لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
نکته دیگری که توضیح آن ضروری به نظر می رسد بحث درونی و یا بیرونی بودن دلایل رشد و عقب ماندگی جامعه است علت اصلی عقب ماندگی جامعه ایران در بطن جامعه نهفته است. آن دسته از مراحل بیرونی نیز اگر درونی شود نمی توانند اثرات تعیین کننده طولانی بر روند کلی حرکت رشد جامعه داشته باشند پدیده هایی چون پیدایش اسلام در ایران و هجوم قبایل همسایه را نمی توان بعنوان عوامل صرفاً بیرونی ارزیابی کرد و آنها را عوامل تاریخی کندی توسعه ایران شمرد. در هیچ یک از دوره های تاریخ ایران پیش و پس از پیدایش اسلام، مطالعه جدید جامعه بدون توجه به نقش نهاد دین بعنوان عامل درونی ممکن نیست.
و حال اینکه آیا اسلام عامل عقب ماندگی جامعه بوده است؟ و یا آیا ادیانی مثل سامی، یهودیت و مسیحیت و دین ایرانی زرتشت از نظر محتوا با اسلام تفاوت بنیادینی دارد؟ و ایا هیچ یک از ادیان موجب پیشرفت جامعه شده است؟ و یا بعکس پیشرفت جوامع باعث دگرگونی هایی در بطن ادیان گردیده است؟
باید بدانیم که اسلام در مکه ظهور کرد، ولی در سرزمین هایی پرورش یافت که زادگاه پرسابقه ترین تمدن های بشری بوده است. در حالی که عربستان یکی از عقب مانده ترین تمدن ها در عصر پیدایش اسلام بود، مناطق مجاور آن یعنی امپراطوری بیزانس و ایران بسیار پیشرفته بودند بنابراین این دو پایگاه در پرورش اسلام بعنوان تمدنی جدید و جهانی بسیار نقش داشتند. ما برای شرح و بسط موضوع ابتدا زمینه رشد تمدن کشاورزی بین النهرین و بعد تمدن دامداری عربستان و در آخر اسلام به عنوان اهرم ایجاد یگانگی دینی، وحدت قومی و ساخت قدرت متمرکز سیاسی بررسی می کنیم.
پیدایش و افول تمدن های اولیه در منطقه
سرزمین بین النهرین نزدیک به 3000 سال پیش از میلاد مسیح دربرگیرنده تمدن هایی بود که اقوام مختلف را در یک جامعه جمع می کرد. سرزمینی که خط نوشتاری در آنجا اختراع شد. ادیان بسیاری در آنجا ظهور کرده و شاهکارهای معماری در آن بوقوع پیوست. دولت و دین دو نیروی سازنده این تمدنها بودند. دلیل اصلی پیدایش این تمدن حاصلخیز بودن آن منطقه و رشد اقتصادی کشاورزی و ایجاد تولید مازاد بر مصرف بود. تولید مازاد بر مصرف اهرم توسعه جامعه و پیدایش تمدن های بزرگ بوده است.
از جمله تمدن های این ناحیه (عراق کنونی) می توان به تمدن های سومری که تمدنی دینی است، اشاره کرد سومری ها، مردمان جنوب عراق، معتقد بودند که زمین ملک خدایان است و وظیفه اصلی آنها ساختن معابد برای اجرای وظایف دینی است. در این تمدن دینی روحانیون در عین حال رؤسای دینی و سیاسی نیز محسوب می شدند. شهرهایی که در این مناطق برپا شده بودند نه برای تجارت و صنایع، بلکه مراکز معابد دینی بودند که اقوام مختلف را در خود جمع می کردند ولی همین تجمع دینی خود به خود کارکرد اقتصادی نیز پیدا می کرد بخشی از این کارکرد اقتصادی مستقیماً به معابد باز می گشت. بنابراین معابد مراکزی اقتصادی نیز بشمار می آمدند که زیر مدیریت رهبران دینی اداره می شدند. رهبران دینی هم امور اقتصادی و هم امور مربوط به اداره جامعه یعنی سیاست را در کنترلخ ود داشتند. این مراکز دینی اندک اندک به نهاد دین شهرهایی بدل شدند. چندین تن از پیامبران یهود مانند سلیمان و داود و اسحاق نمونه هایی از نهاد دین شهریاری هستند ابتدا پدیده شهر شاه پیدا شد و سپس به امپراطوری رسید. منبع اصلی قدرت این نهاد، جنگ جریان قبایل بودند. از جمله آکادی سارگون رئیس