لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه
نعمت، سپاس را به گردن انسان می گذارد، و درک و شعور وجدان، عامل اصلی سپاسگزاری انسان است. بدون شک، بالاترین و بهترین نعمت ها را خداوند در اختیار ما گذاشته است.
به ما عقل و جان و اراده و فکر و استعداد بخشیده، در راه زندگی، راهفایانی بدای سعادتمندی ما فرستاده، هستی و حیات ما، در دست اوست. همه چیز ما از آفریدگار ماست. او خالق است و ما بنده و مخلوق او.
او بی نیاز و تواناست، ما بنده ای نیازمند و ناتوان و محدود ناچیز. اگر نفسی می کشیم و به حیات خود ادا می دهیم، بخاطر امکاناتی است که آن خدای خوب و دوست داشتنی و زیبا و کامل، برای ما فراهم کرده است.
ا زیک «بنده محتاج» چه انتظاری می رود، جز عبادت و پرستش؟
ا زیک «مخلوق ناتوان» چه توقعی است، جز نیایش و توجه و خضوع و اظهار بندگی و کوچکی و نیاز، در آستان آن خالق بزرگوار؟ ما عاقلیم و با وجدان، حق شناسیم و سپاسگزار، بنده ایم و نیازمند و اگر در پیشگاه آفریدگار مان، سر بر خاک می نهیم و «عبادت » می کنیم و«نماز» می خوانیم و «نیاز» می طلیم و «دراز» می گوییم، برای اینست که «خدایی او» و «بندیگ خود» را آشکار و ابراز کنیم.
اگر عبادت نکنیم، از هدف اصلی خلقت دور شده ایم. چرا که خداوند، هدف آفرینش ما را پرستش خداوند دانسته و فرموده است:
«و ان اعبدونی، هذا صراط مستقیم»
ترجمه:مرا عبادت کنید، راه راست همین است. و در آیه دیگری فرموده است:
«و ما خلقت الجن ولان سالا لیعبدون»
ترجمه: من جن و آدمی را نیافریدم مگر برای آنکه مرا بندگی کنند.
پس اگر بندگی خدا نکنیم و مطیع فرمانش نباشیم و پیروی از آئین آسمانی و جاوید او نکنیم، همه ناسپاسی کرده ایم، هم از رحمت او دور می شویم و هم غفلت خود را از هدف زندگی و شناختن صاحب نعمت، نشان داده ایم.
آنکه بندگی خدا را نکند، به بنده شیطان و دام ابلی سها و طاغوت ها و قدرت های ضد خدایی می افتد. بندگی خدا، انسان را چنان عزیز می کند که از بردگی قدرت های جبار، رها می سازد.
چرا و چگونه «نماز» بخوانیم؟
خدای بزرگ، نه از نماز خواندن ما سود می برد، و نه بی نمازی ما به او زیان می رساند. اگر بخوانیم، خودمان به پاکی جان و صفای روح و دوری از پلیدی ها می رسیم و اگر بی اعتنا به نماز باشیم محروم شدن از برکات و آثار معنوی و اجتماعی آن، را منگیر خودمان خواهد شد و در آخرت هم به خاطر ناسپاسی و دوری از خدا و آلودگی به فسادها، کیفر خواهیم دید.
وقتی کمال و سعادت ما در «بندگی خدا» است،این بندگی ، در شکل «نماز» و انجام این فرضیه الهی آشکار می شود پس نماز، همان عبودیت و پرستش و راز و نیاز به درگاه آفریدگار، و توجه به او و نعمت هایش می باشد که روزی چند مرتبه انجام می گیرد.
این عبادت، ما را همواره به یاد خدا می اندازد، و یاد خدا ما را از پستی و ستم و گناه و فساد، باز می دارد. آنکه بنده خدا باشد، دیگر السید شیطان و برده هوا و هوس نمی شود.
نماز می خوانیم، تا یاد خدا در طول شبانه روز و در همه عمر، در دل مازنده باشد و توجه به خدا، ما را به یاد آن اندازد که «بنده» ایم و او صاحب درب و سرپرست ماست، و هیچ بنده ای نباید بر خلاف میل و خواسته و فرمان صاحب اختیار خودش رفتار کند.
قرآن کریم دستور می دهد: «و اقم الصلاه لذکری» ترجمه: بخاطر یاد من، نماز برپایدار (سوره کهن، آیه 101)
در آیه دیگر می خوانیم: «ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر» ترجمه: نماز از کارهای زشت و ناپسند، باز می دارد. (سوره عنکبوت آیه 45) اما اینکه «چگونه» باید نماز خواند؟گر چه هر کاری که خضوع و توجه و بندگی ما را نسبت به آفریدگار مهربان برساند، می تواند شکلی از عبادت به حساب آید، اما چون او پروردگار و مربی ماست، و ما فرمانبردار و بنده اوییم، پس در این هم که چگونه و ما کدام کلام، او را بپرستیم و به درگاهش اظهار بندگی کنیم، خود او هر طور که بپسندد و هر فرمانی که بدهد، برای ما لازم است اجرا کنیم.
نماز، به صورتی که می خوانیم، خواسته خود خداوند و فرموده پیامبرش می باشد. اگر بنده خالص باشیم، باید بی چون و چرا و بدون کم و زیادی، هر چه که در دین و دستورهای فقهی بیان شده، عمل کنیم تا این عبادت، ما را به خدا برساند. طبق آنچه خدا و پیامبر و امامان فرموده اند، عبادت و نماز ما، باید:
1-آگاهانه باشد.
عبادت های کورکورانه و بی فکر و تعقل، ارزش و ثواب هم ندارد. یعنی انسان باید در نماز، توجه به خدا و معنای عبادت و جملات و ذکرها و دعاها داشته باشد و بداند در مقابل چه کسی ایستاده و چه می گوید.
پیامبر اسلام (ص) فرمود: دو رکعت نماز با توجه، بهتر از شب زنده داری غافلانه است
2-عاشقانه باشد.
نمازی که از روی تنبلی، بیحالی، سستی باشد، اثر ندارد. نمازگزار باید محبت خدا را در دل داشته باشد و با عشق و علاقه و شوق انجام دهد. رسول خدا (ص) ، نما زرا نور چشم خود می دانست. آن حضرت فرموده است:
کسی که صدای اذان را بشنود و بی تفاوت باشد، جفا کرده است
3-خالصانه باشد
به دستور قرآن، دین و کارهای دینی، باید خالص برای خدا باشد و نیت و هدف غیر خدایی در آن ها راه نیابد:
«و ما امروا الا لیعبدوالله مخلصین له الدین» ترجمه: به آنان دستور داده نشد مگر آنکه خدا را بندگی کنند و دین را برای او خالص نمایند.
ریا کاری، نوعی شرک است و کار را از ارزش می اندازد. خداوند هم نمازی را که برای غیر خدا، برای