لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مقایسه اثربخشی مدارس دولتی با مدارس غیر انتفاعی
در مورد نکات مثبت ومحاسن مدارس غیر انتفاعی درکشور ما به خصوص در وضعیت فعلی کشور می توان موارد زیر را مد نظر قرار داد:
1- این مدارس در شرایط فعلی کشور ما ودر زمان تصویب قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی یعنی سال 67 بـه علت محدودیت منابع مالی آموزش وپرورش که ناشی از افزایش جمعیت دانشآموزان، تورم ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی وکاهش درآمد دولت، بر پا شده راهی بـرای جلب منابع مالی از جانب مردم می باشد، گرچه جلب منابع مالی برای آموزش وپرورش میتواند راههای دیگـری هم داشته باشد ولــی مدارس غیــرانتفـاعی نیــز خــود یک راه حل علمی وممکن است.
2- مدارس غیرانتفاعی با پذیرش مسئوولیت آموزش وپرورش فرزندان خانوادههای مرفه به هزینه خود آنان، منابع مالی جامعه را درجهت رسیدگی وتوجه هرچه بیشتربه فرزندان خانوادههای غیرمرفه آزاد می کنند بنا بر این به موازات فراهمآوردن امکانات بهتر برای فرزندان خانوادههای مرفه به هزینه خود آنان، دولت می تواند امکانات مالی آزاد شده را در خدمت آموزش وپرورش دانشآموزان غیرمرفه بکارگیرد واز این طریق سطح آموزش وپرورش کل فرزندان کشور را در شرایط ناگوار بالا ببرد.
3- مدارس غیرانتفاعی به خاظر کسب منابع مالی مورد نیازفعالیتهای آموزش وپرورش طبق تقاضای والدین ودانشآموزان میتوانند خدمات متنوعی ارائه دهند. به عبارت دیگر این مدارس می توانند درصورت درخواست والدین ودانشآموزان ونیز تامین منابع مالی لازم، خدمات مـورد نیـاز مـراحل مختلف رشد دانشآموزان را اعم از خدمات آموزشی وپرورشی ارائه نمایند.
4-از مدارس غیرانتفاعی میتوان جهت بنای الگوی تغییرات مناسب برای شکستن روال عادی وسنتی نامطلوب موجود در مدارس مطابق اهداف تعلیم وتربیت جدید، اعمال مدیریت آموزشی مناسب برای ارزشیابی وسنجش رشد دانشآموزان، اجرای روشهای جدید مناسب تدریس وهمیاری، جهت ارتقاء سطح علمی وآموزشی دانشآموزان وهدایت تحصیلی وشغلی مناسب استفاده کرد.ـ مدارس غیــرانتفاعی بــا انتقادهای مختلف از جانب والــدین، مربیان ومعلمان مختلف مواجه میباشد که بعضی از آنها بیانگر نکات جدی وحساس نیز هستند که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- مدارس غیرانتفاعی از آن جهت که نمیتوانند در دسترس همه دانشآموزان کشور وحتی همه دانشآموزان خانوادههای مرفه قرار گیرد، زیرا که تاسیس این مدارس بستگی به میزان تقاضای موجود داشته وبه همبن جهت در روستاها وشهرهای کوچک وحتی درمناطقی از شهــرهای بــزرگ هم تاسیس نشـدهانـد. مفاهیـم «آمـوزش رایـگان» و«آمـوزش همگانی» و«آموزش اجباری» واز آنها مهمتر«فرصت آموزش یکسان» یعنی همان مفاهیمی را که سالها مورد تبلیغ مربیان واندیشمندان بوده است بر هم میزند وهمه کودکان کشور نمیتوانند از فرصت یکسان وبرابر برخوردار باشند درسطح کلان جامعه، ناقض عدالت اجتماعی است ودرسطح خرد یعنی جمعیت دانش آموزی موجب توزیع نابرابر خدمات آموزشی وتربیتی میباشند.
2- حضور وفعالیت ایــن مدارس در جوار مدارس دولتی، عملاً میتواند موجب دستهبندی دانشآموزان به دو قشر غنی وفقیر باشد، دانشآموزان این مدارس نیز درطول دوران تحصیل خود بتدریج به این موضوع ونیز به دوستان خود که از اقشار مرفه جامعه هستند عادت کرده، از اقشار غیرمرفه غافل شده وحتی آنان را نادیده میگیرند این دانشآموزان تمایل خواهد داشت که دربزرگسالی نیز دوستان وهمکاران خود را از همین دانش آموزان یا همکلاسهای خود که آشنایی وشناخت بیشتری از همدیگر دارند انتخاب نمایند. در این صورت شکاف طبقاتی در جامعه، گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد یعنی این مدارس در ایجاد وتقویت فاصله طبقاتی، سهم مؤثری خواهند داشت.
3- از آنجایی که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان با وضعیت اقتصادی، فرهنگی وجمعیت خانواده ونیز با میزان سواد والدین یعنی عواملی که عموماً در خانوادههای مرفه نسبت به خانوادههای غیرمرفه مساعدتر است دانشآموزان مرفه علاوه برآمادگی خانوادگی برای موفقیت تحصیلی بیشتر، از امکانات تحصیلی بیشتر درمدارس غیرانتفاعی برخوردار شده از نظر تحصیلی بردانشآموزان دیگر پیشی خواهند گرفت بدین ترتیب این دانشآموزان از امکان قبولی بیشتر در آزمون ورودی دانشگاه وتصدی مشاغل مهم وکلیدی برخوردار خواهند شد که دراین بین نقش خانواده واقتصاد خانواده نقش موثرتری به جای عواملی نظیر تلاش وکوشش، استعداد، توانایی، پشتکار، هوش وغیره خواهد داشت.
4- مدارس غیر انتفاعی به جهت پرداخت دستمزد بیشتر به معلمان خود، معلمان موفقتر را به خدمت میگیرند وبدینترتیب ضمن تضعیف مدارس دولتی از جهت داشتن معلمان اثربخش، دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی را دروضعیت تحصیلی مساعدتری قرار می دهند، علاوه بر آن این امکان را فراهم میآورند که معلمان، دوره کم تجربگی وناپختگی خود را در کلاسهای پرجمعیت مدارس دولتی گذرانده وبا احراز اشتهار سخت کوشی، جدیت، علاقهمندی ونظایر آن ، روانه مدارس غیرانتفاعی شوند وخدمات آموزشی خود را درکلاسهای کمجمعیت آنجا پیبگیرند.
همچنان که این روند درمدارس روستا نسبت به مدارس شهری صادق است این معلمان ممکن است نه تنها فقط به خاطر پرداخت اضافه دستمزد بلکه حتی به خاطر داشتن آزادی عمل بیشتر برای نشان دادن تواناییهای بالقوه خود ونیز به دلایل دیگر نظیر انگیزه کسب موفقیت وشایستگی که امکان ارضاء آنها ونیز قدردانی وبه رسمیت شناخته شدن آنها درمدارس غیرانتفاعی بیشتر است، جلب این مدارس شوند، در هر حال زمانی که«انتخاب» وجود دارد چه از جانب مدارس غیرانتفاعی برای انتخاب معلمان وچه از جانب معلمین برای انتخاب مدارس احتمال جذب وجلب معلمان موفقتر هم وجود دارد.
بدینترتیب مدارس خصوصی به طور کلی ومدارس غیرانتفاعی در کشور ما به طور اخص دارای معایب ومحاسن متعددی بوده وتماماً عیب ویا سراپا حسن نمیباشند ونمی توان بدون توجه به نکات مثبت ومنفی این مدارس ونتایج تحقیقات علمی، صرفاً با تکیه بر یک یا چند دلیل نظری واحتمالاً عاطفی آنهم بدون توجه به شرایط مشخص در کشور ما نتیجهگیری کرد، به عنوان مثال آنچه که بیش از هر چیزی نگرانی عدهای را در مورد مدارس غیرانتفاعی موجب شده وآنان را در ردیف منتقدین قرار میدهد عبارت از برهم زدن عدالت اجتماعی وگسترش شکاف طبقاتی ازطریق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثربخشی برنامه های آموزشی(مدل کرک پاتریک)
روز ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از یک نظام آموزشی منسجم و پویا است و تنها با داشتن چنین نظامی، می تواند با تحولات و پیشرفت های اجتماعی و صنعتی همگام و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاه شایسته ای برخوردار شود. هرگز نمی توان ادعا کرد که آموزش به خودی خود سودمند است ، مگر از آموزشهای ارائه شده ارزشیابی به عمل آید. همان طور که در بیشتر کتابها و مقالات آموزشی و مدیریتی بیان شده است برای تعیین ارزش دوره های آموزشی مدل ها و الگوهای متعددی وجود دارد ، که از مهمترین آنها می توان به مدل ارزشیابی کرک پاتریک (KIRK PATRICK) اشاره کرد.
مقدمه
گسترش روز افزون علم و فناوری باعث شکل گیری ساختارهای سازمانی متفاوت نسبت به گذشته شده است و هر سازمانی برای هماهنگ شدن با این تغییرات سریع و رو به رشد کانال های ارتباطی درون سازمانی خود را مناسب با این تحولات تغییر داده است. در چنین شرایطی سازمان موفق، سازمانی است که با توجه به دانش روز و فناوری پیشرفته خود را به سوی ترقی و پیشرفت هدایت کند.
تغییرات سریع و فناوری در همه سازمانها به خصوص بر سازمانهای بزرگ صنعتی تاثیر بسیاری می گذارد و غفلت از آن باعث سقوط سریع سازمان می شود. سازمانها از ارکان مهمی از قبیل سرمایه ، نیروی انسانی ، فناوری و مدیریت تشکیل یافته اند که به زعم بسیاری از صاحبنظران نیروی انسانی مهمترین رکن در این بین است زیرا کارآیی سازمان منوط به انجام وظایف درست و صحیح این نیروها در دایره صفی و ستادی است. از آنجایی که حدود 70 درصد از منابع و سرمایه سازمانها را منابع انسانی تشکیل می دهد لذا تامین این سرمایه انسانی مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمانی است. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع نیروی انسانی یاد می شود ضرورت اجتناب ناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پر تغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند . با توجه به نکات بیان شده این نکته قابل تامل است که صرفا آموزش و اجرای دوره های آموزشی نمی تواند به سازمان در راه رسیدن به اهداف خویش کمک کند. آموزشها باید با توجه به اصول و روشهای علمی بنا گذاشته شوند تا نتیجه به دست آمده نیازهای موجود را برطرف سازد در غیر این صورت آموزشها بی فایده و حتی در مواردی باعث هدر دادن سرمایه ها ی سازمان نیز می شوند. حال این سئوال پیش می آید که چگونه می توان پی برد نتایج به دست آمده از اجرای دوره های آموزشی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بوده است؟ جواب این سئوال را بیشتر صاحبنظران به صراحت داده اند. « یک ارزشیابی جامع و کامل می تواند ما را از اثربخش بودن نتایج آموزشها آگاه کند ارزشیابی بازخوردی را ایجاد میکند که می توان با توجه به آن فهمید آموزشهای داده شده در رسیدن به اهداف مورد نظر اثربخش بوده اند یا خیر»(1)
مفهوم ارزشیابی
فرهنگ روان شناسی آرتوربر (1985) ارزشیابی را در معنای عام آن « تعیین ارزش و یا اهمیت یک چیز می داند » و به صورت خاص تر ارزشیابی را تعیین میزان موفقیت یک برنامه یک درس ،یک سلسله آزمایش یک دارو .. در رسیدن به هدفهای اولیه آنها می داند(2)
اولین تعریف ارزشیابی به نام «رالف تایلر» ثبت شده است .وی ارزشیابی را وسیله ای برای تعیین میزان رسیدن برنامه به هدفهای آموزشی می داند ، تایلر معتقد بود که پیش نیاز یک ارزشیابی دقیق تعیین اهداف کلی و ویژه است و وظیفه ارزشیابی سنجش این موضوع است که آیا اهداف تحقق یافته اند یا خیر. (3)
«ایزریل» ارزشیابی را به عنوان یک گام پایانی در فرایند آموزش ، با هدف بهبود آموزش ویا انجام قضاوت در مورد ارزش و اثربخشی برنامه های آموزشی تعریف می کند. ارزشیابی، اطلاعاتی رابرای توجیه اثربخشی برنامه آموزش فراهم می سازد که با توجه به این اطلاعات است که استمرار آموزش برای زمانهای بعدی منظور می شود .بسیاری از صاحبنظران معتقدند ارزشیابی یک فرایند منظم برای تعیین ارزش ، مقصود یا بهای چیزی است یا به بیان دیگر ارزشیابی جمع آوری منظم از توضیحات و اطلاعات ،قضاوت برای تصمیم گیری در مورد چیزی است( 4).
ارزشیابی آموزشی
ارزشیابی بنابر نظر «دمینگ» پاسخ به سوال « چه چیزی می خواهید درباره آموزش بدانید؟ » بیان می شود. ارزشیابی آموزشی توجیه وجودی بخش آموزش و فراهم آوردن شواهدی برای هزینه وفایده سازمان است که هدف آن قضاوت درباره کیفیت و ارزش برنامه و شناسایی فواید آموزش است. (5)
ارزشیابی چنانکه درارتباط با آموزش باشد به معنای فرایند قضاوت درباره جنبه هایی از رفتار یادگیرنده است وشامل مجموعه ای از مهارتهاست که به کمک آنها مشخص می شود یادگیرنده به اهداف تعیین شده دست یافته است یا خیر. ارزشیابی جز جدایی ناپذیر یک نظام آموزشی است. (6)
ارزشیابی آموزشی فرآیند تفسیر نتایج از طریق سنجش اطلاعات برای قضاوت در مورد اهداف کلی آموزش یا میزان موفقیت شرکت کنندگان در دوره آموزشی است. به طور کلی، ارزشیابی آموزشی رویکرد منظم برای جمعآوری داده است که به مدیران برای رسیدن به تصمیمات مفید و با ارزش در مورد برنامه آموزش کمک میکند. در اجرای یک برنامه آموزشی ارزشیابی از نتایج آن برنامه ها بسیار مهم است به اعتقاد «ترسی و تئو» (1995) برنامه آموزشی زمانی موفق خواهد بود که اطلاعات حاصل از ارزشیابی در مورد برنامه نشان دهند که:
1- نیازهای زمانی ، تیم یا افراد ذی نفع رفع شده باشد؛
2- به بهترین ارزش ها رسیده باشد؛
3- باعث بهبود مهارت و کسب نتایج مثبت در محل کار شود.
و اشاره می کنند که ارزشیابی یک روش ثابت و یک فرآیند آسان برای انجام دادن نیست بلکه روشهای پیچیده برای انجام آن وجود دارد.
ارزشیابی و ابراز آن به ما در تعیین اثربخش بودن برنامه های آموزشی کمک فراوان می کند، ارزشیابی از برنامههای آموزشی با توجه به یادگیری، انتقال و تاثیرات سازمانی شامل یک تعداد از فاکتورهای پیچیده است. این فاکتورها پیچیده با واکنشهای پویا ، ابعاد گوناگون بوده که مشخصه هایی از اهداف آموزش ،کارآموزان راه حل آموزشی و فناوری آموزشی را در بر می گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثربخشی برنامه های آموزشی(مدل کرک پاتریک)
روز ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از یک نظام آموزشی منسجم و پویا است و تنها با داشتن چنین نظامی، می تواند با تحولات و پیشرفت های اجتماعی و صنعتی همگام و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاه شایسته ای برخوردار شود. هرگز نمی توان ادعا کرد که آموزش به خودی خود سودمند است ، مگر از آموزشهای ارائه شده ارزشیابی به عمل آید. همان طور که در بیشتر کتابها و مقالات آموزشی و مدیریتی بیان شده است برای تعیین ارزش دوره های آموزشی مدل ها و الگوهای متعددی وجود دارد ، که از مهمترین آنها می توان به مدل ارزشیابی کرک پاتریک (KIRK PATRICK) اشاره کرد.
مقدمه
گسترش روز افزون علم و فناوری باعث شکل گیری ساختارهای سازمانی متفاوت نسبت به گذشته شده است و هر سازمانی برای هماهنگ شدن با این تغییرات سریع و رو به رشد کانال های ارتباطی درون سازمانی خود را مناسب با این تحولات تغییر داده است. در چنین شرایطی سازمان موفق، سازمانی است که با توجه به دانش روز و فناوری پیشرفته خود را به سوی ترقی و پیشرفت هدایت کند.
تغییرات سریع و فناوری در همه سازمانها به خصوص بر سازمانهای بزرگ صنعتی تاثیر بسیاری می گذارد و غفلت از آن باعث سقوط سریع سازمان می شود. سازمانها از ارکان مهمی از قبیل سرمایه ، نیروی انسانی ، فناوری و مدیریت تشکیل یافته اند که به زعم بسیاری از صاحبنظران نیروی انسانی مهمترین رکن در این بین است زیرا کارآیی سازمان منوط به انجام وظایف درست و صحیح این نیروها در دایره صفی و ستادی است. از آنجایی که حدود 70 درصد از منابع و سرمایه سازمانها را منابع انسانی تشکیل می دهد لذا تامین این سرمایه انسانی مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمانی است. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع نیروی انسانی یاد می شود ضرورت اجتناب ناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پر تغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند . با توجه به نکات بیان شده این نکته قابل تامل است که صرفا آموزش و اجرای دوره های آموزشی نمی تواند به سازمان در راه رسیدن به اهداف خویش کمک کند. آموزشها باید با توجه به اصول و روشهای علمی بنا گذاشته شوند تا نتیجه به دست آمده نیازهای موجود را برطرف سازد در غیر این صورت آموزشها بی فایده و حتی در مواردی باعث هدر دادن سرمایه ها ی سازمان نیز می شوند. حال این سئوال پیش می آید که چگونه می توان پی برد نتایج به دست آمده از اجرای دوره های آموزشی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بوده است؟ جواب این سئوال را بیشتر صاحبنظران به صراحت داده اند. « یک ارزشیابی جامع و کامل می تواند ما را از اثربخش بودن نتایج آموزشها آگاه کند ارزشیابی بازخوردی را ایجاد میکند که می توان با توجه به آن فهمید آموزشهای داده شده در رسیدن به اهداف مورد نظر اثربخش بوده اند یا خیر»(1)
مفهوم ارزشیابی
فرهنگ روان شناسی آرتوربر (1985) ارزشیابی را در معنای عام آن « تعیین ارزش و یا اهمیت یک چیز می داند » و به صورت خاص تر ارزشیابی را تعیین میزان موفقیت یک برنامه یک درس ،یک سلسله آزمایش یک دارو .. در رسیدن به هدفهای اولیه آنها می داند(2)
اولین تعریف ارزشیابی به نام «رالف تایلر» ثبت شده است .وی ارزشیابی را وسیله ای برای تعیین میزان رسیدن برنامه به هدفهای آموزشی می داند ، تایلر معتقد بود که پیش نیاز یک ارزشیابی دقیق تعیین اهداف کلی و ویژه است و وظیفه ارزشیابی سنجش این موضوع است که آیا اهداف تحقق یافته اند یا خیر. (3)
«ایزریل» ارزشیابی را به عنوان یک گام پایانی در فرایند آموزش ، با هدف بهبود آموزش ویا انجام قضاوت در مورد ارزش و اثربخشی برنامه های آموزشی تعریف می کند. ارزشیابی، اطلاعاتی رابرای توجیه اثربخشی برنامه آموزش فراهم می سازد که با توجه به این اطلاعات است که استمرار آموزش برای زمانهای بعدی منظور می شود .بسیاری از صاحبنظران معتقدند ارزشیابی یک فرایند منظم برای تعیین ارزش ، مقصود یا بهای چیزی است یا به بیان دیگر ارزشیابی جمع آوری منظم از توضیحات و اطلاعات ،قضاوت برای تصمیم گیری در مورد چیزی است( 4).
ارزشیابی آموزشی
ارزشیابی بنابر نظر «دمینگ» پاسخ به سوال « چه چیزی می خواهید درباره آموزش بدانید؟ » بیان می شود. ارزشیابی آموزشی توجیه وجودی بخش آموزش و فراهم آوردن شواهدی برای هزینه وفایده سازمان است که هدف آن قضاوت درباره کیفیت و ارزش برنامه و شناسایی فواید آموزش است. (5)
ارزشیابی چنانکه درارتباط با آموزش باشد به معنای فرایند قضاوت درباره جنبه هایی از رفتار یادگیرنده است وشامل مجموعه ای از مهارتهاست که به کمک آنها مشخص می شود یادگیرنده به اهداف تعیین شده دست یافته است یا خیر. ارزشیابی جز جدایی ناپذیر یک نظام آموزشی است. (6)
ارزشیابی آموزشی فرآیند تفسیر نتایج از طریق سنجش اطلاعات برای قضاوت در مورد اهداف کلی آموزش یا میزان موفقیت شرکت کنندگان در دوره آموزشی است. به طور کلی، ارزشیابی آموزشی رویکرد منظم برای جمعآوری داده است که به مدیران برای رسیدن به تصمیمات مفید و با ارزش در مورد برنامه آموزش کمک میکند. در اجرای یک برنامه آموزشی ارزشیابی از نتایج آن برنامه ها بسیار مهم است به اعتقاد «ترسی و تئو» (1995) برنامه آموزشی زمانی موفق خواهد بود که اطلاعات حاصل از ارزشیابی در مورد برنامه نشان دهند که:
1- نیازهای زمانی ، تیم یا افراد ذی نفع رفع شده باشد؛
2- به بهترین ارزش ها رسیده باشد؛
3- باعث بهبود مهارت و کسب نتایج مثبت در محل کار شود.
و اشاره می کنند که ارزشیابی یک روش ثابت و یک فرآیند آسان برای انجام دادن نیست بلکه روشهای پیچیده برای انجام آن وجود دارد.
ارزشیابی و ابراز آن به ما در تعیین اثربخش بودن برنامه های آموزشی کمک فراوان می کند، ارزشیابی از برنامههای آموزشی با توجه به یادگیری، انتقال و تاثیرات سازمانی شامل یک تعداد از فاکتورهای پیچیده است. این فاکتورها پیچیده با واکنشهای پویا ، ابعاد گوناگون بوده که مشخصه هایی از اهداف آموزش ،کارآموزان راه حل آموزشی و فناوری آموزشی را در بر می گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
اثربخشی آموزشی
همان طور که می دانیم جامعه روز به روز درحال تغییر است و حرکت در راستای این تغییرات کاری پرزحمت و کمی مشکل. بیشتر سازمانها به دنبال راه حلی برای حل این مشکل هستند. راه حلی که توسط بیشتر صاحبنظران عنوان شده، آموزش و بهسازی منابع انسانی است.
ضرورت آموزش به صورت یک امر طبیعی درآمده است. پیشرفت و توسعه سازمانها و موسسات درگرو ارتقای سطح دانش، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است. برهمین اساس، اکثر سازمانها دوره های آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای کارکنان خود برگزار میکنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت است لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها برای مدیران بسیار بااهمیت است.
ارزشیابی یکی از مهمترین مراحل برنامه ریزی آموزشی است که انجام صحیح آن اطلاعات بسیار مفیدی را درباره چگونگی طرح ریزی و اجرای برنامه های آموزشی دراختیار می گذارد و مبنای مفیدی جهت ارزیابی عملکرد آموزشی مراکز آموزشی به دست می دهد.
اگر اهداف را به صورت وضع مطلوب سازمان در آینده تعریف کنیم، اثربخشی سازمان عبارت است از درجه یا میزانی که سازمانها به هدفهای موردنظر خود نائل می آیند (ریچارد دفت، ۱۳۷۷)
پیتر دراکر صاحبنظر به نام مدیریت، اثربخشی را انجام کار درست تعریف کرده است. تعاریف دیگری همچون اصلاح رویه های مدیریت، کسب موفقیت، تولید ایده های جدید، تقویت ارزشهای سازمانی، تفکرگروهی، مشارکت و مواردی از این قبیل از جمله تعابیری هستند که در مدیریت معادل با اثربخشی به کار می روند (سلطانی، ۱۳۸۰).
تعابیری که باتوجه به مفاهیم بالا می توان برای اثربخشی آموزشی ابراز داشت عبارتند از:
▪ تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی؛
▪ تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در آموزشهای اجراشده؛
▪ تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی آنها؛
▪ تعیین میزان درست انجام دادن کار که موردنظر آموزش بوده است؛
▪ تعیین میزان توانایی ایجادشده در اثر آموزشها برای دستیابی به اهداف؛
▪ تعیین میزان ارزش افزوده آموزشی؛
▪ تعیین میزان بهبود شاخصهای موفقیت کسب و کار.
مفهوم اثربخشی در مدیریت با تغییر میزان موفقیت نتایج حاصل از کار باید مهمترین هدف مدیر باشد. بازدهی کار یک مدیر نیز باید ازطریق صادره های مدیریت سنجیده شود نه میزان وارده ها یعنی موفقیتهای کاری او، نه مجموعه کارهایی که به وی محول می شود یا در روز انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و به صورت بازده کار ارائه می کند. تعریف اثربخشی عبارت است از میزان موفقیت مدیر در زمینه بازدهی و نتایج کاری است که به او محول شده است.
درمورد مفهوم اثربخشی آموزش تعریف جامع و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن، کار دشواری است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی اینکه تاحدودی تعیین کنیم آموزشهای انجام شده تاچه حد به ایجاد مهارتهای موردنیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی:
تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در اثر آموزشهای اجراشده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی، تعیین میزان درست انجام دادن کار که موردنظر آموزش بوده است، تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر آموزشها برای دستیابی به هدفها.
باتوجه به مباحث بالا باید گفت که اثربخشی آموزش ازطریق بررسی کارایی درون و برونی نظام آموزش سازمانی تعیین می گردد. یعنی اگر بتوانیم کارایی درونی و برونی سیستم آموزش سازمانها را اصلاح کنیم تقریبا اثربخشی آموزش تضمین می شود (ایرج سلطانی، تدبیر).
● ارزشیابی
ارزشیابی در لغت به مفهوم یافتن ارزشهاست، درواقع ارزشیابی قسمتی از فرایند بقای انسان است به ترتیبی که پیوسته درصدد ارزشیابی اعمال و تجربه هایی است تا عملکرد آینده، رضایت بیشتری را به دست آورد.
ارزشیابی فرایندی پیچیده است که در جستجوی عوامل مربوط به عملکرد و اثربخشی یک طرح یا پروژه می پردازد تا انجام پذیری آن را تشخیص داده، راه حلهایی برای مشکلات اجرایی بیابد و پروژه ها و طرحهای مفیدتری برای آینده طراحی کند. (درآمدی بر ارزشیابی فعالیتهای آموزشی و ترویجی، ۱۳۷۳)
در ارزیابی نظامهای آموزشی معمولا مفاهیم کیفیت، کارایی و اثربخشی موردتوجه قرار می گیرد. کیفیت با کارایی و اثربخشی رابطه مستقیم دارد. کیفیت نظام آموزشی عبارت است از میزان تطابق وضعیت موجود با هریک از حالتهای زیر:
۱ – استانداردها (معیارهای ازقبل تعیین شده)؛
۲ – رسالت، هدف و انتظارات (CRAFT, ۱۹۹۴).
کیفیت نظام آموزشی را می توان برمبنای هریک از عناصر (عوامل تشکیل دهنده) نظام آموزشی ارزیابی کرد.
عناصر آموزشی عبارتنداز:
▪ درونداد؛
▪ فرایند؛
▪ محصول؛
▪ برونداد و پیامد.
براساس عناصر نظام آموزشی می توان کیفیت را به شرح زیر مطرح ساخت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 174
فصل اول- کلیات تحقیق
1- مقدمه :
خیلی از مردم عقیده دارند که آموزش حسابداری زمینه های بیشتری را برای تجارت و دوره های گزارش دهی آماده می کند و به همین دلیل یک رشد انفجاری در ثبت نام دانشجویان در رقابت های آموزش مجازی دیده می شود زیرا که وقت طلا و دارای ارزش است و ثبت نام در آموزش مجازی رشدی مشابه یک داستان دارد که هر روز بر تعداد رقابت های حسابداری فعلی برای آموزش مجازی افزوده می شود و تعداد آن روز به روز در حال افزایش است. مطابق با بررسی سلیمی(2007) از وقتی که رقابت های آموزش مجازی حسابداری پیشنهاد شده است خیلی از قسمت ها و بخش های مختلف برنامه های آموزش حسابداری چندان خوب است که آموزش مجازی را پیشنهاد کرده است و در دوره لیسانس و سطوح عالی که در بالا ذکر شده است فارغ التحصیل نیز داشته است.
مطابق چشم انداز حرفه ای کتابهای درسی در سال 2006 توقع استخدام شدن از حسابداری و حسابرسی این است که رشد سریع خود را بیشتر از این نیز افزایش دهند. که این رشد سریع برای همه حرفه ها تا سال 2014 باعث افزایش درآمدها نیز خواهد شد. در میان بازرگانی و دیگر حرفه های مالی حسابداران و حسابرسان و مدیران تجزیه و تحلیل می خواهند مشاغل دیگری را اضافه و دسته بندی نمایند با توجه به اینکه پیش بینی می شود که میانگین درآمدها تا سال 2014 به 000/386 دلار در سال در ایالات متحده خواهد رسید.
رشد انفجاری حسابداری سرعت کلاسهای آموزش مجازی را در سطوح آموزش عالی در دهه گذشته هدیه کرده است و اصلاً به نظر نمی رسد که این رشد انفجاری آهسته و رو به پایین باشد. تکامل اینترنت و دسترسی گسترده و آسان به آن در خانه و منزل باعث این احتمال شده است که آنها که می خواهند در کلاسهای درس شرکت کنند بدین وسیله بتوانند باعث ادامه رشد خود شوند. مطابق یک گزارش نقل شده آموزش مجازی باعث رتبه ساختن هم می شود: آموزش مجازی در ایالات متحده توسط آلفرد اسلوان تأسیس شد و توسط گروه بررسی تحقیق باب سون جریان پیدا کرده است و در رابطه با کالج نیزیک رشد هم نواخت و یک دستی در ثبت نام های آموزش مجازی وجود داشته است. موسسات آموزش عالی نیز گزارشات ثبت شده ای دارند که ثبت نام آموزش مجازی هم از لحاظ عددی و هم از لحاظ درصدی به طور اساسی رو به افزایش است.
مطابق یک گزارش تحویلی به حوزه آموزش ایالات متحده تقریباً 75% درصد دانشجویان دوره لیسانس که این روزها مورد بررسی قرار گرفته اند غیر سنتی و مدرن هستند زیرا که سن و سال بالا و اوضاع و احوال مالی یا موارد دیگر باعث ثبت نام آنها در دانشکده های مدرن شده است گاهی اوقات دانشجویان آموزش مجازی که مراجعه می کنند سنتی هستند زیرا که معمولاً 25 ساله یا بزرگتر هستند و یا اینکه به عنوان کارکنان بالغ مشغول به کار هستند و برخی نیز متأهل هستند و وقت کمتری را برای رفتن به مدرسه در طول شبانه روز و یا در طول هفته دارند دانشجویان آموزش مجازی حسابداری هم اکنون مشغول به کار در میدان های حسابداری می باشند و برای پیشرفت خود به مدرسه می روند تا مهارتهای خود را افزایش دهند و بتواند گواهینامه عمومی حسابداری را از طریق امتحان CPA دریافت نمایند (وان نورد 2006) اوب لی جز و دلی کارت (2000) بیان کردند که افزایش ثبت نام های زیاد در آموزش عالی حق دانش آموزان بالغ می باشد . او ب لی جر (2003) بررسی کرد که رشد ثبت نام دانشجویان مجازی نشانه پاره وقت بودن آنان است زیرا که اکثراً 25 ساله به نظر می رسند. در سال 2004 نادسان مطالعه ای را انجام داد و اظهار عقیده کرد که شیوه های آموزش افراد بالغ غیرسنتی اختلاف دارد و این اختلافات در شیوه های آموزش وقتی که روشهای تدریس آموزش مجازی انتخاب شده اند بیشتر خواهد بود. مطابق تحقیق و تینگ هام (2005) دانشجویان بالغ شیوه های آموزش خود را توسعه می دهند و نیاز دانشکده ها استفاده از وسیله های مختلف موجود و کلاسهای درس مادی که تعهد اثربخشی را در دانشجویان ایجاد کند می باشد و تکنیک های آموزش همه دانشجویان را بهبود می بخشد و مخاطبان روشهای تدریس برای دانشجویان حسابداری غیرسنتی در موارد ذیل اهمیت دارد:
اگر دانشجویان درخواست های خوب از حسابداری بکنند حرفه حسابداری درآمد آن ها را واقعا افزایش می دهد.
واقعاً نیاز است که هرکدام از حسابداران فرض های دانشجویان را اجرا کنند.
جین کتر (2003) گزارشی تسلیم کرد که دانشجویان غیرسنتی بالغ غالباً با این نیت به مدرسه می روند که حرفه های حسابداری بتوانند درآمدهای خوب برایشان آماده کنند بوسیله چنین آمادگی که رشته حسابداری دارد.
رفتار های دانش آموزان بالغ ممکن است مناسبت بهتری نسبت به دانشجویان جوان تر سنتی داشته باشد. زیرا که آنها می توانند از تجربیات خودشان برای گزارش دادن درحرفه حسابداری استفاده کنند. روش اصلاح آموزش دانشجویان مجازی مدرن بالغ مطالعه کردن حسابداری می باشد بنابراین اهمیت دارد آموزش عالی از وسایل تعلیم وتربیت آموزشی مربوط به هم استفاده کند. این مطالعه کیفی توصیفی توانایی های دانشکده ها را در زمینه های فرآیند آموزش حسابداری برای کیفیت آموزش دانشجویان مجازی را در یک دوره چهارساله لیسانس بررسی می نماید . مفهوم از این مطالعه تعیین روش تحقیق هایی می باشد که اعضا هیئت علمی توانایی اصلاح و بهبود آنها را در آموزش حسابداری برای دانشجویان مجازی بالغ خواهند داشت و بوسیله تمرینات و کار بهتر در محیط آموزش مجازی به کار خواهند گرفت و آنها را رشد خواهند داد.
2- بیان مسئله:
این حق کارفرمایان می باشد که از کارمندانشان بخواهند که مهارتهای خود را به وسیله آموزش حسابداری از طریق آموزش مجازی ارتقا دهند و باعث رشد آموخته های خود شوند و در طی یک جریان فرآیند آموزش مجازی به عنوان دانش آموز بالغ وارد مؤسسات آموزش عالی شوند و با داشتن دسترسی آسان به اینترنت زمینه یک آموزش مجازی دائمی را برای خود فراهم آورند.
3- اهداف تحقیق:
1-3: اهداف اصلی:
شناخت عوامل موثر بر میزان اثربخشی استفاده از سیستم آموزش مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی برای دانشجویان رشته حسابداری با استفاده از تجربیات اساتید دانشگاههای دولتی و غیردولتی.
استفاده از تدریس آموزش مجازی برای دانشجویان رشته حسابداری به عنوان یک اصل کلی.
2-3:اهداف فرعی:
شناخت میزان تأثیر ویژگیهای شغل حسابداری در صورت استفاده از آموزش مجازی برای دانشجویان رشته حسابداری در دانشگاه آزاد اسلامی.
شناخت میزان تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر تعهدات دانشجویان آموزش دیده رشته حسابداری در دانشگاه آزاد اسلامی.
شناخت میزان تأثیر تجربیات اساتید تدریس کننده آموزش مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی.
شناخت میزان تأثیر مؤسسات آموزش دهنده وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی.
آموزش حسابداری به روش مجازی به عنوان یک روش کم هزینه ساده وآسان.
4- فرضیات تحقیق:
بین میزان اثر بخشی استفاده از سیستم آموزش مجازی و دانشجویان رشته حسابداری رابطه معناداری وجود دارد.
بین روش تدریس های آموزش مجازی و دیدگاههای اساتید حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
5- روش تحقیق:
در این روش تحقیق میزان اثربخشی استفاده از سیستم آموزش مجازی در رابطه با دانشجویان رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار گرفت و یک روش تحقیق کیفی توصیفی به نام بررسی ارائه نموده است که قابل تغییر و توسعه می باشد و از وسایلی مانند پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات و اظهارنظر و بیانات مصاحبه شوندگان یا پاسخ دهندگان استفاده کرده است تا باعث شود نتایج بهتری بدست آید. متغیرهای اصلی مورد استفاده دانشگاهها و اساتید و دانشجویان و آموزش مجازی می باشند و هم چنین از متغیرهای کمی و کیفی مانند سطوح آموزش عالی دانشگاه ها و یا انگیزه دانشجویان در یادگیری آموزش مجازی و متغیرهای شغلی و دیگر متغیرهای مستقل و یا وابسته استفاده شده است و یکی از مهم ترین متغیرهای آن اینترنت می باشد که نقش بسیار مهمی در یادگیری و تدریس آموزش مجازی دارد.
و یکی دیگر از مزایای این روش تحقیق این است که از طریق پرسشنامه نظرات 225 نفر از اعضای هیئت علمی را درباره مزایای استفاده از روش آموزش مجازی برای دانشجویان رشته حسابداری آموزش مجازی جمع آوری کرده است که از آنها به عنوان روش تحقیق های تدریس استفاده خواهد شد و دیدگاه اساتید حسابداری را در رابطه با میزان این اثربخشی ها در رابطه با آموزش مجازی بدست آورده است . ولی در حال حاضربه خاطر اینکه در دانشگاه آزاد اسلامی از آموزش