لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
وفای به عهد
رسول اکرم(ص):اقربکم غداً منی فی الموقف اصدقکم للحدیث و اداکم للامانه و اوفاکم بالعهد و احسنکم خلقاً و اقربکم من الناس؛نزدیک ترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است.رسول اکرم(ص):من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلیف اذا وعد؛هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگاه وعده می دهد باید وفا کند.رسول اکرم(ص):من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته و وجبت اخوته و حرمت غیبته؛هرکس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبتش حرام است.رسول اکرم(ص):ثلاث لیس لاحد من الناس فیهن رخصه: بر الوالدین مسلماً کان اؤ کافراً و الوفاء بالعهد لمسلم او کافراً و اداء الامانه الی مسلم کان اؤ کافراً.سه چیز است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست: نیکی به پدر و مادر مسلمان باشند یا کافر، وفای به عهد با مسلمان یا کافر و ادای امانت به مسلمان یا کافر.رسول اکرم(ص):ثلاث من کن فیه فهی راجعه علی صاحبها: البغی و المکر و النکث؛سه خصلت است که در هر کس باشد(آثارش) به خود او بر می گردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلف از وعده.امام علی(ع):لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعاً مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛هیچ یک از فرائض الهی همانند وفای به عهد نیست که مردم با هم خواسته های گوناگون و دیدگاههای مختلف، بیشتر بر آن اتفاق نظر داشته باشند.امام علی(ع):و إیاک ... ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک ... فان الخلف یوجب المقت عند الله و الناس؛بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو می شود.امام علی(ع):لا تعدن عده لا تثق من نفسک بانجازها؛وعده ای نده که از وفای به آن اطمینان نداری.امام علی(ع):لا تعتمد علی موده من لا یوفی بعهده؛به دوستی که به عهد خود وفا نمی کند اعتماد نکن.امام سجاد(ع):قلت لعلی بن الحسین(ع): اخبرنی بجمیع شرایع الدین قال(ع): قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد؛به امام سجاد(ع): عرض کردم: مرا از تمام دستورهای دین آگاه کنید امام(ع) فرمودند: حقگویی، قضاوت عادلانه و وفای به عهد.
امام سجاد (ع) فرمودند:
خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ بهترین گشایندۀ کارها ، راستی و بهترین پایان برندۀ آن ، وفاداری است
بحارالأنوار، ج 75، ص 161
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 121
احادیث نماز
معراج مؤمن
پیامبر (ص ) :
الصلوة ، معراج المؤمن
نماز، معراج مؤمن است .
( کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسی ، ص 29 )
نماز نور مؤمن
پیامبر (ص ) :
الصلوة نور المؤمن
نماز نور مؤمن است .
( شهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396 )
نشانه ایمان
پیامبر (ص ) :
علم الایمان الصلوة
علامت و نشانه ایمان نمازاست .
( شهاب الاخبار، ص 59 )
نماز ستون دین
پیامبر (ص ) :
الصلوة عماد دینکم
نماز، پایه و ستون دین شماست .
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 370 )
تقرب به وسیله نماز
امام کاظم (ع ) :
افضل ما یتقرب به العبد الی الله بعد المعرفة به ، الصلوة
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب
پیدا می کند، نماز است .
( تحت العقول ، ص 455 )
پرچم اسلام
پیامبر (ص ) :
علم الاسلام الصلاة
نماز، پرچم اسلام است .
( کنز العمال ، ج 7، ص ,279 حدیث 1887 )
نماز وسیله تقرب مؤمن
پیامبر (ص ) :
ان الصلوة قربان المؤمن
همانانماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست .
( کنز العمال ، حدیث 18907 )
نماز و پایه های دین
امام باقر (ع ) :
بنی الاسلام علی خمس : الصلوة و الزکوة و الصوم و الحج و الولایة
اسلام بر روی پنج پایه بنا شده است : نماز، روزه ،زکات ، حج ، ولایت .
( کافی ، ج 2، ص 17 )
اهل بیت (ع ) و اقامه نماز
امام حسین (ع ) :
"الذین ان مکنا هم فی الارض اقاموا الصلاة " قال : هذه فینا اهل البیت
(در تفسیر آیه ) "کسانی که اگر ما به آنها در زمین قدرت و حکومت دهیم ،
نماز را به پا می دارند" فرمود: این در مورد ماخاندان اهل بیت است .
( بحار الانوار، ج ,24 ص 166 )
نماز آخرین توصیه انبیاء
امام صادق (ع ) :
احب الاعمال الی الله - عز وجل - الصلوة و هی اخر وصایا الأنبیاء
نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهای پیامبران الهی است .
( میزان الحکمة ، ج 5، ص 397 )
جایگاه نماز
پیامبر (ص ) :
موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است .
( کنز العمال ، ج 7، حدیث 18972 )
سیمای دین
امام علی (ع ) :
لکل شی ء وجه و وجه دینکم الصلاة
هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
وصیت امیرالمؤمنین (ع )
امام علی (ع ) :
الله ، الله فی الصلوة ، فانها عموددینکم
خدا را، خدا را درباره نماز، چرا که ستون دین شماست .
( نهج البلاغه ، نامه ها، ص 47 )
کلید بهشت
پیامبر (ص ) :
الصلوة مفتاج الجنة
نماز کلید بهشت است .
( نهج الفصاحه ، حدیث 1588 )
تداوم نماز و انتظار
پیامبر (ص ) :
لا یزال العبد فی صلوة ما انتظر الصلوة
بنده مادام که منتظر نماز است در حال نماز است .
( نهج الفصاحه ، ص ,527 حدیث 2538 )
روشنایی چشم پیامبر (ص )
پیامبر (ص ) :
قره عینی فی الصلاة
روشنی چشم من در نماز است .
( نهج الفصاحه ، ص ,283 حدیث .1343 بحار الانوار، ج ,82 ص 193 )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
خداوند انسان را آفریده و از یک طرف به او توانایی تعقّل واندیشیدن را داده و از طرف دیگر انگیزه ها و اسباب خواسته های نفسانی و حیوانی را در اختیارش قرار داده است. وبه همین خاطر دو نیروی درونی عقلانی و خیر خواهی، نفسانی و شرارت، هر یک او را به طرف خویش می کشانند. ودر همین ارتباط است که اسلام به نقش و منزلت علم در جهت تقویت جنبۀ عقلانی وخیرخواهی انسان اشاره نموده ومی فرماید:(تنها آگاهان و دانشمندانند که براستی از خداوند می ترسند ) -«فاطر:28» بدین معنی که تنها عالمان و آگاهانی که به مقام و منزلت خداوند آگاهی راستینی دارند، هراس ( انحراف از دین او را) در دل دارند. زیرا آگاهی حقیقی خشیّت را در پی دارد.قرآن در حرمت نهادن به علم و علما و بلندی بخشیدن منزلت صاحبان علم و اندیشه پیشگام و پرچمدار همۀ کتابهای ادیان آسمانی است.همچنین خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: (بگو: آیا آنهایی که می دانند و آنهایی که نمی دانند مساویند؟ این تنها اندیشمندانند که متذکر می شوند) «زمر:9»اسلام رفتن به دنبال کسب علم ودانش را یکی از واجبات به شمار می آورد، و اوّلین آیاتی از قرآن که نازل شده اند با «خواندن و قلم و علم» آغاز شده است.احادیث نبوی همۀ آیات قرآنی را که به جایگاه علم و منزلت علما مربوط می شود مورد تأکید قرار میدهند. از رسول خداصلی الله علیه وسلم روایت شده است: ( چنانچه خداوند به کسی ارادۀ خیر داشته باشد او را در دین آگاه می سازد.) «رواه البخاری و مسلم»(1037)و از ابوهریره روایت شده است که: (هرگاه عمر انسان خاتمه پیدا نماید، کار وعمل او بجز در سه مورد پایان می پذیرد: یکی صدقه واحسانی که ادامه پیدا کند ، دوم : علمی که مورد استفاده قرار بگیرد، سوم: فرزند پاک وپرهیزگاری که برای او دعای خیر بنماید).« رواه مسلم»(1631)یکی از ویژگیهای علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است. و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ برای انسان همچنان ادامه پیدا خواهد نمود. حافظ المنذری می گوید: ( کسی که علم سودمندی را به دیگری می آموزد و نسخه برداری می نماید پاداش خود و پاداش همه کسانی که آن را می آموزند یا نسخه برداری می کنند و آنهایی که به آن پس ازاو عمل می کنند، تا زمانی که آن علم باقی می ماند و به آن عمل می شود، پاداش نویسنده و نقل کنندۀ آن باقی خواهد ماند. همچنین کسانی که چیزهای غیرمفید را می نگارند و به طرق مختلف آن را در اختیار مردم قرار می دهند، گناه آن و گناه کسانی که آن را می خوانند ونسخه برداری می کنند و پس از او به آن عمل می نمایند، تا زمانی که آن دانش و وسیله زیانبار و عمل به آن وجود داشته باشد، ادامه پیدا خواهد کرد). « المنتقی من الترغیب والترهیب ج1 ص125».اما منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی رضی الله عنه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:(ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگبهان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند).امام ابن القیم جوزیه این سخنان سنجیدۀ حضرت علی کرّم الله وجهه را که در واقع گلی بر گرفته از گلستان نبوّت می باشد، در کتاب «مفتاح دار السّعادة» بسیار زیبا تشریح نموده است.ودیگر فضایل و ارزشی که علم دارد اینست که در پیشاپیش عمل قرار دارد، و انسان را به عملگرایی راهنمایی می نماید.در حدیثی مشهور که از معاذ در مورد فضیلت علم ابن عبدالبرّ آن را روایت می نماید چنین آمده است: (علم را بیاموزید! زیرا فراگیری آن خداگرایی، و کسب آن عبادت، و مدارسه اش ذکر وتسبیح، و تحقیق و بررسیش جهاد، و آموزش آن صدقه، وبخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود). یکی دیگر از فضایل علم بر اساس آنچه در احادیث به اثبات رسیده، برتری و فضل آن بر عبادت ومقدم بودن عالمان برعابدان است. در حدیث مشهور ابودرداء آمده است که: (فضل و برتری عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.«رواه احمد واصحاب السنن».ودر روایتی که ابو امامه نقل می نماید آمده است: (فضلیت عالم بر عابد مانند فضیلت من بر پایین ترین شماست).«صحیح الجامع الصغیر» (4213) از این جهت علم و دانش بر عبادت برتری داده شده که منافع علم شامل عالم ودیگران نیز می شود، و منافع عبادت منحصر به خودعبادت گذار است. و به عبارت دیگر خیر و دستاورد عبادت تنها متعلق به عبادت کننده و منافع علم فراگیر و همگانی است.( برگرفته از بیداری اسلامی )
نشانه دینداران
- قالَ علیٌّ (ع): اِنَّ لِاَهلِ الدّینِ عَلاماتٌ یُعرَفوُنَ بِها: صِدقُ الحَدیثِ وَ اَداءُ الاَمانَةِ، وَ وَفاءٌ بِالعَهدِ، وَ صِلَةٌ لِلاَرحامِ، وَ رَحمَةٌ لِلضُّعَفاءِ وَ قِلَّةُ مُؤاتاةٍ لِلنِّساءِ وَ بَذلُ المَعروُفِ، وَ حُسن الخُلقِ، وَ سَعَةُ الحِلمِ وَ اتِّباعُ العِلمِ وَ ما یُقَرِّبُ مِنَ اللهِ زُلفی، فَطوُبی لَهُم وَ حَسنُ مَآبٍ.علی (ع) فرموند: همانا برای دینداران نشانه هایی است که به آنها شناخته می شوند: راستگویی و ادای امانت (امانت را به صاحبش پس دادن)، و وفاء به عهد و پیمان، و صله و ارحام، و پیوند با خویشان و ترحّم بر ناتوانان، و کم در آمیختن با زنان، و بذل احسان و نیکی، و خوش اخلاقی و بردباری کامل، و پیروی از علم و دانش، و آنچه باعث نزدیکی به خداست، پس خوشا به حال آنها و سرانجام خویشان.«تحف العقول /210» «البحار 78/49»
طلب علم واجبتر از طلب مال است
- عن اَبی حَمزَةَ عَن اَبی اِسحاقَ السَّبیعیّ عَمَّن حَدَّثَهُ قالَ سَمِعتُ اَمیرَ المُؤمَنینَ (ع) یَقوُلُ: اَیُّهَا النّاسُ اِعلَموُا اَنَّ کمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ وَ العَمَلُ بِهِ اَلا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلمِ اَوجَبُ عَلَیکُم مِن طَلَبِ المالِ، اِنَّ المالَ مَقسوُمٌ مَضموُنٌ لَکُم قَد قَسَمَهُ عادِلٌ بَینَکُم وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفی لَکُم وَ العِلمُ مَخزوُنٌ عِندَ اَهلِهِ وَ قَد اُمِرتُم بِطلَبِهِ مِن اَهلِهِ فَطلُبوُهُ.امیر المؤمنین (ع) فرمودند: ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل به آن است، بدانید همانا بدست آوردن علم از بدست آوردن مال بر شما واجبتر و لازمتر است، زیرا که مال برای شما قسمت و تضمین شده، عادلی (که خداوند است) آنرا بین شما قسمت کرده و ضمانت نموده است و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید که آنرا از اهلش طلب کنید، پس آنرا بدست آورید.«اصول کافی ج 1 باب فضل علم»
حکمت و دانش گمشده مؤمن است
قالَ علیٌّ (ع): اَلحِکمَةُ ضالَّةُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَةَ وَ لَو مِن اَهلِ النِّفاقِ.«نهج البلاغه فیض حکمت 77»علی (ع) فرمودند: حکمت و دانش گم شده مؤمن است (همیشه باید در پی آن باشد) پس آنرا فراگیر اگرچه از مردمان منافق و دورو باشد.
مردم سه دستهاند
قالَ علیٌّ (ع): اَلنّاسُ ثَلاثَهٌ: عالِمٌ رَبّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ النَّجاةِ وَ هِمَجُ رِعاعٌ اَتباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلوُنَ مَعَ کُلِّ ریحٍ، لَم یَستَضیئوُا بِنوُرَ العِلمُ فَیَهتَدوُا، وَ لَم یَلجَاوُا ِالی رُکنٍ وَثیقٍ فَیَنجوُا.علی (ع) فرمودند: مردم سه دسته اند: عالم ربّانی (دانشمند خداپرست) و دانشجویی که بر راه نجات است (که در مسیر حق است و علم نافع تحصیل می نماید) و (بقیّه مردمی که مانند) پشّه های پراکنده اند که پیروان هر بانگ و صدایی هستند و دنبال هر بادی می روند، در پرتو نور علم و دانش نیستند تا هدایت شوند و راه بجایی برند، و تکیه به رکن محکمی ندارند تا نجات یابند.«سفینه البحار ج 2 ص 224» «تحف العقول 163» «البحار 78/76»
احادیث ( پیامبر اکرم (ص) ) موضوع : علم ودانش
« اَلعِلمُ خَزائِنُ وَمِفتاحُها السُّؤال ، فَسَئَلوا یَرحَمَکُمُ اللهُ فَاِنَّهُ یُو جِرُ فیهِ اَربَعَةٌ :
اَلسّائِلُ وَالمُعَلِّمُ وَلمُسَمِّعُ وَالمُحِبَّ لَهُم . »
علم ودانش گنجینه است وکلید آن سؤال است پس سؤال کنید تا خداوند به شما رحم کند .زیرا خداوند در مورد علم و دانش به چهار گروه پاداش می دهد .
اِنَّما شِفاءُ الجَهل السُّؤالُ .
علاج نادانی ، فقط سؤال است .
حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ .
خوب پرسیدن نصف علم است .
احادیث موضوع: المُعَلِّم = مدیریت فعال
« اِنَّ اللهَ تَعالی لَم یَبعَثنی مُعَنِّتآ وَلا مُعَنِّتآ وَ لکِن بَعَثَنی مُعَلِّمآ مُیَسِّرآ »
همانا خداوند بزرگ مرا نفرستاده است در حالی که اشکال گیرو اشکال تراش باشم ولی مرا آموزگاری آسان گیر( برای هدایت بشریت)
فرستاده است ( نهج الفصاحه 124 ص 31)
« عالِمٌ یَنتَفَعُ بِعِلمِهِ خَیرٌ مِن اَلفِ عابِدِ . »
عالمی که علمش مورد استفاده ی ( دیگران) قرار می گیرد از هزار عابد بهتر است .
(نهج الفصاحه 126 ص 32)
« وَ قَّروا مَن تَعَلَّمونَ مِنهُ العِلمَ اوَ قَّروا مَن تُعَلَّمو نَهُ العِلمَ »
کسی که ازاو علم یاد می گیرید وبه کسی که به اوعلم یاد می دهید را احترام بگذارید
( نهج الفصاحه 128 ص 32)
عَلَّموا وَیَسَّروا وَلا تُعَسَّروا وَبَشَّروا وَلا تُنَفَّرُوا .......................
( از علم خود ) بیاموزید و آسان بگیرید وسخت مگیرید و بشاش رو باشید و خشم نگیرید...........
( نهج الفصاحه 95 ص27)
احادیث راجع به علم منبع : کتاب تهذیب وتنظیم علی مشکینی اردبیلی
« پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم )
- آفت علم فراموشی است.
- علما درمیان خلق امین خدایند .
- حکمت گمشده ی مؤمن است .
- علم دوست مؤمن است وحلم مددکار وعقل راهنما ، وعمل پیشرو ومدارا پدرونیکی برادر و صبر امیر لشکرش .
- هر که طلب علم کند خداوند رزقش را کفالت کند .
- هر که علمش به او سود ندهد جهلش به او زیان رساند .
- هر که در طلب علمی رود وبیاید ، دو سهم اجردارد وهرکه برود ونیابد یک سهم .
- احترام عالمی که به علمش عمل کند چون احترام شهدا وصدیقین است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
شجاعت
امام علی(ع):الشجاعه عز حاضر، الجبن ذل ظاهر؛شجاعت عزتی است آماده، ترس ذلتی است آشکار.امام علی(ع):الشجاعه نصره حاضره و فضیله ظاهره؛شجاعت، نصرتی نقد و فضیلتی آشکار است.امام علی(ع):السخاء و الشجاعه غرائز شریفه، یضعها الله سیحانه فیمن أحبه و امتحنه؛سخاوت و شجاعت خصلت های والایی هستند که خداوند سبحان آن دو را در وجود هرکس که دوستش داشته و او را آزموده باشد می گذارد.امام علی(ع):جبلت الشجاعه علی ثلاث طبائع، لکل واحده منهن فضیله لیست للاخری: السخاء بالنفس و الأنفه من الذل و طلب الذکر ...؛شجاعت بر سه خصلت سرشته شده که هریک از آنها فضیلتی دارد که دیگری فاقد آن است: از خودگذشتگی، تن ندادن به خواری و ذلت و نامجویی.امام علی(ع):ثمره الشجاعه الغیره؛غیرت میوه شجاعت است.امام صادق(ع):ثلاثه لا تعرف إلا فی ثلاث مواطن: لا یعرف الحلیم إلا عند الغضب و لا الشجاع إلا عند الحرب و لا أخ إلا عند الحاجه؛سه کس اند که جز در سه جا شناخته نمی شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نیازمندی.امام علی(ع):لا آشجع من لبیبٍ؛شجاع تر از خردمند، وجود ندارد.امام علی(ع):لو تمیزت الأشیاء لکان الصدق مع الشجاعه و کان الجبن مع الکذب؛اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستی با شجاعت باشد و بزدلی با دروغ.امام علی(ع):آفه الشجاعه إضاعه الحزم؛آفت شجاعت، فرو گذاشتن دوراندیشی است.امام علی(ع):العدل أفضل من الشجاعه لأن الناس لواستعملوا العدل عموماً فی جمیعهم لا ستغنوا عن الشجاعه؛عدالت بهتر از شجاعت است زیرا اگر مردم همگی عدالت را درباره همه بکار گیرند از شجاعت بی نیاز می شوند.
بردباریامام صادق(ع):الحلم سراج الله... و الحلم یدور علی خمسه أوجه: أن یکون عزیزاً فیذل أو یکون صادقاً فیتهم أو یدعو إلی الحق فیستخف به أو أن یؤذی بلا جرم أو أن یطالب بالحق و یخالفوه فیه، فإن آتیت کلا منها حقه فقد اصبت...؛بردباری چراغ خداست ... پنج چیز است که بردباری می طلبد: شخص عزیز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت کند و سبکش بشمارند، بی گناه باشد و اذیت شود، حق طلبی کند و با او مخالفت کنند، اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار کنی، بردبار هستی ...امام علی(ع):الحلم غطاء ساتر و العقل حسام قاطع، فاستر خلل خلقک بحلمک و قاتل هواک بعقلک؛بردباری پرده ای پوشاننده و عقل شمشیری برنده است، پس عیبهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخیز.امام علی(ع):إن لم تکن حلیماً فتحلم فإنه قل من تشبه بقوم إلا أوشک أن یکون منهم،اگر بردبار نیستی خود را بردبار جلوه ده، زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و بزودی یکی از آنان نشود.رسول اکرم(ص):کاد الحلیم أن یکون نبیاً؛آدم بردبار به پیامبری نزدیک است.رسول اکرم(ص):لیس بحلیم من لم یعاشر بالمعروف من لابد له
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
حضرت امام علی (ع)
270 - [16] وروی انه ذکر عند عمر بن الخطاب فی ایامه حلی الکعبه و کثرته ، فقال قوم : [1] لو اخذته فجهزت به جیوش المسلمین کان اعظم للاجر، و ما تصنع الکعبه بالحلی ? [2] فهم عمر بذلک ، و سال عنه امیر المؤمنین (ع) ، فقال (ع) : [3] ان هذا القرآن انزل علی النبی [ص ] ، و الاموال اربعه : [4] اموال المسلمین فقسمها بین الورثه فی الفرائض ، [5] و الفی ء فقسمه علی مستحقیه و الخمس فوضعه الله حیث وضعه ، [6] و الصدقات فجعلها الله حیث جعلها و کان حلی الکعبه فیها یومئذ ، [7] فترکه الله علی حاله ، و لم یتکره نسیانا ، و لم یخف علیه مکانا ، [8] فاقره حیث اقره الله و رسوله فقال له عمر : لولاک لا فتضحنا و ترک الحلی بحاله
[16] می گویند : در ایام خلافت عمربن خطاب در نزد او از زیورهای کعبه و کثرت آن سخن به میان آمد . گروهی گفتند : [1] اگر آن را می گرفتی و لشکرهای مسلمین را مجهز می ساختی اجرش بزرگتر بود کعبه زیور و زینت برای چه می خواهد ؟ [2] عمر نیز تصمیم گرفت که چنین کند و در این باره از امیرمؤمنان سؤال نمود . آن حضرت در پاسخ فرمود : این قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد در حالیکه [3] چهار نوع مال وجود داشت اموال مسلمانان که آنها را طبق دستور قرآن بین ورثه تقسیم فرمود [5] فیی ء که آن را بر مستحقان آن بخش نمود خمس که آنرا در مورد خود قرار داد [6] و صدقات که آنها را نیز در مواردش صرف کرد . و در آن هنگام زیورهای کعبه بر آن بود [7] و خداوند آنرا بر همان حال گذاشت نه اینکه از روی فراموشی آن را گذاشته باشد و وجودش بر او مخفی باشد . [8] بنابراین تو هم آن را بر همان حال که خدا و پیامبرش آنرا قرار داده اند باقی گذار . عمر گفت : اگر تو نبودی رسوا می شدیم و زیورهای کعبه را به حال خود واگذاشت .
نهج البلاغه
حضرت امام سجاد (ع)
سبحانک ! لا تحس و لا تجس و لا تمس و لا تکاد و لا تماط و لا تنازع و لا تجاری و لا تماری و لا تخادع و لا تماکر .
منزه و پاکی ! با هیچیک از حواس ( : سامعه ، باصره ، شامه ، ذائقه و لامسه که آنها را حواس ظاهره گویند ، و خیال ، وهم ، حس مشترک ، حافظه و متصرفه که آنها را حواس باطنه نامند ) درک نمی گردی ، و با دست مالیدن و اتصال جسم شناخته نمی شوی ( زیرا درک شدن به وسیله دست و تماس جسم از لوازم جسمیت است و خداوند سبحان منزه از آن است ) و کسی نمی تواند با تو مکر نماید ( زیرا چیزی بر خدای تعالی پنهان نیست تا فریب خورد ) و تو را دور سازد ( تا چیزی را از تو پنهان نموده بر آن آگاه نشوی ، زیرا خداوند متعال با هر کس هست و به هر چیز احاطه دارد ، چنان که قرآن کریم " سوره 58 ، آیه 7 " فرموده : ما یکون من نجوی ثلثة الا هو رابعهم ولا خمسة الا هو سادسهم والا ادنی من ذلک والا اکثر الا هو معهم اینما کانوا یعنی سه کس را رازی نباشد جز آن که خدا چهارم آنهاست و نه پنج کس را جز آن که خدا ششم آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز آن که هر کجا باشند خدا با آنهاست ) و با تو نزاع و دشمنی کند ، و بر تو غلبه نموده چیره گردد ، و با تو جدال و زد و خورد نماید ، و با تو خدعه کرده فریب دهد !
حضرت رسول اکرم (ص)
ان فی المال حقا سوی الزکاة .
در مال به جز زکات حقی هست .
سنن ترمذی ، کتاب الزکاة ، ح 596
حضرت رسول اکرم (ص)
حصنوا اموالکم بالزکاة وداووا مرضاکم بالصدقة وأعدوا للبلاء الدعاء .
اموال خود را به وسیله زکات محفوظ دارید ، و مریضان خود را با صدقه علاج کنید ، و برای جلوگیری از بلا به دعا متوسل شوید .
کنز العمال ، ج 6 ، ص 293 ، ح 15759
حضرت رسول اکرم (ص)
لکل شیء زکاة وزکاة الدار بیت الضیافة .
هر چیزی را زکاتی هست ، و زکات خانه اطاق مهمان خانه است .
کنز العمال ، ج 15 ، ص 390 ، ح 41504
حضرت فاطمه(س)
جعل الله ... الزکاة تزکیة للنفس و نماء فی الرزق ، و الصیام تثبیتا للاخلاص .
خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد .
احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
حضرت امام حسن (ع)
ما نقصت زکاة من مال قط .
زکات دادن هرگز موجب کم شدن مال نمیشود.
دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 246 - 264
حضرت امام موسی کاظم (ع)
لکل شی ء زکاه ، و زکاه الجسد صیام النوافل
برای هر چیزی زکاتی است ، و زکات تن روزه های مستحبی است .
تحف العقول ، ص 425
حضرت امام رضا (ع)
اذا کذب الولاة حبس المطر ، و اذا جار السلطان هانت الدولة ، و اذا حبست الزکاة ماتت المواشی
زمانی که حاکمان دروغ بگویند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ، دولت ، خوار گردد ، و اگر زکات اموال داده نشود چهار پاپان از بین روند
حضرت امام رضا (ع)
إن الله عزوجل أمر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری : امر بالصلاة و الزکاة ، فمن صلی و لم یزک لم یقبل منه صلاته ، و امر بالشکر له و للوالدین ، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله ، و امر باتقاء الله و صلة الرحم ، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عزوجل
خداوند سه چیز را به سه چیز دیگر مربوط کرده است و به طور جداگانه نمی پذیرد . نماز را با زکات ذکر کرده است ، هرکس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست . نیز شکر خود و شکر از والدین را با هم ذکر کرده است . از این رو هرکس از والدین خود قدردانی نکند از خدا قدردانی نکرده است . نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در کنار هم آمده است . بنابراین اگر کسی به خویشاوندانش رسیدگی و احسان ننماید ، با تقوا محسوب نمی شود
حضرت امام رضا (ع)
إن الامام زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین . الامام أس الاسلام النامی و فرعه السامی . بالإمام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفیء و الصدقات و إمضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف
راستی امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است ، امام بنیاد اسلام نامی ( افزون شو ) و فرع برازنده آن است ، بوسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد درست می شوند و خراج و صدقات فراوان می گردند و حدود و احکام اجراء می شوند و مرز و نواحی محفوظ می ماند