لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
* سیستم : مجموعه ای از اجزاست که به هم وابسته اند و هدف مشترکی را دنبال می کنند.
ورودی
خروجی
فرآیند
بازخور
هدف
کنترل
خور
محیط
* یک سیستم از تشکیل می شود.
Outputs خروجی ها
Process فرآیندها
Inputs ورودی
خدمت به مردم هر چه بیشتر بهتر و جلب رضایت مشتریان و ارائه خدمات
رسیدگی به کارهای بانک مردم و کسانی که به بانک مراجعه می کنند. جهت دریافت یا پرداختن پول و چک ، سفته و پرداخت اقساط وام یا دریافت حقوق – پرداخت وام های کوتاه مدت و بلند مدت
انجام خدمات بانکی (گرفتن پول و آب و برق و تلفن شارژ و ...
اجام کارهای حسابداری و مالی
نگهداری پول های مردم و اطمینان خاطر مردم از اینکه پولشان در بانک در امان است
نگهداری و دریافت پول مردم و دادن سود به آنها
ارائه خدمات و انجام دادن کارهای مربوط به عابر بانک ها و کارت های اعتباری که حتی در روزهای تعطیل هم بتوانند پول دریافت کنند.
ایجاد کارهای تبلیغاتی و دادن جایزه و تشویق مردم
سرمایه گذاری بانک با پول های مردم
سرمایه نیروی انسانی وسایل و ابزارهای مربوط به کار در بانک مدیر عامل – رئیس شعبه – صندوقدار معاون شعبه خدمات امور مالی – امور پس انداز امور حسابهای جاری و غیر جاری
مدیریت تعمیر و نگهداری
توسعه تکنولوژی
زیر ساخت مدیریتی
مدیریت مالی
مدیریت منابع انسانی
رضایت
مشتریان
بهینه سازی و خدمات رسانی بیشتر
لجستیک برون داد
تولید یا عملیات
لجستیک درون داد
*فعالیت های اصلی:
1- لجستیک درون داد:
تعریف: کلیه فعالیتهایی که در سازمان انجام می گیرد تا ورود و مواد اولیه به ابتدای فرآیند تولیدبرآورده می شود. یا هر آنچه موضوع سیستم قرار می گیرد یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات می کند.
که بانک به عنوان یک سازمان فاقد این فعالیت ها است.
2- تولید عملیات
تعریف :کلیه فعالیتهائی که جهت تبدیل ورودی به خروجی انجام می گردد.
* با هر آنچهموضوع سیستم است یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات صورت می گیرد
حسابداری یا امور مالی: که کارش تجزیه و تحلیل پول و حساب ها و مشخص کردن بدهکار و بستانکار بین بانک ومشتریان و کسب سود و زیان است و تحویل نتیجه به مراتب بالاتر.
واحد پشتیبانی: که کار رساندن وسایل کاری مورد نیاز کارمندان را بر عهده داردو مثل تعمیر و نگهداری وسایل ضروری – پذیرایی از کارمندان – تبلیغات و چاپ بروشورهای خاص و مراسم های مختلف مثل قرعه کشی ها و جشن ها و ...
صندوقدار که کارکردن پول از مشتریان را بر عهد ه دارد – کار حساب و کتاب دستی و....
کارمندان که هر کدام وظیفه ای را بر عهده دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 94
من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .
گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟
گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .
گفت : نماز صبحِ ؟
گفتم : بله
ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .
می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .
با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .
درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.
شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟
پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم
پیشم باشه .
زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم
ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .
بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .
از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟
لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .
گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .
خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .
فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.
نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.
احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .
درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خدا حافظی کردم وبه راه افتادم .
درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟
گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .
مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟
گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .
آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.
گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟
گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .
به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟
او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .
مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟
ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.
باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟
گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟
احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
* سیستم : مجموعه ای از اجزاست که به هم وابسته اند و هدف مشترکی را دنبال می کنند.
ورودی
خروجی
فرآیند
بازخور
هدف
کنترل
خور
محیط
* یک سیستم از تشکیل می شود.
Outputs خروجی ها
Process فرآیندها
Inputs ورودی
خدمت به مردم هر چه بیشتر بهتر و جلب رضایت مشتریان و ارائه خدمات
رسیدگی به کارهای بانک مردم و کسانی که به بانک مراجعه می کنند. جهت دریافت یا پرداختن پول و چک ، سفته و پرداخت اقساط وام یا دریافت حقوق – پرداخت وام های کوتاه مدت و بلند مدت
انجام خدمات بانکی (گرفتن پول و آب و برق و تلفن شارژ و ...
اجام کارهای حسابداری و مالی
نگهداری پول های مردم و اطمینان خاطر مردم از اینکه پولشان در بانک در امان است
نگهداری و دریافت پول مردم و دادن سود به آنها
ارائه خدمات و انجام دادن کارهای مربوط به عابر بانک ها و کارت های اعتباری که حتی در روزهای تعطیل هم بتوانند پول دریافت کنند.
ایجاد کارهای تبلیغاتی و دادن جایزه و تشویق مردم
سرمایه گذاری بانک با پول های مردم
سرمایه نیروی انسانی وسایل و ابزارهای مربوط به کار در بانک مدیر عامل – رئیس شعبه – صندوقدار معاون شعبه خدمات امور مالی – امور پس انداز امور حسابهای جاری و غیر جاری
مدیریت تعمیر و نگهداری
توسعه تکنولوژی
زیر ساخت مدیریتی
مدیریت مالی
مدیریت منابع انسانی
رضایت
مشتریان
بهینه سازی و خدمات رسانی بیشتر
لجستیک برون داد
تولید یا عملیات
لجستیک درون داد
*فعالیت های اصلی:
1- لجستیک درون داد:
تعریف: کلیه فعالیتهایی که در سازمان انجام می گیرد تا ورود و مواد اولیه به ابتدای فرآیند تولیدبرآورده می شود. یا هر آنچه موضوع سیستم قرار می گیرد یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات می کند.
که بانک به عنوان یک سازمان فاقد این فعالیت ها است.
2- تولید عملیات
تعریف :کلیه فعالیتهائی که جهت تبدیل ورودی به خروجی انجام می گردد.
* با هر آنچهموضوع سیستم است یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات صورت می گیرد
حسابداری یا امور مالی: که کارش تجزیه و تحلیل پول و حساب ها و مشخص کردن بدهکار و بستانکار بین بانک ومشتریان و کسب سود و زیان است و تحویل نتیجه به مراتب بالاتر.
واحد پشتیبانی: که کار رساندن وسایل کاری مورد نیاز کارمندان را بر عهده داردو مثل تعمیر و نگهداری وسایل ضروری – پذیرایی از کارمندان – تبلیغات و چاپ بروشورهای خاص و مراسم های مختلف مثل قرعه کشی ها و جشن ها و ...
صندوقدار که کارکردن پول از مشتریان را بر عهد ه دارد – کار حساب و کتاب دستی و....
کارمندان که هر کدام وظیفه ای را بر عهده دارند.
گرفتن پول آب و برق و گاز و تلفن و...