لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
برنامههای خودآگاهی- رفتاری و برنامه مدیریت استرس
برنامههای خودآگاهی- رفتاری، همچون VMBR و برنامه مدیریت استرس smith ، شامل هم مهارتهای آرامشدهی و هم خود-آگاهانه در برنامههای ترکیب شده یا جامع میباشند.
برنامه smith آرامش دهی پیشرونده را ترکیب می کند، بموازات تأکید روی سرنخهای تنفسی به عنوان تکنیک آرامش،و یا بازسازی خود- آگاهانه و یا صحبت – با خود به عنوان جزء خودآگاهی استفاده میکند. مهارتک لیدی در برنامه smith «واکنش تحمل ترکیب شده» میباشد، که آرامش را یا باز- سازی خود- آگاهانه ادغام میسازد.
برنامه مدیریت استرس smithبر مبنای کارهای اولیهتر است، علیالخصوص برنامه آموزش تلقیح کردن سیستماتیک (1958-61) wolpe و (1977) Michenbaum. تلقیح سیستماتیک بر مبنای اصول ضد- شرطی شدگی میباشد.
در گام 1 درمانگر واکنش را تدریس میکند که با اضطراب ناسازگاری دارد (یک واکنش آرامش دهنده). در گام 2 شامل ایجاد کردن موقعیتهای استرسزا است، که معمولاً در حالیکه مشتری در آرامش است در گام 3 معرفی میشوند
آموزش تلقیح استرس (1977-85) Meichenbaum یک جزء خود-آگاهانهتر میافزاید ویک مدل برای درمان بسیار خودآگاهی – رفتاری مهیا سازد.
گام 1، که یک فاز آموزشی میباشد، به مشتری یک چارچوب ادراکی برای آموزش میدهد. همانطور که قبلاً ذکر شد،آموزش اغلب بخودی خودی مؤثر است، و با هریک برنامهآموزش، این فاز آموزشی همچنین برای گرفتن تعهد مشتری و درگیری فعالانه او است. گام بعدی در آموزش تلقیح استرس فاز بازگویی با ایجاد مهارتهای سازگاری است. Meichenbaum تکنیکهای متفاوتی را ترکیب و بر تنفس به موازات تمرینهای آرامشدهنده تأکید میکند. سازگاری خود-آگاهانه بر عبارات – خودی تأکید میکند همچون ارزیابی موقعیت عینی، کنترل افکار منفی، نامدهی مجدد برانگیختگی و استفاده ازآن، رویارویی با ترس، و تقویت و تلاش.
در گام بعدی،اعمال آموزش، مشتری این مهارتهای سازگارپذیر را در موقعیتهای استرس زا تمرین میکند. معمولاً، موقعیتهای استرسزا تدیجاً از موقعیتهای کمتر استرسزا به موقعیت های مشکل عمده پیشرفت میکند.
آموزش مدیریت استرس خودآگاهانه- مؤثر smith پس از مدل تلقیح استرس میآید، یا اندکی تغایرات، و smith (1986) این مدل را بخصوص با ورزشکاران تمرین کرده است. برنامه smith از این گامها استفاده می نماید:
ارزیابی ماقبل درمان: پیش از هر آموزش، گام اول ارزیابی وضعیت و مشخصههای اتوادی میباشد. برای مثال، چه موقعیتهای خاصی اضطراب زیاد راب یرون میکشند؟ چه علائم فیزیولوژیکی چیره میشوند؟
استدلال درمان:مشاور ورزشکار یک نقشه درست میکنند، و مشاور استدلال آن را ادامه میدهد. این فاز تعلیم است، به ورزشکار اطلاعات و توصیفهایی برای آموزش میدهد. اکثر مشاوران روانشناسی ورزشی، همچون اکثر مشتریان، تأکید میکنند که ورزشکار یا مشتری باید به آموزش معتقد باشد و اگر بخواهد آموزش مؤثر باشد باید به آن متعهد بشود.
کسب مهارت: در طی کسب مهارت، که طی چندین جلسه ادامه مییابد، فرد واکنش سازگارپذیری ترکیب شده را فرا می گیرد. بویژه، فرد تکنیکهای آرامش و سازگاری خودآگاهانه را فرا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
راه های مقابله با افسردگی در دانش آموزان
فاطمه دختری 11 ساله و ضعیف الجثه و دارای نگاه های بی روح و ناامید بود. در کلاس یا پاهایش را مرتب تکان می داد و یا ناخنش را می خورد; نه تنها از نظر درسی ضعیف بود، تکالیفش را نیز انجام نمی داد. هم چنین با دانش آموزان مدرسه سازگار نبوده و با آن ها مرتب در خارج از کلاس جروبحث می کرد. بنابراین وظیفه خود دانستم که با مادرش درباره وی صحبت کنم متوجه شدم فاطمه دچار افسردگی است و بیماری وی موجب شده که غیبت های مکرر نیز داشته باشد.
علت یابی
علل افسردگی ژنتیکی و محیطی است. به محض این که افراد افسرده می شوند، رفتارشان، آن ها را کمتر دوست داشتنی می سازد. بنابراین نوعی چرخه مصوب به وجود می آید و ارتباط افراد افسرده با دیگران کمتر می شود و به دنبال عدم ارتباط با دیگران افسردگی در فرد باقی می ماند. (نجاریان ، 1371
) طبق بررسی های به عمل آمده برادر دوقلوی فاطمه در تصادف کشته می شود( 10 ساله) از همان زمان فاطمه دچار ناراحتی روحی می گردد به طوری که موهای سرش را می کند، ناخن هایش را می جود. البته طی ارتباطی که با خواهرانش داشتم، تصور می کنم ناراحتی فاطمه ژنتیکی نیز بوده است و تصادف برادرش ناراحتی وی را تشدید کرده بود.
چاره جویی
به وسیله پرسشنامه اخلاقی worth wood علاوه بر تمایلات وی از جمله افسردگی به رفتارهای تهاجمی و پارانوئیدی وی پی بردم و از طریق پرسشنامه از طبع سوداوی، وی اطمینان حاصل کردم، ولی از آن جایی که وی سرکلاس فوق العاده محجوب و آرام بود، باید رفتارهایی که از طریق پرسشنامه به آن رسیده بودم را در بیرون از کلاس جست جو می کردم و طی پرس و جو متوجه شدم در حیاط با بچه ها دعوا و جروبحث می کند و معاون مدرسه نیز از وی شاکی بود.
از نظر من فاطمه دختری دوست داشتنی، با جنبه و مستعدی بود. بنابراین می توانستم با وی ارتباط برقرار کنم و درصدد رفع مشکلش برآیم. اما در جهت رفع مشکلات فاطمه، موانعی سد راه من بود. تعدد معلمان و شیوه های مختلف تدریس، دانش آموزان دوره راهنمایی با ویژگی های اخلاقی که مقتضای سن آنان ایجاب می کرد و مهم تر از همه جلوگیری از ایجاد اختلال در مشاوره های بیرون از مدرسه بود، پس باید با احتیاط بیش تری عمل می کردم. با او ارتباط دوستانه برقرار کردم. با صبر و حوصله به حرف هایش گوش دادم و نکاتی از صحبت هایش و همچنین پرسش های پاسخ داده شده در پرسشنامه را، استخراج کردم که عبارتند از:
1 ، عدم حس اعتماد به نفس .
2 ، نیاز به تشویق .
3 ، تایید حضور وی در جمع .
4 ، عدم احساس مسئولیت .
5 ، نیاز به دوستی خوب و داشتن ارتباط با دیگران .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نظر شخصیت هادرباره ی تعلیم و تربیت و انتخاب معلماستاد جلاالدین همایی : معلم، یعنی کسی که برای معلمی خلق شده و شایستگی این شغل مقدس و لیاقت این مقام و منزلت عالی را داشته باشد، بسیار گرانبها و عزیزالوجود است.چنین نیست که هر کس ایامی چند درس خواند و خط و سوادی به هم رسانید، یا دست بالا به مقام اجتهاد قدیم یا دکترای جدید هم رسید، واقعاً شایسته ایفاء وظیفه و شغل خطیر معلمی باشد.استاد در تاریخ 5/5/1345 در یک سخنرانی اظهار داشته اند : حدود 35 سال پیش مقاله ای تحت عنوان « هر خواننده ای داننده و هر داننده ای آموزند نیست » برای مجله تعلیم و تربیت نوشتم، از آن زمان تاکنون، روز به روز بر تجربه من افزوده شده است اکنون هم از بن دندان می گویم، « هر کس درس می خواند، عالم حقیقی نمی شود و هر عالمی هم از عهده کار معلمی بر نمی آید از صدها دانشجو، جز عده قلیلی واقعاً عالم نمی شود و از صدها عالم نیز غیر از معدودی واحد شرایط معلم حقیقی نیستند. » درست فهمیدن مطالب، هضم شدن معانی در روح، قوه تعبیر و حسن تقریر، قدرت خلاقه بیانات خطا بی جهت تقریب و تأثیر مطالب در ذهن دانش آموزان و دانشجویان، با رعایت این شرط که « هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد »، حِلم و بردباری، درست کرداری و راست گفتاری حسن شفقت و دلسوزی و مهربانی، مراعات شیوه دلالت و هدایت و بالجمله داشتن عواطف پدری نسبت به دانش آموز و دانشجو و امثال اینها از شرایط معلم واقعی است.دکتر علی اکبر سیاسی : برای آنکه معلم، از نظر جسمی و روحی تربیت هماهنگ داشته باشد و برای انجام وظیفه آماده شود، باید حداقل به مدت 2 سال شبانه روز زیر نظر کارشناسان خبره قرار گیرد، و حتی الامکان د راین مدت از تماس با محیط بیرون و خارج از مرکز تربیت معلم خوداری نماید.در بعضی از کشورهای پیشرفته دوره دانشسراهای شبانه روزی دورانی چهار سال است. شایسته است، این روش را تعقیب کنیم، و به معلمان آینده جامعه خود پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را بیاموزیم و ترتیبی بدهیم که محیط آموزشی ایشان در سطح بسیار والا قرار گیرد. بطور یقین وقتی محدودیت های موجود از نظر امکانات مادی و وسایل آزمایشگاه و ابزارکار هر رشته و سایر تجهیزات، برطرف شد شاهد رشد و شکوفایی اندیشه خواهیم بود. دانشجو حداقل باید در دانشسرای عالی برای مدت 3 سال دوره ببیند.برای دانشسرا باید بهترین دانش آموزان را بصورت ورودی انتخاب و گزینش کنیم و این وظائف رؤسای نواحی و مناطق آموزش و پرورش می باشد. معلم دانشسرا علاوه بر مراتب فضل و دانش و بهره داشتن از علوم تربیتی باید از نظر فضایل اخلاقی بین همکاران و همگنان ممتاز باشد.بر همین اساس « در قانون معلم » داوطلبان ورود به دانشسرا ها مورد تشویق و حمایت جدی قرار می گرفتند، و نیز برای معلمان این مراکز امتیازات ویژه ای در نظر می گرفتند. از نظر من، معلم در مقابل کار پرزحمت خود پاداش مادی ناچیزی دریافت می کند، اما چیزهای دیگری دریافت می کند که جنبه مادی ندارد و کسانی که در مشاغل دیگری کارمی کننداز دریافت آن محروم می باشندوآن عبارتست از: 1 – معلم کسری درآمد خود را با لذات معنوی جبران می کند، زیرا لذتی بالاتر از آن وجود ندارد که انسان بتواند شخصیت و تکوین منش افراد را سامان دهد. و این کار معلم است. لذتی که معلم از آدم سازی، یعنی باز کردن چشم و گوش کودکان و جوانان و آشنا ساختن ایشان به رموز علم و پرورش قوای عقلی و اخلاقی آن ها می برد، بیشتر از لذتی است که مهند س و معمار از ساختن یک بنای تازه یا ادیب و صنعتگر از ایجاد یک اثر ادبی و صنعتی می برد.2 – معلم هر قد جلوتر می رود بیشتر به نواقص علمی خود پی می برد و علاقه مند است که نواقص وجود خود را رفع کند و کمالات اخلاقی و علمی را درک کند و در حرفه معلمی می تواند به این هدف دست یابد.3 – معلم به تدریج این عقیده را پیدا می کند که هیچ کاری پر مغز تر از کارهای علمی نیست و اگر عادت به مطالعه کرده باشد، به هیچ قیمتی کار خود را با کارهای اداری که از نظرش ماشین وار جلوه می کند، عوض نخواهد کرد.اگر این اصول را قبول کنیم تنها کار دستگاه آموزش و پرورش آن استکه با تدابیر ویژه ای بتوانند عده ای از جوانان علاقه مند، با هوش و مستعد را به مراکز تربیت معلم جذب نماید. زیرا می دانیم وقتی وارد مدرسه شدند و آن تربیت ویژه و عشق به معلمی را آموختند، و شروع به کار معلمی کردند، دیگر از معلمی دست نخواهند کشید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
تأملی در جایگاه و رابطه دانشگاه و صنعت
نتیجه و حاصل یک بررسی درمورد نیروهای فکری جامعه و مشخصاً دانش آموختگان دوره های عالی در حوزه مدیریت، گویای آن است که:به طورعمده علاقمندند به عنوان عضو هیئت علمی و مدرس در دانشگاهها و مراکز علمی کشور به تدریس بپردازند.جملگی براین باورند که حضور در دانشگاه مفید است ، ولیکن بخشی از آنها معتقدند که فرصت کافی برای فعالیت در مراکز دیگر را نیز دارند.بخش محدودی تمایل به استخدام تمام وقت در سازمانها را دارند و این درحالی است که بیشتر علاقمند به کارهای پروژه ای یا همکـــــاری پاره وقت با موسسه های مختلف هستند.گروه قابل توجهی از این افراد اندیشمند ، با بنگاههای صنعتی و موسسات اجرایی همکاری داشته و به کار تدریس و تحقیق و مشاوره انفرادی برای آنها مشغول می باشند.بخش قابل توجهی از این قشر در حالی که بعضاً هنوز دوره تحصیلی خود را به پایان نبرده اند، بجز دانشگاه در یک،دو و بعضاً چند مکان دیگر به ارائه خدمت اشتغال دارند.مستقل از مناسب بودن ویا نبودن این شرایط، این سوال عمده مطرح می شود که آیا نیاز و تقاضا برای آموزش و تحقیق ازسوی اشخاص حقوقی و حقیقی، بیش از ظرفیت نیروها و امکانات کشور است و درواقع نبودن توازن عرضه و تقاضا چنین شرایطی را موجب گشته است؟به نظر نمی رسد صرفاً مسئله عرضه و تقاضا در نحوه اشتغال نیروهای فکری دخیل باشد که اگر نیست پس مشکــــــل در چیست؟ و چــه مواردی را باید موردبررسی قرار داد. درواقع آنچه مهم است و تحلیل آن ضروری می نماید، مبانی و زیرساختهای اساسی است که بروز چنین شرایطی را موجب شده است.چنین پیداست که:1 - اساساً تعریف دانشگاه و مرکز علمی باید بازخوانی شود. از قرنها پیش که در اروپا بحث و نقش دانشگاه مطرح شده است، همه بر آن بودند که مسئولیت دانشگاه صرف علم آموزی نیست (که البته این بخش هم جایگاه مهمی دارد) و از دانشگاه انتظاری فراتر توقع می شود. با تعریفی متناسب و نسبتاً جامع، دانشگاه مرکزی است که دانشجو با درک محیط، به شخصیتی علمی، ممتاز و فرهیخته تبدیل می شود. اگر این تعریف درست باشد، این مهم به دست چه کسانی و در چه زمانهایی باید تحقق یابد؟ آیا می توان انتظار داشت که با وجود استادان و مدرسانی که تعهدات چندگانه ای داشته و به ناچار متعهد حضور در مکانهای دیگری نیز هستند، دانشگاه بتواند به رسالت خود جامه عمل بپوشاند؟ آیا نباید استاد و دانشجو در مکانی مطلوب و در شأن و منزلت محیط علمی در کنار هم رشد کنند و دانشجو حتی رفتار و فرهنگ شغلی و کاری و برخورد با زندگی را از استاد بیاموزد.2 - به هر حال تصور نمی رود که جامعه علمی با اصل آنچه گفته شد مخالف باشد، ولی مشکلاتی نیز وجود دارد، ازجمله اینکه اگر قرار است صنعت نیازهای خود را در ابعاد آموزش و مشاوره وتحقیق، مستقل از مراکز علمی دانشگاهی و حرفه ای تامین کند و یا در ارتباط با نیروهای علمی، با ایجاد مراکز آموزشی تحقیقاتی خاص خود، به جذب افراد پرداخته و با مراکز دانشگاهی و علمی آموزشی و مشاوره ای حـــــرفه ای رقابت کند حاصل کار چه می شود؟ مگر نباید مراکز صنعتی و تولیدی که امید فارغ التحصیلان برای حضور در این مکانها هستند با کمک به دانشگاه و یا سفارش به مراکز علمی و حرفه ای و مشاوره ای و آموزشی نیاز خود را مرتفع سازند؟ این عملکردهای مستقل که به طور عمده به لحاظ تفکر خاص مدیریتی و امکانات مالی است ممکن است در کوتاه مدت برخی مسائل و مشکلات صنعت را رفع و رجوع نماید، لیکن در مجموع پیامدهایی داردکه مهمترین آن کاستن از نقش مراکز حرفه ای علمی و دانشگاهی است.3 - در برخی حوزه ها خصوصاً علوم انسانی و مشخصاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ارزشیابی انعطافپذیری
برای ارزیابی و سنجش انعطافپذیری ایستا، آزمونهای میدانی خاصی وجود دارد. هرچند یافتههای مربوط به دامنة حرکت مهم است، با توجه به عملکرد بدن، سنجش سختی مفاصل و مقاومت آنها در برابر حرکت احتمالاً مهمتر و معنیدارتر است. با وجود این، پژوهشهایی که انعطافپذیری را ارزیابی کنند چندان زیاد نیستند. نوعی انعطافپذیری که نوعاً در میادین سنجیده میشود، انعطافپذیری ایستاست که دامنة حرکتی مفصل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اندازهگیری میشود.
روشهای مستقیم سنجش انعطافپذیری ایستا
برای ارزیابی انعطافپذیری ایستا به روش مستقیم از گونیامتر (زاویهسنج)، فلکسومتر (انعطافسنج)، یا اینکلینومتر (انحرافسنج) استفاده کرده، مقدار حرکت مفصل را به درجه اندازهگیری میکنیم. با توجه به گرانی و کاربرد آزمایشگاهی این وسایل، از ذکر جزئیات سنجش انعطافپذیری ایستا به روش مستقیم در این کتاب خودداری میشود.
روشهای غیرمستقیم سنجش انعطافپذیری ایستا
سنجش انعطافپذیری ایستا به روش غیرمستقیم با استفاده از اندازههای خطی دامنة حرکتی مفصل انجام میشود. بدین منظور شما میتوانید با استفاده از یک خطکش مدرج، مترنواری و جعبه نشستن و رسیدن، انعطافپذیری را به جای درجه حرکت مفصل به اینچ یا سانتیمتر اندازهگیری کنید. ضعف عمدة برخی از آزمونهای میدانی انعطافپذیری این است که طول یا پهنای بخشهای مختلف بدن ممکن است بر اجرای حرکت تأثیر گذارد؛ برای مثال، شخصی که نسبت به تنه، پاهای کوتاهی دارد، در انجام آزمون نشستن و رسیدن نوعی برتری دارد. برخی آزمونهای غیرمستقیمی که برای ارزیابی جنبشپذیری ستون مهرهای و انعطافپذیری ناحیه کمتر استفاده میشود، عبارتند از آزمون نشستن و رسیدن استاندارد و اصلاح شده (خم کردن تنه)، آزمون بلند کردن شانه، آزمون باز کردن تنه و آزمون کشیدن پوست.
آزمون استاندارد نشستن و رسیدن (خم کردن تنه)
انجمن آمریکایی طب ورزشی (ACSM) در سال 1995، استفاده از آزمون خم کردن تنه را برای سنجش انعطافپذیری ناحیه کمر و مفصل ران توصیه کرد.
نحوة انجام این آزمون بدین شرح است که آزمودنی با پاهای کشیده و صاف، طوری که زانوها کاملاً به زمین بچسبند روی زمین مینشیند و این در حالی است که کف دو پا را با یک زاویه قائمه نسبت به پاها به کنارة جعبه میچسباند (شکل 6-5). به آزمودنی یاد دهید در حالی که هر دو دست را به موازات یکدیگر نگه داشته، از ناحیه کمر رو به جلو خم شود و دستها را بر روی سطح جعبه به آهستگی به جلو ببرد (انگشتان را میتوان روی هم انداخت و پس از به جلو راندن دستها، چند لحظهای آنها را به همان صورت نگه داشت. زانوها نباید خم شوند و آزمودنی باید از خم شدن با یک دست نیز خودداری کند. بیشترین مسافتی (به سانتیمتر) را که انگشتان روی جعبه را لمس میکنند، به عنوان رکورد آزمودنی در نظر گرفته میشود.
؟؟
شکل 6-5 آزمون نشستن و رسیدن (خم کردن تنه و ران).
در حالی که سر رو به بالاست، پاها در کنار جعبه قرار میگیرد.
جدول 3-5. هنجارهای آزمون تاکردن تنه و ران (نشستن و رسیدن)
طبقهبندی
مردان
زنان
ضعیف
صفر سانتیمتر
صفر سانتیمتر
متوسط
5/2 تا 5/7 سانتیمتر
5 تا 10 سانتیمتر
خوب
10-15 سانتیمتر
5/12 تا 6/17 سانتیمتر
عالی
5/17 سانتیمتر
20 سانتیمتر
آزمون نشستن و رسیدن اصلاح شده
چنانچه پیشتر ذکر شد، افرادی که در مقایسه با تنه، پاهای کوتاهی دارند، در اجرای آزمون نشستن و رسیدن اصلاح شده موفقترند. هوگر (1989)، آزمون نشستن و رسیدن اصلاح شده را تدوین کرد که آن فاصله بین انتهای انگشتان و جعبه به عنوان امتیاز نسبی تا صفر استاندارد میشود. برای این آزمون، جعبهای با ارتفاع 30 سانتیمتر یا جعبه نشستن و رسیدن استفاده میشود (شکل6-6). آزمودنی طوری روی زمین مینشیند که باسن، شانهها و سر با دیوار در تماس باشد، زانوها را باز میکند (اما نه به صورت قفل شده) و سینه پاها را به جعبه میچسباند. یک متر (فلزی/تختهای) روی جعبه طوری قرار داده میشود تا نقطه صفر آن به سمت آزمودنی باشد. در حالی که سر و شانهها در تماس با دیوار است، آزمودنی در حالی که یک دستش روی دیگری است، آنها را به جلو میآورد و سپس خطکش طوری روی جعبه قرار داده میشود که نقطه صفر آن با نوک انگشتان مددجو تماس پیدا کند. این روش، امتیاز نسبی تا صفر را در مورد هر آزمودنی مشخص میکند. همچنان که شما خطکش را در جایش محکم نگه میدارید، آزمودنی به آهستگی خودش را به طرف جلو (خطکش) خم میکند و انگشتانش را به طرف دیگر خطکش سُر میدهد. رکورد (به سانتیمتر) هر مددجو عبارت است از بیشترین فاصلهای که انگشتان به آنجا رسیدهاند. جدول 4-5، هنجارهای درصدی وابسته به سن و جنس را در خصوص آزمون نشستن و رسیدن اصلاح شده نشان میدهد. چنان چه رکورد آزمودنی از 50 درصد کمتر باشد، انعطافپذیری او زیر حد متوسط است.
پژوهشهایی که نمرات آزمونهای نشستن و رسیدن استاندارد و اصلاح شده را مقایسه کردهاند، نشان میدهند کسانی که در مقایسه با پاها، دستها نسبتاً بلندتری دارند (یعنی فاصله انگشتان آنها تا جعبه کمتر بوده است، از نمرات معنیدارتری در این آزمون برخوردارند تا کسانی که فاصله انگشتان آنها تا جعبه در حد متوسط زیاد بوده است، و این در حالی است ک در بین این گروهها، نمرات آزمون نشستن و رسیدن اصلاح شده، تفاوت معنیداری نداشته است (هوگر و همکارانش، 1990). با