لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
تریستور ها از مهمترین قطعات نیمه هادی قدرت هستند وبسیار زیاد در مدارهای الکترونیک قدرت بکارگرفته می شوند . این عناصر کلید های دو حالته ای هستند که از حالت قطع به حالت وصل در می آیند. در بسیاری از کاربرد ها می توان تریسور را یک کلید اید ه آل فرض نمود اما در عمل رفتار تریستور ها دارای مشخصات و محدودیتهای خاص است.
تریستور عنصر نیمه هادی چهار لایه ای است که ساختار آن بصورت pnpn بوده و دارای سه پیوند pn است. این عنصر سه سر دارد . آند ؛ کاتد وگیت . تریستور ها به روش دیفیوژن ساخته می شوند .
هنگامی که ولتاژ آند نسبت به کاتد مثبت باشد پیوند های 1J و 3 J
درحالت بایاس مستقیم و پیوند 2 J در حالت بایاس معکوس قرار می گیرد وتنها جریان نشتی اندکی از آند به کاتد جریان می یابد. در این حالت می گوییم تریستور در وضعیت سد کنندگی مستقیم یا حالت قطع قرار دارد و جریان نشتی را جریان حالت قطعِِ D I می نامیم .اگر ولتاژ آند نسبت به کاتد VAK به قدر کافی زیاد شوند پیوند 2 J که در حالت بایاس معکوس قرار دارد شکسته می شود . این پدیده را شکست بهمنی وولتاژ متناظر با آن را ولتاژ شکست مستقیم VBO می نامیم.از آنجا که پیوند های 1J و 3 J قبلا در حالت بایاس مستقیم قرار گرفته اند حرکت آزادانه حامل ها در سه پیوند ؛ منجر به برقراری جریان مستقیم قابل ملا حظه ای در آند می شود . در این وضعیت تریستور در وضعیت هدایت یا وصل قرار می گیرد وهمچنین به خاطر مقاومت اهمی چهار لایه افت ولتاژ کوچکی در حدود V 1 مشاهده می گردد.
به منظور آنکه تعداد کافی از حاملها در پیوند جریان یابند جریان آند با ید از مقداری که جریان تثبیت کننده I L نامیده می شود . بیشتر باشد. در غیر این صورت با کاهش ولتاژآند نسبت به کاتد تریستور از حالت وصل به حالت قطع باز خواهد گشت . جریان تثبیت کننده I L حد اقل جریان آند مورد نیاز است که بعد از آنکه تریستور روشن شد و سیگنال گیت ازروی آن برداشته شد ؛ لازم است بر قرار باشد تا تریستور رادر حالت روشن نگه دارد.
هنگامی که تریستور شروع به هدایت کرد ؛ رفتار آن مشابه یک دیود در حال
هدایت می شود و کنترلی روی آن وجود ندارد . عنصر به هدایت خود ادامه خواهد داد چرا که به واسطه ی حرکت آزادانه ی حامل ها لایه تخلیه در پیوند 2 J وجود ندارند . عنصر به خود ادامه خواهد داد چرا که به واسطه حرکت آزادانه حامل ها لایه تخلیه در پیوند 2 J وجود ندارد . گر چه اگرجریان مستقیم آند به سطحی پایین تر از جریانی که نگهدارنده ی I H نامیده می شود ؛کاهش یابد ؛ به علت کاهش تعداد حاملها در اطراف پیوند 2 J یک ناحیه تخلیه ایجاد می گردد و تریستور در حالت قطع قرار می گیرد . جریان نگهدارنده در حد میلی آمپر بوده واز جریان تثبیت کننده I L است یعنی I H > I L جریان نگهدارنده کمترین جریان آند می باشد که تریستور رادر حالت روشن نگاه می دارد
عملکرد نوزایی یا تثبیت کنندگی به واسطه فیدیک مثبت را می توان با مدل دو ترانزیستوری تریستور توجیه کرد .هر تریستور را می توان به صورت دو ترانزیستور
مکمل (یک ترانزیستور Q1 pnp ویک ترانزیستور Q2 npn ) در شکل زیر در نظرگرفت.
روشن کردن تریستور :
هر تریستور با افزایش جریان آند آن روشن می گردد . روشن کردن تریستور به
یکی از روشهای زیر امکان پذیر است :
گرما: اگر دمای تریستور بالا رود تعداد زوجهای حفره - الکترون افزایش خواهد یافت در نتیجه جریان نشتی افزایش می یابد.واین افزایش جریانها a 1 + a2 را افزایش خواهد داد. بواسطه فرآیند نوزایی ( a 1 + a2 ) ممکن است به سمت واحد میل کند وامکان دارد تریستور روشن شود . این شیوه روشن شدن تریستور ممکن است باعث نا پایدلری حرارتی گردد وباید از آن اجتناب کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
باکتریها گروهی از موجودات تک یاختهای ذره بینی هستند که پوشش بیرونی نسبتا ضخیمی آنها را احاطه کرده است. این موجودات ساختار سادهای دارند و به گروه پروکاریوتها تعلق دارند.
به نام خدا
مقدمه
در عمل باکتریهایی که دارای خواص یکسانی باشند بندرت یافت میشوند، حتی باکتریهایی که از یک سلول منشا میگیرند ممکن است از نظر یک یا چند صفت با یکدیگر متفاوت باشند. این تفاوتها نتیجه تغییراتی است که به علت جهش ژنی یا موتاسیون در سلولهای باکتریایی پدید میآید. این باکتریهای تغییر یافته ، موتانت Mutant نامیده میشوند که از نظر بعضی از خواص نظیر ساختمان آنتی ژن ، حساسیت در مقابل آنتی بیوتیکها و ... با سایر باکتریهای مشابه اختلاف دارند.سهولت تغییرپذیری در باکتریها مربوط به سرعت تقسیم آنهاست. زمان تقسیم یا مدت زمانی که برای تولید یک سلول جدید در باکتریها لازم است، حدود 2 دقیقه و در مورد انسان 20 سال است. مثلا یک سلول باکتری در مدت 18 ساعت 54 نسل بوجود میآورد. درحالیکه برای ایجاد همین تعداد نسل انسان بیش از 1000 سال زمان لازم است. پس جهش ژنی در باکتریها نسبت به موجودات عالی خیلی سریع و قابل ملاحظه است.
تفاوت تاژک سلول های یوکاریوتی از نظر ساختار و عمل با سلول های باکتری:
بطوریکه تاژک سلول یوکاریوتی عمدتا از جنس پروتئین استوانهای شکل میکروتوبول است. در حالیکه تاژک سلول پروکاریوتی از جنس پروتئین فلاژلین میباشد. حدود نیمی از باکتریهای شناخته شده قادر به تحرک میباشند. اینها واجد وسیله حرکتی هستند که تاژک (خوانده میشود. جنس تاژک از پروتئینی موسوم به فلاژلین است. یک باکتری ممکن است فاقد تاژک یا واجد یک ، دو یا چندین تاژک باشد. باکتری Ecoli که همان اشرشیاکلی میباشد، با طول دو میکرومتر مسافتی معادل 25 برابر طولش یعنی 50 میکرومتر را در یک ثانیه میپیماید.اگر شناگری با دو متر قد مسافتی معادل 50 متر در ثانیه را طی کند، قادر خواهد بود رکورد جهانی شنا را بشکند. تاژک باکتری به یک قلاب انعطافپذیر وصل است که این قلاب نیز به پروتئین حلقوی متصل است که در نیمه داخلی و خارجی غشای سیتوپلاسمی باکتری قرار داشته و چرخش این پروتئینهای حلقوی باعث حرکت تاژک میشود تاژک در باکتری تاژکها اندامهای حرکتی باکتریها می باشند،چنین اندامهایی در سیانوفیسه وجود ندارد.تاژک پری تریکوس در سراسر سطح پیکر موجود زنده وجود دارد، این حالت در تیره Enterobacteriacea قابل مشاهده است.انواعی از تاژکهای قطبی وجود دارد،برای مثال Lophotrichous دارای تجمعی از چندین تاژک در یک انتهاست،در حالی که Amphitrichous دارای تاژک در دو قطب است. تاژک باکتریها با تاژکهای موجود در سلولهای یوکاریوت متفاوتند.تاژکهای باکتریها قطری برابر تقریبا150A دارند و از اجزای پروتئینی کروی به بزرگی تقریبا45A ساخته شده اند که زنجیروار در 4ردیف طولی قرار گرفته اند.این 4زنجیربه طور مارپیچ دور یکدیگرپیچ خورده اند.ترکیب پروتئینی سازنده این تاژکها،فلاژلین با وزن ملکولی تقریبا60000،است.این پروتئین فاقد اسیدهای آمینه گوگرددار سیستئین است.در انواع مختلف باکتری ،اندازه اجزای پروتئین و تعداد زنجیرهای به هم پیچیده متفاوت است. تاژک در اشریشیاکولی تازک در E.coli دارای سه قسمت است:بخش رشته ای،بخش قلاب مانندو جسم بازال بخش رشته ای از چندین هزار ملکول فلاژلین ساخته شده،این ملکولها در11ردیف طولی ،منظم شده و ساختمانی پیچ خورده به وجود می آورند.این بخش رشته ای به بخشی قلاب مانند (پروتئین با وزن ملکولی42000)متصل می شود. بخش قلاب مانند خود به جسم بازال مربوط می شودکه حداقل 9پروتئین در ساختمان آن به کار رفته است.این پروتئینها چهار حلقه به وجود می آورد که روی ساختمان مفتول مانندی قرار دارند :حلقهM در غشای سیتوپلا سمی،حلقهS با فاصله کمی روی آن،حلقه P در لایه پپتیدوگلیکان و حلقهL در لایه لیپوپلی ساکارید خارجی جای گرفته است.حلقه M روی دسته جسم بازال و حلقهS بر عکس به دیواره محکم شده نحوه حرکت در تاژک پروکاریوتها: تاژک باکتری مستقیما توسطprotein motive force به حرکت در می آید که علت آن ایجاد یک گرادیان پروتونی حاصل از فسفریلاسیون اکسیداتیو است. حلقه M آزادانه در غشای سیتوپلاسمی به حرکت در آمده وحلقهPوS به عنوان بک مخزن انعکاسی عمل می نمایند.در شرایط عادی تاژکها با سرعت 15 دور در ثانیه و معمولا در جهت عکس حرکت عقربه های ساعت است.درنتیجه این حرکت تاژکها دور هم تاب خورده ،دسته می شوند که موجب حرکت منظم سلول به جلو می شود0در جهت عکس دسته تاژک،مرحلهS )در نتیجه چرخش عکس که متعاقب آن انجام می شود ،دسته تاژک از هم بازو چرخش تاژکها نامنظم و ایجاد نوعی تلوتلو خوردن در باکتری می گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
سپاس و ستایش خدای یکتایی را سزد که جهان ، جملگی به اراده او هست گردید و به هنر بی نظیر او به زینت های بسیار آراسته گشت . نقاش زبر دست ، طبیعت را بر دو زمره زن و مرد بیافرید تا در کار زار زندگی یار و غمخوار همدگر باشند و در پیمودن راه کمال مکمل یکدیگر . خانه خاموش قلب این دو را به اتش مهر و محبت میان هم روشن و نورانی ساخت و انس و الفت این دو مایه بقاء نسل و تداوم حیات گردید .
زن و مرد هر از یک گوهر افریده شدند و در نظام هستی هر دو یک مسیر را می پویند و یک مقصد را می جویند . لیک برای انکه راه پر فراز و نشیب را کاروانیان اسان تر طی کنند و امور سفر به نحوی موثرتر انجام پذیرد ، هر کدام به گونه ای بار مسئوولیت را به دوش کشیده و هر کدام وظایفی معین را عهده دار گشته اند . دستهای مهربان افرینش نیز تن و روان این دو را به گونه ای تراشیده که در این مسیر مقدر برای انجام وظایف خود به نیکی مهیا باشند و همپا و همدل یکدیگر به سوی شاهد مقصود پیش بروند .
بر این اساس زن و مرد در عین حال که از آفرینشی یکسان برخوردارند و فضیلت و شرافت آنها در نظام هستی و نزد خداوند برابر است ، هر کدام مختصات روحی و جسمی ویژه ای نیز برای خود یافته اند که انها را برای ایفاء نقش خود در طبیعت تواناتر می سازد .
تفاوت میان زن و مرد در اجتماع نیز از همین ویژگی های روحی و جسمی ایشان نشأت می گیرد . زن و مرد در اجتماعی نقش های گوناگونی را می توانند بر عهده گیرند ، لیک حضور آنها در پست های مختلف به توانایی و قابلیت های ذاتی این دو وابسته است . توانایی های جسمی ، ذهنی و عاطفی هر کدام موجب می شود که در برخی جایگاه های اجتماعی و برخی مشاغل حضور بیشتر و موفق تری داشته باشند و در برخی دیگر حضوری کم رنگ تر و کم جلوه تر . از جمله حساس ترین و مهم ترین جایگاه های اجتماعی که نابرابری حضور زن و مرد در ان به گونه ای چشمگیر خود نمای می کند پست های مدیریتی است .
بحث نابرابری حضور این دو و سنگین تر بودن کفه ترازو به نفع مردان در پست های مدیریتی آن چنان واضح و مبرهن است که نگارنده نیازی به ارائه امار و ارقام برای اثبات ان نمی بیند . شاید بسیاری از ما ان گاه که واژه مدیریت را بشنویم بی درنگ مردی میانسال با موهای جو گندمی و عینک ظریف و کت و شلوار اتو کشیده را در ذهن بیاوریم که خونسرد و متین به نظر می رسد و آرام و شمرده صحبت می کند و ... شاید ان گاه که برای ملاقات با یک مدیر در اتاق انتظار به سر می بریم هیچ کدام این تصور را نداشته باشیم که لحظاتی دیگر با یک خانم روبرو خواهیم شد . گویا ذهن ما عادت کرده تنها مردان را به عنوان مدیر در بخش های مختلف سازمانی بشناسد و مرد بودن مدیرها برای ذهن ما به نوعی شرطی شده است .
آنچه در این نوشتار سعی داریم بدان بپردازیم دلایل موثر در این نابرابری است . اینکه چه عواملی سبب می شود تا خانمها که نیمی از جامعه بشری را تشکیل می دهند سهمی بسیار کمتر از 50 % در جایگاه های مدیریتی را به خود اختصاص دهند و در ادامه نیز اشاره ای خواهیم داشت که این عدم مساوات میان خانمها و آقایان در مدیریت چه پیامدهای مثبت و منفی را در پی دارد .
چند جمله راجع به مدیریت
نخست به این مهم باید بپردازیم که در این نوشتار منظور از مدیریت چیست؟ مدیریت در لغت به معنای گردانندگی است و انچه امروزه از این واژه مستفاد می گردد پیش بردن عوامل در راستای مورد نظر می باشد .
به عبارت کلی تر مدیریت یعنی توانایی رسیدن به هدف . آمال و ارزوهای انسان نامتناهی است . لیک منابع و امکاناتی که در جعان در اختیار اوست محدود می باشد . مدیریت به انسان این توانایی را می دهد که به خواسته ها و تمنیات خود در چارچوبی معقول جامة عمل بپوشاند . مدیر فردی است که با بهره گرفتن از امکانات محدود اهداف عالی خود را محقق می سازد .
هر کدام از ما در زندگی شخصی و خصوصی برای خود مدیرانی هستیم و ماحصل زندگی ما نتیجه مدیریت ماست .
انچه موضوع بحث ماست مدیریت در سطح کلان جامعه است . جوامع بشری به حسب نیازهای خود سازمان ها ، ارگان ها و نهادهای دولتی و خصوصی کوچک و بزرگ را بنیان نهاده اند و برای تامین حقوق مختلف خود به انها متکی هستند .
اهداف یک جامعه و خواسته های کلی مردم از طریق این نهادها و سازمان ها پیگیری و محقق می شود . نقش این سازمان ها در پیشبرد جوامع حساس و