لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
توسعه دهندگان باید روش های جلوگیری یا مدیریت مقاومت حشره کشی را در آفت های مورد نظر پیدا کنند .
حشره کش های باکتریایی دیگر ، حشره کش هایی که تحت عنوان تجاری " دوم ، جاپیدمیک ، گراب اتک" و نام عمومی " بیماری های هاگ شیری " که حاوی باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس فروخته شد . این باکتری ها نمی توانند در تانک های تخمیر رشد کنند ؛ آنها در آزمایشگاههای حشرات زیرکشت هستند . تولیدات حاوی باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس می تواند برای چمن کردن و آب دادن به زیر خاک برای کنترل مرحله کرمی سوسک های ژاپنی استفاده شوند . وقتی که یک کرم ( نوزاد حشره ) آسیبب پذیر از هاگ های این باکتری ها استفاده می کند ، آنها در آن تکثیر می شوند و اندام های روی کرم آبکی می شوند و به سفیدی شیر می شود و این عارضه به آرامی گسترش می یابد و در طول 3 یا 4 هفته عفونت طول می کشد .
باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس برخلاف Bt در چرخه محیط قرار می گیرد ، اگر تعداد بسیار زیادی از کرم ها در زمان استفاده وجود داشته باشند . وقتی که کرم ها با این باکتری کشته می شوند ، هاگ های جدیدی در خاک آزاد می شود . این هاگ ها می توانند در زیر خاک های دست نخورده برای مدت 15 تا 20 سال زنده بمانند .
ویروس ها :
نوزاد ( کرم ) بیشتر گونه های حشره ای برای بیماری های واگیردار نابود کننده از بیماری های ویروسی ، آسیب پذیر هستند . ویروس هایی که باعث این شیوع ها می شوند بسیار خاص هستند ، که معمولاً در مقابل یک نوع حشره یا حتی یک گونه فعال است . بیشتر ویروس هایی که ویروس های چند ضلعی هسته ای هستند (NPV ) و ذرات ویروسی بسیار زیادی که با یکدیگر در یک پاکت بلوری در هسته اصلی سلول حشره بسته بندی شده ،یا ویروس های دانه ای ( CV ) که یک یا دو ذره ویروس توسط بلور پروتئین دانه ای محاصره شده است . این گروه ویروس ها ، کرم ها و نوزادان حشره را در مرحله کرمی مگس ها عفونی می کنند .
ویروس ها ، مانند باکتری ها ،باید برای آلوده کردن حشره میزبان خورده شوند . در کرم مگس ، عفونت ویروس ها به دل و روده محدود بافت های دیگر بدن را هم عفونی می کنند . مانند روند عفونت ، اندام های داخلی کرم پروانه مایع می شود . کرم های پروانه با عفونت توسط کرم های دیگر استفاده شود آزاد می کنند . این پاتوژن می تواند در سرتاسر بدن حشره به این طریق گسترش یابد ( مخصوصاً وقتی که گسترش و استفاده از حشره کش های ویروسی محدود شده است . بر خلاف Bt ، ویروس های حشره باید در حشره زنده تولید شوند . بنابراین تولید هم گران و هم وقت گیر است . به خاطر اینکه ویروس ها یک نوع یا گونه خاص هستند ، هر حشره کش ویروسی یک علامت محدود شده دارد . این عوامل اقتصادی ،به عاملی که بعضی حشره کش های ویروسی به طور قابل توجهی تأثیر کمتری نسبت به حشره کش های شیمیایی و ترکیبی در دسترس دارند پیوند می خورد و توسعه آنا را محدود می کند .
با وجود این ، اگر چه که آنها زیاد شناخته شده و در دسترس نیستند ، اما چندین ویروس های حشره ای به وجود آمدند و ثبت شده اند که به عنوان حشره کش استفاده می شود. بیشترین آنها مخصوص گونه های تنها یا یک گروه کوچک از آفت های جنگلی هستند . آنها از نظر اقتصادی در دسترس نیستند اما توسط خدمات جنگلی ایالات متحده تولید و استفاده می شوند . آفت های جنگلی هدف های خوبی برای پاتوژن های ویروسی هستند زیرا استمرار محیط جنگلی به چرخه پاتوژن کمک می کند( انتقال از یک نسل به نسل بعدی ) .سایبان جنگلی نیز به حفاظت از ذرات ویروسی از ویرانی ناشی از اشعه فرابنفش کمک می کند .
ویروس های حشرة دیگر برای استفاده به عنوان حشره کش بررسی شد ، اگر چه بعضی از این ویروس ها تنظیم شده اند و در آزمایش ها به کار برده می شوند ، اما هیچ کدام ثبت و یا فروخته نشده است . هم شاهپرک GV و هم هلیوتیس NPV در یک زمان نوسط USEPA ثبت و تولید شوند ، اما این محصولات دیگر ثبت نمی شوند و در دسترس نیست .
اگر حشره کش های ویروسی ثبت یا محصولات ثبت شده بیشتر در دسترس باشد ، استفاده موثر آنها به مصرف کنندگانی بستگی دارد که حقایق اصلی زیر را به یاد داشته باشند : بیشتر ویروس ها خاص میزبان هستند و فقط در مراحل اولیه گونه ها مؤثر هستند . مصرف کنندگان باید مطمئن باشند که پاتوژن و آفت مورد نظر را به درستی مقایسه کرده اند . ذرات ویروسی با اشعه فرابنفش کشته می شوند که در عصرها و یا روز های ابری تأثیر خود را افزایش می دهند .
قارچ ها :
قارچ ها مانند ویروس ها ، به عنوان عوامل کنترلی بسیار مهم و طبیعی عمل می کنند و جمعیت حشرات را کنترل می کنند . بیشتر گونه هایی که باعث بیماری حشرات می شوند و از طریق هاگ های غیر جنسی که گونیدیا نامیده می شود گسترش می یابد . اگر چه کوندیای قارچ های مختلف در توانایی زنده ماندن در شرایط محیطی متفاوتند ، اما خشک کردن و اشعة فرابنفش ، دلایل اصلی و مهم تلفات در بیشتر گونه هاست . جایی که کوندیای زیستا به میزبان آسیب پذیر می رسد ، آب آزاد یا رطوبت بالا معمولاً برای رشد و نمو لازم است . برخلاف هاگ های باکتریایی یا ذرات ویروسی ، کوندیای قارچی می تواند در کوتیکول حشره رشد کند و ساختار های خاصی را که به قارچ ها اجازه می دهد تا در کوتیکول نفوذ کند و وارد بدن حشره شود را تولید کند .
قارچ ها برای ایجاد عفونت ثبت نمی شوند در بیشتر موارد ، مانند روند عفونی قارچ ها ، حشرات آلوده شد ، با سم های قارچی می میرند با تأثیرات دائمی انگل .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
هر چند کنترل عامل بیماریزا با استفاده از آفتکشها در بخش کشاورزی سودمند است ولی آفتکشها باعث ایجاد بیماری و مرگ در انسانها میگردند، این مشکلات ناشی از شرایط مختلف تماس مستقیم و غیرمستقیم انسان با آفتکشها میباشد. مستعدترین افراد آنهایی هستند که در تماس مستقیم با این چنین مواد شیمیائیاند که همان کارگرانی هستند که در بخش کشاورزی در معرض سموم آفتکش میباشند و یا اینکه در کارخانه تولید سم کار میکنند.کارگرانی که سموم آفتکش را مخلوط ، حمل یا در مزرعه بکار میگیرند در معرض و تماس شدید آفتکشها قرار دارند و اولین محل تماس سم در انسان پوست میباشد، اگر همین کارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شیمیایی مجهز نباشند جذب آفتکشها از طریق پوست میتواند چشمگیر و قابل ملاحظه باشد. به محض اینکه پوست در معرض سم قرار میگیرد، ممکن است سم در بدن جذب یا تنها در سطح پوست باقی بماند. اثر موضعی عمومی که از تأثیر سم بر روی پوست دیده میشود، مشکلاتی از قبیل درماتیتها میباشد. جذب آفتکش در بدن میتواند باعث بروز مشکلاتی برای سلامتی انسان بشود، از قبیل سوزش چشم ، در حالت جذب بیشتر مشکلات دستگاه تنفسی با مسمومیت سیستمیک که در آخر ممکن است به مرگ بیانجامد.تماس غیر مستقیم با آفتکش ها ناشی از خوردن غذاهایی است که سموم آفتکش در آن نفوذ کردهاند و میتواند باعث افزایش مواد سمی در بدن انسان گردد، که معمولا وابسته به بودن درازمدت در معرض این آفتکشها میباشد که ممکن است منجر به بیماری شود و یا اینکه نگردد. بدن انسان یک سازواره بیوشیمیایی خیلی پیچیدهای است که به راحتی خودسازگار و انعطاف پذیرمیشود و آن دارای سیستم تنظیم کننده متعددی است، تا مطمئن سازد که تمام اجزاء بدن در پاسخ به شرایط بیرونی کاملا درست ایفای نقش میکنند.
آفتکشها چطوری به انسان تأثیر میگذارند؟
آفتکشها با تغییر سرعت فعالیتهای مختلف بدن ، افزایش آنها به عنوان مثال ، افزایش تپش قلب و تعریق یا کاهش آنها مثلا توقف کامل تنفس عمل میکنند. به عنوان مثال ، جمعیت قرار گرفته در معرض سمپاشی با حشرهکش مالاتیون بر اساس تجربه میتواند سبب تعریق گردد، این نتیجه در اثر یک سری از رخدادهای فیزیولوژیکی در بدن میباشد که به عنوان پاسخی به مواد شیمیایی وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعالیت بیوشیمیایی آنزیم میگردد. در نتیجه:
این تغییر بیوشیمیائی به تغییر سلولی میانجامد. (در این حالت افزایش فعالیت عصبی)
تغییر سلولی سپس موجب تغییرات فیزیولوژیکی میشود که علائم مسمومیت مشاهده یا در سیستمهای فیزیولوژیکی خاص بدن احساس می شوند. (در این حالت فعالیت غدد تعرقی) در ادامه نیز توسعه بنیادین اثرات مذکور از بیوشیمیایی به سلولی و آنهم به فیزیولوژیکی در اغلب مسمومیتها بدین شکل بروز مینماید.بسته به مکانیسم بیوشیمیایی ویژه یک فعالیت ، یک سم ممکن است اثرات خیلی وسیعی در داخل بدن داشته باشد، و یا امکان دارد سبب تغییر خیلی محدودی در فعالیت های فیزیولوژیکی در یک ناحیه خاصی از بدن یا اندامی گردد. سم مالاتیون به سادگی سبب غیر فعال شدن یک آنزیم میشود که رابط بین اعصاب است، آنزیمی که توسط سم پاراتیون و یا دیگر آفتکشها غیرفعال میگردند در بدن معمول است و بنابراین تنوع اثرات روی اکثر سیستمهای بدن در کنار تعریق مشاهده میشوند.
سمیت
سمیت واژه عمومی است که شامل اثرات زیانآوری است که توسط آفتکشها ایجاد میشود این اثرات زیانبار میتواند، شامل گروهی از علائم ساده همچون سردرد ، تهوع و در حالت شدید مثل کما ، تشنج و حتی مرگ باشد. مسمومیت بطور نرمال به چهار نوع تقسیم میشود، که به میزان قرارگیری در معرض یک آفتکش و مدت زمان تماس با سم بستگی دارد تا علائم مسمومیت توسعه و بروز نماید. در نتیجه قرارگیری کوتاه مدت در معرض سم و اتفاقی که در داخل یک دوره زمانی کوتاه مدت بطور نسبی در داخل بدن اتفاق میافتد.در صورتی که در حالت درازمدت در نتیجه قرارگیری در معرض سم در دوره زمانی بلند مدت مسمومیت رخ میدهد. اغلب مسمومیت ها بهبودپذیر هستند و باعث صدمه دائمی نمیشوند اما ممکن است بهبود کامل در درازمدت حاصل آید، اگر چه بیشتر آفتکش ها ممکن است باعث بروز صدمات دائمی و غیرقابل برگشت و بهبود پذیر باشند، آفتکشها میتوانند بر روی یک سیستم و عضو خاصی در بدن تأثیر بگذارند یا آنها ممکن است مسمومیت ویژهای را با تأثیرگذاری روی تعدادی از سیستم را ایجاد نمایند. معمولا نوع مسمومیت به گروههای دیگری نیز تقسیم میشوند ،که بر اساس تأثیرگذاری آن بر سیستمها و دستگاههای عمده بدن قرار دارند.
فاکتورهای تعیین کننده برآمد مسمومیت آفتکش
اگر جذب آفتکش یک واقعیت ثابت شده است امکان دارد مقدار سم جذب شده برای ایجاد مرگ کافی گردد که به مقدار ترکیب اصلی سم دارد. راههای مختلف اندازهگیری سمیت مواد شیمیایی توسعه یافته است و اندازهگیری این فاکتور شامل دز کشنده صددرصد یا Ld50 است . واژه Ld50 بیان میکند شدت سمیتی که از طریق جذب پوستی و دهانی برای کشتن 50 درصد کل حیوانات تحت آزمایش نیاز است. معمولا اطلاعات حاصله از مطالعات آزمایشها طبقهبندی آفتکش را در ارتباط با درجه سمیت فراهم میکند که آفتکشهای خیلی سمی Ld50 خیلی کمتری دارند.هر چند آن بایستی ارزشش از Ld50 گفته شود ولی بهتر بود از روی احتیاط تفسیر گردد، نظر به اینکه تفاوت وسیعی در پاسخ بین گونههای موجودات زنده وجود دارد. دز آفتکش ، تا حدودی برآمد مسمومیت ایجاد شده بوسیله سم را تعیین میکند. اگر دز بیشتری از سم جذب بدن شده باشد مسمومیتیکه بوجود میآید نه تنها در ترکیبات نسبتا سمی بلکه برای ترکیبات با سمیت پایین نیز جدی خواهد بود. کنترل دز ، اساس ایمنی استفاده از آفتکشهاست. بروز علائم سمی آفتکش ممکن است چندان هم تنها به دز بستگی نداشته باشد بلکه به مدت قرارگیری در معرض سم نیز بستگی داشته باشد.برای اکثر آفتکشها اثرات سمی مشاهده شده از تماس کم با سم ممکن است کاملا متفاوت از تماسهای تکراری با سم باشد. بیشتر علائم تماسهای تکراری با سم به آرامی توسعه مییابند و در بیشتر موارد ممکن است علائم مسمومیت مشابه با علائم بیماریهای مزمن باشد که تشخیص اینکه مورد مسمومیت است یا بیماری را با مشکل مواجه میسازد.
مسیرهای ورود سم به بدن
تعیین کننده نهایی برآمد مسمومیت ایجاد شده توسط سم ، مسیر ورود سم به بدن است، مسمومیت از طریق آفتکش از طریق خوردن ، استنشاق یا جذب از راه پوست میباشد. بیشتر مواد شیمیایی به عنوان مثال ، سم مالاتیون توسط هر سه روش تماس با سم در دز بالای سم بطور یکسان ایجاد مسمومیت میکند و توسط هر سه روش تماس با سم صرفنظر از مدت قرارگیری در معرض سم و مقدار دز سم بطور یکسان ایجاد مسمومیت نمیکند.تماس و نفوذ پوستی عمومیترین راه نفوذ سم به بدن میباشد و اگر مقدار معینی از آفتکش به بدن وارد شده باشد اثرات سمی بطور عادی دیده خواهند شد. رویهمرفته تعدادی از آفتکشهای شناخته شده از طریق پوست در مقدار بیشتری جذب شوند تقریبا کم است، اثرات مشاهده شده در اکثر حالات معمولا محدود به پوست با علائمی همچون خارش و حساسیت پوست میباشند.
نحوه استفاده آفت کش های شیمیائی
تمامی آفتکشهای شیمیایی بایستی با احتیاط بکار برده شوند، برای استفاده مطمئن و دائمی از تمامی مواد شیمیائی عناوین ذیل باید رعایت شود:
همیشه قبل از استفاده مواد شیمیایی برچسب روی آن را بدقت خوانده و طبق دستورالعمل اجرا کنید.
آفتکشها را به دور از دسترس کودکان نگهداشته و در ظروف سربسته برچسبدار نگهداری نمائید.
از کشیدن سیگار در زمان سمپاشی یا گردپاشی خودداری کنید چون اکثر مواد شیمیایی قابل اشتعال هستند.
از لباسهای محافظت کننده و ماسک استفاده نمائید آستینها کاملا کشیده در پایین دست و یقه را کاملا ببندید، در صورت ریخته شدن مواد سمی روی پوستتان فورا آن را با آب و صابون بشوئید.
دستانتان را بعد از سمپاشی یا گردپاشی و قبل از غذا خوردن بشوئید و لباستان را تعویض نمائید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
TDE (DDD)
با نام تجارتی روتان یا تتراکلرواتان است.
از مهمترین آنالوگهای د.د.ت است که در گذشته برای کنترل انواع مختلفی از آفات مورد استفاده قرار گرفته است. این سم از احیاء د.د.ت بدست میاید. د.د.د برای مهرهداران کم خطر بوده و سمیت آن حدود 0.2 تا 0.1 د.د.ت میباشد. برای موش صحرائی میلیگرم بر کیلوگرم 3400=LD50میباشد. در حالیکه LD50د.د.ت برای موش صحرایی از طریق گوارشی برابر 250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن است. این سم روی غدد فوق کلیوی پستانداران فوقالعاده اثرات ناگواری دارد.
به طور کلی در سموم کلره هر اندازه تعداد اتمهای کلر کمتر شود و جای آنها را گروههای هیدرواکسی یا متیل بگیرد سمیت آن کاهش مییابد.
اتریمفوس Etrimfos
این سم دارای اسامی اکامت، ساتیسفار است.
این سم با فرمول مولکولی: C10H17N2O4PS دارای نقطه ذوب 33.5 درجه سانتیگراد و فشار بخار 5ـ10*6.5 میلیبار در دمای 20 درجه سانتیگراد است. فرم خالص این سم به صورت روغنی بیرنگ است. اتریمفوس در برابر نور نسبتاً پایدار است. این سم را نباید در انباری که دمای آن کمتر از 10ـ و بیش از 25 درجه سانتیگراد است، نگهداری کرد. در اکثر حلالهای آلی نظیر استون، استونیتریل، کلروفرم، اتانول و هگزان به خوبی حل میگردد.
این حشرهکش در سال 1975 توسط کناتی و رئیستر تهیه و به وسیله شرکت ساندوز و آی. سی. آی. ساخته و به بازار عرضه شد. طیف وسیعی از حشرات را تحت تأثیر قرار میدهد. این سم به صورت امولسیون 25 تا 50 درصد، گرانول 5 درصد در بازار موجود است. خاصیت آفتکشی خود را به مدت 7 تا 14 روز حفظ میکند. در بدن جانوران و گیاهان تجزیه میشود. 1800ـ1600=LD50 میلیگرم بر کیلوگرم از راه دهان و 2000 میلیگرم بر کیلوگرم از طریق پوست برای موش صحرایی است. امروزه از این سم که فرموله شرکت ICI انگلستان است به مقدار 1 تا 1.5 لیتر در هکتار برای کنترل آفات مختلف از جمله سرخرطومی برگ یونجه، لارو مگس، پسیل، لیسههای درختان میوه و بید استفاده میشود. مقدار باقیمانده مجاز آن در موقع برداشت محصول کمتر از 0.4 میلیگرم بر کیلوگرم محصول است.
متابولیسم: هیدرولیز شده و به 6 اتوکسی ـ 2 اتیل ـ 4 هیدروکسی پریدین تبدیل میشود.
اتیون Ethion
همچنین دارای نامهای تجارتی اتانوکس، اتیول و همیموکس است.
این سم با فرمول مولکولی: C9H22O4P2S4، جرم مولکولی 384.48 دلتن، نقطه ذوب آن در دمای 12 تا 15، نقطه جوش 165 درجه سانتیگراد در 0.4 میلیبار است. این سم توسط شرکت رون پولن در سال 1956 ساخته و به بازار عرضه شده است. اتیون ترکیبی با خاصیت حشرهکشی و کنهکشی است. خاصیت حشرهکشی آن وقتی با روغن مخلوط گردد تقویت میشود. این آفتکش روی تخم حشرات و شپشکهای نباتی مؤثر است در بازار به صورت امولسیون 47 درصد وجود دارد. برای کنترل سپردارها و شپشکهای نباتی درختان میوه و مرکبات از محلول 5/1 تا 2 در هزار استفاده میگردد. این ترکیب روی برخی از واریتههای سیب گیاهسوزی ایجاد میکند. سایر فرمولاسیون آن پودر وتابل 0.25، امولسیون 40% و گرانول 5 تا 10 درصد میباشد.
اندرین Endrine
این سم همچنین دارای نامهای تجارتی اندرکس و هگزادرین است.
با فرمول مولکولی: C12H8Cl6O توسط شرکت شل ساخته و به بازار عرضه شده است و فشار بخار آن در دمای 25 درجه سانتیگراد 7ـ10*2.6 میلیبار میباشد. این سم ایزومر دیلدرین بوده و از نظر فرمول شیمیایی شبیه دیلدرین میباشد. کلیه خواص دیلدرین و آلدرین را دربر دارد. اندرین صنعتی به صورت پودر خرمایی رنگی میباشد ولی فرم خالص آن به شکل کریستالهای سفید رنگی است که نقطه ذوب آن 200 درجه سانتیگراد میباشد. از نظر شیمیایی بسیار شبیه دی الدرین بوده اما به سادگی در گرما و نور تجزیه میشود. اندرین ترکیبی بسیار سمی است. LD50 حاد دهانی اندرین خالص برای موش صحرایی 11=LD50 میلیگرم بر کیلوگرم است. از این سم برای کنترل آفات پنبه مانند کرم قوزه و خاردار (از امولسیون 20 درصد به میزان 4ـ3 لیتر در هکتار) استفاده میشد. در حال حاضر این سم تولید و مصرف نمیشود. اندرین یکی از سمومی است که طغیان کنههای گیاهخوار را سبب شده است.
متابولیسم: در پستانداران و حشرات به متابولیتهای آبدوست تبدیل میشود.
اندوسولفان Endosulfane
این سم با نامهای تجارتی بنزواپین، تیودان، بوسایت، سیکلودان، مالیکس، تیمول و تیونکس است.
این سم دارای خاصیت حشرهکشی و کنهکشی است.
اندوسولفان مخلوطی از دو ایزومر آلفا و بتا میباشد. این سم در سال 1956 توسط شرکت ولسی کول و هوخست ساخته و به بازار عرضه شده است. اندوسولفان در آب نامحلول بوده ولی در اکثر حلالهای آلی به خوبی حل میشود. دارای جرم مولکولی 406.96 بوده و فرمول مولکولی آن C9H9Cl6O3S است. این سم در حالت خالص به شکل کریستالهای سفید رنگی است که در اکثر حلالهای آلی به خوبی حل میشود. فشار بخار 2ـ10*1.2 میلیبار در دمای 70 درجه سانتیگراد، نقطه ذوب آلفا آندوسولفان 109 درجه سانتیگراد و نقطه جوش در فشار 0.9 میلیبار 106 درجه سانتیگراد است. دارای خاصیت حشرهکشی نسبتاً مطلوبی میباشد. برای انسان و دام خطرناک است. 119ـ80=LD50 میلیگرم بر کیلوگرم برعکس دیگر سموم کلره خاصیت تجمعی در بدن موجودات زندن را ندارد. اندوسولفان فاقد خاصیت تبخیری بوده و در برابر نور کاملاً پایدار است. نسبت ایزومر آلفا به ایزومر بتا در فرآورده صنعتی به نسبت 124 است. از طریق پوست جذب میشود. اندوسولفان در محیطهای قلیایی و خنثی سریعاً هیدرولیز شده و به الکل اندوسولفان که دارای سمیت کمی برای انسان و دیگر جانورات است، تبدیل میشود. همچنین این ترکیب اکسید شده تبدیل به سولفات اندوسولفان که دارای سمیت کمی برای انسان و دیگر جانوران است، تبدیل میگردد. سولفات اندوسولفات به اندازه آلفا اندوسولفان برای حشرات سمی است. این فرآیند در شرایط طبیعی و در سطح گیاهان، در داخل خاک و آب به وقوع میپیوندد.
اندوسولفان در غلظتهای توصیه شده باعث گیاهسوزی نمیشود. همچنین از طریق برگها و ریشه وارد بافتهای گیاهی نمیگردد و بنابراین در آلودگیهای شدید خاک در بافتهای گیاهی تجمع پیدا نمیکند.
اندوسولفان حشرهکش و کنهکش تماسی و گوارشی است و دارای سمیت بالایی برای حشرات را ستههای سخت بالپوشان، لارو پروانهها و کنههای گیاهخوار میباشد. دوام این سم در شرایط طبیعی مزرعه 15 روز است.
اندوسولفان سمیت کمی برای زنبور عسل و زنبورهای گردهافشان و کفشدوزکها دارد به همین لحاظ بکارگیری آن در IPM قابل توصیه است.
بای فنیترین Bifenthrine
این سم با نام تجارتی بریگاد و تالستار است.
فرمول مولکولی: C22H22CLF3O2، جرم مولکولی: 422.9 دلتن است. این سم در سال 1984 توسط کارخانه اف. ام. سی ساخته و به بازار عرضه شده است. شکل خالص این سم به صورت جامد است. نقطه ذوب 70.6ـ68 درجه سانتیگراد، فشار بخار 0.024 میلی پاسکال در (25 درجه سانتیگراد)، وزن مخصوص: 1.21 درجه 25 درجه سانتیگراد است.
پایداری ماده تکنیکال آن در 25 درجه سانتیگراد بیش از یکسال دوام دارد و در برابر نور معمولی نیمه عمر آن 255 روز است. نیمه عمر آن در خاک 65 تا 125 روز میباشد.
این سم روی بسیاری از حشرات مخصوصاً سخت بالپوشان، زنجرکها، سنها وب الپولکداران مؤثر است و برای مبارزه با شتهها دو بالان به میزان 100 گرم ماده خالص در هکتار مصف میشود.
این سم به بازار به صورت مایع امولسیون شونده 10 درصد محلول 8% و پودر و تابل 10% مخلوط آن به نسبت 40 گرم با 200 گرم کلوفن ترین به نام توران و مخلوط با آمیتراز به نام زیپاک عرضه شده است.
میزان کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 54.5 میلیگرم تکنیکال و از طریق پوست برای خرگوش بیش از 2000 میلیگرم بر کیلوگرم تعیین شده است. مقدار مجاز باقیمانده این سم در موقع مصرف با غذا برای سگها 1.5 میلیگرم بر کیلوگرم در روز است.
بروموپروپیلات Bromopropilate
این سم دارای نامهای تجارتی نئورون، آکارول است.
نام شیمیایی ایزوپروپیل ـ دی بروموبنزوکساید است. فرمول مولکولی: C17H16Br2O3، در سال 1966 توسط گراپ و همکاران و معرفی و به وسیله شرکت سیبا گایگی به بازار عرضه شد. نقطه ذوب آن 77 درجه سانتیگراد و فشار بخار 7ـ10*1.1 میلیبار در دمای 20 درجه سانتیگراد است.
ماده خالص آن پودر کرم رنگی با نقطه ذوب آن 72 درجه سانتیگراد است. در آب به میزان خیلی کم حل میشود اما در اکثر حلالهای آلی به خوبی حل میگردد. خاصیت تبخیر قابل توجهی دارد. نئورون وقتی در شرایط طبیعی ذخیره شود نسبتاً پایدار ولی در معرض مواد قلیایی و اسیدی به مواد غیر سمی تبدیل میشود. در خاک پایداری زیادی داشته و حرکت آن در لایههای خاک کم است. دوام و حرکت آن در خاک به خواص خاک بستگی دارد. نئورون بر روی گیاهان نسبتاً با ثبات بوده و باقیمانده آن حتی تا روز پس از سمپاشی نیز دیده میشود. تجزیه آن بسیار بطنی و کنداست. در غلظتهای توصیه شده گیاهسوزی ایجاد نمیکند.
کنهکشی تماسی با مقداری خاصیت نفوذی و تدخینی است. مدت اثر حفاظتی کنهکشی آن 10ـ8 هفته میباشد. این سم دارای اثر بسیار شدید اولیه (ضربهای) بوده 99.4ـ84.5درصد کنهها را از بین میبرد. این ترکیب خاصیت تخمکشی و کنهکشی خوبی دارد. برای کنههای مقاوم به ترکیبات کلره و فسفره نیز مؤثر است. برای کنترل ایدهآل کنهها. باید سطح گیاهان در موقع سمپاشی کاملاً به این سم آغشته بود. این سم برای انسان و دیگر پستانداران سمیت کمی دارد. LD50 آن برای موش صحرایی 5000 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن میباشد.
بیوآلترین و ترانس آلترین (BSI(Bioalletrine) , ESA(Trans-alletrine
این سم با نامهای تجارتی اسبیول، اسبیوترین است.
فرمول مولکولی: C19H20O3، جرم مولکولی: 302.4 دلتن است. هاست و همکاران در سال 1967 آن را معرفی کردهاند و این سم در سال 1967 توسط کارخانه روسل اوکلاف ساخته شده و به بازار عرضه شده است.
فرم خالص آن به صورت مایع زرد رنگ است. نقطه جوش 167ـ165 درجه سانتیگراد، فشار بخار: 20 درجه سانتیگراد در 12 میلی پاسکال وزن خصوص آن 20 درجه سانتیگراد در 1.009 است.
این سم در معرض نور ماوراء بنفش قرار بگیرد تجزیه میشود. نوع دی ـ ترانس آن در دمای 65.6 درجه سانتیگراد شعلهور میشود.
عملاً در آب نامحلول بوده ولی در هگزان، زایلن و متانول به طور کامل میگردد.
طرز تأثیر: حشرهکشی غیر سیستمیک، تماسی با اثر ضربهای است که دوام زیادی ندارد.
کاربرد: برای مبارزه با حشرات خانگی مثل سوسریها، مگسها و پشهها بکار میرود.
این سم به صورت تکنیکال، آئروسول و روغنی عرضه میشود. مخلوط با حشرهکشهای دیگر نظیر پرمترین و رسیمترین نیز به فروش میرسد. کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 709 و از راه پوست برای خرگوش بیش از 3000 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن است. باقیمانده مجاز آن پس از دوره کارنس در یک دوره 90 روزه برای موش صحرائی 750 میلیگرم در کیلوگرم غذا اندازهگیری شده است.
پاراتیون Parathion
همچنین این سم دارای اسامی تجارتی تیوفوس، نایرون، فولیدال، فسفرنو، پوکس و پارافوس است.
به طور کلی اتیل پارتیون را پاراتیون مینامند.