لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
آیین اسلام
آیین اسلام :
محمد بن عبدالله (ص)روز 20 آوریل 571 میلادی به دنیا آمد و هنوز بسیار خوردسال بود که هم پدر و هم مادر خود را از دست داد و تحت تکفل عمویش ابوطالب قرار گرفت وی در 12 سالگی با عموی خود سفری به شام کرد و در بین راه با کشیشی آشنا شد که از او خلاصه ای از تعالیم تورات و انجیل را فراگرفت و کشیش به ابوطالب خطاب کرد که در آینده پیامبری مبعوث خواهد شد که نشانه های آنرا در محمد می بینم و توصیه می کند که مراقب او باشد پیامبر اسلام از هنگام بلوغ تا 25 سالگی تجارت می کرد او از بس که درستکار بود به «محمد امین » شهرت یافته بود در 40 سالگی محمد (ص)مبعوث گردید ولی چون در مکه بعثت او را عده ای از خویشان نزدیکش قبول نداشتند وی مجبور به مهاجرت به مدینه گردید چند سال بعد وی از مدینه پس از 27 نبود با مخالفان خود سرانجام پیروز مندانه به مکه بازگشت و سرانجام در حالیکه تمام مردم شبه جزیره العرب به اسلام گرویده بودند در 63 سالگی درگذشت درمدینه به خاک سپرده شد .
در خواص سوره یس ، در تفسیر مجمع البیان و تفسیر یوهان و لئالی الاخبار.
از امام جعفر صادق (ص)روایت شده که ایشان فرمودند :از برای هرچیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است پس هر که قرائت کند این سوره را پیش از خوابیدن یا در روز پیش از آن که شام بشود از محفوظین بوده باشد وا زمرز وقین و هر که در شب قبل از خواب قرائت کند حق سبحانه و تعالی موکل گرداند به او هزار ملک که محافظت نمایند او را از شر شیطان رجیم واز هر آفتی و اگر در آن روز بمیرد او را داخل بهشت گرداند و با استغفار مشایعت نمایند جنازه او را تا سر قبر پس چون او را داخل نمایند ما باشند در جوف قبر او و عبادت خدا میکنند و ثواب صلوات آنها برای اوست ووسیع می شود قبر او به قدری که چشم کار کند و ایمن می شود از فشار قبر واز قبر او نوری به آسمان ساطع می شود تا وقتی که از قبر بیرون آید .که به غیر حق حکم می دهد بگذارد زیاده روی از سه روز امردر قضا در دست او نماند و عیوب او بر مردم آشکار شود و از این عمل معزول گردد.
پیامبر اکرم :
در تفسیر برهان منقول است هر که شب جمعه سوره (حم دخان )راقرائت نماید حق تعالی گناهان گذشته او را بیامرزد وهر که بنویسد و به خودداری از کید شیطان ایمن گردد و اگربنویسد وزیر متکای خود نهد خواب خوش بیند و از اضطراب محفوظ ماند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آشنایی با آیین تائوئیسم
مکتب تائو / دائو (Taoism)به لائوتسه (tse_lao) حکیم (متوفاى 517 ق .م ) منسوب است . در اینکه آیا وى وجود خارجى داشته است یا صرفا یک شخص افسانه اى است ،
میان دانشمندان اختلاف وجود دارد. به گونه اى که از سنت به دست مى آید وى در سال 604 ق .م . در چین به دنیا آمد و مدتى در دربار پادشاه سمت بایگان داشت . وى پس از چندى شغل خود را رها کرد و براى پرداختن به صفاى روح از همه امور حتى کسب علم دست کشید و در خانه خود ماند. مردم درباره او کنجکاو شدند و براى آگاهى از انیشه هاى وى به دیدار او شتافتند. گفته مى شود کنفوسیوس نیز به دیدار وى رفت . وى از مراجعات مردم خسته شد و بدین جهت از سرزمین خود مهاجرت کرد. یکى از دروازه بانان شهر او را در حال عزیمت دید و از خواهش کرد که به وى چیزى بیاموزد. لائوتسه در کنارى ایستاد و رساله اى را به او املا کرد که تاکنون باقى است و نام آن تائوته چینگ یعنى رساله تائو و خاصیت آن ، است . این رساله شامل سخنان کوتاهى است که معناى بعضس از آنها روشن نیست . رساله را به دروازه بان داد و از آنجا عبور کرد و دیگر خبرى از او باز نیامد. برخى گفته اند وى در سال 517 ق .م . درگذشت .کسانى که لائوتسه را شخصى افسانه اى مى دانند، مى گویند فلسفه منسوب به وى از زمان کنفوسیوس قدیمتر است و رساله یاد شده نیز قبلا وجود داشته است .
1- لائوتسه و فلسفه تائوته چینگ
رساله منسوب به لائوتسه محصول اندیشه یک تن نیست ، بلکه در طول قرون حک و اصلاحاتى در آن صورت گرفته است ، اما بیشتر محتویات آن از قرن چهارم قبل از میلاد است .از دیدگاه فیلسوفان قدیم چین هر گونه فعل و انفعالات جهان تحت تاءثیر نظامى است که تائو نامیده مى شود. تائو در زبان چینى به معناى راه است و در اصل به بستر رودخانه اطلاق مى شده است . مى شده است . پیروان این فلسفه براى تحولات جهان قانونى ثابت مانند بستر رودخانه قائل بودند و مى گفتند تائو آغاز و انجامى ندارد و پس از پدید آمدن جهان مادى ، تائو نیز براى ایجاد تناسب ، در آن جریان یافته است . از این رو، واژه تائو به کاسموس (cosmos) یونانى که به معناى تناسب است ، نزدیک مى شود. یونانیان جهان را کاسموس مى نامیدند.در رساله تائوته چینگ آمده است که هر گاه اشیاء در بستر طبیعى خود سیر کنند با کمال تناسب حرکت خواهند کرد؛ زیرا این حرکت با تائو هماهنگ است ، ولى هر گاه چیزى از بستر طبیعى منحرف شود تناسب خود را از دست مى دهد. هدف نهایى انسان باید آن باشد که خود را با تائو هماهنگ کند.
2- چگونه تسه و مقالات او
چوانگ تسه پس از لائوتسه ، معروفترین فیلسوف تائوئیسم است و گفته مى شود وى در قرن چهارم قبل از میلاد تعالیم استاد فرضى خود، لائوتسه را نشر داده است . به این حکیم سى و سه مقاله نسبت داده اند که بسیارى از آنها قطعا از اوست . وى تحولات جهان را به شکل دورانى ترسیم مى کرد و معتقد بود که اضداد بر یکدیگر تاءثیر مى گذارند و از میان مى روند. او معتقد به نیست خیر و شر بود و براى بیان اندیشه هاى خود از تمثیلهاى بسیارى استفاده مى کرد.
3- دین رسمى
براى نخستین بار در سال 165 م . یکى از پادشاهان چین معبدى به نام لائوتسه بنا کرد و هدایاى تقدیم داشت ، ولى تائوئیسم پیشرفت چندانى نکرد تا آنکه در قرن هفتم میلادى این آیین در چین رسمیت یافت . در آن زمان آیین بودا و مکتب کنفوسیوس در چین پیشرفت کرده بودند. افرادى به این عنوان که آیین بودا از کشور هندوستان به چین سرایت کرده و یک آیین بومى نیست ، به ترویج تائوئیسم پرداختند. آنان آداب و رسومى را بنا نهادند و براى چیزهاى مختلف خدایانى را مطرح کردند. با این حال ، این آیین در چین پیروان اندکى داشت و کم کم از صحنه بیرون شد. با آنکه دولت کمونیستى چین با افکار مذهبى شدیدا مبارزه مى کند، هنوز هم افرادى به جنبه هاى جادویى این آیین علاقه دارند.
کتاب «عرفان و مکتب تائوئیسم» سى و شش فصل دارد و بالغ بر 500 صفحه است. مؤلف این کتاب توشى هى کو ایزوتسو یکى از محققان بزرگ و معروف ژاپنى است که براى نخستین بار قرآن کریم را به زبان ژاپنى ترجمه کرد. ایزوتسو این کتاب را ابتدا زمانى نگاشت که در مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل، مونترآل کانادا به تدریس فلسفه اسلامى مشغول بود. متن آن گرچه داراى مضامین فلسفى عرفانى است اما تقریبا ساده و قابل فهم است. این کتاب در سال 67 ـ 1966 در ژاپن نیز به چاپ رسید.
کتاب در دو بخش جداگانه تدوین شده است، در بخش اول، مولف ابتدا به طرح و تحلیل مهمترین دیدگاههاى فکرى ابن عربى و لائوتسه مىپردازد که هر کدام تحقیقى جداگانه و مستقل به شمار مىآیند سپس نظام فکرى عرفانى و ما بعد الطبیعى ابن عربى را با عرفان و اندیشه تائوئیزم مقایسه مىکند و چنین نتیجه مىگیرد که هر چند این دو از نظر تاریخى با یکدیگر ارتباطى ندارند اما داراى ویژگیها و صفاتى مشترکند که در تبادل افکار ملتها در طول تاریخ، سودمند بوده است. او در فهم و تفسیر آراء ابن عربى عمدتا از شرح عبدالرزاق کاشانى (متوفى 1330 میلادى) بر فصوص الحکم و در بعضى موارد از شرح قیصرى و جامى استفاده کرده است. ایزوتسو همه آثار ابن عربى را مورد بررسى قرار نداده است بلکه تکیهاش بر یکى از مهمترین آثار ابن عربى یعنى فصوص الحکم است. مؤلف مىگوید: نمىتوان انکار کرد که ما بعد الطبیعه موجود در اندیشههاى ژرف و عمیق «تائوئیسم» با تصور ابن عربى درباره «وجود» شباهت زیادى دارد، البته، لائوتسه و چوانگ تسه نیز اوجى از سنت معنوى عرفانى را بیان مىکند که از نظر تاریخى کاملا با عرفان اسلامى متفاوت است.
فصل اول: مؤلف در این فصل مىگوید از نظر ابن عربى جهان پیرامون ما که آن را بر طبق عادت «واقعى» مىپنداریم چیزى جز خواب و رؤیا نیست و واقعیتى که پیرامون ماست واقعیت به معناى دقیق کلمه نیست. به عبارت دیگر چنین وجودى، وجود حقیقى نیست. شناخت وجود در حقیقت ما بعد الطبیعى خود از شناخت اشیاى محسوس در همان واقعیت محسوس آنها براى شخصى که در عالم رؤیاست و آنها را در همان عالم مىبیند، کمتر نیست. مؤلف سپس به ذکر این حدیث نبوى مىپردازد، الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا (مردم خوابند آن گاه که مىمیرند بیدار مىشوند). . اما هنگامى که مىگوید اشیاى خارجى واقعیت ندارند به این معنا نیست که آنها پوچ و هیچند بلکه به این معناست که وجود حقیقى ندارند. سپس به تفسیر حضرات خمسه مىپردازند که هر کدام بجز حضرت غیب الغیوب که منبع همه تجلیات است، نمایانگر ظهور یا نحوهاى از وجود حقه مطلقه در حضور فى نفسه اویند. این حضرات عبارتند از:
1 ـ حضرت ذات، عالم غیب مطلق یا غیب الغیوب 2 ـ حضرت اسماء و صفات، ظهور الوهیت 3 ـ حضرت افعال، ظهور ربوبیت 4 ـ حضرت امثال و خیالات 5 ـ حضرت محسوسات و مشاهدات.
فصل دوم: مباحث عمده این فصل آن است که وجود حقیقى را حتى نمىتوان خدا نامید، وجود مطلق در مطلق بودن و غیب وجود خود تجلى ندارد و نمىتوان آن را شناخت، آن مرتبه ذات یا غیب الغیوب است، اما از نظر فلسفى تنها چیزى که مىتوان به آن نسبت داد، «بودن» است . این مرتبه را که مرتبه الوهیت، یا مقام جمع و غیب مضاف نیز مىخوانند، ذات در آن با جمیع اسماء و صفات ملاحظه مىشود. مؤلف نظرات ابن عربى و عبدالرزاق کاشانى را درباره سؤال فرعون از موسى در مورد ماهیت خداوند بتفصیل بیان مىکند و با ذکر آیه قرآنى قال فرعون و ما رب العالمین، قال رب السماوات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین (فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟ گفت: اگر به یقین مىپذیرید، اوست که آسمانها و زمین و هر چه میان آنهاست بیافریده (1) به بررسى کلمه «ما» (چیست) مىپردازد و مىگوید: فرعون در سؤال از موسى با کلمه «ما» بر آن شد که موسى را بیازماید اما موسى داناتر از آن بود که به فرعون پاسخى ماهوى دهد، زیرا مىدانست که نمىتوان خداوند را به حد تعریف کرد.
فصل سوم: این فصل درباره خودشناسى انسان است. وجود مطلق را آن گاه مىتوان شناخت که به مرتبه ربوبیت نزول کند. اما ابن عربى در پاسخ به این سؤال که وجود مطلق و غیر قابل ادراک چگونه و کجا به عنوان خداوند تجلى مىیابد، با نقل این روایت که من عرف نفسه فقد عرف ربه، مىگوید که تنها راه صحیح شناخت وجود مطلق براى ما این است که ابتدا خود را بشناسیم، انسان با شناخت نفس خود از دو راه مىتواند به خداوند معرفت حاصل کند. اول معرفة به من حیث انت، دوم معرفة به من حیث هو لا من حیث انت. مع ذلک شناخت وجود مطلق در ذات لا یتناهى و غیب مکنونش محال است.
فصل چهار: در این فصل مؤلف به تعریف و بیان معانى «تنزیه» و «تشبیه» در علم کلام قدیم مىپردازد و مىگوید تنزیه و تشبیه در کلام سنتى مقابل همند و با یکدیگر جمع نمىشوند . اما اختلاف دیدگاه ابن عربى از این دو اصطلاح آنجا است که مىگوید تنزیه در وجود مطلق به «اطلاق» و تشبیه به «تقید» وجود اشاره مىکند لا به این معنا تنزیه و تشبیه قابل جمع و مکمل یکدیگرند و تصور خداوند باید همراه با تنزیه و تشبیه باشد. ابن عربى نوح را مظهر صفت تنزیه و معتزله را که منکر صفات خداوند بودند مظهر «تشبیه» مىداند. (2) سپس به نقل و تفسیر بعضى از آیات مربوط به تنزیه و تشبیه مىپردازد. از نظر او اندیشه درستى که تنزیه و تشبیه را یکى مىسازد این است که ما واحد را در کثیر و کثیر را در واحد یا کثیر را همچون واحد و واحد را بسان کثیر مشاهده کنیم. ابن عربى فهم این نوع تقابل همزمان را «حیرت» مىخواند، زیرا محسوسات عالم مادى براى انسان در حکم قطعى به این که هستى واحد است یا کثیر، مانع ایجاد مىکنند. مؤلف که فصل پنجم را به «حیرت متافیزیکى»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
آیین اسلام
آیین اسلام :
محمد بن عبدالله (ص)روز 20 آوریل 571 میلادی به دنیا آمد و هنوز بسیار خوردسال بود که هم پدر و هم مادر خود را از دست داد و تحت تکفل عمویش ابوطالب قرار گرفت وی در 12 سالگی با عموی خود سفری به شام کرد و در بین راه با کشیشی آشنا شد که از او خلاصه ای از تعالیم تورات و انجیل را فراگرفت و کشیش به ابوطالب خطاب کرد که در آینده پیامبری مبعوث خواهد شد که نشانه های آنرا در محمد می بینم و توصیه می کند که مراقب او باشد پیامبر اسلام از هنگام بلوغ تا 25 سالگی تجارت می کرد او از بس که درستکار بود به «محمد امین » شهرت یافته بود در 40 سالگی محمد (ص)مبعوث گردید ولی چون در مکه بعثت او را عده ای از خویشان نزدیکش قبول نداشتند وی مجبور به مهاجرت به مدینه گردید چند سال بعد وی از مدینه پس از 27 نبود با مخالفان خود سرانجام پیروز مندانه به مکه بازگشت و سرانجام در حالیکه تمام مردم شبه جزیره العرب به اسلام گرویده بودند در 63 سالگی درگذشت درمدینه به خاک سپرده شد .
در خواص سوره یس ، در تفسیر مجمع البیان و تفسیر یوهان و لئالی الاخبار.
از امام جعفر صادق (ص)روایت شده که ایشان فرمودند :از برای هرچیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است پس هر که قرائت کند این سوره را پیش از خوابیدن یا در روز پیش از آن که شام بشود از محفوظین بوده باشد وا زمرز وقین و هر که در شب قبل از خواب قرائت کند حق سبحانه و تعالی موکل گرداند به او هزار ملک که محافظت نمایند او را از شر شیطان رجیم واز هر آفتی و اگر در آن روز بمیرد او را داخل بهشت گرداند و با استغفار مشایعت نمایند جنازه او را تا سر قبر پس چون او را داخل نمایند ما باشند در جوف قبر او و عبادت خدا میکنند و ثواب صلوات آنها برای اوست ووسیع می شود قبر او به قدری که چشم کار کند و ایمن می شود از فشار قبر واز قبر او نوری به آسمان ساطع می شود تا وقتی که از قبر بیرون آید .که به غیر حق حکم می دهد بگذارد زیاده روی از سه روز امردر قضا در دست او نماند و عیوب او بر مردم آشکار شود و از این عمل معزول گردد.
پیامبر اکرم :
در تفسیر برهان منقول است هر که شب جمعه سوره (حم دخان )راقرائت نماید حق تعالی گناهان گذشته او را بیامرزد وهر که بنویسد و به خودداری از کید شیطان ایمن گردد و