لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انرژی الکتریکی در صنعت به دو صورت ارائه می شود:a- جریان متناوب: که از زمان قدیم مورد استفاده بوده است و امروز در محدوده بسیاری بزرگی از احتیاجات انرژی الکتریکی به کار می رود.این نوع ولتاژ به راحتی توسط یک ترانسفورماتور قابل تنظیم برای انتقال انرژی و توزیع ومصرف می باشد.دربعضی مواقع که لازم است توسط فرکانسی غیر از فرکانس شبکه کار کنیم بعلت اینکه از منبع انرژی جداگانه ای استفاده نکینم لازم است یک کبدل فرکانسی را به کار ببریم.b- جریان مستقیم:این نوع جریان برای تولید و توزیع به کارنمی رودو لیکن در بعضی موارد مانند استفاده از لوازم حفاظتی و یا شارژ باطری ها مجبوریم از آن استفاده نمائیم یک حالت خاص و خیلی مهم در کاربرد جریان مستقیم انتقال انرژی در ولتاژهای خیلی بالاست مانند وصل شبکه اهی بین قاره ای و بین المللی برای انتقال انری به فواصل بسیار دور استدراین حالت شبکه های انتقال درمحل تولیدانرژی از یک مبدل متناوب به مستقیم گذشته و در انتهای خط از یک مبدل مستقیم به متناوب می گذردنقش مبدل های استاتیک انرژی الکتریکی عبارت است از آداپته کردن تولید و مصرف . دراین مورد راه حل های الکترومکانیکی نیز وجوددارد که از جمله می توان گروهای تبدیل کننده و یا کموتاسیون را نام برد. راه حل های کاملا استاتیک نیز لامپ های تیوب یا همان خلا و یا نیمه هادی ها نیز وجود داردکه بعدا به طور مفصل به آنها پرداخته خواهد شد.
انواع مختلف مبدل ها:A:مبدل های متناوب - مستقیم (یا یکسو کننده های Rectifier-Redresseur)منبع تولید انرژی عبارت است از یک ژنراتور ولتاژمتناوب یک فازه یا چند فازه . دراین حالت نقش مبدل عبارت است از این که:((جریان را دربار دریک جهت معین به گردش درمیاورد.))دراین دستگا ها ازالمانهائی (Elements)نظیردیود و تریستورو....که جریان را فقط دریک جهت از خود عبور می دهندتشکیل می شود.مورد استعمال این دستگاها خیلی زیاد است به خصوص درمورد یکسو کننده های کنترل شده که امکان رگلاژخیلی ظریف را نیز به ما می دهد.حدود ولتاژ دراین گونه از مبدل ها از چند ولت تا چندین صد هزارولت (خطوط انرژی جریان مستقیم ) و حدود جریان آ‹ها از چند میلی آمپر تا چند صد هزار آمپر(وسایل الکتروشیمی) تغییر می کند.موادر استعمال این گونه از مبدل ها عبارت است از:1- تغذیه جریان مستقیم وسایل مختلف از قبیل وسایل الکترونیکی وامپلی فایرهاو......و تغذیه قسمت های کنترلی سیستم های الکتریکی و الکترونیکی2- شارژباطریها3-الکترومتالوژی - الکتروشیمی4- تغییر سرعت موتورهای جریان مستقیم5-کشش الکتریکی (Traction)B: مبدل های مستقیم - متناوب (اندولر یا اینورتر Inverter - Onduleur)هدف از تولید این وسایل این است که از یک ژنراتورمستقیم یک منبع ولتاژ یا جریان متناوب (سینوسی یا غیر سینوسی )با یک فرکانس ثابت یا متغییر بتوان به دست آورد.نقش اصلی این مبدل ها انتقال انرژی گرفته شده از یک منبع جریان مستقیم به یک شبکه جریان متناوب است.موارد اساسی این مبدل هاعبارت است از:1- جانشین شدن یک شبکه (برای مدت معینی )بعنوان یک گروه کمکی برای تغذیه یک سری تشکیلات که درحالت عادی توسط شبکه تغذیه می شونددرمواردئیکه که شبکه قطع می شوند(تغذیه اضظراری)2- ژنراتور ولتاژ متناوب با فرکانسی متغییر درانتقال قدرت بالاو همچنینی درکوره های القائی و......3-انتقال انرژی از یک ژنراتور جریان مستقیم به یک شبکه جریان متناوب4-برگشت دادن انرژی مانند کشش الکتریکی یا ترمز الکتریکیC:مبدلهای متناوب - متناوب(تغییر دهنده فرکانسی)یک یکسوکننده همراه با یک اندولرامکان ایجاد یک جریان با فرکانس دلخواه ( تا چند هزار هرتز) را ازجریان با فرکانس برق صنعتی بدست می دهداین مونتاژ هم چنین بهم متصل نمودن شبکه ها با فرکانس های متفاوت را بوجود میاورد.D:مبدل های مستقیم - مستقیماین مونتاژ برای تبادل انرژی بین دو شبکه جریان مستقیم که با ولتاژهای مختلف کار می کند به کا رمی رود.این سیستم عبارت است ازیک اندولرکه بطورسری با یک گروه یکسو کننده قرارگرفته باشدیک ترانسفورماتور که بین اندولر و یکسوکننده قرار گرفته باشدعمل آداپته کردن ولتاژرا انجام می دهد.
مبدل های DC به DC فرکانس بالا با ویژگی حفاظت load-dump:
به گزارش سرویس علم و فناوری پایگاه اطلاع رسانی صبا به نقل از پاور الکترونیس ، این مبدل ها طوری طراحی شده اند که برای کار مستقیماً از باتری خودرو استفاده می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش مواد معدنی بدن
دید کلی
املاح در همه جا خاک ، آب ، گیاه و بدن انسان وجود دارند. در بدن ما نیز انواع مختلفی از آنها موجود است که به اسخوانهایمان استحکام میبخشند و حیات سلولهای بدنمان را تأمین میکنند.
املاح مورد نیاز بدن انسان
املاح مود نیاز بدن ما به دو دسته عمده تقسیم میشوند:
املاح کلی (ماکرو(
املاح جزئی (میکرو(
تفاوت این دو از اسمشان معلوم است. املاح کلی به میزان بیشتری در بدن موجود هستند، از اینرو ما به میزان بیشتری از آنها نیازمندیم و املاح جزئی به میزان کم در بدن ما وجود دارند، پس روزانه میزان کمی از آنها مورد نیاز است. ولی این دلیل بر این نیست که از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند.
ورود املاح به بدن
در بدن ما بطور متوسط 2 تا 3 کیلو املاح مختلف وجود دارد که نصف بیشتر آن کلسیم است. املاح از طریق غذا به بدن ما وارد شده ، در اثر هضم غذا آزاد میشوند و بهصورت یون ، جذب دیواره روده میشوند و از طریق خون به کبد و دیگر اندامها هدایت میشوند. مقداری از آن ، همان لحظه استفاده شده ، باقیمانده ذخیره میشود و اضافی آن از بدن دفع میگردد.شرایط مختلفی بر جذب املاح مؤثر است، مثلاً املاح موجود در بعضی غذاها بهتر ( منابع حیوانی) و در بعضی غذاها کمتر جذب میشوند. خوردن بعضی غذاها با هم موجب میشود مواد غذایی موجود در یکی جذب املاح دیگری را کند کند و یا سرعت ببخشد. مثلاً خوردن سبزیجات با غذاهای گوشتی جذب آهن موجود را افزایش میدهد.گاهی املاح مختلف برای ورود به دیواره روده رقابت میکنند، مثلاً کلسیم موجود در لبنیات با آهن غذاهای گوشتی در ورود به خون رقابت میکند، پس بهتر است با هم مصرف نشوند.کسانی که مکمل مصرف میکنند، باید مراقب باشند که مصرف بیش از حد یک عنصر جذب عناصر دیگر را کاهش میدهد.
فعالیت املاح در بدن
املاح در بدن ما فعالیتهای متفاوتی دارند که از آن جمله تنظیم فعالیت آنزیمها ، کمک به انتقال مواد در دیواره سلول ، حفظ تعادل اسیدی و بازی بدن ، استحکام استخوان ، حرکت عضلات ، انتقال پیامهای عصبی و صدها فعالیت دیگر است. بدن انسان به مواد معدنی نیازمند است، زیرا املاح و عناصر معدنی قسمتی از ساختمان یاختهها و مایعات بدن را تشکیل میدهند.
نقش املاح معدنی در بدن
املاح معدنی، در فعل و انفعالات شیمیایی بدن نقش مهمی ایفا میکنند و در تحریک عضله و انعقاد خون مؤثر میباشند.
این املاح ، اسیدهای متشکله در بدن را خنثی و بدون اثر میسازند.
بین فشار مایعات و یاخته های بدن تعادلبرقرار میکنند
پژوهشهایی که در مورد ساختمان بدن انجام گرفته است، نشان میدهد که تقریبا تمام عناصر شیمیایی شناخته شده را میتوان در بدن یافت. عناصری که مقدار مورد نیاز آنها بیش از صد میلیگرم در روز است، مواد معدنی نامیده میشوند.
عناصر اندک
اصطلاح عناصر اندک به موادی اطلاق میشود که به مقادیر خیلی کمتر مورد لزومند. اطلاع فعلی در مورد کار این عناصر محدود است و عناصر دیگری وجود دارند که بعضی انواع حیوانات به آنها احتیاج دارند و بالاخره تعدادی عناصر دیگر نیز در بدن وجود دارند، ولی کار آنها تاکنون شناخته نشده است. لزوم بعضی از آن عناصر در تغذیه انسان ممکن است بعدا ثابت شود.
جذب مواد معدنی
متابولیسم بسیاری از مواد معدنی بطور کامل مشخص نگردیده ، مع هذا بعضی از مسایل را بطور کلی میتوان درباره تمام آنها تعمیم داد. جذب مواد معدنی معمولا ناقص است و مقدار بیشتری از آنها در مدفوع دفن شده و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خصوصیات الیاف نساجی:
هر ماده لیفی شکل را نمی توان بعنوان لیف نساجی استفاده کرد،لیف نساجی دارای خصوصیاتی است که در زیر آنها را بررسی می کنیم:
1- نسبت طول به قطر:این نسبت باید بیشتر از 100 از نظر تئوری و از نظر عملی باید بیشتر از 1000باشد.
بعنوان مثال : پنبه بالای 1400 و پشم 3000 و کتان ظریف 1250وچتایی 170
2- شکل سطح مقطع الیاف:به طور کلی سطح مقطع پهن سبب افزایش شفافیت و قدرت پوشاندگی الیاف می شود.
سطح مقطع گرد یا دایره ای شکلClrcular Section :
زیر دست الیاف با سطح مقطع گرد یا دایره ای نرم و مطلوب بوده ولی قدرت پوشانندگی در حجم ثابت کمتر از سطخ مقطع پهن می باشد.
3- آرایش یافتگی مولکولهای پلیمر الیاف
4- درجه آرایش یافتگی:
در حقیقت نشان دهنده متوسط زاویه زنجیرها نسبت به محور لیف است متوسط آرایش یافتگی بین 45 تا صفر می باشد .آرایش یافتگی بوسیله فرآیند کشش کنترل می شود.
زنجیر های موجودر در یک سیلندر لیفی باید دو خصوسیت را دارا باشد که عبارتند از :
1- آرایش یافتگی
2- تبلورCrystalinity
این دو خاصیت باعث استحکام،انعطاف پذیری و سختی لیف می شود.
آرایش یافتگی:
در الیاف طبیعی این آرایش یافتگی در طبیعت به وجود می آید و بشر دخالتی در آن ندارد اما در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی زنجیرها توسط بشر به وجود می آید به طور کلی آرایش یافتگی عبارت است از متوسط زاویه تمایل زنجیرها به محور لیف است.
تبلور:
نظم فضایی(سه بعد)زنجیرها را تبلور گویند.به قسمتی از زنجیرها که در داخل منطقه منظم بلور نیستند نواحی آمورف گویند هر قدر نواحی آمورف بیشتر باشد انغطاف پذیری لیف بیشتر است.
در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی را با کشش ایجاد می کنیم اما تبلوررا در حین فرآیند به وجود میآوریم.
علوم الیاف-قسمت اول
الیاف نساجی به دو دسته تقسیم بندی می شودند:
1- الیاف کوتاه ۲staple fibers - الیاف فیلامنتیfilament fibers
نمره و ظرافت یک لیف را با دنیر اندازه گیری می کنیم.
دنیرden: وزن 900 متر از لیف بر حسب گرم
تکس tex: وزن 1000 متر از لیف بر حسب گرم
دی تکس dtex:/ وزن 10000 متر از لیف بر حسب گرم
طبقه بندی الیاف نساجی
الف - الیاف طبیعی Natara fibers
1- الیاف کوتاه
2- الیلف گیاهی : الف- سلولزی ب - غیر سلولزی
3- الیاف حیوانی:عمدتا پروتین است: پشم - کرک بز - موی خرگوش - الف - الیاف کوتله ب - الیف ممتد:ابریشم
ب - الیاف بشر ساخت : الیاف باز یافتی regendated fibers---- الیاف مصنوعیsynthetic fibers
الیاف بازیافتی:
1- گیاهی :الف- سلولزی:ویسکوز-استات-تری استات ب- غیر سلولزی:الجینات: پلی ساکاریدی-- پروتئینی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
ملاصدرا و مسأله معاد
استاد، ملاصدرا را تفکیکی می داند و استدلال می کند که ملاصدرا در مسأله معاد دو موضع یا به تعبیر ایشان دو «ایستار» دارد: یکی ایستار فلسفی که طبق آن معاد جسمانی را به یاری اصول فلسفی اثبات می کند و دیگری ایستار وحیانی که طبق آن ملاصدرا پس از دریافت ناکامی عقل از اثبات معاد قرآنی، به تعالیم وحیانی روی می آورد. استاد محمدرضا حکیمی معتقد است که ملاصدرا تفکیکی است و برای اثبات این ادعا کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه »(۱) را به این «تفکیکی سترگ » تقدیم داشته است . برای کسانی که با اصول مکتب تفکیک و مبانی صدرایی آشنا باشند، این ادعا حیرت انگیز و اثبات ناپذیر است؛ زیرا یکی از مهم ترین اصول مکتب تفکیک ، اصرار بر جدایی راه عقل و شرع و کشف است و این به کلی با سیرت فلسفی ملاصدرا ناسازگار می نماید .
در این نوشته می کوشم قوت این ادعا را بررسی کنم . اما پیش از این بررسی لازم است تأکید کنم که در این جا به هیچ روی قصد نقد یا دفاع از دیدگاه ملاصدرا درباره معاد نیست . همچنین نگارنده مبانی مکتب تفکیک را پذیرفتنی نمی داند، اما در این جا به این بحث نمی پردازد. بنابراین، محور این نوشته ، بررسی دلائل استاد حکیمی درباره تفکیکی بودن ملاصدرا است .
معضل فلسفی معاد
از سویی اصل معاد و تصریح به آن از آموزه های مسلّم اعتقادی مسلمانان بوده است و از سوی دیگر این اصل به دلیل مشکلات خاص خود از سوی مخالفان انکار شده است . با توجه به دشواری ها فلسفی معاد بود که فلاسفه از نظر فلسفی خود را تنها قادر به اثبات نوع خاصی از معاد، یعنی معاد روحانی، می دانستند. آنان یا معاد جسمانی را نمی پذیرفتند و آیات مربوطه را تأویل می کردند و یا فقط آن را از سر تعبد قبول می کردند. کسی مانند ابن سینا تنها به اثبات معاد روحانی می پردازد و درباره معاد جسمانی به این اشاره اکتفا می کند: «فحدیث آخر».(۲)
در چنین فضایی بود که ملاصدرا برای نخستین بار پای پیش گذاشت و طرحی برای اثبات فلسفی معاد جسمانی پی ریخت . ملاصدرا با طرح مقدماتی چند برای نخستین بار کوشید معاد جسمانی یی را که قرآن بیان می کند، با ادله فلسفی اثبات نماید.
ادعای استاد حکیمی
استاد حکیمی در کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» می کوشد نشان دهد که ملاصدرا تفکیکی است ؛ زیرا در نهایت به این باور رسیده است که باید دست عقل را در مسیر اثبات معاد بست و راه تعبد را پیمود: «واقع این است که ما پس از تتبعات فراوان در آثار کوچک و بزرگ ملاصدرا و دقت در جوانب کلام او، به این نتیجه رسیدیم که ایشان برای وارد کردن بحث معاد جسمانی در فلسفه ، به آن مباحث و اصول پرداخته است ، و لیکن پس از طرح فلسفی ـ عرفانی برای معاد جسمانی ، معاد اصلی و اساسی اسلامی را همان معاد قرآنی دانسته و در واقع ، میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن کریم تفکیک قائل شده است ، و معاد مثالی را معاد تام (عود الکل ) ندانسته است و معاد عنصری قرآنی را مطرح کرده ، آن را مورد تأکیدها و تصریح های متعدد قرار داده است».(۳) طبق این ادعا ملاصدرا درباره معاد دو موضع متفاوت اتخاذ کرده است : یکی موضعی فلسفی که خودش آن را کافی نمی داند و دیگری موضعی قرآنی که آن را تأیید می کند. استاد این دو موضع را این گونه تقریر می کند: «فیلسوف شیراز در موضوع بسیار مهم معاد ، دو ایستار اتخاذ کرده است : ایستار نخست ، ایستار فلسفی ؛ در این ایستارْ آن حجم بزرگ تلاش بحثی و فلسفی و عرفانی را عرضه می دارد؛ آن کارمایه سترگ فنی را به سامان می رساند و از فلسفه «مشائی» و «اشراقی» بسی پیش تر می آید. در ایستار دوم (ایستار وحیانی) به آستانه معالم قرآنی ، و علم صحیح وحیانی و تعالیم فیاض نبوی و وَلَوی روی می آورد... و در جهت طرح وحیانی معاد جسمانی به استفاده از آبشخور لایزال حقایق «علم مصبوب» سر می نهد».(۴)
در این جا تنها درپی آن هستم که نشان دهم آیا واقعاً ملاصدرا درباره معاد دو دیدگاه مختلف داشته است یا آن که وی همواره بر یک موضع پای می فشرده است . این مسأله گاه می تواند بحثی علمی باشد و گاه بحثی اخلاقی . در این جا من به جنبه اخلاقی بحث توجه دارم و بر این باور هستم که استاد برای اثبات این دوگانگی، صدر و ذیل گفتار این فیلسوف را تقطیع یا «تفکیک» کرده و سخنی به صدرا نسبت داده است که روح وی از آن بیزار است . پیش از بررسی ادعای استاد، لازم است گزارش کوتاهی از سلوک صدرا برای اثبات معاد جسمانی به دست بدهم و سپس دعاوی استاد را بررسی کنم . برای نشان دادن نادرستی ادعای استاد حکیمی ، دیدگاه فلسفی ملاصدرا را در سه کتاب مهم ایشان پی می گیریم: «مبدأ و معاد»، «اسفار» و «الشواهد الربوبیه» .
معاد در «مبدأ و معاد»
صدرا در بخش آغازین مقاله دوم کتاب «مبدأ و معاد» از این نقطه می آغازد که همه مسلمانان معاد را می پذیرند، اما در کیفیت آن اختلاف نظر دارند. از نظر وی ، منکران معاد دو دلیل عمده برای ادعای خود دارند: یکی امتناع اعاده معدوم و دیگری شبهه آکل و مأکول . در پاسخ به شبهه آکل و مأکول، متکلمان معتقد به اجزای اصلیه ای هستند که جزء هیچ بدن دیگری نمی شود و خداوند آن را برای هرکس حفظ می کند. اما پاسخ متکلمان قانع کننده نیست . ملاصدرا دیدگاه کسانی مانند ملاجلال دوانی را مستلزم مفسده تناسخ معرفی می کند. پس از آن می کوشد تا معاد جسمانی را که در قرآن آمده است ، به کمک هفت مقدمه اثبات کند:
۱. تحقق و تحصل هر ماهیت ترکیبی تنها به فصل آخر یا صورت آن است .(۵)
۲. موضوع حرکت کمّی ، همان شخص انسانی متقوم از نفس معین همراه با ماده مبهمه است ، که کمیت آن همواره در حال دگرگونی است .(۶)
۳. تشخص هر چیز، چه مادی باشد و چه مجرد، به وجود خاص آن است .(۷)
۴. وحدت شخصی همواره بر یک سیاق نیست و وحدت هر چیزی به حسب همان است .(۸)
۵. همان طور که فاعل می تواند در قابل شکلی ایجاد کند، می تواند بدون ماده قابل نیز شکلی ایجاد نماید.(۹)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
قرآن
یک جلد از قدیمیترین نسخههای موجود از کتاب قرآن که به خط کوفی نگاشته شده است. این کتاب هماینک در گنجینه موزه بریتانیا قرار دارد.تصویر سوره فاتحه. خطاط حتات عزیز افندی (درگشتهٔ ۱۹۳۴)قرآن (نام پارسی: نِبی[۱])، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است. قرآن که از ریشهٔ «قرء» گرفته شدهاست، معنی لغوی آن «جمع نمودن، فراهم آوردن، سال و همچنین خواندن» است. در سوره علق به این معنی اشاره میشود.در باور مسلمانان، این کتاب در یک دورهٔ ۲۳ ساله از جانب خدا و از طریق فرشتهٔ وحی جبرئیل بر پیامبر خدا حضرت محمد، که آخرین پیامبر میخوانندش، فروفرستاده شدهاست. مجموع این فروفرستادهها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره و ۶۲۳۶(عدد کوفی)=۶۲۲۶(عدد شامی)=۶۲۱۴(عدد مدنی)=۶۲۰۴(عدد بصری) آیه است.مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. برای ایشان، این کتاب بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی هستند. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظتشده» («اللَوح المحفوظ»، ۸۵:۲۲) میخواند.[۱]
ساختار
آیه
نوشتار اصلی: آیه
آیه در واژه به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آیه الکرسی (بقره، ۲۵۵)، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.مسلمانان باور دارند ترتیب آیات قرآن توسط محمد طبق وحی تنظیم شدهاست.[نیازمند منبع] عدهای از دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات نظیر آیهٔ «اکمال دین» (مائده، ۳) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود خارج شدهاند.[۲][۳][۴] متن قرآن به ظاهر فاقد آغاز، میانه و پایان است. ساختار آن غیرخطی و مانند یک تار عنکبوت است.[۲] شماری از منتقدین همچنین به موارد حشو، فقدان پیشزمینه و استمرار در آیههای قرآن اشاره کردهاند.[۵][۶]
سوره
نوشتار اصلی: سوره
سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی) (بقره، ۲۳).قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.
دیگر تقسیمبندیها
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).فارسیزبانان یک ربع از قرآن را هفتک و یکهفتم آن را هفتیک مینامیدند.[۷] در برخی مکتبهای قدیم، کودکان نخست هفتک (از ۱ تا ۷) قرآن را بدون دانستن معنی حفظ میکردند و بعد به بقیه امور حفظی و معانی میرسیدند.[۸]
سبک
سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن میپردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب میسازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونهای است که خرد خواننده را مخاطب قرار میدهد.مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام و نیز سخنان چون علی بن ابیطالب است.
متن پاشان
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی میرسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و میتوان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد.
دیدگاه اسلامشناسان اروپایی
نولدکه میگوید قرآن ناپیوسته و پاشان است. ریچارد بل این را از بیدقتی مولفان میداند.
پیدایش
مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا میدانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) بر محمد نازل شدهاست.برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی میدانند، که محمد خود آن را بیان کردهاست. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بودهاست.
گردآوری
متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد. سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دورههای بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.
زمان محمد
در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان میخواند. برخی آن را حفظ میکردند و برخی بر تکههای چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ مینوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی میشد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» [۹]در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار، تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخهای برمیگرفتند به بیش از پنجاه نفر میرسیدهاست.[۱۰]
زمان ابوبکر
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر «زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. «زید همه نوشتههای قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ میپذیرفت.»[۲] قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعهای از صحیفهها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.
زمان عثمان
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمعآوری نسخههای مختلف دست به یکسانسازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر