لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
وفای به عهد
رسول اکرم(ص):اقربکم غداً منی فی الموقف اصدقکم للحدیث و اداکم للامانه و اوفاکم بالعهد و احسنکم خلقاً و اقربکم من الناس؛نزدیک ترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است.رسول اکرم(ص):من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلیف اذا وعد؛هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگاه وعده می دهد باید وفا کند.رسول اکرم(ص):من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته و وجبت اخوته و حرمت غیبته؛هرکس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبتش حرام است.رسول اکرم(ص):ثلاث لیس لاحد من الناس فیهن رخصه: بر الوالدین مسلماً کان اؤ کافراً و الوفاء بالعهد لمسلم او کافراً و اداء الامانه الی مسلم کان اؤ کافراً.سه چیز است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست: نیکی به پدر و مادر مسلمان باشند یا کافر، وفای به عهد با مسلمان یا کافر و ادای امانت به مسلمان یا کافر.رسول اکرم(ص):ثلاث من کن فیه فهی راجعه علی صاحبها: البغی و المکر و النکث؛سه خصلت است که در هر کس باشد(آثارش) به خود او بر می گردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلف از وعده.امام علی(ع):لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعاً مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛هیچ یک از فرائض الهی همانند وفای به عهد نیست که مردم با هم خواسته های گوناگون و دیدگاههای مختلف، بیشتر بر آن اتفاق نظر داشته باشند.امام علی(ع):و إیاک ... ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک ... فان الخلف یوجب المقت عند الله و الناس؛بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو می شود.امام علی(ع):لا تعدن عده لا تثق من نفسک بانجازها؛وعده ای نده که از وفای به آن اطمینان نداری.امام علی(ع):لا تعتمد علی موده من لا یوفی بعهده؛به دوستی که به عهد خود وفا نمی کند اعتماد نکن.امام سجاد(ع):قلت لعلی بن الحسین(ع): اخبرنی بجمیع شرایع الدین قال(ع): قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد؛به امام سجاد(ع): عرض کردم: مرا از تمام دستورهای دین آگاه کنید امام(ع) فرمودند: حقگویی، قضاوت عادلانه و وفای به عهد.
امام سجاد (ع) فرمودند:
خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ بهترین گشایندۀ کارها ، راستی و بهترین پایان برندۀ آن ، وفاداری است
بحارالأنوار، ج 75، ص 161
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
موضوع تحقیق :
بررسی آیات و احادیث در گلستان
منبع :
گلستان سعدی
به تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی
مقدمه
سعدی، شاعر بزرگ و نویسندة گران قدر ایران اثر مشهور خود گلستان را در بهار سال 656 هـ . ق تصنیف کرد بزودی آوازة این کتاب در همه جا پیچید خاص و عام آن را به مطالعه گرفتند و پسندیدند و قرنهاست در سراسر قلمرو زبان فارسی و بسیاری از کشورهای اسلامی و غیره آن را بدرس می خوانند. با آنکه اسلوب بیان گلستان یکی از مظاهر زیبایی آن است که در ترجمه محفوظ نمی ماند این کتاب به زبانهای مختلف جهان بارها ترجمه شده است. چندان که شاید بتوان گفت تعداد آن ترجمه ها و پژوهشها در دیگر زبانها بیش از چاپها و تحقیقاتی است که از گلستان و دربارة گلستان به زبان فارسی صورت گرفته و انتشار یافته است. نثر گلستان ساده و طبیعی و حتی گاهی نزدیک به زبان محاوره است و بسیاری از جمله های موزون و مسجع لطیف است یکی از امتیازات بارز گلستان سعدی این است که اوضاع اجتماعی عصر سعدی در گلستان متجلی شده است آنچه در گلستان بیش از هر چیز جلب نظر می کند تجربه های فراوان سعدی در زندگانی است حشر و نشر سعدی با انواع اشخاص و تأمل در رفتار و خلقیات آنان موجب آمده که در گلستان از طبقات مختلف مردم سخن رود. در این تحقیق به بررسی آیات و احادیث و همچنین جمله ها و اشعار عربی در گلستان پرداخته شده است و برای هر یک از آیات و احادیث شاهدی نظیر یک بیت شعر یا جمله آورده شده است به امید آنکه تحقیق ارائه شده مورد توجه استاد گرامی واقع شود.
اشعار و جمله های
عربی
بَلَغَ العُلی بِکَمالِهِ کَشَفَ الدّجی بِجَمالِهِ
حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ صَلُّوَ عَلَیهِ وَ آلِه
بواسطه کمال خود به بلند پایگی رسید به نور جمال خویش تاریکی را برطرف کرد همه خوبیها و صفات او نیکوست بر او و خاندانش درود باد
شاهد: در خبرست از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و آله
قَدِّمِ الخُروُجَ قَبلَ الْوُلُوج
بیرون آمدن را بر داخل شدن مقدم بدار در هر کاری
شاهد : مردیت بیازمای وانگه زن کن
از نابینایان که تا جای نبینند پای ننهد
اذا ایَئِسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ کَسِنَّورِ مَغْلُوبٍ یَصُولُ عَلَی الکَلْبِ
هر گاه آدمی ناامید شود زبان دارازی می کند چنانچه گربه شکست خورده نیز به سگ حمله آرد.
شاهد : هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید
اَقَلُّ جِبالِ الاَرْضِ طُورٌ و اِنَّهُ لَاَ عْظَمُ عِنْدَ اللَّهَ قَدْراً وَ مَنْزِلاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
(به نام خدا یکتا بخش شادی روحها(
بهترین شما کسی است که قرآن را آموخته و به دیگران بیاموزد *
هیچ عبادتی چون فکر کردن نیست و هیچ پشتیبانی مطمئنتر از مشورت نیست *
پاکیزگی از صفات پیامبران است *
بدترین مردم کسی است که مردم را او را از ترس احترام کنند *
به راستی که با ذکر خداوند دلها آرامش مییابد *
آنکه خدا انیس اوست تنها نمیماند و به وحشت نمیافتد *
هرکس ندانسته به کاری دست زند پیش از آنکه اصلاح کند تباه میکند *
روزه سپر عذاب خداست *
آنکه مهمان نپذیرد خیری در او نیست *
شجاع ترین مردم کسی است که بر هوش مسلط گردد *
خوارترین مردم کسی است که دیگران را خوار شمرد *
هنگامیکه بر دشمن خود دست یافتی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن *
پایان خیرات و نیکوئیها از آغازش زیباتر است *
یاری مظلوم و امر به معروف و نهی از منکر، جهاد در راه خدا است *
تا می توانید پاکیزه باشید زیرا خداوند اسلام را بر پاکیزگی بنیان نهاده است *
محبوبترین مردم نزد خداوند کسی است که نفعش به حال مردم باشد *
ای مردم نزدیک است که من از میان شما بروم پس هرکسی امانتی پیش من دارد بیاید تا به او بپردازم *
دلهای خود را به نرمی و مهربانی عادت دهید و بسیار فکر کنید *
آنکس که در فرو نشاندن خشم از دیگران بیشتر است از همه کس دوراندیشتر است *
بهترین مردم کسی است که برای مردم سودمند باشد *
یا علی از دو خصلت بپرهیز، تنگ حوصلگی و تنبلی که چون تنگحوصله شوی هیچ حقی را نمیپذیری و چون تنبل باشی حق هیچ چیز را ادا نمیکنی *
هر چیز اندازهای دارد حتی ناتوانی *
برادرتراشماتت مکن، ممکناست خدا او را عافیت بخشد و تو را گرفتار سازد *
بزرگترین کار خردمندانه بعد از پذیرش دین، دوستی با مردم و نیکوکاری با تمام افراد است *
برای فرزند شیری بهتر از شیر مادر نیست *
کسی که به دانش از دیگران پیش باشد، ارزش او فزونتر است *
پاکیزهترین غذایی که انسان میخورد غذایی است که با کار و کوشش خود به دست آورده باشد *
فاطمه اولین شخصی است که وارد بهشت میشود *
کسی که در امور دنیا کسل و بیحال باشد در امورآخرتش کسلتر خواهد بود *
رجب ماه فرو ریختن رحمت الهی است خداوند در این ماه رحمت خود را بر بندگانش سرازیر میکند *
هنگامی که انسان برای نماز میایستد اگر همه توجهاش و قلبش به سوی خدا باشد در حالی نمازش تمام میشود که مثل روزی است که پاک به دنیا آمده است *
روزه سپری است در برابر آفات دنیا، و حجابی است از عذاب آخرت *
حرمت همسایه بر آدمی همچون حرمت مادر است *
توانگر واقعی کسی است که چشمش بدست دیگران نباشد *
بزرگترین خیانتها این است که به دوست خود که تو را راستگو میپندارد دروغ بگویی *
روزه سپری است در برابر آتش دوزخ *
روزه برای شما خیر و خوبی همراه دارد *
خداوند جوانی را که جوانی نمیکند به دیده تحسین مینگرد *
سنگینترین چیزی که روز رستاخیز درکف ترازو قرارمیگیرد اخلاق نیکوست *
کسی که برای رضای خدا ازدواج کند و برای خدا تشکیل خانواده دهد شایسته ولایت خدا میگردد *
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
جامعیت قرآن از نگاه احادیث
مقدمه بحث در مورد جامعیّت قرآن، از دیرباز تاکنون مورد توجه مفسّران و قرآن پژوهان بوده است و با توجه به تصریح قرآن در خصوص اصل جامعیّت، همگان آن را پذیرفته اند؛ گرچه درباره محدوده آن اختلاف کرده اند. عدّه اى قائل به جامعیت مطلق قرآن شده اند و نتیجه گرفته اند که در قرآن، تمام آنچه که مى توان نوعى ادراک و فهم به آن پیدا نمود، وجود دارد؛ هرچند عقل و درک ما از شناختن آن قاصر است. سیوطى پس از برشمردن جمعى از علوم که از قرآن استنباط مى گردد، مى نویسد: … علوم دیگرى را نیز در بر دارد، از جمله: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم و غیر اینها.1 غزالى در«احیاءالعلوم» و «جواهر القرآن»2، زرکشى در«البرهان»3 و شمارى دیگر این نظریه را پذیرفته اند؛ البته زرکشى، مراد از تمام علوم را اصول کلّى آنها مى داند. در مقابل دیدگاه اول، گروهى معتقدند اگر هم بحثى از علوم(غیر از علم دین) در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتى و تربیتى آن مورد نظر بوده است. براى نمونه مى توان از شاطبى و دکتر ذهبى4 و علامه طباطبایى نام برد. علامه طباطبایى مى فرماید: چون قرآن کریم کتاب هدایت است و جز این، کارى ندارد، لذا ظاهرا مراد از«کلّ شىء» همه آن چیزهایى است که برگشتش به هدایت است، از معارف حقیقیه مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهیه و قصص و مواعظى که مردم در هدایت و راه یافتنشان به آن محتاجند؛ و قرآن، تبیان همه اینهاست.5 در بررسى دیدگاههاى دو طرف، استناد به مجموعه روایات، کمتر به چشم مى خورد و مهمترین دلیل آنها آیه معروف«تبیانا لکل شىء»6 است که هر کس در تفسیر آن، یار ظنّ خویش گردیده است. در این نوشتار، تا آنجا که امکان داشته است، روایات مربوط به این بحث، جمع آورى و به پنج دسته تقسیم شده و معناى جامعیّت و شرط آن، روشن گردیده است و در نهایت، دسته ششم روایات آورده شده که در سبک و سیاق پنج دسته اول نیست؛ بلکه نشان مى دهد که سنّت هم باید در کنار قرآن باشد، تا بیان کننده و روشنگر جامعیّت قرآن باشد؛ گرچه همان طور که بعدا نشان خواهیم داد، از گروه پنجم روایات هم مى توان این مطلب را فهمید؛ ولى در گروه ششم، به لزوم همراهى کتاب و سنّت براى انتقال مفاهیم، تصریح گردیده است. قبل از ورود به بحث، تذکّر چند نکته ضرورى است: اولا، یکى از معدود ابواب حدیثى که در بین روایات موجود در آنها تعارضى وجود ندارد، همین بحث جامعیت قرآن است و اگر در ظاهر هم اختلافى باشد، به راحتى جمع عرفى بین آنها صورت مى گیرد. ثانیا، از کنار هم قرار دادن روایات، به تدریج معناى«جامعیت» روشن خواهد شد. ثالثا، همه روایات مرتبط با موضوع جامعیت قرآن، در این نوشتار نیامده اند؛ ولى سعى شده است که سند روایات نیز ملاحظه شوند و روایات قوى تر مورد استشهاد قرار گیرند. دسته اول: در این دسته، روایاتى است که دلالت دارند«تمام علوم و احتیاجات انسان، در قرآن وجود دارد»: 1ـ به عنوان نمونه، امام صادق(ع) قسم خوردند که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد بود که چرا فلان مطلب در قرآن وجود ندارد: إنّ اللّه عزّوجلّ أنزل فى القرآن«تبیانا لکلّ شىء» حتى واللّه ما ترک شیئا یحتاج الیه العبد، حتى واللّه ما یستطیع عبد أن یقول«لوکان فى القرآن هذا» الاّ و قد أنزله الله فیه؛7 خداوند آیه«تبیانا لکل شىء» را نازل کرد و به خدا قسم از آنچه انسان به آن نیاز دارد فروگذار نکرد و به خدا قسم هیچ کس قادر نیست بگوید«اى کاش فلان مطلب در قرآن وجود داشت»؛ زیرا هر آنچه انسان نیاز داشته باشد، خداوند در مورد آن، آیه اى نازل کرده است. 2ـ امام باقر(ع) همین مضمون را با اندکى تفاوت بیان فرموده اند: إن اللّه تبارک و تعالى لم یدع شیئا تحتاج الیه الامّة الى یوم القیامة الاّ أنزله فى کتابه؛8 خداوند آنچه را که امّت تا روز قیامت بدان احتیاج دارند، در قرآن آورده و براى رسولش بیان فرموده است. 3ـ سماعةبن مهران از امام کاظم(ع) سؤال مى کند:«آیا پیامبر(ص)، در زمان خود، آنچه را که مردم احتیاج داشتند بیان فرمود؟» حضرت، علاوه بر آنکه جواب مثبت دادند، اضافه کردند:«بله؛ آنچه را تا روز قیامت، مردم نیاز دارند بیان کرده است»: أصلحک اللّه، أتى رسول اللّه الناس بما یکتفون به فى عهده؟ قال: نعم و ما یحتاجون الیه الى یوم القیامة.9 4ـ امام على(ع) در بیانى که در مورد اختلاف علما در فتواست، فرمود: …أم أنزل اللّه دینا ناقصا فاستعان بهم على اتمامه، أم کانوا شرکاء فلهم أن یقولوا و علیه أن یرضى، أم أنزل اللّه دینا تامّا فقصر الرسول(ص) على تبلیغه و أدائه، واللّه سبحانه یقول«ما فرّطنا فى الکتاب من شىء» و «فیه تبیان کلّ شىء»؛10 …یا خداوند، دین ناقص فرستاده و از این عالمان در تکمیل آن یارى خواسته؟ یا اینان شرکاى اویند و حق دارند بگویند و باید خشنود باشد از راهى که آنان مى پویند؟ یا دینى که خدا فرستاده، تمام بوده و پیامبر(ص) در رساندن آن کوتاهى نموده؟ در حالى که خداوند سبحان گوید: «فرو نگذاشتیم در کتاب، چیزى را» و گوید که «در آن، بیان هر چیزى هست». اضافه بر این چهار مورد که نقل شد، روایاتى دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است.11 نتیجه این دسته روایات که ائمه به طور مطلق فرموده اند«همه چیز در قرآن وجود دارد»، اثبات جامعیت مطلق براى قرآن است؛ امّا چهار دسته روایت دیگر وجود دارد که اطلاق فوق را محدود نموده، به تدریج روشن مى کند که مراد از این علوم چیست.
دسته دوم: دسته دیگر، دو خبر است به این مضمون که«علم اوّلین و آخرین در قرآن است و باید با تفکر در معانى قرآن، به آن علوم دست یافت». پیامبر(ص) فرمود: من أراد العلم فلیثور القرآن فانّ فیه علم الأوّلین و الآخرین.12 در نقل دیگرى از عبداللّه بن مسعود، صحابى معروف پیامبر(ص)، به همین معنا اشاره شده است: إذا أردتم العلم فأثیروا القرآن فإنّ فیه خبر الأوّلین و الآخرین؛ 13 اگر به دنبال علم هستید، با تفکّر در معانى قرآن آن را بیابید؛ چون خبر اولین و آخرین در قرآن یافت مى شود. گرچه نقل دوم، در اصطلاح، روایت نیست و در اصطلاح علم«درایةالحدیث» به آن خبر مى گویند، ولى در همان علم، گفته شده است که بعضى خبرها به گونه اى است که محتواى آن، گواه عدم صدور آن از اشخاص عادى و غیر معصوم است. لذا حداقل براى تأیید روایت اوّل، مى توان از این خبر استفاده نمود.
دسته سوم: دسته سوم، دو روایت است که از مجموع آنها استفاده مى شود که«جمیع احکام مورد نیاز مردم، در قرآن آمده است». البته در دسته ششم روایات، بیان خواهیم کرد که فهم این احکام و حدود آنها با توجه به سنّت است.