لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
انواع فنرها
فنرها از نظر شکل به انواع استوانه ای ، مخروطی، صفحه ای ، حلقه ای و میله ای و از نظر نحوه و چگونگی وارد شدن نیرو به آنها به انواع کششی، فشاری، خمشی، پیچشی نیز طبقه بندی می کنند. (شکل 1)
فنرهای کششی مارپیچی:
این نوع فنرها به وسیلة قلابهایی که در یک یا دو سر آن وجود دارد به قطعات دیگر متصل می گردد، گام حلقه های این نوع فنرها مساوی با قطر مفتول آنها است. فنرهای کششی مارپیچی طوری ساخته شده و گام آنها به نحوی انتخاب گردیده که بتوانند با نیروهای قابل ملاحظه کار کنند. (شکل 2)
شکل 2 فنر مارپیچ
این فنرها در نیروسنجها و نگهدارندة ورق در گیوتینها مورد استفاده قرار می گیرند.
فنرهای فشاری مارپیچی :
این نوع فنرها از فولادهای مخصوص با مقطع گرد، مربع یا مستطیل به شکل مارپیچ تهیه می گردند. چون طول آزاد این فنرها تحت تأثیر نیروی محوری کم می شود، این نوع فنرها را «فشاری» می گویند. گام فنر در موقع خروج فنر از کارخانه بیشتر از قطر مفتول آن است. مقداری که طول فنر کم می گردد «فلش (خیز) فنر» نامیده می شود و تابع نیروی محوری است. حداکثر فلش (خیز) در اثر فشار ماکزیمم ایجاد می گردد که در این حالت حلقه های فنر به هم می رسند و مقدار گام فنر به حداقل خود کاهش می یابد. حلقة آخر را به وسیلة سنگ سمباده صاف می کنند که بهتر روی تکیه گاهش بنشیند، برای اینکه در موقع جمع شدن، فنر کج نشود ممکن است داخل فنر یک میله ای قرار دهند و یا اینکه فنر را در یک لوله استوانه ای محافظ بگذارند. از طرفی برای اینکه فنر خوب کار کند باید تکیه گاههایش (بالا و پایین فنر) کاملاً صاف و موازی باشند.
برای این منظور از قطعه ای به نام بشقاب فنر استفاده می شود. مفتول سر فنر را نازک می کنند، و پای مارپیچ فنر را قدری کوچکتر می گیرند به طوری که سطح کف فنر عمود بر محور آن گردد.
برای جلوگیری از افزایش طول فنر و اجتناب از بکار بردن فنرهای طویل، چندین فنر دوتایی یا سه تایی هم محور بکار می برند که تحت تأثیر یک نیرو قرار گیرند(فنرهایی که بطور موازی داخل یکدیگر هستند ارتعاش یکدیگر را خنثی نموده تا به حالت تشدید یا رزونانس نرسند)، مورد استعمال
شکل 3 فنرهای مارپیچی فشاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اقبال لاهوری
ااقبال لاهوری (١٩٣٨–١٨٧٣)
علامه محمد اقبال لاهوری، فیلسوف و متفکر نامدار و نواندیش جهان اسلام، در سال ١٨٧٣١ میلادی در شهر سیالکوت از ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتی در رشتهی فلسفه در دانشگاه لاهور ثبتنام کرد و از محضر سر تامس آرنولد بهره برد. دورهی فوقلیسانس این رشته را با احراز رتبهی اول در دانشگاه پنجاب به پایان رساند و به استادی برگزیده شد. در همین حال، به فراگیری زبان فارسی و عربی روی آورد.
در سال ١٩٠١ نخستین کتاب خود را در زمینهی اقتصاد به زبان اردو تالیف کرد. سپس به توصیهی سر تامس آرنولد برای ادامهی تحصیلات عازم اروپا شد و سه سال در آنجا به مطالعه و تحصیل پرداخت. در دانشگاه کمبریج در رشتهی فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با مک تیگارت، از هگلگرایان سرشناس، ادوارد براون و رینولد نیکلسون، از مستشرقان بنام، آشنا شد. پس از اخذ درجهی فلسفهی اخلاق از کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رسالهی دکترای خود را با عنوان «سیر فلسفه در ایران» تدوین نمود. اقبال از میان متفکران غرب به آثار لاک، کانت، هگل، گوته، تولستوی، و از شرقیان به اشعار مولوی دلبستگی خاصی داشت.
اقبال شیفتهی زبان و ادبیات فارسی بود و زبان فارسی را برای بیان آراء و افکار خود برگزید. اقبال به تدریج از یک شاعر وطنی به شاعری اسلامی-جهانی تحول یافت، تا جایی که به اعتقاد بسیاری از متفکران وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی به شمار میرود. اقبال در سالهای نخست بازگشت به هند، «اسرار خودی و رموز بیخودی»٢ را منتشر کرد. این منظومهها به دست رینولد نیکلسون، استاد فلسفهی وی رسید. نیکلسون که از قبل استعداد وی را میشناخت به ترجمهی این منظومه به زبان انگلیسی اقدام نمود. بدین ترتیب اقبال پیش از آنکه در هندوستان شناخته شود، در انگلستان به شهرت و اعتبار رسید.
اقبال در ١٩٢٦ به عضویت مجلس قانونگذاری پنجاب انتخاب شد. منازعات و کشمکشهای متعدد میان مسلمانان و هندوها و عشق به آزادی وی را به شرکت در فعالیتهای سیاسی علاقهمند کرد تا اینکه در ١٩٣٠، در جلسهی سالیانهی حزب مسلم لیگ در احمدآباد، پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را مطرح نمود. با اینکه اقبال چندان زنده نماند٣ که استقلال کشور پاکستان را در سال ١٩٤٧ ببیند، اما بهعنوان پدر معنوی پاکستان از احترام فراوانی برخوردار است و هر سال در روز تولد او که به «یوم اقبال» معروف است، جشنها و آیینهایی ویژه برگزار میشود.
عشق و علاقهی وافر اقبال به سرزمین، تمدن و فرهنگ ایران در تمامی آثار و سرودههای وی هویداست، عشقی نشأتگرفته از مایههای ایمان دینی؛ تا بدانجا که تهران را امالقرای دوم جهان اسلام میدانست.
دوبیتیها
سحر در شاخسار بوستانیچه خوش میگفت مرغ نغمهخوانیبرآور هرچه اندر سینه داریسرودی، نغمهای، آهی، فغانی
سحر میگفت بلبل باغبان رادر این گِل جز نهال غم نگیردبه پیری میرسد خار بیابانولی گُل چون جوان گردد بمیرد
چه میپرسی میان سینه دل چیست؟ خرد چون سوز پیدا کرد دل شددل از ذوق تپش دل بود لیکنچو یک دم از تپش افتاد گِل شد
کنشت و مسجد و بتخانه و دیرجز این مشت گلی پیدا نکردی! ز بند غیر نتوان جز به دل رَستتو ای غافل! دلی پیدا نکردی
همدم و بیگانه
ای چو جان اندر وجود عالمیجان ما باشی و از ما میرمی
نغمه از عود تو در ساز حیاتموت در راه تو محسود حیات
باز، تسکین دل ناشاد شوباز اندر سینهها آباد شو
باز از ما خواه ننگ و نام راپختهتر کن عاشقان خام را
از تهیدستان رخ زیبا مپوشعشق سلمان و بلال ارزان فروش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیماری جنون گاوی یا(BOVINE SPONGYFORM ENCEPHALOPATHY)بیماری جنون گاوی ( B.S.E ) یک بیماری کشنده و دژنراتیو عصبی مغزی قابل انتقال گاو می باشد . این بیماری یک هفته تا چند ماه بعد از بروز علائم بالینی باعث مرگ دام می شود میانگین زمانی دوره کمن بیماری 4 تا 5 سال می باشد . علائم بالینی این بیماری شامل بروز رفتارهای عصبی می باشد علائم بیماری جنون گاوی در گاو عبارتند از :
میانگین زمانی بین آلودگی دام تا بروز علائم بالینی پنج سال می باشد . مطالعات انجام گرفته ارتباط بین بیماری جنون گاوی و nvCJD را نشان داده است بخاطر همین تشابهات بوده که رسانه های خبری و مطبوعات برای اینکه بتوانند مخاطبین فراوانی را بخود جذب کنند مطالبی را منتشر می کنند که باعث ایجاد ابهاماتی در ذهن در نزد افکار عمومی گردیده است که غالبأ فاقد اساس و تجارب علمی می باشند . همچنین تشابهاتی بین B.S.E و بیماری KURU در انسان وجود دارد . اپیدمیولوژی بیماری جنون گاوی این بیماری برای اولین بار در یک فارم بنام KENT در سال 1985 در انگلستان گزارش گردید قبل از سال 1985 هیچ کس شناختی از بیماری جنون گاوی نداشت مدتها قبل دامپزشکان پاتولوژیست یک بیماری ناشناخته را که غیر قابل تشخیص بود گزارش دادند و تا سال 1987 هیچ مشکلی دال براینکه این بیماری بصورت اپیدمی در حال پیشرفت باشد وجود نداشت مطالعات انجام گرفته برروی موارد آلوده منتج به این شد که پودر استخوان و پودر گوشت تولیدی تنها فرضیه ای بود که بعنوان عامل بیماری غیر قابل تشخیص اعلام گردید . در سال 1988 برای بررسی بحران تحت نظارت RICHARED SOUTHWOOD و برای توصیف اختلالات این بیماری گروه کاری تشکیل شد که در 18ژوئیه 1988 اولین محدودیت و ممنوعیت در رابطه با فروش غذاهای دامی بخصوص برای پودر استخوان و پودر گوشت بمنظور استفاده در جیره دام را بوجود أوردند در این زمان یک سیاست کشتار و امحاء را برای کنترل بیماری اعمال کردند بنحوی که برای موارد مثبت بیماری 50% غرامت و برای موارد منفی بیماری 100 % غرامت پرداخت میگردید در فوریه 1990 رسماً نتایج اولین گروه کاری منتشر گردید و اعلام کردند که عامل بیماری می تواند از طریق دهانی توسط جیره به موش منتقل شود و انتقال گاو به گاو از طریق تزریق داخل وریدی و داخل مغزی نیز تائید گردید . در سال 1989 در کشور انگلستان و متعاقباً در اسکاتلند و ایرلند محدودیت برای مصرف آلایش گاوسانان در جیره انسانی اعمال گردید و اتحادیه اروپا نیز در همان سال محدودیتهای وسیعی را متعاقب گزارش 40 مورد بیماری انسفالوپاتی اسفنجی شکل گربه سانان ( FSE ) بر اثر تغذیه با مواد غذائی با منشاء دامی برای واردات انواع دام زنده و فرآورده های آنها اعمال کردند در سوم آوریل سال 1990 کمیته ای بنام کمیته توصیه انسفالوپاتی اسفنجی شکل ( SEAC ) تشکیل گردید و در همان زمان نیز سیستم سرویلانس بیماری انسانی CJD توسط دپارتمان بهداشت را اندازی گردید و از این زمان به بعد ضوابط و دستورالعملهای بهداشتی و قرنطینه ای فراوانی صادر گردید از جمله ممنوعیت در مصرف آلایش گاوسانان در تغذیه تمام دامها . در چهارم مارس سال 1992 کمیته SEAC بر اساس آخرین تحقیقات و مطالعات انجام گرفته خود برای امنیت بهداشت انسانی و دامی دستورالعملهای لازم الاجرائی فراوانی را صادر کرد تا سال 1993 تعداد موارد بیماری جنون گاوی افزایش پیدا کرد و به 100000 مورد رسید از تاریخ 1993 میلادی به بعد تعداد موارد بیماری گزارش شده کاهش پیدا کرد . و سیستم سرویلانس بیماری CJD یک مورد CJD غیر طبیعی را گزارش داد بنحوی که اعلام و تظاهرات بیماری بسیار متفاوت از موارد قبل بود و تحت عنوان واریان جدید CJD گزارش شدند . بدلیل افزایش بروز CJD نزد دامداران اعضای کمیته SEAC تشکیل جلسه دادند و پس از بحث وگفتگو و تحقیق اعلام کردند که از دیدگاه اپیدمیولوژیکی واریان جدید CJD ارتباط نزدیک با بیماری جنون گاوی دارد و متعاقب آن مصرف گوشت گاوهای با سن بیشتر از 30 ماه را ممنوع کردند و اتحادیه اروپا نیز متعاقب این گزارش محدودیت وسیعی را بر روی تجارت گوشت ، سرم و جنینهای با مبداء بریتانیای کبیر اعمال کردند . بر اساس مطالعات اپیدمیولوژیکی انجام گرفته منشاء بیماری گاوهای بوده است که از پودر گوشت و پودر استخوان نشخوارکنندگان تغذیه نموده اند. عامل بیماری جنون گاوی بیماری در ارتباط با یک عامل قابل انتقال که مغز و طناب نخاعی گاو را تحت تاثیر قرار می دهد می باشد و ضایعات این عامل تغییرات اسفنجی شکل که با یک میکروسکوپ معمولی قابل رؤیت میباشد . عامل بیماری قدرت بقای بسیار بالائی دارد بطوری که در برابر انجماد و حرارت بسیار مقاوم بوده بنحوی که در دمای پاستوریزاسیون و استریلیزاسیون مقاوم می باشد . بر اساس مطالعات انجام گرفته در یک دهه قبل عامل بیماری یک پروتئین عفونی بنام پریون ( PRION ) میباشد . پریون در واقع یک پروتئین که خودبخود قابل تکثیر (Self – replicating ) می باشد .تشخیص قطعی BSE فقط از راه مطالعه پاتولوژیکی بافت مغزی پس از کالبد گشایی امکان پذیر است . روش انتقال عامل بیماری جنون گاوی عامل بیماری به صورت محیطی و تماس مستقیم قابل انتقال نبوده ، تنها راه انتقال اثبات شده از طریق تغذیه بافت های آلوده از جمله پودر گوشت و پودر استخوان می باشد ، شواهدی دال بر انتقال عمودی عامل بیماری از طریق جفت برای گوساله های متولد شده ار دامهای آلوده وجود دارد ولی تا حال حاضر مکانیزم بیولوژیکی آن هنوز مشخص نیست و از دیدگاه اپیدمیولوژیکی این روش معنی دار نمی باشد .موردی از انتقال عامل بیماری بصورت Iatrogenic گزارش نشده است ولی این روش می تواند بصورت بالقوه یک فاکتور خطر باشد . بافت هایهای سیستم اعصاب مرکزی – مغز ، نخاع ، تیموس و شبکیه عمده بافت هایی هستند که قابلیت عفونت زایی دارند . بر اساس نظریه کمیته علمی دامپزشکان اتحادیه اروپا سه عامل اساسی وجود دارند که خطر انتقال عامل BSE در اثر در معرض قرار گرفتن را تحت تأثیر قرار می دهند این سه عامل عبارتند از :- تیتر آلوده کننده ای که می تواند در بافتهائی که وارد چرخه های تولید بشوند - پارامترهای اعمال شده برای تولید - نوع محصول (غذای انسانی، غذای دامی ،مواد آرایشی و محصولات پزشکی) تشخیص بیماری جنون گاوی وقتی که دامهای مشکوک به بیماری جنون گاوی کشتار می شوند تست اولیه برای تشخیص تست هیستوپاتولوژیکی می باشد و این یک هدف استاندارد تا زمانی که سایر تستها ارزشیابی و تأئید گردندمی باشند این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
بویلرهای سیکل ترکیبی : Heat Recovery Generation ( H . R . S . G )
این بویلر ها ساخت شرکت Faster Wheelen با جریان طبیعی که هر کدام از بویلر ها برای تولید t/n) ) 78. 147
بخار HP با فشار ( kg/ m ) 90.24 و دمای (C ) 513 و در قسمت بخار IP ( t / h ) 38.94 با فشار ( kg / m ) 8 . 1 و دمای ( c ) 235 طراحی شده است ، که در زمان بهره برداری نرمال می بایست هر دو بویلر جهت بار کامل بصورت پارا لل باشند .
شرایط کار کرد : دمای آب کندانس ( c ) 45 ، در دمای محیط ( c ) 15 و رطوبت نسبی % 80 - % 20 و سوخت توربین گاز ( GT ) می بایست گاز باشد .
توجه شود که در حالت نرمال بار تولیدی بویلر حدود % 100 - % 50 می باشد که با توجه به شرایط sliding pressure
توربین گاز که حدوداً % 100 - % 65 است . بار بویلر % 100 - % 60 خواهد بود .
این بویلر ها در محدوده درجه حرارت محیط بین ( c ) -24 و ( c ) 42 عمل می کنند که با توجه به شرایط محیط بخار تولیدی متفاوت خواهد بود .
تجهیزاتی که توسط شرکت F . W . I . S . A نصب شده عبارتند از :
سه واحد که هر کدام شامل دو بویلر که بوسیله هدر مشترک بخار به هم متصل شده اند .
مسیر هایی که از بویلر به هدر مشترک و از آنجا به توربین بخار ( فشار قوی و فشار ضعیف ) متصل شده اند .
سیستم آب تغذیه از storage tank دی اریتور به درام های HP و IP که شامل دو پمپ در هر بویلر می باشد .
سیستم کندانس از کندانسور توربین بخار تا دی اریتور ، به انظمام سیستم polishing plant ، اجکتور ها ف کندانسور بخار آب بندی
e r) gland steam condens ) .
سیستم اتمپراتور ( Attemperator ) .
سیستم کنترل
سیستم دوزینگ شیمیایی
سیستم های سیر کوله اکو نو مایزر و فلاش تانک
سیستم بلودان تانک
تولید بخار : ( steam generation )
وقتی بخار در یک فشار معین شروع به تولید شدن می کند ، انتقال حرارت بیشتر سبب جدا شدن بیشتر بخار از آب می گردد تا اینکه درجه حرارت ثابت شود . اگر آب اضافه نشود ، این عمل ادامه خواهد داشت تا اینکه تمام آب بخار شود ، در آن لحظه دمای بخار تولید شده افزایش می یابد .
بنابراین بصورت تکنیکی و اکنومیکی ، تولید پیوسته بخار بوسیله لوله های جذب کننده حرارت ( finned tube ) به چرخش آب به راندمان بیشتری می رسد .
روی دیواره لوله ها بینهایت حباب بخار تر تشکیل می شود که می بایست توسط جریان آب حمل شوند . این موضوع خیلی مهم است که حباب های بخار جهت اجتناب لز تشکیل فیلم بخار روی سطح لوله ها ، حمل شوند . در غیر اینصورت تشکیل این فیلم باعث کاهش انتقال حرارت و افزایش دمای لوله می شود که می تواند باعث ایجاد ترک در لوله ها گردد . این پدیده به نام " Nucleation " شناخته شده است .
جهت تولید پیوسته بخار می توان آب را به دو روش در طول لوله سیر کوله نمود :
1 . سیر کوله طبیعی
2 . سیر کوله اجباری ( با استفاده از پمپ ) .
بویلر های شرکت foster wheeler بصورت سیر کوله طبیعی کار می کنند .
سیر کوله طبیعی بویلر شامل یک درام بخار ، لوله های داون کامر که حرارتی نیستند و لوله های سطوح حرارتی پره دار که بخار در اثر تبادل حرارت در این لوله ها تشکیل می شود . این سیستم بصورت یک مدار بسته عمل می کند . سیر کوله در اثر دانسیته آب درون داون کامر که بیشتر از دانسیته مخلوط آب و بخار درون لوله های سطوح حرارتی می باشد ، انجام می شود . این اختلاف دانسیته سبب جریان رو به پایین در لوله های داون کامر و جریان رو به بالا درون لوله های سطوح حرارتی می گردد .
این چرخش طبیعی به چهار فاکتور اصلی بستگی دارد :
1 . ارتفاع بویلر
2 . فشار کاری
3 . انتقال حرارت
4 . سطح مقطع لوله ها .
مشخصات فیزیکی آب :
تأثیر فشار روی درجه حرارت بویلر :
آب در فشار نرمال اتمسفر ( mm. hg ) 760 در دمای (c ) 100 بجوش می آید . وقتی که فشار کاهش یابد ، دمای نقطه جوش نیز کاهش می یابد و بالعکس ، وقتی که فشار افزایش می یابد ، دمای نقطه جوش آب نیز افزایش می یابد . برای مثال در فشار ( mm.hg ) 710 ، دمای جوش آب ( c ) 98 می باشد .
در فشار بیشتر از فشار نرمال اتمسفر ( kg / m ) 1.0033 ، نقطه جوش آب از ( c ) 100 بیشتر خواهد بود .
بنابراین ما می توانیم در یابیم که چرا آب تغذیه بویلر در دمای ( c ) 222 ، اگر فشار به اندازه کافی زیاد باشد هنوز بصورت مایع خواهد بود . برای مثال : در فشار ( kg /m ) 190 ، نقطه جوش آب ( c ) 359 می باشد ف بنابراین در ( c ) 222 مایع است .
در فشار ( kg / m ) 225 آب در درجه حرارت ( c ) 374 به جوش می آید ، اما در این نقطه اگر حرارت بیشتری به آب منتقل شود ، دما افزایش می یابد و تمام آب به بخار تبدیل می شود . این نقطه بنام نقطه بحرانی آب شناخته شده است . به همین دلیل در دمای بالاتر از ( c ) 374 آب نمی توا ند در حالت مایع باشد و خواص بخار و آب مشابه است .
خروجی توربین گاز ( GT ) : FLUE GAS SECTION
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اصول تربیت از دیدگاه اسلام
چکیده
این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگىهاى حاکم بر اصول تربیتى مىپردازد، و سپس اصولى از قبیل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربىمحورى، زندگى محورى، فردمحورى، عملگرایى، اخلاقمدارى، سعىمحورى، اعتدالگرایى، محبتمحورى، نظارتمدارى، خوف و رجا، مرگاندیشى، آخرتاندیشى و آرمانگرایى را مورد بررسى قرار مىدهد و در پایان به دستآوردهاى تربیتى این اصول مىپردازد.
واژههاى کلیدى: اصول تربیتى، تعلیم و تربیت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسانشناسى.
مقدمه
وجود اصول و قواعد کلّى در مناسبات انسانى و مرجعیت آن براى تفسیر رفتارها آنچنان آشکار است که غالباً نیازى به بیان تشریحى آن وجود ندارد. بدیهى است که هیچ کنش و واکنش انسانى نمىتواند در خلأ و بدون ضابطهاى مشخص آغاز، و بىهدف پایان پذیرد. رفتارهاى یکسان زیادى مىتوان یافت که خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مىشوند و احتمالاً نتایج مختلفى نیز به بار مىآورند.
امر تربیت که یکى از زمینههاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست. نحلهها و مکاتب تربیتى هیچگاه خود را فارغ از چارچوبهاى بنیادین و اصول نظرى معرفى نمىکنند. حتى مکتبهایى چون رفتارگرایى، که بر رفتار تأکید مىکنند و اهداف کلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقیق نمىدانند، نیز هرگز ادعایى در شکستن حصر قواعد و اصول کلى حاکم بر رفتار را ندارند؛ چرا که پذیرش همین قواعد و اصول کلى سبب امتیاز و تشخیص مکاتب تربیتى و جدایى آنها از یکدیگر مىشود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربیتى ریشه در نوع انسانشناسى مختلف دارد و هدفها، تعیینکننده نوع روشهاى تربیتىاند. بنابراین، مىتوان هماهنگى اصول را با مبانى انسانشناسى از طریق هدف و غایتشناسى کاملاً توجیه کرد. به بیانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است که همواره از زوایاى درک موقعیت انسان در جهان بر اساس رویکردهاى گوناگون به او و جهان دریافت شده است. با توجه به آنچه بیان شد، حداقل مفاهیمى که در دستور کار هر مکتب تربیتى قرار مىگیرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینهى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مىسازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخصهاى آن، نایل مىشود.
مفهوم «اصل» در قلمرو تربیت
ارائهى تعریفى نسبتا جامع از اصل، مبتنى بر شناخت روابط موجود میان عناصر تشکیلدهندهى نظام تربیتى است. شاید نفى ویژگى عناصر دیگر تشکیلدهندهى نظام از اصل، زمینهى مناسبترى را براى شناخت آن فراهم آورد. اصلْ داراى ماهیتى هنجارى، و ناظر به «باید»هاست؛ از این جهت با «مبنا» که خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهیتى کاملاً توصیفى دارد و ناظر به «هست»هاست، متفاوت است (هوشیار، ص16؛ باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص68؛ شریعتمدارى، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، ص11).
از طرف دیگر، اصل با هدف نیز نمىتواند یکى باشد، چراکه ابزارى براى نیل به آن (هدف) قلمداد مىگردد (هوشیار، ص12 و شکوهى، ص84). البته ذکر این نکته مهم است که اصل یک ابزار و معیار کلّى براى گزینش روشهاى گوناگون است؛ از اینرو نمىتواند همان روش باشد، بلکه راهنمایى براى انتخاب روشهاى تربیت قلمداد مىشود. (هوشیار، ص17 و احمدى، ص107 و باقرى، ص69 و شریعتمدارى، ص11).
هر گاه در فرایند تربیت بخواهیم به هدف برسیم باید پیوسته ارتباط ساخت (مبنا) و عمل (روش) را با عامل هدف در قالب اصل تعریف نماییم. در واقع اصل، حاصل مشارکت این سه عامل اساسى در نظام تربیتى است؛ بنابراین، ارائهى هر گونه تعریفى از اصل، بدون توجه به مشارکت عوامل سهگانه مذکور، نمىتواند یک تعریف کامل و جامع باشد. بدین لحاظ، تعریف مورد نظر ما نگاهى انحصارى به هیچ یک از ساختار یعنى مبنا و کارکرد یعنى روش، ندارد؛ بلکه داراى رویکرد ارتباط متقابل میان ساختار (مبنا) و کارکرد (روش) است (هوشیار، ص49؛ دیویى، ص78 و شاتو، ص258).
بر اساس این رهیافت، تعریف اصل چنین است: سلسله قواعد و معیارهاى کلى (بایدها) که متناسب با ظرفیتهاى انسان انتخاب و به منظور تعیین روشهاى تربیتى براى دستیابى به اهداف، مورد توجه قرار مىگیرند.
ضرورت و فایدهى اصل تربیتى
تربیت به عنوان فرایندى که نتیجهى آن صرفا در مقام عمل روشن مىشود، داراى وجههاى کاملاً عملى و کاربردى است. از این جهت، هرگونه تلاش نظرى در چارچوب مفهومى باید ناظر به فواید عملى باشد. در این میان نقش مبدّلهاى نظرى به عملى و انتقالدهندهها روشن مىشود. تبلور مفهوم مبدّل در ماهیت اصل تربیتى، به عنوان آخرین مرحلهى نظر و سرآغاز اوّلین مرحله عمل تربیتى، مهمترین نقشى است که ضرورت وجود اصول را در نظام تربیتى تبیین مىکند (شکوهى، ص142).
بنابراین، مىتوان فواید ذیل را براى اصل تربیتى ترسیم کرد:
الف) تأثیر در نیل به هدف تربیتى (هوشیار، ص8ـ14؛ زاهدى، ص81؛ کلیات نظام آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ایران، ص50 و راسخى، ص24)؛
ب) انعطاف در روشها (شکوهى، ص133)؛
ج) محوریت اصول در ایجاد ارتباط منطقى بین عناصر نظام تربیتى.
ویژگىهاى حاکم بر اصول تربیتى:
ویژگىهاى حاکم بر اصول تربیتى را مىتوان به شرح زیر برشمرد:
الف) اصل امرى ابداعى و اختراعى نیست، بلکه با توجه به مبانى خود قابل دستیابى است و یا از رهگذرِ دریافتِ عنصر مشترکِ روشهاى مختلف قابل احراز و کشف است؛
ب) اصل مفهومى کلى است و ملاک و معیار واقع مىشود؛ بنابراین نمىتواند امرى جزئى و داراى یک مصداق معین باشد (شاتو، ص194)؛
ج) اصل صرفا یک پدیده مفهومى است. تفاوت ماهوى اصل با دیگر عناصر نظام تربیتى، یعنى مبنا، هدف و روش، در بعد مفهومى آن است؛ به این معنا که، اصل از ارتباط میان دیگر مفاهیم زاییده مىشود، در حالى که مفاهیم مبنا، هدف و روش داراى منشأ انتزاع عینى هستند؛
د) اصل ماهیتى هنجارى (ارزشى) دارد. نظر به اینکه اصل، قاعده و معیارِ عمل و ناظر بر آناست، نمىتواند رویکردى توصیفىنسبت به واقعیات تحت عنوان خود داشته باشد، بلکه، برخلاف مبنا که جنبهى توصیفى از واقعیات دارد، درصدد ارائهى واقعیتى مطابقِ مدلول خود و هنجارى متناسب با خاستگاه خود است. به طور کلّى، اصول تربیت متضمن ارزشگذارى متناسب با مبناى پذیرفته شده در تربیت و اهداف مورد نظر آن است؛
ه ) اصل بر روش حاکمیت است و ضابطه مفهومى و رابطهاى براى استفاده از روشهاست؛ بدین معنا که اصلْ راهنمایى نظرى براى گزینش روشهاى خاص متناسب با اهداف و طرد دیگر روشهاست.
ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتى
نظام مشتمل بر ارکان و عناصرى است که به گونهاى منظم با یکدیگر در ارتباط متقابلند. درک بهتر از موقعیت هر یک از عناصر تشکیل دهندهى آن، منوط به کشف ارتباط آن عنصر با دیگر عناصر تشکیل دهندهى نظام مزبور است.
به طور خلاصه، اصل داراى رابطهاى یک جانبه با «مبنا» در قالب اشتقاق از آن است و مبانى نیز مفاهیم توصیفى از هستها و واقعیاتاند. اصلها همان قوانین حاکم بر اعمال تربیتىاند که با توجه به ظرفیتها و استعدادهاى متربى، یعنى مبانى انسانشناسى شکل گرفتهاند. اگرچه، این ارتباط به معناى اشتقاق یکپارچه در رابطه علّى و معلولى نیست، بلکه به معناى توجه به زیرساختهاى وجودى در تدوین قوانین تربیتى است.
ارتباط اصل با هدف ارتباطى دوسویه است؛ یعنى همانطور که اصل دخالت کاملى در نحوهى وصول به هدف دارد و بدون تمسّک به آن دستیابى به هدف میّسر نیست، هر هدفى نیز مىتواند براى تحقق خود اصولى را تجویز نماید. مسلما با توجه به ماهیّت اهداف درمىیابیم که هر هدفى متناسب با موضوع تربیت، یعنى انسان در نظر گرفته مىشود؛ از این رو، اصولى که با توجه به اهداف استخراج مىشوند، بدون عنایت به مبانى انسانشناسى مورد ارزیابى قرار نمىگیرند. بدین لحاظ مىتوان چنین نتیجه گرفت که اصول، با توجه به پیشفرضهاى انسانشناسى و در نظر گرفتن توانایىها و ویژگیهاى انسان، او را براى دستیابى به اهداف کمک مىکنند.
ارتباط اصل با روش در قالب حاکمیت اصل بر آنها توجیه مىشود. این ارتباط صرفا از لحاظ کارآیى و سودمندىِ روش، جهت نیل به هدف موردنظر است؛ از اینرو اینکه گفته مىشود روشها از اصول اخذ مىگردند، به معناى این نیست که روشها معلول اصولاند، بلکه اصول صرفا تبیینکنندهى نحوهى استفاده از آنها هستند.
منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامى
با توجه به حاکمیت روح کلى دین بر ابعاد مختلف و عناصر گوناگون نظام تربیت دینى، هر یک از عوامل مزبور نیز باید به نحوى رنگ دینى داشته باشد. اصل نیز که قانون حرکت و اعمال روشهاى تربیت دینى است از این قاعده مستثنا نیست. بنابر این براى اکتشاف اصول تربیت دینى باید به چگونگى ارتباط آنها با خاستگاهشان یعنى دین توجه لازم نمود. مقایسهاى اجمالى بین نحوهى اکتشاف و مبانى دریافت اصول در تربیت ـ که ریشه در مناسبات عرفى انسانها با یکدیگر در رفتارهاى اجتماعى دارد ـ ما را به این امر رهنمون مىسازد که هر گونه انتساب مستقیم یا