لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
چکیده
اندیس PI در گرافها
اندیس PI معرف پایداری گراف است که به صورت جمع، حاصل جمعهای با مد نظر قرار دادن کلیة یالهای گراف همبندی به صورت e=ur تعریف میشود.
تعداد یالهایی از G است که به u از v نزدیکترند و تعداد یالهایی از G هستند که به v از u نزدیکترند. در این حاصل جمع کلیه یالهای مد نظر قرار میگیرند تنها یالهایی که از دو انتهای e به یک فاصلهاند در محاسبة اندیس PI به حساب نمیآیند این رابطه یک فرمول موثر برای محاسبة اندیس PI در کلاس گرافهای شیمیایی مهم میباشد.
صنم روایی
مقدمات
در قرن هیجدهم میلادی شهر کوینسگبرگ از دو ساحل یک رودخانه و دو جزیره تشکیل شده و در آن زمان 7 پل این چهار منطقه را به هم وصل میکردند معمای زیر سالها شهروندان را سرگرم کرده بود. آیا امکان دارد با آغاز از یکی از این مناطق در شهر کشتی زد از هر پل یک بار تنها یکبار گذشت و به مکان اول بازگشت؟
اویلر در سال 1736 با حل مسأله پلهای کوینگسبرگ نظریه گراف را بنیان گذاشت وی به هر یک از چهار منطقه نقطهای از صفحه را تخصیص داد و به ازای هر پل بین دو منطقه پاره خط یا کمانی بین دو نقطه متناظر با آنها رسم کرد بدین ترتیب مطابق شکل زیر به مدلی ریاضی دست یافت و به سادگی پاسخ معما را که منفی است دریافت در دنیای اطراف ما وضعیتهای فراوانی وجود دارد که میتوان توسط نموداری متشکل از یک مجموعة نقاط به علاوة خطوطی که برخی از این نقاط را به یکدیگر متصل میکنند به توصیف آنها پرداخت. تجدید ریاضی این وضعیتها به مفهوم گراف منتهی میشود.
* تعریف 1 : گراف G یک سه تایی مرتب است که تشکیل شده از یک مجموعة ناتهی V(G) از رأسها، یک مجموعة E(G) از یالها و یک تابع وقوع VG که به هریال G یک زوج نامرتب از رأسهای G را که الزاماً متمایز نیستند.
نسبت میدهد اگر e یک یال و v, u دو رأس باشند بطوریکه در اینصورت گفته میشود که e ، رأسهای v, u را به یکدیگر وصل کرده است و رأسهای v,u دو سریال e نامیده میشوند.
برای رسم یک گراف روش یکتایی وجود ندارد، بدین دلیل که موقعیت نسبی نقاط و خطوط که به ترتیب نمایانگر رأسها و ریالهای گراف هستند برای ما اهمیتی ندارد. نمودار یک گراف فقط رابطة وقوعی را که بین رأسها و یالها برقرار است نشان میدهد.
تعریف 2 : دو رأس که برروی یال مشترکی واقعند مجاور نیست اگر هیچ یالی از هیچ رأسی به آن وجود نداشته باشد.
تعریف 3 : دو یال واقع بر روی یک رأس مشترک نیز مجاورند و یک یال با دو سر یکسان طوقه و یک یال با دو سر متمایز یال پیوندی است.
تعریف 4 : اگر مجموعة رأسها و مجموعة یالهای یک گراف متناهی باشند گراف مزبور را متناهی مینامند.
تعریف 5 : گرافی را که یک رأس داشته باشد بدیهی و سایر گرافها را غیربدیهی مینامیم.
تعریف 6 : یک گراف ساده است اگر هیچ طوقهای نداشته باشد و بین هر دو رأس آن بیش از یک یال نباشد.
تعریف 7 : گراف تهی، گرافی است که هیچ یالی نداشته باشد.
تعریف 8 : دو گراف H,G هسماناند اگر و و نوشته میشود در این حالت G , H یکریخت نامیده میشوند.
تعریف 9 : تعدادی اعضای V(G) را مرتبة گویند و تعداد اعضای E(C) را اندازة G گویند.
تعریف 10 : درجة هر رأس برابر با تعداد یالهایی است که از آن رأس میگذرد.
تعریف 11 : گراف G را –r منتظم گویند هر گاه درجة هر رأس آن برابر rباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 77
امنیت اطلاعات در شبکه
- سرویس های امنیتی در شبکه 3
- دیوار آتش 6
- اصول رمزنگاری 17
- رمزگذاری جانشینی و جایگشتی 19
- رمزگذاری DES 23
- رمزگذاری RSA 30
- اصول احراز هویت در شبکه 38
- امضاهای دیجیتالی 43
1)مقدمه
تا یکی دو دهه قبل شبکه های کامپیوتری معمولاً در دو محیط وجود خارجی داشت:
محیطهای نظامی که طبق آئین نامه های حفاظتی ویژه بصورت فیزیکی حراست می شد و چو.ن سایت های ارتباطی خودشان هم در محیط حفاظت شدة نظامی مستقر بود و هیچ ارتباط مستقیم با دنیای خارج نداشتند، لذا دغدغة کمتری برای حفظ اسرار و اطلاعات وجود داشت. (نمونه بارز این شبکه ARPANET در وزارت دفاع آمریکا بود)
محیط های علمی و دانشگاهی که برای مبادله دستاوردهای تحقیقی و دسترسی به اطلاعات علمی ازشبکه استفاده می کردند و معمولاً بر روی چنین شبکه هایی اطلاعاتی مبادله می شد که آشکار شدن آن ها لطمة چندانی به کسی وارد نمی کرد.( اداراتی هم که اطلاعات محرمانه و سری داشتند معمولاً از کامپیوترهای Mainframe استفاده می کردند که هم مدیریت و حراست ساده تری نیاز دارد و هم کنترل کاربران آن بصورت فیزیکی ساده است)
با گسترش روز افزون شبکه های به هم پیوسته و ازدیاد حجم اطلاعات مورد مبادله و متکی شدن قسمت زیادی از امور روزمره به شبکه های کامپیوتری و ایجاد شبکههای جهانی چالش بزرگی برای صاحبان اطلاعات پدید آمده است. امروز سرقت دانشی که برای آن هزینه و وقت، صرف شده یکی از خطرات بالقوه شبکه های کامپیوتری به شمار می آید.
در جهان امروز با محول شدن امور اداری و مالی به شبکه های کامپیوتری زنگ خطر برای تمام مردم به صدا درآمده است و بر خلاف گذشته که خطراتی نظیر دزدی و راهزنی معمولاً توسط افراد کم سواد و ولگرد متوجه مردم بود امروزه این خطر توسط افرادی تحمیل می شود که با هوش و باسوادند(حتی با هوش تر از افراد معمولی) و قدرت نفوذ و ضربه به شبکه را دارند. معمولاً هدف افرادی که به شبکه های کامپیوتری نفوذ یا حمله می کنند یکی از موارد زیر است:
تفریح یا اندازه گیری ضریب توانایی فردی یا کنجکاوی (معمولاً دانشجویان!)
دزدیدن دانشی که برای تهیه آن بایستی صرف هزینه کرد (راهزنان دانش)
انتقام جویی و ضربه زدن به رقیب
آزار رسانی و کسب شهرت از طریق مردم آزاری (بیماران روانی)
جاسوسی و کسب اطلاعات از وضعیت نظامی و سیاسی یک کشور یا منطقه
رقابت ناسالم در عرصة تجارت و اقتصاد
جا به جا کردن مستقیم پول و اعتبار از حسابهای بانکی و دزدیدن شماره کارتهای اعتبار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
تحلیل داده ها در تحقیقات تجاری صفحه 50
(جدول 10-2 در ادامه)
GPA دانش آموزانی که زمینه انسانی دارند(X)
7/6
9/6
5/7
4/6
3/7
2/8
7/6
GPA دانش آموزانی که زمینه مهندسی دارند(E)
2/7
2/7
9/7
منابع: محاسبات به وسیله نویسنده
مرحله 1:
تنظیم کردن فرضیه تهی و تناوب
H0: آنها اختلافی ندارند در میانگین GPA بدست آمده توسط دانش آموزان MBA با زمینه مهندسی و زمینه غیر مهندسی
Ha: آنها اختلاف قابل توجهی در معدی GPA دارند. میان دانش آموزان MBA با زمینه مهندسی و زمینه غیرمهندسی
مرحله 2:
مرتب کردن نمره های هر دو گروه در ترتیب صعودی با نگه داشتن هویت آن گروه از گروه صعودی، هر نمره ای
نمره CGPA
9/5
1/6
2/6
4/6
4/6
4/6
5/6
5/6
5/6
6/6
گروه 6
x
x
x
x
x
x
x
x
E
x
نمره CGPA
7/6
7/6
7/6
8/6
9/6
9/6
9/6
1/7
2/7
2/7
گروه ها
x
x
x
x
E
x
x
x
E
E
نمره CGPA
2/7
3/7
3/7
4/7
5/7
5/7
5/7
8/7
9/7
9/7
گروهها
E
x
x
E
E
x
x
E
E
E
نمره CGPA
1/8
2/8
3/8
3/8
3/8
5/8
5/8
6/8
7/8
9/8
گروهها
E
x
x
E
E
E
E
E
E
E
مرحله 3
تصمیم گرفتن تعداد ردیف ها:
نگاه کنید به تناظر گروه برای نمره های مختلف از CGPA ما پیدا می کنیم جمه تعداد از ردیفها طبق متن
E xxxxxxxx
2 1
محاسن نمونه گیری مستقل صفحه 51
xxx E xxxxx
5 4 3
xx EE xx E EE
9 8 7 6
xx E E E E
11 10
E E E E E E E
12
بنابراین R = 12
مرحله 4
تعیین کردن ارزشی Z بحرانی. بنابراین در این حالت از نمونه گیری بزرگ هر جا که 20 n ما نمی توانیم بسازیم از ارزشی R بحرانی. بنابراین ما باید پیدا کنیم ارزشی z خارجی را بوسیله بکار بستن فرمول
مرحله 5
تصمیم گرفتن: بنابراین ارزش Z محاسبه شده 69/2 تنزلی کرد بر طرف دیگر ارزش Z بحرانی از 96/1 نزدیک میزان 05/0 از اهمیت این می تواند به پایان برساند اختلاف با اهمیت را در GPA بدست آمده بوسیله دانش آموزان مدیریت با درجه مدیریت نسبت آن از آنها با درجه انسانی: نگاه کنید به ردیف نمودار نمایش داده شده در مرحله 3 ما می توانیم استنباط کنیم که GPA دانش آموزان مهندسی بزرگ تر از دانش آموزان با درجه انسانی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
مقدمه
کسی که هندسه نمیداند از این در داخل نشود،
کتیبة سر در روی آکادمی افلاطون
بیشتر مردم نمیدانند که در حدود یک سده و نیم پیش انقلابی در زمینة هندسه روی داد که از لحاظ علمی به عمق انقلاب کوپرنیکی در نجوم، و از جنبة نتایج فسلفی به اهمیت نگرة تکامل داروین بود. کاکستر، هندسهدان کانادایی مینویسد: «تأثیر کشف هندسة هذلولوی در تصوری که از حقیقت و واقعیت داریم آنچنان عمیق بوده است که بدشواری میتوانیم تصور کنیم که امکان وجود هندسهای غیر از هندسة اقلیدسی تا چه اندازه در سال 1820 تکان دهنده جلوه کرده است.» اما همة ما امورزه نام هندسة فضا – زمان نگرة نسبیت اینشتاین را شنیدهایم. «در واقع، هندستة پیوستار فضا – زمان به حدی به هندسة تا اقلیدسی وابسته است که آگاهی از این هندسهها شرط لازم برای درک کامل جهانشناسی نسبیت است.»
هندسة اقلیدسی، همان هندسهای که شما در دبیرستان خواندهاید، هندسهای است که بیشتر برای تجسم جهان مادی به کار میبریم. این هندسه از کتابی به نام اصول به دست ما رسیده که توسط اقلیدس، ریاضیدان یونانی، در حدود 300 سال پیش از میلاد مسیح نگاشته شده است. تصوری که ما براساس این هندسه از جهان مادی پیدا کردهایم تا حد زیادی به توسط آیزک نیوتن در اواخر سدة هفدهم ترسیم شده است.
هندسههایی که اقلیدسی نیستند از مطالعة عمیقتر موضوع توازی در هندسة اقلیدسی پیدا شدهاند. دو نیمخط موازی عمود بر پاره خط PQ را در نمودار زیر در نظر بگیرید:
در هندسة اقلیدسی فاصلة (عمودی) بین دو نیمخط هنگامی که به سمت راست حرکت میکنیم همواره مساوی فاصلة P تا Q باقی میماند؛ ولی در اوایل سدة نوزدهم دو هندسة دیگر پیشنهاد شد. یکی هندسة هذلولوی (از کلمة یونانی هیپربالئین به معنی «افزایش یافتن») که در آن فاصلة میان نیمخطها افزایش مییابد، دیگری هندسة بیضوی (از کلمة یونانی الیپن «کوتاه شدن») که در آن این فاصله رفته رفته کم میشود و سرانجام نیمخطها همدیگر را میبرند. این هندسههای نااقلیدسی بعدها به توسط ک.ف. گاوس و گ.ف.ب. ریمان در قالب هندسة کلیتری بسط داده شدند (همین هندسة کلیتر است که در نگرة نسبیت عام اینشتاین مورد استفاده قرار گرفته است).
در این کتاب ما به هندسههای هذلولوی و اقلیدسی خواهیم پرداخت. هندسة هذلولوی تنها به تغییر یکی از اصول اقلیدس نیاز دارد، و میتواند به همان آسانی هندسة دبیرستانی فهیمده شود. از سوی دیگر، هندسة بیضوی شامل مفهوم توپولوژیک تازة «سوناپذیری» است، زیرا همة نقاط صفحة بیضوی که بر روی یک خط نیستند در یک طرف آن خط قرار داردند. از این هندسه نمیشود به همان سهولت هندسة اقلیدسی صبحت کرد، زیرا به بسط قبلی هندسة تصویری نیاز دارد. بنابراین بحث در بارة هندسة بیضوی را در یک ضمیمة کوتاهی انحام دادهام. (اشتباه نشود! منظو ما این نیست که ارزش هندسة بیضوی کمتر از ارزش هندسةهذلولوی است.) فهم هندسة ریمانی مستلزم درک کامل محاسبات دیفرانسیل و انتگرال، و لذا بیرون از ظرفیت این کتاب است (در ضمیمه «ب» مختصری راجع به آن بحض شده است).
فصل اول با تاریخچة مختصری در باب هندسه در دوران قدیم آغاز میشود، و به بیان اهمیت بسط روش بنداشتی توسط یونانیان ادامه مییابد. همچنین پنج اصل موضوع اقلیدس معرفی و به تلاش لژاندر برای اثبات اصل موضوع پنجم ختم میشود. برای پیدا کردن نقص برهان لژاندر (و برهانهای دیگر)، لازم است که مبانی هندسه دو باره دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد. ولی، پیش از آنکه بتوانیم اساساً هندسهای بنا کنیم، باید به بعضی از اصول بنیادی منطق آگاهی داشته باشیم. این اصول در فصل دوم به گونهای غیر رسمی دوباره بررسی شدهاند. در این فصل عناصر مشکلة یک برهان دقیق را از نظر میگذرانیم و بویژه به روش اثبات نامستقیم یا برهان خلف تکیه میکنیم. فصل دوم به مفهوم بسیار مهم الگو برای یک دستگاه بنداشت ختم میشود، که با الگوهای متناهی از بنداشتهای وقوع نقاط و خطوط در هندسه نشان داده شدهاند.
فصل سوم با بحثی از برخی نقایص در نحوة ارائة هندسه به توسط اقلیدس آغاز شده، و این نقایص با ارائه کامل بنداشتهای داوید هیلبرت (با اندکی تغییر) و نتایج اولیة آنها برطرف شدهاند. ممکن است هنگام اثبات نتایجی که خودبخود بدیهی به نظر میرسند بیحوصله شوید. اما، هرگاه بخواهید با اطمینان در فضای نااقلیدسی کشتی برانید باید به این کار اساسی تن درهید.
مطالعة نتایج بنداشتهای هیلبرت، جز اصول نوازی، در فصل چهارم ادامه یافته است.
موضوع این مطالعة هندسة نتاری نامیده شده است. بعضی از قضیههای اقلیدس (مثل قضیة زاویة خارجی) را که شما با آنها آشنایی دارید، با روشی غی از روشهایی که به توسط اقلیدس به کار رفتهاند اثبات خواهیم کرد. این تغییر به علت شکافهای منطقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
فصل اول
مقدمه:
1-1-اصول کلی رادار و عملکرد آن
رادار یک سیستم الکترومغناطیسی است که برای تشخیص و تعیین موقعیت هدفها به کار می رود. این دستگاه بر اساس یک شکل موج خاص به طرف هدف برای مثال یک موج سینوسی با مدولاسیون پالسی(Pulse- Modulated) و تجزیه وتحلیل بازتاب (Echo) آن عمل می کند. رادار به منظور توسعه توانایی حسیهای چندگانه انسانی برای مشاهده محیط اطراف مخصوصاً حس بصری به کار گرفته شده است. ارزش رادار در این نیست که جایگزین چشم شود بلکه ارزش آن در عملیاتی است که با چشم نمی توان انجام داد. رادار نمی تواند جزئیات را مثل چشم مورد بررسی قرار دهد و یا رنگ اجسام را با دقتی که چشم دارد تشخیص داد بلکه با رادار می توان درون محیطی را که برای چشم غیر قابل نفوذ است دید مثل تاریکی، باران، مه، برف و غبار و غیره. مهمترین مزیت رادار، توانایی آن در تعیین فاصله یا حدود هدف می باشد.
یک رادار ساده شامل آنتن فرستنده، آنتن گیرنده و عنصر آشکارساز انرژی یا گیرنده میباشد. آنتن فرستنده پرتوهای الکترومغناطیسی تولید شده توسط نوسانگر (Oscillator) را منتشر می کند. بخشی از سیگنال ارسالی (رفت) به هدف خورده و در جهات مختلف منعکس می گردد. برای رادار انرژی برگشتی در خلاف جهت ارسال مهم است.
آنتن گیرنده انرژی برگشتی را دریافت و به گیرنده می دهد. در گیرنده بر روی انرژی برگشتی عملیاتی، برای تشخیص وجود هدف و تعیین فاصله و سرعت نسبی آن، انجام میشود. فاصله آنتن تا هدف با اندازه گیری زمان رفت و برگشت سیگنال رادار معین میشود. تشخیص جهت، یا موقعیت زاویه ای هدف توسط جهت دریافت موج برگتشی از هدف امکان پذیر است. روش معمول بری مشخص کردن جهت هدف، به کار بردن آنتن با شعاع تشعشعی باریک می باشد. اگر هدف نسبت به رادار دارای سرعت نسبی باشد، تغییر فرکانس حامل موج برگشتی (اثر دوپلر) (Doppler) معیاری از این سرعت نسبی (شعاعی) میباشد که ممکن است برای تشخیص اهداف متحرک از اهداف ساکن به کار برود.در رادارهایی که بطور پیوسته هدف را ردیابی می کنند، سرعت تغییر محل هدف نیز بطور پیوسته آشکار میشود.
نام رادار برای تاکید روی آزمایشهای اولیه دستگاهی که آشکارسازی وجود هدف و تعیین فاصله آن را انجام می داده بکار رفته است. کلمه رادار (RADAR) اختصاری از کلمات: Radio Detection And Ranging است، چرا که رادار در ابتدا به عنوان وسیله ای برای هشدار نزدیک شدن هواپیمای دشمن به کار می رفت و ضدهوائی را در جهت مورد نظر می گرداند. اگر چه امروزه توسط رادارهای جدید و با طراحی خوب اطلاعات بیشتری از هدف، علاوه بر فاصله آن بدست می آید، ولی تعیین فاصله هدف (تا فرستنده) هنوز یکی از مهمترین وظایف رادار می باشد. به نظر می رسد که هیچ تکنیک دیگری به خوبی و به سرعت رادار قادر به اندازه گیری این فاصله نیست.
معمولترین شکل موج در رادارها یک قطار از پالسهای باریک مستطیلی است که موج حامل سینوسی را مدوله می کند. فاصله هدف با اندازه گیری زمان رفت و برگشت یک پالس، TR به دست می آید. از آنجا که امواج الکترومغناطیسی با سرعت نور در فضا منتشر می شوند. پس این فاصله، R، برابر است با:
به محض ارسال یک پالس توسط رادار، بایستی قبل از ارسال پالس بعدی یک مدت زمان کافی بگذرد تا همه سیگنالهای انعکاسی دریافت و تشخیص داده شوند.
بنابراین سرعت ارسال پالسها توسط دورترین فاصلهای که انتظار می رود هدف در آن فاصله باشد تعیین می گردد. اگر تواتر تکرار پالسها (Pulse Repetiton Frequency) خیلی بالا باشد، ممکن است سیگنالهای برگشتی از بعضی اهداف پس از ارسال پالس بعدی به گیرنده برسند و ابهام در اندازه گیری فاصله ایجاد گردد. انعکاسهایی که پس از ارسال پالس بعدی دریافت می شوند را اصطلاحاً انعکاسهای مربوط به پریود دوم (Second-Time-Around) گویند چنین انعکاسی در صورتی که به عنوان انعکاس مربوط به دومین پریود شناخته نشود ممکن است فاصله راداری خیلی کمتری را نسبت به مقدار واقعی نشان بدهد.
حداکثر فاصله ای که پس از آن اهداف به صورت انعکاسهای مربوط به پریود دوم ظاهر می گردند را حداکثر فاصله بدون ابهام (Maximum Unambiguous Range) گویند و برابر است با:
که در آن=تواتر تکرار پالس بر حسب هرتز می باشد. در شکل زیر حداکثر فاصله بدون ابهام بر حسب تواتر تکرار پالس رسم شده است.
اگر چه رادارهای معمولی یک موج با مدولاسیون پالسی(pulse-Modulated Waveform) ساده را انتشار می دهند ولی انواع مدولاسیون مناسب دیگری نیز امکان پذیر است حامل پالس ممکن است دارای مدولاسیون فرکانس یا فاز باشد تا سیگنالهای برگشتی پس از دریافت در زمان فشرده شوند. این عمل مزایایی درقدرت تفکیک بالا در فاصله (High Range Resolution) میشود بدون این که احتیاج به پالس باریک کوتاه مدت باشد. روش استفاده از یک پالس مدوله شده طولانی برای دسترسی به قدرت تفکیک بالای یک پالس باریک، اما با انرژی یک پالس طولانی، به نام فشردگی پالس (Pulse Compression) مشهور است.
در این مورد موج پیوسته (CW) را نیز می توان به کاربرد و ازجابجایی تواتر دوپلر. برای جداسازی انعکاس دریافتی از سیگنالرفت و انعکاسهای ناشی از عوامل ناخواسته ساکن(Cluttre) استفاده نمود. با استفاده از موج CW مدوله نشده نمی توان فاصله را تعیین کرد و برای این کار باید مدولاسیون فرکانس یا فاز به کار رود.
2-1-فرم ساده معادله رادار
معادله رادار برد رادار را به مشخصات فرستنده، گیرنده، آنتن، هدف و محیط مربوط می سازد. این معادله نه تنها جهت تعیین حداکثر فاصله هدف تا رادارمفید است بلکه برای فهم عملکرد رادارو پایهای برای طراحی رادار به کار می رود.
در این قسمت فرم ساده معادله رادار ارائه می گردد.