لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
گرچه پرورش مدیران در گذشته با سودآوری موسسه ارتباط نزدیکی داشته لذا امروزه چهره دیگری یافته است مدیران ارشد سازمانها دریافتهاندکه تلاشهای آموزشی درست برای تداوم بالندگی کارکنان جهت تصدی مشاغل مدیریتی الزامی است.
تمامی برنامه های آموزشی سازمانهای بزرگ بر اصول مدیریت حرفه ای تاکید دارند که این برنامه ها با ارائه دانش و اطلاعات در زمینه های برنامه ریزی سازماندهی رهبری نظارت و تصمیم گیری به منزله ابزاری برای دستیابی به مدیریتی اثر بخش عمل می کنند.
برای برنامه های بالندگی مدیریت میتوان از طرحهای گوناگون بهره برد. تمرینهای مختلف یادگیری تجربی، نمونه های پژوهشی، آموزشهای دانشگاهی و مدیریت شورایی ظاهراً نیازهای آنان را به خوبی تامین میکند. مربی باید آموزشها را به شیوه ای ارائه نماید تا شرکت کنندگان بتوانند مطالب را تجربه کرده و آن را تحلیل نمایند وسرانجام عمل کنند از این رو مربیان بالنده کردن مدیران آموزش نمی دهند بلکه به مدیران کمک می کنند تا مهارت ها ودانش خود را گسترش دهند.
پیش گفتار
مدیریت منابع انسانی علمی است که با استفاده از آن میتوان ضمن کنترل و پایین آوردن هزینه های جاری بهره دهی سازمان را بالا برد و یا ماموریت سازمان را به انجام رساند ویکی از راههای رسیدن به این هدف آموزش کارکنان و نیز تربیت مدیران سازمان بوده که از وظایف مدیران منابع انسانی است.
بدیهی است هر سازمان برای انجام هر چه بهتر ماموریتها به افراد آموزش دیده وبا تجربه نیاز دارد و همگام با پیچیده شدن مشاغل اهمیت آموزش کارکنان نیز افزوده می شود. و پیشرفت تکنولوژی باعث کارآمدی برخی مهارت ها شده که مهارت های مطابق با علوم و فن آوری جدید مورد نیاز باید به کارکنان و آموزش داده شود واین تغییرات همیشه شامل علوم وفن آوری نمی شود و با پیشرفت علوم انسانی وتغییر استراتژی سازمانها درنحوه بکارگیری پرسنل باعث بروز پیشرفتهای شغلی می شوند هر پست و شغل متفاوت مهارت های خاص خود را نیاز دارد یعنی از مشاغلی که امروزه در بسیاری از سازمانها وجوددارد در دهه قبل با وجود نداشته و یا دچار تغییر دگرگونی هی اساسی شده است و احتمال اینکه فردی مهارتی را برای انجام کار با تصدی شغلی فرا بگیرد ونیاز به بهبود و پیشرفت آن نداشته باشد تقریبا غیر ممکن است واینجاست که نقش آموزش بیش از پیش ملموس تر و روشن می شود.
پس از کارمندیابی واستخدام ابزار اولین گام این است که آنها را آموزش داده در خصوص نحوه وچگونگی انجام کار و پیشبرد آنها به صورت موفقیت آمیز توجیه نمود.
براساس نظردکتر حاجی کریمی
آموزش عبارت است از ایجاد که در آن کارکنان معلومات توانایی هاوگرایشات مربوط به شغل را فرا می گیرند و به بیان دسلر مقصود از آموزش روشهایی است که بدان وسیله مهارت های لازم را برای انجام دادن کارها را به افراد جدیدالورود یاد می دهند.
فصل اول
اهمیت و فواید آموزش
همگام با پیچیده شدن مشاغل به اهمیت آموزش کارکنان نیز افزوده می شود درزمانی که مشاغل ساده بودند به آسانی فرا گرفته می شدند اما دگرگونی های پرشتابی که در دهه های اخیررخ داده است سازمان ها را شدیدا تحت فشار قرار داده تا خدمات ومحصولات تولیدی خود را با وضعیت موجود مطابق نمایند.
در اینجا برخی از فوائد آموزش را در سه سطح فوائد برای کارکنان و فوائد آموزش برای مدیران به طور خلاصه بیان میشود
فوائد سازمانی
1-به سودآوری منجر می شودو عملکرد فردی ونیمی ومشارکتی را براساس بهره وری بهبود می بخشد
2-دانش ومهارتهای شغلی را در تمام رده ها بهبود می بخشد
3-به ایجاد تصور ذهن بهتر از سازمان کمک میکند
4-رابطه میان مافوق ومادون را بهبود می بخشد بالندگی سازمان را گسترش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
«بررسی مشکلات آموزش زبان دوم (عربی)»
چکیده
در این مقاله، موانع یادگیری زبان عربی در ابعاد دانشآموزی ـ اجتماعی ـ معلمان و نظام آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل مربوط به دانشآموز: کمبود انگیزه وسیلهای و یکپارچه ـ عدم تسلط بر پیشنیازهای این درس ـ قرار نگرفتن در محیطی که به زبان عربی تکلم میشود. از عوامل مربوط به معلمان ـ عدم تسلط آنان در مکالمه به زبان عربی ـ عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی و تأکید بیشازحد بر روش سخنرانی قابل ذکر است. از موانع اجتماعی میتوان به عدم اهمیت جامعه بر یادگیری زبان عربی ـ وجود نگرش منفی نسبت به عربزبانان و کمبود مؤسسات آموزشی زبان عربی در سطح شهر اشاره کرد. سرانجام از عوامل مربوط به نظام آموزشی میتوان محدود بودن ساعت درس عربی، وسعت مطالب مورد تدریس و تأکید بر یادگیری قواعد به منظور موفقیت در پاسخ به سؤالات کنکور و عدم تبیین هدفهای درس عربی برای معلمان و دانشآموزان را نام برد. علاوه بر موانع مذکور، روشهای عمده آموزش زبان عربی مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی به منظور رفع برخی از این موانع ارائه گردیده است.
انسان موجودی با ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است و در هر یک از این ابعاد نیازهایی دارد. به منظور برآورده ساختن نیازهای خود ناچار گردید تا به صورت اجتماعی زندگی کند و در این شرایط نیاز به داشتن وسیله ارتباطی در حد بالایی احساس شد. ابتدا به زبان اشارهای روی آورد اما به دلیل محدودیتهای این زبان، به خلق زبان کلامی نیاز پیدا کرد و برای پاسخگویی آن به زبان کلامی و بعد هم نوشتاری پرداخت. این موضوع امروزه به حدی تنوع دارد که حدود 4000 زبان را میتوان در دنیای امروزی شناسایی نمود. (وزیرنیا، 1379).
تعدد زبانی و نمادهای نوشتاری و نیاز روزافزون انسانها در دهکده جهانی به برقراری ارتباط و استفاده از امکانات علمی، فنی و... یکدیگر، ضرورت یادگیری بعضی از زبانهای دنیا را بسیار حتمی نموده است. از جمله یادگیری زبان انگلیسی و عربی برای ایرانیان. این آموزش در آموزشوپرورش کشور ما از دوره راهنمایی به طور رسمی آغاز میشود و سالانه وقت زیادی از معلمان و دانشآموزان صرف یادگیری مسائل مختلف این زبانها به عنوان زبان خارجی میشود.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا نظام تعلیم و تربیت به اهدافی که در یادگیری زبانهای خارجی تعیین نموده است، دست مییابد؟ تا چه حد این اهداف با روشهای فعلی قابل دستیابیاند؟ موانع موجود کدامند؟ در این مقاله به برخی از موانع فعلی در یادگیری زبانهای خارجی در نظام آموزشوپرورش پرداخته شده است.
بدین منظور این موانع در چند مقوله زیر مورد بحث قرار میگیرند:
1ـ عوامل مربوط به دانشآموزان
2ـ عوامل مربوط به جامعه
3ـ عوامل مربوط به نظام آموزشی
4ـ عوامل مربوط به معلمان
بدیهی است که دانشآموزان محور مهمی از آموزشوپرورش را تشکیل میدهند و ویژگیهای آنان در تسهیل یا دشواری یادگیری تمام دروس مؤثرند. این ویژگیها در یادگیری دروسی که برای آنان تازگی دارند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. ویژگیهای دانشآموزان در دو حیطه شناختی و عاطفی با یادگیری دروس زبان خارجی مرتبط میشوند. از ویژگیهای شناختی آنان میتوان به هوش، تجارب و آموختههای گذشته اشاره کرد. هوش دانشآموزان در یادگیری تمامی دروس تأثیرگذار است. تجارب و آموختههای گذشته آنان در یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی به شکل خاصی نقش بازی میکند. بدین صورت که دانشآموزان در کلاس اول راهنمایی تقریباً بدون گذراندن هیچ درس پیشنیاز، یادگیری این دروس را آغاز میکنند و طبیعی است که عملکرد آنان در این دروس در مقایسه با دروس دیگر از جمله ریاضی، فارسی و... متفاوت و احتمالاً پایینتر باشد. تحقیقات مختلف از جمله تحقیق بلوم در چندین کشور دنیا نشان داده است که رفتارهای ورودی شناختی نقش مهمی در یادگیری آموزشگاهی دارند (سیف، 1379) بنابراین، یکی از موانع یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی فقدان رفتارهای ورودی شناختی کافی در دانشآموزان است.
در حیطه عاطفی و رفتارهای ورودی عاطفی میتوان به تجارب دانشآموزان که در سالهای قبل از یادگیری زبان عربی و انگلیسی از طریق اعضاء خانواده (خواهران و برادرانی که در دوره راهنمایی و دبیرستان تحصیل میکنند) و دوستان و... کسب میشوند، اشاره کرد.
به نظر میرسد که بیشتر دانشآموزان در هنگام ورود به کلاسهای این دو درس نگرش مثبتی نسبت به یادگیری آنها ندارند و احتمالاً یا دارای حالتی خنثی و یا منفی هستند.
با توجه به اینکه تحقیقات قبلی نقش رفتارهای ورودی عاطفی را در یادگیری دروس تقریباً 25 درصد بیان داشتهاند، لذا میتوان گفت که 25 درصد از علت پیشرفت یا عدمپیشرفت دانشآموزان در این دروس به رفتارهای ورودی عاطفی آنان مربوط میباشد. (بلوم به نقل از سیف، 1363).
عامل دوم در زمینه رفتارهای ورودی عاطفی به انگیزه دانشآموزان بر میگردد. در واقع هیچ فردی بر نقش انگیزه در یادگیری تردید ندارد و این انگیزه در یادگیری زبان خارجی به دو شکل مطرح میباشد:
انگیزه یکپارچه و انگیزه وسیلهای. مطالعات پژوهشی گسترده ثابت کردهاند که زبانآموزان هنگامی بیشترین موفقیت را کسب میکنند که فرهنگ و مردم وابسته به زبان خارجی مورد مطالعه خود را دوست داشته باشند و بخواهند با جامعهای که در آن به آن زبان تکلم میشود، آشنا شوند. این حالت را اصطلاحاً انگیزه یکپارچه گویند. منظور از انگیزش وسیلهای این است که در این نوع انگیزه هدف از یادگیری زبان خارجی بیشتر کاربرد آن است، مانند گذراندن واحد درسی یا آماده شدن برای کنکور. زبانآموزانی که دارای انگیزة وسیلهای هستند، موفقیت چندانی در کلاسهای زبان خارجی کسب نمیکنند. حال اگر بیانگیزگی تعدادی از دانشآموزان در زبان عربی و انگلیسی به این عامل افزوده شود، پیشبینی عملکرد آنان در یادگیری این دروس بسیار آسان خواهد بود و آن هم این است که صرف داشتن انگیزه ابزاری باعث یادگیری سطحی دروس مذکور خواهد شد و نداشتن انگیزه هیچگونه یادگیری را به دنبال نداشته و حتی باعث احساس استرس و سرانجام ایجاد تنفر نسبت به کتاب و دبیران این دروس خواهد شد (گرجی، 1375).
به عبارتی دیگر، میتوان گفت فراگیرانی که دارای انگیزة یکپارچه هستند، میتوانند در یادگیری زبان خارجی موفقیت کسب نمایند، حال آنکه زبانآموزان واجد انگیزه وسیلهای ممکن است حتی در هنگام قرار گرفتن در بافت زبان دوم، موفقیت چندانی به دست نیاورند.
البته میزان قرار گرفتن در معرض زبان دوم نیز اهمیت دارد. هیچ کس نمیتواند بدون اینکه به اندازه کافی در معرض زبانی قرار گیرد، بر آن مسلط شود. مهمترین برنامههای زبانی طوری طرحریزی میشوند که از هر سه عامل مورد بحث یعنی انگیزه یکپارچه، وسیلهای و قرار گرفتن در معرض زبان و بافت زبان موردنظر استفاده کنند.
از این رو برنامههای تابستانی در خارج از کشور (مثل سفر حج یا زیارت عتبات عالیه در کشورهای عربی) یا برنامههای مربوط به گذراندن سال آموزشی در خارج از کشور موجب خواهد شد تا آنانی که از انگیزه یکپارچه برخوردارند فرصت یادگیری زبان را در بافتی پیدا کنند که در همان زبان به منزلة وسیله ارتباطی عمده عمل میکند و لذا فرصت استفاده دائمی از آن زبان را به دست میآورند. هر چند که انجام این راهبرد پیشنهادی برای نظام آموزشوپرورش تقریباً امکانپذیر نیست.
یکی از عواملی که باعث کاهش انگیزه وسیلهای دانشآموزان نسبت به یادگیری درس عربی میشود این است که این درس برای آنان جنبه کاربردی ناچیزی دارد. بدین معنی که یک دانشآموز ممکن است این گونه پیشبینی نماید که تا پایان عمر خود با یک فرد عرب زبان مواجه نخواهد شد و یا در شرایطی قرار نخواهد گرفت که مجبور به استفاده از آموختههای کلاسی خود شود. علاوه بر این، چنانچه دانشآموزان قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را نداشته باشد و یا رشته مورد علاقه او در دانشگاه نیازی به یادگیری زبان عربی نداشته باشد، انگیزه وسیلهای او بسیار کاهش خواهد یافت.
عاملی که در کاهش انگیزه یکپارچه دانشآموزان نقش دارد وجود نگرش منفی و یا خنثی نسبت به مردمان کشورهای عربزبان در زمینه پیشرفت علمی، تکنولوژی و انسانی است. این عامل باعث میشود تا شاید هیچ دانشآموزی آرزوی زندگی و تحصیل در کشورهای عربزبان را در ذهن نداشته باشد و لذا ضرورتی برای یادگیری این درس احساس نکند.
از عوامل مربوط به جامعه میتوان به ناکافی بودن مؤسسات آموزش زبان عربی در سطح شهرها اشاره نمود. ملاحظه میشود که برای یادگیری زبان انگلیسی، دانشآموزان میتوانند در مؤسسات خصوصی آموزش زبان شرکت نمایند. اما در خصوص زبان عربی چنین مؤسساتی یا وجود ندارد و یا بسیار محدوداند. طبیعی است که دانشآموزان با یادگیری زبان انگلیسی در دوره ابتدایی و یا همزمان با درس زبان انگلیسی در مدرسه میتوانند عملکرد بهتری در این درس از خود نشان دهند ولی در درس عربی این امتیاز در جامعه ما وجود ندارد.
در جامعه، مردم و خانوادهها نیز اهمیتی که برای یادگیری زبان انگلیسی قایلاند، نسبت به درس عربی و زبان عربی قایل نیستند. به عبارتی دیگر، ضمن بیاهمیت دانستن یادگیری زبان عربی، نگرش چندان مثبتی به تکلم با آن زبان وجود ندارد. از این رو، تقویتهای اجتماعی که زبانآموز در درس زبان انگلیسی از دیگران دریافت میکند، در درس عربی دریافت نمینماید.
در یادگیری زبان فارسی و قواعد آن عوامل دیگری به غیر از معلم و مدرسه نقش دارند از جمله کتابهای غیردرسی، داستانی، رسانههای گروهی مانند تلویزیون و رادیو، مطبوعات مانند مجلات و روزنامهها. این عوامل در یادگیری درس عربی و زبان در جامعه وجود ندارند. لذا یادگیری دانشآموز به فعالیتهای معلم و کتب درس عربی محدود میباشد.
در مقایسه با دبیران زبان میتوان گفت که آنان تقریباً به خوبی میتوانند به این زبان تکلم کنند و با یک فرد خارجی زبان مکالمه نمایند. اما دبیران عربی در این حد توانمند نیستند، شاید یکی دیگر از موانع مربوط به معلمان وجود این قانون در آموزشوپرورش باشد که یک دبیر اگر 3 سال این درس را در دبیرستان تدریس کرده باشد میتواند این دروس را ارائه نموده و به عنوان دبیر عربی شناخته شود. سؤال این است که آیا میزان اطلاعات یک دبیر باید صرفاً در حد مطالب کتاب باشد؟ آیا دبیری که یک شب از دانشآموزان جلوتر باشد میتواند کارایی مورد انتظار نظام آموزش را تأمین نماید؟!!
معلمان عربی شناختی از دانش زبانشناسان و روانشناسان ندارند. بدین معنی که یک دبیر عربی فاقد آشنایی لازم با یادگیری زبان و مراحل تکامل آن و روانشناسی یادگیری و روشهای آموزشی کارآمد میباشد.
دبیران عربی نمیتوانند اهداف تدریس زبان عربی را به حدی که دانشآموزان متقاعد شوند، تبیین نمایند و شاید علت آن نظام آموزشی باشد که این تبیین را برای دبیران بیان نکرده است و لذا هر دبیر در حد توان خود تلاش میکند تا هدف از یادگیری زبان عربی را برای دانشآموزان تبیین نماید.
بنابراین وقتی دانشآموزان پاسخ کافی نسبت به این سؤال که چرا باید درس عربی را یاد گرفت؟ دریافت نمیدارند، انگیزه لازم برای تحمل دشواریهای یادگیری این درس را پیدا نخواهند کرد.
عدم استفاده دبیران از روشهای متنوع تدریس در کلاسهای عربی و تأکید صرف بر روش آموزش سنتی به صورت سخنرانی باعث افت جذابیت مطالب این درس میشود. عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی نیز بر این مشکل خواهد افزود.
بنابراین، تا زمانی که اهداف یادگیری و آموزش درس عربی تبیین و اصلاح نشوند، روشهای سنتی جای خود را به روشهای فعال و فرآیند مدار و روش یادگیری در حد تسلط ندهند و دبیران دانش کافی در خصوص علم روانشناسی و زبانشناسی به دست نیاورند، عملکرد یادگیری دانشآموزان و عملکرد آموزشی دبیران در همین سطحی که وجود دارد، خواهد بود.
آیا دبیران زبان غربی در مورد تئوریهای رشد زبان و آموزش زبان دوم شناختی دارند؟ نگاهی به واحدهای درسی گذرانده شده آنان نشان میدهد که آنان مستقیماً این مطالب را در طول دوران تحصیل خود فرا نمیگیرند. لازم است در اینجا مختصری از این روشها و مطالب موردنیاز آورده شوند. اول اینکه باید خاطرنشان شود که بین زبان دوم و زبان خارجی تفاوت وجود دارد. بدین صورت که در یادگیری زبان دوم امکان قرار گرفتن زبانآموز در بافت آن زبان وجود دارد. اما این شرایط برای یادگیری زبان خارجی میسر نیست. برای مثال برای یک فرد ترکزبان، زبانفارسی به عنوان زبان دوم مطرح میباشد و او میتواند در شهرهایی که به زبان فارسی تکلم میکنند قرار گیرد و یا از صداوسیما آن را فرا گیرد و یا در محیط مدرسه روزانه چند ساعت در معرض و بافت زبان فارسی قرار گیرد اما برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی این امکان به راحتی فراهم نمیباشد و ناچاراً باید در قالب کتاب و دستورات آموزشی آن را فرا گیرد.
از طرف دیگر، بین یادگیری زبان اول (تکلم به زبان مادری) و زبان دوم یا خارجی تفاوت وجود دارد. بدین معنی که یادگیری زبان اول نوعی فراگیری جهانی است یعنی همة کودکان یاد میگیرند تا به زبان مادری خود تکلم نمایند. اما یادگیری زبان دوم یا خارجی برای آنان حالتی فراگیر و اجباری ندارد. یعنی یک کودک فارسزبان همان زبان مادری خود را میداند و اجباری به یادگیری زبان عربی و انگلیسی احساس نمیکند. ولی یک کودک ترکزبان ناچار میشود زبان فارسی رادر مدرسه بیاموزد ولی برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی آنچنان تحت فشار و اجبار قرار ندارند.
در واقع تنها دلیل یادگیری زبان دوم یا خارجی برآورده نشدن نیازهای ارتباطی افراد به وسیله زبان اول است. از آنجا که تعداد زیادی از همسایههای ایران را کشورهای عربزبان تشکیل میدهند و ارتباطات بیشتری بین ایرانیان و کشورهای عربزبان مثل عراق، کویت، عربستان و سوریه وجود دارد، برای ایجاد ارتباط با آنها، نیاز به یادگیری زبان عربی وجود دارد.
از طرفی دیگر، بخشی از کلمات زبان فارسی را لغات عربی تشکیل میدهند و به منظور ریشهیابی لغات، نیاز دانشآموزان فارسزبان به یادگیری دستورات و قواعد، صرف و نحو و واجشناسی زبان عربی بیشتر میباشد. کتاب آسمانی ما مسلمانان و بسیاری از متون دینی معتبر به زبان عربی بوده و به منظور درک بهتر و استفاده بهینه از آن، یادگیری زبان عربی ضروری مینماید. سرانجام این که زبان عربی، زبان مشترک مسلمین محسوب شده و برای تحکیم ارتباطات خود لازم است به این زبان در حد تسلط آشنا شده باشند.
اکثر شرایط یادگیری زبان دوم مانند یکی از سه نوع زیر میباشد:
اضافی، تکمیلی و جانشینی در نوع اضافی، فرد علاوه بر یادگیری زبان اول به یادگیری زبان دوم نیاز دارد یعنی یادگیری زبان دوم در شرایط خاص موردنیاز خواهد بود. مثلاً وقتی فرد برای مدت کوتاهی به یک کشور عربزبان میرود یا علاقمند به خواندن مطالب نویسندگان خارجی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بررسی شیوه های موثر آموزش خانواده در پیشگیری و کـــاهش آسیب های روانی اجتماعی نوجوانان دختـر
مقدمه :
احساس نیاز به امنیت ، الفت ،محبت ، همراهی و همدردی از جمله مسایل سرشتی و فطری انسان است . نخستین مرجعی که بطور عمیق و ریشه دار ، طبیعی و سالم جوابگوی نیازهای مذکور است ، کانون مصفای خانواده است . خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی و نخستین پرورشگاه شخصیت های انسانی ، از دیر باز مورد توجه پژوهشگران ، اعم از جامعه شناسان ، روانشناسان و متخصصان تعیلم و تربیت قرار داشته است . رویکرد نظریه پردازان به مسئله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش و رشد قوا و استعدادهای انسان و اهمیت این عوامل در دوران کودکی ، مسئله آموزش والدین را به عنوان یک راه و روش کار مطرح ساخت .
بیان مسئله :
مدارس بعنوان دومین واحد متشکل مکان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامه های متناسب جهت آموزش والدین هستند . نخستین کوششها جهت آموزش والدین از مدارس آغاز شده و هم اینک نیز عمده برنامه برنامه های آموزشی والدین در همین مکانها و با کمک و مساعدت مربیان مدارس و اساتید دانشگاهها صورت می گیرد . در اینجا این سئوال مطرح است که آیا آموزش والدین طی این جند سال که از عمرش می گذرد مفید بوده است ؟ به اظهار متصدیان و برنامه ریزان ، برنامه های آموزش خانواده در مدارس ، آنطور که باید و شاید نتوانسته است به هدف خود برسد و محتاج بررسی و پژوهش عمیقتر و بیشتری است .
اهداف :
هدف پژوهش حاضر ، آگاهی از تاثیر برنامه آموزش خانواده (مادران) در تغییر نگرش والدین (پیشگیری) و کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی (اضطراب ، افسردگی ، پرخاشگری) دانش آموزان (فرزندان والدین تحت آموزش) بوده است .
سئوالهای پژوهشی :
آیا آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی نوجوانان دختر می شود ؟
همچنین در گزارش سئوالات پژوهشی در قالب فرضیه نیز مطرح شده است . مبنی بر اینکه آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی نوجوانان دختر می شود .
جامعه و نمونه :
جامعه آزمودنیها در این پژوهش عبارت بودند از مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ورامین . در این پژوهش نمونه ای به حجم 90 نفر از مادران و همچنین فرزندان آنها (دانش آموزان) مورد بررسی قرار گرفتند که 60 نفر از مادران تحت آموزش خانواده قرار گرفتند (30نفر روش بحث و سخنرانی و 30 نفر از طریق نمایش فیلم) و 30 نفر باقی مانده تحت هیچ شیوه آموزشی قرار نگرفتند . نمونه بر پایه یک نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند .
ابزار گرد آوری داده ها :
در این پژوهش از دو پرسشنامه نگرش سنج (محقق ساخته) و 90 S C L [1][1]برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است .
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در تحلیل داده های حاصل از این پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس و کوواریانس استفاده شده است .
نتیجه گیری و تفسیر یافته ها :
نتایج حاکی پژوهش نشان داد که : آموزش خانواده موجب تغییر نگرش مادران و در نتیجه پیشگیری و کاهش مشکلات روانی ـ اجتماعی نوجوانان می شود . این نتایج با تحقیقات الدر(1965) و کرسو (1975) هماهنگی دارد ، این پژوهشگران به این نتایج دست یافته بودند که در شرایط یکسان ، فضای خانواده تاثیر جمعی بر رفتار دانش آموزان در مدرسه دارد و دیگر آنکه نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور کلی تا حد زیادی (80درصد) با نگرش مثبت والدین به امر تحصیل همبسته است . از طرف دیگر از بین دو شیوه مورد مطالعه (بحث و سخنرانی و نمایش فیلم ) ، شیوه بحث و سخنرانی تاثیر بیشتری در پیشگیری و کاهش مشکلات نوجوانان داشته است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فلسفه آموزش و پرورش ایده آلیسم و رئالیسم:
مقدمه:
یک : ایدهآلیسم 1 - نمیتوان "وجود" و "ادراک " را مساوی دانست آن گونه که برکلی عقیده دارد (زیرا اشاره شد که از تحلیل این جمله مطابقت و تساوی وجود و ادراک ناشی نمیشود و مساوی دانستن آن دو خلط مقام ثبوت و اثبات است). 2 - از این نظر برکلی که وجود مساوی ادراک است به هیچ وجه انکار جوهر مادی آن گونه که برکلی میگفت نتیجه نمیشود. 3 - برکلی جهان خارج و علم به آن را بطورکلی نفی نمیکند، بلکه وی جهان (جوهر) مادی مستقل از ادراک را نفی میکند، اگرچه نظریه شناخت برکلی در نهایت به دلیل حسی مذهب بودن او به نفی جهان خارج منجر میگردد (زیرا وی میخواهد مشکل نظریه شناخت خود را با یک اعتقاد مذهبی و متافیزیکی (خدا) رفع کند با اینکه وی اصالت تجربی (حسی) است . 4 - چون برکلی به نوعی جهان خارج (طبق نظر خودش) قائل است و فقط جهان مادی خارج از ذهن و ادراک انسان را انکار میکند، لذا نمیتوان او را در ردیف سوفسطاییان قرار داد. 5 - طرد و نفی ماده در نظریه برکلی مقدمهای برای اثبات اصالت روح و خداست . 6 - اعتقاد به وجود خداوند در ایدهآلیسم بویژه فلسفه برکلی نقش اساسی داردو خدا غایت آفرینش محسوب میشود (یکی از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است). 7 - ارزشهای اخلاقی کلی و مطلق و تغییرناپذیرند، چون منبع ارزشها خداوند است و دین و اخلاق نیز به هم پیوستگی کامل دارند. (مورد اشتراک با رئالیسم اسلامی) 8 - شر امری عدمی و منفی است و در جهان، خیر، اصیل است و شر امری تبعی . (نقطه اشتراک با رئالیسم اسلامی) 9 - بعد اصیل انسان بعد روحانی اوست لذا انسان شریفترین و برترین مخلوقات خداوند است و به لحاظ دارابودن دو ویژگی (خصوصیت) مهم یعنی عقل و اختیار (اراده) دارای جایگاه ویژهای است (این مورد نیز از موارد اشتراک با رئالیسم اسلامی است). 10 - نظریه توافق (که ملاک درستی معرفت از نظر ایدهآلیسم است) در زمینه معرفتهای تحلیلی و منطقی درست است اما در مورد معرفتهای ترکیبی و غیرتحلیلی کارآیی ندارد و کافی به نظر نمیرسد (این مورد از نکات مورد اختلاف با رئالیسم اسلامی است). 11 - در جریان تعلیم و تربیت آنچه از نظر ایدهآلیسم مهم است ایدهآل است و این ایدهآل که اساس جهان را تشکیل میدهد "خدا" است و تمام فعالیتهای تربیتی باید به سوی او جهتدهی شود (این مورد نیز از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است) و چون انسان دارای ویژگی مهم عقل و اختیار است لذا تنها موجود قابل تربیت است و باید در جریان تعلیم و تربیت بر رشد عقل و اختیار وی تکیه شود. اگرچه معلم طبق نظر ایدهآلیستها نقش اصلی و اساسی را در جریان تعلیم و تربیت دارد اما باید توجه داشت که اهمیت قائل شدن به نقش معلم و جهت دادن تعلیم و تربیت به سوی ایدهآل (خدا) نباید باعث تحتالشعاع قرارگرفتن سایر جنبهها و عوامل تربیتی گردد. 12 - تکیه بر آموزشهای اخلاقی و رشد خصوصیات اخلاقی در جریان تعلیم و تربیت یکی از ویژگیهای نظام تربیتی مکتب ایدهآلیسم است (رئالیسم اسلامی نیز چنین ویژگی را در تربیت قائل است). دو: رئالیسم اسلامی 1 - فلسفه رئالیسم اسلامی از مکتب ایدهآلیسم، که موجودات جهان را وابسته به انسان و ادراکات او تلقی مینماید، متمایز است . 2 - اگرچه فلسفه استاد علامه طباطبایی و استاد مطهری جزو مکتب رئالیسم قرار میگیرد اما با توجه به ویژگیهایی که دارد با آن نیز تفاوت دارد، لذا آن را به عنوان رئالیسم اسلامی میتوان نامید. 3 - رئالیسم اسلامی اعتقاد به وجود جهان خارج از ذهن (واقعیت قائل شدن برای موجودات خارجی) را یک اصل اساسی و فطری میداند که سرحد ایدهآلیسم و رئالیسم است . 4 - جهانبینی رئالیسم اسلامی "خدا محوری" است یعنی جهان، ماهیت ازاویی و به سوی اویی دارد و غایت جهان هستی خداوند است . (نقطه اشتراک با ایدهآلیسم) 5 - انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که بعد اصیل او همان بعد روحانی است (اصالت روح) که دارای ویژگیهای مهم عقل و ایمان، اختیار و فطرت است لذا مشکل ثنویت روح و بدن بخوبی حل میگردد (از طریق حرکت جوهری، الروح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء). 6 - ارزشها و اصول اخلاقی کلی و مطلق بوده و به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
آموزش و پرورش پیش ازدبستا ن عبا رت است ازآموزشی که از زمان تولد آغا ز و تا شروع اولین سا لها ی دبستا ن یعنی پایان شش سا لگی ادامه می یابد.
آنچه درمورد اموزش پیش دبستا نی و کودکا ن این دوره با ید بدانیم این است که دوستا ن جدید، تجربه ها ی جدید و سرگرمیهای جدید، اولین چیزها یی است که کودکا ن پیش دبستا نی با آن مواجه هستند.
دوره ی پیش دبستا نی یکی از مهمترین دوره های زندگی است. زیرا کودکا ن این سن علاوه بر اینکه در یک اجتماع بزرگتر ازخا نواده ، از با زی و تفریح با همسا لان لذت می برند قا نونهای یک زندگی اجتماعی و سا لم را می اموزند پا یه های خواندن؛ نوشتن، ریا ضی و علوم تجربی در دوره ی پیش دبستا نی بنا نها ده میشود. دراین دوره کودک قبل از هر چیزی با ید بیا موزد که توانا ییهای خود را بشنا سد و نسبت به اصل یا د گرفتن، احساس خوبی داشته با شد.
کودک در این دوره عا دتهای اجتما عی مختلفی از جمله :
گوش کردن به صحبت دیگران، درست نششتن و نظم و ادب اجتماعی را می آموزند.
علاوه بر این مجموعه ی لغا ت خود را با گوش دادن به داستا نها و سرود خوانی کا مل تر میکند. سرود خوانی دراین دوره موجب میگردد که کلما ت یا د گرفته را در صحبتهای خود به کا ر بگیرد، درنوشتن ازآنها استفا ده کند، ریتم و شما رش را به خوبی یا د میگیرند و این در یا د گیری ریا ضی به آنها کمک زیا دی میکند.
آنها در این دوره با سا ختن اشکا ل مختلف هندسی، ذهن خود را برای عمیق فکر کردن و حل مشکلات آتی زندگی آماده میکنند.
احسا س مسئولیت و ادب اجتما عی در این دوره پا یه گذاری میشود، علاوه بر این کودکا ن در این دوره می آموزند که به یکدیگر کمک کنند. کودکا ن یا د میگیرند که اطرافیان خود را جدی گرفته و احسا س مسئولیت کنند.
با توجه تعریف ارائه شده ازپیش دبستان ، به برسی این کودکان ازدیدگا ه ژان پیاژه می پردازیم.
بر اساس تقسیم بندی پیاژه،4 دوره ی پیوسته ی رشدی داریم:
دوره ی یک................................هوش حسی حرکتی دوره ی دو.................................اند یشه ی پیش ازعمل دوره ی سه................................اعما ل ملموس دوره ی چهار.............................اعما ل صوری
کودک مورد برسی ما دردوره ی پیش از دبستا ن، بر اسا س این تقسیم بندی در دوره ی دوم قرار می گیرد.
دردوره ی اندیشه ی پیش ازعمل که 2 تا 7 سالگی راشا مل می شود.
برای بیا ن خصوصیا ت کودکا ن 6تا 7 این دوره از دیدگا ه روانی و ذهنی میتوان گفت که :
* کودک گر چه اندیشیدن را می آموزد یعنی می آموزد که ازنما دها و تصا ویر ذهنی استفا ده کند، اما اندیشه ی اوفا قد نظا م و غیر منطقی است و با تفکر بزرگسا لان خیلی تفا وت دارد.
* استفا ده اززبا ن و با زنما یی اشیاء را به صورت تصویر ذهنی و واژه یا د میگیرد.
* تفکرش هنوز خود محور است. نگریستن از دید دیگران برایش مشکل است.
* اشیاء را برحسب یک ویژگی طبقه بندی می کند. برای نمونه همه ی قطعا ت چوبی قرمز را صرف نظر ازشکل و اندازه در یک گروه قرار میدهند، و یا تما م قطعا ت مربعی بدون در نظر گرفتن تفا وت رنگ آنها.
* کودک در این مرحله هنوز به نگهداری ذهنی نرسیده است بنا براین برگشت پذیری و عملیا ت ذهنی دراو ضعیف است یا وجود ندارد.
* کودک در این دوره به قا بلیت درک عدد دست پیدا می کند و حجم را در اشیاء درک خواهد کرد.
کودکا ن این دوره زیر سلطه ی تا ثرات بصری قرار دارند برای مثا ل کودک 7 سا له چنین استدلال می کند که اگر تعداد اشیا قبلا با هم برابر بوده ، حا لا هم با ید برابر با شد .
شا لوده ی ادراک کودک از جهان اجتما عی در همین دوره شکل می گیرد.
براسا س بررسی های پیا ژه کودک در این مرحله از واقع گرایی اخلاقی پیروی می کند و این ما نند پیروی کردن از قوانین فیزیکی است یعنی قواعد اخلاقی اموری مقدر و از ویژگیهای ثا بت جهان اند.
در این مرحله قضا وت کودک در مورد هر عمل، بیشتربر اسا س پیا مدهای آن است و نه بر مبنای قصد ونیت فاعل آن.
اریک اریکسو ن هم یک نظا م 8 مرحله ای برای توصیف رشد در طول زندگی پیشنها د کرده و آن را مراحل روانی اجتماعی نا میده است. کودک مورد نظر ما براسا س این تقسیم بندی دارای این ویژگی ها ست :
کودک ازخود تنظیمی سا ده به مرحله ای می رسد که خودش می تواند فعا لیت ها یی را آغا ز و آن را اجرا نما ید. داشتن هدف و جهت ، وتوانایی دست زدن به فعالیت های مستقل از ویژگی های این دوره است نگرش والدین در این دوره بسته به این که در برابرفعا لیت های مستقل کودک تشویق کننده با دلسرد کننده با شد، می تواند درکودک احسا س نا بسندگی ( احساس گنا ه ، در صورتی که والدین فعا لیت کودک را ما یه ی شرمسا ری بدانند ) به وجودآورد.
آموزش وپرورش دبستا نی عبارت است از آموزشی که به کودکان 6 تا 11 ساله در دبستا نها داده می شود.
با توجه به نیا زها وتوانمندی های کودکان در این دوره ی سنی، آموزش و پرورش دبستا نی مهم ترین حلقه از حلقه های نظا م آموزش وپرورش رسمی کشور است.
این دوره که در شکل فعلی شا مل 5 سا ل تحصیلی است، از کلاس اول تا پنجم، از اولویت های خاصی در آموزش پرورش برخورداراست .
کودکانی که 6 تا 11 سالگی را طی می کنند در آستا نه ی رشد درسطوح همه جا نبه می با شند. براین اسا س غلام حسین شکوهی هدف های خا صی برای این دوره در آموزشی در نظر گرفته است .
* آشنا ساختی کودکا ن و عا دت دادن آنها به زندگی جمعی خرج از خانواده و پا یه گذاری تدریجی شرایطی که کودکان رابه تدریج ومبتنی براصول صحیح رشد فردی برای زندگی در اجتماع آما ده می کند .
* آما ده ساختن کودکان برای تطبیق خود با شرایط زندگی که شا مل ایجا وایجا د وپرورش پا ره ای ازتوانا یی های سا ده مثل استعداد گوش کردن، سخن گفتن، فهمیدن مطالب دیگران، فهما ندن نظر خود به سا یرین، فکرکردن، استدلال و استنتا ج نتیجه های سا ده، آما دگی تدریجی برای درک ارزش ها شمردن وحسا ب کردن، اندازه گرفتن، شناختن وقت، دوختن وسا ختن وایجاد کردن، در سطح ابتدایی و متناسب با شرایط رشد، خواهد بود .
* آموزش مواد درسی شامل خواندن،نوشتن، حساب کردن ، دادن اطلاعا ت و معلوما ت لازم در زمینه های مربوط به تربیت دینی و معنوی و اجتماعی واقتصا دی برای رشد متنا سب با توانا یی های سنین کودکی درهمه جنبه های مربوط به تربیت عمومی .
با توجه به اهمیت این اهداف به نظر می رسد آشنا یی با مشخصا ت روانی، ذهنی، اجتماعی، اخلاقی و جسمی کودکا ن این دوره بسیا ر لازم وضروری است. بنا براین در ادامه به بررسی این مشخصات در گروه سنی 7 تا 11 سال مورد توجه قرار می دهیم .اما از انجا که کیس مورد نظردردوره ی دبستا ن دانش آموز سا ل سوم ابتدایی می با شد بیشتر به خصوصیا ت این گروه سنی می پردازیم. .
بر اسا س تقسیم بندی که از پیا ژه در قبل گفته شد کودک مورد نظردر دوره ی سوم، اعما ل ملموس، قرار می گیرد.
کودکا ن 7تا 11 سا له ی این دوره میتوانند به گونه ای نظا مدار بیندیشند. اما این تفکر در رابطه با اشیاء و اعمال ملموس است.
ازحدود سن 7 سا لگی اندیشه ی کودک در یک سطح نما دین سا زما نبندی می شود .
کودک معمولا مفهوم ثبا ت ما یعا ت را دردر این سن درک می کند. کودکان با به کا ر بردن استدلال به این مرحله میرسند که به عقیده ی پیا ژه زمینه ی این استدلالها را اعمال منطقی تشکیل می دهد، یعنی نوعی اعمال ذهنی که برگشت پذیر است.
لازم به تذکر است که منظور از اعما ل دراصطلاح پیاژه فعا لیتهای ذهنی است.
در این دوران کودک بر خود مداری خود غلبه میکند و در کوششهای عملیا تی و گروهی خود را هماهنگ میکند. لازمه ی چنین عملی در نظر گرفتن دید گا ه فرد دیگر است. چنین با زیهای تعا ونی در مرحله ی اعما ل ملموس انجام میشود. به عقیده ی پیاژه زما نی که کودک کمتر به طور انحصا ری با بزرگسا لان بلکه بیشتر با گروه سنی خود، تعا مل پیدا کند، می تواند، بر خود مداری غلبه کند. کودک در این سن میتواند دربا ره ی اشیاء و رویدادها به طور منطقی فکر کند. در سن 6سا لگی به نگهداری عدد، 7سالگی درک جرم و در9 سالگی به درک مفهوم وزن دست پیدا میکنند.
آنها اکنون قا درند اشیاء را بر حسب چند ویژ گی طبقه بندی کنند و می توانند آنها را بر حسب بعد معینی، نظیر اندازه، ردیف کنند. پیا ژه این مرحله را مرحله ی عملیا ت عینی می خواند. در این مرحله کودک واژگا ن انتزاعی را به کا ر می برد، اما محدوده ی به کا رگیری این واژه ها اشیا ئی است که مستقیما احسا س می کند.
دربا ره ی قضا وتهای اخلاقی و درک اخلاقی کودکا ن در این دوره، خود گردانی نا میده می شود. در این نوع اخلاق گرایی، کودک قوانین را به صورت موضوعا ت انسا نی فرض میکند که توسط افراد هم سن وسا ل ومسا وی، به منظورهمکا ری و تعا ون ایجا د شده است. آنها می آموزند که قوانین موضوعا ت مطلقی که از بالا به پا یین نا زل شده باشد نیست. بلکه توافقها یی است که به کا ر تعامل و همکا ری با دیگران میا ید. واقع گرایی کودکا ن کاهش میا بد وتنبیه را برخواسته از انتخا ب آ دمیا ن می بیند و نه کیفر اجتنا ب نا پذیر نیروهای ما وراء طبیعی.
اما از دیدگا ه اریک اریکسون، کودکا ن این دوره، یعنی سا لهای دبستان، مها رتها یی را یا د می گیرند که جا معه آنها را ارزشمند می داند.
این مهارتها منحصر به خواندن و نوشتن نمی شود، بلکه توانا یی قبول مسئولیت و کنا ر آمدن با مردم را نیز در بر میگیرد. تلاشهای موفقیت آمیز کودکان دراین زمینه ها منجر به احساس کفا یت ، وتلاشهای نا موفق باعث احسا س حفا رت می شود.
دربرسی های دیگردرموردمشخصا ت عا طفی و اجتماعی این کودکا ن میتوان گفت که آنها از لحا ظ عا طفی و احسا سی بی ثبا تند. بسیا رعلاقه مند به شرکت در فعا لیتهای اجتماعی هستند. میل به استقلال طلبی در آنها زیا د است. این سن، سن افزایش اطلاعا ت و آگاهی نسبت به محیط اطرافیا ن و اشنا یی با احسا سا ت مختلف است. کودک از محدو دیتهای خود آگا ه است وهنگا م رویا رویی با مشکلات از بزرگترها انتظا ر کمک دارد. کودک در این دوران برای خود قهرما ن انتخا ب میکند و آن را به عنوان الگو مورد توجه قرار میدهد.
تفا وت جنسیت برای او مفهوم بیشتری پیدا میکند. کودک به آسانی هیجان زده می شود. به مسا ئل جها ن و جا معه علاقه مندند و برای آینده ی خود هدف در نظر می گیرند. حس خلا قیت و ابتکا ر در آنها زیا د است. تفکر ایده آل از مشخصه های این سنین است. تشویق و تحسین والدین سبب خرسندی و دلگرمی آنهاست. تشویق عامل مهم و مؤثری در یا د گیری کودکا ن این دوره ی سنی است.