لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مشخصات کلی
نام ونام خانوادگی :
هدف کلی درس
آشنایی دانش آموزاناحترام به بزرگترهاآشناشوند.
هدف های جزئی
دانش آموزان با احترام به بزرگترهاآشنا شوند.
2-دانش آموزان نسبت به احرتام به بزرگترها از خود علاقه نشان دهد.
دانش آموزان بهاهمیت بدانند که احترام بهبزرگتر هایک کارخوب است.
دانش آموزان به اهمیت احترام به بزرگترها رابدانند.
5-دانش آموزان نتیجه احترام بهبزرگترها رابداند.
هدف های رفتاری
1-دانش اموزان 4 مورداز احترام به بزرگترها رابنویسند؟
2- دانش آموزان خاطرهای از احترام رابه بزرگترها بنویسند ودرکلاس بخوانند.
3-دانش اموزاندرمدرسه احترام به بزرگترها رارعایت کنند.
دانش آموزان نتیجهاحترامبه بزرگتره ارادرسه سطر توضیح دهد؟
دانش آموزان به سوالات پایان درس پاسخ دهد.
وسایل کمک آموزشی
کتاب –تخته سیاه – تصاویری از احترام به بزرگترها-
روش تدریس
پرسش پاسخ – توضیحی – قصه گویی
قبل شروع درس
ورودبه کلاس – سلام واحوال پرسی –حضوروغیاب – بررسی وضعیت روحی – ورانی وجسمی دانش آموزان – بررسی تکالیف گذشته
ارزشیابی تشخیصی
پرسیدن سوالات ارزرشازدانش آموزان پرسیدن سوالاتی ازدرس جدید برای این که میزاناطلاعات دانش آموزان را ببینیم ارزیابی کنیم
آماده سازی وایجادانگیزه
پرسیدن سوالاتی مثل اگر با بزرگترها چگونه برخورد می کنید و اگر آنها را ببینید.چه می کنید آیا به آنه کمک می کنید
ارائه درس
با آماده سازی وایجاد انگیزه که کرده ایم پاسخ های دانش آموزان را پای تخته می نویسیم وسپس از دانش آموزان می خواهیم که هرکدام از روی درس بخوانند. وسپس از چند نفراز دانش آموزان می خواهیم که خلاصه داستان را توضیح می دهیم . وبعد داستان رابرای آنها توضیح می دهیم و با پرسیدن سوالاتی از دانش آموزان درمورد احترام به بزرگترها انها را با اهمیت احترام به بزرگترها آشنا می کنیم.
نتیجه گیری وجمع بندی
به بچه ها می گوییم همانطور که شما گفتید و دردرس خواندیم با د به بزرگترها احترام بگذاریم . چون احترام به بزرگترها یک کارخوب است. که پیامبرهم مردم را به این کار دعوت می کرد.
ارزشیابی پایانی
پرسیدن سوالاتی مثل:
چند نمونه از احترام به بزرگترها را نام ببرید؟
چرا محمد دیربه مدرسه می آمد.
اگر شما جای محمد بودید چه می کردید؟
تعیین تکلیف
خاطره ای از احترام به بزرگترها بنویسیدودرکلاس بخوانید؟
مشخصات کلی
نام ونام خانوادگی : پایه :
موضوع : زمان :
هدف کلی
آشنایی با کمک به دیگران
اهداف جزئی
1- دانش اموزبا کمک به دیگران آشنا می شود
2-دانش آموزبداند که کمک به دیگران یک کار نیک است.
3-دانش آموز به فواید کمک به دیگران پی ببرد.
4-دانش آموزنسبت به کمک به دیگران علاقه نشان بدهد.
5-دانش آموز یادبگیردکه رمواقع سختی نبایددوستان خود راتنها گذاشت.
اهداف رفتاری
دانش آموز 4 مورداز کمک به دیگران رانام ببرد.
دانش آموز درمدرسه به دوستان خودکمک کند.
دانش آموز خاطره ای از کمک به دیگران رابنویسد ودرکلاس بخواند.
دانش آموزسه مورد ازفواید کمک به دیگران را نام ببرد.
دانش آموز نتیجه کمک به دیگران را در2 سطر توضیح دهد.
دانش آموز به سوالات پاین درس پاسخ دهد.
وسایل
کتاب- گچ – تخته سیاه
روش تدریس
پرسش وپاسخ – توضیحی – قصه گویی
ارزشیابی تشخیصی
سوالتی از بچه ها از درس قبل می پرسیم وسوالاتی از درس جدید می رسیم که اطلاعات بچه ها را ارزیابی کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
احترام به پدر و مادر از دیدگاه قرآن
دیدگاه قرآن این است که بقا و جاویدان ماندن ملتها بستگی خاص به نیکی بر پدر و مادر در مرحله اول و بعد به خویشاوندان و بعد از آنها نسبت به تمام افراد جامعه دارد. جای تعجب است که با این همه تأکیدات و سفارشات قرآن که حتماً به آیات مورد نظر عنایت نمودید باز میبینیم که بعضی از فرزندان رعایت حقوق پدر و مادر را نمیکنند و وظایف سنگین و خطیر خود را در برابر آنها فراموش میکنند و از ان عجیبتر آنکه با دوستان و رفیقان خود صمیمی و خوش اخلاق و نرم و ملایم هستند و گاهی بذل جان و مال میکنند ولی نوبت که به پدر و مادر و یا اقوام میرسد به جای محبت و احسان روشی بسیار زشت و رفتاری خشن و تند از خود نشان میدهند مثل آنکه با دشمنان جانی خود برخورد نمودهاند
. در قرآن نیکی به پدر و مادر بدون فاصله بعد از مسئله یکتاپرستی و مسئله توحید مطرح شده است.
وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. بنابراین باید با ایشان برخورد مؤدبانه داشته باشیم خصوصاً در مواقعی که پدر و مادر سالخورده و پیر شده باشند که نیاز بیشتری به حمایت و محبت دارند. در آیهی دیگری آمده است: به انسان دربارهی پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را به زحمت حمل کرد و به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمل میشد و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد و آری به او توصیه کردیم) که شکر برای من و برای پدر و مادرت بجاآور که بازگشت همهی شما به سوی من است.
امام رضا علیهالسلام میفرمود:
که پدرم از جدش امام صادق علیهالسلام حدیث کرده که فرموده است:
«کوعلمالله لفظه او جز فی ترک عقوق الوالدین عن افالاتی به» اگر خداوند برای جلوگیری از رنجش و آزار پدر و مادر کلمهای را کوتاهتر از اف میدانست آن را در قرآن شریف میآورد.
امام باقر علیهالسلام فرمود:
, پدرم امام سجاد علیهالسلام در رهگذر مردی را دید که با پسر جوانش راه میرود، ولی فرزند در حین حرکت به دست پدر تکیه داده است. امام سجاد از مشاهدهی این رفتار بر خلاف ادب و بی احترامی فرزند به پدر آنقدر ناراحت و آزرده خاطر گردید که تا آخر عمر با آن پسر وظیفه ناشناس سخن نگفت.
آری نیکی به پدر و مادر و احترام به شخصیت آنان یک وظیفه شرعی و قطعی است و تا پایان عمر حتی موقعی که انسان صاحب نوه و نتیجه هم میشود به آنها احترام بگذارد و بزرگی و بزرگواری آنها را مد نظر داشته باشد و لحظه از خدمت و محبت به آنها غافل نگردد.
پیامبر اکرم صلی اللهعلیهوآله میفرمود:
«رضی الله فی رضی الوالدین و سخطه فی سخطهما.»
خشنودی پدر و مادر رضای خداوند است و خشم الهی در غضب پدر و مادر است
نظر الولد الی والدیه حبا لهما عباده.
نگاه محبت آمیز فرزند به روی پدر و مادر عبادت است و در پیشگاه الهی استحقاق پاداش دارد.
منظور از«حقوق والدین» چیست؟
در لغت «حق» را «قرار گرفتن چیزی در جایی که شایستهی آن است» و نیز «امری ثابت که انکار آن جایز نیست» معنا کردهاند (عسکری، 1412 ه.ق، ص193، شمارههای 772 و773). «حقوق» نیز جمع «حق» است (مختار الصحاح، ص140، ذیل «ح ق ق») و با در نظر گرفتن اینکه به والدین اضافه شده، منظور از آن همهی امور ثابت (اخلاقی) است که باید چنانکه شایستهی والدین است به جای آورده شوند و تخطی از آنها نیز جایز نیست و البته سزاوارترین افراد برای رعایت این حقوق، فرزندان آنها هستند. از «رعایت حقوق والدین» به «احترام به والدین» و یا «نیکی (نیکوکاری) به (با) والدین» نیز یاد میشود.
چرا پرداختن به حقوق والدین ضرورت دارد؟
خانواده به عنوان کوچکترین مجموعهی تشکیل دهندهی جامعه در اعتلا و یا انحراف آن نقش مؤثری دارد که به اعتلا و یا انحراف خود خانواده پیوند خورده است. بر این اساس یکی از عواملی که موجب ثبات و اعتلای خانواده خواهد شد آن است که اعضای این مجموعهی کوچک حقوق یکدیگر را رعایت کنند. این امر در نهایت موجب رعایت حقوق جامعه از سوی افراد خانواده و بالعکس رعایت حقوق ایشان از سوی جامعه خواهد شد. احترام فرزندان به حقوق والدین نیز در همین حوزه قرار میگیرد که پدر و مادر را در ایفای نقش راهبری خانواده تقویت و ترغیب خواهد کرد و در نتیجه موجب تقویت نقش خود خانواده در پیشبرد اهداف متعالی جامعه خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
نیکى به پدر و مادر
نیکى به پدر و مادر، وظیفهاى اخلاقى است که در واجب بودن شکر منعم ریشه دارد. انسان فطرتا شاکر و سپاسگزار کسى است که به او نیکى کرده است.
سپاسگزارى از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و کسى که به پدر و مادر خود نیکى مىکند، از فطرت خود پاسدارى کرده است. اهمیت سپاسگزارى از پدر و مادر، چنان است که خداوند پس از امر به شکرگزارى از خود، شکر پدر و مادر را آورده است:
و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه و هنا على و هن و فصاله فى عامین ان اشکر لى و لوالدیک الى المصیر؛ (۲۴۶)
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به هنگام باردارى او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مىیابد آرى او را سفارش کردیم که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت همه به سوى من است.
و همان طور که کسى نمىتواند شکر پروردگار به جاى آورد، شکرگزارى از پدر و مادر نیز بسیار دشوار و در حد محال است.
از پیامبراکرم(ص) روایت شده است:
لن یجزى ولد عن والده حتى یجده مملوکا فیشتریه و یعتقه؛ (۲۴۷)
هرگز فرزندى پاداش پدرش را ادا نمىکند، مگر آن که پدر مملوک باشد و فرزند او را بخرد و آزاد سازد.
و نیز از ایشان روایت شده است:
بر الوالدین افضل من الصلوة و الصوم و الحج و العمرة و الجهاد فى سبیل اللَّه؛ (۲۴۸)
نیکى به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خداست.
نیکى به پدر و مادر چنان اهمیتى دارد که حتى پدر و مادرى که از نظر عقیده دچار انحراف هستند و یا به فرزند خود ظلم کردهاند باید مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نیکى کند. (۲۴۹)
مادر حق ویژهاى دارد و نیکى به او مقدم است. امام صادق(ع) فرمودند:
شخصى نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و پرسید اى پیامبر! به چه کسى نیکى کنم؟ فرمودند: مادرت پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت. باز پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت، دوباره پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به پدرت. (۲۵۰)
وجوب پرهیز از آزار پدر و مادر
خداوند در قرآن کریم نیکى به پدر و مادر را وظیفهاى واجب معرفى فرموده است؛ وظیفهاى که پس از توحید در پرستش ذکر شده است:
و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلا هما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما؛ (۲۵۱)
پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید؛ اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.
مطابق این آیه به پدر و مادر امرى واجب وکوچکترین بىاحترامى به آنان ممنوع است.این وجوب و ممنوعیت چنان که گفتیم پس از بیان وجوب یگانه پرستى ذکر شده است و این گواه اهمیت حقوق والدین است.
اهانت و بىاحترامى نسبت به والدین به هیچ روى پذیرفته نیست؛ حتى کوچکترین رفتار یا گفتارى که موجب آزار آنان باشد بر طبق این آیه ممنوع است.
امام رضا (ع) فرمودند:
اگر لفظى کوتاهتر و سبکتر از اف وجود داشت خداوند آن را در آیه ذکر مىفرمود.(۲۵۲)
و در روایت دیگرى آمده است که مقصود از اف کمترین ازار است و اگر کلمهاى وجود داشت که بر آزارى کوچکتر دلالت مىکرد، خداوند از آن نهى مىفرمود.(۲۵۳) روایات بسیارى در نهى از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرمودهاند:
ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف سنة و لا یجدها عاق... (۲۵۴)
از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوى بهشت از هزار سال فاصله بوییده مىشود، ولى آزار دهنده پدر و مادر آن را نمىیابد.
آزار والدین حتى اگر آنان ظالم باشند جایز نیست. امام صادق(ع) فرمود:
من نظر الى ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له لم یقبل اللَّه تعالى له صلوة؛ (۲۵۵)
کسى که به پدر و مادرش به حالت دشمنى و تنفر نگاه کند خداوند نمازش را نمىپذیرد.
فروتنى در برابر والدین
فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نیکى به پدر و مادر است و نشانهاى از روح شکرگزارى به شمار مىرود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
احترام به والدین از دیدگاه قرآن
مقدمه
در مکتب اسلام در مجموع باید و نبایدها، مجموعهاى از حقوق بیان شده، که از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدین (پدرو مادر) بر انسان، یکى از دقیقترین مسائلى که اسلام به آن پرداخته، تقابل این دو حق است. نحوه تعامل این دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مىشود که البته این بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظیفهاى که فرزند نسبت به والدین دارد، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اسلام در متن کتاب خود قرآن، به صورت ویژهاى به وظیفه فرد نسبت به والدین پرداخته است. همچنین به این مسئله در احادیث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنین، قرآن در برخى آیات که درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مىگوید، به تعامل و رابطه این اطاعت با پیروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاکید مىکند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مىنماید. در این نوشتار سعى بر آن است که وظیفه فرد نسبت به خداوند و والدین از دیدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.
پدر و مادر به عنوان دو انسان فداکار و زحمتکش که تمام بار مسئولیت های مربوط به تربیت فرزند را بر دوش دارند، در نزد خداوند از جایگاه منحصر به فردی برخوردار هستند به طوری که در چندین آیه قرآن کریم، بر لزوم اطاعت و تکریم آنها فرمان داده شده است و ذات باری تعالی نام آنان را در ردیف نام خود قرار داده و بر رعایت مقام و منزلت آنها تأکید نموده است. در مقاله حاضر نویسنده ضمن تشریح موضوع احترام، به پاره ای از تأکیدات قرآن درخصوص ضرورت تکریم پاسداشت مقام پدر و مادر اشاره کرده است که اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم. جایگاه احترام در جامعه و رفتارهای انسانی احترام در حوزه کنش های ارتباطی از جایگاه خاصی برخوردار است. اصولا انسان های بی احترام نمی توانند اجتماعی را تشکیل دهند. از این رو احترام متقابل به عنوان عنصر و مولفه اصلی در ایجاد جامعه دارای جایگاه و اهمیت خاصی است. باحفظ حریم ها و حرمت هاست که زمینه تعامل سازنده و مثبت میان دو شخص فراهم می شود. به هر حال دو شخص، شخصیت ها و اندیشه ها و خواسته ها و منافع و نیازهای مستقل و جداگانه ای دارند و گاه این تفاوت ها خود عامل مهمی برای اختلاف و جدایی است. از این رو برخی از اندیشمندان چون استاد مرتضی مطهری بر این باور هستند که اصل، در میان انسان اختلاف است و تنها با بهره گیری از اصولی انسانی می توان آن را به اتحاد تبدیل کرد. علامه طباطبایی خاستگاه و ریشه آن را در اصل استخدام می داند و بر این نکته تأکید می ورزد که استخدام، خود عاملی مهم در ایجاد اختلافات و هم چنین ایجاد و پدیداری جوامع است. به این معنا که دو شخص با دو شخصیت مستقل و متفاوت با یک دیگر، اختلاف طبیعی دارند ولی از آن جایی که می کوشند منافع خود را که به تنهایی قابل دست یابی نیست با استخدام و بهره گیری از دیگری برآورده سازند و لذا با دست کشیدن از برخی خواسته های کوچک تر و ریزتر و کوتاه آمدن از برخی دیگر، اجتماع را تشکیل می دهند تا با بهره گیری و استخدام دیگری به خواسته ها و منافع بزرگ تری دست یابند. البته استخدام و ایجاد اجتماع، پیامدهای نابهنجار و تضادهایی را به همراه دارد که گاه به تنازع و حتی درگیری های خشونت آمیز می انجامد. از این روست که قانون برای جلوگیری از افزایش اختلافات و تنازع به وجود آمد. به هر حال اصول اجتماع بر پایه احترام متقابل و حفظ قانون و رعایت آن نهاده شده است. البته پیش از این که قانون حضور یابد احترام متقابل است که پایه های اجتماع را حفظ می کند و جامعه را معنا می بخشد. دو شخص، تنها زمانی نیاز به قانون می یابند که نتوانند با توجه به اصول انسانی و ظرفیت های عاطفی و اخلاقی با یک دیگر تعامل سازنده داشته باشند و کنار بیایند. زمانی قانون پا به میدان می گذارد که عواطف و اصول اخلاقی انسانی نتواند تعامل را در موقعیت خود به درستی حفظ و برقرار کند. از این زمان است که عقل به شکل قانون حضور می یابد و با اصول خشک و غیرعاطفی و احساسی می کوشد تا تعادلی میان دو سوی درگیری برقرار کند. بنابراین احترام که خاستگاهی عاطفی و احساسی دارد عاملی مهم و اساسی در حفظ تعادل اجتماعی و بقای ارتباط میان دو شخص و یا اشخاص و یا گروه های اجتماعی به شمار می آید. خانواده، اجتماعی متفاوت مسئله زن و شوهر در تحلیل قرآنی از هر اجتماع دیگری متفاوت است و تحلیل و تبیین دیگری دارد. اصولا نمی توان روابط زن و شوهر را براساس روابط اجتماعی ای سنجید و یا تحلیل کرد که بیرون از دایره زن و شوهری هستند. زن و شوهر در تحلیل قرآنی تنها برای استخدام اجتماع، خانواده تشکیل نمی دهند تا اصول اجتماعی آن را همانند دیگر اجتماع فرض کرد و یا اصول اجتماعی بیرون از دایره خانواده را بدان تعمیم و گسترش داد. بررسی این مطلب فرصت دیگری را می طلبد ولی در کوتاه سخن می توان گفت که خانواده از نظر قرآن تنها نهادی است که بر پایه عاطفه و احساس شکل می گیرد و مرد در تحلیل قرآنی تنها با زن آرامش و سکونت می یابد و زن بی مرد اصولا قوام نمی یابد و بی بهره گیری از تکیه گاهی به نام شوهر اصولا نمی تواند برپا باشد. از این رو زن برای قوام خویش به مرد نیاز ذاتی دارد و مرد برای دست یابی به آرامش درون، نیاز ذاتی به زن دارد بر این اساس اجتماع زن و شوهر را نمی توان در دایره دیگر اجتماع دید. اصول و معیارهای ایجادی و پایداری آن با دیگر اجتماعات، تفاوت اساسی دارد و تنها وجه مشابهت آن در همان جمع و اجتماع دوتن البته با دو جنسیت مخالف و متفاوت یعنی زن و مرد است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مقدمه
در مکتب اسلام در مجموع باید و نبایدها، مجموعهاى از حقوق بیان شده، که از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدین (پدرو مادر) بر انسان، یکى از دقیقترین مسائلى که اسلام به آن پرداخته، تقابل این دو حق است. نحوه تعامل این دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مىشود که البته این بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظیفهاى که فرزند نسبت به والدین دارد، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اسلام در متن کتاب خود قرآن، به صورت ویژهاى به وظیفه فرد نسبت به والدین پرداخته است. همچنین به این مسئله در احادیث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنین، قرآن در برخى آیات که درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مىگوید، به تعامل و رابطه این اطاعت با پیروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاکید مىکند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مىنماید. در این نوشتار سعى بر آن است که وظیفه فرد نسبت به خداوند و والدین از دیدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است. ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مىیابد سکوت روا نمىدارد و به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مىکند، درباره احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئلهاى دیده مىشود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مىکنیم:
الف: در چهار سوره قرآن مجید، به نیکى به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است که اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مىگذارد.
1- ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره /83 (.... بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید).
2. (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه مىکنند که حتى اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
2. (الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام 151) چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
3. (و آن جاهداک على ا ن تشرک بى مالیس لک به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار کنند که با من آنچه را که علم به آن ندارى، شریک کنند اطلاعتشان مکن ولى در دنیا به نیکى با آنان رفتار کن.
ج: شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانکه مىخوانیم: «ا ن اشکرلى ولوالدیک الى المصیر» (لقمان 14) مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوى من است؛ با این که نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
قرآن حتى کمترین بىاحترامى را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثى، امام صادق (ع) مىفرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنى من اف لنهى عنده و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ا ن ینظر الرجل الى و الدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزى کمتر از «اف» وجود داشت، خدا از آن نهى مىکرد. «اف» کمترین اظهار ناراحتى است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.
ه: با اینکه جهاد یکى از مهمترین برنامههاى اسلامى است، تا هنگامى که جنبه وجوب عینى نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتى آنان شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که مردى نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد، جوان با نشاط وورزیدهاى است و جهاد را دوست دارد، ولى مادرش از این موضوع ناراحت مىشود. پیامبر (ص) فرمودند: «ارجع فکن مع والدتک فوالذى بعثنى بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فى سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرد، یک شب مادر با تو مأنوس شود، از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.
البته، هنگامى که جهاد جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى حتى نارضایتى پدر و مادر پذیرفته نیست.
پبامبر (ص) فرمودند: «ایاکم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد ممن سیرع الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مىرسد؛ اما هیچگاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.
این تعبیر، اشاره لطیفى به این موضوع دارد که چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمىگذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمىتوانند به آن نزدیک شوند. سید قطب در تفسیر فىظلال القرآن، حدیثى به این مضمون از پیامبر (ص) نقل مىکند که مردى که مادرش را بر دوش گرفته بود و طواف مىداد، پیامبر (ص) را در همان حال مشاهده کرد. عرض کرد: «آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم».
پیامبر فرمودند: «نه، حتى جبران یکى از نالههاى او را به هنگام وضع حمل» نمىکند.
یک نکتة که دراینجا باید ذکر شود، این است که گاه مىشود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى یا خلاف شرع به انسان مى کند، بدیهى است اطاعت آنان در هیچ یک از این موارد، لازم نیست. ولى با این حال، باید با برخورد منطقى و انجام دادن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. امام کاظم (ع) مىفرمایند: «کسى نزد پیامبر (ص) آمد و از حق پرد وفرزند سئوال کرد. فرمودند: باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم)، جلوتر از او نرود، قبل از او ننشیند و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کنند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى)».
توحید و نیکى به پدر و مادر، سرآغاز یک رشته احکام مهم اسلامى
«لا تجعل مع الله الها اخر فتقعد مذموماً مخذولاً و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاء و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما اوکلاهما فلا تقل لهما «اف» و لا تنهر هما و قل لهما قولاً و کریماً و احفض لهما جناح الذال من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ریبانى صغیراً ربکم اعلم بما فى نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفوراً» (اسراء 22-25) با خداى یکتا، خداى دیگرى به خداى مگیر که نکوهیده و خوار خواهى ماند. پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هر گاه تا تو زنده هستى هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، همچنانکه مرا در خردى پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر کس دیگر به آنچه در دلهایتان مىگذرد. داناتر است. و اگر از صالحان باشید. او توبه کنندگان را مىآمرزد.
آیات مورد بحث، سر آغازى براى بیان یک سلسه از احکام اساسى اسلام که با مسئله توحید وایمان شروع مىشود، توحیدى که خمیر مایه همه فعالیتهاى مثبت و کارهاى نیک و سازنده است. آیه نخست با توحید شروع شده است و تاکید مىکند که نباید براى خداوند یگانه هیچ معبودى قرار داد. آیه نمىگوید: «معبود دیگرى را با خدا پرستش مکن». بلکه مى گوید: قرار مده» تا معناى وسیعترى داشته باشد. یعنى، نه در عقیده، نه در عمل، نه در دعا و تقاضا، و نه در پرستش معبود دیگرى را در کنار «الله» قرار مده.
سپس به بیان نتیجه شرک مىپردازد، که همانا با نکوهش و خوارى نشستن است. انتخاب کلمه «قعود» (نشستن) در اینجا، اشاره به ضعف و ناتوانى است، زیرا در ادبیات عرب، این کلمه کنایه از ضعف است؛ همانگونه که گفته مىشود: « قعد به الضعف عنالقتال» (ناتوانى سبب شد که از بیکار با دشمن بنشیند).از جمله بالا استفاده مىشود که شرک، سه اثر بسیار بد در وجود انسان مىگذارد:
1- شرک مایه ضعف، ناتوانى، زبونى و ذلت است؛ در حالى که توحید، عامل قیام، حرکت و سرافرازى است.
2- شرک، مایه مذمت ونکوهش است؛ چرا که یک خط روشن انحرافى است، در برابر منطق عقل و کفرانى است آشکار، در مقابل نعمت پروردگار. و آنکس که تن به چنین انحرافى دهد، در خور مذمت است.
3- شرک سبب مىشود که خداوند، مشرک را به معبودهاى ساختگىاش واگذارد و دست از حمایتش بردارد. و از آنجا که معبودهاى ساختگى نیز قادر به حمایتش بردارد و از آنجا که معبودهاى ساختگى نیز قادر به حمایت کسى نیستند و خدا هم حمایتش را از چنین کسانى برداشته است، آنان «مخذول» و