لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
فهرست مطالب:
عنوان
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- بیان اهداف
4- بیان فرضیات
5- مطالعه پیشینه
6- گفتگو با یک موسیقیدان
7- تعریف مفاهیم اساسی موسیقی
8- تعریف سبکهای موسیقی
9- ابزار جمع آوری اطلاعات
10- روش تحقیق
11- معرفی جامعه
12- معرفی نمونه
13- تعاریف عملیاتی
14- جدول زمانبندی و بودجه بندی
15- فهرست منابع
مقدمه
موسیقی یکی از هدفهای زیباست که از ابتدای خلقت در نهاد طبیعت مستور بوده . آهنگ مرغان خوش نوا، وزش باد و حرکت برگ درختان، لغزش آب جویباران و ریزش آبشارها موسیقی ابتدائی بشر و اولین آموزگار انسان در آموختن این هنر بوده است.
موسیقی زبانی است که انسان به یاری آن می تواند کما بیش آنچه رادر ضمیر مکنون و مکتوم خویش دارد به میان آورد.
از سوی دیگر موسیقی وسیله ای است که یک موسیقیدان ( خلاق موسیقی ) بسته به احساس، دانسته های عمومی، جهان بینی و انسانیت خویش از آنچه که نزد استادان خود فرا گرفته و خود نیز آنها را به تجربة عملی گذارده، بهره گرفته و مکنونات قلبی، آرزوهای نهفته فردی و یا سرکوب شدة اجتماعی را باز آفریند.
اینک بی مناسبت نیست اندکی هم از تأثیر صنعت موسیقی گفته شود.
بعضی از هنرمندان خواسته اند هنرهای زیبا را با هم مقایسه کنند و شدت تأثیر یکی را بر دیگری بیان نمایند ( خصوصاً در تأثیر شعر و موسیقی و اهمیت یکی بر دیگری سخنها گفته اند ولی انگار تأثیر موسیقی در عموم بیش از شعر است و اگر شعر با موسیقی توأم شود و اثرش به مراتب بیش از موسیقی تنها و شعر بی آهنگ است.
توجه خاص جوانان ایرانی به موسیقی و شنیدن آهنگهای بی محتوا که متأسفانه بیشترین بخش موسیقی رادیوئی و تلویزیونی ما را تشکیل می دهند از طرفی و فراهم نمودن وسایل و موجباتی که بتوان موسیقی حقیقی را به گوش مردم رسانید از طرف دیگر مرا بر آن داشت که وضع این هنر را با روشی که دانشته و تغییراتی که به ندرت در آن راه یافته مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نتایج آن را در اختیار خوانندگان علاقه مند به این هنر قرار دهم.
بیان مسأله
امروزه یکی از مهمترین یکی از مؤثرترین عوامل تفریحی و سرگرم کننده برای جوانان ایرانی گوش دادن به موسیقی است. گرایشات مختلفی نسبت به انواع موسیقی در بین جوانان ایرانی وجود دارد.
جوانان امروز، داستان گذشته موسیقی ما را نمی دانند زیرا در این باره کتابی نوشته نشده است که بخوانند. موسیقی ما در محیطی اختصاصی به وجود آمده که چندان به مزاج اجتماع امروز نمی سازد. جوانان نغمه و آهنگی را طالبندکه به آن دل ببندند و سرگرم شوند. ولی چیزی را که می خواهند نمی جویند. پس دست به دامان موسیقی غربی می شوند. اما چون در همه کس مایه کافی برای فهم آن نیز پیدا نمی شود به ساده ترین نوع آن که همان جاز است دل خوش می دارند. ( خالقی ، 1372 )
نوازندگان و خوانندگان هم که رگ خواب آنها را پیدا کرده اند آن سبک را به گوش ایشان می رسانند و به این ترتیب موسیقی ما را ضایع می کنند ( خالقی، 1366 )
آن چه که یک شنوندة موسیقی ـ شنونده ای که خود موسیقیدان نیست ـ از موسیقی دریافت می کند در واقع احساسی است تا تعقلی. با این حال هرچه او دربارة روابط و تأثیرهای متقابل موسیقائی، آگاهی همه جانبه تری کسب کند. این آگاهیها او را بیشتر به دریافت این هنر یاری خواهد رساند.
( ل. ونیک ، ( 1973 ) ،منصوری ( 1366 ) .)
شاید بتوان گفت احساس شنونده غیر موسیقیدان ولی آگاه بر این روابط به تناسب آگاهیهای او، نزدیک تر به احساس موسیقی دانها و آفرینندة یک قطعة موسیقی که او می شنود خواهد بود. ( ل . ونیک ( 1973 ) ،ؤ منصوری ( 1366 ) )
هر چه جوانان ما، شناخت گسترده تری بر عوامل ساختاری موسیقی، مانند ملودی، ریتم، حرکت و گونه های آن، تکرار و ..... به دست آورند، به رابطة میان عوامل تشکیل دهندة موسیقی و احساسات خود بهتر پی خواهند برد و از موسیقی لذتی آگاهانه تر خواهند برد. ( منصوری ، 1382 )
خصوصیت هر تجربة موسیقائی بستگی به توانائی ما در شنیدن دارد. اولین قدم در راه پیشرفت قابلیت هنر گوش کردن اینست که چگونه نیروی خود را در درک موسیقی متمرکز کنیم. ( پور تراب، 1372 )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 109
مقدمه:
تا کنون با هر نوازندهی ساز کوبهای که برخورد داشتهام، نواختن را با زدن و کوفتن بر روی هر چیز در دسترس، آغاز کردهاید. پنداشت ما بر این است که اگر این کتاب را برداشتید، شما نیز از این قانون مستثنی نباشید. در نتیجه، اگر پیش از این هم، ساز کوبهای خاصی ننواخته یا هیچ دورهی آموزشی رسمی ندیده باشید، به هر حال نوازندهاید .
با نواختن ساز کوبهای، باستانیترین و دوستداشتنیترین ساز را گزینش کردهاید. در این کرهی خاکی، هیچ جایی پیدا نمی شود که شیوهی سنتی نواختن ساز کوبهای، در آن وجود نداشته باشد. در واقع همچنان که در صفحههای بعد، متوجه خواهید شد، نواختن ساز کوبهای، تفریحی جهانی است که هر کس بدون توجه به ذائقهاش در موسیقی، میتواند از آن لذت ببرد .
تا جایی که ممکن است، هدف در این کتاب، آشنا ساختن خواننده با گونههای سازهای کوبهای و نواختن سبکهای گوناگون است .
اگر شما هم مانند من بیندیشید، میتوانید درهمهی این روشها، لذت ویژهی آن را بیابید و با دانستن شیوههای گوناگون، از خود نوازندهای بسیار خوب و پویا بسازید .
فصل اول :
ورود به دنیای ریتم
بحثی که از مدتها پیش وجود دارد این است که آیا نت خوانی موسیقی، لازمهی کار نوازندهی سازهای کوبهای هست یا نه ؟ راستش را بخواهید ،نیازی به نت نیست. میتوانید نوازندهی توانایی باشید و هرگز به قطعهی موسیقی نگاه نکنید، ولی با این وجود، توانایی خواندن آن چه که بر روی کاغذ نوشته شده است میتواند درهای فراوانی را به روی نوازنده بگشاید. میتوانید با نوازندگانی بنشینید که هرگز آنها را ندیدهاید و آهنگی را بنوازید که هرگز پیش از این نشنیدهاید و آن را به بهترین شیوه، اجرا کنید یا اگر تنها با شنیدن، نتوانید قطعهای را اجرا کنید، میتوانید به فروشگاه محصولات محصولات موسیقی بروید و نسخهای از تک نوازی دلخواه خود را فراهم کرده و آن را بیاموزید. حتی میتوانید در اینترنت، ریتمها را با دیگر نوازندگان، رد و بدل کنید و ... این بخش را بخوانید، بیگمان متوجه خواهید شد که خواندن نت، آن اندازه هم دشوار نیست و هر زمانی را که برای یادگیری نت (تئوری موسیقی ) سپری کنید، ارزشمند و سودمند خواهد بود .
همان گونه که خودتان متوجه خواهید شد، افراد راههای گوناگونی را برای نواختن ریتمها به کار میبرند. در این کتاب، نت نویسی و روشهای حرفهای و رایج موسیقی بکار برده شده است. انجام این دستور، دو فایده ی مهم در بر دارد : نخست این که حتی اگر بخواهید نت سازهای دیگر را اجرا کنید ،پیش از این اصول پایههای نت خوانی را میدانید، دوم، این راه از راههای دیگر، به مراتب سادهتر و آشکارتر است .
اشاره
برای ادامه این کتاب ،اجباری به دانستن نت خوانی نیست. بیشتر ریتمهای نوشته شده در این کتاب، بر رویCD موجود هستند. تنها کاری که باید انجام دهید، گوش دادن به بخشهایی از CD است که در کنار هر ریتم، شمارهَی مربوط به آن نوشته شده است و به این گونه میتوانید شیوهی صدا دهی آن ریتم را بشنوید. در نتیجه میتوانید با ریتم موجود در CD بنوازید .
حتی میتوانید مهارتهای نتخوانی خود را از راه گوش دادن به CD، پشتیبانی کنید. تنها همزمان با شنیدن CD، به ریتم مربوط به آن نگاه کنید. هیچ گاه خواندن نت، بدون اشکال نیست .
آشنایی با الفبای موسیقی
فکر کنید که خواندن خط موسیقی، مانند خواندن این کتاب است. حروف، واژهها را به وجود میآورند و سرانجام، جمله و پس از آن پاراگراف و مانند اینها به وجود می آید. در موسیقی، با نتها و سکوتها سروکار دارید ( پس از این، در این بخش میتوانید ههی نتها و سکوتهای موجود در موسیقی را ببینید )، که در واقع نوع میزان را معین میکنند (میزان، همان واحد زمان در نت موسیقی است ). در پایان، میزان، بخشهای کوتاه موسیقی را به وجود می آورد که گرد آمدن آنها سبب آفرینش آهنگ یا قطعهی موسیقی میشود.
تبدیل به میکند ( نت سیاه. بنابراین برای زمان ، نت سیاه تنها یک ضرب میگیرد و در هر میزان چهار ضرب خواهید داشت .
ت) سرعت : این نشانه نشان میدهد که با توجه به ساعت یا مترونوم (وسیلهای که شمار زیادی از نوازندگان برای کمک به حفظ ریتم از آن استفاده میکنند برای آگاهی بیشتر از مترونومها، بخش هفدهم را بخوانید ) هر نت را با چه سرعتی باید نواخت. در تصویر 1-2، عدد رو به روی ن سیاه نشان می دهد که در هر دقیقه، چند ضرب نت سیاه اجرا میشود .
ث) نشانهی سبک : نشانهی سبک، بازگو کنندهی حس و یا یک سبک موسیقیای است که اجرا میشود. بسته به سازندهی ریتم، برخی از پارتیتورهای موسیقی، نشانهی سبک ندارند .
ج ) خط میزان : خط میزان، میزانها را از یکدیگر جدا می سازد هر میزان، یک گروه نتی است که کسر میزان آن را میشناساند. درتصویر 1-2، خط میزان پس از چهار ضرب میآید. داشتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
تاریخچه موسیقی سنتی ایران
/
موسیقی ایران
نقوش و حجاری ها و نگـارگـری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی می باشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد. ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد. این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد.
موسیقی ملی ایران، مجـموعه ای است از نواهـا و آهـنگ هایی که در طول قـرن هـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمان های بسیار دور می رسد. ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون می سازد.
موسیقی ملی ایران، که مبـنا و سابقه ای بسیار کـهـن دارد، شامل شاخه های مختـلفی به شرح زیر است:
1 - قـبل از اسلام: موسیقی های اقوام کهـن ایران شامل : بـخـتـیـاری، کردی، لری و .....
2 - بعـد از اسلام:
الف - موسیقی مقامی ( حماسی، تعـزیه، عـزا )
ب - ردیفـی ( دستگـاه های موسیقی سنـتی )
در دوره حاضر این تـقـسیم بـندی به شرح زیر است :
1 - قـبل از اسلام
2 - بعـد از اسلام
3 - موسیقی های محـلی ایران و نغـمه های سنـتی ( ملودی های دو گـروه قـبل ) و تـنـظیم و تهـیه کلاسیک آنهـا.
طبق روش طبقه بـندی جـدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پـیش برقـرار شده، آواز و موسیقی سنـتی ایران را در دوازده مجـموعه قرار داده اند .
/
از دوازده مجـموعـه تـقـسیم بـندی شده، هـفت مجموعـه که وسعـت و استـقـلال بـیـشـتری داشتـه اند، دستگـاه نامیده شده و پـنج مجموعـه دیگـر را که مستـقل نـبوده و از دستگـاهـهای مزبور منشعـب شده اند، آواز نامیده اند.
بنا براین موسیقی سـنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گـانه قـدیم است، قـبلا مفـصل تر بوده و امروز جـزئی از آن در دستـرس است.
بر هـفت دستگـاه اصلی و پـنج آواز، تعـدادی گوشه استواری و الگـوی نوازندگـان و خوانـندگـان امروزی است.
شمار این گـوشه ها را 228 ذکـر کرده اند، ردیف های مخـتـلف و مشهـور استادان موسیقی سنـتی صد ساله اخـیر مانـند آقا حسیـنـقـلی، میرزا عـبدالله، درویش خان و صـبا نـیـز از هـمین نـظم پـیـروی می کـند.
/
اسامی دستگـاه ها و آوازهـا در موسیقی سنـتی ایران
نام هـفت دستـگـاه اصلی عـبارت است از شور، ماهـور، هـمایون، سه گـاه، چـهـارگـاه، نوا و راست پـنجـگـاه؛
نام پـنج آواز بدین شرح است: اصفـهـان، ابوعـطا، بـیات ترک، افـشاری و دشتـی.
اجـزای دستـگـاه و آواز
برای اجرای یک دستگـاه با یک آواز تـرتـیـبی را باید رعـایت کرد که معـمولا این چـنـیـن است:
درآمد، آواز، تصنـیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابـتکـاری وی پـیش درآمد و چـهار مضراب نیـز به این سلسله مراتـب اضافه شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
بررسی عوامل مشترک معماری و موسیقی و پیوستگی های آن
هنر پویا پیوسته در جست و جوی راه های تازه ای برای دستیابی به ابتکارات گونه گون است و همان گونه که هر هنری در روند خود از شرایط زمان و مکان و اجتماع و دیگر عوامل تاثیر می پذیرد ، هنرها در رابطه با یکدیگر نیز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تاثیرپذیرند و بازتاب آن را از هر سو که باشد در قلمرو خاص خود نشان می دهند و بر ظرفیت و کارآیی خود می افزایند .
جست و جوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهایی است که می تواند این تاثیرپذیری را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای را سبب شود . آنچه در زیر به اختصار می آید از این مقوله است . بررسی یکی از عوامل ناپیدا و ناشناخته بین دو هنر کهن ، ( معماری و موسیقی ) از دیدگاهی خاص که هنر واسطه ای ( مانند شعر ) در تکوین این رابطه نقش اساسی داشته است .
همه ی هنر ها به طور عرضی با هم مرتبط هستند چرا که منشأ همه ی آنها تجلی زیبایی است . این زیبایی در معماری و مجسمه سازی نیز به شکل نسبت های طول و عرض و ارتفاع اتفاق می افتد .
در یک چهره تناسبات هستند که زیبایی می آفرینند . گاهی هم تناسبات رنگها باعث ایجاد زیبایی می شود . که در آنجا هم مجموعه ی فرکانس های نوری ، تناسبات دلپذیری را بوجود می آورند . در موسیقی هم نسبت های صوتی به زیبایی متحد می شوند . نسبت هایی که به تناسب می رسند تناسب گاهی در وج دیداری است و گاهی در وجه شنیداری . در مورد برپایی و بساوایی هم چیزهایی ذکر می شود . بنابراین همه ی هنرها یک وجه دارند و آن وجهی است که با هندسه ی دل فا از قبل طراحی شده است .
ما روی یک پاره خط تنها یک نقطه را پیدا می کنیم که موجزترین نسبت را به ما بدهد . ایجاز در همه هنرها یکی از شروط است .
در نقطه ای که ما پیدا می کنیم نسبت کل پاره خط به بخش بزرگ ، برابر است با نسبت بخش بزرگ به بخش کوچک و این نسبت عدد فی را به ما می دهد . که اصطلاحاً به آن نسبت الهی گفته می شود . یعنی اینکه ما با این قاعده ی الهی مواجه هستم که هر چیزی از یک یعنی وجه حقیقی عالم و وحدت حقیقی عالم نشأت بگیرد ، برای ما زیباست . بعد از عدد یک عددهای دو و سه هستند . تمام گام های موسیقی از این هر عدد حاصل می شوند . وقتی که وارد مبحث ریتم می شویم با هر ضربی یا سه ضربی مواجه هستیم . اصلاً ریتمی از این قاعده خارج نیست . وقتی ریتم ترکیبی می شود حاصل ضرب عددهای دو و سه است و وقتی که ریتم مختلط می شود حاصل جمع این دو عدد است ( البته با ترتیب های متنوع و مختلف ) . وقتی ما از یک که نقطه ای توحید عالم است به سمت کثرت حرکت می کنیم ابتدا با دو و سه مواجه هستیم . در معماری هم با فرکانس های نوری که طول و عر ض و ارتفاع را تعریف می کنند ، سر و کار داریم . و زمانی که این سه به موجزترین شکل واقع شود ، شما احساس زیبایی می کنید . و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد . جالب این که این تناسبات در بدن انسان ، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت الهی وجود دارد .
کدام بنا به الهامات موسیقایی بیشتری به شما می دهد ؟
مولانا می فرماید : سایه دیوار و سقف هر مکان سایه اندیشه معماردان .
نسبت در ساختمان به دو گونه اتفاق می افتد ، گاهی ما نمای ساختمان را می بینیم و گاهی ما در داخل ساختمان واقع می شویم و حس داخلی ساختمان را درک می کنیم که به آن حس محیطی گفته می شود . معماری ایجاد فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای معنوی ایجاد می کند ، به عبارت دیگر موسیقی معماری زمان است و معماری موسیقی مکان از جمله مکانهایی که ایجاد فضای مادی و معنوی می کند می توان به خانه ی کعبه و مسجد حضرت رسول ( ص ) و مسجد شیخ لطف الله در اصفهان اشاره کرد .
فضا و کارکرد آن در معماری و موسیقی
فضا ، هم به جایگاه و مکان ، و هم به محیطی عاطفی و روحی ، و هم به اتمسفر Atmosphere یا جو ، و یا جایگاه اثیری اطلاق گردد . در تمام هنرها ایجاد نوعی فضای عاطفی و روحی ، یکی از هدف های آفرینندگان هنرمند است .
در هنر معماری ، فضا ، منزلتی خاص دارد – معمار هنرمند نیز چون دیگر آفرینندگان هنر ، قادر است با ایجاد فضاهای گونه گون ، همان تأثیرات عاطفی و روحی را القاء کند که مثلا موسیقی دان به مدد الحان و سازها ایجاد می کند . همچنان که یک قطعه موسیقی می تواند تحت تاثیر ‹‹ فونوسفر phonosphere ›› یا فضای صوتی ، فضایی روحی ، سرشار از جذبه های معنوی و آسمانی بیافریند ، و یا همانطور که یک قطعه شعر ، قادر است فضایی سخت عرفانی و اشراقی و الهی ایجاد کند ، بنای یک مسجد با آن مناره های سربر آسمان افراشته ، و کشیدگی اضلاع یک کلیسا که گویی سیر به تعالی و عروج را می نمایاند نیز قادر هستند در بیننده صاحب ایمان ، فضایی سرشار از جذبه های مذهبی و معنوی ایجاد کنند . به قول ‹‹ ایانیس زناکیس ›› ‹‹ چه بخواهیم و چه نخواهیم بین معماری و موسیقی پیوند هست – این مسئله مبتنی به ساختارهای ذهنی ما است که در این هر دو هنر یکی است ›› .
در طبقه بندی هنرها معماری جزو هنرهایی به شمار آمده است که هم می تواند زیبا باشد و هم مفید . شوپنهاور معتقد است که : ‹‹ معماری یک نوع مصالحه میان زیبایی و سودبخشی است ›› . ‹‹ گوته ›› گفته است معماری یعنی موسیقی جامد شده ›› . کار معمار ، یا آفریننده بنا ، ایجاد هم آهنگی میان استواری و نااستواری ، سنگینی و سبکی – زبری و نرمی است . در حقیقت معمار از یک سو باید احساس تعالی ، ترحم ، عدالت و فقر را القاء کند و از سوی دیگر اشراقیت و مالداری و اعیانیت و تازه به دوران رسیدگی را بنمایاند . و در تمام این موارد موظف است لطائف و ظرائف و سنت های هنری را نیز از نظر دور ندارد .
ظاهراً همان طور که موسیقی انواع دارد ، معماری نیز به چند نوع منقسم شده است . انواع مشخص کننده موسیقی عبارتند از : موسیقی مذهبی ، موسیقی بزمی و موسیقی رزمی ؛ هر یک از این انواع به شاخه هایی منقسم می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
تاثیر موسیقی در هنگام ورزش کردنمقدمه ای برتاریخچه ورزشورزش کمابیش ازدوره باستان درهمه جوامع حضورداشته است و از آنجایی که انسانها همه چیز را به قارۀ خود به ویژه یونان و روم بازمی گردانند اصل ورزش را ازیونان دانسته اند.درزمانهای قدیم مادران به دختران خود فنون خانه داری وپدران به پسرانشان فنون تیراندازی ماهیگیری شکار و جنگ را می آموختند تا برای حفاظت وحراست ازجان خود به کسی نیازی نداشته باشند.درمیان تمامی کشورها ایران تنها کشوری بود که به امور ورزشی وتربیت بدنی اهمیت زیادی می داد زیرا ورزش رابه منظور چابکی و ایجاد انرژی دربدن و توانایی وسلامتی را وسیله مهمی برای ارتشی قویی و پیروزمند می دانستند. ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز رامی آموختند:1- سواری 2-تیروکمان 3-راستگوییتاثیرموسیقی درهنگام ورزش کردن کودکانمان:موسیقی میتواند یک عامل محرک برای ما در هرلحظه از زندگی باشد حال اگر ما بخواهیم تاثیر آن رادرهنگام ورزش کردن کودکانمان بخوانیم در ابتدا ما نمی توانیم سبک خاصی را به آنها تحمیل کنیم ولی پیشنهاد ما این است که از موسیقی هایی که محرک های خوبی هستند در هنگام ورزش کردن استفاده کنیم، به عنوان مثال سبک(Techno ):*چرا این سبک از موسیقی راما پیشنهاد می کنیم ؟ زیرا شدت و سرعت (Tempo ) این سبک نا خداگاه ما رابه حرکت در می آورد و این حرکات را اگر ما فرم و نظم خاصی به آنها دهیم حرکات فرمیک و یا ورزشی می توانیم نامگذاری کنیم که تعداد آنها و فرم صحیح شان باید مشخص باشد تا انرژی زیادی از ما هدر نرود و خستگی بعد از این حرکات به جای شادابی برای ما باقی نماند.اگر هرروز صبح در کنار فرزندانمان ورزش کنیم و آنها را به این امر عادت دهیم که فقط روزانه با موزیک 30 دقیقه ورزش کنند، بعد ازیک مدت سیستم بدن به این برنامه روزانه عادت می کند واین عادت موجب سلامتی بدن می شود که در آیندۀ آن شخص نشان داده می شود.همان طور که در مقالۀ قبل گفته شد که صبح ها ازموسیقی برای کودکانمان استفاده کنیم وحس حاکم بر فضایی راکه آنها دوست دارند برایشان ایجاد کنیم، اگر ما بتوانیم ورزش را دراین برنامه روزانه قرار دهیم یک برنامه تقریباً کامل را برای آنها درست کرده ایم.* نکته: بچه ها اگر مقدار خوابشان کامل باشد صبح ها به راحتی از خواب بیدار میشوند و آن روز را از صبح با این برنامه ایی که هرروز برایشان تکرار شده است خوب شروع می کنند ولی اگر شب زمان زیادی را نشسته باشند وخواب کافی نداشته باشند به این برنامه هیچ وقت تن نمی دهند و یا اگر آنها را مجبور کنیم که ورزش کنند وموسیقی شاد گوش کنند می توانیم بگوییم روز خوبی را شروع نکرده اند و بداخلاقی از زمانی که از خواب به زور بلند شده اند شروع می کنند و در مدرسه یا مهد کودک به جای گوش کردن به مطالب به چرت زدن می پردازند.ورزش می تواند یک عامل محرک خوب برای روحیه وشادابی کودکانمان باشد ولی اگر طبق برنامه و قائده و اصول باشد. پس بیا ئیم آن حس حاکم بر فضایی را که فرزندانمان برای ورزش کردن دوست دارند برایشان درست کنیم تا با شادابی خاصی هر روزشان را شروع کنند.