لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
تاثیر آموزش کار آفرینی بر رشد کسب و کارهای جدید
مهارتهای جدید باید منجربه تغییرات رفتاری گردد و یاد گیرنده را در دستیابی به اهدافش یاری رساند.
هر ساله حدود ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خالص در ایالات متحده امریکا صرف سرمایه گذاری بر روی کسب و کارهای جدید در بخش خصوصی میشود. تنها ۲ درصد از این مقدار توسط موسسات سرمایه گذاری و یا بانکها تامین میشود.تا ۱۰ درصد دیگر آن نیز از بازار سهام و یا بازارهای عمومی حاصل میگردد. این ارقام نشان میدهد که حداقل ۸۸% از سرمایه خالص مورد و یا منابع غیر رسمی تامین میشود. برخی از اوقات به نقش اعتبارات دولتی در پویایی و رشد یک کسب و کار بیش از اندازه اهمیت داده می شود. مطالعات اخیر نشان می دهد که حتی کسب و کارهای کوچک درسطوح پایین بعد از دریافت یک یا دو وام به سطح ثابتی از رشد می رسند و برای مدتی درآن سطح متوقف میشوند.
در پس هر کسب و کار در حال رشد ایده ای قابل دسترسی نهفته است و هر ایده ای از کارآفرینی با انگیزه و با اطلاعات کافی سربرون میآورد. با وجود اینکه در توسعه کسب و کارهای موجود ابزارهای رایگانی نیزوجود دارند اما این مقاله به بهینه سازی استفاده از آموزش که عموما ابزار رایگانی نیست در ترویج و سرعت بخشی به رشد کسب و کار می پردازد. در واقع آموزش فرایندی است که برای ترغیب به یاد گیری مهارتهای جدید سازماندهی شده است. مهارتهای جدید باید منجربه تغییرات رفتاری گردد و یاد گیرنده را در دستیابی به اهدافش یاری رساند. ارزش این آموزشها به محیط پیرامون آنها بستگی دارد. به طور مثال اخبار نسبتا قدیمی در تلویزیون بعنوان یک رسانه ارزش چندانی ندارد اما در روزنامه ها هنوز خریداران زیادی دارد. ارائه اطلاعات درست به مشتری واقعی آن و در زمان مناسب یکی از فعالیتها یی است که به سرعت در دنیا رواج یافته است.
فراهم نمودن زمینه های مناسب آموزش
بسیاری از آموزشهایی که به افراد مختلف ارائه میشود به دلیل مناسب نبودن برنامه زمانی و یا فقدان زمینه های لازم اتلاف می گردد.
▪ به منظور موثر بودن آموزش سه شرط اصلی باید فراهم باشد:
۱) یادگیرنده باید با یک تغییر شدید مواجه گردد که این تغییر میتواند یک مشکل و یا یک فرصت باشد.
۲) یاد گیرنده باید بداند که این تغییر در حال وقوع است و یا در مدت کوتاهی به وقوع خواهد پیوست.
۳) ذهن یاد گیرنده باید در مقابل یادگیری یک مهارت جدید باز باشد باید خود بخواهد که یاد بگیرد تنها در این صورت است که میتواند مشکل خود را تا حدی رفع نماید و یا از فرصتی که برایش ایجاد شده است بهره جوید. به عبارتی شما می توانید کلاس درس خود را مملو از یادگیرندگان نمایید اما نمی توانید آنها را مجبور کنید که یاد بگیرند. به همین منظور شما باید درآنها انگیزه ایجاد کنید. ایجاد انگیزه همیشه مرتبط با ایجاد نیاز است. این نیاز ها می تواند نیازهای اصلی و اولیه و حیاتی ویا نیاز های پیچیده وبزرگتری باشد که سبب ارضای درونی فرد میگردد. آموزش در صورتی تاثیر گذار است که برخی از نیا زهای یاد گیرنده را مرتفع نماید.
ارزیابی نیازهای آموزشی
هر چقدر احساس نیاز بیشتر باشد آموزش مفیدتر و موثرتر خواهد بود. آموزش فرد برای مواجهه با موقعیت احتمالی درآینده نا مشخص اثر کمتری نسبت به اموزشی دارد که برای موقعیتی معلوم و در آینده ای نزدیک به فرد داده شود. از اینرو هرچقدر تخمین موقعیت آموزشی در تناسب با نیازها بیشتر و کاربرد آن شفاف ترباشد ایجاد انگیزه بیشتر خواهد بود. معمولا افراد هنگامی پی به نیاز خود میبرند که با مشکلی مواجه میگردند. مطالعاتی در مورد ۵۰۰ موسسه با هدف شناسایی متداولترین مسائلی که کسب وکار ها در طول رشد خود با آن روبرو هستند انجام شده است. بر مبنای این بررسی مشکلات متداول در ۴ زمینه دسته بندی شده است.
۱) بازار یابی و فروش که شامل:
ـ فروش کم
ـ وابستگی به مشتری
ـ افزایش رقابت
ـ مشکلات توزیع
ـ تبلیغات غیر موثر
۲) مدیریت مالی شامل:
ـ سرمایه در گردش نا کافی
ـ مشکلات جریان نقدینگی
ـ نبود کنترل کافی در مورد حاشیه سود وهزینه ها
۳) مدیریت منابع انسانی شامل:
ـ استخدام وگزینش
ـ جابجایی وتغییرکارکنان
ـ کمبود آموزش
۴) مدیریت عمومی شامل:
ـ فقدان تجربه مدیریتی
ـ کار بیش از اندازه مالک ومدیر
مشکلات مربوط به رشد مدیریتی
این مشکلات ممکن است برای کسانی که به امر آموزش مدیریت می پردازند عادی باشد اما برای نو کارآفرینان و تیمهای مدیریتی که در موقعیت رشد قرار دارند مسئله ایجاد مینماید.بررسی دیگری نیز در سال۱۹۹۲ انجام شد که از کار آفرینان خواسته شد زمینه هایی را که در طول دوران رشد کسب و کارشان توجه آنها را به خود معطوف میدارد بیان کنند.
▪ زمینه های اصلی که توسط کار آفرینان مطرح شد عبا رتند از:
ـ تحصیل منابع، شامل منابع مالی ومدیریتی واستعدادهای فنی
ـ توسعه استراتژی جدید بازار یا ارائه محصولی خاص در بازار
ـ ارتباطات
ـ تخصیص منابع که نیاز به استفاده از سیستمهای حسابداری بودجه بندی پیشرفته
ـ گردش کاری وافزایش تقاضا برای تخصصی کردن کارها
ـ روابط انسانی و کم شدن ارتباط مدیران با کارمندان
ـ تخصص فنی و نیاز بیشتر به تخصص در شرکت
ـ قابلیت دسترسی مالی
ارائه آموزش
علاوه بر نیازهای یاد گیرندگان در برنامههای آموزشی در بالا اشاره گردیده جنبه مهم دیگری که تاثیر گذاری آموزش را افزایش می دهد نحوه ارائه آن است. این شیوه باید در برگیرنده دو زمینه اصلی باشد.
۱) رساندن اطلاعات کافی به مخاطب به نحوی که تقاضا با عرضه تناسب داشته باشد.
۲) انتخاب روش مناسب آموزش در یک بازار ایده ال باید کلیه اطلاعات در هر زمانی و برای هر فردی قابل دسترسی باشد. این مطلب برای هر کار آفرینی که علاقمند به استفاده از دوره های آموزشی است صدق میکند. متاسفانه این مطلب همیشه و به طور مداوم برای هر مدیر کسب و کار برقرار نیست. از طرفی تنها با داشتن این اطلاعات است که کار آفرین در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند تصمیمی آگاهانه بگیرد. در بانکداری شرایطی که کارگذار بانک قرض گیرنده را به درستی نمی شناسد و در نتیجه قرض دادن به او را سرمایه گذاری توام با ریسک میداند عدم تناسب اطلاعات خوانده میشود.
به طور مشابه به این دلیل که کار آفرینان اطلاعات اندکی در خصوص دوره ها و یا روشهای آموزشی دارند صرف زمان برروی آموزش را توام با ریسک میدانند. یک راه حل ممکن برای حل مسئله این است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
موضوع: انواع تجارت الکترونیکی و مدلهای کسب و کار
تجارت الکترونیکی یکی از پدیده های نوین و در حال گسترش دنیای کسب و کار در عصر اطلاعات است و سازمانهای آینده نگر برای حفظ و یا کسب رهبری بازار باید از آن بهره بگیرند.
یکی از ابعاد تجارت الکترونیکی طبقه بندی انواع آن است که بر مبناهای متفاوتی انجام پذیرفته و در نتیجه طبقه بندیهای متفاوتی از آن ارائه شده است که در این فصل به آنها اشاره و فرایند منطقی برای تقسیم بندیهای تجارت الکترونیکی مطرح میگردد. یکی دیگر از ابعاد تجارت الکترونیکی مدلهای کسب و کار است که چگونگی تولید درآمدها را در سازمان نشان میدهد. بعضی از سازمانها مدل کسب و کار را به صورت آگاهانه و منطقی و براساس شرایط خاص خود انتخاب میکنند، بعضی دیگر نیز به این مسئله توجه ندارند اما ناخودآگاه از یک نوع مدل کسب و کار تبعیت میکنند. با توجه به اینکه انتخاب آگاهانه نتایج بهتری دارد، در این فصل مدلهای کسب و کار به تفصیل بررسی میشود.
انواع تجارت الکترونیکی
در فصل اول پدیده تجارت الکترونیکی از دیدگاههای مختلف طبقه بندی گردید. در این طبقه بندیها مبنای منطقی کلی برای رده بندی انواع EC وجود ندارد. در این قسمت سعی میشود تا دیدگاه های مختلف در خصوص طبقه بندی EC ارائه و مسائل مربوط به آن بیان گردد و در نهایت یک مدل کلی برای طبقه بندی EC ارائه شود. در یک نگاه گذرا رایج ترین طبقه بندی از تجارت الکترونیکی بر مبنای دو مؤلفه شرکت و مصرف کننده نهایی است. در واقع تجارت الکترونیکی براساس ماهیت خریدار و فروشنده به چهار نوع تقسیم میشود:
1. شرکت با شرکت: در این حالت هر دو طرف مبادله الکترونیکی ماهیت حقوقی دارند و معمولاً با حجم مبادلات و ارزش آنها بسیار زیاد است. داد و ستد مواد خام، قطعات یدکی و سایر دروندادهای تولیدی معمولاً از طریق این نوع روابط انجام میپذیرد.
2. شرکت با مصرف کننده. در این حالت یک طرف شرکت و طرف دیگر مصرف کننده است؛ فروشنده ماهیت حقوقی دارد (شرکت) و خریدار ماهیت حقیقی (مصرف کننده نهایی).
3. مصرف کننده با مصرف کننده: در این حالت هر دو طرف ماهیت حقیقی دارند، یعنی هر دو طرف مصرف کنندهاند.
4. مصرف کننده با شرکت. در این حالت افراد خدمات خود را به شرکت میفروشند یا اینکه پیشنهاد خرید میدهند؛ برای مثال وکلا و حسابداران با فروش خدمات خود به شرکتها درآمد کسب میکنند. تفاوت B2C با C2B در این است که در B2C عامل شروع کننده معامله شرکت است ولی در C2B این عامل مشتری است.
تمرکز اصلی تجارت الکترونیکی بر دو بخش B2B و B2C و به طور اخص بر B2B است. B2C, B2B از چند بعد با هم تفاوت میکنند که در جدول 1-3 نمایش داده شده است.
خریدار
شرکت
مصرف کننده
فروشنده
شرکت
B2B
Plasticnet.com
Covisint.com
B2C
Dell.com
GM.com
Amazon.com
مصرف کننده
C2B
Speakout.com
C2C
Wbay.com
Heat.net
شکل 1-3 انواع تجارت الکترونیکی
جدول 1-3 تفاوتهای B2B, B2C
ویژگی
B2B
B2C
سهم به کارگیرندگان
متوسط تا زیاد
کم تا متوسط
پیچیدگی تصمیمات خرید
پیچیده
نسبتا ساده
کانال توزیع
پیچیده- مستقیم از تولید کننده و یا از طریق عمده فروش تا عامل و توزیع کننده
ساده- مستقیم و یا از طریق خرده فروش
ویژگی های خرید
حجم بالا، ارزش بالا
حجم پایین، ارزش کم
ویژگی های محصول
اقلام استاندارد یا خاص
اقلام استاندارد
بخش B2B به سه دلیل اهمیت خاصی در EC دارد:
1. شرکتها معمولاً نسبت به مصرفکنندگان از امکانات و زیرساختارهای مناسب و کافی برای به کارگیری EC برخوردارند. به همین دلیل حجم عظیمی از EC (حدود 80-90 درصد) در B2B واقع میشود.
2. به دلیل حجم گسترده و کلان فعالیتهای تجاری در شرکتها نسبت به مصرفکنندگان، صرفهجوییهای ناشی از EC برای B2B، بهرهوری کل سیستم تجاری و اقتصادی را بالا میبرد.
3. به دلیل گستردگی فعالیتهای اقتصادی و تجاری در B2B حجم مبادلات پولی بسیار بیشتر از B2C است.
برای درک بهتر انواع B2B، کاپلان و ساونی بر اساس دو مولفه نوع خرید شرکت (چه چیزی میخرد؟) و چگونگی انجام خرید توسط شرکت (چگونه میخرد؟) انواع مختلف B2B را بررسی کردهاند. اینکه شرکت چه چیزی میخرد در دو طبقه تقسیم میشود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
بازاریابی جاویژه ؛ گام نخست در کامیابی کسب و کارمهدی بیگدلو bigdelou@Gmail.com
چکیده
کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نوپایی را راهاندازی کنند میبایستی بازار هدف، خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند. آنها نباید تلاش کنند که بر کل بازار فائق آیند و هر محصولی را تولید کنند. بلکه باید ابتدا یک بخش متمایز یا جاویژه را یافته و خدمت شایستهای را به آن ارائه کنند. بازاریابی جاویژه یکی از راهکارهایی است که در این خصوص میتواند یاریگر کارآفرینان در انتخاب بازار هدف باشد. در این شیوه بازاریابی معمولا تنها یک کسبوکار به عنوان عرضهکننده کالاها یا خدمات در آن بخش حضور خواهد یافت که این امر علاوه بر دور نگهداشتن کسبوکار از تهدیدهای رقابتی باعث خواهد شد سودآوری بالایی را نیز عاید کسبوکار شود. در این مقاله معرفی مختصری خواهیم داشت بر این شیوه بازاریابی.
مقدمه همراه با تخصصیتر شدن دانش و تکنولوژی، تقاضاها و بازارها هم به سمت تخصصیتر شدن حرکت میکنند. فعالیت نمودن در یک مقیاس وسیع دیگر حتی از عهده بزرگترین شرکتها و معظمترین کمپانیها نیز بر نمیآید. این امر بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر خواهد بود. شرکتهای کوچک و متوسط و بهویژه کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نویی را راهاندازی کنند باید بازار هدف خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند، به طوری که همچنان که رقبای چندانی در آن بخش بازار حضور نداشته باشند از حجم بازار بالقوه مناسبی نیز برخوردار باشد. یکی از بهینهترین راهکارها برای چنین اقدامی یافتن یک جاویژه بازار (niche market) است. در ادامه در مورد این شیوه بازاریابی بیشتر بحث خواهد شد.
چیستیِ بازاریابی جاویژه"Niche" در زبان انگلیسی به معنای تورفتگی دیوار یا طاقچه آمده است که منظور از آن در بازاریابی, بخشهایی است که خارج از بازار اصلی و دور از توجه رقبای بزرگ قرار گرفته است. واژه "Niche" از یک واژه فرانسوی مشتق میشود که به معنای آشیان گرفتن است. بازاریابی جاویژه عبارت است از هدف گرفتن یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها یا خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را به طور مطلوب برآورده سازند. تقریبا هر کسبوکاری به منظور پر کردن مکانهای خالی و بیمتصدی (برآورده ساختن نیازهای تامین نشده) آغاز به کار کرده است. با این وجود بازاریابی جاویژه معمولا به کسبوکارهای کوچک و متوسط مربوط میشود که کالا یا خدمت خاصی را برای بخش محدودی از بازار تولید میکنند. بر اساس پیشینه مربوط به بازاریابی جاویژه، پژوهشگران اینگونه نتیجهگیری کردهاند که رویکرد جاویژه سه جنبه را در بر دارد: بازار، محصول و استراتژی. روابط این سه جزء در نمودار 1 نمایش داده شده است:جاویژه بازار بر افراد یا مصرفکنندگان خاصی تمرکز دارد که جملگی به یک «بخش» تعلق دارند و در پی آن، شرکت محصولی را مرتبط با آن جاویژه یافته و عرضه میکند. این راهبرد از مصادیق بازاریابی کششی محسوب میشود. (Shani & Chalasani, 1992; Weinstein, 1994) یک محصول جاویژه بر یک کالا یا خدمت تخصصی تاکید دارد که شرکت آن را به همه بخشها عرضه کرده است با این امید که جاویژه بازار آن را خود خلق نماید. این راهبرد از مصادیق بازاریابی رانشی است. (Kara & Kaynak, 1997) استراتژی جاویژه بر شرکت و اینکه چگونه شرکت رویکرد جاویژه را اجرا خواهد نمود, تمرکز دارد. (Linneman & Stanton, 1991) کاتلر (2003) بیان میدارد که صرفنظر از رانشی یا کششی بودن استراتژی، بحث اصلی در موفقیت یک استراتژی جاویژه تخصصگرایی است. محصول بازار جاویژه دارای این مشخصات است:_ مشتریان حاضر در جاویژه دارای مجموعه نیازهای متمایزی هستند._ مشتریان قیمت بیشتری (صرف قیمت) را به شرکتی که نیاز آنها را به بهترین نحو برآورده سازد پرداخت خواهند کرد._ جاویژه بازار به احتمال زیاد رقبای دیگر را جذب نخواهد کرد._ شرکتی که استراتژی جاویژه را در پیش گرفته از طریق تخصصگرایی مزیت اقتصادی پیدا خواهد کرد._ جاویژه بازار حجم بازار، سود و رشد بالقوه را داراست. (کاتلر، 2003) کسبوکارهای کوچک به دلیل هزینههای ثابت پایین و انعطافپذیری بالا قادرند نیازهای برآورده نشده بخشهای کوچک بازار را به سرعت شناسایی و بدون صرف هزینههای گزاف برای تحقیق و توسعه در جهت تامین آن، کالا یا خدمتی را ایجاد کنند. از آنجا که یک بازار جاویژه مصرفکنندگان محدودی دارد، شرکتهای بزرگ قادر به افزایش تولید و استفاده بهینه از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس نخواهند بود و از اینرو ورود به چنین بخشهایی برای آنان اقتصادی نخواهد بود. به این ترتیب شرکتهایی موفقتر هستند که از هزینه ثابت کم و توان انعطافپذیری بالایی برخوردار باشند. این بخش بازار غالبا بهدلیل تمرکز و تخصصگرایی کسبوکار و نیز نبودن رقیب، سودآوری بالایی را حتی با فروش نه چندان بالا نصیب کسبوکار خواهد کرد. جاویژههای بازار میتوانند بر اساس منطقه جغرافیایی، یک صنعت تخصصی، گروهای سنی یا نژادی و قومی یا هر گروه ویژه دیگری از افراد وجود داشته باشد. گاهی یک محصول جدید برای یک جاویژه میتواند ناشی از اصلاح و تعدیل در محصولات رایجی که توسط شرکتهای بزرگ تولید میشود، باشد. بدیهی است که موقعیت برای بازاریابی جاویژه میتواند در هر صنعتی وجود داشته باشد. گاهی این نوع بازاریابی حیطه بسیار باریکی را در بر میگیرد که محصول برای گروه کوچکی از بازار ایجاد شده است. در این شیوه از بازاریابی یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها و خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را برآورده سازند هدفگیری میشود. این واژه از اینرو «بازاریابی جاویژه» نام گرفته است که طی آن کارآفرینان با شناسایی مکانهای ویژه و خاص بازار – بخشهای کوچکی از یک بازار بزرگ با نیازهای تامین نشده که مورد توجه شرکتهای موجود قرار نگرفتهاند- اقدام به ورود به آن بخش کرده و پس از ورود و ارائه کالاها و خدمات مورد نیاز آنها، آن بخشها را پر میکنند. چنانچه یک کارآفرین در آغاز کار بخواهد وارد یک بازار بزرگ شود و محصولی را برای مشتریان و مصرفکنندگان زیادی عرضه کند باید با رقبای بسیاری رقابت کند و شاید از دید مصرفکنندگان محصول او مطلوبیت کمی داشته باشد. اما او میتواند به جای آنکه از دید «مشتریان بسیار»، «مطلوبیت کمی» داشته باشد، با ورود به یک جاویژه کالا یا خدمتی که برای «عده کمی»، «مطلوبیت بسیاری» دارد را به بازار عرضه کند.
دلایل اهمیت بازاریابی جاویژه بسیاری از کارآفرینان اینگونه میپندارند که چنانچه محصول خود را به گستردهترین بازار ممکن عرضه کنند به احتمال قوی در مسیر موفقیت گام خواهند برداشت. آنها از اینکه یک بازار جاویژه را مدنظر قرار دهند هراسان هستند. چرا که تصور میکنند کسبوکار آنها با از دست دادن مشتریان با شکست روبرو شود. اما این رویکرد «خوشامدگویی به همه» چندان کارایی ندارد. هنگامی که یک کارآفرین بدون در ذهن داشتن یک مشخصه متمایز کننده، بازاری را برای کسبوکار در نظر میگیرد، دوام و بقای کسبوکار وی دشوار خواهد بود. مالکان کسبوکارها اغلب میپندارند که بازارهای جاویژه فروش آنها را محدود میکند و یا حاشیه سود آنها را کاهش میدهد و به همین دلیل هم از آن بیم دارند. اما حقیقت این است که یک بازار جاویژه میتواند به صورت مولفهای تعریف شود که به کسبوکار قدرت میبخشد. یک بازار جاویژه این امکان را برای شما فراهم میسازد که کسانی را که مخاطب بازاریابی خود قرار دادهاید دقیقا تعریف کنید. زمانی که میدانید چه کسانی را مخاطب محصول کسبوکار خود قرار دادهاید به سادگی میتوانید مشخص کنید که هزینه و توان بازاریابی خود را کجا صرف کنید.
به دلایل زیر تعریف نمودن بازار جاویژه پیش از راه اندازی کسبوکار اهمیت دارد:_ مالکان کسبوکارها این توانایی را مییابند که بودجه بازاریابی خود را از طریق هدف قرار دادن جاویژه بازار کاملا تعریف شده، حداکثر نمایند. _ کسبوکار میتواند راهحلها و محصولاتی را برای دیگر مسائلی که مشتریان جاویژه با آن روبرو هستند فراهم آورد. _ یک جاویژه بازار تعریف شده امکان ارائه ایدهها برای محصولات و خدمات جدید را که ذاتا از سوی جاویژه خاص کسبوکار درخواست میشوند، به سادگی فراهم میسازد. _ کسبوکار در معرفی خود به عنوان رهبر بازار در آن جاویژه مزیت پیدا میکند.
مزایای بازاریابی جاویژه همزمان با افزایش سرعت و گسترش ارتباطات و راستای آن گسترش دسترسی به اطلاعات، شرکتهایی میتوانند از فرصتها استفاده کنند که از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند. چرا که دیگر تنها دارا بودن سهم بازار بالا و بهرهگیری از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس منتج از تولید انبوه، جوابگو نیست. یک کسبوکار خانگی میتواند تقاضاهای پنهانی را که شرکتهای بزرگ توان واکنش به آن را ندارند و یا آن را قابل توجه نمیدانند، برآورده سازد. اهمیت موضوع از آنجا ناشی میشود که در جاویژه بازارها هزینه و قیمت مزیت رقابتی اصلی قلمداد نخواهد شد، بلکه شناسایی سریع سلیقهها و نیازها و در پی آن واکنش بدوندرنگ نسبت به آن که از طریق طراحی کالاها و خدمات متناسب انجام میشود، میتواند امتیازی را نصیب شرکت کند. بازاریابی جاویژه انتخابی زیرکانه برای کارآفرینان و مالکان کسبوکارهای کوچک و خانگی است که بودجهای محدود برای تبلیغات، توزیع، تحقیقات بازار و حتی تولید انبوه دارند. چرا و چگونه یک کسبوکار کوچک در آغاز کار بایستی برای بخش بزرگی از بازار، تبلیغات خود را بفرستد؟ حتی اگر مالک چنین کسبوکاری از این جاهطلبی و دستودلبازی برخوردار باشد که تبلیغات خود را از طریق یک روزنامه سراسری یا شبکه تلویزیونی به آگاهی مشتریان بالقوه برساند و به فرض آنکه درصد معقولی از این بازار خواهان محصول شرکت باشند، آیا این مدیر میتواند این تقاضای بیش از ظرفیت شرکت را پاسخگو باشد؟ برای مثال اگر یک شرکت تولیدکننده قارچ خوراکی که تنها توان تولید سه تن فرآورده را دارد، از طریق تبلیغات تلویزیونی در مورد خواص غذایی قارچ اطلاعرسانی و تقاضایی یک هزار تنی را ایجاد کند، خواهد توانست از چنین تقاضایی به طور مطلوب و بهرهور استفاده کند؟ یا با اتلاف منابعی که میتوانستند در گلوگاهی دیگر به کار گرفته شوند، فرصت بادآوردهای را نصیب رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود میکند؟ او در واقع کیک بزرگی را با هزینه خود تهیه میکند که تنها بخش کوچکی از آن را خود مصرف میکند. در مورد هزینههای توزیع، تحقیقات بازار، فروش اعتباری، تخفیفها و ... نیز به همین ترتیب. افزون بر این چنین شرکتی که کل بازار را مخاطب خود تلقی میکند، با فعالیت در این مقیاس میبایستی با غولهای رقیب نیز مبارزه بیامانی را تجربه کند.شرکتهای بزرگ تلاش چندانی را برای شناسایی نیازهای برآورده نشده جاویژههای بازار انجام نمیدهند. به این دلیل که با توجه به هزینههای بالای تحقیقات بازار، تحقیق و توسعه, بوروکراسی رایج و دیگر مسائل محدودکننده، منافع دستیابی به آن جاویژه نسبت به هزینههای آن، چندان صرفه اقتصادی را بهوجود نمیآورد. چرا که در این بخش کوچک بازار تولید انبوه حرف آخر را نمیزند و تقاضا و تولید محدود است. اما برای کسبوکارهای کوچک و کارآفرینان مستقل این موقعیتها میتواند فرصتی طلایی محسوب شود که سود حاصل از بهرهگیری از فرصت بیش از هزینههای دستیابی به آن است.
شناخت فرصتهای بازاریابی جاویژه معمولا تفاوت بسیار کمی میان تشخیص فرصتهای بالقوه کسبوکار و تشخیص فرصتهای بازاریابی جاویژه وجود دارد. گاهی کارآفرینان بدون آنکه برنامهای از پیش تدوین کرده باشند در موقعیت جاویژه قرار میگیرند. برای مثال شاید شما به کالا یا خدمتی نیاز داشته باشید درحالیکه در منطقه خود قادر به یافتن و به دست آوردن آن نباشید. بنابراین تصمیم میگیرید آن کالا یا خدمت را خود شخصاً تامین کنید. بهزودی متوجه میشوید که دیگران آن محصول را از شما درخواست میکنند. بنابراین یک راه تشخیص فرصتهای بالقوه برای جاویژه اندیشیدن در مورد آن کالاها و خدماتی است که خود شما به آن نیاز دارید. همچنین ممکن است کسی در جامعهای که شما عضویت دارید برای مشاوره، یاری و یا نوع خاصی از خدمات نزد شما بیاید. آیا شما در حیطهای که نیاز برخی از افراد است تخصص دارید؟ آیا این کالاها یا خدمات به گونهای هستند که شما بابت آن پولی را دریافت کنید؟ برای مثال ممکن است خانواده شما به صورت سنتی در تهیه داروهای گیاهی دانش و مهارت داشته باشد و شما در حد رفع نیازهای شخصی از آن بهره ببرید. شما میتوانید با توسعه مهارتهای خود و ارائه این خدمت به اطرافیان، دوستان و آشنایان و سپس عموم مردم از این مهارت درآمدزایی کنید. شما همچنین میتوانید فرصتهای جاویژه بازار را از سخنرانیهایی که میشنوید، مقالاتی که مطالعه میکنید و یا دیگر رخدادهایی که توجه شما را جلب میکنند، شناسایی کنید. شخصی ممکن است به شما عرضه کالا یا خدمتی را برای یک بازار خاص پیشنهاد دهد. شما ممکن است از یک سخنران که درباره برنامههای توسعه بحث میکند مطالبی را به دست آورید. همچنین ممکن است در مجلات یا روزنامهها در مورد نارساییها و نقصهای محصولات فعلی و نیاز برای کالاها یا خدمات خاص برای بخشهای معینی از بازار مطالبی را خوانده باشید. این نوع اطلاعات میتواند جرقهای را در ذهن شما ایجاد کند و یا بینشی که منجر به راهاندازی یک کسبوکار مبتنی بر بازاریابی جاویژه میشود را در شما بهوجود آورد. برخی افراد سرگرمیهایی دارند که گاهی این سرگرمیها میتواند با یک فرصت بازاریابی جاویژه در یک راستا قرار گیرد. برای مثال در این زمینه میتوان از هنرهای شیرینیپزی یا سفالگری یا حتی پخت برخی غذاها نام برد. گاه شما از معدود افرادی هستید که طرز تهیه و مهارت پخت برخی غذاها را دارید در حالیکه دیگران حاضر هستند برای مصرف آن غذا پول بپردازند. همچنین با توجه دور بودن فضای رقابتی بازار ایران از دیگر بازارهای کشورهای صنعتی و پیوسته نبودن با آن بازارها، گاه میتوان ایدهای را از شرکتها و کسبوکارهای خارجی دریافت و آن را در داخل کشور پیادهسازی کرد. برای نمونه از خدمات تحویل غذای آماده به درب منزل نام برد. علاوه بر همهی اینها، در عصر ارتباطات سلیقههای کوچک بهراحتی یکدیگر را یافته و میتوانند موقعیتی را برای فرصتهای کسبوکار به وجود آورند.
انتخاب جاویژه مناسب برای کسبوکارهای موجودجای گرفتن در یک جاویژه بازار بدین معناست که شما نمیخواهید با شمار زیادی از کسبوکارهای مشابه تنها بر روی قیمت رقابت کنید. افزون بر این از آنجایی که شما میخواهید کالاها و خدماتی را برای تامین نیازهای خاص و نیز برای گروه برگزیدهای از افراد به طور سفارشی تولید کنید، اغلب قادر خواهید بود قیمت بالاتری را نیز درخواست کنید. کالاها و خدمات شما به بازاری عرضه میشود که به آسانی نمیتوانند برای آن جایگزینی بیابند. جاویژه بازار به تلاشهای بازاریابی شما تمرکز خواهد بخشد. هر چه که شما متخصصتر شوید، بازار هدفتان خدمات شما را ارزشمندتر خواهد دید زیرا شما مستقیما با موقعیت منحصربهفرد آنها صحبت خواهید نمود.
این فرایند با پژوهش بازار آغاز میشود. بهترین مشتریان بالقوهتان، رقیبانتان، گرایش و حساسیت بازار را نسبت به کالاها و خدماتتان و توانایی خود را برای ارائه خدمت به این افراد تا حدی که شما را به عنوان تامینکننده نیاز آنها بشناسند مورد واکاوی و تحلیل قرار دهید. پژوهش بازار به مثابه فرو بردن انگشتان پا برای تست دمای آب دریاچه پیش از پریدن درون آن است. اگر شما دقیقا دریابید که چه گروهی از افراد را میخواهید بهدست آورید و نیازهای آنان چیست ، از هدر دادن پول و زمان پرهیز میکنید. چرا که میدانید این توانایی را دارید که کالاها و یا خدمات خود را برای تناسب با نیاز بازار هدفتان اصلاح کنید. پژوهش بازار لزوما نیازمند مشاوران و بررسیها پرهزینه و تشکیل گروه کانون نیست، بلکه میتواند به سادگی پرسش سوالات متناسب از بهترین مشتریانتان باشد. پاسخ به پرسشهای زیر میتواند در مشخص ساختن بازار جاویژه برای کسبوکارهای موجود یاریگر باشد:_ هم اکنون مشتریان فعلی کسب و کار چه کسانی هستند؟ آیا کسبوکار ما با یک بازار هدف متمایز که نیازها و علایق مشترک دارند, سروکار دارد؟ _ آیا بازار برای اینکه کسبوکار ما را پشتیبانی کند، به اندازه کافی بزرگ هست؟_ چه تفاوتی در محصولات و خدماتی که ما ارائه میکنیم نسبت به دیگر محصولات این صنعت وجود دارد؟ و چگونه میتوانیم این تفاوت را به وجود آوریم؟_ آیا میتوانیم کالاها، خدمات و هویت کسبوکار خود را برای رفع نیازهای خاص بازار تعدیل کنیم؟ _ آیا هم اکنون محصولات موجود توانستهاند به بازار هدف ما آنگونه که باید خدمت ارائه کنند؟ _ آیا ما میتوانیم با یک روش کارا و کم هزینه به مشتریان بالقوه خود دست پیدا کنیم؟ بهترین راه برای پاسخ به این پرسشها این است که تحلیل مفصلی روی آن انجام نگیرد. تنها بایستی اولین مواردی را که به ذهن میرسد یادداشت کرد. آنگاه خواهید توانست با تجزیه و تحلیل پاسخها آنها را تکمیل و بدین ترتیب به راحتی جاویژه بازار خود را تعریف کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
موضوع: انواع تجارت الکترونیکی و مدلهای کسب و کار
تجارت الکترونیکی یکی از پدیده های نوین و در حال گسترش دنیای کسب و کار در عصر اطلاعات است و سازمانهای آینده نگر برای حفظ و یا کسب رهبری بازار باید از آن بهره بگیرند.
یکی از ابعاد تجارت الکترونیکی طبقه بندی انواع آن است که بر مبناهای متفاوتی انجام پذیرفته و در نتیجه طبقه بندیهای متفاوتی از آن ارائه شده است که در این فصل به آنها اشاره و فرایند منطقی برای تقسیم بندیهای تجارت الکترونیکی مطرح میگردد. یکی دیگر از ابعاد تجارت الکترونیکی مدلهای کسب و کار است که چگونگی تولید درآمدها را در سازمان نشان میدهد. بعضی از سازمانها مدل کسب و کار را به صورت آگاهانه و منطقی و براساس شرایط خاص خود انتخاب میکنند، بعضی دیگر نیز به این مسئله توجه ندارند اما ناخودآگاه از یک نوع مدل کسب و کار تبعیت میکنند. با توجه به اینکه انتخاب آگاهانه نتایج بهتری دارد، در این فصل مدلهای کسب و کار به تفصیل بررسی میشود.
انواع تجارت الکترونیکی
در فصل اول پدیده تجارت الکترونیکی از دیدگاههای مختلف طبقه بندی گردید. در این طبقه بندیها مبنای منطقی کلی برای رده بندی انواع EC وجود ندارد. در این قسمت سعی میشود تا دیدگاه های مختلف در خصوص طبقه بندی EC ارائه و مسائل مربوط به آن بیان گردد و در نهایت یک مدل کلی برای طبقه بندی EC ارائه شود. در یک نگاه گذرا رایج ترین طبقه بندی از تجارت الکترونیکی بر مبنای دو مؤلفه شرکت و مصرف کننده نهایی است. در واقع تجارت الکترونیکی براساس ماهیت خریدار و فروشنده به چهار نوع تقسیم میشود:
1. شرکت با شرکت: در این حالت هر دو طرف مبادله الکترونیکی ماهیت حقوقی دارند و معمولاً با حجم مبادلات و ارزش آنها بسیار زیاد است. داد و ستد مواد خام، قطعات یدکی و سایر دروندادهای تولیدی معمولاً از طریق این نوع روابط انجام میپذیرد.
2. شرکت با مصرف کننده. در این حالت یک طرف شرکت و طرف دیگر مصرف کننده است؛ فروشنده ماهیت حقوقی دارد (شرکت) و خریدار ماهیت حقیقی (مصرف کننده نهایی).
3. مصرف کننده با مصرف کننده: در این حالت هر دو طرف ماهیت حقیقی دارند، یعنی هر دو طرف مصرف کنندهاند.
4. مصرف کننده با شرکت. در این حالت افراد خدمات خود را به شرکت میفروشند یا اینکه پیشنهاد خرید میدهند؛ برای مثال وکلا و حسابداران با فروش خدمات خود به شرکتها درآمد کسب میکنند. تفاوت B2C با C2B در این است که در B2C عامل شروع کننده معامله شرکت است ولی در C2B این عامل مشتری است.
تمرکز اصلی تجارت الکترونیکی بر دو بخش B2B و B2C و به طور اخص بر B2B است. B2C, B2B از چند بعد با هم تفاوت میکنند که در جدول 1-3 نمایش داده شده است.
خریدار
شرکت
مصرف کننده
فروشنده
شرکت
B2B
Plasticnet.com
Covisint.com
B2C
Dell.com
GM.com
Amazon.com
مصرف کننده
C2B
Speakout.com
C2C
Wbay.com
Heat.net
شکل 1-3 انواع تجارت الکترونیکی
جدول 1-3 تفاوتهای B2B, B2C
ویژگی
B2B
B2C
سهم به کارگیرندگان
متوسط تا زیاد
کم تا متوسط
پیچیدگی تصمیمات خرید
پیچیده
نسبتا ساده
کانال توزیع
پیچیده- مستقیم از تولید کننده و یا از طریق عمده فروش تا عامل و توزیع کننده
ساده- مستقیم و یا از طریق خرده فروش
ویژگی های خرید
حجم بالا، ارزش بالا
حجم پایین، ارزش کم
ویژگی های محصول
اقلام استاندارد یا خاص
اقلام استاندارد
بخش B2B به سه دلیل اهمیت خاصی در EC دارد:
1. شرکتها معمولاً نسبت به مصرفکنندگان از امکانات و زیرساختارهای مناسب و کافی برای به کارگیری EC برخوردارند. به همین دلیل حجم عظیمی از EC (حدود 80-90 درصد) در B2B واقع میشود.
2. به دلیل حجم گسترده و کلان فعالیتهای تجاری در شرکتها نسبت به مصرفکنندگان، صرفهجوییهای ناشی از EC برای B2B، بهرهوری کل سیستم تجاری و اقتصادی را بالا میبرد.
3. به دلیل گستردگی فعالیتهای اقتصادی و تجاری در B2B حجم مبادلات پولی بسیار بیشتر از B2C است.
برای درک بهتر انواع B2B، کاپلان و ساونی بر اساس دو مولفه نوع خرید شرکت (چه چیزی میخرد؟) و چگونگی انجام خرید توسط شرکت (چگونه میخرد؟) انواع مختلف B2B را بررسی کردهاند. اینکه شرکت چه چیزی میخرد در دو طبقه تقسیم میشود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
کسب و کارهای کوچک
تعریف کسب و کار کوچک: به منظور تحلیل آماری و با قاعده در خصوص کسب و کار کوچک ، باید گفت که این مقوله دارای قوانین اجرایی تجاری است. هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه ، اندازه استانداردی را برای خود تعریف میکند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگیهای دولتی تعریف میشود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هایی را صورت دهند. به علاوه ، این استانداردها برای برنامههایی که در خصوص کمک بهبود به امور مالی است کارا میباشد. کسب و کار کوچک بصورت مستقل است و هر شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در این حیطه قرار میگیرد. این اندازه مرسومترین استاندارد تعریف شده است. در آمریکا حدود 5/22 میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که 99 درصد آن کسب و کار کوچک(Small Business) به حساب میآیند.
راهنمای شروع یک کسب و کار کوچک: این راهنما به منظور آن تدوین شده است که بتواند با بیان تمامی نکات و در عین حال حفظ سادگی و قابل فهم بودن، به شما در راه ایجاد یک کسب و کار موفق کمک کند.
گام اول: ارزیابی اولیه - آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟ بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی میتوان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید. - آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟ این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژهها ، برنامهها و زمان خود را مدیریت کنید. - تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون میتوانید ارتباط برقرار کنید؟ صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما میتوانید با مشتریان، تامینکنندگان، کارکنان و ... در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید. - تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارید؟ صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیمگیری کنند. - آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟ مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشارکاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی میباشد. آیا شما میتوانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟- تا چه حد میتوانید برنامهریزی و سازماندهی کنید؟ تحقیقات نشان میدهد بسیاری از شکستها در صورت برنامهریزی صحیح ، به وجود نمی آمد. - آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟ ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که میتواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد. - این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر میسازد؟ سالهای اولیه شروع یک کسب و کار میتواند سختیهایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد. این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا" از ریسکهای آن بیشتر است. اینکه شما خادم و مخدوم خود میشوید! زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر!امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد. چالش و هیجان کار برای شما افزایش مییابد. اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم میآورد.
گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامهریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار ( Business Plan ) میتواند بسیار