انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

شریعتی وتاریخ اسلام 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

آموزشگاه سماء مشهد

زیر نظراستاد:

سرکارخانم حسینی

تهیه وتنظیم :

مجتبی فخارزاده

موضوع مقاله :

شریعتی وتاریخ اسلام

آموزشگاه :

سماء مشهد

ورودی84دکتر علی شریعتی در تاریخ 2/9/1382 در روستای کاهک چشم به جهان گشود . پدر او نخستین سازندة ابعاد روحش بود و از همان کودکی او را با کتابهایش و دوستانش آشنا کرده بود. علی در سال 1319 وقتی هفت ساله بود در دبستان «ابن یمین» مشهد ثبت نام کرد.

او در سن سیزده سالگی وارد دبیرستان فردوسی شد و مغزش در آن زمان با فلسفه رشد می کرد و دلش با عرفان داغ می شد. و در شانزده سالگی وارد دانشسرای مقدماتی شد، او در سال اول دانشسرا بصورت جدی در فعالیتهای سیاسی حضور نداشت، اما در سال دوم همه چیز عوض شد. و در سال 1339 انجمن اسلامی دانشجویان را تأسیس کرد. او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشسرا در روز بیستم مهر 1331 در ادارة فرهنگ آموزش و پرورش استخدام گردید. در مهر ماه سال 1336 بخاطر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود و پدرش به همراه شانزده نفر دیگر دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شدند. دکتر شریعتی در اردیبهشت 1338 برای انجام کارهای اداری به خارج اعزام گردید و در آنجا تحقیق درباره حلاج، سلمان و فاطمه (س) را انجام داد.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

سال شمار زندگی 2

زندگی نامه 4

مجموعه آثار 28

خلاصه مقاله 30

منابع ومأخذ 31



خرید و دانلود  شریعتی وتاریخ اسلام 35 ص


سهراب سپهری صدای پای آب 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

تفسیـر و توضیح شعر صـدای پای آب

اهل کاشانم روزگارم بد نیست شعر با معرفی شاعر آغاز می شود:

شروع انشاء بسیار ساده و روان و بی تقصیر است و با صمیمیت ادامه می دهد.

تکه نانی دارم خرده هوشی سرسوزن ذوقی        مادری دارم بهتر از برگ درخت          دوستانی بهتر از آب روان

برگ درخت نیمی از هستی درخت است و این جا نیمی از هستی سهراب همان عنصری است از گیاه که از خورشید انرژی می گیرد و کلروفیل می سازد و به درخت سرسبزی و شادابی می دهد, نیم دیگر ریشه است که آب و املاح جذب می کند و به بالا به انتهای ترین بخش درخت می فرستد و بهترین تفسیر سپهری برای مادرش.

آب روان مظهر زندگی, پویایی و روشنی است. چه خرمی می بخشد دوستان که مثل آب روان هستند (و خدای که در این نزدیکی است    لای این شب بوها پای آن کاج بلند       روی گاهی آب, روی قانون گیاه)

چه تعبیر زیبایی برای خدا که سپهری می خواهد بگوید  همه جا هست و پوزخند بزند به آنها که او را فقط در کعبه جستجو می کنند و زحمت این راه را به خود می دهند و حواسشان هم به خدا نیست اول حواسشان این است که زیردست و یا له نشوند, دوم حواسشان به این است که باری به هر جهت مراسم تمام شود بروند بازار و تا دلشان می خواهد و پولشان که به آشکار و پنهان آورده اند کفاف می کند جنس بخرند, مقداری البته برای سوغات و بیشترش برای فروختن و سود کردن و دست مایه ای که از آن به بعد به او بگوید حاجی و او هم به راست و دروغ از آن پس به آن قسم بخورد. سپهری اعتراف می کند که مسلمان است, اما ببینید اجزاء مسلمانی او را چه ها تشکیل می دهند.

قبله ای یک گل سرخ جانمازم چشمه, مهرم نور     دشت سجاده ی من

دست سجاده ی من                من وضو با تپش پنجره ها می گیرم                    در نمازم جریان دارد ماه,        جریان دارد طیف           سنگ از پشت نمازم پیداست

همه ذرات نمازم متبلور شده است.  و چه زیباست اوقات نمازگذاردنش

من نماز را وقتی می خوانم که اذانش را باد, گفته باشد سر گلدسته می سرود

من نمازم را پی ((تکبیره الاحرام)) علف می خوانم   پی ((قدقامت)) موج

و دقت کنید آن کعبه ی سراسر بازار و جای خرید و فروش و قسم خوردن و چانه زدن و بارکردن اشیاء فروختنی برای این شاعر نکته سنج باهوش کجاست. کعبه ام بر لب آب   کعبه ای زیر اتاقی هاست  کعبه ای مثل نسیم, می رود باغ به باغ, می رود شهر به شهر

این همان تعبیر سپهری است از پاک بودن کعبه اش چون آب و زنده بودن و سرسبز بودن و شادابت بودنش چون اقاقی ها و کعبه اش یعنی خانهی خدایش و یعنی در حقیقت خدایش همه جا هست.

باغ به باغ و شهر به شهر و حتماً خانه به خانه :

کتاب نگاهی به سپرهی اثر دکتر سیروس شمیا تفسیر این بیت را این گونه داریم :

کعبه در بیابان است. اما کعبه ی آمال شاعر کنار آب و زیر اقاقی هاست. اقاقیا از درخت هایی است که در شعر نو برخلاف شعر کهن از آن زیاد نام برده شده است. گل هایی خوشه یی سفید یا صورتی رنگ خوشبویی دارد. شاید فقط جنبه ی زیبایی آن مطرح باشد.

حجرالاسود من روشنی باغچه است:

چرا به یک سنگ سجده کند, سنگ بیجان و بی روح است. و چرا به سیاهی سجده کند او به یک باغچه ی روشن سجده می کند که مظهر زندگی, سرسبزی و شادابی و طراوت است و کار و پیشه اش را چقدر زیبا معرفی می کند. اهل کاشانم.  پیشه ام نقاشی است.  گاهگاهی قفسی می سازم با رنگ می فروشم به شما, تا به آواز شقایق که در آن زندانیست دل تنهایی تان تازه شود.

قفسی که می سازد یک تابلو نقاشی است که هرچه در آن ترسیم شده زندانی هستند, قدرت فرار از آن پرده را ندارند, زندانی ابدند, ماندگارند, از جمله شقایقی که در آن است, آواز ذهنی و تخیلی آن شقایق که می گوید من هم هستم, ما را از تنهایی در می آورد و خرسند می کند, چقدر آرام و بی دغدغه پیش رفته ایم, چه جاده ای صاف و باصفایی.

دکتر شمیسا در تفسیر این بیت به نکته ای دیگر اشاره کرده او می گوید:

سپهری چند جا به نقاش بودن خود در شعرهایش اشاره کرده است. و معمولاً از نقاشی یک مرغ سخن می گوید: درشعر ((پرهای زمزمه)) می گوید: بهتر آن است که برخیزم رنگ را بردارم روی تنهایی خود نقشه ی مرغی بکشم و در شعر ((ساده رنگ)) می گوید: طرح ریزم, سنگی, مرغی, ابری در این جا می خواهد شقایقی را بکشد که بتواند آواز بخواند. اما در این نقاشی ممکن نیست فقط در قلمرو شعر امکان پذیر است. این غبطه نقاش است که از عهده چنین تصویری برآید. پیکاسو می گوید: ((می خواهم قوطی کبریتی بکشد که هم قوطی کبریت باشد و هم خفاش)) دلی درنقاشی برای این کار ابزار کافی نداریم. از این روست که می گوید: چه خیالی , چه خیالی.... اما خوشبختانه سهراب شاعر هم هست و در شعر برای این کار ابزار کافی وجود دارد.

چه خیالی ... چه خیالی    پرده ام بی جان است   خوب می دانم, حوض نقاشی من بی ماهی است.

به طور کلی سپهری برای این که نقاشی های او هرچند هم که استادانه باشد باز زنده و جاندار نیست دریغ می خورد تا اینجا شاعر کلاً خود را معرفی کرد مثلاً دانستیم او نقاش است که نقاشی او را ارضاء نمی کند.

اهل کاشانم  نسیم شاید برسد    به گیاهی در هند,  به سفالیته یی از خاک ((سیلک)) نسیم شاید, به زنی فاحشه در شهر بخارا برسد.

از این جا به بعد شاعر از نسب و حسب خود سخن می گوید. شعر دو سطح دارد, هم از پدر و مادر خود و هم از پدر و مادر انسان نوعی و تاریخی سخن می گوید. اولین انسان کیومرث بود به معنی زنده میرا. وقتی کیومرث مرد, پس از چهل سال از نطفه ی او دو ساقه ی به هم چسبیده ریباس رویید که یکی مشی و دیگری مشیانه (معادل آدم و حوا) شد و بشر از نسل آنان است. این اسطوره آریایی هاست که در هند و ایران معمول بود. از این رو می گوید: به گیاهی در هند و باید توجه داشت که کاشان شهر کاشی ها و نسالینه هاست. و مخصوصاً در دوره سلجوقیان هنرسفالگری در کاشان در اوج خود بود.



خرید و دانلود  سهراب سپهری صدای پای آب 35 ص


زندگینامه مولانا 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

زندگینامه مولانا

 

 

زادگاه مولانا:

جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ  در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.

چون بهاءالدین به بغدادرسیدبیش ازسه روزدرآن شهراقامت نکرد و روز چهارم بار سفر به عزم زیارت بیت‌الله‌الحرام بر بست. پس از بازگشت ازخانه خدا به سوی شام روان شد و مدت نامعلومی درآن نواحی بسر برد و سپس به ارزنجان  رفت. ملک ارزنجان آن زمان امیری ازخاندان منکوجک بودوفخرالدین بهرامشاه‌نام داشت، واو همان پادشاهی است حکیم نظامی گنجوی کتاب مخزن‌الاسرار را به نام وی به نظم آورده است. مدت توقف مولانا در ارزنجان قریب یکسال بود.

بازبه قول افلاکی، جلال‌الدین محمددرهفده سالگی ‌درشهرلارنده به‌امرپدر، گوهرخاتون دخترخواجه لالای سمرقندی را که مردی محترم و معتبر بود به زنی گرفت و این واقعه بایستی در سال 622 هجری اتفاق افتاده باشد و بهاءالدین محمد به سلطان ولد و علاءالدین محمد دو پسر مولانا از این زن تولد یافته‌اند.

مولانا و خانواده او

مولانا جلال الدین محمد مولوی  در سال 604 روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شد.هر چند او در اثر خود فیه مافیه اشاره به زمان پیش تری می کند ؛ یعنی در مقام شاهدی عینی از محاصره و فتح سمرقند به دست خوارزمشاه سخن می گوید .در شهر  بلخ زادگاه او بود و خانه آنها مثل یک معبد کهنه آکنده از روح ،انباشته از فرشته سر شار از تقدس بود .کودک خاندان خطیبان محمد نام داشت اما در خانه با محبت و علاقه ای آمیخته به تکریم و اعتقاد او را جلال الدین می خواندند –جلال الدین محمد .پدرش بهاء ولد که یک خطیب بزرگ بلخ ویک واعظ و مدرس پر آوازه بود از روی دوستی و بزرگی او را ((خداوندگار)) می خواند خداوندگار برای او همه امیدها و تمام آرزوهایش را تجسم می داد .با آنکه از یک زن دیگر ـدختر قاضی شرف – پسری بزرگتر به نام حسین داشت ،به این کودک نو رسیده که مادرش مومنه خاتون از خاندان فقیهان  وسادات سرخس بود ـ ودر خانه بی بی علوی نام داشت- به چشم دیگری می دید.خداوندگار خردسال برای بهاءولد که در این سالها از تمام دردهای کلانسالی رنج می برد عبارت از تجسم جمیع شادیها و آرزوها بود .سایر اهل خانه هم مثل خطیب سالخورده بلخ ،به این کودک هشیار ،اندیشه ور و نرم و نزار با دیده علاقه می نگریستند .حتی خاتون مهیمنه مادربهاء ولد که در خانه ((مامی)) خوانده می شد و زنی تند خوی،بد زبان وناسازگار بود ،در مورد این نواده خردسال نازک اندام و خوش زبان نفرت وکینه ای که نسبت به مادر او داشت از یاد می برد. شوق پرواز در ماورای ابرها از نخستین سالهای کودکی در خاطر این کودک خاندان خطیبان شکفته بود .عروج روحانی او از همان سالهای کودکی آغاز شد –از پرواز در دنیای فرشته ها ،دنیای ارواح ،و دنیای ستاره ها که سالهای کودکی او را گرم وشاداب و پر جاذبه می کرد . در آن سالها رؤیاهایی که جان کودک را تا آستانه عرش خدا عروج می داد ،چشمهای کنجکاوش را در نوری وصف ناپذیر که اندام اثیری فرشتگان را در هاله خیره کننده ای غرق می کرد می گشود .بر روی درختهای در شکوفه نشسته خانه فرشته ها را به صورت گلهای خندان می دید . در پرواز پروانه های بی آرام که بر فراز سبزه های مواج باغچه یکدیگر را دنبال می کردند آنچه را بزرگترها در خانه به نام روح می خواندند به صورت ستاره های از آسمان چکیده می یافت .فرشته ها ،که از ستاره ها پائین می مدند با روحها که در اطراف خانه بودند از بام خانه به آسمان بالا می رفتند  طی روزها وشبها با نجوایی که در گوش او   می کردند او را برای سرنوشت عالی خویش ،پرواز به آسمانها ،آماده می کردند –پرواز به سوی خدا .

موقعیت خانواده و اجتماع در زمان رشد مولانا

-پدر مولانا بهاء ولد پسر حسین خطیبی در سال (546) یا (542)هجری قمری در بلخ  خراسان آنزمان متولد شد.خانواده  ای مورد توجه خاص و عام و نه بی بهره از مال و منال و همه شرایط مهیای ساختن انسانی متعالی .کودکی را پشت سر می گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم و حکم را فرا می گیرد .محمد بن حسین بهاء الدین ولد ملقب به سلطان العلما (متولد حدود 542ق/1148میا کمی دیر تر )از متکلمان الهی به نام بود . بنا به روایت نوه اش ؛شخص پیامبر (ص)این اقب را در خوابی که همه عالمان بلخ در یک شب دیده بودند ؛به وی اعطا کرده است .بهاء الدین عارف بود و بنا بر برخی روایات ؛او از نظر روحانی به مکتب احمد غزالی (ف.520ق/1126م)وابسته است .با این حال نمی توان قضاوت کرد که عشق لطیف عرفانی ؛ آن گونه که احمد غزالی در سوانح خود شرح می دهد ؛چه اندازه بر بهاءالدین و از طریق او بر شکل گیری روحانی فرزندش جلال الدین تاثیر داشتهاست .اگر عقیده افلاکی در باره فتوایی بهاء الدین ولد که: زناءالعیون النظر صحت داشته باشد ؛ مشکل است که انتساب او به مکتب عشق عارفانه غزالی را باور کرد حال آنکه وابستگی نزدیک او به مکتب نجم الدین کبری ؛موسس طریقه کبرویه به حقیقت نزدیکتر است .بعضی مدعی شده اند که خانواده پدری بهاءالدین از احفاد ابو بکر ؛خلیفه اول اسلام هستند .این ادعا چه حقیقت داشته باشد و چه نداشته باشد درباره پیشینه قومی این خانواده هیچ اطلاع مسلمی در دست نیست .نیز گفته شده که زوجه بهاءالدین ؛از خاندان خوارزمشاهیان بوده است که در ولایات خاوری حدود سال 3-472ق/1080م حکومت خود را پایه گذاری کردند ولی این داستان را هم می توان جعلی دانست و رد کرد .او  با فردوس خاتون ازدواج می کند ،که برخی به علت اشکال زمانی در این ازدواج شک  نموده اند .

او برای دومین بار به گفته ای ازدواج می کند .همسر او بی بی علوی یا مومنه خاتون است که او را از خاندان فقیهان و سادات سرخسی می دانند .

از این بانو ،علاو الدین محمد در سال 602 و جلال الدین محمد در سال 604 روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شدند.بهاء الدین از جهت معیشت در زحمت نبود خالنه اجدادی و ملک ومکنت داشت .در خانه خود در صحبت دوزن که به هر دو عشق می ورزید ودر صحبت مادرش((مامی))و فرزندان از آسایش نسبی بر خورداربود ذکر نام الله دایم بر زبانش بود ویاد الله به ندرت از خاطرش محو می شد با طلوع مولانا برادرش حسین و خواهرانش که به زاد از وی بزرگتر بودند در خانواده تدریجاً در سایه افتادندوبعدها در بیرون از خانواده هم نام ویاد آنها فراموش شد .جلال که بر وفق آنچه بعدها از افواه مریدان پدرش نقل میشد ؛ از جانب پدر نژادش به ابوبکر صدیق خلیفه رسول خدا می رسید و از جانب مادر به اهل بیت پیامبر نسب میرسانید .

پدر مولانا:

پدرش محمدبن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولدبلخی وملقب به سلطان‌العلماءاست که ازبزرگان صوفیه بود و به روایت افلاکی احمد دده در مناقب‌العارفین، سلسله او در تصوف به امام احمدغزالی می‌پیوست و مردم بلخ به وی اعتقادی بسیار داشتند و بر اثر همین اقبال مردم به او بود که محسود و مبغوض سلطان محمد خوارزمشاه شد.

گویند سبب عمده وحشت خوارزمشاه ازاوآن بودکه بهاءالدین ولدهمواره برمنبربه حکیمان وفیلسوفان دشنام می‌داد و آنان را بدعت‌گذار می‌خواند.

گفته‌های اوبر سر منبر بر امام فخرالدین رازی که سرآمد حکیمان آن روزگار و استاد خوارزمشاه نیز بود گران آمد و پادشاه را به دشمنی با وی برانگیخت.

بهاء‌الدین ولد از خصومت پادشاه خود را در خطر دیدو برای رهانیدن خویش از آن مهلکه به جلاء وطن تن در داد و سوگندخوردکه تا آن پادشاه برتخت سلطنت نشسته است بدان شهر باز نگردد. گویندهنگامیکه اوزادگاه خود شهر بلخ را ترک می‌کرد از عمر پسر کوچکش جلال‌الدین بیش از پنج سال نگذشته بود.

افلاکی در کتاب مناقب‌العارفین در حکایتی اشاره می‌کند که کدورت فخر رازی با بهاءالدین ولداز سال 605 هجری آغاز شدومدت یک سال این رنجیدگی ادامه یافت و چون امام فخر رازی در سال 606 هجری از شهر بلخ مهاجرت کرده است، بنابراین‌نمی‌توان خبردخالت فخررازی رادردشمنی خوارزمشاه با بهاءالدین درست دانست. ظاهرا رنجش بهاءالدین ازخوارزمشاه تا بدان حدکه موجب مهاجرت وی از بلاد خوارزم و شهر بلخ شود مبتنی بر حقایق تاریخی نیست.

تنها چیزی که موجب مهاجرت بهاءالدین ولدوبزرگانی مانند شیخ نجم‌الدین رازی به بیرون از بلاد خوارزمشاه شده است، اخباروحشت آثارقتل‌عامها و نهب و غارت و ترکتازی لشکریان مغول و تاتار در بلاد شرق و ماوراءالنهر بوده است، که مردم دوراندیشی را چون بهاءالدین به ترک شهر و دیار خود واداشته است.

این نظریه را اشعار سلطان ولد پسر جلال‌الدین در مثنوی ولدنامه تأیید می‌کند. چنانکه گفته است:

        کرد از بلخ عزم سوی حجاز     زانکه شد کارگر در او آن راز

        بود در رفتن و رسید و خبر     که  از  آن  راز  شد  پدید  اثر

        کرد  تاتار  قصد  آن  اقلام                  منهزم   گشت   لشکر   اسلام

        بلخ را بستد و به رازی راز     کشت از آن قوم بیحد و بسیار

        شهرهای بزرگ کرد خراب      هست حق را هزار گونه عقاب

این تنها دلیلی متقن است که رفتن بهاءالدین از بلخ در پیش از 617 هجری که سال هجوم لشکریان مغول و چنگیز به بلخ است بوقوع پیوست و عزیمت او از آن شهر در حوالی همان سال بوده است.



خرید و دانلود  زندگینامه مولانا 35 ص


رباتیک 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

فهرست مطالب

1- مقدمه ......................................................................... 4

2- روبات چیست؟ ............................................................... 5

3- اهمیت روبات ها ............................................................. 6

4- هدف از ساخت روبات ها .................................................. 6

5- روباتیک چیست؟ ............................................................ 7

6- اجزاء یک سیستم روباتیک ............................................... 7

7- زیر سیستم های اصلی یک روبات ...................................... 8

8- انواع روبات ................................................................. 10

9- مزایای روبات ها ........................................................... 13

10- معایب روبات ها .......................................................... 13

11- روبات هوشمند ........................................................... 13

12- روباتیک و هوش مصنوعی ........................................... 14

13- روبات الگو ............................................................... 16

14- روش های مختلف تعامل روبات با محیط .......................... 17

15- سیر تحول در کنترل روبات ........................................... 18

16- یادگیری در روبات ...................................................... 18

17- پردازش تصویر ......................................................... 22

18- منطق فازی .............................................................. 29

19- گزارش روبات امدادگر ............................................... 34

20- منابع ..................................................................... 46

مقدمه

براى مطالعه هوش مصنوعى، جالب و مفید، بودن این موجودیت هاى هوشمند

است. هوش مصنوعى محصولات مهم و مؤثر زیادى در مراحل اولیه توسعه اش تولید کرده است. اگر چه هیچ کس نمى تواند آینده را به طور مشخص پیش بینى کند، اما آشکار است که کامپیوتر هایى هوشمند همردیف با انسان، تأثیر بسزایى بر زندگى روزمره و همچنین برآینده خواهد داشت.

در سال ۱۹۵۴ میلادى، عصر روبات ها با ارائه اولین روبات آدم نما از طرف «جرج دوول» (George Devol) شروع شد.

امروزه، ۹۰ درصد روبات ها، روبات هاى صنعتى هستند، یعنى روبات هایى که در کارخانه ها، آزمایشگاه ها، انبارها، نیروگاه ها، بیمارستان ها، و بخش هاى مشابه به کار گرفته مى شوند. در سال هاى قبل، بیشتر روبات هاى صنعتى در کارخانه هاى خودروسازى به کارگرفته مى شدند، ولى امروزه تنها حدود نیمى از روبات هاى موجود در دنیا در کارخانه هاى خودروسازى به کار گرفته مى شوند. مصارف روبات ها در همه ابعاد زندگى انسان به سرعت در حال گسترش است تا کارهاى سخت و خطرناک را به جاى انسان انجام دهند. براى مثال امروزه براى بررسى وضعیت داخلى راکتورها از روبات استفاده مى شود تا تشعشعات رادیواکتیو به انسان ها صدمه نزند. بعدها روبات هاى صنعتى زیادى ساخته شدند و انجمن صنایع روباتیک این تعریف را براى روبات صنعتى ارائه کرد :

« روبات صنعتى یک وسیله چند کاره و با قابلیت برنامه ریزى چند باره است که براى جابه جایى قطعات، مواد، ابزارها با وسایل خاص به وسیله حرکات برنامه ریزى شده، براى انجام کارهاى مختلف استفاده مى شود. »

انگلبرگر شرکت unimate را برگرفته از universal Automation براى تولید روبات پایه گذارى کرد. نخستین روبات هاى این شرکت در کارخانه جنرال



خرید و دانلود  رباتیک 35 ص


تحقیق در مورد فواید ورزش کردن 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 35 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فواید ورزش کردن

مـیلـیـون هـا بـار تا به حال شنیده اید: ورزش کردن برایتان خوب و یـکـجـا نشـسـتن و تلویزیون تماشا کردن برایتان بد است. امـا در کـنـار ایـنـکـه به شما کمک می کند تا کالری بیشتری سوزانده و خوش هیکل تر شوید،چه فواید دیگری دارد؟ در ایـنجـا مـی خواهیم 10 فایده مهم ورزش کردن را برای شما بازگو کنیم. 

1- کمک می کند که بهتر و راحت تر بخوابید.

اگرچه ممکن است از نظر شما مسئله ای بدیهی بیاید، اما تحقیقات مربوط به ورزش کردن با راحت خوابیدن به تازگی انجام شده است. این تحقیقات نشان داده است که به طور میانگین 20 الی 30 دقیقه ورزش برای سه تا چهار روز در هفته کمک می کند که خواب راحت تری داشته باشید. هر چند، بهتر است که روز ها یا بعد از ظهرها ورزش کنید نه شب ها قبل از خواب چون در اینصورت خیلی پرانرژی خواهید شد و به سادگی خوابتان نخواهد برد.

ورزش کردن کمک می کند راحت تر خوابتان ببرد و بهتر بخوابید و ساعت خوابتان را هم بیشتر خواهد کرد. همچنین کیفیت خواب شما را هم بالاتر خواهد برد و سبب می شود که خواب عمیق تری داشته باشید.

2- باعث می شود دیرتر پیر شوید و از مرگ نابهنگام هم جلوگیری می کند.

هر چه سنتان بالاتر می رود، ورزش منظم می تواند شما را از نظر بدنی متناسب و سالم نگاه دارد. همچنین وضعیت پوست و ماهیچه های شما را هم بهتر خواهد کرد، قابلیت انعطاف شما را بالاتر خواهد برد و از بسیاری بیماری های مربوط به پیری از قبیل پوکی استخوان و بیماری های قلبی جلوگیری خواهد کرد.

3- مفصل ها، استخوان ها و ماهیچه های شما را سالم تر نگاه خواهد داشت. هر چه سنتان بالاتر می رود، تراکم استخوان هایتان و انعطاف پذیری مفصل هایتان کمتر خواهد شد. ورزش کردن به طور منظم یکی از بهترین راه ها برای کم کردن مشکلات مربوط به ماهیچه ها، مفصل ها و استخوان ها است. یک برنامه ورزشی منظم به شما کمک می کند که قوا و انعطاف پذیری خود را حفظ کنید.

4- سیستم دفاعی بدنتان را تقویت خواهد کرد.

تحقیقات مختلفی نشان داده است که ورزش قدرت سیستم دفاعی بدن را بالا می برد. در نوجوانان و بزرگسالان ورزش می تواند به عنوان یک محرک طبیعی برای سلول های دفاعی به حساب آید. در افراد سالخورده عملکرد سیستم دفاعی خود به خود ضعیف می شود که می تواند خطر ابتلا به بیماری های مسری و واگیردار را افزایش دهد. اما تمرینات ورزشی منظم و متعادل مثل پیاده روی و دوچرخه سواری می تواند به طور تقریبی این ضعف سیستم دفاعی را در بدن کاهش دهد.

5- حافظه را قوی تر خواهد کرد.

تحقیقات بسیاری نشان داده است که افرادی که روی قاعده ای منظم ورزش می کنند حافظه و قدرت تمرکز بهتری دارند. پیاده روی سه روز در هفته به مدت 45 دقیقه برای بالا بردن زیرکی و هوش شما کافی است. ورزش های هوازی قسمت های جلویی و جداره های بالایی مغز که به تمرکز مرتبط است را تحریک می کند.

6- اعتماد به نفس را بالا می برد.

این سوال ساده را از خود بپرسید: در کدام لحظه احساس بهتری دارم؟ وقتی روی مبل لم داده ام و مشغول خوردن یک پاکت چیپس هستم یا بعد از انجام یک تمرین ورزشی عالی از باشگاه برگشته ام؟ اگر مدتی است که بد هیکل شده اید، تمرینات ورزشی را شروع کنید، بنیه، ماهیچه ها و قدرت بدنیتان را افزایش خواهید داد و از نظر روحی حال بهتری خواهید داشت. این خود به خود باعث می شود که تصویر بهتری از خود داشته باشید و اعتماد به نفستان بالا رود.

7- انرژی و تحمل شما را بالا می برد.

تا به حال چند بار از باشگاه در رفته اید فقط چون خسته شده و دیگر تحمل ادامه تمرینات را نداشته اید؟ اما آیا زمانی که تنبلی را کنار گذاشته و به تمرینات ادامه داده اید احساس بهتری نداشته اید و پرانرژی تر نشده اید؟ افرادی که به طور مداوم ورزش می کنند، انرژی، قدرت بدنی و تحمل بیشتری دارند. مدت کمی بعد از آغاز تمرینات این انرژی بیشتر را در خود کاملاً حس خواهید کرد.

8- شور جنسی و قدرت شما را در مسائل جنسی افزایش می دهد.

این حقیقت دارد: تمرینات ورزشی منظم شور و شوق شما را به مسائل جنسی افزایش داده و باعث می شود که بهتر ارضاء شوید. بالا رفتن تحمل بدن و قدرت عضلات عملکرد جنسی شما را افزایش می دهد.

9- فشارهای عصبی، افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد.

ورزش باعث می شود که اضطراب و استرس شما به پائین ترین حد خود برسد. در این حالت بدن شما بعد از یک یا دو ساعت بعد از اتمام تمریناتتان اندورفین بیشتری تولید خواهد کرد که اعصاب شما را تسکین داده و آسودگی خیالتان را افزایش خواهد داد. فایده دیگر فعالیت بدنی این است که شما را به داشتن رژیم غذایی مناسب تشویق می کند و تغذیه مناسب هم استرس را کاهش می دهد. حتی بعضی تحقیقات نشان داده است که از ورزش می توانیم به عنوان درمانی برای افسردگی نیز استفاده کنیم.

10- احتمال ابتلا به بسیاری از بیماری ها را کاهش می دهد.

بهترین نتیجه ای که از تمرینات ورزشی گرفته می شود این است که احتمال ابتلای شما را به بسیاری از بیماری های جدی و کشنده مثل بیماری های قلبی، فشار خون بالا، پوکی استخوان، دیابت، چاقی، کلسترول بالا، سرطان سینه ، ایست و حملات قلبی و ورم مفاصل کاهش می دهد. باورهای غلط درباره ورزش بدنسازی (بخش دوم)

عقیده اول: هر تمرین را باید به یک عضله اختصاص دهیم.

آیا یـک روز کـامـل از بـرنـامـه تمریناتتان را به ماهیچه های شکم یـا سینه تان اخـتـصـاص می دهید؟ و یـک روز دیــگر را به تمرین دادن عضلات پشت زانو می پردازید؟ چیزی کهبسـیاری از ورزشـکـاران نـمـی دانـنـد ایـن است که گاهی تمرینات ترکیبی از عضلات مختلف کار را ساده تر میـکـند.

این به این معنی است که اگر تمریناتتان را با دقت انتخاب کنید، در هر تمرین گروه های عضلانی مختلفی با هم کار خواهند کرد، که باعث می شود در زمان کمتر، نتیجه بیشتر عایدتان شود.

به یاد داشته باشید که لازم نیست هر تمرین را به قسمت کوچکی از یک ماهیچه اختصاص دهید؛ با به کار گرفتن صحیح آنها با هم خواهید دید که چقدر آسان قدرت و سایزتان افزایش خواهد یافت.

عقیده ی دوم: نیازی به انجام حرکات کششی نیست.

معمولاً حرکات کششی از برنامه های تمرینی بدنسازی جا انداخته می شوند. اگر شما هم مثل همه مردم هستید، ممکن است فکر کنید که بعد از اتمام آخرین سِتِ تمریناتتان باید برای دوش گرفتن بروید. در حالی که باید تمریناتتان را با چند حرکت کششی به پایان



خرید و دانلود تحقیق در مورد فواید ورزش کردن 35 ص