لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
وزارت علوم تحقیقات و فناوری
دانشگاه جامع علمی - کاربردی
موضوع :
کارآفرینی
استاد محترم :
جناب آقای مهندس علی بهرامی زاده
گردآورنده:
هادی مقیمی بنهنگی
(رشته: برق صنعتی)
(ترم:تابستانه(ترم دوم) 89-88)
تابستان88
منابع:
کتب:
سنگفرش هر خیابان از طلاست (نویسنده:کیم وو چونگ)
چه کسی پنیر مرا برداشته؟ (نویسنده :اسپنسر جانسون)
نه برای لقمه ای نان (نویسنده: کونو سوکی ماتسوشیا)
سایت:
www.nadipack.com-
www.rasatolid.8m.com-
www.kavafaring.com-
مجلات:
مجله علوم وصنایع پلیمر و پوشش بسپار
مجله فناوری و توسعه صنعت بسته بندی شماره 35 و 47
مقدمه:
زندگی مسیری مستقیم و آسان نیست
که بی مانع و آزاد در آن سفر کنیم
بلکه هزار توی از گذرگاه هاست
که در آن باید راهمان را بجوییم و گاه خود را در کوچه بن بست گیج و گنگ بیابیم.
اما اگر ایمان داشته باشیم، خدا همیشه دری بر ما می گشاید
نه دری که ما بدان اندیشیده باشیم
بلکه دری که در نهایت آن را به سود خود می یابیم
« ای جی کرنین»
کسب و کار چیزی بیش از پول در آوردن است
گاهی اوقات کمتر ضرر دادن نیز مهم است
هدف کارآفرین بودن چاق شدن نیست
«کین وو چونگ »
نتیجه مراجعه به سایت iranzehn.com
تیپ شما : ESTJ
تیپ
J
T
S
E
درصد
55
20
5
10
کلیات:
ESTJ ها از اینکه مسئولیتی داشته باشند و همه چیز را در کنترل خود داشته باشند لذت می برند. این اشخاص دوست دارند که مسئول باشند . در گرفتن تصمیمات عینی خوب عمل می کنند.
ESTJ ها می دانند که چگونه کارها را انجام دهند . آنها درباره هر موضوعی عقیده ای دارند و همیشه از کلمه مناسب استفاده می کنند.
محل کار:
در سازمان دادن به روشها ، سیاست ها و فعالیت ها عالی عمل می کنند.
از زمان و منابع به شکل موثر استفاده می کنند تا نتایج فوری و ملموس بگیرند.
برای حل مساله رسیدن به نتیجه و پیشرفت آماده اند .
از دیگران انتظار دارند از خود صلاحیت نشان دهند.
به خوبی آنچه را که غیر منطقی است درک می کنند.
دوست دارند که ریسک های حساب شده بکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
فصل اول: کار آفرینی چیست؟
کارآفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی جدید و پذیرش مخاطرات و سود حاصل از آن است.
به عبارت دیگر، کارآفرینی فرایند خلق چیزی جدید و باارزش است که بااختصاص زمان و تلاش لازم و درنظر گرفتن ریسک های مالی، روانی واجتماعی و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال به ثمر می رسد.
این تعریف دارای چهار جنبه اساسی است:
1 - کارآفرینی مستلزم فرایند خلق است. خلق هرچیز ارزشمند و جدید. این خلق باید برای کارآفرین و مخاطبی که این خلق برای او انجام شده است ارزش داشته باشد؛
2 - کارآفرینی مستلزم وقف زمان و تلاش کافی است؛
3 - درنظر گرفتن ریسک های اجتناب ناپذیر لازمه کارآفرینی است؛
4 - در کارآفرینی، رضایت شخصی از استقلال کاری به وجود می آید.
در تعاریف مربوط به کارآفرینی جنبه های مشترکی در همه تعاریف وجود دارد: ریسکپذیری، خلاقیت، استقلال و پاداش.
کارآفرین کیست؟
- کارآفرین کسی است که فرصتی را کشف و برای پیگیری و تحقق آن، سازمان مناسبی را ایجاد می کند.
- کارآفرین کسی است که عمدتاً به منظور کسب سود و رشد، کسب و کاری را تاسیس و اداره می کند که مشخصات اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.
- کارآفرین کسی است که سیاستگذاری کسبوکار با اوست و به حساب خود ریسک مالی آن را به عهده می گیرد.
- کارآفرین کسی است که موسسه اقتصادی، خصوصاً کسب و کاری را که معمولاً مستلزم ابتکار و ریسک قابل توجهی باشد سازماندهی و اداره می کند.
وجوه مشترک کارآفرینان
ریسک پذیری (ریسک های متوسط و حساب شده)؛ نیاز به توفیق؛ نوآوری، خلاقیت، ایده سازی؛ اعتماد به نفس؛ پشتکار زیاد؛ آرمان گرایی؛ پیشقدم بودن؛ فرصت گرا بودن (بیشتر در جستجوی فرصتها هستند تا تهدیدات)؛ نتیجه گرا بودن؛ اهل کار و عمل بودن؛ آینده گرایی.
صفات اشخاص کارآفرین
کارآفرینان اعتدال در میزان خطر را ترجیح می دهند.
فعالیتهای بامیزان خطر معتدل، آنهایی هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلی را ایفـا می کند. ممکن است شرایط مساعد هم در آن نقشی داشته باشد، اما تاثیر آن به وسیله مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجه کار جزء مسئولیتهای خود شخص باشد.
کارآفرینان از خطر استقبال می کنند، در صورتی که خطر محاسبه شده باشد.
به عبارت دیگر، آنها مسئولیت فعالیتهایی را که در آنها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد و یا یک خودکشی مالی باشد را به عهده نمی گیرند. کارآفرینان برای قبول خطر باید جرئت داشته باشند و بدین وسیله سرنوشت خود را رقم مــی زنند. اما در شرایط نامطمئن تمام جوانب را برای حل مشکلات در نظر گرفته و بنابر تناسبشان، آنها را طبقه بندی می کنند. کارآفرینــان مسئولیت شخصی را قبول مـــی کنند.
یکی از انگیزه های اصلی برای دنبال کردن آینده، کارآفرینی است. او ترجیح می دهد که خودش تصمیم بگیرد و در جریان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار می گیرد. اگر شکست بخورد، فقـط مـیتواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحیت کارآفرینی خود را تایید کرده است.
کارآفرینان اعتماد به نفس دارند.
کارآفرینان به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آنها براین باورند که می توانند انتظاراتی که از آنها هست برآورده کنند. به عبارت دیگر، آنها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست، در نظر می گیرند.
ظاهراً کارآفرینان واقعی به خاطراعتمادبه نفس بالایی که در خود می بینند و برای دیگران
غیرقابل لمس است، موفق می شوند.
کارآفرینان به دنبال بازتاب عملکرد خود هستند:
کارآفرینان به خاطر آگاهی از وضعیت موجود به دنبال بازتاب عملکرد خود چه خوب، چه بد، هستند. بدون داشتن این اطلاعات ادامه کار برای آنها خیلی مشکل است.
کارآفرینان در هر کاری که انجام می دهند، هدفگرا هستند.
بدین ترتیب که آنها همیشه به فکر اهداف طولانی مدت خود بوده و کارهایی که امروز انجام می دهند، در راستای اهداف آینده شان است. آنها همیشه چیزی را مورد هدف قرار داده و اهداف آنها معمولاً عادی نیستند. به همین خاطر دیگران آنها را بلندپرواز می نامند.
کارآفرینان، همیشه به دنبال مبارزه بوده و احساس اکتساب را دوست دارند. بنابراین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر می گیرند.
آنها محصولاتی با کیفیت بالا تولید و براساس مرغوبیت و راندمان رقابت می کنند. آنها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت می برند.
کارآفرینان نوآور هستند و همواره در مقابله با موقعیتها از راهها و روشهای جدید استفاده مــی کنند. آنها از توانایی خود در خلاقیت لذت می برند. از تصورات و ابتکارات شخصی خود برای یافتن راههای جدید و کنار هم گذاشتن چیزها استفاده می کنند. آنها پر از پرسش هستند.
کارآفرینـان خستگی را زیاد احساس نمــــی کنند. در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سریعاً برای حل آنها اقدام می کنند. آنها می دانند با کار موثر، به اهداف خود خواهند رسید.
وظایف کارآفرین
هشت وظیفه برای کارآفرین وجود دارد:
1 - از موقعیتهای محیط آگاه می شود؛
2 - برای استفاده از این موقعیتها خود را به خطر می اندازد؛
3 - برای کار سرمایه گذاری می کند؛
4 - نوآوریها را معرفی می کند؛
5 - کار و تولید را نظم می بخشد؛
6 - تصمیم می گیرد؛
7 - برای آینده برنامه ریزی می کند؛
8 - محصولات خود را با سود می فروشد.
سه انگیزه مهم کارآفرینی: سه انگیزه اولیه باعث می شود که افراد، کارآفرین شوند: نیاز به پیشرفت؛
علاقه به آزادی و استقلال؛
احتیاج به رضایت شغلی.
سرچشمه کارآفرینی
کارآفرینان از کجا می آیند؟ اشخاص چگونه کارآفرین می شوند؟ آیا کارآفرینان زاده شده یا ساخته می شوند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نقش کار آفرینی در توسعه اقتصادی
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته).
توسعه اقتصادی چیست
باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمتها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرشها تغییر خواهد کرد, توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر)
ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده , بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی یا سطح توسعهیافتگی میتوان این موارد را برشمرد
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعهیافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میگردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میگردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینههای زیستمحیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میگردد نیز در حسابهای ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست میآید.
د. شاخصهای ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها, استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال میتوان به شاخص ترکیبی موزنی که مکگراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه مینمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید).
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخصها محاسبه میگردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسهرفتن افراد است).
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشههای اقتصادی ظهور نمود. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی میتوان به این موارد اشاره کرد
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده میشود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید میدانستند. مفاهیم دست نامرئیِ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
پروژه درس کار آفرینی
عنوان :
مرحله مقدماتی طرح ایجاد مکانهای اطلاع رسانی
استاد گرامی :
جناب آقای مهندس فتح آبادی
تهیه کننده :
امین کامیاب
آذرماه 1387
پیشگفتار :
با یاد و نام خدا نوشته ی خود را آغاز می کنم ، امید به آنکه با یاری پروردگار بتوانم طرح خوب و مورد پسندی را ارئه دهم .
پیش از هر چیز از استاد گرامیم در درس کارآفرینی ، جناب آقای موحد سپاس فراوان را دارم ، چراکه علاوه بر آموزشهای کارآفرینی ، به من درس داشتن زندگی موفق را که قطعاً سرمایه ای برای آینده ی من به حساب خواهد آمد را آموزش دادند . از خداون متعال آرزوی سلامت و سعادت ایشان را آرزومندم .
پس از درک موضوع کارآفرینی ، برای بهتر و متفاوت بودن طرح خود ، بدنبال پروژه ی مناسبی بودم تا قابل توجه همگان باشد ، به همین دلیل برای انتخاب بهتر موضوع سعی کردم تا جنبه های مختلف موضوعات کارآفرینی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهم تا از انواع آن یک نوع را بعنوان منتخب برگزیده و از آن نوع طرح خاصی که احتمالاً برای دیگران انتخاب نشده را ارئه دهم .
در این بین با پرسشهایی که از دیگر دوستان درباره ی انتخاب موضوع و نحوه ی ارائه و تحقیق درباره ی طرحشان داشتم ، به خصوصیاتی در هر نوع از پروژه های کارآفرینی برخورد کردم که باعث شد بدنبال یک پروژه ی مناسب و متفاوت از انواعی که معمولاً دیگران انتخاب نموده بودند باشم ، چراکه اغلب افراد برای این پروژه فقط بدنبال اطلاعاتی در زمینه ی نحوه ی ایجاد یک شغل و شرایط و امکانات مورد نیاز یک شغل بودند و این گونه طرح ها ممکن بود به تمایلات و نیازمندیهای دیگر اعضا پاسخگو نباشد و فقط بعضاً به اطلاعاتشان بیافزاید . به همین دلیل به دنبال طرحی برآمدم تا علاوه بر پوشش علایق و تمایلات مختلف ، با به اجرا در آمدن آن ، بخشی از نیازهای افراد مختلف جامعه را در بر گیرد و هم شرایط یک طرح کارآفرینی را دارا باشد و تا حد ممکن انواع دیگر پروژه های کارآفرینی را نیز در بر گیرد . در این بین طرح ایجاد اماکن اطلاع رسانی جامع با شرایط متفاوت از نمونه های موجود به ذهنم خطور کرد و با تحقیقات در این زمینه از طرق مختلف از جمله اینترنت و جستجو در سایتهای کارآفرینی و مراجعه به مکانهای اطلاع رسانی فعلی و با یاری از تفکراتم نسبت به موقعیتها و شراط گوناگون به اطلاعاتی دست یافتم که در این زمینه بهتر مرا یاری کرد .
متن فعلی خلاصه ای از این طرح بوده که در حال حاضر مراحل اولیه ثبت این طرح ( بخش عدم تشابه طرح ) در سایت کارآفرینی در حال انجام است .
امیدوارم به لطف خدا مورد توجه خوانندگان این طرح قرار گیرد .
فهرست مطالب
پیشگفتار 2
مقدمه 5
توضیحات درباره طرح 7
تأثیرات و اهداف طرح 9
چگونگی کار و فعالیت این مکانها 12
چارت تقسیم بندی بخشهای مراکز اطلاع رسانی 41
شرایط و نحوه ی ایجاد چنین مکانهایی چگونه است ؟ 18
کنترل بصورت دولتی یا واگذاری به بخش خصوصی ؟ 19
ایجاد بخشی برای اطلاع رسانی درباره ی کالاها و لوزم مصرفی 22
نتیجه 24
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
تاثیر آموزش کار آفرینی بر رشد کسب و کارهای جدید
مهارتهای جدید باید منجربه تغییرات رفتاری گردد و یاد گیرنده را در دستیابی به اهدافش یاری رساند.
هر ساله حدود ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خالص در ایالات متحده امریکا صرف سرمایه گذاری بر روی کسب و کارهای جدید در بخش خصوصی میشود. تنها ۲ درصد از این مقدار توسط موسسات سرمایه گذاری و یا بانکها تامین میشود.تا ۱۰ درصد دیگر آن نیز از بازار سهام و یا بازارهای عمومی حاصل میگردد. این ارقام نشان میدهد که حداقل ۸۸% از سرمایه خالص مورد و یا منابع غیر رسمی تامین میشود. برخی از اوقات به نقش اعتبارات دولتی در پویایی و رشد یک کسب و کار بیش از اندازه اهمیت داده می شود. مطالعات اخیر نشان می دهد که حتی کسب و کارهای کوچک درسطوح پایین بعد از دریافت یک یا دو وام به سطح ثابتی از رشد می رسند و برای مدتی درآن سطح متوقف میشوند.
در پس هر کسب و کار در حال رشد ایده ای قابل دسترسی نهفته است و هر ایده ای از کارآفرینی با انگیزه و با اطلاعات کافی سربرون میآورد. با وجود اینکه در توسعه کسب و کارهای موجود ابزارهای رایگانی نیزوجود دارند اما این مقاله به بهینه سازی استفاده از آموزش که عموما ابزار رایگانی نیست در ترویج و سرعت بخشی به رشد کسب و کار می پردازد. در واقع آموزش فرایندی است که برای ترغیب به یاد گیری مهارتهای جدید سازماندهی شده است. مهارتهای جدید باید منجربه تغییرات رفتاری گردد و یاد گیرنده را در دستیابی به اهدافش یاری رساند. ارزش این آموزشها به محیط پیرامون آنها بستگی دارد. به طور مثال اخبار نسبتا قدیمی در تلویزیون بعنوان یک رسانه ارزش چندانی ندارد اما در روزنامه ها هنوز خریداران زیادی دارد. ارائه اطلاعات درست به مشتری واقعی آن و در زمان مناسب یکی از فعالیتها یی است که به سرعت در دنیا رواج یافته است.
فراهم نمودن زمینه های مناسب آموزش
بسیاری از آموزشهایی که به افراد مختلف ارائه میشود به دلیل مناسب نبودن برنامه زمانی و یا فقدان زمینه های لازم اتلاف می گردد.
▪ به منظور موثر بودن آموزش سه شرط اصلی باید فراهم باشد:
۱) یادگیرنده باید با یک تغییر شدید مواجه گردد که این تغییر میتواند یک مشکل و یا یک فرصت باشد.
۲) یاد گیرنده باید بداند که این تغییر در حال وقوع است و یا در مدت کوتاهی به وقوع خواهد پیوست.
۳) ذهن یاد گیرنده باید در مقابل یادگیری یک مهارت جدید باز باشد باید خود بخواهد که یاد بگیرد تنها در این صورت است که میتواند مشکل خود را تا حدی رفع نماید و یا از فرصتی که برایش ایجاد شده است بهره جوید. به عبارتی شما می توانید کلاس درس خود را مملو از یادگیرندگان نمایید اما نمی توانید آنها را مجبور کنید که یاد بگیرند. به همین منظور شما باید درآنها انگیزه ایجاد کنید. ایجاد انگیزه همیشه مرتبط با ایجاد نیاز است. این نیاز ها می تواند نیازهای اصلی و اولیه و حیاتی ویا نیاز های پیچیده وبزرگتری باشد که سبب ارضای درونی فرد میگردد. آموزش در صورتی تاثیر گذار است که برخی از نیا زهای یاد گیرنده را مرتفع نماید.
ارزیابی نیازهای آموزشی
هر چقدر احساس نیاز بیشتر باشد آموزش مفیدتر و موثرتر خواهد بود. آموزش فرد برای مواجهه با موقعیت احتمالی درآینده نا مشخص اثر کمتری نسبت به اموزشی دارد که برای موقعیتی معلوم و در آینده ای نزدیک به فرد داده شود. از اینرو هرچقدر تخمین موقعیت آموزشی در تناسب با نیازها بیشتر و کاربرد آن شفاف ترباشد ایجاد انگیزه بیشتر خواهد بود. معمولا افراد هنگامی پی به نیاز خود میبرند که با مشکلی مواجه میگردند. مطالعاتی در مورد ۵۰۰ موسسه با هدف شناسایی متداولترین مسائلی که کسب وکار ها در طول رشد خود با آن روبرو هستند انجام شده است. بر مبنای این بررسی مشکلات متداول در ۴ زمینه دسته بندی شده است.
۱) بازار یابی و فروش که شامل:
ـ فروش کم
ـ وابستگی به مشتری
ـ افزایش رقابت
ـ مشکلات توزیع
ـ تبلیغات غیر موثر
۲) مدیریت مالی شامل:
ـ سرمایه در گردش نا کافی
ـ مشکلات جریان نقدینگی
ـ نبود کنترل کافی در مورد حاشیه سود وهزینه ها
۳) مدیریت منابع انسانی شامل:
ـ استخدام وگزینش
ـ جابجایی وتغییرکارکنان
ـ کمبود آموزش
۴) مدیریت عمومی شامل:
ـ فقدان تجربه مدیریتی
ـ کار بیش از اندازه مالک ومدیر
مشکلات مربوط به رشد مدیریتی
این مشکلات ممکن است برای کسانی که به امر آموزش مدیریت می پردازند عادی باشد اما برای نو کارآفرینان و تیمهای مدیریتی که در موقعیت رشد قرار دارند مسئله ایجاد مینماید.بررسی دیگری نیز در سال۱۹۹۲ انجام شد که از کار آفرینان خواسته شد زمینه هایی را که در طول دوران رشد کسب و کارشان توجه آنها را به خود معطوف میدارد بیان کنند.
▪ زمینه های اصلی که توسط کار آفرینان مطرح شد عبا رتند از:
ـ تحصیل منابع، شامل منابع مالی ومدیریتی واستعدادهای فنی
ـ توسعه استراتژی جدید بازار یا ارائه محصولی خاص در بازار
ـ ارتباطات
ـ تخصیص منابع که نیاز به استفاده از سیستمهای حسابداری بودجه بندی پیشرفته
ـ گردش کاری وافزایش تقاضا برای تخصصی کردن کارها
ـ روابط انسانی و کم شدن ارتباط مدیران با کارمندان
ـ تخصص فنی و نیاز بیشتر به تخصص در شرکت
ـ قابلیت دسترسی مالی