشید). مثلاً می تونید برای ویژوال بیسیک معین کنید که وقتی که مثلاً روی یک دکمه فرمان (Comman Button) کلیک میشه، چه کاری رو انجام بده. به زبان ساده تر، به اشیائی که شما اغلب تو محیط ویندوز می بینید، مثل دکمه ها، منو ها، جعبه متن ها(تکست باکس ها) و ... کنترل می گن. کنترل ها، در ویژوال بیسیک، دو گونه هستند، 1- کنترل هایی که در زمان اجرا قابل روئیت هستن (Visual Controls)، و کنترل هایی که روی فرم قرار داده می شن ولی قابل دیدار نیستن و فقط تاثیر اون ها بر برنامه دیده میشه (Non-Visual Controls).
به این نوع برنامه نویسی، رویداد گرا (Event-Driven) میگن. چرا که هر برنامه ویژوال بیسیک از تعداد زیادی از خط کدهایی تشکیل شده که به برنامه میگن که وقتی فلان اتفاق افتاد، زبان برنامه نویسی در مقابل اون چه واکنشی انجام بده. البته وقتی که برنامه در حال نوشتنه، برنامه نویس نمی دونه که کی ممکنه مثلاً یه کاربر یه دکمه رو فشار بده، چون این رو دیگه خود ویژوال بیسیک معلوم می کنه و مثل برنامه نویسی سنتی، برنامه نویس مجبور نیست تمام عملیات برنامه رو، مثل مثال بالا، کنترل کنه. این شیوه برنامه نویسی رو که برنامه از بالا خونده می شه و دستور ها تک به تک اجرا می شن (مثل زبان سی)، و برنامه از بالا به سمت پایین در حال حرکته، برنامه نویسی بالا به پایین میگن که البته این نوع برنامه نویسی با عرضه زبان هایی چون ویژوال بیسیک، منسوخ شده. زیاد درگیر این مسئله نشین. برگردیم به بحث اصلی: من در بخش های دیگه قصد دارم که این شیوه برنامه نویسی یعنی رویدادگرا رو با ارائه چندین مثال در طول تدریس شرح بدم. خوب، درس اول رو از اساس برنامه نویسی، و با تشریح مفهیم اولیه برنامه نویسی، و به یاری خدا، شروع می کنیم:
مقدمه:
چرا ویژوال بیسیک؟ شاید این اولین سوالی باشد که برای هرکسی بوجود می آید چرا با وجود زبان های برنامه نویسی مثل ویژوال C ++ ، دلفی، .... درمحیط Windows ما باید به سراغ ویژوال بیسیک برویم. بهتر که برای جواب دادن به این سوال ، ابتداً یک سری از مطالب را برای یکدبگر روشن کنیم،
بخاطر برداشتی از زبان Basic داریم که در محیط DOS بیشتربه بچه های مدرسه آموزش داده می شد و زبانی ، کاملا آموزشی کاملا ابتدایی بود برداشتی غیرمنصفانه نسبت به ویژوال بیسیک داریم (خود من هم ابتدای کارهمین دیدگاه را نسبت به این زبان برنامه نویسی داشتم) اما این زبان با وجود به یدک کشیدن نام Basic ولی زبانی متفاوت با بیسیک که شما احتمالاً با آن آشنایی دارید می باشد. اما در زبان ویژوال بیسیک بجز یک سری ازدستورهای قدیمی Basic بقیه دستورها جدید هستند. واین زبان با توانایی بکارگیری تمامی ابزارهای موجود در کتابخانه Windows و تمامی برنامه های دیگر میتواند درعین سادگی که نسبت به زبانهایی مثل Visual C++) VC) دارد. همان کارها را انجام دهد(خالی از لطف نیست که ذکر کنیم که می توان انواع برنامه های کاربردی (Utility) ، بازی ها حتی به شکل سه بعدی و برنامه های سندی (Application) و یا برنامه های قابل اجرا در شبکه ها و اینترنت را تولید نمود.). البته باید این نکته را هم ذکر کرد که زبان VC برای حرفه ای ها و با توجه به سرعتی که دارد برای کارهای پیچیده ریاضی به کار می رود. ولی خوب در عوض زبان VB (معمولا کاربران کامپیوتر با Script های آن که یکی از رقبای Java Script می باشد و یا دوستداران اینترنت علاوه بر ScriptباActiveX ها که برای اولین بار توسط VB عرضه شد را می شناسند) هر دو مقوله قدرت و سرعت را با هم دارا می باشد.
VB یکی دیگر از تفاوتهایی که با جد خودBasic داشته است سیستم اجرای برنامه های ابجاد شده با این زبان می باشد که جد آن با Interpreter (مفسر) کار می کرد یعنی برنامه را خط به خط اجرا می کرد ولی ویژوال بیسیک مجهز به هر دو سیستم می باشد یعنی هم مفسر دارد هم کامپایلرکه باز هم این یکی از تفاوتهای عمده آن نسبت Basicمی باشد.
حال نوبت به پاسخ گویی به این سوال می رسد که چرا Visual به ما قبل Basic افزوده شده است؟خوب من سعی می کنم که به این سوال پاسخ بدم ولی اگر کار یاد گیری VB را دنبال کنید و قبلا در محیط DOS برنامه نوشته باشید خودتان دلیل افزوده شدن این کلمه به ما قبل Basic آگاه می شوید. ولی اگر Visual را در فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی نگاه کنید به معنای بصری میباشد یعنی چیزی که با چشم سر وکار دارد خوب این دقیقا همان چیزی است که ما از زمان متولد شدن ویندوز از ان استفاده می کنیم رابطه های گرافیکی (GUI ها ) خوب ، پس به زبانها یی که برنامه ها یی بدین گونه تهیه می کنند باید بصری گفته شود چون دیگر از آن محیط خشک و بی روح DOS دیگر خبری نیست.