لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در مدرسه
چکیده:
مقاله حاضر به بررسی نقش مدیرمدرسه در فراهم کردن زمینه و شرایط جهت رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری برای معلمان و دانش آموزان می باشد. با توجه به اینکه مدیران بعنوان سکانداران کشتی عظیم آموزش و پرورش می باشند و از طرف دیگرحتی قوی ترین برنامه ها در صورت عدم حمایت و مدیریت صحیح با شکست مواجه می شود ، نقش مدیران با توجه به وظایف و فعالیت های مختلف خود در مدرسه در رشد خلاقیت و نوآوری با اهمیت و اساسی می باشد که در این مقاله به عواملی مانند؛ ایجاد جوی مناسب و صمیمی ،ایجاد نظام انگیزشی مناسب ،ایجاد ساختار سازمانی مناسب ،ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه ،انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر، ویژگیها و مهارتهای مدیر، فرهنگ سازمانی مناسب و امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی اشاره می شود.
مقدمه:
با گذر جوامع از حالت سنتی به صنعتی شاهد تغییرات شگرفی در آنها بوده ایم .اما با وجود پیشرفت روزافزون علم و تکنولوزی ،جوامع امروزی دچار مشکلات و معضلات روزافزونی هستند. از انجا که ذهن پویا و خلاق انسان پیوسته در حال کشف معماهای قوانین نوین طبیعت می باشد وحرکت انسان ها برای کشف اینده و خلق هر انچه فعلا موجود نیست ،ودرجهت حل مشکلات بشری با شتاب باور نکردنی در جریان است. تنهابا آموزش و پرورش انسانهایی فرهیخته ومبتکر و خلاق و نواوراست که می توان حلال مشکلات بشری بود.در این میان نظام آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین نهاد در این زمینه و در بطن ان مدارس دارای نقش حیاتی وحساس هستند که در راس ان مدیران قرار دارند. مدیران آموزش و پرورش بویژه مدیران مدارس بعنوان سکانداران مهد تعلیم و تربیت وظیفه سنگینی راجهت شناخت استعدادهای خلاق وفراهم کردن زمینه و بستر رشد و پرورش افرادی خلاق و نواور،بر عهده دارد که باید با ظرافت خاص چنان عوامل و شرایط دخیل ائم از ساختار مدرسه،جو و فرهنگ حاکم برآن ،نوع ارتباط با معلمان و سبک مدیریت خود را انتخاب که زمینه برای این مهم فراهم شود. زیرا که خلاقیت امری خارج از دسترس نیست بلکه بطور اجتناب ناپذیری در محدوده شخصی،سازمانی،اجتماعی ،فرهنگی و محیط پیرامون ما پیوسته رخ می دهد.
تعریف خلاقیت
دانشمندان خلاقیت را با تعاریف متعددی بیان نموده اند ،به طوری که هر تعریفی بیانگر یکی از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است.معنی لغوی خلاقیت را آفریدن ،ایجاد کردن ،فراهم آوردن تعریف می کنند (سلمانی)
گلیفورد؛خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.(حسینی 78)
- خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(رضاییان 1373 به نقل از محمد داودی)
- خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)
- خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین
ایتفین رابینز (1991) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها بیان می کند.
تورنس خلاقیت را،عمیق نگاه کردن وخارج شدن از پشت درهای بسته می داند.
تعریف نوآوری: منظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(محمدی ،ناهید)
تفاوت خلاقیت و نوآوری:خلاقیت و نواوری چنان با هم عجین شده ان که شاید تشخیص انها دشوار باشد اما ؛خلاقیت ،پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است .(الوانی 1375) به نفل از خانیان .کونتر(1988) نوآوری را بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت ذکرکرده است.البرشت(1987)معتقد است خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای بوجود آوردن ایده جدید و بدیع است حال آنکه نواوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
مولفه های خلاقیت
مولفه های خلاقیت رابه سه دسته شناختی ،انگیزشی و شخصیتی تقسیم می کنند:
مولفه های شناختی خلاقیت عبارتند از :هوش ،سیالی،انعطاف پذیری ،بسط،تجزیه و تحلیل
مولفه های انگیزشی و عاطفی خلاقیت عبارتند از:انگیزه و عاطفه،شوخ طبعی، دلگرمی و امید به اینده، توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه،اعتماد به نفس و احترام به خود،شهامت(محمدی)
مولفه های شخصیتی خلاقیت عبارتند از:اعتماد بنفس،اراده مستقل،پذیرش خطر، پذیرش تجربه،استقبال از ابهام کنجکاوی، روحیه انتقادی، (پیرخائفی 79 به نقل از خانیان)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فهرست
مقدمه 01
نقش مادران در یادگیری 02
بررسی عوامل روانی،اجتمایی و آموزشی موثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان 04
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیاء و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 07
نکاتی برای جذب اولیای دانش آموزان 010
نتیجه گیری 012
پیشنهادات 014
منابع 016
مقدمه
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان تعیین شد .
نقش مادران در یادگیری
نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهمتر است. این موضوع شاید خلاف تصور عدهای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهمترمیدانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده میتوانند موثر باشند. یادآور میشود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.
مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟
- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندانشان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادیترین سالهای تحصیل را در برمیگیرد، بیشتر مادرها نقش کنترلکننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دورههای راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل میشوند، آن هم به عنوان اهرمهای فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، میتواند بیش از هر کسی باشد.
کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین میآورند؟
- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون میگذرد، سوژههایی را در زندگی دنبال میکنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامهها دنبال صفحه حوادث میروند و مجلاتی را میخرند که شامل مطالب بیخاصیت و خنثی است، بحثها و گفتوگوهایشان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی میدهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه میکنند و...
اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد میتواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهایمان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون میکند، هیچ یک از سریالهای جدی و غیرجدی را از دست نمیدهد، با اشتیاق داستانهای پیش پا افتاده و الکی فیلمها و سریالها را دنبال میکند و به توضیح و تفسیر آنها هم میپردازد، چه تأثیر مثبتی میتواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه میتواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درسهایش را بخواند؟
مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعهاش شامل سوژههای غیرجدی است، چگونه میتواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمیکند، چگونه میتواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه میتواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغهای جدیتر از رشد فکری اوست، چگونه میتواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟
عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبهاند و یا به نوعی از آن فرار میکنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمیدهند که با شیوههای منطقی با درس و مدرسه فرزندانشان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیدهاند، اصرار میورزند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی نقش محوری زنان در جامعه اسلامی
حوزه علمیه خواهران الزهرا(س) آذربایجانغربی ، با انتشار مقالهای نقش محوری زنان در جامعه اسلامی را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش خبرگزاری زنان ایران "ایونا" ؛ در این مقاله آمده است، جامعیت و گستردگی افق اندیشه و دیدگاههای تحلیلی درباره کارکردهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زنان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نقش کلیدی و محوری زنان در فراز و فرود جامعه انسانی در این کلام امام خمینی(ره) خلاصه میشود که فرمودند: «صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زنهاست» این مقاله در صدد است که جایگاه و نقش زنان مسلمان را به طور اجمالی در نظام اسلام مورد بررسی قرار دهد.
1ـ تساوی حقوق با مردان: در نظام اسلامی برخلاف نظرات افراط گرایانه فیمینیستی، زنان همسان مردان از تمام حقوق اجتماعی برخوردارند و فلسفه تفاوتهای موجود حفظ ارزش و کرامت زنان است. اما تفاوت به معنی تبعیض نیست.
2ـ مسؤولیت پذیری: مسؤولیت پذیری بانوان در نظام آفرینش دارای ابعاد گسترده ای است که به اختصار به بخشی از آن اشاره می شود. الف ـ مسؤولیتپذیری در تربیت فرزندان صالح و شایسته ب ـ حسن معاشرت با همسر و خوب همسرداری کردن ج ـ تعیین سرنوشت سیاسی ـ اجتماعی و مشارکت عمومی دـ دفاع از مملکت و ارزش های اسلامی و حفظ نظام و ..
3ـ الگوپذیری: اسوهگیری و الگوپذیری از سیره عملی نخبگان و انسانهای کامل و همگونی به ویژگیهای اخلاقی و رفتاری آنان یکی از راههای رسیدن به کمال انسانی است و سیره عملی حضرت زهرا و زینب کبری(س) برترین الگو در تمامی ابعاد زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی به شمار می رود.
4ـ گسترش ارزشهای دینی: عشرت طلبی، مدگرایی و تقلید از فرهنگ منحط غرب از مشکلات زنان در اعصار گذشته بوده است؛ اما پس از پیروزی انقلاب ارزش های دینی، حجاب، حیا، عفت و حجب گسترش یافت و زنان برای حضور در اجتماع از انواع فشارهای روانی و امنیتی در امان ماندند.
5ـ نقش تربیتی: اگر زن مسلمان نقش مادری و تربیتی خود را به خوبی انجام دهد نسل آینده نظام، یک نسل سالم، مؤمن و معتقد خواهد بود که میتواند جامعه دینی را از گزند آفتها و تهاجمات فرهنگی بیگانگان پاس دارد و همانطور که امام (ره) فرمودند: «قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز هستند.»
6ـ آموزش و پرورش: افزایش بار علمی ـ فرهنگی و تبلیغی بانوان و نوآوریهای علمی و پژوهشی به عنوان نیمی از افراد جامعه بسیار حائز اهمیت است چرا که موجبات گسترش و توسعه جامعه اسلامی را فراهم میآورد.
7ـ فعالیتهای تبلیغی: نقش زنان در فعالیتهای تبلیغی و جلوگیری از تحمیل بحرانهای فرهنگی از سوی دشمنان بسیار مهم نمود پیدا میکند که میبایست با مخاطبشناسی، پیام رسانی و نیازسنجی، زنان تحصیل کرده و آموزش دیده، پیام دین را تبلیغ کنند.
8ـ فعالیتهای هنری: از آنجا که زن مظهر جمال خداوندی است و ظرافتهای خاص هنری در نهاد آفرینش زنان نهفته شده است؛ لذا فعالیتهای هنری زنان میتواند خانواده و اجتماع را در جهت زیبائی بیشتر یاری کند.
9ـ جلوه های ایثار و فداکاری: زنان در طول تاریخ نشان دادهاند که برای دستیابی به اهداف والای انسانی و کمال مطلق و برای قرب الهی از هیچ عملی فروگذار نگشتهاند و در حد توان در خدمت خانواده، همسر و اجتماع بودهاند.
11ـ بینش سیاسی و دینی: بررسی دقیق و هوشمندانه مسائل روز، دشمن شناسی، تحلیل حوادث و آشنایی با تکالیف دینی و سیاسی، رهائی از شبهه زدگی را در پی دارد. کسانی که به حوادث با دقت و از روی آگاهی و بصیرت بنگرند هیچ گاه به دام شبهات نمیافتند، امام صادق(ع) می فرمایند: (العالم بزمانه لاتهجم علیه الّوابس) بر آگاه به زمان خود افکار آلوده و شبهات هجوم نخواهد آورد. (اصول کافی، جلد1 ص27)
12ـ خنثیسازی توطئههای فرهنگی دشمن: تلاش دشمنان اسلام برای رویاروئی با جوامع اسلامی به صورتهای مختلف انجام میشود؛ اما تمرکز تلاشها و شدیدترین حملات به اسلام به صورت تهاجم فرهنگی صورت میگیرد، تا هویت انسانی و اسلامی نیروهای متعهد جامعه را تغییر دهد و آنان را استحاله معنوی و فرهنگی کند.
یکی از ابزارهایی که به عنوان سلاح کارآمد درتهاجم فرهنگی به شمار می آید، استفاده ابزاری از زنان و ترویج فساد، فحشا، لاابالیگری و بیحجابی است. در نظام اسلامی ایران زنان به عنوان مقاومترین پایگاه در برابر تهاجمات فرهنگی بیگانگان به شمارمی آیند و با تأثیر عمیق تربیتی که در خانه دارند توانستهاند بسیاری از خانوادهها را از گزند تهاجم فرهنگ بیگانه مصون نگه دارند و نیز با پرورش فرزندان پاکدامن، توطئههای دشمنان را خنثی کرده و نسل انقلاب را به سلامت حفظ کنند؛ چرا که آنان دژ محکم عفت و عصمتاند.
13ـ رعایت حجاب و عفت اسلامی: از اصلیترین و محوریترین ویژگیهای روحی و اخلاقی زنان رعایت عفت و حجاب اسلامی است که سایر فعالیتها بدان ارزش پیدا میکند. بارزترین مشخصه زن مسلمان ایرانی در نظام اسلام، پاکدامنی، عفت، حجاب و رعایت شئونات اسلامی است که کامل کننده و متمم نقشآفرینی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آنان است.
14ـ الگودهی به زنان کشورهای اسلامی: نظام اسلامی که با دگرگونی معجزه آسا در اندیشه عملکرد زنان، جوشش، جنبش، حماسه و ایثار، فداکاری و اخلاص را در کالبد فسرده زن احیاء کرد. این قشر بزرگ اجتماع در پرتو عنایات الهی به عنصر فعال، شجاع، آگاه و کارآمد تبدیل گشت و این تحول شگرف انسانی و ایمان بانوان باید مایه عبرت سایر کشورهای اسلامی قرار گیرد تا با الگوپذیری از زن مسلمان ایرانی به آزادی، استقلال و شکوفایی در تمام زمینههای علمی، فنی، آموزشی، هنری و تبلیغی و غیره دست یابند
اشکال حضور زنان در انقلاب مشروطیت
شهرزاد نیوز:همایش زن و مشروطه، به مناسبت صدمین سال انقلاب مشروطه ی و جهت بررسی نقش های مختلف زنان در زمان مشروطه و بعد از آن با حضور بیش از 200 نفر شرکت کننده، روز یکشنبه 22 مرداد ماه در کتابخانه ی حسینیه ارشاد برگزار شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مقدمه
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ،تعیین شد .
چکیده :
شرایط اجتمایی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوشش های پدر و مادر ، آن تلاش عمده ای که به هدف مشخصی تربیتی متوجه باشد تقریباً جایی ندارد و دستخوش اغماض و بی توجهی است .
اولیایی بعضی از خانواده هنوز تصور می کنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیاز های اولیه فرزندان است و کار تربیتی را با بایستی به مدارس واگذارکرد .و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است . از مهم ترین نیاز های دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می گذارند .
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چهارچوب هدف ها و برنامه های مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد .
اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چهارچوبی و اعمال روش های خاص نیاز دارد .
در شرایط دشوار حاضر در هنگام ورود به دوره تحولات فرهنگی ، سیاسی جدید ، اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت باید بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیر گذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل باز دارنده اقدام کنند .
نقش مادران در یادگیری
نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهمتر است. این موضوع شاید خلاف تصور عدهای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهمترمیدانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده میتوانند موثر باشند. یادآور میشود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.
مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟
- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندانشان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادیترین سالهای تحصیل را در برمیگیرد، بیشتر مادرها نقش کنترلکننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دورههای راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل میشوند، آن هم به عنوان اهرمهای فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، میتواند بیش از هر کسی باشد.
کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین میآورند؟
- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون میگذرد، سوژههایی را در زندگی دنبال میکنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامهها دنبال صفحه حوادث میروند و مجلاتی را میخرند که شامل مطالب بیخاصیت و خنثی است، بحثها و گفتوگوهایشان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی میدهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه میکنند و...
اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد میتواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهایمان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون میکند، هیچ یک از سریالهای جدی و غیرجدی را از دست نمیدهد، با اشتیاق داستانهای پیش پا افتاده و الکی فیلمها و سریالها را دنبال میکند و به توضیح و تفسیر آنها هم میپردازد، چه تأثیر مثبتی میتواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه میتواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درسهایش را بخواند؟
مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعهاش شامل سوژههای غیرجدی است، چگونه میتواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمیکند، چگونه میتواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه میتواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغهای جدیتر از رشد فکری اوست، چگونه میتواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟
عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبهاند و یا به نوعی از آن فرار میکنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمیدهند که با شیوههای منطقی با درس و مدرسه فرزندانشان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیدهاند، اصرار میورزند.
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بسته بندی و نقش آن در بازاریابی و فروش
در موضوع تولید و فروش امروزه دو دیدگاه متفاوت وجود دارد .دیدگاه اول که آنرا دیدگاه مبتنی بر فروش می نامند بر تولید و سپس فروش می اندیشد .در این دیدگاه تولید کننده قبل از آنکه بازار محصول و مشتریان خود را بشناسد اقدام به تولید کالا نموده و آنگاه با توسل به روشهای تبلیغی مختلف تلاش می نماید کالاهای تولیدی خود را در بازارهای مختلف به فروش برساند. در این روش قطه شروع تولید، بنگاه تولیدی است . این دیدگاه یک دیدگاه سنتی در تولید می باشد و با عنایت به تنوع سلائق و تغییرات سریع سلیقه مصرف کنندگان و از طرفی محدودیت سرمایه و زمان نمی تواند در دنیای امروز منجر به کسب درآمدهای مورد انتظار شود . دیدگاه دومی که از آن به دیدگاه مبتی بر بازار و بازاریابی یاد می شود، معتقد است امروزه قبل از اقدام به تولید یک کالا باید بازار های آن کالا را شناخت و سپس متناسب با توان تولیدی خود ، بازار مورد نظر را انتخاب و مشتریان(متقاضیان) آن کالا را در بازار انتخابی از جنبه های مختلف از جمله وضعیت درآمدی ، سلیقه و انتظارات شناخت و آنگاه اقدام به تولید کالایی نمود که از تمام لحاظ منطبق با خواست مصرف کننده آن کالا باشد . در این نگرش از تولید ،نقطه آغاز فعالیتهای تولیدی بجای بنگاه تولیدی بازار آن کالا خواهد بود . با این نگرش می توان گفت که کالا قبل از تولید، بازار فروش خود را یافته و شاید بهتر بتوان گفت که کالا قبل از تولید فروخته شده است . در دنیای امروز دیگر کسی حاضر نیست که ابتدا تولید نموده و سپس در جلوی بنگاه خود به انتظار مشتری بنشیند .
در نگرش مبتنی بر بازار نوع کالای تولیدی، نوع بسته بندی،نحوه توزیع ، نحوه فروش ونوع و نحوه خدمات پس از فروش برای بازارهای مختلف متفاوت است . در نگرش مبتنی بر بازار تولید کننده نمی تواند برای بازارهای مختلف یک محصول خاص، نسخه ای واحد بپیچد . توان خرید در بازارهای مختلف متفاوت است ، بعد مسافت در بازارهای مختلف متفاوت است ، سلایق در بازارهای مختلف با هم متفاوتند و خلاصه اینکه نگرشهای مصرف کنندگان در بازارهای مختلف یک محصول با هم متفاوت است و تا زمانی که بازارها از جهت مشخصه خاص خود شناسایی نشوند نمی توان کالائی تولید کرد که در آن بازار خریدرا داشته باشد .
بر پایه نگرش مبتنی بر بازار،باید نوع ، اندازه، قیمت، طعم، بسته بندی،شیوه تبلیغ و.....کالا برای بازارهای مختلف متناسب با خواست آنها باشد . در یک مفهوم عام هر نوع فعالیتی راکه منجر به ایجاد ارزش افزوده برای کالاها گردد یک فعالیت تولیدی می نامند و با این تعریف از تولید حتی نوع بسته بندی،شیوه و کانالهای توزیع و کلیه اقداماتی که صورت می گیرد تا کالا به دست مصرف کننده برسد جزو فعالیتهای تولیدی می باشد . بنابر این نگرش تولید کننده ضمن آنکه باید تلاش نماید تا کالائی متناسب با خواست مصرف کننده تولید نماید، باید بر کانالهای توزیع کالای تولیدی خود نیز نظارت نماید تا اجحافی در حق مصرف کنندگان کالا(مشتریان خود) صورت نگیرد . در نگرش مبتنی بر بازار ،تولید کننده سود خود را با رضایت مصرف کننده تضمین می کند نه با میزان فروش خود . در این نگرش نظرات مصرف کنندگان ارزشمند ترین عامل برای بهبود شیوه های تولید و افزایش کیفیت قلمداد می شود.
در شیوه تولید مبتنی بر بازار بسته بندی کالا از جایگاه ویژه ای برخوردار است . چه بسا کالائی که شاید از نظر تولید کننده از نظر کمیت در حدی نباشد که نیاز به بسته بندی آنچنانی داشته باشد و به قولی شاید از نظر وی هزینه بسته بندی آن کالا هزینه ای برابر و حتی بیشتر از ارزش خود کالا داشته باشد، اما باید توجه داشت که مشتری خاص آن کالا در یک بازار خاص ممکن است همان کالا را با بسته بندی مورد نظر خود به چند برابر قیمت واقعی خود کالا خریداری نماید اما بدون بسته بندی حتی حاضر به خریدن آن کالا نباشد تا چه رسد به اینکه بخواهد قیمت مورد نظر تولید کننده را بپردازد. شاید راه اندازی خط تولیدی که بتواند قند حپه و یا آبنبات را در قللبهای دو تایی بسته بندی نماید از نظر تولید کننده خاص آن چندان مقرون به صرفه نباشد اما باید توجه نموده که نیاز به چنین بسته بندی برای مصارف خاصی همچون مصرف در قطارها، هواپیماها، اتوبوسها و حتی هتلها وجود دارد .
شاید بتوان انتظار داشت که ترشیجات تولیدی در منطقه ای خاص را در همان منطقه بصورت باز و فله ای ویا در ظروف پلاستیکی به فروش رساند اما نمی توان به فروش آن در بازاری دیگر به این شیوه امیدوار بود . امروزه تولیدکننده آبنبات بجنوردی نمی تواند بدون توجه به سلائق میلیونها مسافری که سالانه از این منطقه عبور می کنند به فروش بیشتر در فصل مسافرت ( حد اقل در حد مورد انتظار) امیدوار باشد . بسته بندی آبنبات به شکل سنتی که دهها سال است در بسته های پلاستیکی صورت می گیرد که در صورت ورود هوا به داخل آن موجب خشک شدن ابنبات وتبدیل آن به یک تکه استخوان بی مصرف می شود نمی تواند موجب جلب مشتری گردد . هنوز مسافران عبوری آبنبات بجنورد را به شکر پنیر می شناسند .بدون توجه به نوع بسته بندی وخواست مصرف کننده صنعت آبنبات بجنورد نمی توان امیدی به توسعه داشته باشد . اصولا مفهوم توسعه یعنی شکستن قالبهای سنتی و هماهنگ شدن با تحولات روز دنیا. امروزه تولید کنندگانی در بازارهای رقابی موفق خواهند بود که بتوانند تولیدات خود را آنگونه که مصرف کنندگان می خواهند بدست آنها برسانند . اگر قرار است آبنبات بجنورد نیز مانند گز اصفهان، سوهان قم، قطاب یزدو....بعنوان سوغات بجنورد معرفی گردد چاره ای جزء صنعتی کردن آن چه در زمینه تولید،و چه در زمینه بسته بندی و توزیع نیست . امروزه باید خریدار آبنبات بجنورد از ترکیبات، شیوه نگهداری و موارد مصرف آن آگاهی داشته باشد . دیگر زمانی نیست که انتظار داشته باشیم آبنبات را در بسته بندی های یک و نهایت نیم کیلوئی به فروش برسانیم . تولید کنندگان باید تلاش نمایند با شیوه های صنعتی ،از نظرشکل ، اندازه ورنگ تنوع در بسته بندی ایجاد نموده و مدت زمان ماندگاری این محصول را بالا برده و بتواند با ایجاد تنوع در موارد مصرف به توسعه این صنعت بپردازد .
این موارد در مورد سایر محصولات منطقه نیز صادق است . امروزه نبود صنایع بسته بندی مدرن یکی از چالشهای جدی این منطقه است . البته ذکر این نکته لازم است که عدم توجه به صنعت بسته بندی یکی از چالشهای جدی محصولات صادراتی جامعه ما بطور عام می باشد که در این منطقه بطور خاص خود را نشان می دهد. عدم توجه به بسته بندی مناسب در زمینه محصولات مختلف موجب گردیده تا ما بازار بسیاری از کالاها را در دنیا از دست بدهیم . امروزه زعفران ایران در دنیا به نام اسپانیا شناخته شده است . زیرا عمده زعفران ایران بصورت فله ای و یا در بسته بندی های نامناسب توسط این کشورخریداری وبا بسته بندی مناسب بنام این کشور به اکثر کشورهای دنیا و حتی منطقه جنوب شرق آسیا و ژاپن صادر می شود .
به هر حال آنچه بدان اشاره شد گوشه ای از حکایت تلخی است که در زمینه یسته بندی کالاها در کشور ما با آن دست به گریبان هستیم و امیدواریم با حرکتهای خوبی که سازمان توسعه تجارت در زمینه اجرای سیاستهای حمایتی از تولید کنندگان برای تکمیل خط تولید خود با یسته بندی مناسب شروع نموده ، شاهد راه اندازی واحدهای بسته بندی مدرن در اقصی نقاط کشور متناسب با محصولات تولیدی آن مناطق باشیم.و بتوانیم بدین وسیله ضمن اشتغالزایی مناسب بر ارزش افزوده کالاهای تولیدی خود بیافزائیم .
روانشناسی رنگ ها:
امروزه یکی از مباحث مهم در روانشناسی و بازاریابی بحث روانشناسی رنگ ها می باشد، زیرا ثابت شده است که رنگ انتخابی برای کالاها تاثیر بسیاری در جذب یا دفع مشتری ایفا می کند و شرکت های بزرگ تجاری امروزه با استفاده از کارشناسان خبره سعی می کنند از رنگ هایی استفاده کنند که با جذب مشتری بیشتر، سودآوری خود را تضمین کنند.
بسته بندی:
بسته بندی یکی از مهمترین فاکتورهایی است که در خرید مشتریان نقش دارد و بسیار دیده می شود که هزینه بسته بندی کالا بیش از هزینه تمام شده برای خود کالا می باشد.
نکته دیگر آنکه بسته بندی از لحاظ انباری، میزان جذابیت در دکور و بادوام بودن برای مشتری و فروشنده قابل اهمیت می باشد.
بدیهی است مدیران هر چه بیشتر به نقش بسته بندی و روانشناسی رنگ ها واقف باشند در تشخیص سلیقه مشتریان موفق تر خواهند بود.