لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
چوب و کاربرد های آن
مُعَرَّقکاری
پیشینه
در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار میرفتهاست. در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوانترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا میکردهاست. از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست با همان شیوه معرق چوب کار میشود، فقط زمینه طرح یا کار را به قطعههای پازل مانند بریده، در کنار هم میچسبانند و سپس باز هم برای مراحل تکمیلی به کارگاه رنگ فرستاده میشود.
معرق زمینه آجری: با همان شیوه معرق زمینه چوب کار میشود، فقط تفاوت کار در این است که زمینه طرح به صورت آجری بریده و در کنار هم چیده میشود. آنگاه مراحل تکمیلی را به صورت رایج طی میکنند.
نازک بری در معرق: در این شیوه از معرق، ابتدا قطعات طرح مورد نظر معرق بریده میشود. آنگاه به وسیله اره مویی معمولی برشهای بسیار ظریف و نزدیک به هم در تمامی قسمتهای طرح داده میشود، برشهایی که به فاصلههای میلیمتری در کنار هم داده میشود. سپس چوبهای شکل داده شده در کنار هم بر روی زمینهای از تخته روکش شده و غالباً بدون هیچ نوع تزئینی چسبانده میشود.
معرق منبت: معرقی که نقشهای آن برجستهاست معرق منبت گفته میشود برای ساخت معرق منبت ابتدا همه قطعهها را مانند معرق میبرند و بعد آنها رابه طور مجزا به شیوه منبت کاری ساخت و ساز نموده، کنار یکدیگر جفت و جور میکنند. در پایان قطعه را رویزیر کار در محل مربوط نصب میکنند.
ایرانیان هنر معرق را ابداع کردند
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمده است این اثر یک قطعه شانه چوبی است که قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی از کارشناسان معتقدند که طرح های موجود بر روی آن طرح هایی کاملا ایرانی است.معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.نوشته حاضر مقالهای در خصوص این هنر ایرانی با عنوان "معرق چوب" است که روز سه شنبه 24 بهمن در نشست انجمن فراوران با موضوع "هنر معرق" ارائه شده است.بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است. بررسی آثاری که از بررسی های سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش بدست آمده، نشاندهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی ها هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده; به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی - شوش و آپادانا - از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است. به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند. گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می نماید. توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه می باشد. می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت به سزایی داشته است. این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است. نهایتا این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد. عمر این درخت در زمان قطع 1450 سال و دور تنه آن بالغ بر 28 تازیانه بوده است. در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است. در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل او پنهان می باشد، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد; اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند. مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند. آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود بکار می بردند. فنیقی ها هم در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال 1012 قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه شده و کف آن از چوب سرو پوشیده شده درها از چوب زیتون و ستونهای نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی بر روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد; اما در قرن 17 و 18 میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن 19، رشد مجددش را از سر گرفت. معرق:معرق در فرهنگ عمید معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله می باشد. همه ما دردوران کودکی در مهدکودک ها از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم. اگر این کار را با چوبهای مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند. این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت می باشد و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه می باشد.معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است. تاریخچه معرق چوب:از آن جایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت می باشد آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آن که هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است. بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است. با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است. در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنار هم قرار گرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است. دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود. کاشی معرق دردوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد. نمونه زیبای آن در دوران تیموری هم می توان از گنبد سلطانیه نام برد.نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق از جمله کاشی کاری گرفته شده باشد.معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری بر روی چوب را هم، فرا بگیرد.به گفته گروهی هم معرق از کشورهای چین و هند و مصر وارد ایران شده است. این افراد معتقدند که بر اساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و غیره با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزئینات عاج استفاده می کردند. قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد. این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه ی جایگزینی نقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده که از این شهر گذر کرده اند.اما تحقیقات محققین بر روی نقوش این شانه، روشن نمود که طرح های موجود بر روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی می