لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
به نام خدا
مقدمه:
فرآیند کنترل Frank (1986):
فرآیند کنترل Frank یک گروه از افرادی را در برمی گیرد که به منظور توسعه تکنولوژی فرآیند و دست یابی به کارآیی مطلوب در فرآیند خشک کردن با کوره اختصاص یافته اند. سایر بخشهای این فرآیند شامل اتومایسون (یا استفاده از ماشین) می شود که دارای کاربردهای صنعتی هستند.
موضوع خشک کردن چوب آلات با استفاده از کوره یکی از مباحث مهمی است که امروزه در این صنعت وجود دارد. به نظر می رسد که در مورد چگونگی خشک کردن چوب آلات تئوریهای متعددی وجود دارد.
طبیعت پیچیده چوب و بسیاری از فاکتورهای دیگر در حذف رطوبت از چوب موثر هستند. در صفحات بعدی روش (FC) مد نظر قرار گرفته است. هدف از این کار این است که اطلاعات لازم در ارتباط با روش (FC) به طور کامل در اختیار اپراتور قرار گیرد.
با وجود بسیاری از روش های موفق، روش FC سالها تحت تحقیقات علمی قرار گرفته است. ساعات بی شماری صرف تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از ارگان های تحقیقات متعدد در کانادا و USA شده است.
اطلاعات کلی
هدف از مباحث علمی در مورد آب، تنشها، حرارت و غیره در این بخش، ارائه مطالب فیزیکی نیست بلکه هدف این است که از آن به عنوان ابزار مفیدی در تجزیه وتحلیل رفتار چوب در خشک کردن استفاده شود.
همانطور که همه آگاهند، چوب یک ماده آلی و متشکل از سلولهایی است که در حالت سبز توانایی نگهداری آب را دارند. و این همان آبی است که سعی در حذف آن می شود در نتیجه چوب آلات به مقدار رطوبت دسترسی پیدا می کنند.
ساختار و خصوصیات چوب
همانطور که در قبل عنوان شد، چوب یک ماده متخلل و آلی است. از آنجایی که چوب مانند یک عایق عمل می کند، خشک کردن آن مشکل می باشد. اگر همه آب را از یک قطعه چوب خارج کنیم، تنهای سلولهای چوب باقی می مانند که فیبر نامیده می شوند.
در نتیجه وزن کلی یک تخته= وزن فیبر+ مقدار آب موجود در تخته. وزن فیبر را می توان از طریق دانسیته (Hcc) تعیین نمود. اگر چه، گونه های مختلف چوبی، دانسیته متفاوت دارند. مقدار دانسیته استاندارد در مقدار رطوبت ویژه (15%) اندازه گیری می شود. اگر درهمین راستا پیش رویم، واضح است که مقدار رطوبت چوب را می توان از طریق وزن آن نیز تعیین کرد.
مثال:
دانسیته چوب کاج خشک شده در آون: g/cc 38/0
یک فوت تخته: cc 737/2359
با توجه به آن فرض می کنیم که وزن یک فوت تخته:
lb9768 = g 7/896 = 38/0 737/2359
با توجه به اینکه تخته ها isdressed در 4/3 اینچ و نه یک اینچ
و تنها 75% آن را شامل می شود: lb 4826/1
- وزن خشک 1000 فوت تخته: lb 1482061
- سپس با توجه به مقدار رطوبت 15% وزن آن برابر: lb 99/1704
خصوصیات آناتومی چوب در مباحث بعدی نشان داده شده است. به طور کلی چوب مجموعه ای از سلولهای بزرگ و کوچک است. سلولهای کوچک، آنهایی هستند که در انتهای رشد در فصل پاییز به وجود می آیند. در فصل بهار، زمانی که درخت شروع به رشد می کند، سلولهای بزرگ به وجود می آیند و پس از آن در اواسط تابستان، کوچکتر می شوند. و زمانی که از تابستان به پاییز نزدیک تر می شویم، اندازه سلولها، کوچکتر می شود. در فصل پاییز سلولها که کاملاً کوچک بوده و قسمت بیرونی درخت را تشکیل می دهند.
در این دیاگرام، انواع مختلفی از سلولها وجود دارد. سلولهای بزرگتر، بیشترین مقدار آب آزاد را نگه می دارند. آب آزاد راحت تر خارج می گردد. بر طبق یک قاعده کلی، زمانی که چوب به نقطه اشیاع فیبر که تقریباً مقدار رطوبت 27% است، می رسد، آب آزاد خارج می شود در نقطه اشیاع فیبر (27%) تنها آب آغشتگی در چوب وجود دارد. آب آغشتگی در دیواره های سلولی وجود دارد. برای اینکه درک کنیم که آب آغشتگی چگونه از چوب خارج می شود لازم است که بعضی مطالب زیست شناسی را بدانیم. سئوالی که باید از خودمان بپرسیم این است که سلولها چگونه آب را جذب یا وضع می کنند؟
در زیر 2 سلول که در کنار یکدیگر قرار دارند را می بینیم. سلول A، دارای یک مقدار معین آب [a] و سلول B نیز دارای یک مقدار معین آب [b] است. انتقال آب از سلول A به سلول B توسط مقدار آب موجود در هر یک از سلولها انجام می شود.
اگر مقدار آب A بیشتر از B باشد، آب از سلول A به سمت سلول B حرکت می کند. و اگر مقدار آب A کمتر از B باشد، آب از سلول B به سمت سلول A حرکت می کند. این فرآیند انتقال سلولی نامیده می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
به نام خدا
آسیبشناسى فرهنگى
یادآورى
اصطلاح آسیبشناسى (1) در همه رشتههاى علوم، اعم از کاربردى (2) و انتزاعى، (3) پایه (4) و غیر پایه، تجربى (5) و طبیعى، (6) انسانى (7) و غیر انسانى، و به ویژه در روانشناسى و تعلیم و تربیت کاربرد خاص خود را دارد. آسیبشناسى در زمینه مسائل روانشناختى، تربیتى و یا فرهنگى اصولا به مطالعه و بررسى دقیق عوامل زمینهساز، پدیدآورنده، و یا ثباتبخش بالینى، روانى، روان - تنى، فیزیولوژیکى، بیولوژیکى، تربیتى و فرهنگى آفات و آسیبهاى موجود در آن زمینهها مىپردازد. چنین مطالعاتى با هدف تکمیل و تامین فرایندهاى سهگانه شناسائى، تشخیص، پیشگیرى و یا درمان صورت مىپذیرد، و برآیند آن پیشنهاد راهحلهاى مناسب براى دفع و یا رفع آفات و آسیبها مىباشد. موارد زیر تا اندازهاى مىتواند ذهن ما را در درک بهتر و برداشت مناسبتر از آسیبشناسى شفافتر سازد.
در آسیبشناسى ریاضى، به عنوان مثال، یک کارشناس و یا متخصص مسائل ریاضى عوامل آسیبرسان و آفتزائى را که موجب افت دانشآموزان در یادگیرى مسائل ریاضى مىشوند مورد مطالعه قرار مىدهد، و به بررسى میزان آسیبرسانى عوامل مزبور و یا آسیبپذیرى دانشآموزان و دانشجویان مىپردازد، و رهیافتهاى عملى مناسبى را جهت قویتیادگیرى و یا اصلاح و ترمیم شیوههاى تبیین مسائل ریاضى ارائه و پیشنهاد مىدهد. در مثال دیگر، یک کارشناس امور کشاورزى، در آسیبشناسى کشاورزى، پیرامون آفات و بیمارىهایى که موجب آسیب آب و خاک و محصولات کشاورزى مىگردد و میزان اثر گذارى آن بیمارىها مطالعه و تحقیق مىکند، و در صدد کشف و تدارک داروها و سموم مؤثر و کارآمد براى دفع آسیبها و آفات برمىآید. نمونه سوم، آسیبشناسى بیولوژیک است که به تحقیق و بررسى پیرامون آسیبهاى زیستشناختى عوامل میکروبزا و آفتساز اختصاص دارد، و در آن شیوههاى گوناگون مبارزه با آفات و آسیبهاى بهداشت زیستى مورد بررسى قرار مىگیرد.
کاربرد اصطلاح آسیبشناسى در علوم انسانى از جمله در تعلیم و تربیت و روانشناسى از اهمیت و موقعیت ویژهاى برخوردار است. در تعلیم و تربیت، آسیبشناسى خانواده، به عنوان نمونه، مسؤولیتشناختبیمارىهاى خانواده (8) را بر عهده دارد. (9) و یا مثلا: در آسیبشناسى زبان (10) بررسىعلل و عوامل اختلال در زبانآموزى و شیوههاى درمان آن مورد توجه آسیبشناسى مىباشد. (11) در روانشناسى، آسیبشناسى روانى (12) در رشد، بیانگر وجود نابهنجارى در رفتار کودک، نوجوان، و جوان است. بررسى و بیان مشکلات و اختلالات دوران نوزادى، خردسالى و کودکى، همچنین مطالعه عوامل زمینهساز و سببساز این اختلالات و میزان شیوع و آثار روانى و یا احیانا روان - تنى آنها، از جمله مباحث و مسائل مورد توجه آسیبشناسى روانى در رشد مىباشد. (13) نظر به اینکه هر کدام و یا هر گروه از اختلالات روانشناختى مزبور علائم و یا تصاویر بالینى مخصوص به خود را دارد، آسیبشناس در تشخیص اختلالات روانى کمتر دچار مشکل مىشود. اکنون با توجه به برداشتها و مفاهیم فوق، بحث از آسیبشناسى فرهنگى را آغاز مىکنیم و کلید واژهها، اهمیت موضوع، پیشینه بحث، شیوهها، و مدلهاى قابل استفاده در این زمنیه را به تصویر مىکشیم.
آسیبشناسى فرهنگى
آسیبشناسى فرهنگى طبعا به بررسى آفات و آسیبهایى مىپردازد که رنگ و لعاب فرهنگى دارند، و عناصر شکل دهنده و سازنده عادات، رفتارها و کنشهاى رایج افراد یک جامعه را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. آسیبهایى این چنین، صرف نظر از میزان تخریب و خسارتى که بر مسائل روبنایى فرهنگ یک ملتیا جامعه وارد مىسازند، آنچنان در متن فرهنگ اصیل آن ملتیا جامعه رسوخ مىکنند که از درون هسته مقاومت افراد را در برابر مفاسد و آسیبهاى فرهنگى تضعیف و آسیبپذیر مىگردانند. این قبیل کنشها رفته رفته نهادینه شده، حکم آداب و سنن حاکم بر جامعه را پیدا مىکند، و در نتیجه، به استحاله فرهنگى و سرانجام به شکلگیرى فرهنگى از نوع جدید مىانجامد که با فرهنگ اولیه و اصیل تفاوت بارز دارد.
خطر کم رنگ شدن ارزشهاى والاى فرهنگى و یا حتى خطر نابودى فرهنگ اصیل و بنیادین جوامع اسلامى ممکن است از درون و بطن جامعه متوجه ساختار فرهنگى جامعه شود، همانگونه که مىتواند از پذیرش و یا آمادگى براى پذیرش ارزشهاى وارداتى فرهنگ بیگانه ناشى گردد. به هر حال، بحث از عوامل و عناصر آسیبرسان فرهنگى و یا بحث از ساختار آسیبپذیر فرهنگ به قالب و زمینه آسیبشناسى فرهنگى مربوط مىشود، همان طور که بحث از شیوهها و عوامل مؤثر تهاجم فرهنگى و یا بحث از ریشهها و عوامل زمینهساز رسوخ فرهنگ وارداتى، در آسیبشناسى فرهنگى جاى مىگیرد.
اصطلاح آسیبشناسى
از فرهنگ واژگان انگلیسى، مفاهیم زیر را مىتوان براى اصطلاح آسیبشناسى استخراج نمود:
1- آسیبشناسى، موقعیتى نابهنجار و یا حالتى زیستشناختى را گویند که در آن یک ارگانیزم از عملکرد صحیح و مناسب منع شده است. کاربرد این مفهوم در روانشناسى بالینى و روان درمانى توسعهیافته استبه گونهاى که شامل اختلالاتى مىگردد که براى آنها عناصر و عوامل زیستشناختى مشخص مىتوان یافت. اصطلاح آسیبشناسى روانى بر همین منوال است.
2- آسیبشناسى، مطالعه علمى شرائط فوق (بند 1) را گویند.
3- آسیبشناسى، بسته به زمینه خاص علمى و یا پزشکى مفهوم خاص خود را دارد. (15) شاید نتوان براى آسیبشناسى، بدون توجه به زمینه خاص علمى، تجربى، پزشکى و یا فرهنگى آن، تفسیرى ارائه کرد. در این صورت، بهترین شیوه توصیف و تبیین آسیبشناسى، تفسیر آن، بر اساس زمینه خاصى است که آسیبشناسى در آن به کار مىرود. و این شیوه، روشنترین وجه ممکن تعریف مىباشد، زیرا هر زمینهاى از علم، بهداشت و درمان، تجربه و فرهنگ داراى عناصر ماهوى خاص خود است که آن را از سایر زمینهها متمایز مىکند.
امروزه، اصطلاح آسیبشناسى به عنوان معادل دقیق واژه انگلیسى خود یعنى (Pathology) به کار مىرود. از اینروى، تامل در این واژه و مشتقات آن خالى از فایده نیست. "Patho" ، به مفهوم بیمارى و آسیب است، " Pathology" یعنى آسیبشناسى، و "Pathological" به معناى وابسته به آسیبشناسى، یا آسیبشناختى و اصطلاح پاتولوژیست، (17) به آن دسته از متخصصین پزشکى گفته مىشود که با نابهنجارىهاى ارگانیک سر و کار دارند. سایر متخصصین از دیگر رشتهها، از اصطلاح پاتولوژیکال (18) استفاده مىکنند. (19) بر اساس تعریف فرهنگ پیشرفته آکسفورد (Pathology) ، مطالعه علمى آسیبها و بیمارىها واختلالات است، اما اصطلاح ( Pathological) بیانگر آن دسته از نابهنجارىها و بیمارىهایى است که دراثر امراض جسمانى یا روانى پدیدار گردیده است. (20)
فرهنگ چیست؟
کلمه فرهنگ هر چند تا حدودى مفهوم روشنى را در اذهان تداعى مىکند، اما، ریشهیابى لغوى این واژه و تفسیر آن مىتواند نقش ویژهاى را در تبیین عناصر، مبانى، زمینهها و محتویات یک فرهنگ ایفا کند. در تعریف مفهوم فرهنگ، سلسله مفاهیم ذیل را مىتوان برشمرد:
1- ادب و تربیت;
2- دانش و معرفت;
3- مجموعه آداب و رسوم;
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
به نام خدا
چکیده:
نظر به آنکه در دهه اخیر بسیاری از مسائل بهینه سازی با استفاده از روش کارآمد برنامه ریزی نیمه معین (SDP)حل می شوند،بر آن دیدیم تا گزارشی از مفاهیم مقدماتی آن را ارائه کنیم.در این مجموعه سعی شده است تا عناوین اصلی مساله برنامه ریزی خطی نیمه معین به بحث گذاشته شود.
در آغاز ساختمان و مفاهیم کلیدی مساله برنامه ریزی خطی(LP) بازنگری شده و سپس مساله برنامه ریزی نیمه معین معرفی شده است.این عمل در ابتدای متن گزارش به دلیل وجوه اشتراک بسیار زیاد این دو مساله خواننده را برای مطالعه برنامه ریزی نیمه معین آماده می کند.همچنین در قسمت ابتدایی متن مروری اجمالی بر روابط موجود میان ماتریس ها،بردارها و فضاهای اقلیدسی شده است.(به راستی از آن جایی که جبر خطی جز لاینفک مفاهیم موجود در علم تحقیق در عملیات است،تسلط بر آن رمز موفقیت در مطالعه این شاخه نوپای ریاضی می باشد ).
پس از معرفی مساله برنامه ریزی نیمه معین با ارائه مثال هایی کاربرد این مساله را در حل مسائل بهینه سازی شرح داده ایم و نیز در قسمتی از آن با بیان مساله برنامه ریزی خطی به عنوان حالت خاصی از مساله برنامه ریزی نیمه معین، عمومیت و سیطره آن بر مساله برنامه ریزی خطی(LP) بیش از پیش برای خواننده مشخص و معین شده است.
در ادامه به معرفی مساله دوگان مساله برنامه ریزی خطی نیمه معین و روابط میان جواب های این دو مساله به تفصیل پرداخته ایم .نکته جالب در این بخش شباهت های بسیار زیاد این روابط با قضایای ضعیف و قوی دوگانی مطرح شده در مسئله برنامه ریزی خطی می باشد.
در پایان گزارش به بررسی مساله ای جالب و خواندنی در نظریه گراف اقدام شده است که شاید این مثال بار دیگر ارتباط تنگاتنگ شاخه های متفاوت ریاضی با یکدیگر را به اثبات برساند.
به دلیل آن که مساله برنامه ریزی برنامه ریزی نیمه معین را نمی توان به وسیله روش هایی مشابه روش سیمپلکس حل کرد و بیشتر از روش های نقطه درونی در حل آن استفاده می شود که همانا برای مطالعه آن ها نیاز به دانستن مطالبی فراتر از سرفصل های ارائه شده در دوره کارشناسی ریاضی است،از ذکر آن ها در این گزارش خودداری شده است .در قسمت پایانی متن منابع استفاده شده در این پروژه که عموما مقالاتی مرتبط از سایت های دانشگاه های معتبر جهان می باشد ،ذکر شده اند.
امید است مطالب این گزارش بتواند تا حدی بازگوی کاربردهای بی شمار مساله برنامه ریزی نیمه معین باشند .
در پایان از زحمات بی دریغ دکتر محمدرضا پیغامی که نصایح و رهنمود های ایشان ما را به داشتن شهودی هر چه بهتر از دنیای ریاضیات کاربردی سوق می دهد،کمال تشکر را داریم.
شهریار میرزاده روزبه ابرازی رضا دل ریش
فهرست مطالب
1 مقدمه 4
2 مروری کوتاه بر برنامه ریزی خطی 4
3 نکاتی پیرامون ماتریس ها و مخروط های نیمه معین 6
4 برنامه ریزی نیمه معین 8
5 دوگان مسئله SDP 11
6 خواص کلیدی مسائل برنامه ریزی خطی که به برنامه ریزی نیمه معین گسترش نمی یابند 16
7 SDP در بهینه سازی تر کیبیاتی 16
1 . 7 بیان SDP Relaxation از مسئله برش یالی ماکسیمم 16
منابع و مراجع 19
1-مقدمه:
برنامه ریزی نیمه معین (SDP) جذاب ترین تحول برنامه ریزی ریاضی در دهه90میلادی محسوب می شود . SDP در موضوعات گوناگون از جمله بهینه سازی مقید محدب سنتی ، نظریه کنترل و بهینه سازی ترکیبیاتی کاربرد دارد. به دلیل آنکه SDP قابل حل به وسیله روش نقطه درونی می باشد ، بیشتر این موارد کاربرد ، در عمل نیز همانند تئوری کارا هستند.
2-مروری کوتاه بر برنامه ریزی خطی:
مسئله LPرا در حالت استاندارد در نظر بگیرید:
LP : minimize c.x
s.t. ai.x = bi , i=1,…,m
xR.
که در اینجا x یک بردار nمتغیره است و نماد« c.x »حاکی از ضرب داخلی "" می باشد . همچنین │ RnRn+ و Rn+ فضای اقلیدسی نا منفی نامیده می شود.در حقیقت Rn+ یک مخروط بسته محدب است ، زمانی به یک مجموعه مانند K یک مخروط بسته محدب می گوییم که شرایط زیر را داشته باشد :
اگر x و y بهK تعلق داشته باشد آنگاه نیز به K تعلق داشته باشد که در آن و اسکالر های نا منفی هستند.
R+ :
K یک مجموعه بسته باشد.
این تعریف را می توانیم اینگونه بیان کنیم :
" منیمم کردن تابع خطی« c.x » بطوری که x درm معادله ai.x = bi (i=1,…,m) صدق کند و x متعلق به مخروط بسته محدب Rn+ باشد "
دوگان یک مسئله LP را به صورت زیر نشان می دهیم :
LD : maximize
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
اصول مدیریت و رهبری ، و بررسی آن در کارکردهای انسانی و در محیطهای صنعتی ، آموزشی و اداری است ؛ و آنچه که در این میان قابل توجه بوده و هست ، عدم توجه ریشه ای به امر مدیریت ، تغییرات مکرر مدیران و مسئولان ، خالی بودن مقوله آموزش و علوم و فنون جدید در بین مدیران ، برخوردهای ناروا و غیر مناسب با زیردستان توسط مدیریتها ، عدم وجود جایگاه مناسب برای فکر و اندیشه و خلاقیت زیر دستان ، اجرای روشهای سنتی اداره و رهبری ، عدم وجود کنترل و دریافت بازخوردهای مفید و در نهایت عدم برنامه ریزی ، سازماندهی و هدایت سازمان و مجموعه های مورد مطالعه می باشد . وقتی قدری به عناوین مواردی که ذکر نمودم ، دقیق شویم ، متوجه خواهیم شد در واقع آنچه که در مجموعه های اجرایی و اداری ما ، کمترین بها را دارد ، همان اصول مدیریت و رهبری است .
بیماریهای مرگبار مدیریت !
با استفاده از سخنرانی پروفسور ادواردز دمینگ
در جهان امروز ، مدیریت و بویژه مدیریت کشورها و موسسات بزرگ ، چه می کند ، چه راهی در پیش دارد ، به کجا می رود و به کجا باید برود ؟ می توان این پرسش را از یک دیدگاه مشخص تر بدین گونه مطرح کرد : در شرکت ها و واحدها و موسسات مختلف که به اقتضای نوع کار و فعالیت خود تاثیر مهم و تعیین کننده ای در سرنوشت ملت ها دارند ، مدیریت در چه اوضاع و شرایطی به سر می برد ، و هریک از گونه های مختلف آن در میسر خود چه نقشی را ایفاء میکند ؟
این یک مبحث طولانی و پردامنه است که در دنیای امروز ، اعم از شرق و غرب جهان و کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و توسعه نیافته ، بحث های گسترده و عمیق و دقیقی را برانگیخته است. مخصوصاً این مسائل از آنجا توجیه انگیزتر می شود و بررسی های بیشتری را الزامی می کند که هریک از انواع مدیریت هایی که در جهان امروز اعمال می شود ، یک سلسله نقاط مثبت و منفی را ، به طور توام ، در کنار خود دارد . بدین معنی که هرکدام از روشهای مدیریت رایج در جهان ، همانطور که از امتیازات و خصوصیات مثبت و سازنده برخوردار است ، از نقاط ضعف و اشکالات و موانعی هم که موجب اخلال در کار می شود ، برکنار نمانده است.
اما به طور کلی ، موانع و مشکلاتی را که در مدیریت های مختلف جهانی نقش ویرانگر و حتی مرگباری دارند ، می توان در چند گروه مشخص دسته بندی کرد و برای مداوای آنها راه حلهای منطقی و قابل قبولی یافت. در این ضمیمه ، همین مبحث مورد بررسی قرار گرفته است. مطلب را از ماهنامه صنعت بهتر انتخاب کرده ایم.
لزوم تجدید نظر در سیستم های مدیریت
هنگامی که راجعه به انواع سیستم های مدیریت رایج در جهان بحث می شود ن مسائل مختلفی خودنمایی می کند که هریک از دیدگاه خاصی قابل بررسی است. شاید بعضی تصور کنند که امروزه در بسیاری از کشورها و یا حداقل در هریک از کشورهای پیشرفته و صنعتی ، نوعی از انواع سیستم های مدیریت را به صورتی قاطع و تردید ناپذیر انتخاب کرده اند و با خیال آسوده در حال اجرای آن هستند و دیگر هیچ مشکلی از این بابت ندارند.
اما این ، تصور درستی نیست. چرا که هم اکنون در هر گوشه دنیا پیرامون مدیریت و اصول و مسائل آن و نیز دربارة موارد و مصادیق مختلف آن تجزیه و تحلیل ها و بحث و بررسی هایی پیگیر و دامنه داری مطرح است . زیرا در اغلب کشورهای پیشرفته نیز این حقیقت آشکار شده است که : در دنیای دائماً رو به تحول ما ، که هر روز در زمینه های مختلف دگرگونی های بزرگی پدید می آید و همه چیز در آن رو به تکامل می رود ، لازم است که در سیستم های مدیریت نیز تجدید نظر شود و با توجه به مقتضیات جهانی و نیازهای داخلی هر کشور ، در انواع مدیریت های رایج بازسازی و نوسازی صورت گیرد. قصد این کشورها نیز آن است که با توجه به شرایط و امکانات منطقه ای و آداب و رسوم و روحیات و خلف و خوی مردم ، روشی از روشهای مدیریت را انتخاب و تثبیت کنند که با توانایی های بالقوه و بالفعل آنها بیشتر سازگاری و تناسب داشته باشد.
مسائل کلی و بنیادی
چنانکه گفته شد ، در این باره بحث های طولانی و فراوانی مطرح است . اما آنچه بیش از هر مساله ای مورد توجه و تحقیق قرار گرفته ، بررسی و بازشناسی مسائلی است که در تمامی انواع روش های مدیریت ، در هر نقطة جهان ، به عنوان مسائل کلی و بنیادی وجود دارد. مسائلی که در تمام کشورهای جهان ، صرفنظر از اختلاف شرایط و امکانات ، به مثابه اصول اولیه و مبانی اساسی وجود دارد و به طور یکسان در همه جای دنیا می تواند و باید رعایت و اجرا شود.
یکی از این مسائل کلی و بنیادی که هم اکنون کارشناسان و صاحب نظران جهانی مدیریت توجه و تاکید خاصی بر آن دارند ، بررسی و شناسایی مواردی است که در زبان اهل فن «بیماریهای مرگبار مدیریت » نام گرفته است. عقیدة کارشناسان بر این است که تا زمانی که این بیماری ها مداوا نشده اند ، هرگز نمی توان مدیریت صحیح و سالمی را پی ریزی و اجرا کرد. و از سوی دیگر ، مادامی که این امراض مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار نگرفته اند ، راه درمان و سوزاندن ریشه های آنها در پیکر مدیریت ، پیدا نخواهد شد.
نظر یک کارشناس جهانی
یکی از متخصصان و کارشناسان جهانی مدیریت و مسائل آن که در این خصوص قریب نیم قرن مطالعه و تحقیق و تجربه دارد و نظریات و روش های پیشنهادی اش تا کنون ثمرات ارزنده ای در عرصة مدیریت های جهانی به بار آورده ، در این باره می گوید : بسیاری از صاحبنظران ، در این باره با من هم عقیده اند که بیماری های مرگبار مدیریت ، در تمام دنیا اشکال مشابهی دارند ، به یک صورت بر پیکر انواع روشهای مدیریت هجوم می آورند و به یک نحو فساد و فاجعه می آفرینند. از این رو برای مداوای آنها نیز می توان نسخة تقریباً یکسانی نوشت و روش های درمانی مشابهی را پیشنهاد و ارائه کرد.
وی اضافه می کند : نیم قرن تجربه و تحقیق برای من ثابت کرده است که امراض مهلک مدیریت ، اگرچه حوزه و جنبه های مختلف و متعددی پیدا می کنند ، اما سرچشمه مجموع آنها را می توان در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به نام خدا
آیینه ی اسکندر
هفتمین اثر از عجایب هفتگانه ی جهان ، فانوس دریایی اسکندریه و در واقع هشتمین اثر عجیب است. پیش از آنکه این اثر ساخته شود ، دیوارهای شهر بابل به عنوان دومین اثر شگفتی زای جهان به شمار می آمد. به هر حال برج روشنایی دهانه ی رود نیل که 130 متر ارتفاع داشت ، در نظر مردم عهد باستان چنان کار فنی استادانه و ماهرانه ای جلوه نمود که بی درنگ دیوارهای بابل را از فهرست هفتگانه ، حذف و برج را به عنوان آخرین و جوانترین عجایب هفتگانه ی دنیا وارد فهرست مذکور کردند. این برج تا امروز بلندترین برج روشنایی ساخته شده در جهان باقی مانده است
یک سال پس از آنکه اسکندر کبیر مصر را تسخیر کرد و در پایتخت قدیمی مصر به نام « ممفیس » به عنوان فرعون مصر تاج بر سر نهاد ــ و اگر دقیقتر بگوییم ــ در 16 آوریل سال 331 پیش از میلاد ، این فرمانروای جوان که آن هنگام تازه 25 سال سن داشت ، طی مراسم جشن و سروری ، چهار گوشی به ابعاد 7×30 استادیوم (1253×5370 متر) را با قدم ، اندازه گیری کرد. پشت سر او یک روحانی در جای قدمهای او آرد جو میپاشید. غیبگویی گفته بود که آرد جو ، التفات و کرامت خدایان را بر خواهد انگیخت و خواسته های شاه را متحقق خواهد کرد. زیرا در اینجا ، درست در غربی ترین نقطه ی دلتای نیل ، قرار بود « اسکندریه » ، اولین بنیان شهری به نام اسکندر (که بعدها باید شهرهای متعددی در خاور نزدیک از پی آن ساخته میشدند) تأسیس شود. شاه مقدونی میخواست با تأسیس اسکندریه فرهنگ و اقتصاد یونان را در مصر رواج دهد. این شهر باید یک مرکز تجارتی و بندر عمده و مهم میشد.
نقشه های شهر جدید را اسکندر خود طرح ریزی کرده بود. او مکان میدان اجتماعات و مرکز تجارت را خود انتخاب کرد. او حتی تعداد و محل معبدها را معین کرد و مشخص نمود که هر معبد باید ویژه ی کدام خدا باشد. و بالاخره او دستور داده بود که بر فراز یک صخره ی دریایی در کنار جزیره ی « فاروس » که در جلوی شهر اسکندریه قرار گرفته بود ، یک برج روشنایی بسازند که بزرگتر و بلندتر از تمام برجهای دریایی باشد که تا آن زمان ساخته شده بود.
اسکندریه آن شد که شاه به هنگام تأسیس آن با خود عهد کرده بود: طی مدت کوتاهی اسکندریه تبدیل به شهری شکوفا و پر رونق با 600000 تن جمعیت شد که اکثر آنها از مهاجران یونانی ، مصریها و یهودیان بودند. اسکندریه مهمترین شهر در دریای مدیترانه شد. اسکندر خود به دیدار « فانوس دریایی » نائل نشد. او در سال 323 پیش از میلاد درگذشت ، و 23 سال بعد ساختمان برج آغاز شد.
ایجاد برج ، کار ساختمانی عظیمی بود: بر زیر بنایی به طول و عرض 30×30 متر ساختمان چهار گوشه ای با زاویه های قائم به ارتفاع 71 متر که به سمت بالا ، قطر آن کمی کاهش می یافت ، برافراشته شد. بر روی سکوی فوقانی دومین بخش برج قرار داشت که ساختمانی هشت گوشه به ارتفاع 34 متر بود. بر روی این قسمت باز ساختمانی استوانه ای قرار داشت که در آن تأسیسات روشنایی استقرار یافته بود. بر فراز این قسمت استوانه ای روی ستونهایی ، سقفی گنبدی شکل قرار داشت و در قسمت انتهایی برج بر بالای گنبد مجسمه ی زئوس از ارتفاع 130 متری به دریا مینگریست.
قسمت زیرین برج به 14 طاق منحنی که همدیگر را می پوشانید ، تقسیم میشد. به دور دیوارهای داخلی سطح شیب داری به طرف بالای برج امتداد داشت. این سطح دارای پهنایی بود که روی آن دو حیوان بارکش به راحتی میتوانستند پهلوی هم بالا بروند. در میان برج تونلی وجود داشت که از زیرزمین تا اتاق تأسیسات روشنایی امتداد داشت. یک بالابر طنابی میتوانست مواد و تجهیزات را تا بالاترین طبقه ی برج حمل کند.
نمای خارجی برج از سنگ مرمر سفید بود. برای ساختمان برج حدود 800 تالنت (معادل 20800 کیلوگرم نقره) هزینه شده بود.
برج اسکندریه احتمالاً مانند تمام نشانه های دریانوردی آن زمان در ابتدا به عنوان یک برج دریانوردی برای استفاده در « روز » ساخته شده بود. کشتیها در آن دوران ، عصرها پیش از غروب آفتاب همه روزه بندری را می یافتند و در آن پهلو میگرفتند تا شبها بر روی آب نباشند.به هر حال بندر اسکندریه خارج از انتظار و خیلی سریع شکوفا و پر رفت و آمد شد. در بندر داخلی که در دهانه ی رود نیل واقع میشد ، غلات و انواع سبزی از دره ی پربار نیل تخلیه میشد ؛ در بندر رو به دریا کشتیهای بزرگ با انواع نوشیدنی از یونان ، ادویه از شرق ، فلز از اسپانیا و بسیاری اجناس بازرگانی دیگر از تمام دنیا پهلو میگرفتند و بارهای خود را تخلیه میکردند. آنها مسافر هم با خود می آوردند: دانشجویانی که در دانشگاه پیشرفته و نوپای اسکندریه میخواستند به تحصیل نجوم و فلسفه بپردازند ؛ بیمارانی که سلامتی خود را از پزشکان معروف اهل اسکندریه طلب میکردند ؛ سیاستمداران و بازرگانان و نیز جهانگردانی که میخواستند شهر جدید کنار رود نیل را ببینند و آن را تحسین کنند ، نیز به آنجا می آمدند. از اسکندریه در آن زمان بیش از هر چیز دیگر ، شیشه ، پاپیروس (نوعی الیاف گیاهی که از آن کاغذ میساختند) و کتان صادر میشد.چون ترافیک و تردد کشتیها در بندر اسکندریه پر حجم و پر تراکم شد ، کشتیها می بایست در شب نیز وارد بندر میشدند و پهلو میگرفتند و یا اینکه از بندر خارج و بادبان میکشیدند. برای این منظور یک تأسیسات روشنایی قوی در برج ایجاد شد که در آن صمغ درخت و روغن سوزانیده میشد. چوب ، گران بود و باید وارد میشد و فقط برای ساخت خانه و کشتی از آن استفاده میشد. این تأسیسات روشنایی ، نخستین تأسیسات هدایت نوری در تاریخ کشتیرانی و دریانوردی بود. بنابراین برج اسکندریه به معنای واقعی نخستین « برج روشنایی » بود که پدید آمد.نور ایجاد شده را آینه ی مقعری باز می تاباند. گفته میشود این نور آنقدر قوی بوده است که انسان میتوانست آن را مثلاً « تا انتهای جهان! » ببیند. این نورافکن قوی نیز به همراه ساختمان عظیم برج ، یکی از دلایلی بوده است که فانوس دریایی را بلافاصله پس از اتمام ساختمان آن در سال 279 پیش از میلاد ، جزو عجایب هفتگانه ی جهان قرار داده است.
فانوس دریایی اسکندریه حدود 1000 سال در کشاکش جنگها سالم و دست نخورده باقی ماند ، سپس این ساختمان هم به سرنوشت برخی از عجایب هفتگانه ی دیگر دچار شد: در سال 796 میلادی این برج در اثر زلزله در هم فرو ریخت. تلاشهای اعراب برای بازسازی و نوسازی برج ، بیحاصل ماند. در سال 1477 میلادی « کیت بی » یکی از سلاطین سلسله ی ممالیک مصر بر روی زیر بنای برج قلعه ای ساخت که امروزه هنوز هم پابرجاست و نام سازنده ی خود را دارد.چون قبل از برج اسکندریه هنوز برج روشنایی به وجود نیامده بود و به همین دلیل نیز نامی برای چنین ساختمانی وجود نداشت ، این برج به سادگی بر اساس محل ساختمان برج « فاروس » نامیده شد. این نام بعدها در تمام زبانهایی که ریشه ی لاتین داشتند به صورت واژه ای متداول در آمد. برج روشنایی به زبان لاتین Pharus ، به زبان ایتالیایی و اسپانیایی Faro ، به زبان فرانسوی Phare و به زبان پرتغالی Farol خوانده میشود. بنابراین از هفتمین اثر عظیم و غول آسای عجایب هفتگانه جهان تنها یک « واژه » باقی مانده است.
در ادب فارسی شاعران بسیاری از تلمیح به آیینه اسکندر استفاده کرده اند.
مثلآ حافظ: