لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
دنیای کودکی و نوجوانی
چکیده مطالب
دنیای کودکی و نوجوانی از حیث خاص بودن، شگفت آور است و بدین علت از دنیای بزرگسالان، جدا میشود. در واقع، کودکان و نوجوانان، هر کدام سلسله رفتارها، نگرشهای و افکار منحصر به خود را دارند و از این رو با هم برابر تلقی نمیشوند. بدین جهت نباید پنداشت که آنها رویدادها و پدیدهها را یکسان ادراک و تفسیر میکنند. کنجکاوی را نیز باید از خصیصههای اصلی این سنین محسوب کرد. تحقیقات، نشان میدهد که کودکان و نوجوانان، علاقه وافری به سر درآوردن از مجهولات و اتفاقات کوچک و بزرگ دارند. گرچه کنجکاوی کودکان به دلیل آن که هنوز مقررات و محدودیتهای اجتماعی را تجزیه نکردهاند از نوجوانان بیشتر است، با این حال، کودکان و نوجوانان کنجکاو به راحتی تحت تاثیر محرکات محیطی قرار میگیرند و ممکن است به سرعت، عقیده یا نظرشان عوض شود.
این نحوه از عمل در پارهای از موارد، موجب واکنشهایی میشود که همیشه برای والدین و بزرگسالان، قابل درک نیست ولی به هر حال، نگاه و انتخاب آنها را نشان میدهد.
باید توجه داشت که کودکان، خیلی عینی گرا هستند یعنی باید ببینند و لمس کنند تا باور نمایند ولی نوجوانان خیلی انتزاعی نگر از این رو اهل تأمل و قیاس بوده و با هر چالشی یا سوالی به راحتی کنار نمیآیند.
کودکان، به شدت تحت تأثیر خانواده و رفتار والدین قرار دارند و بر خلاف، نوجوانان از همسالان و عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیر میپذیرند. البته باید به این مجموعه، برخی ویژگیهای دیگر نظیر جنسیت کودکان. محدودهی پیش از دبستان تا دبیرستان، شخصیت کودکان و نوجوانان را نیز افزود که با عنایت به تمامی این ویژگیها، مدیریت رفتار و اندیشهی کودکان و نوجوانان برای هر دوره معنادار میشود.
در رابطه با عدم دسترسی بسیاری از خانوادهها به آنچه که برای آینده فرزندانشان در نظر گرفتهاند میتوان به یک مورد بسیار مهم اشاره نمود و آن مسئله، روش تربیت خانوادههاست و اینکه تا چه حد روشهای آموزشی و تربیتی با اهداف در نظر گرفته شده هم سود و هم جهت است.
در حال حاضر بین تمام خانوادهها میتوان بخوبی مشاهده کرد که والدین در خانواده در هر سطح اجتماعی که هستند تمام سعی و تلاششان در جهت تامین رفاه برای فرزندان است و حتی در این راستا از بیشتر خواستههای خود چشم پوشی نموده و امکانات موجود را به فرزندان خویش اختصاص داده و خود را از بسیاری امکانات برای تامین هر چه بیشتر رفاه فرزندانشان محروم مینمایند.
اگرچه که تامین رفاه برای خانواده هدفی بسیار پسندیده و نیکوست اما، اگر عمیق تر و از زاویه دیگری به این مسئله بنگریم به نکات بسیار ظریفی دست خواهیم یافت.
مسلما وجود انحرافات اخلاقی در سطح جامعه باعث بروز حس بدبینی و عدم امنیت در نوجوانان است بدیهی است که وقتی نوجوانان از نظر اجتماعی احساس امنیت نکنند قادر به پذیرش مسئولیتهای خویش در جامعه نخواهند بود، پس ایجاد فضایی مناسب برای مشارکت نوجوانان و جوانان یکی از مسائلی است که باید در رابطه با مشکلات اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای مناسبی در این زمینه از سوی آسیب شناسان اجتماعی ارائه گردد.
و نکته آخر اینکه باید به علایق جوانان مورد توجه قرار دهند و جامعه باید به دختران اجازه و فرصت کافی در جهت ارائه تواییهایشان را بدهد و در واقع روی این قشر جوان که در حقیقت نیمی از جمعیت و نیروی کار مکمل را تشکیل میدهند حساب کرده و از این طریق با ایجاد زمینههای شغلی و فعالیتی باعث تداوم مشارکت ایشان در راستای تامین نیازهای جامعه باشند یعنی جامعه نباید از محول نمودن مسئولیت به این قشر پویا وحشت کند چرا که بحمدا… در حال حاضر بخوبی این مسئله را میتوان در ابعاد وسیع اجتماعی مشاهده کرد.
و جامعه باید در راستای حل اختلالات عاطفی و روانی و اجتماعی کودکان، نوجوانان و جوانان تلاش کند و راه حلهای موفقیت آمیزی را به آنها گوشزد کنند.
پیشگفتار:
رفتار درمانی شناختی، رشد و توسعة جدیدی در درمان روان شناختی، به شمار میآید. با این همه، در این مدت کم، توانسته است علاقة زیادی را در متخصصان بالینی، به خود معطوف سازد. سه دلیل عمده، برای این علاقه وجود دارد.
نخست آن که روشهای شناختی – رفتاری، بر عکس سایر شکلهای رفتار درمانی، مستقیماً با افکار و احساسات – که در تمامی اختلالهای روانی از اهمیتی آشکار برخوردارند سر و کار دارند. دوم آن که رفتار درمانی شناختی، شکافی را که بسیاری از درمانگران بین روشهای صرفاً رفتاری و روان درمانیهای پویا احساس میکنند، پر میسازد.
سوم آن که این روشهای جدید درمانی، بر عکس روان درمانی پویا، پایههای علمی دارند و قابلیت بیشتری در ارزیابی فعالیتهای بالینی از خود نشان میدهند. برای درمان اختلالهای افسردگی بود که رویکردهای شناختی، توجه اکثر درمانگران را به خود جلب کرد. البته امروزه رفتار درمانی شناختی، کاربردهای بس وسیعتری دارد و بسیاری از آنها به مواردی مربوط میشوند که با استفاده از سایر روشها نمیتوان آنها را به سادگی و به طرز مؤثری درمان کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
دنیای کودکی و نوجوانی
چکیده مطالب
دنیای کودکی و نوجوانی از حیث خاص بودن، شگفت آور است و بدین علت از دنیای بزرگسالان، جدا میشود. در واقع، کودکان و نوجوانان، هر کدام سلسله رفتارها، نگرشهای و افکار منحصر به خود را دارند و از این رو با هم برابر تلقی نمیشوند. بدین جهت نباید پنداشت که آنها رویدادها و پدیدهها را یکسان ادراک و تفسیر میکنند. کنجکاوی را نیز باید از خصیصههای اصلی این سنین محسوب کرد. تحقیقات، نشان میدهد که کودکان و نوجوانان، علاقه وافری به سر درآوردن از مجهولات و اتفاقات کوچک و بزرگ دارند. گرچه کنجکاوی کودکان به دلیل آن که هنوز مقررات و محدودیتهای اجتماعی را تجزیه نکردهاند از نوجوانان بیشتر است، با این حال، کودکان و نوجوانان کنجکاو به راحتی تحت تاثیر محرکات محیطی قرار میگیرند و ممکن است به سرعت، عقیده یا نظرشان عوض شود.
این نحوه از عمل در پارهای از موارد، موجب واکنشهایی میشود که همیشه برای والدین و بزرگسالان، قابل درک نیست ولی به هر حال، نگاه و انتخاب آنها را نشان میدهد.
باید توجه داشت که کودکان، خیلی عینی گرا هستند یعنی باید ببینند و لمس کنند تا باور نمایند ولی نوجوانان خیلی انتزاعی نگر از این رو اهل تأمل و قیاس بوده و با هر چالشی یا سوالی به راحتی کنار نمیآیند.
کودکان، به شدت تحت تأثیر خانواده و رفتار والدین قرار دارند و بر خلاف، نوجوانان از همسالان و عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیر میپذیرند. البته باید به این مجموعه، برخی ویژگیهای دیگر نظیر جنسیت کودکان. محدودهی پیش از دبستان تا دبیرستان، شخصیت کودکان و نوجوانان را نیز افزود که با عنایت به تمامی این ویژگیها، مدیریت رفتار و اندیشهی کودکان و نوجوانان برای هر دوره معنادار میشود.
در رابطه با عدم دسترسی بسیاری از خانوادهها به آنچه که برای آینده فرزندانشان در نظر گرفتهاند میتوان به یک مورد بسیار مهم اشاره نمود و آن مسئله، روش تربیت خانوادههاست و اینکه تا چه حد روشهای آموزشی و تربیتی با اهداف در نظر گرفته شده هم سود و هم جهت است.
در حال حاضر بین تمام خانوادهها میتوان بخوبی مشاهده کرد که والدین در خانواده در هر سطح اجتماعی که هستند تمام سعی و تلاششان در جهت تامین رفاه برای فرزندان است و حتی در این راستا از بیشتر خواستههای خود چشم پوشی نموده و امکانات موجود را به فرزندان خویش اختصاص داده و خود را از بسیاری امکانات برای تامین هر چه بیشتر رفاه فرزندانشان محروم مینمایند.
اگرچه که تامین رفاه برای خانواده هدفی بسیار پسندیده و نیکوست اما، اگر عمیق تر و از زاویه دیگری به این مسئله بنگریم به نکات بسیار ظریفی دست خواهیم یافت.
مسلما وجود انحرافات اخلاقی در سطح جامعه باعث بروز حس بدبینی و عدم امنیت در نوجوانان است بدیهی است که وقتی نوجوانان از نظر اجتماعی احساس امنیت نکنند قادر به پذیرش مسئولیتهای خویش در جامعه نخواهند بود، پس ایجاد فضایی مناسب برای مشارکت نوجوانان و جوانان یکی از مسائلی است که باید در رابطه با مشکلات اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای مناسبی در این زمینه از سوی آسیب شناسان اجتماعی ارائه گردد.
و نکته آخر اینکه باید به علایق جوانان مورد توجه قرار دهند و جامعه باید به دختران اجازه و فرصت کافی در جهت ارائه تواییهایشان را بدهد و در واقع روی این قشر جوان که در حقیقت نیمی از جمعیت و نیروی کار مکمل را تشکیل میدهند حساب کرده و از این طریق با ایجاد زمینههای شغلی و فعالیتی باعث تداوم مشارکت ایشان در راستای تامین نیازهای جامعه باشند یعنی جامعه نباید از محول نمودن مسئولیت به این قشر پویا وحشت کند چرا که بحمدا… در حال حاضر بخوبی این مسئله را میتوان در ابعاد وسیع اجتماعی مشاهده کرد.
و جامعه باید در راستای حل اختلالات عاطفی و روانی و اجتماعی کودکان، نوجوانان و جوانان تلاش کند و راه حلهای موفقیت آمیزی را به آنها گوشزد کنند.
پیشگفتار:
رفتار درمانی شناختی، رشد و توسعة جدیدی در درمان روان شناختی، به شمار میآید. با این همه، در این مدت کم، توانسته است علاقة زیادی را در متخصصان بالینی، به خود معطوف سازد. سه دلیل عمده، برای این علاقه وجود دارد.
نخست آن که روشهای شناختی – رفتاری، بر عکس سایر شکلهای رفتار درمانی، مستقیماً با افکار و احساسات – که در تمامی اختلالهای روانی از اهمیتی آشکار برخوردارند سر و کار دارند. دوم آن که رفتار درمانی شناختی، شکافی را که بسیاری از درمانگران بین روشهای صرفاً رفتاری و روان درمانیهای پویا احساس میکنند، پر میسازد.
سوم آن که این روشهای جدید درمانی، بر عکس روان درمانی پویا، پایههای علمی دارند و قابلیت بیشتری در ارزیابی فعالیتهای بالینی از خود نشان میدهند. برای درمان اختلالهای افسردگی بود که رویکردهای شناختی، توجه اکثر درمانگران را به خود جلب کرد. البته امروزه رفتار درمانی شناختی، کاربردهای بس وسیعتری دارد و بسیاری از آنها به مواردی مربوط میشوند که با استفاده از سایر روشها نمیتوان آنها را به سادگی و به طرز مؤثری درمان کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
دنیای کودکی و نوجوانی
چکیده مطالب
دنیای کودکی و نوجوانی از حیث خاص بودن، شگفت آور است و بدین علت از دنیای بزرگسالان، جدا میشود. در واقع، کودکان و نوجوانان، هر کدام سلسله رفتارها، نگرشهای و افکار منحصر به خود را دارند و از این رو با هم برابر تلقی نمیشوند. بدین جهت نباید پنداشت که آنها رویدادها و پدیدهها را یکسان ادراک و تفسیر میکنند. کنجکاوی را نیز باید از خصیصههای اصلی این سنین محسوب کرد. تحقیقات، نشان میدهد که کودکان و نوجوانان، علاقه وافری به سر درآوردن از مجهولات و اتفاقات کوچک و بزرگ دارند. گرچه کنجکاوی کودکان به دلیل آن که هنوز مقررات و محدودیتهای اجتماعی را تجزیه نکردهاند از نوجوانان بیشتر است، با این حال، کودکان و نوجوانان کنجکاو به راحتی تحت تاثیر محرکات محیطی قرار میگیرند و ممکن است به سرعت، عقیده یا نظرشان عوض شود.
این نحوه از عمل در پارهای از موارد، موجب واکنشهایی میشود که همیشه برای والدین و بزرگسالان، قابل درک نیست ولی به هر حال، نگاه و انتخاب آنها را نشان میدهد.
باید توجه داشت که کودکان، خیلی عینی گرا هستند یعنی باید ببینند و لمس کنند تا باور نمایند ولی نوجوانان خیلی انتزاعی نگر از این رو اهل تأمل و قیاس بوده و با هر چالشی یا سوالی به راحتی کنار نمیآیند.
کودکان، به شدت تحت تأثیر خانواده و رفتار والدین قرار دارند و بر خلاف، نوجوانان از همسالان و عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیر میپذیرند. البته باید به این مجموعه، برخی ویژگیهای دیگر نظیر جنسیت کودکان. محدودهی پیش از دبستان تا دبیرستان، شخصیت کودکان و نوجوانان را نیز افزود که با عنایت به تمامی این ویژگیها، مدیریت رفتار و اندیشهی کودکان و نوجوانان برای هر دوره معنادار میشود.
در رابطه با عدم دسترسی بسیاری از خانوادهها به آنچه که برای آینده فرزندانشان در نظر گرفتهاند میتوان به یک مورد بسیار مهم اشاره نمود و آن مسئله، روش تربیت خانوادههاست و اینکه تا چه حد روشهای آموزشی و تربیتی با اهداف در نظر گرفته شده هم سود و هم جهت است.
در حال حاضر بین تمام خانوادهها میتوان بخوبی مشاهده کرد که والدین در خانواده در هر سطح اجتماعی که هستند تمام سعی و تلاششان در جهت تامین رفاه برای فرزندان است و حتی در این راستا از بیشتر خواستههای خود چشم پوشی نموده و امکانات موجود را به فرزندان خویش اختصاص داده و خود را از بسیاری امکانات برای تامین هر چه بیشتر رفاه فرزندانشان محروم مینمایند.
اگرچه که تامین رفاه برای خانواده هدفی بسیار پسندیده و نیکوست اما، اگر عمیق تر و از زاویه دیگری به این مسئله بنگریم به نکات بسیار ظریفی دست خواهیم یافت.
مسلما وجود انحرافات اخلاقی در سطح جامعه باعث بروز حس بدبینی و عدم امنیت در نوجوانان است بدیهی است که وقتی نوجوانان از نظر اجتماعی احساس امنیت نکنند قادر به پذیرش مسئولیتهای خویش در جامعه نخواهند بود، پس ایجاد فضایی مناسب برای مشارکت نوجوانان و جوانان یکی از مسائلی است که باید در رابطه با مشکلات اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای مناسبی در این زمینه از سوی آسیب شناسان اجتماعی ارائه گردد.
و نکته آخر اینکه باید به علایق جوانان مورد توجه قرار دهند و جامعه باید به دختران اجازه و فرصت کافی در جهت ارائه تواییهایشان را بدهد و در واقع روی این قشر جوان که در حقیقت نیمی از جمعیت و نیروی کار مکمل را تشکیل میدهند حساب کرده و از این طریق با ایجاد زمینههای شغلی و فعالیتی باعث تداوم مشارکت ایشان در راستای تامین نیازهای جامعه باشند یعنی جامعه نباید از محول نمودن مسئولیت به این قشر پویا وحشت کند چرا که بحمدا… در حال حاضر بخوبی این مسئله را میتوان در ابعاد وسیع اجتماعی مشاهده کرد.
و جامعه باید در راستای حل اختلالات عاطفی و روانی و اجتماعی کودکان، نوجوانان و جوانان تلاش کند و راه حلهای موفقیت آمیزی را به آنها گوشزد کنند.
پیشگفتار:
رفتار درمانی شناختی، رشد و توسعة جدیدی در درمان روان شناختی، به شمار میآید. با این همه، در این مدت کم، توانسته است علاقة زیادی را در متخصصان بالینی، به خود معطوف سازد. سه دلیل عمده، برای این علاقه وجود دارد.
نخست آن که روشهای شناختی – رفتاری، بر عکس سایر شکلهای رفتار درمانی، مستقیماً با افکار و احساسات – که در تمامی اختلالهای روانی از اهمیتی آشکار برخوردارند سر و کار دارند. دوم آن که رفتار درمانی شناختی، شکافی را که بسیاری از درمانگران بین روشهای صرفاً رفتاری و روان درمانیهای پویا احساس میکنند، پر میسازد.
سوم آن که این روشهای جدید درمانی، بر عکس روان درمانی پویا، پایههای علمی دارند و قابلیت بیشتری در ارزیابی فعالیتهای بالینی از خود نشان میدهند. برای درمان اختلالهای افسردگی بود که رویکردهای شناختی، توجه اکثر درمانگران را به خود جلب کرد. البته امروزه رفتار درمانی شناختی، کاربردهای بس وسیعتری دارد و بسیاری از آنها به مواردی مربوط میشوند که با استفاده از سایر روشها نمیتوان آنها را به سادگی و به طرز مؤثری درمان کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ویژگی های دوره ی نوجوانی :
1ـ آهنگ رشد جسمی سریع تر می شود و کودک دوره پرجنب و جوش قبل را به جوانی خستگی ناپذیر بدل می شود.
2ـ از لحاظ رشد عقلی کودک مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته و در آستانه تفکر انتزاعی قرار می گیرد.
3ـ تنوع خوی و خصلت با وضوح هرچه تمام تر آشکار می شود.
4ـ رقابت با خود و رقابت با دیگران را تکمیل می سازد.
5ـ برای نوجوان سؤالات متعددی مطرح می شود و در همان حال جواب های دیگران کمتر او را قانع می کند.
6ـ دوره وابستگی به سر آمده و نوجوان می خواهد زندگی مستقل خود را پایه ریزی کنند.
ماهیت مشکلات نوجوانان :
مطالعات علمی نشان می دهد دوره ی نوجوانی دارای مشکلات بسیاری است که باید به شیوه ای رضایت بخش هم برای نوجوان و هم برای گروه اجتماعی او حل و فصل می شود.
نوجوانی برای خود فرآیند مشکل ساز است. زیرا نوجوانان با نقش جدید خود در زندگی کاملاً سازگاری نیافته و در نتیجه اغلب سر درگم نامطمئن مضطرب است.
مهمترین این مشکلات عبارتند از:
1ـ اختلال در تصویر بدی 2ـ بحران هویت 3ـ مشکلات اجتماعی نشدن
4ـ مسئله ی روانی 5ـ ترس 6ـ نگرانی
7ـ خشم 8ـ عصبانیت 9ـ احساس حقارت
10ـ تعارض 11ـ اضطراب 12ـ دشواریهای تحصیل و اعتیاد
راه حل و توصیه :
1ـ در برخورد با نوجوانان ملایم منطقی باشد.
2ـ هیچ گاه نظرات خود را به نوجوانان تحمیل نکنید.
3ـ تجارب موفقیت آمیز نوجوانان را افزایش دهید.
4ـ نوجوانان خود را با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا کنید.
5ـ نسبت به احساسات و عواطف نوجوان خود بی تفاوت نباشید.
6ـ و …
با نوجوانان چگونه رفتار کنیم ؟
نوجوانی دوره ای از زندگی فرد را تشکیل می دهد که حدفاصل پایان دوره ی میان سالی، کودکی و آغاز بزرگسالی است. نوجوان به علت پایگاه مبهم خویش (یعنی نه کودک و نه بزرگسال) اغلب خود را با کودکان کم سن و سال تر در خانواده با والدین و معلمان و دیگر اعضای جامعه خود را در تعارض عاطفی می یابد.
پیامبر اکرم می فرمایند: به شما سفارش می کنم که نسبت به نوجوانان نیکی کنید. زیرا آن ها نازک دل هستند.
نوجوان :
نوجوان دوره ای از زندگی فرد را تشکیل می دهد که حدفاصل پایان دوره ی میان سالی کودکی و آغاز بزرگسالی است. او می خواهد دیگران بدانند بزرگ شده است ولی احساس می کند که دیگران او را کاملاً درک نمی کنند وقتی مسئولیت کافی به او نمی دهند.
نوجوانان در مقابل عقاید و نظرات هم سالان خویش حساسیت خاصی دارند به طوری که به داوری و قضاوت آنان بیش از بزرگسالان ارج و ارزش می نهند.
عقاید کلی در مورد معتادان به مواد مخدر :
برای پرهیز از جدلهای مکتبی بهتر است تعریف نسبتاً ساده و در عین حال دقیق سازمان جهانی بهداشت را بپذیریم. طبق این تعریف، قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر معتاد شناخته می شود.
پیامدها: اگر مفهوم وابستگی مشخص کننده اعتیاد باشد، به ناچار با این مشکل روبه رو می شویم که معتادانی که رفتارشان هیچ نشانی از وابستگی دارویی یا روانی ندارد عملاً معتاد شناخته نشوند. عکس این قضیه نیز صادق است، یعنی پذیرفتن تعریف سازمان جهانی بهداشت بدین معنا خواهد بود که استفادة مستمر از داروهای کاملاً «قانونی» را، که تجویز می شوند، وابستگی و اعتیاد به مواد مخدر تلقی کنیم.
شخصیت: شخصیت فرد به ساختار روانی او بستگی دارد. به این معنا که «شخصیت»، با توجه به برخی از عوامل ساختاری ثابت، که با پایان بحران بلوغ برای همیشه شکل می گیرند، تعریف می شود. فرد خواه بیمار باشد خواه سالم، ساختار بنیادی شخصیتی اش هرگز تغییر نمی کند. هنگامی که برای مثال از شخصیتی با «ساختار روان نژند» سخن می گوییم، بدان معنا نیست که این شخصیت مبتلا به روان نژندی باشد، بلکه شخصیتی است که از جنبة اقتصادی روانی، عمیقاً و برای همیشه، براساس نمونة مشهور به «روان نژند»، یعنی اودیپی، مثلثی، و تناسلی شکل گرفته است. این امر در مورد تمامی
ص 5 و 6 جا مانده است
«الف» موادی (عمدتاً توهم زا) را در برمی گیرد که مصرف درمانی آنها بسیار اندک است. گروه دوم یا «گروه ب» به دو گروه کوچکتر ب1 (موادی با ارزش درمانی معتدل، بخصوص آمفتامین ها) و ب2 (موادی با ارزش درمانی فعالتر، مثل باربیتوریگ ها و بعضی داروهای خواب آور) تقسیم می شود، و دست آخر گروه سوم یا «گروه ج» است که موادی با ارزش درمانی مشخص و خط ناچیز (هرچند غیرقابل چشمپوشی) برای سلامت فرد را شامل می شود (انواع آرام بخشها، خواب آورها، مسکن ها و بسیاری مواد دیگر).
طبقه بندی را می توان براساس منشأ مادة مخدر انجام داد. مواد مخدری که منشأ طبیع دارند (تریاک، شاهدانه، مشروبات الکلی)، موادی که جنبه درمانی دارند ولی عملاً از آنها استفادة نادرست می شود (خواب آورها، آرامبخشها، آمفتامین ها و غیره)، و بالاخره موادی که طی انواع «پژوهشها» به دست آمده اند. (ال. اس. دی. اس. تی. پی و غیره)، یا موادی که از آنها استفادة غیرمتعارف می شود (حلالهای فرار و غیره)
طبقه بندی را می توان براساس تأثیر مادة مخدر بر ارگانیسم بدن انجام داد، مثلاً میزان مسمومیت آن را در نظر گرفت (مخدرهای مهلک، مخدرهایی که موجب اختلال شخصیتی می شود، یا موادی که اعتیاد می آورد) طبقه بندی را براساس تأثیر مواد در زمینة روانی ـ فیزیولوژیکی (تغییرات سیستم اعصاب نباتی، فوق هرمی و غیره) هم می توان انجام داد. دولت کانادا در سال 1969 روان گردانهای اصلی را به صورت زیر طبقه بندی کرد: مسکن ها و خواب آورها، محرکها، ضد اضطرابها و توهم زاها، بهت آورهای افیونی، حلالهای فرار، مسکن های ضد افسردگی و آرامبخشهای اصلی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ویژگی های دوره ی نوجوانی :
1ـ آهنگ رشد جسمی سریع تر می شود و کودک دوره پرجنب و جوش قبل را به جوانی خستگی ناپذیر بدل می شود.
2ـ از لحاظ رشد عقلی کودک مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته و در آستانه تفکر انتزاعی قرار می گیرد.
3ـ تنوع خوی و خصلت با وضوح هرچه تمام تر آشکار می شود.
4ـ رقابت با خود و رقابت با دیگران را تکمیل می سازد.
5ـ برای نوجوان سؤالات متعددی مطرح می شود و در همان حال جواب های دیگران کمتر او را قانع می کند.
6ـ دوره وابستگی به سر آمده و نوجوان می خواهد زندگی مستقل خود را پایه ریزی کنند.
ماهیت مشکلات نوجوانان :
مطالعات علمی نشان می دهد دوره ی نوجوانی دارای مشکلات بسیاری است که باید به شیوه ای رضایت بخش هم برای نوجوان و هم برای گروه اجتماعی او حل و فصل می شود.
نوجوانی برای خود فرآیند مشکل ساز است. زیرا نوجوانان با نقش جدید خود در زندگی کاملاً سازگاری نیافته و در نتیجه اغلب سر درگم نامطمئن مضطرب است.
مهمترین این مشکلات عبارتند از:
1ـ اختلال در تصویر بدی 2ـ بحران هویت 3ـ مشکلات اجتماعی نشدن
4ـ مسئله ی روانی 5ـ ترس 6ـ نگرانی
7ـ خشم 8ـ عصبانیت 9ـ احساس حقارت
10ـ تعارض 11ـ اضطراب 12ـ دشواریهای تحصیل و اعتیاد
راه حل و توصیه :
1ـ در برخورد با نوجوانان ملایم منطقی باشد.
2ـ هیچ گاه نظرات خود را به نوجوانان تحمیل نکنید.
3ـ تجارب موفقیت آمیز نوجوانان را افزایش دهید.
4ـ نوجوانان خود را با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا کنید.
5ـ نسبت به احساسات و عواطف نوجوان خود بی تفاوت نباشید.
6ـ و …
با نوجوانان چگونه رفتار کنیم ؟
نوجوانی دوره ای از زندگی فرد را تشکیل می دهد که حدفاصل پایان دوره ی میان سالی، کودکی و آغاز بزرگسالی است. نوجوان به علت پایگاه مبهم خویش (یعنی نه کودک و نه بزرگسال) اغلب خود را با کودکان کم سن و سال تر در خانواده با والدین و معلمان و دیگر اعضای جامعه خود را در تعارض عاطفی می یابد.
پیامبر اکرم می فرمایند: به شما سفارش می کنم که نسبت به نوجوانان نیکی کنید. زیرا آن ها نازک دل هستند.
نوجوان :
نوجوان دوره ای از زندگی فرد را تشکیل می دهد که حدفاصل پایان دوره ی میان سالی کودکی و آغاز بزرگسالی است. او می خواهد دیگران بدانند بزرگ شده است ولی احساس می کند که دیگران او را کاملاً درک نمی کنند وقتی مسئولیت کافی به او نمی دهند.
نوجوانان در مقابل عقاید و نظرات هم سالان خویش حساسیت خاصی دارند به طوری که به داوری و قضاوت آنان بیش از بزرگسالان ارج و ارزش می نهند.
عقاید کلی در مورد معتادان به مواد مخدر :
برای پرهیز از جدلهای مکتبی بهتر است تعریف نسبتاً ساده و در عین حال دقیق سازمان جهانی بهداشت را بپذیریم. طبق این تعریف، قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر معتاد شناخته می شود.
پیامدها: اگر مفهوم وابستگی مشخص کننده اعتیاد باشد، به ناچار با این مشکل روبه رو می شویم که معتادانی که رفتارشان هیچ نشانی از وابستگی دارویی یا روانی ندارد عملاً معتاد شناخته نشوند. عکس این قضیه نیز صادق است، یعنی پذیرفتن تعریف سازمان جهانی بهداشت بدین معنا خواهد بود که استفادة مستمر از داروهای کاملاً «قانونی» را، که تجویز می شوند، وابستگی و اعتیاد به مواد مخدر تلقی کنیم.
شخصیت: شخصیت فرد به ساختار روانی او بستگی دارد. به این معنا که «شخصیت»، با توجه به برخی از عوامل ساختاری ثابت، که با پایان بحران بلوغ برای همیشه شکل می گیرند، تعریف می شود. فرد خواه بیمار باشد خواه سالم، ساختار بنیادی شخصیتی اش هرگز تغییر نمی کند. هنگامی که برای مثال از شخصیتی با «ساختار روان نژند» سخن می گوییم، بدان معنا نیست که این شخصیت مبتلا به روان نژندی باشد، بلکه شخصیتی است که از جنبة اقتصادی روانی، عمیقاً و برای همیشه، براساس نمونة مشهور به «روان نژند»، یعنی اودیپی، مثلثی، و تناسلی شکل گرفته است. این امر در مورد تمامی
ص 5 و 6 جا مانده است
«الف» موادی (عمدتاً توهم زا) را در برمی گیرد که مصرف درمانی آنها بسیار اندک است. گروه دوم یا «گروه ب» به دو گروه کوچکتر ب1 (موادی با ارزش درمانی معتدل، بخصوص آمفتامین ها) و ب2 (موادی با ارزش درمانی فعالتر، مثل باربیتوریگ ها و بعضی داروهای خواب آور) تقسیم می شود، و دست آخر گروه سوم یا «گروه ج» است که موادی با ارزش درمانی مشخص و خط ناچیز (هرچند غیرقابل چشمپوشی) برای سلامت فرد را شامل می شود (انواع آرام بخشها، خواب آورها، مسکن ها و بسیاری مواد دیگر).
طبقه بندی را می توان براساس منشأ مادة مخدر انجام داد. مواد مخدری که منشأ طبیع دارند (تریاک، شاهدانه، مشروبات الکلی)، موادی که جنبه درمانی دارند ولی عملاً از آنها استفادة نادرست می شود (خواب آورها، آرامبخشها، آمفتامین ها و غیره)، و بالاخره موادی که طی انواع «پژوهشها» به دست آمده اند. (ال. اس. دی. اس. تی. پی و غیره)، یا موادی که از آنها استفادة غیرمتعارف می شود (حلالهای فرار و غیره)
طبقه بندی را می توان براساس تأثیر مادة مخدر بر ارگانیسم بدن انجام داد، مثلاً میزان مسمومیت آن را در نظر گرفت (مخدرهای مهلک، مخدرهایی که موجب اختلال شخصیتی می شود، یا موادی که اعتیاد می آورد) طبقه بندی را براساس تأثیر مواد در زمینة روانی ـ فیزیولوژیکی (تغییرات سیستم اعصاب نباتی، فوق هرمی و غیره) هم می توان انجام داد. دولت کانادا در سال 1969 روان گردانهای اصلی را به صورت زیر طبقه بندی کرد: مسکن ها و خواب آورها، محرکها، ضد اضطرابها و توهم زاها، بهت آورهای افیونی، حلالهای فرار، مسکن های ضد افسردگی و آرامبخشهای اصلی.