لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آشنایی با آیین تائوئیسم
مکتب تائو / دائو (Taoism)به لائوتسه (tse_lao) حکیم (متوفاى 517 ق .م ) منسوب است . در اینکه آیا وى وجود خارجى داشته است یا صرفا یک شخص افسانه اى است ،
میان دانشمندان اختلاف وجود دارد. به گونه اى که از سنت به دست مى آید وى در سال 604 ق .م . در چین به دنیا آمد و مدتى در دربار پادشاه سمت بایگان داشت . وى پس از چندى شغل خود را رها کرد و براى پرداختن به صفاى روح از همه امور حتى کسب علم دست کشید و در خانه خود ماند. مردم درباره او کنجکاو شدند و براى آگاهى از انیشه هاى وى به دیدار او شتافتند. گفته مى شود کنفوسیوس نیز به دیدار وى رفت . وى از مراجعات مردم خسته شد و بدین جهت از سرزمین خود مهاجرت کرد. یکى از دروازه بانان شهر او را در حال عزیمت دید و از خواهش کرد که به وى چیزى بیاموزد. لائوتسه در کنارى ایستاد و رساله اى را به او املا کرد که تاکنون باقى است و نام آن تائوته چینگ یعنى رساله تائو و خاصیت آن ، است . این رساله شامل سخنان کوتاهى است که معناى بعضس از آنها روشن نیست . رساله را به دروازه بان داد و از آنجا عبور کرد و دیگر خبرى از او باز نیامد. برخى گفته اند وى در سال 517 ق .م . درگذشت .کسانى که لائوتسه را شخصى افسانه اى مى دانند، مى گویند فلسفه منسوب به وى از زمان کنفوسیوس قدیمتر است و رساله یاد شده نیز قبلا وجود داشته است .
1- لائوتسه و فلسفه تائوته چینگ
رساله منسوب به لائوتسه محصول اندیشه یک تن نیست ، بلکه در طول قرون حک و اصلاحاتى در آن صورت گرفته است ، اما بیشتر محتویات آن از قرن چهارم قبل از میلاد است .از دیدگاه فیلسوفان قدیم چین هر گونه فعل و انفعالات جهان تحت تاءثیر نظامى است که تائو نامیده مى شود. تائو در زبان چینى به معناى راه است و در اصل به بستر رودخانه اطلاق مى شده است . مى شده است . پیروان این فلسفه براى تحولات جهان قانونى ثابت مانند بستر رودخانه قائل بودند و مى گفتند تائو آغاز و انجامى ندارد و پس از پدید آمدن جهان مادى ، تائو نیز براى ایجاد تناسب ، در آن جریان یافته است . از این رو، واژه تائو به کاسموس (cosmos) یونانى که به معناى تناسب است ، نزدیک مى شود. یونانیان جهان را کاسموس مى نامیدند.در رساله تائوته چینگ آمده است که هر گاه اشیاء در بستر طبیعى خود سیر کنند با کمال تناسب حرکت خواهند کرد؛ زیرا این حرکت با تائو هماهنگ است ، ولى هر گاه چیزى از بستر طبیعى منحرف شود تناسب خود را از دست مى دهد. هدف نهایى انسان باید آن باشد که خود را با تائو هماهنگ کند.
2- چگونه تسه و مقالات او
چوانگ تسه پس از لائوتسه ، معروفترین فیلسوف تائوئیسم است و گفته مى شود وى در قرن چهارم قبل از میلاد تعالیم استاد فرضى خود، لائوتسه را نشر داده است . به این حکیم سى و سه مقاله نسبت داده اند که بسیارى از آنها قطعا از اوست . وى تحولات جهان را به شکل دورانى ترسیم مى کرد و معتقد بود که اضداد بر یکدیگر تاءثیر مى گذارند و از میان مى روند. او معتقد به نیست خیر و شر بود و براى بیان اندیشه هاى خود از تمثیلهاى بسیارى استفاده مى کرد.
3- دین رسمى
براى نخستین بار در سال 165 م . یکى از پادشاهان چین معبدى به نام لائوتسه بنا کرد و هدایاى تقدیم داشت ، ولى تائوئیسم پیشرفت چندانى نکرد تا آنکه در قرن هفتم میلادى این آیین در چین رسمیت یافت . در آن زمان آیین بودا و مکتب کنفوسیوس در چین پیشرفت کرده بودند. افرادى به این عنوان که آیین بودا از کشور هندوستان به چین سرایت کرده و یک آیین بومى نیست ، به ترویج تائوئیسم پرداختند. آنان آداب و رسومى را بنا نهادند و براى چیزهاى مختلف خدایانى را مطرح کردند. با این حال ، این آیین در چین پیروان اندکى داشت و کم کم از صحنه بیرون شد. با آنکه دولت کمونیستى چین با افکار مذهبى شدیدا مبارزه مى کند، هنوز هم افرادى به جنبه هاى جادویى این آیین علاقه دارند.
کتاب «عرفان و مکتب تائوئیسم» سى و شش فصل دارد و بالغ بر 500 صفحه است. مؤلف این کتاب توشى هى کو ایزوتسو یکى از محققان بزرگ و معروف ژاپنى است که براى نخستین بار قرآن کریم را به زبان ژاپنى ترجمه کرد. ایزوتسو این کتاب را ابتدا زمانى نگاشت که در مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل، مونترآل کانادا به تدریس فلسفه اسلامى مشغول بود. متن آن گرچه داراى مضامین فلسفى عرفانى است اما تقریبا ساده و قابل فهم است. این کتاب در سال 67 ـ 1966 در ژاپن نیز به چاپ رسید.
کتاب در دو بخش جداگانه تدوین شده است، در بخش اول، مولف ابتدا به طرح و تحلیل مهمترین دیدگاههاى فکرى ابن عربى و لائوتسه مىپردازد که هر کدام تحقیقى جداگانه و مستقل به شمار مىآیند سپس نظام فکرى عرفانى و ما بعد الطبیعى ابن عربى را با عرفان و اندیشه تائوئیزم مقایسه مىکند و چنین نتیجه مىگیرد که هر چند این دو از نظر تاریخى با یکدیگر ارتباطى ندارند اما داراى ویژگیها و صفاتى مشترکند که در تبادل افکار ملتها در طول تاریخ، سودمند بوده است. او در فهم و تفسیر آراء ابن عربى عمدتا از شرح عبدالرزاق کاشانى (متوفى 1330 میلادى) بر فصوص الحکم و در بعضى موارد از شرح قیصرى و جامى استفاده کرده است. ایزوتسو همه آثار ابن عربى را مورد بررسى قرار نداده است بلکه تکیهاش بر یکى از مهمترین آثار ابن عربى یعنى فصوص الحکم است. مؤلف مىگوید: نمىتوان انکار کرد که ما بعد الطبیعه موجود در اندیشههاى ژرف و عمیق «تائوئیسم» با تصور ابن عربى درباره «وجود» شباهت زیادى دارد، البته، لائوتسه و چوانگ تسه نیز اوجى از سنت معنوى عرفانى را بیان مىکند که از نظر تاریخى کاملا با عرفان اسلامى متفاوت است.
فصل اول: مؤلف در این فصل مىگوید از نظر ابن عربى جهان پیرامون ما که آن را بر طبق عادت «واقعى» مىپنداریم چیزى جز خواب و رؤیا نیست و واقعیتى که پیرامون ماست واقعیت به معناى دقیق کلمه نیست. به عبارت دیگر چنین وجودى، وجود حقیقى نیست. شناخت وجود در حقیقت ما بعد الطبیعى خود از شناخت اشیاى محسوس در همان واقعیت محسوس آنها براى شخصى که در عالم رؤیاست و آنها را در همان عالم مىبیند، کمتر نیست. مؤلف سپس به ذکر این حدیث نبوى مىپردازد، الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا (مردم خوابند آن گاه که مىمیرند بیدار مىشوند). . اما هنگامى که مىگوید اشیاى خارجى واقعیت ندارند به این معنا نیست که آنها پوچ و هیچند بلکه به این معناست که وجود حقیقى ندارند. سپس به تفسیر حضرات خمسه مىپردازند که هر کدام بجز حضرت غیب الغیوب که منبع همه تجلیات است، نمایانگر ظهور یا نحوهاى از وجود حقه مطلقه در حضور فى نفسه اویند. این حضرات عبارتند از:
1 ـ حضرت ذات، عالم غیب مطلق یا غیب الغیوب 2 ـ حضرت اسماء و صفات، ظهور الوهیت 3 ـ حضرت افعال، ظهور ربوبیت 4 ـ حضرت امثال و خیالات 5 ـ حضرت محسوسات و مشاهدات.
فصل دوم: مباحث عمده این فصل آن است که وجود حقیقى را حتى نمىتوان خدا نامید، وجود مطلق در مطلق بودن و غیب وجود خود تجلى ندارد و نمىتوان آن را شناخت، آن مرتبه ذات یا غیب الغیوب است، اما از نظر فلسفى تنها چیزى که مىتوان به آن نسبت داد، «بودن» است . این مرتبه را که مرتبه الوهیت، یا مقام جمع و غیب مضاف نیز مىخوانند، ذات در آن با جمیع اسماء و صفات ملاحظه مىشود. مؤلف نظرات ابن عربى و عبدالرزاق کاشانى را درباره سؤال فرعون از موسى در مورد ماهیت خداوند بتفصیل بیان مىکند و با ذکر آیه قرآنى قال فرعون و ما رب العالمین، قال رب السماوات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین (فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟ گفت: اگر به یقین مىپذیرید، اوست که آسمانها و زمین و هر چه میان آنهاست بیافریده (1) به بررسى کلمه «ما» (چیست) مىپردازد و مىگوید: فرعون در سؤال از موسى با کلمه «ما» بر آن شد که موسى را بیازماید اما موسى داناتر از آن بود که به فرعون پاسخى ماهوى دهد، زیرا مىدانست که نمىتوان خداوند را به حد تعریف کرد.
فصل سوم: این فصل درباره خودشناسى انسان است. وجود مطلق را آن گاه مىتوان شناخت که به مرتبه ربوبیت نزول کند. اما ابن عربى در پاسخ به این سؤال که وجود مطلق و غیر قابل ادراک چگونه و کجا به عنوان خداوند تجلى مىیابد، با نقل این روایت که من عرف نفسه فقد عرف ربه، مىگوید که تنها راه صحیح شناخت وجود مطلق براى ما این است که ابتدا خود را بشناسیم، انسان با شناخت نفس خود از دو راه مىتواند به خداوند معرفت حاصل کند. اول معرفة به من حیث انت، دوم معرفة به من حیث هو لا من حیث انت. مع ذلک شناخت وجود مطلق در ذات لا یتناهى و غیب مکنونش محال است.
فصل چهار: در این فصل مؤلف به تعریف و بیان معانى «تنزیه» و «تشبیه» در علم کلام قدیم مىپردازد و مىگوید تنزیه و تشبیه در کلام سنتى مقابل همند و با یکدیگر جمع نمىشوند . اما اختلاف دیدگاه ابن عربى از این دو اصطلاح آنجا است که مىگوید تنزیه در وجود مطلق به «اطلاق» و تشبیه به «تقید» وجود اشاره مىکند لا به این معنا تنزیه و تشبیه قابل جمع و مکمل یکدیگرند و تصور خداوند باید همراه با تنزیه و تشبیه باشد. ابن عربى نوح را مظهر صفت تنزیه و معتزله را که منکر صفات خداوند بودند مظهر «تشبیه» مىداند. (2) سپس به نقل و تفسیر بعضى از آیات مربوط به تنزیه و تشبیه مىپردازد. از نظر او اندیشه درستى که تنزیه و تشبیه را یکى مىسازد این است که ما واحد را در کثیر و کثیر را در واحد یا کثیر را همچون واحد و واحد را بسان کثیر مشاهده کنیم. ابن عربى فهم این نوع تقابل همزمان را «حیرت» مىخواند، زیرا محسوسات عالم مادى براى انسان در حکم قطعى به این که هستى واحد است یا کثیر، مانع ایجاد مىکنند. مؤلف که فصل پنجم را به «حیرت متافیزیکى»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آیین نامه بهداشت محیط مدارس
ماده 1: محلی که برای احداث مدرسه در نظر گرفته می شود ، باید در فاصله و موقعیت مناسبی نسبت به مراکز جمعیتی و نواحی مسکونی و آموزشی بوده و در مالکیت آموزش و پرورش و داخل محدوده شهری یا روستا قرار داشته ، و امکان دسترسی به تاسیسات مانند آب، برق، تلفن و گاز داشته باشد . بر اساس مطالعات اقلیمی منطقه ، در هنگام احداث ساختمان مدرسه ، رعایت نکات زیر ضروری است :
با توجه به تعیین جهت وزش باد ، زمین انتخابی نباید در مسیر و مجاورت عوامل الودگی زا مانند کارخانجات صنعتی ، شیمیایی ، محل های دفن زباله ، فاضلاب شهری ، دامداری ، مرغداری ، دباغ خانه ها ، کشتارگاهها ، کوره های آجرپزی ، محل انباشت کود و سایر مراکزی که به نحوی ممکن است ایجاد دود ، بو و گرد غبار نماید قرار داشته باشد .
باید دقت شود تا محل احداث مدرسه در جوار بیمارستان ، تیمارستان ، گورستان ، زندان ، خطوط راه آهن ، بزرگراهها قرار نداشته باشد و خارج از حریم های کابلهای فشار قوی برق (هوایی یا زمینی) خطوط اصلی و فرعی گاز رسانی ، پست های زمینی فشار قوی ، پمپ بنزین ، محل عرضه و فروش کپسول های گاز ، انبار های مواد محترقه ، منفجره ، ترکیبات شیمیایی مانند کاغذ ، پارچه ، لاستیک ، چوب ، الیاف و غیره و نیز در مسیر حوزه های آبریز فرعی و مصب رودخانه واقع نشود .
تبصره 1 : در صورتیکه احداث مدرسه در نزدیک محیط های ذکر شده در ماده 1 اجتناب ناپذیر و اجباری باشد ، باید حداقل 500 متر با مراکز فوق فاصله داشته باتشد
تبصره 2 : در صورتیکه ابتدا مدرسه احداث شده باشد سایر مراکز باید فاصله مناسب (حداقل 500 متر) تا مدرسه را رعایت نمایند .
ماده 2 : معیار محاسبه مساحت زمین مورد نیاز به منظور احداث مدرسه ، تعداد دانش آموزانی خواهد بود که در آن مدرسه به تحصیل اشتغال خواهند داشت و متناسب با دوره های ابتدایی
تبصره 1: برای احداث مدارس فنی و حرفه ای ، مدارس شبانه روزی و مدارس کار و دانش حسب مورد علاوه بر زمین اشاره شده در ماده 2 این آیین نامه باید زمین کافی جهت احداث کارگاه ، آزمایشگاه اختصاصی ، فضاهای ورزشی ، خوابگاه ، سالن غذا خوری ، آشپزخانه و انبار در نظر گرفته شود .
تبصره 2 : تعداد طبقات مدارس برای دوره های ابتدایی و راهنمایی حتی الامکان دو طبقه و در صورت ضرورت حداکثر سه طبقه و برای دبیرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش حداکثر چهار طبقه مجاز است .
تبصره3 : ضوابط احداث خوابگاه ، سالن غذاخوری ، آشپزخانه ، انبار ، سردخانه ، بوفه ، حمام ، سرویس های بهداشتی و ضوابط و معیارهای طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور رعایت گردد .
تبصره 4 : آیین کار مکان یابی و ساختمان ، تجهیزات و بهداشت بوفه مدارس می بایست با استاندارد 4072 مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مطابقت داشته باشد
ماده 3 : لازم است نقشه های ساختمانی مدارس و سایر فضاهای مرتبط در مقطع مختلف تحصیلی منطبق با معیارهای بهداشتی وبر اساس استانداردهای موجود در ضوابط طراحی فضاها ( مربوط به سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و بند 7 استاندارد ملی ایران ، شماره 2086 مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران ) طراحی شود .
تبصره : هر گونه اصلاحات ، تعویض محل و توسعه ساختمان مشمول ماده 3 این آیین نامه خواهد بود .
ماده 4: دیوارهای کلاسها باید کاملاٌ خشک، بدون درز ، صاف و حداقل تا ارتفاع کف پنجره ها از سنگ مناسب استفاده شده و بقیه سطح دیوار مطابق با جدول رنگ فضاهای آموزشی و جدا ول نازک کاری رنگ آمیزی گردد و تمهیدات لازم جهت جلوگیری از انتقال صوت به کلاس مجاور انجام شود .
ماده 5 : کف کلاسها، راهروها و پله ها باید مقاوم ، مسطح و قابل شستشو بوده و لغزنده نباشد .
ماده6 : سقف کلاسها باید صاف ، بدون درز و شکاف و به رنگ روشن باشد
ماده 7 : تابلو کلاس درس باید در محلی مناسب که نور کافی به آن می رسد قرار داشته ودر معرض دید کامل دانش آموزان وبه رنگ سبز مناسب و غیر براق باشد ، تا از ایجاد خیرگی بر اثر بازتاب نور جلوگیری گردد . فاصله تابلو کلاس درس از اولین ردیف دانش آموزان نباید از 20/2 منر کمتر باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
شواهد تاریخی گواه بر آنست که بشر از آغاز خلقت گرایش به پرستش و پرستیدن داشته و اشکال تاریخی پرستش گواهی بر این مدعاست این باور گاه در شکل متعالی خود عبودیت خدا بوده و گاه در شکل بدوی پرستش اصنام و بتها و مظاهر طبیعی بعنوان نمادی از قدرت و یا خصوصیتی از خصایص مطلوب انسان که قصد نسبت آنها با به این نماد خدا ( رب النوع ) بعنوان عنصر ماوارء انسانی دارد.
این فرآیند انسان را به معرفتی رسانید تا بخواهد موجود متصور خویش را فراتر از هریک از آنچه از اجسام و کائنات و یا چهره های افسانه ای خود ساخته ببیند.
دین اولیه ایرانیان پرستش قوای طبیعت بوده منتهی نه در شکل بت پرستی بلکه با باوری متفاوت با سایر ملل. اعتقاد اینان به خدای بزرگ بنام میترا ، خدا خدایان یا خدای عام که همه مردم آن را می شناختند و به آن احترام میگذاشتند ، مبین این مسأله است.
چنانکه گفته شد انسان در تمام مراحل حیات خود سرشار از نوعی اعتقاد به نیرویی مافوق طبیعت است. درکنار آنچه که انسان برای خود در توجیه و تفسیر این باورها و اعتقادات کوشیده اند به نمونه هایی دیگری برخورد میکنیم که ظهور انسانهایی است با ادعای رسالت از سوی وجودی بنام خدا.
اندیشه دین مبتنی بر الله یا خدا محوری که اول آخر آن به ایمان به خدا ختم میشود، شکل متعالی پرستش است. این اعتقاد مستلزم تعریفی اولیه از اساس خلقت و آفرینش است و فهم این نکته که همه چیز تحت اراده و اختیار خداست که با حکمت و قدرت خود بر این جهان بزرگ فرمانروائی مطلق دارد.
دین در این نوع از اعتقاد عبارتست از مجموعه از تعالیم الهی که برای سعادت و خوشبختی انسان در این جهان و جهان پس از مرگ توسط انسانهای برگزیده به سایر نوع بشر تقدیم میشود.
انسانهایی برگزیده، سفیران الهی هستند. خدواند با علم و حکمت خود افرادی را که از نظر روحی دارای لیاقت بودند گزینش می نماید و دستورات خود را به او تعلیم میدهد تا به سایرین برساند. این فرد از حیث رفتار و کردار و گفتار مورد اعتماد است می نماید و صاحب خصوصیاتی است که وی را از دیگر مردمان برتری میدهد.
آئین میترا
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران و سرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران و هند شده بود. این پیشینه تاریخی به دو هزار و چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
این آئین در سرزمین هند بنام میترا و در ایران به نام مهر شناخته میشد.
مهرپرستی یا میترائیسم از دین های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان بنیاد شده بود. مهر پرستی پیرامون سده های نخستین یا دومین پیش از زایش مسیح در سرزمینهای ایرانی پدید آمد.
اساس آئین مهر پرستی اعتقاد به خدای بزرگ بنام مهر است که سایر خدایان کوچکتر در خدمت او هستند.
بیشتر معابد میترایی در درون کوهها و در دهانه غارها بنا گذاشته میشد. ضمن اینکه اینان اول مهر، گاوی را با عزت و احترام در حالیکه آذین بسته بودند بعد از عزاداری قربانی نموده و از آن می خوردند تا از وجود معبود چیزی در میان وجود آنان باشد.
میترا پرستان معتقد به پاداش و کیفر اخروی بودند و به حیات جاودان اعتقاد داشتند. از این رو در انجام کارهای نیک رغبت زیادی از خود نشان میدادند.
آئین میترا مبتنی بر قداست آتش و سایر قوای طبیعت بود و روحانیان این آئین ، مسلط بر زندگی مردم و حاکم بر مصالح آنان بودند.
عدد هفت درآئین مهر پرستی مقدس است. درجات هفتگانه مهرپرستی به قرار زیر بود:
کلاغ منسوب به عطارد
همسر منسوب به زهره
سرباز منسوب به مریخ
شیر منسوب به مشتری
پارسا منسوب به قمر
پیک خورشید منسوب به مهرپیما
پیر مرشد منسوب به زحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
آیین نامه ماده 33 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان
فصل اول- تعاریف :
ماده 1- اصطلاحات زیر در معانی مربوط به کار میروند:
دفتر مهندسی: هر گونه محل انجام خدمات مهندسی ساختمان که طبق ماده (9) آییننامه اجرایی قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مجوز فعالیت دریافت نموده باشد.
شخص حقیقی: مهندسان دارای پروانه اشتغال به کار مهندسی ، کاردانهای فنی و معماران تجربی دارای پروانه اشتغال بکار کاردانی یا تجربی میباشند.
شخص حقوقی: شرکت، موسسه، سازمان و نهاد عمومی یا خصوصی که برای انجام خدمات مهندسی، دارای پروانه اشتغال بکار مهندسی شخص حقوقی معتبر از وزارت مسکن و شهرسازی باشد.
”آئیننامه اجرایی ماده (27) قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان“
ماده 1 ـ تعاریف
الف ـ سازمان استان: سازمان نظام مهندسی ساختمان استان.
ب ـ شورای مرکزی: شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان.
ج ـ مهندس واجد شرایط: مهندس دارای پروانه اشتغال به کار مهندسی معتبرکه بر اساس آییننامه اجرایی قانون نظام مهندسی و کنترل ساخمان مصوب 17/11/1375 هیأت وزیران و دستورالعمل مصوب وزارت مسکن و شهرسازی، در یک یا چند رشته تخصصی مهندسی، صلاحیت ارائه خدمات مهندسی کارشناسی را دارا باشد.
د ـ خدمات مهندسی کارشناسی: کلیه خدمات مهندسی از قبیل طراحی، محاسبه، نظارت، اجرا، بهرهبرداری، کنترل و بازرسی، آزمایش، متره، برآورد، ارزیابی و تقویم، تشخیص علل خرابی که در چارچوب معیارهای پذیرفته شده تخصصی قابل عرضه بوده و در زمره امور حرفهای ناشی از پروانه اشتغال موضوع قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان یا عضویت در سازمان استان میباشد.
هـ ـ مراجع درخواست کننده: وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، نهادهای عمومی غیردولتی، نیروهای نظامی و انتظامی، شرکتهای دولتی و شهرداریها که متقاضی خدمات مهندسی کارشناسی باشند.
ماده 2
مرجع درخواست کننده میتواند به موجب ضوابط این آییننامه برای خدمات مهندسی کارشناسی از سازمان استان درخواست معرفی مهندس یا مهندسان واجد شرایط نماید. در این صورت سازمان استان فرد یا افرادی را بر اساس دستورالعمل خاصی که از سوی شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی پیشنهاد و به تصویب وزارت مسکن و شهرسازی میرسد، انتخاب و به مرجع درخواستکننده معرفی میکند.
ماده 3
مرجع درخواستکننده «مهندس» یا «مهندسان» واجد شرایط، باید در برگ درخواست خود موارد زیر را درج کند:
الف ـ موضوع خدمات مهندسی کارشناسی درخواستی اعم از امور تخصصی یا ارزیابی با ذکر جزئیات لازم.
ب ـ تعداد «مهندسان» واجد شرایط مورد درخواست و تخصصهای هر یک از آنان.
ج ـ محل انجاام خدمات مهدسی کارشناسی.
د ـمهلت زمانی معرفی «مهندس» یا «مهندسان» واجد شرایط.
هـ ـ مهلت زمانی برای اعلام نظریه خدمات مهندسی کارشناسی.
و ـ تعهد پرداخت حقالزحمه خدمات مهندسی کارشناسی بر اساس تعرفه مندرج در ماده (6) این آئیننامه.
ماده 4
معرفی مهندس یا مهندسان واجد شرایط به مرجع درخواستکننده، تنها توسط سازمان استان با رعایت ماده (74) آییننامه اجرایی قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان صورت میگیرد و مراجع درخواست کننده برای خدمات مهندسی کارشناسی، مجاز به مراجعه مستقیم به مهندسان دارای پروانه اشتغال به کار مهندسی موضوع این آییننامه نیستند.
ماده 5
نظریه مهندس یا مهندسان معرفی شده از طرف سازمان استان، پس از ثبت در دفتر سازمان استان، توسط هیأت مدیره سازمان استان به مرجع درخواستکننده ارسال یا تسلیم خواهد شد.
ماده 6
تعرفه حقالزحمه خدمات مهندسی کارشناسی موضوع این آییننامه، عیناً معادل تعرفه مربوط به دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری است و در مواردی که تعرفه خاصی وجود ندارد، در چارچوب بند (15) ماده (15) قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان به پیشنهاد هیأت مدیره سازمان استان و تصویب وزیر مسکن و شهرسازی تعیین خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن
فرزندم …
« نخست دوست و سپس راه »! این سخن امام علی (ع) است .
بی وجود دوستان ، چگونه انسان میتواند از گردنهها و راههای دشوار زندگی بگذرد ؟ چگونه انسانی که هنوز شبکهای روابط اجتماعی که او را در تحقق بخشیدن به اهداف و حل مشکلاتش یاری رساند ، برای خود به وجود نیاورده است ، موفق خواهد شد ؟ آیا هرگز شنیدهاید که یک رهبر بدون آنکه بر شانههای دوستانش گام نهد ، پلههای مجد و عظمت را بپیماید ؟
حقیقت آن است که بدون دوستی هرگز موفقیتی در کار نخواهد بود و بدون برخورداری از هنر روابط ، هرگز دوستی ایجاد نخواهد شد و بدون محبت و دوستی هرگز روابطی به وجود نخواهد آمد .
اما دوستی زمینههایی لازم دارد که باید آن را فراهم آورد . این زمینهها همان پایبندی به اخلاق فاضله ، بهرهمندی از تواضع و فروتنی و خویشتنداری و ارادهی نیرومند است. ما از دوستی مبتنی بر اخلاق سخن میگوییم . بنابراین آنچه بعضی آن را دوستی مینامند اگر صرفاً به معنای یک ارتباط اجتماعی و تبادل خدمات و منافع باشد ، مردود و مطرود است . زیرا اینگونه دوستیها چیزی نیست جز یک کالای تجارتی که فرد در آنها خواهان به دست آوردن سود است نه دادن زیان . میخواهد بگیرد ، نه اینکه چیزی بدهد .
در این مقاله موضوع دوستی و آیین دوستی را از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مورد بررسی قرار میدهیم .
مفهوم دوستی
دوستی گوهری است گرانبها و ودیعهای است الهی که در دلهای پاک پدید آید و چون ریشهی آن نهال در دل آدمی پدید آمد ، بر مردمان فرض است که آن را در قلب و روح خویش بپرورانند و نهال آنرا آبیاری کنند تا درختی برومند و بارور گردد . از این رو حافظ گفته است :
درخت دوستی بنشان که کام دل بر بار آرد
درخت دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند : « دوستی جز با حدود و شرایطش امکانپذیر نیست . کسی که این حدود و شرایط یا بخشی از آن در او باشد ، او را دوست بدان ، و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست ، چیزی از دوستی در او نیست . این شرایط عبارتند از :
باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد .
زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند .
مقام و مال ، وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد .
آنچه را قدرت دارد از تو مضایقه ننماید .
این شرط که جامع همهی این صفات است ، آن است که در هنگام پشت کردن روزگار ، تو را رها نکند .
دوستی به منزلهی سرمایه و ثروتی است که در اختیار آدمی است و همانگونه که هر چه شب تارتر باشد ، بیشتر به چراغ نیاز است ، انسان هم هرچه تهیدست و تیره روزتر باشد ، ارزش دوستان خوب را بیشتر میداند . برای آنکه ارزش چراغ در شبهای تار بیشتر از شبهای مهتاب است . گرچه انسان در مقامات بالاتر هر چه از مال و ثروت بینیازتر باشد . باز به دوستان بیشتری نیازمند است . و در هر حال آدمی در هر مقام و منزلتی که باشد هرگز از دوستی با نظایر خویش ، بینیاز نخواهد بود .
حضرت علی (ع) میفرماید :
غریب و تنها کسی است که او را دوست نباشد .
حال اگر چنین کسی هر چه ثروت داشته باشد و مقام و منزلتی برتر ، اگر دوستان یکدل و یگانهای نداشته باشد . غریب و تنهاست .
نقش دوست در سرنوشت انسان
بدون شک یکی از مهمترین عوامل سازندهی شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ « همنشین ، دوست و معاشر » است ؛ چرا که انسان خواه ، ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش میگیرد . این حقیقت هم از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسی به ثبوت رسیده است.
این تأثیرپذیری از نظر منطق اسلام تا آن حد است که در روایات اسلامی از حضرت سلیمان (ع) چنین نقل شده است :
دربارهی کسی قضاوت نکنید ، تا به دوستانش نظر بیفکنید ؛ چرا که انسان به وسیلهی دوستان و یاران و رفقایش شناخته میشود » .
حضرت علی (ع) میفرماید :
هرگاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید ، به دوستانش نظر کنید ، اگر اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست ، و اگر بر آیین خدا نباشند ، او نیز بهرهای از آیین حق ندارد » .
و براستی گاه نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است. گاه او را تا سر حد فنا و نیستی پیش میبرد و گاه او را به اوج افتخار میرساند .
در آیه 28 سورهی فرقان میخوانیم :
« یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاً »
ای وای بر من ! کاش فلان ( شخص گمراه ) را دوست خود انتخاب نکرده بودم !
این آیه به خوبی نشان میدهد که انسان گاهی تا مرز سعادت پیش میرود ، اما یک وسوسهی شیطانی از ناحیه یک دوست بد ممکن است او را نگون بخت و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد که روز قیامت از حسرت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد « یا ویلتی » از او بلند شود .
از امام جواد (ع) روایت شده که فرمود :
« از همنشینی با بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنهاند ، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است » .
مشکلات رعایت آیین دوستی در جامعه امروزدوست پیداکردن، کاری آسان و در عین حال سخت است! هیچ کس برای پپداکردن دوست خوب خود، نباید منتظر «بهترین» باشد؛ «چون کسی به تو گمان نیک برد، خوش بینی او را تصدیق کن» پس در دوستی نباید وسواس به خرج داد.اما هرکس درپیداکردن دوست باید ازخطر «بدترین» درامان بماند؛ «بدترین دوست آن است که به خاطر او به زحمت افتی» پس نمی توان کاملا بدون دقت بود.آرزوهای آدم ها درچهره دوستان خوبشان محقق می شود و چه آرزوهایی که با دوستان شرور به باد نرفته است. دوست بد را هرگز به دست نیاورید و دوست خوب را به دست آورید و ازدست ندهید.مولا همچنین فرمود: «ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را ازدست بدهد.»زشتی ها و پلیدی های همنشین بد، به جان آدم ها رسوخ می کند و شر به شر می پیوندد.هیچ کس از پلیدهای یک همنشین شرور بی نصیب نیست، اگرچه فقط شاهد این زشتی ها باشد و هیچ کس از نادانی های یک دوست احمق در امان نخواهدبود، حتی اگر این نادانی ها اندک باشد.لحظات دوست یابی، بسیار حساس است و کمتر کسی است که برای آن استخاره کند؛ یعنی درلحظاتی که روابطی با دیگران برقرار کند، ازخدا بخواهد که دوستان جدیدش آدم های احمق و شروری نباشند.شاید برای یافتن دوستان خوب، زحمت زیادی به خود ندهیم و به اصطلاح خود را به این در و آن در نزنیم، اما زندگی پاکیزه برای ما در گرو آن است که خود را برای درامان ماندن از دوستان بد، بسیار به این درو آن در بزنیم.
اکنون جامعه ما با نسلی روبروست که شاید در گذشته هیچ گاه چنین نسلی بروز نکرده بوده است؛ جوانانی که به نسبت درس خوانده تر از والدین خود هستند و با ابزار زندگی مدرن حرکت می کنند و آرزوهای جدیدی نیز پیدا کرده اند. بسیاری از این جوانان، ملازم پدر و مادرهای خود نیستند، بلکه درهمراهی با نوعی از زندگی پیشرفته حرکت می کنند که ساعاتی طولانی از روز آنان را از والدین خود جدا می سازد.این فرزندان یا در محیط های آموزشی، باشگاه های ورزشی و محیط های اجتماعی دیگر، دور از خانواده با دوستانشان به سرمی برند و یا در محیط خانه به انتظار والدین خود نشسته اند تا ساعات طولانی شغل دوم را تمام کنند و به خانه بازگردند.