لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
3-1 نور قرمز نور سبز
سطح مقدماتی:
هوازی به معنی با اکسیژن می باشد. قلب و ریه ها در فردی که از آمادگی هوازی مناسبی برخوردار است، اکسیژن و مواد غذایی را به عضلات او می فرستد. تا اینکه شخص بتواند برای مدت زمان طولانی تمرین کند.
هدف:
دانش آموزان خواهند فهمید که قلب، ریه ها و ماهیچه ها با هم دیگر همکاری می کنند وقتی که ما فعالیت های هوازی انجام می دهیم.
دانش آموزان در فعالیت بدنی درگیر خواهند شد که این فعالیت باعث افزایش ضربان قلب و دامنه تنفسی می شود.
ارتباط با استانداردهای ملی: دانش آموز با انجام این فعالیت دو استاندارد ملی را برآورده می کند که این دو شامل: استانداراد 4 تربیت بدنی که عبارتست از اینکه دانش آموز به دست می آورد و حفظ می کند سطح پیشرفته ای از سلامتی را در تندرستی جسمی.
استاندارد 3 آموزش تندرستی: دانش آموز نشان خواهد داد توانایی در تمرین رفتارهای افزایش سلامتی و کاهش خطرات سلامتی.
تجهیزات و مواد لازم: موزیک هیجان انگیز
طرز عمل:
از دانش آموزان بخواهید که بیان کنند که چراغ های سبز و زرد و قرمز در ترافیک به چه معنی هستند. برای آنها شرح دهید که تصور کنند یک اتومبیل هستند با این تصور پیروی از قانون ترافیک و توجه به چراغ راهنما و رنگ های آن به آنها کمک خواهد کرد در هنگام تمرین مفهوم قلب و وضعیت آن را درک کنند. این کار با تطبیق دادن هر رنگ و مفهوم آن با وضعیت های مختلف بدن در تمرین امکان پذیر خواهد بود. بررسی کنید یا تدریس کنید که چگونه دانش آموزان پیدا کنند ضربان قلبشان را. توضیح بدهید که بالابردن ضربان قلب از طریق فعالیت بدنی برای قلب آنها سودمند است. ذکر کنید که خوردن و نوشیدن کافی مایعات مناسب برای بدن و برای قلب مناسب و کمک برای ذخیره سوخت و انرژی جهت انجام فعالیت می باشد. در درس امروز کارت چراغ سبز به معنی رفتن است و دانش آموزان باید مهارت های جابجایی را انجام دهند. کارت چراغ زرد معنی بسیار آرام را می دهد دانش آموزان راه می روند برای اینکه آنها خارج از محدوده سوختشان فعالیت کرده اند. کارت چراغ قرمز به معنای متوقف شدن است ماشین سوخت خود را تمام کرده است (اکسیژن، غذا، آب) بنابراین دانش آموز باید ضربان قلبش را به وسیله گذاشتن دستش روی قلب چک کند. دانش آموزان چک می کنند ضربان قلبشان را قبل از فعالیت. آیا دانش آموزان ضربان قلب خود را پیش از فعالیت یادداشت کرده اند؟
دانش آموزان یک نقطه مورد نظر در سطح فعالیت را با استفاده از ضربان قلب پیدا می کنند.
کارتی را که چراغ سبز بر روی آن است نشان دهید یک مهارت جابجایی جهت حرکت کردن انتخاب شود. دانش آموزان مهارت جابجایی را به مدت 30 ثانیه انجام دهند.
نشان دهید کارت چراغ زرد را برای علامت دادن به دانش آموزان تا حرکاتشان را بسیار آرام کنند و راه بروند.
سرانجام نشان دهید کارت چراغ قرمز را برای علامت دادن به دانش آموزان تا بایستند. هر دانش آموز قرار می دهد دستش را روی قلبش و از دست دیگرش استفاده می کند برای نشان دادن ضربان قلب (بوسیله باز و بسته کردن دست).
وقتی که دانش آموزان ضربان قلبشان را احساس کردند کارت چراغ سبز را نشان دهید و افزایش دهید زمان فعالیت را از 30 ثانیه به 60 ثانیه.
تکرار کنید چراغ زرد و قرمز را و سپس از دانش آموزان بخواهید تا ضربان قلبشان را چک کنند. بپرسید آیا سریع تر می زند؟ تکرار کنید فعالیت را تا زمانی که ببینید بدنشان دارد از اکسیژن سوخت و غذا استفاده می کنند وقتی که اجرا می کنند فعالیت را.
نکات آموزشی
اطمینان داشته باشید که دانش آموزان یک درک و فهم عمومی را درباره چگونگی احساس ضربان قلب بوسیله گذاشتن دست روی سینه دارند. می توانید این بازی را از آغاز سال تحصیلی برای آموزش مفهوم دو علامت شروع و ایست انجام دهید.
از معلم هنر تقاضا کنید تا از دانش آموزان بخواهید تا یک اتومبیل را نقاشی کنند تا بر روی نقاشی خود نشان دهند که آمادگی هوازی چگونه شبیه یک اتومبیل است.
نکات نمونه
یک برنامه کاری را تنظیم کنید بویژه برای دانش آموزانی که از ویلچر استفاده می کنند یا کسی که نیاز دارد به انواع دیگر از اصلاح یا تغییر. کارتهای وظیفه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
نویسنده: استاد مرتضى مطهرى
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
الله نور السموات و الارض مثل نوره...
تفسیر این آیه کریمه در دو قسمتبحثشد:یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهى که فرمود «الله نور السموات و الارض» و قسمت دوم درباره تمثیلى که آیه کریمه ذکر فرموده است، در واقع خانهاى یا خانههایى را در نظر مىگیرد که با چراغى-با همان ترتیبى که جلسه پیش عرض کردم-روشن است و این را مثلى نه براى ذات خدا بلکه براى نور خدا در خلق ذکر مىکند.راجع به مفاد این مثل مطالبى عرض کردم و وعده دادم که نتیجه آن را در این جلسه بیان کنم.
هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به ذات خودش
همان طورى که قبلا عرض کردم، این آیه کریمه از آیاتى است که نظر بیشتر مفسرین و غیر مفسرین را جلب کرده است.
مطلبى را که شاید تا اندازهاى مفاد این آیه را روشن کند برایتان عرض مىکنم و آن اینکه در روایات ما یک مطلبى در باب «معرفة الله» یعنى در باب خداشناسى آمده است که در ابتدا به نظر بسیار سخت و دشوار مىرسد و آن این است که هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به ذات خودش شناخته مىشود، و بلکه در روایات ما تعبیر عجیبى آمده است، ظاهرا عبارت این است: «کل معروف بغیره مصنوع» یعنى هر چیزى که او را فقط و فقط به وسیله شىء دیگر باید شناخت او مخلوق است و خدا نیست، و این، جمله عجیبى است که «خدا به ذات خودش شناخته مىشود و غیر خدا به خدا شناخته مىشود» در صورتى که ما این طور فکر مىکنیم-و خیال مىکنیم که راه منحصر هم این است-مىگوئیم ما عالم را به خود عالم مىشناسیم یعنى مخلوق را به خود مخلوق مىشناسیم و خدا را به وسیله مخلوق مىشناسیم.حتى بعضى از نویسندگان اسلامى -که ابتدا از مصریها شروع شد و بعد هم به غیر مصریها سرایت کرد-گفتند اساسا راه شناختن خدا منحصرا مخلوقات هستند و خدا را فقط از راه مخلوق یعنى پس از شناختن مخلوق باید شناخت، و حتى این انحصار را به گردن قرآن گذاشتند.این مطلب به این صورت یعنى به صورت «فقط و انحصار» مسلم حرف غلطى است، [البته] براى مردم مبتدى این طور است، یعنى براى متذکر کردن مبتدیها به خدا، راه ابتدایى و کلاس اول همین است، که خود قرآن هم این کار را کرده است و مخلوقات را آیات و نشانههاى خدا مىداند، ولى از این راه، انسان فقط یک نشان اجمالى و مبهمى از خدا پیدا مىکند بدون آنکه به آنچه که نامش معرفتخدا و شناسایى خداست [دستیابد].
مطلب دیگر این است که در قرآن کریم به یک اصلى برخورد مىکنیم-که در جلسه قبل هم اشاره کردم-و آن اصل هدایت است، یعنى قرآن هیچ موجودى را کور و گمراه نمىداند، همه موجودات را بینا و راه یافته مىداند.بگذریم از انسان به حکم اینکه مکلف است راهى را خودش پیدا کند و یک گمراهى نسبى در سطح تکلیف پیدا مىکند، در نظام تکوین عرض مىکنم (1) .
اصل هدایت در قرآن
در آیات قرآن به مساله هدایت همه موجودات، تصریح مىکند، از زبان موسى(ع)نقل مىکند که وقتى فرعون گفتخداى تو کیست، خدایت را به ما معرفى کن، گفت:
«ربنا الذی اعطى کل شىء خلقه ثم هدى» (2) در این جمله به دو برهان اشاره شده است:یکى برهان نظم که خدا به هر مخلوقى آنچه را که برایش امکان داشت و شایستگى داشت داد، یعنى نظام موجود، «ثم هدى» مطلب دیگرى است، یعنى بعد هم هر موجودى را نسبتبه آینده خودش و هدف خودش و کمال خودش روشن کرد و راهنمایى نمود.
در سوره اعلى مىخوانیم: «الذی خلق فسوى و الذی قدر فهدى» (3) .و من در بین مفسرین تنها «فخر رازى» را دیدم که متوجه این نکته شده است-و ظاهرا این تعبیر از او باشد-که:براى اولین بار قرآن این نکته را براى مردم بیان کرد که اصل نظام مخلوقات یک مطلب است و یک شاهد بر وجود حق است و اصل هدایت موجودات مطلب دیگر و شاهد دیگرى بر وجود حق است.جهان از آن جهت که یک ماشین استیک حساب دارد، [به عبارت دیگر نظام مخلوقات یک اصل است]و اینکه یک نیروى مرموز ناشناختهاى «غریزه مانند» هر موجودى را به جلو مىکشاند اصل دیگرى است.حال هدایت موجودات و اینکه خداوند هر موجودى را به مقصدى از مقصدها هدایت کرده چگونه است؟این هم درست مثل مساله معرفت است، یعنى هر موجودى اول به سوى خدا هدایت مىشود، بعد به سوى مقصد دیگر، یعنى خداوند «غایة الغایات» است و هر مقصدى مقصد بودن خودش را از خدا دارد.
اینکه خدا نور آسمانها و زمین است و هر چیزى نورانیتخودش را از خدا دارد همان مطلب است که هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به خود، هر چیزى به خدا ظاهر است و خدا به خود ظاهر است، و هر چیزى به وسیله خدا «مهتدى الیه» است، یعنى به سوى او راه یافته مىشود و مقصد واقع مىشود، جز خدا که به ذات خودش مقصد و مقصود همه کائنات و همه موجودات است، و به همین دلیل است که قرآن همه موجودات و همه ذرات را داراى نوعى حیات و زندگى و شعور مىداند.در دو سه آیه بعد تصدیق مىکند: «الم تر ان الله یسبح له من فى السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه» این دیگر نتیجه منطقى همین مطلب است.نتیجه منطقى «الله نور السموات و الارض» همین است که: «ان من شىء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» (4) .
همان طورى که موجودات درجات و مراتب دارند، به تناسب درجاتشان هدایتها هم فرق مىکند.جماد در حد خودش هدایت دارد، نبات در حد خودش، حیوان در حد خودش، و انسان از نظر فردى و اجتماعى درجات هدایتى دارد در حد خودش (5) .
در جلسه پیش عرض کردم که چه در روایات و چه در غیر روایات، یعنى کلمات مفسرین و علما، راجع به این مثل-که این مثل ناظر به چیست-بیانات مختلفى شده است.بعضى این مثل را براى کل جهان دانستهاند یعنى به اصطلاح مجموع این استعاره را یک چیز در نظر گرفتهاند که این دار وجود و دار هستى یک خانه تاریک نیست، خانهاى است که پرنورترین چراغها در آن وجود دارد(آن مثال چراغ را به عنوان مصداق پر نورترین چراغهاى عصر ذکر کرده است)پس جهان هستى تاریک و کور نیست، و بعضى این مثل را در مورد انسان پیاده کردهاند.راجع به انسان هم در جلسه پیش مطالبى عرض کردیم، حالا یک بیان مختصرى که جامع همه اینها باشد عرض مىکنیم.
انواع هدایت
مىگویند هدایت چند نوع است: «هدایت طبیعى» که در طبیعتبىجان هم وجود دارد. هدایتحسى» یعنى همین حواس ما.تمام اینها چراغهاى هدایتى است که در وجود انسان یا حیوان هست. «هدایت غریزى» که در هر حیوانى یک سلسله غرایز وجود دارد که حیوان را به سوى مقصدش رهبرى مىکند. «هدایت عقل» :
خود قوه عاقله یک نور است که به انسان داده شده است تا از این نور با تفکر و تدبر استفاده کند.دین خودش یک نوع هدایت دیگرى است که آن را «هدایت وحى» مىنامند.
این مثل را بعضى راجع به هدایت عمومى موجودات پیاده کردهاند و بعضى در مورد انسان(که البته برخى گفتهاند مقصود تمام هدایتهایى است که در انسان هست از حس و عقل و غریزه و حتى هدایت وحى، و بعضى آن را مخصوص «هدایت عقل» دانستهاند که گفتیم در بیان بو على چنین است).بعضى هم آن را در مورد «هدایت وحى» پیاده کردهاند که در روایات، این مطلب آمده است که «مشکات» قلب پیغمبر اکرم است و «مصباح» همان نور وحى است که بر ایشان نازل شده است، تا آخر، که قبلا عرض کردم.
هیچ مانعى ندارد که این آیه که در مقام بیان نور «هدایت الهى» است که جهان را پر کرده است، شامل همه اینها باشد، مخصوصا همین که عرض کردیم دو بیان در روایات آمده است که هر دو این را در مورد انسان پیاده کردهاند، یکى در مورد هر فرد انسان یعنى یک مؤمن و یکى در مورد جامعه انسانى از نظر هدایت وحى.
هر دوى اینها بیانات بسیار عمیقى استخصوصا با توجه به آیه بعد که مىفرماید: «فى بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه» .
در یک روایت که جلسه قبل مقدارى از آن را عرض کردم، از یک تعبیرى در آیه استفاده شده است.در آیه این طور آمده است که مثل نور الهى و هدایت الهى مثل یک مشکات است-یک چراغدان-که در آن چراغى قرار بگیرد و آن چراغ در یک قندیل و شیشهاى قرار بگیرد.طبعا این سؤال به وجود مىآید که چرا اصلا قرآن این طور تعبیر کرده است، مىتوانستبگوید: «کمشکوة فیها زجاجة، فى الزجاجة مصباح(فیها مصباح)» چراغى باشد، اما مىگوید مشکاتى که در آن چراغى باشد، و بعد مىگوید و چراغ در شیشهاى.
روایات ما این آیه را این طور تفسیر کردهاند که مقصود این است که چراغ ابتدا در مشکاتى باشد و بعد این چراغ از مشکات به زجاجهاى منتقل شود، و سر اینکه آیه این طور ذکر شده این است که مقصود از «مشکوة» مشکات نبوت است و مقصود از «زجاجة» ولایت و امامت است و مقصود از آن درخت مبارک و پر برکتى که این مشکات و این زجاجه و این مصباح از او پیدا شده شجره ابراهیم است و[اینها]نتیجه دعاى ابراهیم است.این مطالبى که راجع به این آیه عرض کردم در واقع حاشیهاى بود راجع به مطالبى که در جلسه قبل عرض کرده بودم.
مقصود از «بیوت» چیست ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
تولید برق از نور خورشید
از نور خورشید نیز می توان انرژی به دست آوردبرای این کار از باتری خورشیدی استفاده می شود که نور خورشید را می گیرد و برق تولید می کند. باتریهای خورشیدی از ماده ای بنام سیلیسیم ساخته می شود.
هر باتری خورشیدی برق بسیار ناچیزی تولید می کند. برای همین معمولاٌ باید از تعداد زیادی باتری کنار هم استفاده شود تا مقدار برقی که به دست می آید، مفید و مناسب باشد.
این باتری های خورشیدی به راحتی تعمیر می شوند و نگهداری آنها ساده است و محیط را نیز آلوده نمی کنند. با استفاده از باتری های خورشیدی می توان دستگاههایی چون تلویزیون، تلفن و پمپ آب را به کار انداخت. در جاهایی که روزهای طولانی و آفتاب درخشان دارند، حتی می توان تمام برق مورد نیاز را از باتری های خورشیدی گرفت.
باتری های خورشیدی خیلی سبک هستند و به راحتی می توان آن ها را به دهکده های دور افتاده برد. مردمی که همیشه در حرکت هستند نیز می توانند این باتری ها را همراه داشته باشند و هر کجا که می روند از برق آن ها استفاده کنند. مثلا گروههای پزشکی که برای درمان مردم به صحرا ها و جاهای دورافتاده می روند، باتری های خورشیدی را برای روشن نگه داشتن یخچال هایشان به کار می گیرند تا داروها سالم و خنک بمانند.
با ساختن نیروگاههای خورشیدی بزرگ می توان مقدار زیادی برق تولید کرد. البته این نیروگاهها در جاهایی مفید هستند که روزهای طولانی و آفتابی دارند. نیروگاه خورشیدی محیط را آلوده نمی کند، چون انرژی لازم را از خورشید می گیرد و نیازی به سوزاندن سوخت های فسیلی ندارد. با استفاده از یک نیروگاه خورشیدی بزرگ، برق مورد نیاز تمام خانه های یک شهر کوچک تولید می شود.
نیروی خورشیدی – برای امروز و همیشه
در نیروگاه خورشیدی، با استفاده از نیروی بخار،برق تولید می شود. تعداد زیادی آینه را به کار می گیرند تا نور خورشید را بر روی یک دیگ بخار بتابانند که در لوله های درون آن مایعی مثل روغن جریان دارد. روغن حرارت خورشید را می گیرد و آن قدر گرم می شود که می تواند آب دیگ را به بخار تبدیل کند. بخار توربین را به چرخش در می آورد. توربین هم ژنراتور را می چرخاند و برق تولید می شود.
سولاروان نام نیروگاه خورشیدی بزرگی است که در کالیفرنیای آمریکا ساخته شده است. این نیروگاه برج بسیار بلندی دارد. در بالای برج یک دیگ بخار قرار گرفته است. تعداد زیادی آینه اطراف برج روی زمین چیده شده اند و نور خورشید را بر دیگ می تابانند. به این ترتیب، آب دیگ به بخار تبدیل می شود و بخار هم برای تولید برق مورد استفاده قرار می گیرد.
روی دیوار یک ساختمان بزرگ 10 طبقه تعداد زیادی آینه قرار داده اند که یک آینه بشقابی بزرگ به وجود آمده است. این آینه انرژی خورشید را از منطقه ای وسیع جمع آوری می کند و بر برجی می ناباند که کوره دورن آن قرار دارد.
آینه هایی که روی تپه مقابل قرار گرفته اند، خورشید را دنبال می کنند و پرتوهایی آن را بر آینه بشقابی بزرگ می تابانند. جالب است بدانید که تعداد این آینه ها حدود 11000 عدد است.
نیروی خورشید وقتی مفید تر خواهد بود که بتوانیم آن را ذخیره کنیم. استخر خورشیدی می تواند آزمایشهای مربوط به گرمای خورشید را تا ساعت ها پس از غروب آن ذخیره و نگهداری کند. این استخر سرپوشیده پوشش سیاه رنگی دارد که آزمایشهای مربوط به گرمای خورشید را می گیرد. آب استخر دارای نمک است که مقدار آن در عمق استخر بیشتر می شود. لایه های بالایی آب نمک کمتری دارند از خروج آزمایشهای مربوط به گرمای لایه پایینی که گرم و داغ شده است جلوگیری می کنند. ساختن این استخرها و استفاده از آنها ساده است.
راه های زیادی برای استفاده از انرژی و نیروی خورشید وجود دارد. نیروی خورشید پاکیزه است و می توانیم انرژی مورد نیازمان را از آن بگیریم. ذغال سنگ، نفت و گاز هوا را آلوده می کنندو سرانجام یک روز تمام می شوند.اما خورشید به درخشش خود ادامه میدهد و نیروی آن همیشگی و ماندنی است.